0

بانک مقالات زیست شناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : زيست شناسي ايران بهار 1384; 18(1):48-59.
 
بررسي برخي تيمارهاي شكستن خواب در پنج جمعيت بذري گونه استپي ريش دار (Stipa barbata Desf)
 
شمس اسفندآبادي راشين,شريعتي منصور,مدرس هاشمي سيدمجتبي
 
 
 

گياه استپي ريش دار يا شال دم (Stipa barbata Desf.) از نظر علوفه اي و نيز جلوگيري از فرسايش خاك و بمنظور تثبيت آن حائز اهميت است. برطبق گزارشات ISTA، تمام بذرهاي گونه هاي استيپا داراي خفتگي مي باشند، كه اين خفتگي كاهش قوه ناميه بذر اين گياه را موجب مي شود. لذا در اين تحقيق بذر Stipa barbata پنج جمعيت بذري تيران، سميرم، نطنز، تنگه چشمه و فريدن در استان اصفهان، جمع آوري و سپس تيمارهاي شكستن خواب بذر در قالب طرح آماري، كاملاً تصادفي در چهار تكرار بررسي گرديد. پس از آن سه صفت درصد جوانه زني، ميانگين جوانه زني در روز و ضريب آلومتري با استفاده از آمار و بررسي نتايج، محاسبه و بهترين تيمار معرفي گرديد. بررسي نتايج نشان داد كه بهترين تيمار شكستن خفتگي بذر اين گياه، الف) دماي متناوب 23/13 درجه سانتيگراد با تناوب نوري 8 ساعت روشنايي و 16 ساعت تاريكي ب) استفاده از اسيد جيبرليك 250 پي پي ام، بمدت 48 ساعت، و ج) حذف پوششهاي بذري مي باشد. بيشترترين و كمترين قوه ناميه بترتيب مربوط به جمعيتهاي نطنز و تيران مي باشد. بين درصد جوانه زني و ميانگين جوانه زني در روز بذرهاي اين گياه همبستگي زيادي وجود دارد بنابراين در آزمايشات ارزيابي قوه ناميه بذر اين گياه، علاوه بر درصد جوانه زني مي توان از شاخص ميانگين جوانه زني در روز، نيز استفاده نمود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 1 : زيست شناسي ايران بهار 1384; 18(1):5-14.
 
بررسي تشكيل بيوفيلم ميكروكوكوس لوتئوس و سنجش اثر عوامل ضد ميكروبي بر روي آن توسط روش ميكروپليت
 
شاكري شهريار,كسري كرمانشاهي روحا,امتيازي گيتي
 
 
 

ميکروکوکوس لوتئوس باکتري است که در محيطهاي آبي و سيستمهاي صنعتي  به فراواني يافت مي شود و توانايي بالايي در تشکيل بيوفيلم و در نتيجه ايجاد مشکل در اين سيستمها را دارد. در اين تحقيق بعد از نمونه برداري از ديواره برجهاي خنک کننده، جداسازي باکتري ميکروکوکوس لوتئوس و در نهايت شناسايي آن صورت گرفت. سپس براي سنجش هيدروفوبيسيتي سطح سلولهاي پلانکتونيک ايـن باکتـري از روش MATH ( اتصال باکتريها به هيدروکربن ) استفاده شد. همچنين بررسي تشکيل بيوفيلم ميکروکوکوس لوتئوس و ميزان رشد آن ازطريق تشکيل بيوفيلم روي اسلايد شيشه اي و رنگ آميزي و شمارش سلولهاي درون بيوفيلم صورت گرفت. در نهايت سنجش اثر عوامل ضد ميکروبي بر روي بيوفيلم اين باکتري بمنظور حذف بيوفيلم و يا کشتن سلولهاي مولد آن توسط روش ميکروپليت انجام شد. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان دادند که  درصد اتصال يا هيدروفوبيسيتي سطح سلول اين باکتري و نسبت رشد آن در بيوفيلم بسيار بالا مي باشد. همچنين مشخص شد که نمي توان بيوفيلمهاي پايدار را با بيوسايدهاي غير اکسيد کننده مثل سولفاتيازول حذف کرد. در حقيقت اين بيوسايدها را بايد همراه با ديگر بيوسايدها، براي کنترل بيوفيلم بکار برد. اما توانايي حذف بيوفيلم توسط بيوسايدهاي اکسيد کننده مثل H2O2 و NaOCl در مقايسه با غير اکسيد کننده ها بسيار بالا مي باشد. در نتيجه اين بيوسايدها براي کنترل بيوفيلمهاي پايدار روي سطح مناسب مي باشند. همچنين اثر بيوسايدهايي مثل الکيل دي متيل بنزيل آمونيوم کلرايد با خاصيت دترجنتي در حذف بيوفيلم همانند بـيوسايدهـاي اکسـيد کنـنده مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 7 : زيست شناسي ايران بهار 1384; 18(1):69-76.
 
بررسي تراكم بوته بر خصوصيات كيفي گندم .Triticum aestivum L رقم كوهدشت در شرايط ديم گنبد
 
مسعودي فر اميد,محمدخاني علي‌
 
 
 

بمنظور ارزيابي واکنش صفات کيفي گندم رقم کوهدشت به آرايش تراکم گياه، آزمايشي در سال زراعي 81-1380 در ايستگاه تحقيقاتي گنبد اجراء گرديد. براي اجراي آزمايش از مقادير متفاوت ( 250، 300، 350 و 400 عدد بذر در متر مربع) و سه فاصله رديف کشت (5، 12،17 و 25 سانتيمتر) در قالب طرح بلوکهاي کامل تصادفي بصورت فاکتوريل با سه تکرار در شرايط ديم استفاده شد. صفات کيفي بعد از برداشت نهايي و در آزمايشگاه شيمي غلات تعيين و اثرات اصلي و متقابل آنها مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت. ارزيابيها نشان داد با زياد شدن فاصله رديف کشت، درصد پروتئين، درصد گلوتن مرطوب و درصد گلوتن خشک روند افزايشي دارند اما روند عدد زلني، سختي دانه، ميزان جذب آب آرد، شاخص کيفي گلوتن، فعاليت آلفا- آميلاز، درصد رطوبت دانه و نسبت آميلوز به نشاسته تا فاصله رديف کشت 17 سانتيمتر افزايشي است و با افزايش بيشتر فاصله رديف کاهش مي يابد. حجم نان نيز با افزايش فاصله رديف کاهش يافت. سختي دانه و ميزان جذب آب آرد با افزايش ميزان بذر افزايش يافته اما نسبت آميلوز به نشاسته تا ميزان بذر 350 عدد روند افزايشي نشان داد. اثر ميزان بذر بر عدد زلني و اثر متقابل فاصله رديف و ميزان بذر بر درصد جذب آب معني دار بود. بين نسبت آميلوز به نشاسته و عدد زلني، همچنين عدد زلني و صفات درصد پروتئين، حجم نان و سختي دانه همبستگي مثبت مشاهده شد. تجزيه و تحليل آماري نشان داد که فاصله رديف 17 سانتيمتر و ميزان بذر 300 عدد بذر در متر مربع مناسب ترين آرايش گياه مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 1 : زيست شناسي ايران زمستان 1383; 17(4):316-332.
 
اثرات آنتي اكسيداني منگنز بر اسپرم انساني تيمار شده در شرايط مختلف: مقايسه با روي، نيكل و ترولوكس
 
عربي مهران*
 
* گروه زيست شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد
 
 

انواع مشتقات فعال اكسيژن،ROS ، بعنوان يكي از عوامل ايجاد ناباروري در مردان شناخته مي‌شوند. توليد فزاينده ROS در سلولها منجر به پراكسيداسيون چربيها (LPO) و غير فعال شدن سلولها بويژه اسپرمها واجد غشايي مملو از اسيد چرب غير اشباع، مي گردد. در مطالعه حاضر توان آنتي اكسيداني منگنز در راستاي غلبه بر روند LPO (القا شده توسط كمپلكس فرو- اسكوربات و نيكوتين) در برابر روي، نيكل و ترولوكس (مشابه محلول در آب ويتامين E) مقايسه گرديد. جهت مقايسه از روش اسپكتروفوتومتري سنجش غلظت مالون دي آلدئيد(MDA)  توليد شده در محيط استفاده شد. فعاليت گلوتاتيون -S ترانسفراز يا GST نيزبا سنجش مقدار كونژوگه (مزدوج) CDNB-GSH توليد شده در محيط مورد ارزيابي قرار گرفت.آزمايش تورم هايپواوسموتيك نيز جهت بررسي استحكام غشا انجام شد. روش آماري مورد استفاده آزمون -t استيودنت بود. نتايج نشان مي‌دهد كه افزودن يونهاي فلزي بويژه منگنز به محيط واكنش موجب افت مقدار MDA و نيز كاهش فعاليت GST گرديد. منگنز در ميان ديگر يونهاي فلزي (با توجه به ki كمتر)، و پس از ترولوكس،از پتانسيل آنتي اكسيداني بهتري برخودار بود. كاهش فعاليت GST و نيز افزايش اسپرمهاي متورم، و نيز بهبود قدرت تحرك اسپرمها در حضور يونهاي فلزي كمياب مويد فروكش سازي روند LPO در عناصر غشايي اسپرمهاست كه به نوبه خود مانع از بروز ناباروري مي‌شوند. در اين راستا مي‌توان از منگنز در بهبود شرايط عمل در انواع ART نظير لقاح خارج رحمي و تزريق درون سيتو پلاسمي اسپرم يا ICSI استفاده ‌اي ويژه و بهينه نمود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:24 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 2 : زيست شناسي ايران زمستان 1383; 17(4):333-345.
 
تغييرات قطر پريكاريون و هسته نورون هاي حركتي و تعداد سلولهاي گليال موجود در نخاع در زمان قبل و بعد از تولد گربه نر
 
منصفي مليحه الزمان,منصوري سيدهادي,قاضي سيدرضا
 
 
 

در اين مطالعه تغييرات كمي قطرپريكاريون و هسته نورونهاي حركتي شاخ شكمي و سلولهاي گليال موجود در ماده خاكستري نخاع 2 گروه جنيني شامل جنينهاي 37 روزه (Mid stage) و جنينهاي 52 روزه (Late stage) و3 گروه سني بعد از تولد شامل نوزاد يك روزه،6 ماهه (بلوغ جنسي) و بالاي يكسال (بلوغ جسمي) مورد اندازه‌گيري قرار گرفتند.در هر گروه سني 3 حيوان در نظر گرفته شد. از ده قطعه نخاع شوكي(C1, C4, C8, T4, T7, T13, L4, L7, S2, CO1)  در هر 5 گروه سني مقاطع بافتي به ضخامت 5 ميكرون تهيه شد. با استفاده از رنگ آميزي هماتوكسيلين- ائوزين مقاطع بافتي، قطر نورونهاي حركتي لاميناي 9 (براساس تقسيم بندي Rexed)، و هسته آنها اندازه گيري و تغييرات كمي تعداد سلولهاي موجود در شاخ پشتي، شاخ شكمي و کل ماده خاكستري نخاع شمارش گرديد. نتايج نشان داد قطر پريكاريون و هسته نورونهاي حركتي و تعداد سلولهاي گليال از جنين 37 روزه تا گروه سني 6 ماهه افزايش ولي از گروه سني 6 ماهه تا بالاي يكسال كاهش مي‌يابد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:24 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 3 : زيست شناسي ايران زمستان 1383; 17(4):346-356.
 
مطالعه و ترسيم پروفيل پوشش جنگلي در طول دره رودخانه شيرين رود، دودانگه ساري، استان مازندران
 
اجتهادي حميد,زارع حبيب,اميني اشكوري طيبه
 
 
 

در اين تحقيق ويژگيهاي ساختاري و رويشي عرصه دره جنگلي رودخانه شيرين رود واقع در منطقه دودانگه در 80 كيلومتري جنوب ساري شناسايي شد. نتايج بررسيها و داده‌هاي حاصل از برداشتها و مطالعات ميداني نشان داد كه دو گروه يا واحد ژئومورفولوژيك از هم قابل تفكيك هستند. بر اين اساس با توجه به رتبه بندي انجام شده بر حسب مقادير ارزش اهميت (IV=Importance Value) ، در گروه اول (ارتفاع 1100-790 متر)تيپ درختي غالب منطقه در جهت هاي شرقي تيپ راش- ممرز- انجيلي است. در گروه دوم (ارتفاع 1700-1100) متر تيپ درختي غالب منطقه در جهت شرقي تيپ راش- ممرز- توسكا ييلاقي- نمدار است در حالي كه در جهت غربي تيپ راش - توسكا ييلاقي - ممرز غالب است. تيپ غالب منطقه با توجه به IV و رتبه بندي آن در كل گونه ها و كل پلاتها در دو جهت شرقي و غربي و دامنه ارتفاعي 1700-790 متر بطور مشابه تيپ راش- ممرز افرا تعيين گرديد. افرا در جهت هاي مختلف IV=4 و در اين مورد IV=3 را به خود اختصاص داد. بنابراين در ساختار كلي منطقه تيپ غالب رويشهاي جنگلي حاشيه رودخانه شيرين رود ساري تيپ راش- ممرز - افرا مي‌باشد. شناخت همه جانبه اين اكوسيستم همراه با بهره‌وري اصولي از ذخاير ژنتيكي زيستمندان آن مي‌تواند متضمن توسعه پايدار زيست محيطي و اقتصادي در منطقه باشد.

 
كليد واژه: اندازه گيري درخت، پروفيل پوشش گياهي، ساختار جنگل، دودانگه، مازندران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:24 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 4 : زيست شناسي ايران زمستان 1383; 17(4):357-368.
 
مقايسه تنوع زيستي گياهي جنگلكاري توسكاي ييلاقي (Alnus subcordata) با جنگكاري آميخته ون- پلت (Fraxinus coriariifolia -Acar insigne) در منطقه تنيان صومعه سرا گيلان
 
پوربابائي حسن,شادرام سيما,خراساني معظم
 
 
 

هدف از اين تحقيق مقايسه تنوع زيستي گياهي در جنگلكاري توسكاي ييلاقي با جنگلكاري آميخته ون-پلت بعد از گذشت 13 سال از كاشت آنهاست. اين جنگلكاريها در كنار يكديگر و در 8 كيلومتري غرب شهرستان صومعه سرا قرار دارد. بمنظور برداشت داده‌هاي صحرايي از روش آماربرداري تصادفي - سيستماتيك استفاده شد و مساحت قطعه نمونه بروش پلاتهاي آشيانه‌اي با توجه به منحني سطح - گونه بدست آمد و بترتيب 17 و18 قطعه نمونه از جنگلكاريهاي توسكاي ييلاقي و آميخته ون - پلت برداشت شد. در داخل هر قطعه نمونه نوع گونه هاي گياهي شناسايي و درصد پوشش آنها با توجه به معيار براون- بلانكه مشخص گرديد. براي آناليز تنوع زيستي از شاخص شانون - وينر،N1  مك آرتور و يكنواختي پيلو استفاده شد. نتايج نشان داد كه در جنگلكاريهاي توسكاي ييلاقي و آميخته ون- پلت تعداد گونه هاي علفي بترتيب برابر 32 و35 عدد است. تعداد گونه هاي چوبي (درختي و درختچه‌اي) در هر كدام از جنگلكاريها 8 عدد بدست آمد. همچنين تنوع (شانون- وينر و N1)، يكنواختي و غنا در جنگلكاري آميخته ون - پلت بيشتر از جنگلكاري توسكاي ييلاقي بود. آزمون آماري نشان داد كه بين دو نوع جنگلكاري از نظر تنوع و يكنواختي اختلاف معني‌دار(P<0/0001) ، اما از نظر غنا اختلاف معني داري بين آنها وجود ندارد (P=0.315).

 
كليد واژه: تنوع زيستي گياهي، جنگلكاري، شاخص شانون- وينر، تنيان صومعه‌سرا- گيلان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:24 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : زيست شناسي ايران زمستان 1383; 17(4):369-387.
 
بررسي ميزان كربوهيدراتهاي محلول و پرولين در نه ژنوتيپ گلابي آسيايي (.Pyrus serotina Rehd) تحت تنش خشكي
 
جوادي تيمور,ارزاني كاظم,ابراهيم زاده معبود حسن
 
 
 

بررسي ميزان مقاومت به خشكي ژنوتيپهاي كشور و وارد كردن ارقام خارجي و مقايسه آنها با ارقام داخلي منجر به انتخاب ارقام برتر براي شرايط كشور مي‌گردد. لذا اين تحقيق بر روي نهال ژنوتيپهاي وارد شده گلابي KS6)، KS7، KS8، KS9، KS10 ،KS11 ، KS12، KS13،(KS14  و رقم شاه ميوه داخلي كاشته شده در ظروف 20 ليتري انجام گرديد. گياهان كاشته شده در داخل گلدان در خاك شني لومي تحت سه تيمار خشكي قرار گرفتند. تيمارهاي آبياري شامل تيمار شاهد (رطوبت خاك در حد ظرفيت زراعي و مقدار آب در دسترس خاك 26.6 درصد)، تنش ملايم (پتانسيل آب خاك 0.5 - مگاپاسكال و مقدار آب در دسترس خاك 14.1 درصد) و تنش شديد (پتانسيل آب خاك 1- مگاپاسكال و مقدار آب در دسترس خاك 12.5 درصد) بودند. ميزان پرولين طي دو سال و هر سال در سه مرحله و مقدار كربوهيدراتهاي محلول در دو سال و هر سال در چهار مرحله اندازه‌گيري شدند. مقدار پرولين تحت تاثير تيمار خشكي و رقم قرار گرفت. بطوريكه در تمام آزمايشها مقدار پرولين در تنش خشكي شديد در بيشترين حد و مقدار در تيمار شاهد در حداقل بود. همچنين مقدار پرولين در ژنوتيپهاي مختلف در تيمار خشكي شديد و خشكي ملايم تفاوتهاي معني داري مشاهده شد. در اين تيمارها ميزان پرولين در ژنوتيپهاي KS6، KS7، KS9، نسبت به بقيه بيشتر بود. مقدار كربوهيدراتهاي محلول در مراحل آزمايش در تيمارهاي خشكي ملايم و شديد افزايش معني داري را نشان داد اما در مراحل پاياني آزمايش تفاوت محسوسي بين مقدار كربوهيدراتهاي كل در تيمار شاهد و تيمارهاي تنش خشكي ملايم و شديد مشاهده نشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:24 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : زيست شناسي ايران زمستان 1383; 17(4):388-401.
 
بررسي جوانه زني دانه ها و استقرار دانه رست در گياهAtraphaxis suaedifolia
 
حاجي بلند رقيه,آقاجان زاده طاهره السادات,طالب پور اميرحسين
 
 
 

بمنظور برآورد تاثير عوامل مختلف دروني و بيروني در انقراضAtraphaxis suaedifolia ، گونه بومي اطراف تبريز، اثر عوامل مختلف روي جوانه زني و استقرار دانه رستهاي اين گياه در آزمايشگاه بررسي شد. در اين بررسي دانه هاي اين گونه با گونه ديگر اين سرده (Atraphaxis spinosa) كه داراي پراكنش وسيع تري است وخطر انقراض نيز آن را تهديد نمي‌كند، مقايسه گرديد. نتايج نشان داد كه علاوه بر لزوم تيمار سرماي مرطوب براي رفع خواب در گونه A. suaedifolia و دماي بهينه و اثر بازدارندگي شوريهاي بالا روي جوانه زني در گونه اخير نسبت بهA.spinosa ، بيشتر است. با اينحال در شرايط محيطي يكسان نيز درصد و سرعت جوانه زني گونه A. suaedifolia 2 تا 7 برابر كمتر از گونه A. spinosa بود و در بهترين شرايط تنها 20 درصد جوانه زني حاصل شد. بيشترين درصد استقرار دانه رستها در محيط هيدروپونيك مشاهده گرديد، كه بدليل داشتن غلظت بهينه عناصر غذايي در مقايسه با خاك رويشگاه اين گونه است. در اين محيط، شوري (NaCl) تا 80 ميلي مول عامل افزايش وزن تر،طول دانه رستهاي جوان و نيز گوشتي شدن برگها بوده است. نتايج اين بررسي بيانگر آن است كه تركيبي از سه عامل: درصد پايين جوانه زني، حساسيت جوانه زني دانه ها به شوري و نياز دمايي بالا (با منشا داخلي) وبقاي ضعيف دانه رستها در خاك رويشگاه طبيعي اين گونه (با منشا خارجي)،مي‌تواند يكي از دلايل مواجه با خطر انقراض در اين گونه باشد.

 
كليد واژه: A.suaedifolia، جوانه زني، استقرار دانه رست
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:24 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 1 : زيست شناسي ايران پاييز 1383; 17(3):219-226.
 
مطالعه ايزوآنزيم هاي اكتينيدين كيوي با الكتروفورز در ژل پلي اكريل آميد، ايزوالكتريك فوكوسينگ و الكتروفورز دو بعدي
 
چلبي مريم,بهرامي يداله,مصطفايي علي
 
 
 

اكتينيدين يك سيستئين پروتئاز است كه در ميوه كيوي به وفور يافت مي شود. در اين مطالعه ايزوآنزيم هاي اكتينيدين، جدا و با سه روش: الكتروفورز در ژل پلي اكريل آميد (SDS-PAGE)، ايزو الكتريك فوكوسينگ (IEF) و الكتروفورز دوبعدي (2DE) تعيين خصوصيت گرديد. اكتينيدين از ميوه كيوي (واريته هيوارد) با روش ترسيب توسط سولفات آمونیوم و کروماتوگرافی تعویض یون خالص گردید. برای سنجش فعالیت آنزیم از هیدرولیز کازئین استفاده شد. SDS-PAGE در شرايط احيايي، غيراحيايي و اوره انجام گرفت. IEF در آمفولين در محدوده 5-3.5 pH به روش آبگيري مجدد و الكتروفورز دوبعدي در هر دو جهت در ژل صفحه اي انجام گرفت.
نتايج SDS-PAGE در شرايط مختلف نشان داد كه آنزيم اكتينيدين بسته به شرايط الكتروفورزي وزن متفاوتي (29-20 كيلودالتون) از خود نشان مي دهد. اين نتايج نشان داد كه حرارت و احياي پيوندهاي دي سولفيدي براي بازشدن كامل مولكول و اشباع شدن آن با SDS  ضروري است. نتايج IEF نشان داد كه اكتينيدين كيوي حاوي حداقل 6 آنزیم با نقطه ایزوالکتریک (pI) در دامنه 3.8-4.03 و یک ایزوآنزیم با pI3.5 است. این نتایج که متفاوت از نتایج مطالعه مشابه بود، ناشي از تفاوت واريته ها و روش آزمايش مي باشد. حركت ايزوآنزيمهاي اكتينيدين در الكتروفورز دوبعدي نشان داد كه اين مولكول ها علاوه بر تفاوت pI، داراي رفتار قابل توجهي در شرايط مختلف SDS-PAGE و الكتروفورز دوبعدي هستند كه در روش معمول SDS-PAGE ديده نمي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:25 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 7 : زيست شناسي ايران زمستان 1383; 17(4):402-420.
 
تنوع ايزوزيمي مناديون ردوكتاز، ايزوسيترات دهيدروژناز و مالات دهيدروژناز راش Fagus orientalis Lipsky در ايران
 
صالحي شانجاني پروين*
 
* موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع، تهران
 
 

گونه راش يكي از فراوان‌ترين و از نظر اقتصادي مهمترين سرده‌هاي درختان چوبي شمال ايران است. تنوع ايزوزيمي Fagus orientalis Lipsky در 14 جمعيت راش ايراني در طول گسترده پراكنش اين گونه درختي در منطقه هيركاني بوسيله مطالعات آنزيمي بررسي گرديد.
گوناگوني آنزيمي جمعيتهاي راش با استفاده از 5 لوكوس آنزيمي در 3 سيستم آنزيمي شامل مناديون ردوكتاز(MNR) ، ايزوسيترات دهيدروژناز(IDH)  و مالات دهيدروژناز(MDH)  بوسيله الكتروفورز ژل نشاسته مطالعه گرديد. از ميان 15 آلل مشاهده شده، 8 آلل نادر (با فراواني كمتر از 5%) در 5 لوكوس و4 آلل مختص به محل (با حضور در كمتر از 5 جمعيت) رديابي شدند و ملاحظه گرديد كه كليه آللهاي مختص به محل نادر نيز هستند ولي كليه آللهاي نادر مختص به محل نمي‌باشند. جمعيتهاي نكا در ارتفاع 900 متر از سطح دريا، خيرود در ارتفاع 600 متر و اسالم در ارتفاع 600 متر كه هر سه در محدوده پاييني پراكنش راش قرار دارند، بيشترين تعداد آلل نادر را دارا مي‌باشند. در اين پژوهش با توجه به وجود اختلافات آب و هوايي مهم در جمعيتهاي انتخابي (از شرقي ترين تا غربي ترين و از بالاترين تا پايين‌ترين منطقه پراكنش راش در جنگلهاي راش) طرح مشخصي از گوناگوني آللهاي غالب MNR-A و MDH-A شيبهاي جغرافيايي در ميان جمعيتها يافت شد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:25 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 2 : زيست شناسي ايران پاييز 1383; 17(3):227-246.
 
مطالعه توليد آنزيم كيتيناز در قارچ تريكودرما
 
سيداصلي نيسانا,حريقي محمدجواد,مطلبي مصطفي,زماني محمد
 
 
 

در طول كشت گياهان زراعي كاهش محصول ناشي از حمله قارچهاي بيماريزا به گياهان همواره بعنوان مهمترين عامل زيانهاي اقتصادي محسوب ميشود. قارچ تريكودرما، بدليل ترشح بعضي از انواع آنزيمهاي كيتينازي، بعنوان عاملي قوي در كنترل بيولوژيك بيمارهاي قارچي مورد استفاده قرار مي گيرد.
در اين تحقيق، شرايط بهينه جهت توليد آنزيم كيتيناز در جدايه هاي مختلف قارچ تريكودرما مورد مطالعه قرار گرفت. شرايط بهينه بدست آمده عبارتند از،
pH=5، 48 ساعت كشت در دماي 25 درجه سانتي گراد و هوادهي مناسب. پس از بهينه سازي شرايط توليد آنزيم كيتيناز در سه جدايه انتخابي قارچ تريكودرما، فعاليت آنزيم كيتينازي در 30 جدايه اين قارچ در شرايط بهينه بدست آمده بررسي و جدايه Trichoderma harzianum 8 با فعاليت 97U/ml و فعاليت ويژه 35U/mg بعنوان فعال ترين و جدايه Trichoderma sp.T.26 با فعاليت 44U/ml و فعاليت ويژه 5U/mg بعنوان ضعيف ترين جدايه انتخاب شدند. براي بررسي بيان ژنهاي اندوكيتيناز chit42, chit33, chit31 در جدايه Trichoderma harzianum8، كه فعال ترين جدايه از نظر توليد آنزيم كيتيناز ميباشد، الگوي SDS-PAGE در محيط هاي حاوي منابع كربني متفاوت مقايسه شد و محل تقريبي باندهاي سه اندوكيتيناز تعيين گرديد. ضمنا، سه جفت آغازگر اختصاصي بر اساس تواليهاي موجود از اين ژنها در NCBI طراحي شد و پس از انجام PCR اختصاصي، محصولات PCR توسط هضم با آنزيمهاي Restriction Endonuclease تاييد شد. بررسي نتايج بدست آمده از اين بخش، حضور هر سه ژن اندوكيتيناز را در اين جدايه قارچي تاييد مي كند. بدين ترتيب، با توجه به مطالعات انجام شده بر روي جدايه T. harzianum8، مي توان از اين جدايه در مطالعات مربوط به كنترل بيولوژيك بيماريهاي قارچي استفاده نمود.

 
كليد واژه: تريكودرما، آنزيم كيتيناز، شرايط بهينه توليد آنزيم، سنجش فعاليت آنزيم، تكثير ژن كيتيناز
 
 
 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:25 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 3 : زيست شناسي ايران پاييز 1383; 17(3):247-260.
 
شناسايي تاكسونوميك و پراكنش بي مهرگان بزرگ رودخانه ماربر در استان اصفهان
 
ابراهيم نژاد محمد,نيكو حسين علي
 
 
 

بي مهرگان آبزي در اكثر نقاط دنيا شناسايي شده اند، اما در آسيا، از جمله ايران، مطالعات گسترده در اين زمينه انجام نگرفته است. در اين تحقيق سعي شده است كه سرده هاي بي مهرگان بزرگ موجود در رودخانه ماربر شناسايي و معرفي شوند و تاثير فصل و ايستگاههاي نمونه برداري بر فراواني و پراكندگي آنها مورد بررسي قرار گيرد. نمونه برداري در 5 ايستگاه در مسير رودخانه ماربر در تابستان، پاييز و زمستان 1381 و بهار 1382 انجام شد. پس از جداسازي نمونه ها در آزمايشگاه، لاروها و نمفها و بالغين برخي راسته ها با استفاده از كليدهاي شناسايي در سطح راسته، خانواده و سرده شناسايي شدند. همچنين مشخصات فيزيكي هر ايستگاه نيز به هنگام نمونه برداري اندازه گيري و ثبت شد. نتايج شامل شناسايي 7 رده، 12 راسته، 34 خانواده و 37 سرده مي باشد كه بشرح زير معرفي مي گردند: از Coleoptera، هفت سرده (جنس)؛ از Ephemeroptera،10  سرده؛ از Hemiptera، يك سرده؛ از Odonata، سه سرده؛ از Plecoptera، پنج سرده؛ از Trichoptera، چهار سرده؛ از Basommatophora، چهار سرده؛ از Amphipoda، يك سرده؛ از Venerodia، يك سرده و از Pharyngobdellida، يك سرده. راسته هاي Diptera و Tricladida  تا سطح خانواده و Oligochaeta تا سطح رده شناسايي شدند. با استفاده از روش آناليز واريانس اثرات فصل و ايستگاه بر فراواني لاروها مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان مي دهد كه تعداد لاروها در ايستگاهها و فصول مختلف بطور معني داري با يكديگر متفاوت هستند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 4 : زيست شناسي ايران پاييز 1383; 17(3):261-271.
 
اثر تجويز توام خوراكي رتينوئيك اسيد ولسيتين بر يادگيري فضايي موشهاي صحرايي نر بالغ نژاد NMRI در دستگاه ماز T - شكل
 
آفرينش خاكي محمدرضا,معاضدي احمدعلي,عباس نژاد مهدي
 
 
 

مطالعات نشان مي دهد كه لسيتين (Lc) و ويتامين (RA) A در روند يادگيري و حافظه تاثير دارد. در اين مقاله اثرات توام Lc و RA  بر يادگيري فضايي موشهاي صحرايي نر در دستگاه ماز - T شكل بررسي شده است. بدين منظور از موشهاي صحرايي نر بالغ نژاد NMRI با ميانگين 25 ± 275 گرم (5-4.5) ماهه، استفاده شد. تمامي موشها با دستگاه ماز-T شكل بر طبق روش استاندارد طي 9 روز متوالي در 12 گروه هفت تايي ارزيابي رفتاري شدند. به موشهاي گروه (3-1) مقادير مختلف (480, 240, 120mg/kg) RA در مدت 9 روز، به گروه (7-4) مقادير مختلف (160000, 120000, 80000, 40000Iu/kg) RA در مدت 5 روز و به گروههاي شاهد Lc يا ويتامين A گروه (9و8) آب مقطر خورانده شد. در گروه كنترل (گروه10) هيچ گونه تجويزي صورت نگرفت. نتايج نشان داد Lc120mg/kg و همچنين RA (120000, 80000 Iu/kg) زمان یادگیری را در روزهای آزمایش و آزمون خاموشی کاهش می دهد. در گروه 11 (RA80000Iu/kg, Lc120mg/kg) و در گروه 12 (RA 120000Iu/kg, Lc 120mg/kg) تجويز خوراكي به صورت توام انجام شد و نتايج نشان داد تجويز مقادير توام (Lc120mg/kg و ویتامین 8000Iu/kg A) يادگيري فضايي را بهبود مي بخشد(P≤0.05). بنظر مي رسد كه ويتامين A باعث افزايش سطح فعاليت آنزيم استيل كولين ترانسفراز مي گردد. در نتيجه ساخته شدن استيل كولين ناشي از لسيتين كه پيش ساز كولین است را افزايش مي دهد و اين افزايش باعث بهبود يادگيري مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : زيست شناسي ايران پاييز 1383; 17(3):272-290.
 
بررسي رژيم غذايي ماهي پوزانوك خزري (Alosa caspia caspia) در سواحل جنوب شرقي درياي خزر (استانهاي مازندران و گلستان)
 
عباسي كيوان,سبك آرا جليل
 
 
 

پوزانوك خزري يكي از شگماهيان اقتصادي درياي خزر بوده و خصوصيات زيستي آن تاكنون در ايران بررسي نشده است. در اين بررسي 180 نمونه ماهي پوزانوك خزري از سواحل جنوب شرقي درياي خزر از آذرماه 1380 تا خرداد 1382 و بطور فصلي صيد و بررسي شد. هدف اصلي اين مطالعه تعيين اقلام غذايي اين ماهي و تغييرات آن بر حسب سن، جنس، منطقه و فصل پس از تهاجم شانه دار Mnemiopsis leidyi به درياي خزر بوده است. اين ماهيان داراي طول چنگالي 103 تا 232 (24.4±158.8) ميليمتر، وزن 16 تا 130 (20.6±52.2) گرم و سنين 2 تا 5 (0.7±2.64) سال بوده و شاخص تهي بودن لوله گوارش آنها 12.8 درصد، ميانگين طول نسبي روده 0.02±0.51 و ميانگين شدت تغذيه 192.1±168.7 تعيين گرديد. نتايج نشان داد كه اين ماهي از تنوع غذايي نسبتا بالايي برخوردار بوده و فيتوپلانكتونها (سرده هاي Rhizosolenia و Spirogyra) حدود 4.5 درصد، زئوپلانكتونها Foraminifera، Copepoda، Cirripedia، لارو Bivalvia و غيره) حدود 95 درصد و كفزيان (نظير Gemmaridae ) و ماهيان استخواني (تخم، لارو و بچه ماهي) حدود 0.5 درصد تعداد طعمه موجود در لوله گوارش اين ماهي را تشكيل داده اند. در بين اين طعمه ها، زئوپلانكتونهاي رده كوپه پودا (Acartia spp.) و سيريپيديا (سيپريس Balanus) بترتيب با 68.1 و 25.4 درصد تعداد طعمه هاي مصرفي غذاي اصلي اين ماهي بودند. بررسي كنوني نشان داد كه اين دو زئوپلانكتون غذاي اصلي پوزانوك خزري بوده و افزايش قابل ملاحظه شانه دار M.leidyi در درياي خزر منجر به كاهش آنها شده است كه در نتيجه شدت تغذيه و رشد در اين ماهي كاهش يافته است.

 
كليد واژه: رژيم غذايي، Alosa caspia caspia، پوزانوك خزري، درياي خزر، مازندارن، گلستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:26 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها