0

بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 2 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران زمستان 1389; 18(4):519-530.
 
بررسي عوامل کنترل کننده ريخت شناسي بلورهاي گارنت در سنگ هاي دگرگون و آذرين منطقه همدان
 
حسين ميرزايي زهرا*,سپاهي علي اصغر,موذن محسن,حسين ميرزايي زهره,دادخواه رسول
 
* باشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد خوراسگان، اصفهان
 
 

منطقه مورد بررسي، بخشي از استان همدان است كه در زون دگرگوني سنندج-سيرجان قرار گرفته است. سنگ هاي دگرگون منطقه را مي توان به سه گروه سنگ هاي دگرگون مجاورتي، دگرگون ناحيه اي و ميگماتيت ها رده بندي کرد. بلورهاي گارنت تقريبا در تمامي سنگ هاي دگرگون منطقه (جز اسليت ها و فيليت ها) و در سنگ هاي آذرين (آپليت ها، پگماتيت ها و مونزوگرانيت ها) حضور دارند. اين گارنت ها از نظر ريخت شناسي به سه پيکربندي تقسيم مي شوند، دوازده وجهي خاص {110}، ذوزنقه وجهي خاص {211} و پيکربندي هاي ترکيبي که خود شامل دوازده وجهي ويژه، ترکيبي کامل و ذوزنقه وجهي ويژه. پيکربندي بلوري دوازده وجهي خاص در گارنت آمفيبول شيست ها، گاهي در گارنت ميکا شيست ها، به ندرت در مزوسوم ميگماتيت ها و گاهي در گارنت ميکا هورنفلس ها ديده مي شوند. در آپليت هاي گارنت دار و پگماتيت هاي گارنت دار نيز گارنت ها داراي پيکربندي بلوري ذوزنقه وجهي خاص هستند. بلورهاي گارنت در سنگ هاي گارنت دار ديگر منطقه، پيکربندي بلوري ترکيبي را به وجود مي آورند. مهم ترين عامل تاثيرگذار بر ريخت شناسي اين بلورها ترکيب شيميايي است. به اين صورت که با افزايش نسبت Mn/Ca و (Mn+Mg)/Ca پيکربندي بلوري گارنت ها از دوازده وجهي به ذوزنقه وجهي تغيير مي کند.

 
كليد واژه: گارنت، پيکربندي دوازده وجهي خاص، پيکربندي ذوزنقه وجهي خاص، پيکربندي هاي ترکيبي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 4 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران زمستان 1389; 18(4):545-562.
 
بررسي ويژگي هاي سنگ شناسي، کاني شناسي و ژئوشيمي گابروهاي جواهردشت (شرق گيلان)
 
حق نظر شهروز*,ملكوتيان سارا,الهياري خليل
 
* گروه زمين شناسي، دانشکده علوم پايه، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد لاهيجان
 
 

گابروهاي جواهردشت در دامنه شمالي البرز در شرق گيلان برونزد دارند. با بررسي هاي صحرايي، سنگ شناسي و ژئوشيميايي در منطقه جواهردشت دو نوع گابرو شامل گابروهاي غير لايه اي و لايه اي گروه اول، گابروهاي لايه اي گروه دوم از يکديگر تفکيک شدند. گابروهاي گروه اول از نظر کاني شناسي حاوي پلاژيوکلاز، کلينوپيروکسن، اوليوين و بيوتيت به عنوان يک فاز آذرين اوليه در همراهي با مگنتيت و تيتانومگنتيت هستند. اما گابروهاي لايه اي گروه دوم برخلاف گابروهاي گروه اول فاقد بيوتيت اوليه و تيتانومگنتيت اند. از نظر ژئوشيميايي گابروهاي گروه اول محتواي بسيار بالاتري از عناصر قليايي(Na2O+K2O) ، TiO2و Fe2O3total نسبت به گابروهاي گروه دوم دارند. در مقابل گابروهاي لايه اي گروه دوم داراي مقادير بالاي Mg# و عناصر سازگارCo) ، Cr و (Ni در مقايسه با گابروهاي گروه اول اند. بررسي هاي ما نشان مي دهد که گابروهاي گروه اول داراي تعادل عنصري شاخصي با سنگ هاي پوسته زيرين بوده و با آن ها آلايش يافته اند. بررسي هاي ژئوشيميايي عناصر کمياب و REE نشان از ريشه گيري ماگماي مادر گابروهاي گروه اول از يک گوشته استنوسفري منبع مورب با رخساره اسپينل دارد. اما گابروهاي لايه اي گروه دوم از نظر ژئوشيميايي علايم مربوط به مذاب هاي ريشه گرفته از خاستگاه مورب با رخساره گارنت را نشان مي دهند. بررسي روند الگوي عناصر کمياب ناسازگار گابروهاي جواهر دشت و مقايسه آن ها با بازالت هاي جواهردشت نشان مي دهد که گابروهاي گروه اول به بازالت هاي منطقه وابسته بوده و خويشاوندي هاي پتروژنتيکي و الگوي ژئوديناميکي يکساني را نشان مي دهند.

 
كليد واژه: جواهردشت، گابرو، خاستگاه مورب، آلايش پوسته اي، ژئوشيمي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 6 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران زمستان 1389; 18(4):581-600.
 
بررسي زمين شناسي، دگرساني، كاني سازي و ژئوشيمي در گستره پي جويي دهن قلعه، شمال غربي بردسكن
 
روحبخش پيام,ابراهيمي خسرو*,همام سيدمسعود,عباس نيا حسين
 
* دانشگاه فردوسي مشهد، دانشكده علوم، گروه زمين شناسي
 
 

گستره پي جويي دهن قلعه، در فاصله حدود 300 كيلومتري جنوب غربي مشهد واقع شده و از نظر تقسيم بندي، پهنه هاي زمين ساختي، بخشي از پهنه زمين ساختي تكنار است. اين پهنه به واسطه گسل تكنار از پهنه زمين ساختي سبزوار در شمال جدا شده است و گسل درونه در جنوب، حد فاصل آن از واحد زمين ساختي لوت است. پيش از عمليات صحرايي، پردازش داده هاي استر نشان داد که منطقه مورد بررسي از زون هاي هماتيتي، كلريتي، اپيدوتي، سرسيتي و سيليسي دگرسان شکل گرفته است. نتايج حاصل از بررسي هاي دورسنجي پس از بررسي زمين شناسي صحرايي و بررسي هايي با ميکروسکوپ عبوري و بازتابي تاييد شدند. زمين شناسي عمومي منطقه شامل مجموعه سنگ هاي دگرگون همراه با توده هاي گرانيتوئيدي نيمه عميق كمي دگرگون شده با بافت پورفيري است كه از ماگمايي آهکي-قليايي فراآلومينيومي تا متا آلومينيومي وابسته به رژيم زمين ساختي زون فرورانش از حاشيه قاره ريشه گرفته اند و از منظر پذيرفتاري مغناطيسي از نوع I هستند. نتايج آناليز ژئوشيميايي رسوب هاي رودخانه اي حاكي از بهنجاري عناصر طلا، نقره، مس، سرب و روي در هاله هاي ثانويه بوده به طوري كه بيشترين ميزان طلا(?.?? ppb) ، نقره (97 ppb)، مس(??.?? ppm) ، سرب (??.?? ppm) و روي (???.? ppm) است. بر اساس بررسي هاي صحرايي و سنگ شناسي و کاني شناسي، دو سيستم كاني سازي در منطقه شناسايي شدند: 1- سيستم وابسته به كاني سازي ماسيو سولفيد تكنار و 2- سيستم كاني سازي وابسته به توده هاي گرانيتوئيدي كه مدل آن «مس پورفيري نوع مونزونيتي» پيشنهاد شدند.

 
كليد واژه: دهن قلعه، زون تكنار، Au-Cu-Pb-Zn-Ag، بردسكن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 15 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاييز 1390; 19(3):529-544.
 
سنگ نگاري و سنگ شناسي گرانيتوئيدهاي A-type شرق کوه هاي ميشو با نگرشي بر اهميت ژئوديناميکي آن ها
 
مويد محسن*,حسين زاده قادر
 
* گروه زمين شناسي، دانشكده علوم طبيعي، دانشگاه تبريز
 
 

توده هاي گرانيتوئيدي شرق کوه هاي ميشو (جنوب شرق مرند-استان آذربايجان شرقي) به درون نهشته هاي سازند کهر و سنگ هاي مافيک – اولترامافيک کوه هاي ميشو تزريق شده و داراي همبري گسلي با نهشته هاي کربناتي ترياس هستند. اين توده ها داراي تنوع ترکيبي از کوارتزمونزونيت تا گرانيت و گرانيت قليايي بوده و با دايک هاي اسيدي گرانيت پورفيري و ديابازي قطع شده اند. كاني هاي اصلي اين توده ها شامل فلدسپار قليايي پرتيتي، کوارتز و پلاژيوکلاز سديمي بوده و داراي مقادير كمتري بيوتيت و آمفيبول اند. بر اين اساس اين توده ها جزء گرانيت هاي هيپرسولووس بوده و به زير گروه A2 گرانيتوئيدهاي نوع A تعلق دارند. ماگماي مولد اين توده ها داراي سرشت آهکي-قليايي تا شوشونيتي بوده و داراي بيهنجاري مثبت از LILE و LREE و بيهنجاري منفي مشخص از Ba، HREE و Eu هستند. اين توده ها در يک محيط پس از برخورد و در ارتباط با حرکت هاي کششي پس از فاز کوهزائي هرسي نين از ذوب سنگ هاي پوسته اي تشکيل شده اند.

 
كليد واژه: کوه هاي ميشو، گرانيتوئيد، نوع A، هيپرسولووس، هرسي نين، پس از برخورد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 10 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران زمستان 1389; 18(4):647-658.
 
استفاده از ويژگي هاي كاني شناسي و ژئوشيميايي گرانيتوئيدهاي منطقه بروجرد و آستانه (زون سنندج-سيرجان) در شناسايي عمق تقريبي و شکل گيري هاي ماگماي خاستگاه اين سنگ ها
 
طهماسبي زهرا*,احمدي خلجي احمد
 
* دانشگاه لرستان، دانشکده فني و مهندسي، گروه معدن
 
 

مناطق مورد بررسي در جنوب و جنوب غربي شهرستان اراک واقع شده و بخشي از زون ساختاري سنندج-سيرجان محسوب مي شوند. سنگ هاي نفوذي موجود در مناطق آستانه و بروجرد شامل کوارتزديوريت، گرانوديوريت و مونزوگرانيت اند. در منطقه آستانه علاوه بر سنگ هاي نفوذي نامبرده، سنگ هاي شبه آتشفشاني با ترکيب ريوداسيتي وجود دارند. مجموعه کاني هاي اين واحدهاي سنگ شناسي در اين مناطق به طور کلي مشابه اند. کاني هاي آمفيبول، بيوتيت، پلاژيوکلاز، ارتوكلاز و كوارتز کاني هاي معمول در دو منطقه اند که تفاوت هر مجموعه در ميزان کاني هاست. بررسي هاي صحرايي، سنگ نگاري و ويژگي هاي ژئوشيميايي مناطق مورد بررسي نشان مي دهد که ماگماي مادر هر دو داراي ترکيب کلسيمي-قليايي با پتاسيم متوسط تا بالا و حاصل تغيير است. نزديکي مکاني، زماني و مشابه بودن ويژگي هاي ژئوشيميايي و ايزوتوپي سنگ هاي هر دو منطقه مورد بررسي حاکي از رابطه ژنتيکي و خويشاوندي سنگ هاي آن ها و در نهايت خاستگاه يکسان آن هاست. محتمل ترين خاستگاه ماگماي مادر سنگ هاي گرانيتوئيدي هر دو منطقه، ذوب پوسته تحتاني با ترکيب آمفيبوليت همراه با متاپليت هاي منطقه خاستگاه است که باعث تشکيل اين توده ها در بروجرد با مقياس گسترده تر و با حجم کم تر از منطقه آستانه شده است.

 
كليد واژه: آستانه، بروجرد، سنگ شناختي، متاآلومين، کلسيمي - قليايي، ايزوتوپي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 2 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1390; 19(2):219-226.
 
ساخت نانوبلورک هاي YBa2Cu3O7-d به روش مکانوشيميايي و بررسي دماي گذار ترکيبات (x=0, 0.005,0.01, 0.015, 0.02) xMnO2+(1-x) YBa2Cu3O7-d
 
يزدانيان سميه*,تجبر ناصر,بهداني محمد
 
* مشهد، دانشگاه فردوسي مشهد، دانشكده علوم پايه، گروه فيزيک، آزمايشگاه تحقيقاتي حالت جامد
 
 

در اين پژوهش نانوبلورک هاي ابررساناي (0<d<1) YBa2Cu3O7-d، به روش مکانوشيميايي ساخته شدند. اين تركيب با استفاده از پودرهاي BaCO3، Y2O3، CuO پس از 5 ساعت آسياكاري در دستگاه آسياي SPEX 8000 با نسبت وزني ده به يک گلوله به پودر و گلوله هاي فولادي به قطر 11 mm و سپس گرمادهي به مدت 4 ساعت در دماي 850oC شکل گرفت. به منظور تشکيل کاملتر فاز ابررسانا، مرحله تفجوشي همراه با اكسي‍ژن دهي روي نمونه ها انجام شد. سپس سراميک هاي xMnO2+(1-x) YBa2Cu3O7-d (x=0, 0.005, 0.01, 0.015, 0.02) ساخته شدند، و دماي گذار آنها به روش چارسوزني اندازه گيري شد. دماي گذار ابررسانايي نمونه هاي نهايي با x=0, 0.005, 0.01 برابر با 83K به دست آمد و براي نمونه هاي با x>0.015 خاصيت ابررسانايي از بين مي رود.

 
كليد واژه: ابررسانايي، YBa2Cu3O7-d، MnO2، مكانوشيميايي، دماي گذار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 
کاني شناسي، دما- فشارسنجي و تفسير جايگاه زمين ساختي گنيس هاي غرب سلطان آباد (شمال شرق سبزوار)
 
رضوي سيدمحمدحسين,نصرآبادي محسن*
 
* گروه زمين شناسي، دانشگاه بين المللي امام خميني، قزوين
 
 

منطقه مورد بررسي در شمال شرق سبزوار (استان خراسان رضوي) و در غرب سلطان آباد واقع است. در اين منطقه يک مجموعه دگرگوني شامل سنگ هاي رخساره شيست سبز، شيست آبي، آمفيبوليت و اکلوژيت (؟) برونزد دارند. توده گنيسي در بخش مياني اين مجموعه (کوه چيلي) قرار دارد. تغييراتي از لحاظ پروتوليت و شدت برگوارگي در اين توده وجود دارد. شواهد صحرايي، ژئوشيمي سنگ، داده هاي سال سنجي و شرايط فشار دگرگوني تقريبا مشابه گنيس ها با شيست هاي آبي (گنيس: P=10.9 Kb و شيست آبي: P=11-14 Kb) بيانگر آن است که پروتوليت گنيس ها، سري هاي تفريق يافته از پوسته اقيانوسي هستند که با حرکت رو به شمال خرده قاره ايران مرکزي همراه با سري هاي مافيک حوضه اقيانوسي سبزوار (شيست هاي آبي) دستخوش دگرگوني زون فرورانش در ائوسن بالايي شده اند.

 
كليد واژه: دما- فشارسنجي، گنيس، شيست آبي، سلطان آباد، سبزوار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 4 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1390; 19(2):241-250.
 
روابط صحرايي، ژئوشيمي و خاستگاه ژئوديناميکي نهشته کروميتي معدن بندان (شرق ايران)
 
دلاوري كوشان مرتضي*,اميني صدرالدين,ساكاني اميليو
 
* تهران، دانشگاه تربيت معلم تهران، دانشکده علوم، گروه زمين شناسي
 
 

معدن بندان اصلي ترين ذخيره کروميتي در زون جوش خورده سيستان (شرق ايران) است. توده هاي کروميتي به صورت ساختارهاي ورقه اي تا عدسي شکل تظاهر داشته و با پريدوتيت هاي گوشته اي بيشتر دونيتي تا هارزبورژيتي ميزباني مي شوند. رابطه کروميتيت- سنگ ميزبان مشابه با کروميت هاي نوع آلپي با حضور يک غشاي دونيتي پيرامون توده هاي کروميتي مشخص مي شود. کروميت ها بيشتر بافت توده اي تا افشان و نيز برشي دارند. شيمي کروميت ها ميزان TiO2 کم (کمتر از 0.2 درصد وزني) در گستره کروميت هاي افيوليتي نشان داده و نسبت Cr/Fe بيشتر از 2 است. مقدار (Cr#=Cr×100/ (Cr+Al)) Cr# در گستره تقريبي 50 تا 52 آن ها را در گروه کروميت هاي Al- بالا قرار داده و ترکيب محاسباتي شيمي ماگما مادر با ميزان Al2O3 و نسبت FeO/MgO به ترتيب حدود 15 تا 16 درصد وزني و 1.1 تا 1.2 اشاره به سرشت نوع MORB (Mid-ocean ridge basalt) دارد. با اينکه درباره خاستگاه ژئوديناميکي کروميت هاي Al- بالا ترديد وجود دارد ولي بنابر شواهد سنگ شناسي- ژئوشيميايي در توالي گوشته- پوسته افيوليتي، امکان ارتباط فرايند تشکيل کروميت به جايگاه بالاي زون فرورانش وجود دارد.

 
كليد واژه: کروميت انبانه اي، نوع Al- بالا، معدن بندان، شرق ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 5 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1390; 19(2):251-262.
 
ژئوشيمي و سنگ شناسي سنگ هاي آتشفشاني شمال شرق نراق: ماگماتيسم جزاير قوسي يا حواشي قاره اي فعال؟
 
شهرياري شاهين,قرباني محمدرضا*,نصيري بزنجاني رسول
 
* گروه زمين شناسي، دانشکده علوم پايه، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

محيط هاي زمين ساختي ارائه شده توسط پژوهشگران مختلف براي تعيين محيط زمين ساختي کمربند آتشفشاني- پلوتونيکي اروميه- دختر شامل حاشيه قاره اي فعال، ريفت و پسا برخوردند. ولي به طور کلي بررسي هاي ژئوشيمي و زمين ساختي، وابستگي اين مجموعه را به حاشيه هاي قاره اي فعال نشان مي دهند. سنگ هاي آندزيت بازالتي، آندزيت، تراکي آندزيت، تراکي داسيت، داسيت و ريوليت هاي شمال شرق نراق واقع در کمان ماگمايي اروميه- دختر با سن ائوسن از نظر ژئوشيمي عناصر اصلي و نادر همبستگي هايي را با جزاير قوسي آتشفشاني نشان مي دهند. اين سنگ ها در مقايسه با سنگ هاي جزاير قوسي مانند ماريانا و حاشيه قاره اي فعال مانند آند در گستره حد واسط بين اين دو گروه سنگي قرار مي گيرند. شرايط ويژه زمين ساختي و ضخامت کم پوسته ايران مرکزي حين فرورانش پوسته اقيانوسي نئوتتيس به زير آن، منجر به تشکيل سنگ هايي با همبستگي ژئوشيميايي جزاير قوسي در منطقه شمال شرق نراق شده است.

 
كليد واژه: ژئوشيمي، سنگ شناسي، سنگ هاي آتشفشاني، جزاير قوسي، حواشي قاره اي فعال، نراق
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 7 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1390; 19(2):271-280.
 
تاثير ظرفيت و غلظت كاتيون بر نتايج آناليز پرتو ايکس كاني رسي اسمكتيت
 
اوحدي وحيدرضا*,چوبچيان لنگرودي سيدايمان
 
* گروه عمران، دانشکده مهندسي، دانشگاه بوعلي سينا، همدان
 
 

پراش پرتو ايكس (XRD) از ديرباز براي شناسايي نوع كاني هاي رسي مورد استفاده قرار گرفته است. استفاده از اين فناوري در شناخت رفتار ريزساختاري خاك هاي رسي نيز بسيار مفيد است. از آنجا كه شدت و موقعيت قله هاي پراش پرتو ايکس کاني هاي رسي متناسب با چگونگي قرارگيري پولک ها و تغيير در ضخامت لايه دوگانه آنها تغيير مي کند، اين روش مي تواند تا حدود زيادي بازگوكننده تغييرات رفتاري خاك هاي رسي در شرايط مختلف زيست محيطي باشد. به اين منظور، اين مقاله به بررسي تاثير ظرفيت و غلظت كاتيون ها بر نتايج پراش پرتو ايکس كاني رسي اسمكتيت (از ديدگاه ريزساختاري) و تناسب آن با چگونگي رسوب گذاري و تغييرات نفوذپذيري خاک (كه معرف رفتار خاك از ديدگاه درشت ساختاري است) مي پردازد. كاتيون هاي مورد استفاده در اين پژوهش، كاتيون سديم به صورت نمك هاي NaCl و Na2CO3 به عنوان كاتيون تک ظرفيتي و كاتيون هاي كلسيم و سرب به صورت نمك هاي CaCl2 و Pb(NO3)2 به عنوان كاتيون هاي دو ظرفيتي بوده است. همچنين اين تغييرات در مورد سرب افزوده شده به نمونه اسمکتيت حاوي درصدهاي مختلف كلسيت (CaCO3) نيز مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج نشان دهنده آن است كه بر اثر برهم كنش نمك با کاني رسي، موقعيت و شدت قله اصلي رس ثابت نمي-ماند. اين در حالي است كه ساختار اين نمونه ها بر حسب ظرفيت و غلظت نمك موجود در ساختار خاك، به طور محسوسي تغيير مي کند. به طور كلي مي توان گفت با چشم پوشي از واكنش هاي پيچيده عوامل موجود در خاك- الكتروليت تعليقي، حضور غالب يك كاتيون در ساختار خاك سبب تغيير در ساختار خاک مي شود که اين تغيير از ديدگاه ريزساختاري (XRD) و نيز درشت ساختاري (مانند رسوب گذاري) قابل تشخيص است. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد که حضور کربنات در افزايش ظرفيت خاک ميانگر بيش از حضور يون بي کربنات در افزايش پتانسيل سطحي رس در فرايند برهم کنش خاک- آلاينده تاثيرگذار است.

 
كليد واژه: اسمكتيت، پرتو ايکس، تراوايي، ظرفيت كاتيون، غلظت كاتيون
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 13 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1390; 19(2):339-352.
 
سنگ شناسي، ژئوشيمي و جايگاه زمين ساختي مجموعه گرانيتوئيدي رودره (جنوب بيرجند)
 
محمدي سيدسعيد*
 
* دانشگاه بيرجند، دانشكده علوم، گروه زمين شناسي
 
 

توده گرانيتوئيدي رودره در جنوب بيرجند در كنار ديابازهاي کرتاسه فوقاني رخنمون دارد. ترکيب سنگ شناسي آن شامل توناليت تا گرانوديوريت و گرانيت است. کاني هاي مهم سازنده، عبارتند از پلاژيوکلاز، کوارتز، فلدسپار قليايي، هورنبلند و بيوتيت. شواهد عدم تعادل نظير منطقه بندي نوساني در پلاژيوکلازها، خوردگي حاشيه هورنبلند و حضور ادخال هايي از پلاژيوکلاز درون بعضي از بلورهاي ارتوز مشاهده مي شود. گرانيتوئيد رودره آهكي- قليايي، پتاسيم پايين تا متوسط، متاآلومين تا اندکي پرآلومين و داراي خاستگاه آذرين (I) است. اين سنگ ها تهي شدگي عناصر با شدت ميدان بالا نظير Nb، Ti، P، Y، Yb و تا حدودي Ta را نشان مي دهند که بيانگر وابستگي آن ها به جايگاه زمين ساختي وابسته به فرورانش است. بي هنجاري منفي ياد شده مي تواند ناشي از آغشتگي و آميزش ماگما با مواد پوسته اي حين صعود و جايگزيني آن در مناطق فرورانش باشد. اين سنگ ها داراي غني شدگي عناصر نادر خاکي سبک (LREE)، فقيرشدگي عناصر نادر خاکي سنگين (HREE) و بي هنجاري منفي کم (Eu/Eu*=0.71-0.97) Eu هستند. غني شدگي نمونه ها از LREE و فقيرشدگي آن ها از HREE نيز بيانگر ماگماتيسم نفوذي متاآلومين نوع I کمان هاي آتشفشاني حاشيه قاره ها است. اختصاصات مذکور مي تواند بيانگر منشا گرفتن ماگما از پوسته اقيانوسي فرورانده شده و گوه گوشته اي دگرنهاد روي آن، حاصل فرايند تبلور تفريقي و نيز هضم و آلايش ماگما با مواد پوسته اي و باقي ماندن عناصر نادر خاکي سنگين در سنگ منشا باشد. نمودارهاي جداکننده محيط هاي زمين ساختي نيز جايگاه گرانيتوئيدهاي کمان آتشفشاني (VAG) و غني شدگي زون فرورانش را براي آن تاييد مي كند. سنگ هاي گرانيتوئيدي رودره داراي Sr پايين (110-261ppm) و نسبتSr/Y پايين بوده و در نمودار Sr/Y نسبت بهY ، اغلب آن ها در گستره سنگ هاي آهكي- قليايي معمولي قرار مي گيرند و با آداکيت ها تفاوت دارند.

 
كليد واژه: رودره، بيرجند، گرانيتوئيد، ژئوشيمي، جايگاه زمين-ساختي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 14 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1390; 19(2):353-353.
 
ساختار بلوري کمپلکس [آکوا (2،' 2-باي پيريدين) (6-کربوکسي پيريدين-2-کربوکسيلاتو] مس (II) نيترات آبدار در 150 کلوين
 
سليمان نژاد ژانت*,آقابزرگ حسين,عطارقراملكي جعفر
 
* دانشکده شيمي، پرديس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ايران
 
 

واکنش محلول مس (II) نيترات با پيريدين-2، 6-دي کربوکسيليک اسيد (pydcH2) و 2، 2'-باي پيريدين (2, 2'-bipy)منجر به تشکيل کمپلکس [Cu (C7H4NO4) (C10H8N2) (H2O)] NO3.H2O و يا [Cu (pydcH) (2, 2'-bipy) (H2O)] NO3.H2O شد. اين کمپلکس در سيستم بلوري تري کلينيک و گروه فضايي p1 با دو مولکول در يکا ياخته متبلور مي شود. پارامترهاي سلول واحد براي اين کمپلکس عبارت اند از: a=7.0438 (6) ?، b=11.3215 (10) ?، c=12.9148 (9) ?، a=107.498 (4)o، b=94.557 (5)o و g=104.325 (5)o. مقدار R نهايي آن 0.03 براي 3601 بازتاب مشاهده شده است. کمپلکس کاتيوني شامل کاتيون مس (II) شش کوئوردينه با آرايش هشت وجهي واپيچيده است که در آن پيوند Cu1—O4 با طول برابر 2.5491 (16) ? به طور بارزي از طول هاي ديگر بلندتر است. همچنين برهم کنش C=O… p بين گروه هاي عامل C=O از گروه هاي کربوکسيلات با فاصله 3.498 (2) ? مشاهده مي شود. افزون بر آن، پيوندهاي هيدروژني O—H…O و N—H…O منجر به تشکيل موتيف هاي R22 (12) و C22 (12) مي شود. در ساختار بلوري طيف گسترده اي از برهم کنش هاي غير کووالانسي پيوندهاي هيدروژني (O—H…O، N—H…O و C—H…O)، برهم کنش هاي انباشتگي p-p (با فاصله بين صفحات 3.5193 (13) ? و 3.6876 (13) ? و C=O…p باعث پايداري ساختار بلوري شده و با متصل کردن اجزاي متفاوت به يکديگر، تشکيل سه بعدي ابرمولکولي مي دهند.

 
كليد واژه: کمپلکس مس (II)، ساختار بلوري، C=O…p، پيريدين-2، 6-دي کربوکسيليک اسيد، 2، 2'-باي پيريدين، گيوندهاي هيدروژني، برهم کنش هاي انباشتگي p-p
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 16 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1390; 19(2):355-355.
 
تهيه نانوذرات نقره بر پايه سل-ژل و مطالعه ويژگي هاي فيزيکي و مورفولوژيکي آن
 
فراست مهشيد,گلزان سيدمقصود*,حسن زاده علي
 
* گروه فيزيک، دانشکده علوم، دانشگاه اروميه
 
 

در اين مقاله روش ساده اي براي تهيه نانوذرات نقره ارائه شده است. نانوذرات نقره در اثر کاهش شيميايي نيترات نقره در حضور تترابوتيل تيتانات (C16H36O4Ti, TNBT)، پودر قلع فلزي به عنوان عامل کاهشي و آب در دماي اتاق ساخته شده اند. ريزساختار و ميانگين اندازه ذرات به دست آمده به کمک ميکروسکوپ الکتروني عبوري (TEM)، پراش پودري پرتو- (XRD) X و ميکروسکوپ الکتروني روبشي (SEM) بررسي گرديد. با اين روش، نانوذرات نسبتا کروي شکل با ميانگين قطر 17±0.6 نانومتر به دست آمد. نانوذرات نقره پراکنده شده در ترکيب (1:1) THE-DMF نوار پهني را در ناحيه ديدگاني-فرابنفش نشان مي دهد.

 
كليد واژه: تهيه نانوذرات نقره، تترابوتيل تيتانات، کاهش شيميايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 2 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار 1390; 19(1):3-14.
 
بررسي کاني شناسي و ژئوشيميايي کانسار بنتونيت مهرآباد (شرق اصفهان)
 
مهوري رضوان*,نقره ئيان موسي,مكي زاده محمدعلي,پورنقشبند غلامرضا
 
* دانشگاه اصفهان، دانشکده علوم، گروه زمين شناسي
 
 

کانسار بنتونيت مهرآباد به سن اليگوميوسن و محصول دگرساني مواد آتشفشاني - رسوبي حمل شده در يک محيط کولابي است. اين کانسار از لحاظ کاني شناسي داراي کاني هاي مونت موريلونيت، آلبيت، کلينوپتيلوليت، کوارتز، کريستوباليت، کلسيت، ژيپس، هاليت، نانترونيت و موسکوويت است. بر اساس بررسي هاي انجام شده شاردهاي شيشه در واحدهاي آتشفشاني - رسوبي طي عمل دياژنز به بنتونيت و زئوليت تبديل شده و داراي ترکيب اسيدي تا حدواسط اند. کانسار بنتونيت مهرآباد جزء ذخاير رسي هالميروليزي محسوب مي شود. بر اساس داده هاي ژئوشيمي سري ماگمايي به وجود آورنده بنتونيت ها آهکي - قليايي و محيط زمين ساختي آن ها قوس آتشفشاني و همزمان با برخورد است.

 
كليد واژه: بنتونيت، دياژنز، هالميروليزي، شارد شيشه، مهرآباد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 4 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار 1390; 19(1):29-44.
 
بررسي زمين شناسي، دگرساني، کاني سازي و ژئوشيمي در منطقه شرق ارغش (جنوب غرب نيشابور) با نگرشي بر پي جويي مس پورفيري
 
غلامي نرگس*,كريم پور محمدحسن,مظاهري سيداحمد
 
* گروه پژوهشي اکتشاف ذخاير معدني شرق ايران / دانشگاه فردوسي مشهد، گروه زمين شناسي
 
 

منطقه مورد بررسي در 45 کيلومتري جنوب غربي نيشابور و شرق روستاي ارغش واقع شده است. واحدهاي سنگي در منطقه شامل توده هاي نفوذي و آتشفشاني است كه در اثر محلول هاي گرمابي شديدا دگرسان شده اند. بيش از 10 توده نفوذي با ترکيب مونزونيت تا ديوريت تفکيک شدند. زون هاي دگرساني پتاسيك، سريسيتي، سيليسي، كربناتي و پروپيليتيك در منطقه شناسايي شدند. بر اساس ترکيب شيميايي توده هاي نفوذي متا آلومينوس و از نوع آهکي - قليايي هستند. برمبناي پذيرفتاري مغناطيسي و ترکيب کاني شناختي، گرانيتوئيدهاي منطقه به سري مگنتيت از نوع I وابسته اند. کاني سازي به دو حالت افشان و رگه اي شناسايي شد. پيريت فراوان ترين کاني سازي سولفيدي در منطقه است. پي جويي هاي ژئوشيميايي در منطقه بر مبناي رسوب هاي رودخانه اي و سنگي مورد بررسي قرار گرفتند. بالاترين مقدار مس در منطقه 108 ppm است که مربوط به واحد كوارتز هورنبلند ديوريت پورفيري است. وجود سيستم دگرساني مناسب، توده هاي نيمه عميق مونزونيتي، شواهد كاني سازي مس، وجود بي هنجاري هاي ژئوشيميايي براي اين عنصر و الگوي کلي زمين شناختي در منطقه مويد پتانسيل پي جويي براي سيستم مس پورفيري در منطقه ارغش است.

 
كليد واژه: ايران، ارغش، مس پورفيري، کاني سازي، ژئوشيمي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:31 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها