0

بانک مقالات زیست شناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 17 : زيست شناسي ايران زمستان 1388; 22(4):719-729.
 
بررسي اثر پيش تيمارهاي هورموني و ژنوتيپ در تشکيل نوساقه هاي نابجاي مستقيم روي برگهاي چغندرقند (Beta vulgaris L.) در شرايط درون شيشه اي
 
ميرزايي اصل اصغر,معيني احمد*,سلمانيان علي هاتف,جلالي جواران مختار
 
* تهران، دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده كشاورزي، گروه اصلاح و نباتات
 
 

چغندرقند، گياهي است که دستکاري ژنتيکي آن به سختي صورت مي گيرد. يک روش ساده و موثر براي باززايي گياه مي تواند موجب تسهيل در انتقال ژن به چغندرقند گردد. در اين تحقيق، جوانه هاي انتهايي چغندرقند در چهار پيش تيمار هورموني شامل 0.1، 0.5 و1 mgl-1 BAP  و همچنين1 mgl-1 BAP  به همراهmgl-1 NAA  1 کشت شده و از نوساقه هاي حاصل، ريزنمونه هاي برگي تهيه شدند. اين ريزنمونه ها در محيط کشت PGoB با تيمارهاي مختلف هورموني کشت شده و سپس درصد ريزنمونه هاي برگي پاسخ ده به باززايي نوساقه تعيين شد و در قالب آزمايش فاکتوريل با طرح پايه بلوکهاي کامل تصادفي تجزيه گرديد. برگهاي حاصل از پيش تيمار با1 mgl-1 BAP  ظرفيت بالايي در توليد نوساقه نابجا (65.4 درصد) داشتند. اثر اعمال تيمارهاي هورموني در محيط کشت برگها براي باززايي نوساقه، معني دار نبود. نتايج اين پژوهش نشان داد که پيش تيمار جوانه هاي انتهايي با هورمونBAP ، مي تواند توتي پوتنسي (Totipotency) بعضي از سلولهاي برگي را تحريک نموده و آنها را به نوساقه نابجا تبديل نمايد. در آزمايش ديگري، اثر 25 ژنوتيپ از خانواده نيمه تني تک جوانه 9597-P26 چغندرقند (هر بذر به عنوان يک ژنوتيپ) نيز بر روي تشکيل نوساقه هاي نابجا بررسي گرديد. نتايج آزمايش نشان داد که اختلاف معني داري بين ژنوتيپهاي مختلف چغندرقند داخل اين خانواده نيمه تني وجود دارد و انتخاب ژنوتيپهاي با توان بالاي باززايي نوساقه براي دستکاريهاي ژنتيکي امکان پذير است، اگر چه ريزنمونه هاي رشد يافته در پيش تيمارmgl-1 BAP  1، کمتر تحت تاثير ژنوتيپ قرار گرفتند.

 
كليد واژه: چغندرقند، پيش تيمار هورموني، باززايي مستقيم نوساقه نابجا، ژنوتيپ
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 1 : زيست شناسي ايران پاييز 1388; 22(3):381-391.
 
كنشهاي متقابل بين گياه درمنه کوهي (Artemisia aucheri Boiss) و بروموس (Bromus tectorum L.) مطالعه موردي مراتع استپي نصرآباد استان يزد
 
جنگجو محمد*
 
* مشهد، دانشگاه فردوسي مشهد، دانشكده منابع طبيعي و محيط زيست
 
 

كنشهاي تسهيل و رقابت بين گياه چند ساله درمنه کوهي و گياه يکساله بروموس بررسي شد. دماي هوا و ميزان روشنايي نزديك سطح خاك، خصوصيات خاك، و رطوبت نسبي لايه هاي مختلف خاك، در زيراشکوب درمنه و در فضاي باز مجاور با همديگر مقايسه شدند. اندازه گيريها نشان داد كه شرايط مساعد رطوبتي و دمايي سبب افزايش استقرار گياه بروموس در زيراشكوب درمنه نسبت به فضاي باز مجاور شده بود (اثر تسهيل). از سوي ديگر يك رابطه منفي بين تعداد بروموسها در زير اشكوب درمنه و شادابي بوته هاي درمنه وجود داشت (اثر رقابت). يافته هاي اين تحقيق بيانگر يك ديناميك چرخه اي است كه با استقرار نهال درمنه شروع، با فرآيندهاي تسهيل و رقابت بين دو گونه ادامه، و با مرگ درمنه و از بين رفتن اثر ميكروكليما خاتمه مي يابد. مهمترين عامل تاثير گذار بر كنشهاي متقابل بين درمنه و بروموس رطوبت خاك است. از اين رو پيش بيني مي گردد كه در طي دوره هاي خشكسالي رقابت بين دو گياه براي رطوبت خاك افزايش يافته و سبب تشديد بوته ميري درمنه در منطقه گردد.

 
كليد واژه: ديناميک چرخه اي، توالي، اکولوژي مرتع، رقابت، تسهيل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:11 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 3 : زيست شناسي ايران پاييز 1388; 22(3):407-422.
 
اثر تنش کم آبي و محلول پاشي اسيد آسکوربيک بر ميزان فعاليت آنزيمهاي آنتي اکسيدان و برخي تغييرات بيوشيميايي در برگ ذرت دانه اي (.Zea maize L)
 
دولت آباديان آريا,مدرس ثانوي سيد‌علي محمد*,شريفي مظفر
 
* تهران، دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده كشاورزي، گروه زراعت
 
 

تنش کم آبي يک تنش غير زنده عمومي است که به طور جدي توليد محصولات کشاورزي را در بيشتر نقاط جهان متاثر مي سازد. به اين ترتيب به منظور بررسي اثر تنش کمبود آب و محلول پاشي اسيد آسکوربيک بر فعاليت آنزيمهاي آنتي اکسيدان، تجمع پرولين، پراکسيداسيون ليپيدي، محتوي پروتئين، کلروفيل، آسکوربات و دهيدروآسکوربات برگهاي ذرت دانه اي (سينگل کراس 704) آزمايشي به صورت دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهاي کامل تصادفي با سه تکرار در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه تربيت مدرس انجام گرفت. در اين آزمايش تنش کمبود آب در کرتهاي اصلي، زمان محلول پاشي در کرتهاي فرعي و غلظت محلول در کرتهاي فرعي- فرعي قرار گرفتند. نتايج نشان داد که تنش کمبود آب فعاليت آنزيمهاي آنتي اکسيدان را افزايش داده است به طوري که اين افزايش فعاليت، در کرتهاي تنش در مرحله زايشي مشهود تر بود. اين در حالي است که محلول پاشي اسيد آسکوربيک سبب کاهش در ميزان فعاليت آنزيمي شد. همچنين تنش کمبود آب محتوي پروتئين محلول و غلظت کلروفيل برگ را کاهش داد. غلظت پرولين و مالون دي آلدهيد در پاسخ به تنش، افزايش معني داري پيدا کرد. اسيد آسکوربيک به عنوان يک آنتي اکسيدان توانست از کاهش محتوي پروتئين و کلروفيل و افزايش پرولين و مالون دي آلدهيد، با کاهش اثر مخرب تنش جلوگيري نمايد. مشاهده شد که غلظت آسکوربات درون سلولي با مصرف آسكوربات برون زاد افزايش و دهيدروآسکوربات در شرايط تنش به خصوص تنش بعد از گل دهي کاهش يافته است. مي توان گفت که گياه مصرف اسيد آسکوربيک را به عنوان از بين برنده راديکالهاي آزاد بر افزايش فعاليت آنزيمها در برابر تنش ترجيح داده است و اين ماده به طور غير مستقيم سبب کاهش فعاليت اين آنزيمها و بهبود شرايط رشد گياه گرديده است.

 
كليد واژه: تنش کمبود آب، اسيدآسکوربيک، آنزيمهاي آنتي اکسيدانت، ذرت دانه اي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:11 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 
بررسي اثر ترکيبات آللوپاتيک جو خودرو (Hordeum spontaneum) بر ميزان پروتئينها، کربوهيدراتها و فعاليت برخي از آنزيمهاي گندم (Triticum aestivum L.)
 
حسين زاده منير,كيارستمي خديجه*,ايلخاني زاده مهتاب,صبورا عذرا
 
* تهران، دانشگاه الزهرا، دانشكده علوم، گروه زيست شناسي
 
 

ترکيبات آللوشيميايي آزاد شده از علفهاي هرز با روشهاي مختلف بر رشد و فيزيولوژي گياهان اثر مي گذارند. در اين پژوهش بمنظور بررسي چگونگي اثر آللوکميکالهاي جو وحشي بر ارقام گندم، مقدار کربوئيدراتها، پروتئينها و فعاليت آنزيمهاي دو رقم تجن (مقاوم به اثر آللوپاتي جو خودرو) و شيرودي (حساس به اثر آللوپاتي جو خودرو ) در حضور عصاره آبي 10 درصد اين گياه بررسي شد. عصاره آبي اين علف هرز ميزان پروتئين کل را در رقم تجن کاهش ولي در رقم شيرودي افزايش داد. در گياهان تيمار شده، فعاليت آنزيمهاي اسکوربات پراکسيداز، پراکسيداز و کاتالاز کاهش و فعاليت آنزيم پلي فنل اکسيداز افزايش يافت. تغيير در فعاليت پروتئاز وابسته به اندام بوده در برگ کاهش و در ريشه افزايش يافت. در حضور آللوکميکال هاي جو خودرو، پلي ساکاريدهاي برگ شيرودي و قندهاي احيا کننده ريشه تجن افزايش يافت. الگوي الکتروفورزي آنزيمها نيز در گياهان شاهد و تيمار شده يکسان نبودند که نشان دهنده تاثيرپذيري متفاوت آنزيمها از آللوکميکالها است.

 
كليد واژه: آللوپاتي، جو خودرو (Hordeum spontaneum)، گندم (Triticum aestivum)، آنزيم، پروتئين، کربوهيدرات
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:11 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 4 : زيست شناسي ايران پاييز 1388; 22(3):423-430.
 
بررسي تاثيركمبود آب بر عملکرد و کارآيي فتوشيميايي فتوسيستم II درارقام جو
 
ممنوعي ابراهيم,سيدشريفي رئوف*
 
* اردبيل، دانشگاه محقق اردبيلي، دانشكده كشاورزي
 
 

به منظور بررسي تاثير كمبود آب بر عملكرد، دماي كانوپي و كارآيي فتو شيميايي فتو سيستم II ارقام جو، آزمايشي در سال زراعي 1381 در مزرعه تحقيقاتي موسسه اصلاح و تهيه نهال و بذر كرج به صورت اسپليت پلات در قالب طرح پايه بلوكهاي كامل تصادفي در سه تكرار انجام گرفت. كرتهاي اصلي در پنج سطح بر اساس تبخير از تشتک تبخير (صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد نياز آبي) و كرتهاي فرعي در شش سطح شامل ارقام جو (تركمن، كارون × كوير، ريحاني، C –74 - 9، گرگان – 4 و كوير × باديا) بود. نتايج نشان داد محدوديت آبي موجب مي شود كه  D Tبطور معني داري افزايش يابد هر چند ارقامي كه در شرايط آبياري كافي داراي سايه انداز گرمتري بودند در شرايط تنش شديد، عملكرد بهتري نسبت به ساير ارقام داشتند. كمبود آب كارآيي سيستم فتوشيميايي II Fv/ Fm)) را به دليل افزايش فلورسانس مبدا (Fo) و كاهش فلورسانس ماکزيمم (Fm) كاهش داد. محدوديت آبي اثر معني داري برعملکرد دانه و اجزاي آن داشت. به طوري كه با افزايش شدت تنش، تمامي صفات فوق به طورمعني داري كاهش داشت و از اين نظر ارقام با هم اختلاف داشتند.

 
كليد واژه: كمبود آب، عملكرد، دماي كانوپي، كارآيي فتو شيميايي فتو سيستم II و جو
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:11 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : زيست شناسي ايران پاييز 1388; 22(3):442-451.
 
جداسازي و شناسايي قارچهاي تجزيه کننده باگاس
 
تابنده فاطمه*,رعايايي محمد,بمبئي بيژن,ملايي منير,قاسمي فهيمه
 
* تهران، پژوهشگاه ملي مهندسي ژنتيك و زيست فناوري، پژوهشكده بيوتكنولوژي صنعت و محيط زيست
 
 

در تحقيق حاضر 15 نمونه قارچي از باگاس نيشكر جدا شد که فقط 3 جدايه توانايي رشد بر روي محيط کشت حاوي باگاس به عنوان منبع کربن اصلي را داشت. آزمايشهاي ميکروبيولوژيکي و مرفولوژيكي نشان داد که هر سه جدايه متعلق به جنس آسپرژيلوس است. آزمايشهاي مربوط به تجزيه ليگنين توسط اين ميکروارگانيسمها در شرايط مناسب نشان داد که آسپرژيلوس نايجر، آسپرژيلوس ترئوس و آسپرژيلوس فوميگاتوس به ترتيب 12.54، 9.85 و 3.48 درصد ليگنين را (نسبت به وزن خشك باگاس) تجزيه كردند و همچنين آنزيم ليگنين پراکسيداز را به ترتيب با مقادير 10.02 U/L، 9.89 و 5.56 در روز 21 گرماگذاري در حضور وراتريل الکل به عنوان محرک توليد اين آنزيم توليد نمودند. آنزيم سلولاز نيز به ميزان47 U/L ، 58 و 39 توسط آسپرژيلوس نايجر، آسپرژيلوس ترئوس و آسپرژيلوس فوميگاتوس توليد و اندازه گيري شد. بيشترين ميزان تجزيه ليگنين توسط آسپرژيلوس نايجر و حداکثر فعاليت سلولازي توسط آسپرژيلوس ترئوس به دست آمد. بنابراين قارچهاي مورد نظر توانايي استفاده موثر از باگاس را به عنوان ماده اوليه براي توليد آنزيم داشتند.

 
كليد واژه: باگاس، تجزيه زيستي، سلولاز، ليگنيناز، آسپرژيلوس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:11 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : زيست شناسي ايران پاييز 1388; 22(3):431-441.
 
مطالعه ژنتيکي برخي صفات گندم در شرايط تنش خشکي با استفاده از تجزيه ميانگين نسلها
 
فتوكيان محمدحسين*,احمدي جعفر,فابريكي اورنگ صديقه
 
* تهران، دانشگاه شاهد، دانشكده كشاورزي
 
 

آگاهي از نوع عمل ژنهاي کنترل کننده صفات در روشهاي اصلاح ژنتيکي جمعيتهاي گياهي از اهميت ويژه اي برخوردار است. به منظور به دست آوردن بهترين مدل ژنتيكي براي صفات مختلف تحت شرايط تنش خشكي در گندم آزمايش تجزيه ميانگين نسلها با استفاده از نسلهاي والديني (P2 , P1)، و نسلهاي F1، F2، BC1 و BC2 انجام گرفت. اين آزمايش در قالب طرح آماري بلوكهاي كامل تصادفي با 3 تكرار اجرا شد. صفات مورد بررسي در اين آزمايش عبارت بودند از: تعداد سنبله، ارتفاع بوته، طول پدانكل، طول سنبله، طول ريشك، تعداد دانه در سنبله، وزن سنبله، عملكرد دانه تك بوته و وزن 100 دانه. براي تجزيه ميانگين نسلها از مدل مدر و جينكز استفاده شد. عدم تطابق مدل ساده افزايشي- غالبيت براي توجيه كنترل ژنتيكي تمام صفات ملاحظه شد و مشخص گرديد که مكانهاي ژني كنترل كننده صفات مورد مطالعه به طور مستقل عمل نكرده و بين آنها اثرات متقابل غيرآللي (اپيستازي) وجود دارد. توزيع صفات مورد مطالعه در جمعيتهاي F2 و بك كراس پيوسته بود و اين پيوستگي دلالت بر توارث پلي ژنيك درصفات مورد بررسي دارد. در اين مطالعه مدل افزايشي ـ غالبيت در تمام موارد مدل مناسبي نبوده و در اكثر موارد همه اجزاي مدل بسيار معني دار و به طور كلي اثرات اپي ستاتيك داراي اهميت بودند. درجه غالبيت براي اغلب صفات مقدار نسبتا بالايي (بزرگتر از يك) بوده و نشانگر وجود فوق غالبيت در نتاج F1 براي اين صفات بوده است.

 
كليد واژه: گندم، تنش خشکي، تجزيه ميانگين نسلها
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:11 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 13 : زيست شناسي ايران پاييز 1388; 22(3):506-515.
 
آناليز پلي مورفيسم DNA القا شده در موشها بوسيله تشعشات راديواكتيو حاد و مزمن
 
مرادنسب بدرآبادي شهين,محمدآبادي محمدرضا*,شفچنكو ولاديمير آندريويچ
 
* كرمان، دانشگاه شهيد باهنر، دانشكده كشاورزي، گروه علوم دامي، ژنتيك و بيوتكنولوژي
 
 

نتايج تحقيقات زيادي نشان داده كه در جمعيتهاي گياهي و حيواني كه به طور طبيعي تحت تاثير اشعه قرار گرفته اند ناپايداري ژنتيكي مشاهده مي شود. هدف از تحقيق حاضر ما اين بود كه پلي مور فيسم RAPD در زاده هاي حاصل از والديني كه 3 گري و نيز والديني كه به طور مزمن (مجموع دز 37 سانتي گري) اشعه دريافت كرده بودند مورد بررسي قرار گيرد. روش (RAPD (Random Amplified Polymorphic DNA به طور گسترده اي براي طبقه بندي نژاد ها، لاينها، ارقام و محيط كشتها و نيز براي رسم نقشه هاي فيلو ژنتيكي استفاده مي شود. از نقطه نظر مانيتورينگ ژنتيك تشعشع، نكته مثبت روشRAPD  اين است كه بررسي ژنوم بچه هاي والدين اشعه ديده خيلي سريع امكان پذير است و نيازي به دانستن توالي ژنوم موجود از قبل نيست. در اين آزمايش از موشهاي نر لاين BALB/c، CBA/lac و ماده هاي هيبريد (CBA/lac×c57/black) استفاده شد. نتايج اين آزمايش نشان داد كه استفاده از اين پرايمر ها بيشترين تغيير پذيري ماركر هاي RAPD را در زاده هاي موشهاي نري مي دهد كه تحت اشعه گاماي حاد با دز 3 گري سه ماه قبل از جفتگيري قرار داشتند. همچنين افزايش سطح پلي مور فيسم DNA در زاده هاي موشهايي كه تحت اشعه گاماي مزمن بودند مشاهده گرديد. نتايج مشخص كرد كه سطح پلي مورفيسم در موشهاي اشعه ديده در مقايسه با موشهاي كنترل 50-27درصد بالاتر است. استفاده از اين مجموعه پرايمر ها (759، 760، M1 (761 و 763)، 765 و M2 (766، 768، 769 و 775)) امكان داد كه افزايش معني داري در فراواني متوسط باندهاي جديد در زاده هاي گروه تيمار به دست آيد كه فرصت تحقيقات بعدي در اين سيستم را براي مطالعه القا ناپايداري ژنومي مي دهد.

 
كليد واژه: پلي مور فيسم، اشعه، موش، Random Amplified Polymorphic DNA
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 15 : زيست شناسي ايران پاييز 1388; 22(3):526-534.
 
جداسازي و شناسايي قارچ Monascus توليد کننده پيگمان
 
نادري بروجني حمداله*,نحوي ايرج,شادزي شهلا,اعتماديفر زهرا
 
* اصفهان، دانشگاه اصفهان، دانشكده علوم، گروه زيست شناسي
 
 

Monascus نوعي قارچ ميکروسکوپي از راسته Eurotiales مي باشد که با توجه به اهميت و موارد کاربرد وسيع آن مانند توليد رنگدانه، طعم دهنده و نگهدارنده مواد غذايي و داروي کاهش دهنده کلسترول و همچنين با توجه به پراکندگي جهاني آن، در اين تحقيق براي اولين بار در ايران نسبت به جداسازي و شناسايي آن اقدام گرديد. طي اين تحقيق از 122 نمونه جمع آوري شده از منابع مختلف مثل انواع آردها، برنج، خاک، نشاسته، ميوه ها و لجن، 4 سويه قارچي منطبق با استفاده از محيط کشت MEPAG جداسازي گرديد. از سويه هاي جداسازي شده دو سويه با قابليت توليد پيگمان بودند که پس از مشاهده ميکروسکوپي و ماکروسکوپي، کلنيهاي مورد نظر جداسازي و نسبت به شناسايي آنها از طريق کليد هاي شناسايي موجود اقدام گرديد. براي تاييد شناسايي آزمايش PCR براي تکثير ناحيه خاصي از rDNA بنام (Internal Transcribed Spacer) ITS انجام و ناحيه مذکور تعيين توالي شد که اين روش عمل شناسايي را تا سطح جنس تاييد نمود. نتيجه اين تحقيق جداسازي دو گونه مختلف از جنس Monascus بود که با استفاده از کليد شناسايي يکي M. fumeus و ديگري M. purpureus تشخيص داده شد.

 
كليد واژه: پيگمان، Monascus purpureus، Monascus fumeus
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 17 : زيست شناسي ايران پاييز 1388; 22(3):546-557.
 
بررسي رابطه تنوع، غنا، يکنواختي و فراواني گونه اي سوسماران با وضعيت توپوگرافي در منطقه سبزوار
 
پروانه اول احسان*,دهقاني تفتي مائده,حسن زاده كيابي بهرام
 
* يزد، دانشگاه آزاد اسلامي، جهاد دانشگاهي، گروه محيط زيست
 
 

اين پژوهش از فروردين تا اول آبان ماه 1386 به مدت 7 ماه در اطراف شهرستان سبزوار صورت گرفت. نمونه ها در اين مدت در7 پلات 1 هکتاري (100 × 100 )، به منظور بررسي رابطه احتمالي ميان تنوع، غنا، يکنواختي و فراواني گونه اي سوسماران با ارتفاع و شرايط توپوگرافي، به دو صورت پيمايشي و استفاده از تله هاي چاله اي (pitfall) جمع آوري شدند. تعداد 20 تله در هر کوادرات (به صورت سيستماتيک تصادفي) استقرار يافت. و در مجموع تعداد 151 نمونه سوسمار متعلق به 4 خانواده، 8 جنس و 12 گونه به دست آمد. به منظور يافتن رابطه ميان تنوع، غنا، يکنواختي و فراواني گونه اي با ارتفاع و شرايط توپوگرافي از شاخصهايShannon – Wiener ،N1 ، Simpson و Hill براي اندازه گيري تنوع گونه اي و از شاخصهايSmith & Wilson ، Camargo و Simpson براي تعيين يکنواختي گونه اي استفاده شد. مقايسه غناي گونه اي با استفاده ازRarefaction  انجام شد. نتايج در شاخصهاي محاسبه شده، نشان مي دهد که رابطه ميان تغييرات ارتفاع و تنوع گونه اي سوسماران، منفي و با يکنواختي گونه اي مثبت است که ميزان اين همبستگيها در شاخصهاي مختلف به صورت روبرو است: (شاخصهاي تنوع گونه اي) Shannon – Wiener(r=0.9 و(R2 =0.806 ، N1 (r=0.91 و R2 =0.832Simpson (r=0.75 و R2 =0.56) و  Hill (r= 0.77 و R2 =0.59). (شاخصهاي يکنواختي) Simpson (r=0.75 و R2 =0.57) Smith & Wilson و Camargo (r=0.8 و R2 =0.64). رابطه ارتفاع با فراواني (r=0.73 و R2 =0.53) و غناي گونه اي سوسماران (r=0.85 و R2 =0.73)، نيز منفي است.

 
كليد واژه: تنوع گونه اي، يکنواختي گونه اي، غناي گونه اي، سوسمار، ارتفاع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 1 : زيست شناسي ايران تابستان 1388; 22(2):193-203.
 
معرفي فلور، شکل زيستي و پراکنش جغرافيايي گياهان در جنگلهاي شرق دودانگه ساري، استان مازندران
 
آتشگاهي زهره,اجتهادي حميد*,زارع حبيب
 
* مشهد، دانشگاه فردوسي مشهد، دانشكده علوم پايه، گروه زيست شناسي
 
 

كشور ايران يكي از مراكز مهم تنوع گياهي دنياي قديم به حساب مي آيد و نزديك به 22 درصد از 8000 گونه گياهي ايران، انحصاري هستند. جنگلهاي شمال ايران با شرايط اکولوژيک متمايز خود، بخش مهمي از تنوع زيستي گياهي سرزمين ايران را به خود اختصاص داده و از اين نظر داراي ارزش زيادي است. شناخت عناصر گياهي موجود در يک منطقه به عنوان مطالعه اي زيربنايي براي تحقيقات اکولوژيکي، مديريت و حفاظت گياهان محسوب مي شود. عرصه هاي جنگلي شرق دودانگه ساري با مساحتي بيش از 8000 هکتار به جهت سيماي رويشي جالب از نظر حضور اجتماعات متنوع جنگلي و ترکيب گونه اي آن زمينه مناسبي براي فعاليتهاي تحقيقات فلورستيک فراهم نموده است. اين پهنه رويشي، در 80 کيلومتري جنوب شهرستان ساري و در محدوده جغرافيايي 53 درجه و 20 دقيقه تا 53 درجه و 25 دقيقه طول شرقي و 36 درجه و 7 دقيقه تا 36 درجه و 12 دقيقه عرض شمالي واقع شده است. ارتفاع آن از 700 متر تا 2010 متر از سطح دريا متغير و متوسط بارندگي ساليانه آن 741 ميلي متر است. نمونه برداري از پوشش گياهي منطقه در سال 1385 در سه مرحله به ترتيب در ماههاي ارديبهشت، خرداد و آبان انجام گرفت. پس از شناسايي دقيق گونه هاي گياهي، براي هر گونه علاوه بر نام علمي گونه، کوروتيپ و شکل زيستي آن نيز با استفاده از منابع موجود ثبت شد. 237 گونه شناسايي شده از اين پهنه رويشي مربوط به 7 تيره گياهي از پتريدوفيتها و تعداد 60 تيره از نهاندانگان است. بيشترين تعداد گونه ها مربوط به تيره هاي Asteraceae، Lamiaceae و Rosaceae بودند. گروه بندي گونه ها بر مبناي طبقه بندي زيستي رانکاير نشان داد که همي کريپتوفيتها (46 درصد)، ژئوفيتها (19 درصد)، فانروفيتها (17 درصد)، تروفيتها (14 درصد) و کامفيتها (4 درصد) از گونه هاي منطقه را به خود اختصاص مي دهند. از نظر کوروتيپ، بر اساس روش زهري، بيشترين عناصر رويشي مربوط به ناحيه اروپا - سيبري (حوزه هيرکاني) و سپس عناصر اروپا - سيبري - مديترانه اي - ايران - توراني است.

 
كليد واژه: مطالعه فلورستيک، شکل زيستي، کوروتيپ، مازندران، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 4 : زيست شناسي ايران تابستان 1388; 22(2):229-236.
 
تغيير نفوذپذيري غشاهاي زيستي و فعاليت آنزيمهاي آنتي اكسيداني گياه سويا در پاسخ به دماي پايين
 
زينالي يادگاري ليلا*,حيدري رضا,كاراپتيان ژيراير
 
* اروميه، دانشگاه اروميه، دانشكده علوم، گروه زيست شناسي
 
 

گياه سويا (Glycine max) يكي از گياهان بومي مناطق گرمسيري است كه در مناطق معتدله نيز به فراواني كشت مي شود. به علت اهميت غذايي و دارويي اين گياه و نيز حساس بودن آن نسبت به دماي محيط رشد و حياتي بودن سلامت غشاهاي زيستي در ادامه رشد و توليد محصول، اثر پيش تيمار دماي پايين غير انجمادي و پاسخ گياه به اين دما مورد بررسي قرار گرفت. ابتدا گروهي از دانه رستهاي 10 روزه سويا به دماي 15 درجه سانتي گراد (پيش تيمار سرما) و گروهي ديگر به دماي 25 درجه سانتي گراد (بدون پيش تيمار سرما) براي 24 ساعت منتقل شدند. سپس هر دو دسته به دماي 4 درجه سانتي گراد (تيمار سرما) انتقال يافتند. پس از 24 ساعت همه گياهان به دماي 25 درجه سانتي گراد (فاز بهبودي) منتقل شده و بعد از 24 ساعت نمونه برداري انجام شد. نمونه برداري هر 24 ساعت يكبار و بطور منظم از تيمارها و گروه شاهد در سه تكرار انجام گرفت. با اندازه گيري فعاليت آنزيمهاي آسكوربات پراكسيداز (APX)، گاياكل پراكسيداز ((GPX و ميزان هدايت الكتروليتي غشا، مشخص شد كه اعمال پيش تيمار سرما، باعث افزايش مقاومت گياه در برابر سرماي متعاقب آن شده و توان زيستي گياه را به ميزان زيادي افزايش مي دهد و نيز گياهان پيش تيمار ديده سريعتر از گياهان بدون پيش تيمار به حالت عادي بر مي گردند.

 
كليد واژه: آنتي اكسيدان، آسكوربات پراكسيداز، پيش تيمار سرما، گاياكل پراكسيداز، هدايت الكتروليتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 8 : زيست شناسي ايران پاييز 1388; 22(3):462-469.
 
ارزيابي تنوع ژنتيکي تعدادي از ارقام پسته استان کرمان بر اساس نشانگر مولکولي RAPD
 
حاجي رضايي معصومه,باقي زاده امين*,جوادي غلام رضا,صادقي زاده مجيد
 
* كرمان، مركز بين المللي علوم و تكنولوژي پيشرفته و علوم محيطي، گروه بيوتكنولوژي
 
 

ارزيابي تنوع ژنتيکي براي شناسايي ژنهاي مختلف و برآورد فاصله بين افراد و جمعيتها، همچنين تعيين ميزان هتروزيس بسيار ضروري است. علي رغم اينکه ايران داراي غني ترين ذخاير ژنتيکي پسته در جهان مي باشد با اين حال مطالعات اندکي بر روي جنس پسته در ايران انجام شده است. در اين تحقيق با استفاده از نشانگر مولکولي RAPD، تنوع ژنتيکي 32 ژنوتيپ کشت شده در استان کرمان مورد بررسي قرار گرفت. 136 باند پلي مورف از ده آغازگر به دست آمد. دندروگرام ماتريس صفر و يک حاصل از مهاجرت باندي با استفاده از نرم افزار NTSYS و ضريب تشابه دايس رسم گرديد. بر اين اساس، ژنوتيپهاي بررسي شده در 6 گروه قرار گرفتند. نتايج نشان داد، ژنوتيپهاي مشابه که از نقاط متفاوت جمع آوري شده بودند در گروههاي يکسان قرار گرفتند. همچنين ژنوتيپهاي اوحدي کرمان و اوحدي زرند تشابه صد در صد نشان دادند. از بررسي پلاتهاي دو بعدي و سه بعدي حاصل از تجزيه به مولفه هاي اصلي نتايجي مشابه با نتايج تجزيه کلاستر حاصل گرديد، که در بررسي ميزان تنوع و انتخاب آغازگر مي تواند مورد توجه قرار گيرد.

 
كليد واژه: تنوع ژنتيکي، پسته، RAPD
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 7 : زيست شناسي ايران پاييز 1388; 22(3):452-461.
 
مطالعه بيوکنترلي قارچ Trichoderma atroviride PTCC5220 عليه قارچ Rhizoctonia solai AG2-2 عامل بيماري پوسيدگي ريشه چغندرقند
 
جلالي امير,مطلبي مصطفي*,زماني محمدرضا
 
* تهران، پژوهشگاه ملي مهندسي ژنتيك و زيست فناوري
 
 

قارچ تريكودرما، به دليل ترشح انواعي از آنزيمهاي كيتينازي، بعنوان عاملي قوي در كنترل بيولوژيك بيماريهاي قارچي مورد استفاده قرار مي گيرد. اين آنزيمها، غالبا با فرو پاشيدن اجزاي ساختاري قارچها، به مبارزه با اين عوامل بيماريزا مي پردازند. از آنجا که جدايه Trichoderma atroviride PTCC5220 داراي بيشترين ميزان فعاليت آنزيمهاي كيتينازي مي باشد، بنابراين در اين تحقيق در آزمايشات مايكوپارازيتي از اين جدايه (T. atroviride) عليه قارچ R. solani عامل ايجاد بيماري پوسيدگي ريشه (root rot) در چغندرقند در شرايط ميکروسکوپي و ماکروسکوپي و همچنين در مطالعات گلخانه اي استفاده گرديد. مطالعه اثر بيوکنترلي قارچ T. atroviride بر قارچ R. solani به چهار روش کشت متقابل (dual culture)، کشت روي اسلايد (slide culture) و مطالعه شرايط باز دارندگي در شرايط آزمايشگاهي و گلخانه اي نشان داد که قارچ T. atroviride مي تواند با مکانيزمهاي بيوکنترلي رشد قارچ بيماريزاي R.solani را مهار نمايد.

 
كليد واژه: Trichoderma atroviride، Rhizoctonia solani، اثر آنتاگونيستي، سنجش زيستي، گروه آناستوموزي 2-2
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 9 : زيست شناسي ايران تابستان 1388; 22(2):282-292.
 
بررسي توارث تحمل به علف كش گلايفوسيت در نسل اول گياهان تراريخت كلزا(.Brassica napus L) با ژن جهش يافته EPSPS باكتريايي
 
محمدعلي تجريشي مرجان,سلمانيان علي هاتف*,موسوي امير,رازي كهريزي دانيال
 
* تهران، پژوهشگاه ملي مهندسي ژنتيک و زيست فناوري
 
 

پايداري و نحوه توارث ژنهاي منتقل شده به گياهان تراريخت، يکي از جنبه هاي مهم در بررسي نسلهاي بعدي اين گياهان به شمار مي رود. بررسي حاضر بر روي گياهان كلزا تراريخت نسل T1 حاوي ژن جهش يافته EPSPS (منشا باکتري E. coli) انجام پذيرفت. براي اين منظور و در مرحله اول، با توجه به همراهي و نزديکي ژن مقاومت به کانامايسين (nptII) و EPSPS، توانايي بذور حاصل از نسل اول گياهان تراريخت از نظر رويش بر روي محيط گزينشگر حاوي mg/l 15 آنتي بيوتيک کانامايسين بررسي شد. گياهچه هايي که در محيط گزينشگر، سبز باقي مانده و ريشه ايجاد کردند، به عنوان گياهان متحمل و داراي ژن جهش يافته در نظر گرفته شدند. تجزيه آماري و آزمون کاي اسکور (0.05=p) در تفرق نتاج نسل T1 نشان داد که نحوه توارث پذيري تراژنها به صورت تک نسخه اي غالب و مطابق توارث مندلي مي باشد. در مرحله بعد آناليزهاي مولکولي بر روي گياهان متحمل، حضور و بيان ژنهاي EPSPS جهش يافته با منشا باكتريايي را به ترتيب از طريق آزمايشات PCR و RT-PCR مورد تاييد قرار داد. نتايج نشان داد كه بيان اين ژن در گياه تراريخت توانسته است اثرات سوء گلايفوسيت را كاهش دهد. انتقال و رشد گياهان نسل اول در شرايط گلخانه اي نشان داد که اين گياهان داراي قدرت زادآوري و فنوتيپ طبيعي هستند.

 
كليد واژه: کلزا (.Brassica napus L)، گلايفوسيت، EPSPS جهش يافته، ثبات ژن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها