0

بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 9 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاييز 1389; 18(3):431-444.
 
ژئوشيمي اکلوژيت هاي شاندرمن، تاکيدي بر ماهيت پروتوليت آن
 
عمراني هادي*,مويد محسن,ابرهنسلي رولند,بوسکو رومين,سوجيموري تاتسوکي
 
* دانشگاه گلستان، دانشکده علوم، گروه زمين شناسي، گرگان
 
 

اکلوژيت هاي شاندرمن در غرب شهرستان شاندرمن، کوه هاي تالش، برونزد دارند. سنگ مادر اين اکلوژيت ها، ترکيب بازالتي داشته است. بررسي هاي ژئوشيميايي نشان مي دهد که بيشتر آن ها ماهيت تولئيتي دارند. عدد منيزيم (Mg#) نسبت به Cr و Ni نمونه ها نشان مي د هد که آن سنگ ها جدايش اليوين و پيروکسن را تجربه کرده اند. نمودار عنکبوتي اکلوژيت ها جدايش بيشتر اليوين در مقايسه با پيروکسن را نشان مي دهد. بررسي عناصر کمياب همراه با اکسيدهاي اصلي نشان مي دهد که اين نمونه ها تغييرات مهمي در مقدار اکسيدهاي اصلي، طي دگرساني کف اقيانوس و فرورانش (بجز سديم و آهن) را تجربه نکرده اند. بر اساس مجموع عناصر نادر خاکي (REE?)، اين نمونه ها به دو دسته کلي قابل تقسيم اند. گروه اول داراي مجموع REE (ميانگين حدود، 1.31ppm) و مقدار (La/Lu)N ميانگين 0.6 است. گروه دوم داراي مجموع REE (ميانگين، 2.139ppm) و نسبت (La/Lu)N آن ميانگين (3.2ppm) است. الگوي REE بهنجار شده به کندريت اين نمونه ها قابل مقايسه با N-MORB و E-MORB است. پيدايش هر دو نوع مورب تهي و غني شده نشان مي دهد که همه گوشته توليد کننده سنگ مادر اکلوژيت هاي شاندرمن همگن نبوده يا نرخ ذوب هاي مختلفي را تجربه کرده اند که همراه با تغيير رژيم از سرعت گسترش پايين (SSR) به بالا (FSR) بوده است.

 
كليد واژه: البرز، شاندرمن، اکلوژيت، ژئوشيمي، پالئوتتيس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 8 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاييز 1389; 18(3):419-430.
 
بررسي توزيع اندازه بلورها در سنگ هاي آذرين: رهنمودي بر روند تکامل ماگما در اتاقکهاي ماگمايي
 
آيتي فريماه*,مهدوري سعيد
 
* گروه زمين شناسي، دانشگاه پيام نور مرکز شهرکرد
 
 

در اين پژوهش از بررسي کمي بافت و توزيع اندازه بلورها بر فنوکريست هاي آمفيبول، پلاژيوکلاز و کوارتز همراه با بررسي هاي ريز پردازشي و دما  فشارسنجي روي کاني آمفيبول استفاده کرديم تا در خصوص فرايندهاي شکل گيري ماگما در اتاقک ماگمايي آگاهي هايي به دست آوريم. بررسي هاي سنگ نگاري و استفاده از دما  فشار سنجي همراه با بررسي منحني هاي توزيع اندازه بلورها در سنگ هاي آذرين نئوژن جنوب غرب تهران، نشانگر حضور سه توزيع جمعيتي در آمفيبول هاست که حاکي از شرايط متفاوت تبلور در اعماق متفاوت و حضورحداقل سه اتاقک ماگمايي است. حضور پلاژيوکلاز در گدازه ها نشان دهنده تکامل ماگما در سطوح کم عمق تر و در شرايط فوگاسيته نسبتا پايين تر آب و در اتاقک ماگمايي نزديک به سطح است.

 
كليد واژه: توزيع اندازه بلورها، تکامل ماگما، اتاقک ماگمايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 7 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران زمستان 1388; 17(4):609-620.
 
دولوميتي شدن و کاني زايي تبخيري هاي سازند ساچون در برش الگو (جنوب شرق شيراز)
 
شب افروز روح اله,محبوبي اسداله*,موسوي حرمي سيدرضا
 
* گروه زمين شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

سازند ساچون (پالئوسن - ائوسن پاييني) متشکل از کربنات ها و تبخيري هايي است که در شرايط دريايي کم عمق و ساحلي سبخا نهشته شده اند. سازند ساچون در ناحيه مورد بررسي از سه بخش تبخيري زيرين، سنگ آهک بيوکلاستي مياني و تبخيري بالايي تشکيل شده است. واحد تبخيري زيرين و بالايي بيشتر از ژيپس هاي ثانويه حاصل از دياژنز انيدريت - ژيپس تشکيل شده است. ژيپس هاي ثانويه بيشتر داراي بافت آلاباستري و پورفيروبلاستي به همراه آثار باقيمانده از بلورهاي انيدريت هستند. بررسي سنگ شناختي نمونه هاي بخش مياني سازند ساچون در اين منطقه نشان مي دهد كه مهم ترين فرايندهاي تاثيرگذار، دولوميتي شدن و کاني زايي تبخيري است. بر مبناي بررسي هاي سنگ شناختي و ژئوشيميايي چهار نوع دولوميت اوليه تا مراحل دفني کم عمق شامل دولوميت خيلي ريز تا ريز (نوع يک)، نئومورفيک (نوع دوم)، لوزي رخ هاي شکل دار و مسطح در اندازه ريز تا متوسط (نوع سوم) و دولوميت پر کننده حفره ها و شکستگي ها (نوع چهارم) از يکديگر تفکيک شده اند.

 
كليد واژه: ژيپس، انيدريت، آلاباستري، پورفيروبلاستي، دولوميت، سازند ساچون
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 3 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاييز 1388; 17(3):357-368.
 
شيمي گارنت هاي توده آذرين قليايي کليبر، شمال غرب ايران
 
اشرفي ناصر*,عامري علي,جهانگيري احمد,هسب نوريكو,ابي نلسون
 
* گروه زمين شناسي، دانشكده علوم طبيعي، دانشگاه تبريز
 
 

گارنت هاي توده آذرين کليبر به صورت ريز بلور تا درشت بلور، بي شکل تا شکل دار، با منطقه بندي مشخص و گاه بدون منطقه بندي، همسانگرد و گاه با حاشيه ناهمسانگرد مشاهده مي شوند. اين گارنت ها غالبا در نمونه هاي به رنگ روشن فوئيددار ديده شده و معمولا آنالسيم به عنوان مهمترين کاني مهمان در انواع درشت بلور حضور دارد. بر اساس شيمي کاني ها، گارنت هاي کليبر را مي توان Ti - آندراديت و ملانيت ناميد؛ منطقه بندي شيميايي قابل توجه در آن ها بدين صورت است که معمولا از هسته به حاشيه، کاهش درصد مولي گروسولار، آلماندين و اسپسارتين و افزايش درصد مولي آندراديت وجود دارد. بر اساس داده هاي موجود، به نظر مي رسد که [لعل هاي] گارنت هاي توده کليبر به صورت فاز آذرين اوليه و در مراحل آخر تبلور ماگمايي تشکيل شده و جانشيني Ti-Si در نماهاي چهار وجهي مهمترين جانشيني براي گارنت هاي مورد بررسي باشد.

 
كليد واژه: گارنت آذرين، شيمي کاني، فوئيد سينيت، کليبر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 5 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاييز 1388; 17(3):381-394.
 
شيمي کاني بيوتيت در توده هاي آذرين قليايي بزقوش و کليبر، شمال غرب ايران
 
اشرفي ناصر*,جهانگيري احمد,عامري علي,هسب نوريكو,ابي نلسون
 
* گروه زمين شناسي، دانشكده علوم طبيعي، دانشگاه تبريز
 
 

اين کار پژوهشي به بررسي شيمي ميکاهاي سنگ هاي آذرين قليايي مافيک و فلسيک وابسته به فرورانش مي پردازد. در اين کار ميکاهاي موجود در گابروي قليايي کليبر و نفلين سينيت بزقوش بررسي شدند. اين ميکاها معمولا به صورت درشت دانه هايي با بافت غربالي بوده و همراه با اکسيدهاي Fe-Ti و کاني هاي مافيک، بافت لکه اي به سنگ مي دهند. ميکاهاي گابروهاي قليايي در بعضي موارد بافت ورقه اي مشخصي را نشان مي دهند. بر اساس رده بندي شيميايي ميکاها، کاني هاي مورد بررسي در حدفاصل بين دو قطب سيدروفيليت و استونيت قرار دارند و با توجه به مقدار (>0.33)Fe/(Fe+Mg) جز بيوتيت ها محسوب شده و از فلوگوپيت ها جدا مي شوند. ترکيب شيميايي بيوتيت ها در گابروي قليايي کليبر و نفلين سينيت بزقوش به ترتيب بيوتيت منيزيم دار و بيوتيت آهن دار بوده و با توجه به مقادير اکسيدهاي TiO2، MgO، MnO و FeO و نيز مقادير AlVI جز انواع ماگمايي اوليه به حساب مي آيند. بيوتيت هاي مورد بررسي عليرغم سنگ قليايي ميزبان، در نمودارهاي دوتايي و سه تايي، که بر پايه اکسيدهاي Al2O3، MgO و FeO* استوارند، در گستره آهکي - قليايي کوهزايي قرار مي گيرند.

 
كليد واژه: بيوتيت، نفلين سينيت، گابروي قليايي، کليبر، بزقوش
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 6 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاييز 1388; 17(3):395-404.
 
بررسي رفتار گرمايي ليزارديت هاي طبيعي در فشار اتمسفري، بر اساس تجزيه دستگاهي XRD و DTA-TG
 
دبيري رحيم,كريمي شهركي بهروز,ملايي حبيب*,غفاري ميترا
 
* گروه زمين شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه آزاد اسلامي مشهد
 
 

تعيين ميزان پايداري، تغييرات کاني شناسي و واکنش هاي گرمايي کاني هاي سرپانتين، مي تواند در تعيين ساز و کار فرورانش، ماگماتيسم و عمق صفحات فرورونده بسيار راهگشا باشد. طي فرايند فرورانش، واکنش هاي گرمايي، باعث آزاد شدن آب کاني هاي سرپانتيني مي شود. اين امر نقش به سزايي را در فرايندهاي آتشفشاني وابسته به فرورانش ايفا مي کند. در اين کار پژوهشي، رفتار گرمايي و تغييرات کاني شناختي کاني ليزارديت (سرپانتين)، وابسته به منطقه افيوليتي نيريز، در گستره هاي گرمايي متفاوت و در فشار جوي، با پراش پرتو (XRD)X و آناليزهاي DTA-TG، مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد. بررسي ها نشان داد که، واکنش هاي آبزدايي (Dehydration) ليزارديت هاي طبيعي، که به مدت يک ساعت، در دماي 100 تا 150 درجه سانتيگراد گرما گرفته اند، واکنش هاي هيدورکسيل زدايي (Dehydroxilation) آنها در گستره دمايي 550 تا 690 درجه سانتيگراد صورت مي گيرد. ليزارديت هاي طبيعي تا دماي 550 درجه سانتيگراد پايدار بوده و در دماي600 درجه سانتيگراد به اليوين (فورستريت) تبديل مي شوند. همچنين در دماي 700 درجه سانتيگراد، پيروکسن (انستاتيت) در نتيجه تجزيه ليزارديت تشکيل مي شود. بين واکنش هاي آب زدايي و تبلور، آمورف شدن، در دماي 600 درجه سانتيگراد رخ داده و باعث تشکيل مقادير اندکي آب و سيليس آزاد شده است.

 
كليد واژه: ليزارديت، سرپانتين، رفتار گرمايي، XRD، DTA-TG
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 10 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاييز 1389; 18(3):445-460.
 
نقش زهاب اسيدي معدن در تشکيل کاني هاي زيست محيطي در معادن زغال سنگ کارمزد، البرز مرکزي، استان مازندران
 
قلي پور محسن,مظاهري سيداحمد,رقيمي مصطفي,شمعانيان غلامحسين
 
 
 

امروزه تشکيل زهاب اسيدي معدن يکي از مهمترين عوامل آلودگي معادن زغال سنگ به شمار مي آيد، معادن زغال سنگ کارمزد در استان مازندران به عنوان يکي از بزرگترين و قديمي ترين مناطق توليد کننده زغال سنگ در حوضه زغالي البرز مرکزي مطرح است. نمونه برداري از زغال سنگ، سنگ ميزبان، زهاب هاي معدني و کاني هاي ثانويه سطحي در تابستان 84 انجام شد. بر اساس بررسي هاي هيدروژئوشيمي دو نوع زهاب در معادن زغال سنگ کارمزد وجود دارند که شامل زهاب هاي اسيدي (?.??  (pH=از نوع  Mg-SO4  و زهاب هاي خنثي تا قليايي از نوع Na-HCO3-SO4  است. مهم ترين عامل در تشکيل زهاب هاي اسيدي عدم تخليه زهاب معدني از تونل غير فعال 13 و تماس طولاني مدت آب با کاني هاي سولفيدي است، در نتيجه غلظت SO42 همزمان با اکسايش پيريت افزايش مي يابد. بررسي نمودارهاي پراكنش بيانگر آن است که با افزايش سولفات ميزان  pHو غلظت  HCO3كاهش وEC, TDS ، (PO4)3 و غالب كاتيون ها و فلزات سنگين افزايش مي يابد. مدل سازي هيدروژئوشيميايي نشان مي دهد، در زهاب هاي اسيدي کاني هاي ژاروسيت، آلونيت، هيدروکسيدها و اکسيدهاي آهن و آلومينيوم به صورت غالب ابر اشباع است، در صورتي که کاني هاي کربناتي نظير کلسيت، دولوميت، آراگونيت و رودوکروزيت به صورت اشباع است. نتايج پراش پرتو ايکس(XRD) ، حضور کاني هاي ناتروژاروسيت، پيکرينگيت، هالوتريکيت، ژيپس و اکسيدها و هيدروکسيدهاي آهن را در نهشته هاي ناشي از زهاب اسيدي اثبات کرد. بنابر نمودارهاي ژيبس ليتولوژي پديده غالب و مهم ترين عامل افزايش غلظت يوني در زهاب هاي معدني اسيدي و خنثي تا قليايي است.

 
كليد واژه: زهاب اسيدي معدن، زغال سنگ، معادن کارمزد، البرز مرکزي، استان مازندران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 7 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاييز 1388; 17(3):405-418.
 
کاني شناسي، زمين شيمي و چگونگي تشکيل سرپانتينيت هاي کربناتي - سيليسي (ليستونيت) شمال نايين (باختر ايران مرکزي)
 
سعيدي معصومه*,فلاحتي سميه,نقره ئيان موسي,خليلي محمود,قهرايي پور مهرداد
 
* گروه زمين شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان
 
 

پريدوتيت هاي سرپانتيني شده دنباله گوشته اي افيوليت شمال نايين (باختر ايران مرکزي) تحت تاثير آبگون هاي حاوي CO2 و SiO2 در شرايط دما و pH متفاوت به مجموعه کربناتي - سيليسي تحت عنوان ليستونيت تبديل شده اند. بر اساس فراواني کاني هاي کربناتي (دولوميت، منيزيت، آنکريت، کلسيت) و سيليس سه نوع ليستونيت کربناتي, کربناتي - سيليسي و سيليسي حاصل شده اند. به طور کلي کاني کربناتي غالب در ليستونيت ها، منيزيت، دولوميت، دولوميت آهن دار و آنکريت بوده و کلسيت و کربنات هاي ديگر در مقادير کم تر حضور دارند. فازهاي سيليس (شامل کوارتز، کلسدوني و چرت) همراه با مقادير نادر کروم اسپينل، کلريت، هماتيت، گوتيت، اکتينوليت و پيريت نيز در ليستونيت ها حضور دارند. زمينه سيليسي در ليستونيت سيليسي حاوي مقادير بالايي جيوه، نقره و آرسنيک است که نشان مي دهد که اين عناصر به صورت مجموعه هاي آرسنيدي در گرمابي هاي حاوي SiO2 حمل شده اند.

 
كليد واژه: پريدوتيت، ليستونيت، افيوليت نايين، جيوه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 
تعيين اندازه بلورك ها و چگالي در رفتگي ها در نمونه نانومتري  CeO2 به روش گشتاورهاي مرتبه دوم و چهارم با استفاده از پراش نوترون
 
عقدايي سيدروح اله*,عبدالمنافي عاطفه
 
* دانشگاه علم و صنعت ايران، دانشكده فيزيك
 
 

پهن شدگي خطوط پراش را مي توان بر حسب اندازه بلورک ها و چگالي دررفتگي ها تفسير کرد. در اين مقاله، از داده هاي پراش نوترون به دست آمده از اکسيد سريم استفاده، و ريزساختار نمونه نانومتري تعيين و گزارش شده است. نتايج به دست آمده براي ميانگين چگالي دررفتگي و ميانگين اندازه سطحي بلورك ها با استفاده از گشتاورهاي مرتبه دوم و چهارم با هم همخواني ندارند. اين ناهمخواني دور از انتظار نيست زيرا محاسبات نظري و كارهاي تجربي نشان داده اند در صورتي كه نتوان از پهن شدگي ناشي از اندازه بلورك ها چشم پوشيد، نتايج حاصل از گشتاور مرتبه دوم قابل اعتماد نبوده و بايد از گشتاور مرتبه چهارم استفاده كرد.

 
كليد واژه: پراش نوترون، نمونه نانومتري، گشتاور مرتبه دوم، گشتاور مرتبه چهارم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 3 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1388; 17(2):203-212.
 
بررسي خاستگاه گارنت هاي ناهمگن در سنگ هاي قليايي فلدسپاتوئيددار توده نفوذي كليبر در شمال آذربايجان (شمال باختري ايران)
 
حاجي علي اوغلي رباب*,موذن محسن
 
* گروه زمين شناسي، دانشگاه تبريز
 
 

توده نفوذي كليبر به وسعت 750km2 در شمال آذربايجان خاوري، در شمال باختري ايران واقع شده است. اين توده بخشي از نوار ماگمايي البرز باختري- آذربايجان است كه در ارتباط با فاز زمين ساختي پيرنه از زمان ائوسن فوقاني تا اليگو- ميوسن در پوسته قاره اي آذربايجان نفوذ كرده است. سنگ هاي تشكيل دهنده باتوليت كليبر شامل مجموعه اي از نفلين سينيت، سينيت، نفلين ديوريت و به طور پراكنده ديوريت و ميكروگرانيت است. كاني هاي اصلي نفلين سينيت ها شامل ارتوكلاز، پلاژيوكلاز، آمفيبول، بيوتيت و نفلين است. كلينوپيروكسن، پلاژيوكلاز، آمفيبول و نفلين كاني هاي تشكيل دهنده نفلين ديوريت ها هستند. گارنت تيتانيوم دار كاني فرعي مهم در پاراژنز نفلين سينيت ها و نفلين ديوريت ها مورد بررسي است. مقدار TiO2 در تركيب گارنت هاي تيتانيوم دار تجزيه شده در تفلين سينيت در حدود 1.5wt%-5wt% است. تركيب اعضاي نهايي كاني ها به صورت Adr67-78 mole% Grs21-33 mole% Uva0.1 mole% است. گارنت در نفلين سينيت به صورت بلورهاي مجزا شكل دار تا نيمه شكل دار و به رنگ قهوه اي سرخ تا قهوه اي تيره است كه از لحاظ ويژگي هاي كاني شناسي متفاوت از گارنت بي شكل، اسكلتي، ريز دانه با رنگ قهوه اي روشن در نفلين ديوريت است. بررسي تركيب شيميايي، روابط بافتي و ويژگي هاي كاني شناسي نشان داد كه گارنت تيتانيوم دار در نفلين سينيت هاي كليبر خاستگاه ماگمايي داشته، در صورتي كه تشكيل گارنت دگرنهاد محدود به سنگ هاي نفلين ديوريت است.

 
كليد واژه: سنگ هاي قليايي فلدسپاتوليددار، گارنت تيتانيوم دار، تركيب شيمي گارنت و كلينوپيروكسن، توده نفوذي كليبر، شمال باختري ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 6 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1388; 17(2):239-252.
 
توالي سنگ شناسي و ويژگي هاي ژئوشيميايي سنگ هاي آتشفشاني فاز دوي پالئوژن در منطقه ديلمان، البرز باختري
 
تاكي سعيد*,درويش زاده علي,قادري مجيد,خسروتهراني خسرو
 
* گروه زمين شناسي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات، تهران
 
 

منطقه ديلمان در البرز باختري و در نزديكي مرز بين زون هاي ساختاري البرز مركزي و باختري روي سنگ هاي آتشفشاني پالئوزون قرار دارد. توالي پالئوژن در اين ناحيه شامل سه فاز جداگانه است كه هر كدام يك مرحله از فعاليت هاي آتشفشاني را به نمايش مي گذارد. هدف اصلي اين كار پژوهشي، بررسي توالي سنگ شناسي و ويژگي هاي ژئوشيميايي سنگ هاي آتشفشاني فاز دو با سن احتمالي اليگوسن است. سنگ هاي فاز دو در اين ناحيه خود از سه بخش (زيرواحد) مجزا تشكيل شده است كه از قديمي ترين به جديدترين عبارتند از: زير واحد يك: گدازه هاي بازالتي و آندزيت بازالتي، زير واحد دو: توف هاي درشت دانه و ريز دانه و برش آتشفشاني، زير واحد سه: توف هاي آندزيتي همراه با عدسي هاي آندزيتي، بررسي ژئوشيميايي عناصر اصلي و كمياب گدازه ها نشان مي دهد كه اين سنگ ها در قلمرو كالكوآلكالن قرار مي گيرند كه بيشتر شاخص قوس هاي آتشفشاني هستند در عين حال، شباهت هايي ميان الگوهاي REE آن ها وجود دارد، از جمله اين كه همه آن ها از نظر LREE ها بسيار غني شده ترند و HREEها نيز الگوهاي تخت را به نمايش مي گذارند، بي هنجاري منفي Eu نيز در همه الگوها مشترك است. بنابراين ماگماهاي تشكيل دهنده اين سنگ ها از يك خاستگاه مشترك فاقد گارنت ولي حاوي فلدسپات سرچشمه گرفته اند. داده هاي وابسته به عناصر كمياب غيرمتحرك مانند Cr و Th نيز وابستگي آن ها را به قوس هاي آتشفشاني تاييد مي كند.

 
كليد واژه: سنگ شناسي، ژئوشيمي، آتشفشاني، پالئوژن، ديلمان، البرز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 12 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاييز 1389; 18(3):471-482.
 
سن سنجي زيرکن اورانيم سرب، سنگ نگاشتي و زمين شيمي توده هاي نفوذي کم عمق در جنوب باختري بيرجند (منطقه رچ)
 
زرين كوب محمدحسين*,چانگ سون لين,خطيب محمدمهدي,محمدي سيدسعيد
 
* دانشگاه بيرجند، دانشكده علوم، گروه زمين شناسي
 
 

توده هاي نفوذي کم عمق منطقه رچ در جنوب باختري بيرجند به درون مجموعه افيوليت ملانژي کرتاسه فوقاني نفوذ کرده اند. اين سنگ ها که داراي بافت غالب پورفيري با زمينه اي ريزدانه اي اند، در گستره ديوريت و مونزونيت پورفيري قرار مي گيرند. فنوكريست ها حدود 70 درصد سنگ را مي سازند و شامل پلاژيوكلاز و هورنبلند سبزند. پلاژيوكلازها از نوع آندزين، حاوي ماكل هاي آلبيتي، كارلسباد و داراي منطقه بندي مشخصي هستند که در بخش هاي مرکزي به کربنات کلسيم دگرسان شده اند. فنوکريست هاي هورنبلند به صورت موضعي به بيوتيت دگرسان شده اند و دگرساني پتاسيک ضعيفي را نشان مي دهند. ميانگين نسبت Ce/Yb در اين سنگ ها برابر ??.?? است و نشان دهنده وابستگي نمونه ها به يک کمان ماگمايي حاشيه قاره اي است. بي هنجاري منفي در عناصر با شدت ميدان بالا (HFSE) نظيرNb, P  و Ti که از ويژگي هاي ژئوشيميايي کمان هاي ماگمايي است نيز در اين سنگ ها مشاهده مي شود. بالا بودن نسبت هاي LREE/HREE، و Sr/Y با ميانگين ??.??، و مقدار  SiO2 همراه با نبود بي هنجاري فقدان آنومالي منفيEu  نشان مي دهند که اين سنگ ها شباهت زيادي به آداکيت هاي غني از سيليس دارند. افزايش نسبت Sr/Y ناشي از ذوب عميق و در گستره ناپايدار شدن پلاژيوکلاز و پايداري گارنت تعبير مي شود. اين ماگما مي تواند از يک خاستگاه اکلوژيتي يا گارنت آمفيبوليتي، حاصل از دگرگوني ورقه اقيانوسي فرورانده شده خاور ايران، سرچشمه گرفته باشد. سن اين رخداد ماگمايي به روش زير كن اورانيم سرب، ?.?±??.? ميليون سال (اواخرائوسن) برآورد شده است.

 
كليد واژه: سن سنجي، زيرکن اورانيم سرب، آداکيت، توده هاي نفوذي کم عمق، افيوليت ملانژ، جنوب باختري بيرجند
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 2 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار 1389; 18(1):15-22.
 
رشد و بررسي ترموديناميکي تک بلورهاي Se0.5ZnS0.5 به روش انتقال شيميايي بخار
 
ديبايي اصل بهنام*,جعفرتفرشي مجيد,فضلي مصطفي
 
* گروه فيزيك، دانشكده علوم پايه، دانشگاه سمنان
 
 

در اين کار پژوهشي از يک مدل ترموديناميکي براي رشد تک بلورهاي ZnSxSe1-x به روش CVT و با استفاده از يد به عنوان عامل انتقال استفاده مي شود. شرايط بهينه رشد در سيستم ZnSxSe1-x-I2، بر اساس فشار جزيي مولفه هاي نظري مختلف پيش بيني مي شود. آزمايش هاي مختلفي براي رشد تک بلور ZnS0.5Se0.5، با استفاده از يد به عنوان عامل انتقال، در درون لوله بسته در شرايط مختلف انجام پذيرفت. نتايج آزمايش ها نشان دادند که تک بلورهايي که در شرايط بهينه پيش بيني شده رشد يافته اند، در مقايسه با بلورهايي که در شرايط ديگر رشد کرده اند از کيفيت بهتري برخوردارند.

 
كليد واژه: انتقال شيميايي فاز بخار، دماي بهينه، ريخت شناسي، تک بلور
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 14 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاييز 1389; 18(3):495-510.
 
شيمي كاني ها و شرايط فشار، دماي تبلور توده هاي گرانيتوئيدي حاشيه رودخانه زاينده رود، پهنه برشي شمال شهركرد با نگرشي ويژه به حضور اپيدوت ماگمايي
 
داووديان دهكردي عليرضا*
 
* دانشگاه شهركرد، دانشكده منابع طبيعي و علوم زمين
 
 

ناحيه مورد بررسي در پهنه برشي شمال شهركرد قرار دارد. در اين منطقه تعداد زيادي پلوتون گرانيتوئيدي كوچك و متوسط به سن ژوراسيك مياني حضور دارند كه در سنگ هاي دگرگون منطقه نفوذ كرده اند. اين سنگ ها برگواره و خطواره ميلونيتي بارزي را در نتيجه دگرشكلي شديد نشان مي دهند. اغلب اين پلوتون هاي گرانيتوئيدي داراي مجموعه كوارتز + فلدسپات پتاسيم + پلاژيوكلاز + بيوتيت + هورنبلند + آلانيت + تيتانيت + مگنيت + اپيدوت ماگمايي + آپاتيت + زيركن ± گارنت در شرايط تعادل بافتي ظاهري قرار گرفته اند. ويژگي هاي بافتي و تركيبي اپيدوت ها دلالت بر خاستگاه ماگمايي آن ها دارد. اين پلوتون هاي گرانيتوئيدي حاوي اپيدوت ماگمايي، بايستي در فشارهاي نسبتا بالا تشكيل شده باشند. زمين فشارسنجي محتواي Al در هورنبلند مقادير فشار ?.? تا ?.? كيلو بار (متوسط ?.? كيلو بار) را ارايه مي دهد كه با عمق حدود 28 كيلومتري پوسته همخواني دارد. همچنين، زمين فشارسنجي آمفيبول – پلاژيوكلاز دماهايي از 663 تا 711 درجه سانتيگراد را به دست مي دهد. اين نتايج زمين دما فشارسنجي با حضور اپيدوت ماگمايي در اين سنگ هاي گرانيتوئيدي سازگار است.

 
كليد واژه: گرانيتوئيد دگرشكل شده، ژوراسيك مياني، زمين دماسنجي زمين فشارسنجي، اپيدوت ماگمايي، شمال شهركرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 3 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار 1389; 18(1):23-40.
 
شيمي کاني هاي متابازيت هاي پالئوزوئيک، شاهدي بر تغييرات دگرگوني اين سنگ ها (جنوب چاه پلنگ، شمال شرق استان اصفهان)
 
بيات فرشته*,ترابي قدرت اله
 
* گروه زمين شناسي، دانشگاه اصفهان
 
 

متابازيت هاي پالئوزوئيک زيرين جنوب چاه پلنگ در شمال بلوک يزد از زون ايران مرکزي، با گسترش محدود در همراهي با دگرگونه هاي دوشاخ وجود دارند. متابازيت ها به دو بخش متاولکانيک و توده هاي متاگابرو، آمفيبوليت و متادياباز تقسيم مي شوند. متاولکانيک ها با ترکيب بازالتي به صورت روانه هاي داراي برگوارگي و حفره هاي پرشده با کلسيت اند. آمفيبول، پلاژيوکلاز و بيوتيت از سازندگان اصلي اين سنگ ها هستند. اکتينوليت، کلريت، اپيدوت، کلسيت و آلبيت به عنوان کاني هاي شاخص رخساره شيست سبز در زمينه ملانوکرات متابازيت ها يافت مي شوند. بر اساس فشارسنجي هاي انجام شده براي آمفيبول ها در فشار 8 کيلوبار، دماي تشکيل منيزيوهورنبلند موجود در آمفيبوليت ها 622°C و فروهورنبلندها و فروچرماک هورنبلندهاي متاديابازها 659-694°C است. دماسنجي بيوتيت ها دماي 648-665°C را براي تشکيل بيوتيت هاي متاولکانيک و 585-596°C براي بيوتيت هاي موجود در دايک هاي متاديابازي نشان مي دهد. سنگ شناختي و شيمي کاني ها، حاکي از ماهيت قليايي ماگماتيسم و رخدادهاي دگرگوني متعدد است. متابازيت هاي مورد بررسي نخست در رخساره آمفيبوليت و سپس در رخساره شيست سبز دستخوش دگرگوني شده اند.

 
كليد واژه: شيمي کاني، متابازيت، پالئوزوئيک، ايران مرکزي، چاه پلنگ، اصفهان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:45 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها