0

بانک مقالات زیست شناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 4 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):344-352.
 
بررسي رويان زايي بدني و توليد گياهچه هاي نوپديد دركلزا (.Brassica napus L)
 
مجد احمد,چمن دوستي فيروزه*,مهرابيان صديقه,شيدايي مسعود
 
* تهران، موسسه تحقيقات گياهپزشکي کشور
 
 

در پژوهش حاضر روشي ساده و تقريبا تک مرحله اي براي رويان زايي پيکري در گياه کلزا با استفاده از جداکشتهاي محور زير لپه مشخص و گزارش شده است. نتايج آزمايشها نشان داد كه جداكشتهاي محور زير لپه اي براي رويان زايي بدني مناسبتر مي باشند. افزايش مقدار ساكارز از 20 تا 60 گرم در ليتر موجب كاهش توان رويان زايي كالوسها مي شود. در محيط كشت پايه MS حاوي 1 ميلي گرم در ليتر 2.4D، 2 ميلي گرم در ليتر NAA، 2 ميلي گرم در ليتر BAP، روي کالوس ساختارهاي رويان نما پديدار شد. پس از به کار گيري غلظتهاي متفاوتي از کلريد سديم (0، 2، 3، 4، 5، 6، 7 و 8 گرم در ليتر)، غلظت 6 گرم در ليتر آن موجب القاي رويان زايي بدني روي کالوسها گرديد. رويانها در اين محيطهاي كشت جوانه زدند. انتقال نمونه ها به محيطهاي حاوي تنها 1 ميلي گرم در ليتر IBA، موجب تشكيل ريشه شد و واكشت آنها گياهچه هاي كاملي را بوجود آورد. گياهچه هاي با سازگارسازي تدريجي و منتقل شده از گلدانهاي پرليت دار به گلدانهاي داراي خاك معمولي، به رشد و نمو خود ادامه داده و به گياهاني بالغ و گلدار تبديل شدند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 10 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):399-405.
 
تاثير پلي مرفيسم ناحيه 1171- ژن ماتريكس متالوپروتئيناز-3 بر سرطان پستان در جمعيت اصفهان
 
متولي باشي مجيد*,حجتي نجف آبادي زهره,حاجي حسيني سمانه
 
* اصفهان، دانشگاه اصفهان، دانشكده علوم، گروه زيست شناسي، بخش ژنتيك
 
 

آنزيمهاي ماتريكس متالوپروتئيناز(Matrix metalloproteinase; MMP)، خانواده بزرگي از آنزيمهاي تخريبي هستند كه در تجزيه تركيبات مختلف ماتريكس خارج سلولي نقش دارند. اين آنزيمها همچنين نقش مهمي در پيشرفت و گسترش تومورهاي سرطاني دارند. يك پلي مرفيسم تك نوكلئوتيديSingle nucleotide polymorphism; SNP) ) بصورت جايگزيني/ حذف نوكلئوتيد داكسي آدنوزين (5A/6A) در پروموتور ژن ماتريكس متالوپروتئيناز- 3 (MMP3) باعث افزايش بيان اين ژن مي شود. مطالعه حاضر به بررسي تاثير اين پلي مرفيسم بر شروع و گسترش سرطان پستان مي پردازد. ژنوتيپ حاصل از SNP ژن MMP3 با استفاده از تكنيك PCR-RFLP در 120 بيمار مبتلا به سرطان و 60 كنترل سالم در جمعيت اصفهان تعيين گرديد. بيماران مبتلا به سرطان به دو گروه تقسيم شدند: M+ بيماران متاستازي و M- بيماران مبتلا به سرطان پستان كه در مراحل اوليه بيماري قرار دارند. نتايج گوياي اين مطلب است كه آلل 5A در گروه M+ از فراواني بيشتري نسبت به كنترلهاي سالم برخوردار ميباشد (P= 95% ,OR= 2.91 CI=95%) در حالي كه فراواني اين آلل بين گروه -M و كنترل هاي سالم از نظر آماري معني دار نمي باشد. با توجه به نتايج حاصل از اين مطالعه، تصور مي گردد كه ريسك و گسترش سرطان پستان در حاملين همو و هتروزيگوت آلل 5A نسبت به حاملين همو 5A افزايش مي يابد.

 
كليد واژه: ماتريکس متالوپروتئيناز-3 (MMP3)، پلي مرفيسم تک نوکلئوتيدي (SNP)، متاستاز و سرطان پستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):363-373.
 
تاثير کلريد سديم بر جوانه زني و رشد گياهچة ارقام خلر (.Lathyrus sativus L)
 
مهدوي بتول,مدرس ثانوي سيد‌علي محمد,بلوچي حميدرضا*
 
* تهران، دانشگاه تربيت مدرس، گروه زراعت
 
 

شوري خاك و آب، رشد و عملكرد محصولات كشاورزي را کاهش مي دهد. خلر گياه زراعي يكساله و متعلق به تيره Fabaceae است بطوريکه مي تواند در زمينهاي کم  بارور و فقير بخوبي رشد کند. اين گياه سازگاري زيادي به عوامل نامساعد محيطي دارد و در مناطق نيمه گرمسيري كشت ميشود. جهت مقايسة اثر غلظتهاي مختلف چهار رقم خلر شامل ارقام اردبيل‏، شهركرد، مشهد و زنجان در چهار سطح شامل0، 6، 12 و 18 دسي زيمنس بر متر کلريد سديم کشت و درصد جوانه زني، طول ريشه چه و ساقه چه، وزن تر و خشك گياهچه، وزن خشك ريشه چه و ساقه چه، درصد پروتئين، مالون دي آلدئيد (MDA) و پرولين گياهچه بررسي شد. آزمايش بصورت فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي با 3 تكرار انجام گرفت. کلريد سديم اثر معني داري بر صفات جوانه زني بذر داشت. بيشترين و كمترين درصد جوانه زني بترتيب در سطوح صفر و 18 دسي زيمنس بر متر کلريد سديم مشاهده شد. همچنين اثر کلريد سديم بر طول و وزن خشک ريشه چه و ساقه چه، و وزن تر و خشک گياهچه، MDA و پرولين گياهچه معني دار بود. افزايش غلظت کلريد سديم طول ريشه چه و ساقه چه و وزن تر و خشك گياهچه را كاهش داد. رقم شهرکرد بيشترين درصد جوانه زني را در 18 دسي زيمنس بر متر کلريد سديم دارا بود. با افزايش شوري، ميزان پرولين و MDA افزايش يافت. ارقام شهرکرد و اردبيل بترتيب از مقاوم ترين و حساسترين ارقام به شوري تشخيص داده شدند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 9 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):391-398.
 
جداسازي، تخليص، شناسايي و سازش باکتريهاي مزوفيل معدن مس سرچشمه
 
طهمورسي مجيد,سالاري حسن*,كامكار عيسي
 
* کرمان، مرکز بين المللي علوم، تکنولوژي پيشرفته و علوم محيطي
 
 

بمنظور جداسازي و شناسايي باکتريهاي بومي موثر در فرآيند استخراج بيولوژيکي سولفيدهاي کم عيار مس، 24 نمونه آب، خاک و لجن از نقاط مختلف معدن مس سرچشمه کرمان جمع آوري و کشت وتکثير شد. رشد باکتري در 7 نمونه مشاهده شد كه باكتريها پس از جداسازي و خالص سازي بر اساس آزمايشهاي افتراقي و مورفولوژيکي شناسايي شدند. همه باکتريهاي جدا شده، باسيلهاي گرم منفي مي باشند که قادر به اکسيداسيون پيريت، گوگرد عنصري، تيوسولفات، سولفيد مس و آهن فرو مي باشند. اين اکسيداسيونها عمدتا با تغييرات pH و رنگ محيط کشتها همراه است. باکتريهاي تخليص شده هم از لحاظ موفولوژيک و آزمايش افتراقي ويژگيهاي باکتري Thiobacillus ferrooxidans را دارند. در کشتهاي متوالي، سازش اين باکتري به غلظتهاي بالاي مس نيز انجام شد. باکتري سازش يافته گونه اي جهش يافته از باکتري تيوباسيلوس فرواکسيدانس بومي مي باشد که در محيط مناسب طي 24 تا 48 ساعت کاملا رشد کرده و قادر به تحمل مس محلول تا حد 15269 ميلي گرم در ليتر است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 7 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):375-382.
 
تنوع گونه اي گياهان علفي در رابطه با عوامل فيزيوگرافيك در اكوسيستمهاي جنگلي زاگرس مياني
 
ميرزايي جواد*,اكبري نيا مسلم,حسيني سيدمحسن,سهرابي هرمز,حسين زاده جعفر
 
* نور، دانشگاه تربيت مدرس، دانشکده منابع طبيعي، گروه جنگلداري
 
 

بمنظور مطالعه تنوع گونه اي گياهان علفي در رابطه با عوامل فيزيوگرافيك (ارتفاع از سطح دريا، جهت دامنه و شيب) در اكوسيستم جنگلي زاگرس مياني در جنگلهاي شمال ايلام، منطقه اي به مساحت 170 هكتار از اين جنگلها در منطقه حفاظت شده ارغوان انتخاب شد. سپس بصورت تصادفي سيستماتيك 228 قطعه نمونه به ابعاد 1.5´1.5 متر، بر اساس روش حداقل مساحت (Minimal area) مشخص، و در مجموع 88 گونه علفي متعلق به 71 جنس و 24 خانواده شناسايي شد. نتايج نشان داد كه جهت دامنه بر تنوع و غناي پوشش علفي اثر معني داري داشته و جهت جنوبي بالاترين غنا و تنوع گونه اي را دارد، در حاليكه تفاوت معني داري براي يكنواختي مشاهد نمي شود. همچنين نتايج نشان داد كه ارتفاع از سطح دريا بر تنوع اشكوب علفي تاثير معني دار داشته و دامنه ارتفاعي پايين (پايين تر از1630 متر) بالاترين تنوع را دارد، در حالي كه اثر ارتفاع از سطح دريا بر يكنواختي و غنا و شيب بر غنا، تنوع و يكنواختي معني دار نيست.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):353-362.
 
بررسي تنوع گونه‏اي گياهان جنگل حفاظت شده كلار آباد در سطح گروه‏هاي اكولوژيك
 
محمودي جلال*
 
* نور، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد نور
 
 

بررسي تنوع زيستي گونه اي گياهي در مطالعات اكولوژيك از اهميت ويژه اي برخوردار است. هدف از اين تحقيق بررسي و ارزيابي تنوع زيستي در سطح گروههاي اكولوژيك گياهي بود. اين بررسي در جنگل حفاظت شده كلار آباد به مساحت 59.4 هكتار انجام شد. ابتدا 77 قطعه نمونه به ابعاد 20×20 متر به روش تصادفي سيستماتيك انتخاب و سپس مشخصه هاي كمي و كيفي مربوط به پوشش درختي، درختچه اي و علفي در آن برداشت شد، آنگاه با نرم افزار TWINSPAN چهار گروه اكولوژيك گياهي تعيين و سپس شاخصهاي تنوع، غناي گونه اي و يكنواختي در سطح هر گروه اكولوژيك انجام و با استفاده از تجزيه و تحليل يك طرفه (ANOVA) آزمونهاي لازم گزارش گرديد. نتايج نشان داد شاخصهاي شانون – وينر و سيمپسون در گروههاي اكولوژيك دو و سه بيش از گروههاي يك و چهار مي باشد و بين آنها تفاوت معني داري ديده مي شود. شاخص منهينيك در گروههاي چهارگانه اختلاف معني داري را نشان نمي دهد ولي، شاخص مارگالف در گروه يك بالاترين ميزان را دارد. در گروههاي چهار گانه با افزايش يكنواختي، تنوع زيستي نيز افزايش يافته است. در منطقه مورد مطالعه تنوع گونه اي گياهي در سطح گروهها بدليل عدم وجود شيب، جهت و ارتفاع از سطح درياي آزاد متاثر از عامل حفاظت مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 11 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):406-417.
 
بررسي ارتباط ژنتيکي بين جمعيتهاي خفاش گوش موشي کوچک (Myotis blythii) شمال دشت بين النهرين و کوههاي زاگرس مياني در غرب ايران
 
وطن دوست جعفر,زماني محمدرضا*,مطلبي مصطفي,شريفي مظفر
 
* تهران، پژوهشگاه ملي مهندسي ژنتيک و زيست فناوري
 
 

خفاش گوش موشي کوچک Myotis blythii (خانواده Vespertionidae) بزرگترين گونه جنس Myotis در ايران محسوب مي شود. مطالعات صورت گرفته در مورد ويژگيهاي ريختي اين خفاش در مناطق مختلف ايران تفاوتهاي قابل توجهي را نشان مي دهد. تفاوتهاي روشني در شرايط اکولوژيک شمال دشت بين النهرين و زاگرس مياني وجود داشته و بنظر مي رسد اين تفاوتها باعث ايجاد تغييرات قابل توجهي در ويژگيهاي ريختي خفاش گوش موشي کوچک شود. در اين مطالعه تعداد 29 صفت مورفولوژيک و نيز تواليهاي DNA سيتوکروم b ميتوکندريايي جهت مطالعه و بررسي تفاوت موجود در جمعيتهاي Myotis blythii ايراني اين دو محيط مورد استفاده قرار گرفت. قسمتي از ژن سيتوکروم b DNA ميتوکندريايي نمونه هاي پرده بين انگشتي خفاشهاي زنده با استفاده از دو آغازگر طراحي شده، تکثير و سپس تعيين توالي شد تا مرزهاي ژنتيکي و ارتباط فيلوژنتيک درون جمعيتهاي خفاش گوش موشي کوچک Myotis blythii اين دو منطقه مشخص شود. مقايسه بين اندازه جمجه نمونه هاي جمع آوري شده در اين دو منطقه نشان داد که برخي از صفات مورفولوژيک داراي اختلاف معني دار در جمعيتهاي متفاوت مي باشند. با اين وجود بر اساس ميانگين ضريب تغييرات (Coefficient of Variation, CD) بدست آمده مشخص شد که جمعيتهاي اين دو منطقه همپوشاني خوبي داشته و در سطح زيرگونه از هم جدا نمي شوند. آناليز ملکولي تواليهاي DNA بدست آمده از ژن سيتوکروم b و بررسيهاي فيلوژنتيک در برنامه PHYLIP نشان داد که نمونه هاي کوههاي زاگرس مياني و شمال دشت بين النهرين يک مقام تاکسونوميک را مشخص نمي کند. در حقيفت آناليزهاي ژنتيکي نشان داد که جمعيتهاي اين دو منطقه از نظر ژنتيکي، عليرغم وجود تفاوت در شرايط اکولوژيک، از يکديگر قابل تشخيص نيستند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 12 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):418-429.
 
بررسي آلودگي ماهيان اقتصادي تالاب بوجاق كياشهر به انگل Rudolphi,1819) Diplostomum spathaceum)
 
خارا حسين*,نظامي بلوچي شعبان علي,ستاري مسعود,ميرهاشمي نسب سيدفخرالدين,موسوي سيدعباس
 
* لاهيجان، دانشگاه آزاد اسلامي، گروه شيلات
 
 

در سال 1381، آلودگي ماهيان اقتصادي تالاب بوجاق كياشهر به انگل چشمي Diplostomum spathaceum مورد بررسي قرار گرفت. براي اين منظور، ماهيان مورد نظر شامل اردك ماهي Esox lucius 39) عدد)، ماهي كلمه Rutilus rutilus ) ) (??عدد)، ماهي سيم پرك (Blicca Bjuerkna) (عدد 153 )، لاي ماهيTinca tinca  (4 عدد)، ماهي كپور (Cyprinus carpio)  71) عدد)، ماهي كاراسCarassius aurathus  89) عدد)، ماهي سرخ باله Scardinius erythrophtalmus)  119) عدد) و ماهي سفيد81) Rutilus frisii kutum  عدد) پس از صيد با وسايل صيد مختلف، در وانهاي فايبرگلاس بصورت زنده به آزمايشگاه منتقل شدند، و پس از بررسي آزمايشگاهي بكمك كليد شناسايي معتبر مورد شناسايي قرار گرفتند. اطلاعات بكمك تجزيه و تحليلهاي آماري مشخص كرد كه شش گونه اردك ماهي، ماهي كاراس، ماهي كلمه، ماهي كپور، ماهي سيم پرك و ماهي سفيد به انگل Diplostomum spathaceum آلوده مي باشند و دو گونه لاي ماي و ماهي سرخ باله هيچ گونه آلودگي به اين انگل ندارند. بر اساس نتايج بدست آمده بيشترين درصد آلودگي به اين انگل مربوط به ماهي سفيد (77.78 درصد) و كمترين مربوط به ماهي كاراس (24.72 درصد)، بالاترين ميانگين شدت آلودگي مربوط به ماهي كلمه (14.71±14.21 عدد) و كمترين مربوط به ماهي كاراس (1.82±1.05 عدد)، بيشترين ميانگين فراواني مربوط به ماهي كلمه (11.06±13.77 عدد) و كمترين مربوط به ماهي كاراس (0.45±0.94 عدد) است. همچنين بر طبق تجزيه و تحليلهاي آماري انجام گرفته بين ميزان آلودگي و گونه، سن، جنسيت ماهي و فصول تفاوتهايي وجود دارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 17 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):468-476.
 
بررسي بازگشت پروتئينها از دستگاه گلژي به شبکه آندوپلاسمي در سلولهاي هيبريدوماي موش
 
موافقي علي*
 
* تبريز، دانشگاه تبريز، دانشکده علوم طبيعي،گروه زيست شناسي
 
 

در سلولهاي يوکاريوت انتقال پروتئينها بين اندامکها عمدتا توسط وزيکولها انجام مي گيرد. در اين ميان وزيکولهاي کوپ ناقلين مولکولها در ابتداي مسير ترشحي سلول بشمار مي روند. وزيکولهاي کوپ II در خروج مولکولها از شبکه آندوپلاسمي و انتقال آنها به سمت دستگاه گلژي مشارکت مي کنند و وزيکولهاي کوپ I در انتقال پروتئينها در مسير روبه جلو و رو به عقب در دستگاه گلژي و در بازگشت به سمت شبکه آندوپلاسمي دخالت دارند. با استفاده از برش گيري انجمادي و نشان دار کردن ايمني شناختي سلولهاي هيبريدوماي موش موقعيت يک زير گروه از وزيکولهاي کوپ I بهمراه يک مولکول انتقالي در مسير رو به عقب (پذيرنده تتراپپتيد KDEL) و يک مولکول انتقالي در مسير رو به جلو (مولکولهاي آنتي بادي اوليه توليد شده بر عليه پروتئيني بنام MAP-2) مورد بررسي قرار گرفت. نتايج بدست آمده با ميکروسکوپ الکتروني نشان داد که زيرگروه مورد بررسي از وزيکولهاي کوپ I عمدتا در کمپلکس حد واسط شبکه آندوپلاسمي و دستگاه گلژي و همچنين سطح سيس دستگاه گلژي وجود دارند. نشان دار کردن دوگانه وجود پذيرنده KDEL و عدم وجود مولکولهاي آنتي بادي را در اين وزيکولها تاييد نمود. بدين صورت مشارکت جمعيت وزيکولي مورد نظر در انتقال رو به عقب مولکولها از کمپلکس حد واسط و بخش سيس دستگاه گلژي به سمت شبکه آندوپلاسمي مشخص گرديد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 14 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):438-446.
 
اثر رتينوئيک اسيد تزريقي در پوسته هسته اکومبنس بر دريافت غذا و وزن بدن موشهاي صحرايي نر
 
شجاعي نرگس,عباس نژاد مهدي*,پورابولي ايران
 
* کرمان، دانشگاه شهيد باهنر، دانشکده علوم، گروه زيست شناسي
 
 

رتينوئيدها، ترکيبات چربي دوست مشتق از ويتامين A هستند که بر بسياري از فرآيندهاي متابوليکي و تکاملي اثر مي گذارند و اعمال فيزيولوژيکي و فارماکولوژيکي خود را با تنظيم نسخه برداري از ژنهاي هدف ويژه انجام مي دهند. هيپوتالاموس، مرکز اصلي کنترل دريافت غذا در بدن مي باشد و نواحي ديگر از جمله هسته اکومبنس از طريق هيپوتالاموس بر اين پديده تاثير مي گذارد. در اين مطالعه اثر تزريق رتينوئيک اسيد در پوسته هسته اکومبنس بر دريافت غذا و وزن بدن مورد بررسي قرار گرفت. بدين منظور ابتدا حيوانات با استفاده از مخلوط کتامين- گزيلازين بيهوش و بکمک دستگاه استريوتاکس، کانول گذاري دو طرفه در ناحيه پوسته هسته اکومبنس صورت گرفت و پس از بهبودي (يک هفته)، رتينوئيک اسيد، آگونيست گيرنده هاي رتينوئيدي با غلظتهاي 1.5، 3، 6 ميکروگرم بصورت دو طرفه در پوسته هسته اکومبنس بمدت 4 روز تزريق شد و تغييرات روزانه وزن و غذاي مصرفي اندازه گيري شد. نتايج نشان مي دهد، تزريق رتينوئيک اسيد بداخل هسته اکومبنس، بمقدار 1.5 ميکروگرم سبب کاهش معني دار وزن بدن موشهاي صحرائي مي شود ولي بطور متوسط هيچکدام از مقادير فوق بر دريافت غذا اثر معني داري ندارد، اگر چه بطور نسبي دريافت غذا را کاهش داده است. بنابراين بنظر مي رسد رتينوئيدها در پوسته هسته اکومبنس با اثر بر ميانجيهاي عصبي مرتبط با متابوليسم انرژي و مراکز کنترل سيري و گرسنگي در هيپوتالاموس، و از طريق گيرنده هاي هسته اي، نقش خود را در کنترل وزن و دريافت غذا ايفا مي کنند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 1 : زيست شناسي ايران پاييز 1386; 20(3):153-161.
 
بررسي ايميونوسيتوشيميايي تغييرات ميكروتوبول در سلولهاي لوكمي تمايز يافته به وسيله رتينوئيك اسيد
 
احمديان شهين*,پاژنگ يعقوب,شفيع زاده مهشيد
 
* تهران، دانشگاه تهران، مركز تحقيقات بيوشيمي، بيوفيزيك، گروه بيوشيمي
 
 

ميكروتوبولها يكي از مهمترين تركيبات اسكلت سلولي هستند كه در فرآيندهاي مهم سلول از جمله در حركات و تقسيم سلولي، نقل و انتقالات درون سلولي و علامات سلولي نقش دارند. همچنين هدف چندين داروي ضد سرطان مي باشند كه اهميت آنها را در حفظ حيات سلول نشان مي دهد. بخش مهمي از تمايز سلولهاي لوکمي به گرانولوسيتهاي بالغ بر اثر آل - ترانس - رتينوئيك اسيد (All- Trans- Retinoic Acid) يا ATRA، يك داروي شناخته شده براي درمان لوكمي پروميلولتيك حاد، شامل توانايي آنها در سازماندهي مجدد ميكروتوبولها است. در اين تحقيق مقدار گاما، آلفا - و آلفا توبولين استيله و طرح توزيع آنها در سيتوپلاسم و قدرت سانتروزوم در سازماندهي مجدد ميكروتوبولهاي سلولهاي لوكمي HL-60 در مراحل تمايز القا شده بوسيله رتينوئيك اسيد مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه مقدار گاما - توبولين با القا تمايز در سلولهاي HL-60 افزايش يافته و طرح سيتوپلاسمي كانوني شده از سانتروزوم را نشان مي دهد و همچنين توانايي سازماندهي مجدد ميكروتوبولها سلولهاي تمايز يافته با آزمايش نوكودازول نشان داده شد که سلولهاي تمايز نيافته فاقد اين توانايي مي باشند. مقدار آلفا - و آلفا توبولين استيله در سلولهاي تمايز يافته در مقايسه با سلولهاي نرمال تمايز نيافته كاهش مي يابد و توزيع سيتوپلاسمي آنها سازماندهي منظم تري را نسبت به سلولهاي نرمال نشان مي دهد. نتايج حاصل، طرح هسته اي شدن ميكروتوبولهاي منظم و سانتروزومي در سلولهاي HL-60 را بعد از تمايز و احتمالا از طريق تنظيم بالادست گاما- توبولين پيشنهاد مي نمايد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 15 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):447-457.
 
بررسي مورفومتريك و مريستيك جمعيتهاي محدود ماهي گورخري (Aphanius vladykovi, Coad1988) دراستان چهارمحال و بختياري
 
مرداني كراني مهدي*,شيدايي مسعود,پازوكي جميله
 
* تهران،اوين، دانشگاه شهيد بهشتي، دانشكده علوم، گروه زيست شناسي
 
 

116 نمونه ماهي براي مطالعه بيومتري صيد، و براي هر ماهي 35 صفت نسبي، 14 صفت مريستيك و 24 صفت مورفومتريك محاسبه شد.با استفاده از نرم افزار SPSS، جهت گروه بندي نمونه ها از تجزيه خوشه اي بروش Ward استفاده گرديد .تجزيه به عاملها (Factor Analysis) با استفاده از مولفه هاي اصلي انجام شد . براي تشخيص و يا احتمال وجود تفاوت معني دار بين جمعيتها، نر و ماده ها در گروههاي مجزا قرار گرفتند و آنگاه ازANOVA بروش Oneway بين هشت گروه، استفاده و مشخص گرديد كدام صفات در بين هشت گروه اختلاف معني دار دارد. نتيجه آناليزها وجود دو شكلي جنسي را در بين افراد نر و ماده هر چهار ايستگاه نشان داد. همچنين از نظر دندروگرامها، تمايز ايستگاهها در خوشه هاي مجزا ديده شد. چند صفت مورفومتريك که بيشترين نقش را در تمايز جمعيتها نشان داد عبارتند از: فاصله باله شكمي تا نوك پوزه، فاصله باله پشتي تا نوك پوزه، طول كل، فاصله باله مخرجي تا نوك پوزه، عرض سر و ارتفاع سر با استفاده از ANOVA بروش Oneway، 55 صفت از 72 صفت بين ايستگاهها در سطح 95 درصد اختلاف معني دار نشان دادند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 13 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):430-437.
 
بررسي تداخل اثر اكسي توسين و گيرنده هاي آلفا-2 آدرنرژيک هسته لوكوس سرولئوس بر اضطراب ناشي از ارتفاع در موش صحرايي نر
 
زال خاني سكينه*,كسمتي مهناز,ظفري زنگنه فريده,راسخ عبدالرحمان
 
* اهواز، دانشگاه شهيد چمران اهواز، دانشکده علوم، گروه زيست شناسي
 
 

مطالعات نشان داده است اكسي توسين با تغيير فعاليت عصبي در سيستم عصبي مركزي با مكانيسمهاي نسبتا نامشخص بر بسياري از پديده هاي فيزيولوژيك موثر است. در اين مطالعه اثر تزريق اکسي توسين در هسته لوکوس سرولئوس (LC) و تداخل آن با گيرنده هاي آلفا-2 آدرنرژيک بر رفتار اضطرابي در موشهاي صحرايي نر بالغ مورد بررسي قرار گرفت. بدين منظور از موش صحرايي نر بالغ با ميانگين وزني 285±15 در 5 گروه 6 تايي: دريافت کننده سالين، اکسي توسين، يوهمبين، يوهمبين+اکسي توسين و دريافت کننده سالين+ اكسي توسين استفاده شد. شاخصهاي رفتار اضطرابي توسط ماز بعلاوه مرتفع تعيين گرديد. نتايج نشان داد که اکسي توسين باعث افزايش اضطراب مي شود اما بر فعاليت حرکتي اثري ندارد. تزريق يوهمبين بعنوان آنتاگونيست گيرنده آلفا-2 آدرنرژيك در هسته لوکوس سرولئوس باعث افزايش اضطراب و عدم اثر بر فعاليت حرکتي شد. اثر اضطراب زايي اکسي توسين در حضور يوهمبين افزايش يافت ولي فعاليت حرکتي تغيير معني داري نکرد. بنظر مي رسد تجويز حاد اکسي توسين با تحت تاثير قرار دادن عوامل عصبي موجود در هسته لوكوس سرولئوس اثر اضطراب زايي خود را اعمال نموده و احتمالا بخشي از اثر خود را از طريق سيستم آلفا-2 آدرنرژيك اعمال مي نمايد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 16 : زيست شناسي ايران زمستان 1386; 20(4):458-467.
 
بررسي بيوسيستماتيك (مورفولوژي، کاريولوژي و مورفومتري) دوزيستان بي دم (Anura) استان مركزي
 
هزاوه نسيم*,قاسم زاده فرشته,درويش جمشيد
 
* مشهد، دانشگاه فردوسي، دانشکده علوم، گروه زيست شناسي
 
 

دوزيستان بي دم جانوراني هستند كه عليرغم اهميت آنها، در ايران، از نظر مطالعات سيستماتيكي و تنوع زيستي مستلزم مطالعات موضعي است. در اين مطالعه سعي شده است دوزيستان استان مرکزي شناسايي و از نظر بيوسيستماتيکي تغييرات درون گونه اي آنها بررسي شده و با دوزيستان خراسان مقايسه گردد. بدين منظور تعداد 122 نمونه از جمعيتهاي مناطق اراك، قدمگاه، شازند، فرمهين، دليجان و خمين در بهار و تابستان 84-1383 جمع آوري شد. نمونه ها بطور زنده به آزمايشگاه منتقل، و پس از تعيين كاريوتايپ، اندازه گيريهاي مورفومتريك انجام، و نمونه ها شماره گذاري و ثبت گرديد. بمنظور بررسي تنوع جمعيتي گونه هاي شناسايي شده، تعداد 17 صفت براي وزغ سبز و 14 صفت براي قورباغه مردابي اندازه گيري شد و با جمعيت مطالعه شده در استان خراسان مقايسه گرديد. نمونه ها بر اساس كليدهاي شناسايي و عدد کروموزومي متعلق به دو گونه قورباغه مردابي Rana ridibunda و وزغ سبز Bufo viridis تشخيص داده شدند. بطوريکه بترتيب داراي 26 (26=2n) و 22 (22=2n) کروموزوم بودند. آزمون مقايسه ميانگينها (t-test ) براي جنسهاي نر و ماده قورباغه مردابي در 12 صفت و براي وزغ سبز تنها بر اساس يک صفت داراي اختلاف معني دار بود (P<0.001). آزمون آناليز واريانس تک متغيره (ANOVA) جدايي جمعيتهاي مورد مطالعه را در قورباغه مردابي بر اساس 13 صفت و در وزغ سبز در شش صفت نشان داد (P<0.001). آزمون T2 Hotelling جدايي جنسيتها و جمعيتها (P<0.001) و عدم اثر متقابل آنها (P=0.32) را تاييد نمود. تحليل مميزي (Discrimination analysis) براي جنسيت نر و ماده در گونه قورباغه مردابي، منجر به استخراج يك تابع معني دار با 89 درصد گروه بندي صحيح با صفات مميزي طول پا و طول ران و در گونه وزغ سبز نيز يك تابع معني دار با 92 درصد گروه بندي صحيح با صفت مميزي فاصله بين پلكها گرديد. تحليل مميزي بين جمعيتها با دو تابع تشخيص معني دار باعث جدايي 78 درصدي جمعيت قورباغه و جدايي 88 درصدي جمعيتهاي وزغ شد. تحليلهاي خوشه اي (Cluster analysis) بر اساس مركز گروههاي حاصل از توابع تشخيص، جمعيتهاي مورد مطالعه را بر اساس فواصل جغرافيايي گروه بندي نمود. نتايج نشان مي دهد روابط فنتيكي جمعيتهاي مورد مطالعه مي تواند بازتاب شرايط زيستگاهي متفاوت، فواصل جغرافيايي و همچنين تفاوتهاي ژنتيکي آنها باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 8 : زيست شناسي ايران پاييز 1386; 20(3):218-229.
 
بررسي تنوع گونه هاي گياهي ذخيره گاه جنگلي گيسوم تالش در استان گيلان
 
روان بخش مكرم*,اجتهادي حميد,پوربابائي حسن,قريشي الحسيني جواد
 
* پژوهشکده محيط زيست جهاددانشگاهي
 
 

تنوع گونه اي بعنوان يكي از موضوعات مهم و اساسي در اكولوژي خصوصا اكولوژي پوشش گياهي مطرح مي باشد و بعنوان شاخصي براي تعيين توان اكولوژيكي اكوسيستمهاي جنگلي، مقايسه آنها و ارزيابي در مكان و زمان سودمند است. از اين رو اين تحقيق با هدف بررسي تنوع گونه هاي گياهي بمنظور تامين پايگاه اطلاعاتي و ارزيابي توانايي هاي منطقه در بلندمدت، همچنين ارايه راهكارهاي مناسب مديريتي انجام شد. در اين بررسي تنوع دو گروه  گونه هاي اشكوب فوقاني و اشكوب تحتاني با استفاده از شاخصهاي مختلف غناي گونه اي از جمله شاخص مارگالف و منهينيك و شاخصهاي تنوع و يكنواختي شامل شاخص سيمپسون، شانون - وينر، برگر - پاركر محاسبه شد. همچنين از روشهاي ترسيمي مدلهاي وفور - گونه براي نشان دادن نحوه توزيع افراد گونه ها در منطقه مورد مطالعه استفاده گرديده است. نتايج نشان داد که فلور کف جنگل از تنوع ايده ال خارج شده و تحت فشارهاي مستقيم انساني قرار دارد.

 
كليد واژه: تنوع، ذخيره گاه جنگلي، گيسوم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  1:43 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها