0

بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 4 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار و تابستان 1380; 9(1):47-58.
 
سنتز و شناسايي زئوليت P با استفاده از مواد تجاري داخلي
 
آقابزرگ حميدرضا,صالحي راد فتح اله,آقابزرگ حسين,شريف محبوبه السادات
 
 
 

تلاشهاي تحقيقاتي آكادميك و صنعتي در مورد زئوليتها حاكي از اهميت اين تركيبهاي معدني از نظر ساختار شيميايي و كاربرد صنعتي است. هر چند پاره اي از زئوليتها در طبيعت يافت مي شوند اما به علت همراه بودن با ناخالصي، سنتز آنها از اهميت ويژه اي برخوردار است. زئوليت P با نسبت (MAP) Si:Al?1 به تازگي به عنوان جايگزيني برتر نسبت به زئوليت A براي تبادل يوني در پودرهاي شوينده مطرح شده است. در اين كار تحقيقاتي سنتز زئوليت P خالص با به كارگيري مواد اوليه صنعتي با موفقيت انجام پذيرفت. با بررسي پارامترهاي سنتز از قبيل نسبتهاي مولي SiO2:Al2O3، Na2O:Al2O3، H2O:Al2O3، دما و زمان واكنش، مورد بررسي قرار گرفت. از طيف فرو سرخ مياني براي شناسايي نمونه ها، از الگوي پراش پرتو - (XRD) X براي شناسايي فاز زئوليت P، و از تصويرهاي SEM براي ريخت شناسي نمونه هاي سنتزي استفاده شد. براي تعيين نسبت سيليسيم به آلومينيوم در زئوليت هاي سنتز شده داده هاي تجزيه عنصري استفاده شده است.

 
كليد واژه: زئوليت P، عوامل موثر بر سنتز، نسبت واكنشگرها و زمان بلوري شدن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  1:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 17 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاییز و زمستان 1384; 13(2):417-432.
 
كاني هاي سولفوسالت بيسموت و پاراژنز آنها در كانسار Cu-Ag-Au غني از اسپيكولاريت قلعه زري (ايران)
 
كريم پور محمدحسن*,لارج ر.ر.,آرام رزم,پاتريك آر.آ.دي
 
* گروه زمين شناسي دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

کانسار Cu-Ag-Au غني از اسپيکولاريت قلعه زري در 180 کيلومتري جنوب شهرستان بيرجند و شرق ايران واقع شده است. سنگ هاي ميزبان بيشتر از نوع آتشفشاني کالک آلکالن غني از پتاسيم و با سن 2 ±40 ميليون بوده وهمچنين ماسه سنگ و شيل هاي ژوراسيک نيز يافت مي شوند. سه رگه اصلي موازي و با شيب نزديک قايم که سنگ هاي مختلف را قطع نموده اند در منطقه رخنمون دارند. کانسار قلعه زري از نوع Cu-Ag-Au غني از اسپيکولاريت رگه اي است. چندين کاني سولفوسالت از سري هاي Cu- pb-Bi و Ag-pb-Bi در رگه هاي مختلف شناسايي شدند. براساس مطالعات پاراژنز و ميکروترمومتري چهار مرحله مهم کاني سازي در منطقه شناسايي شدند. در مرحله اول اسپيکولاريت، کلريت، کوارتز، کالکوپيريت و سولفوسالت هاي بيسموت (ايکنيت، متالديت و وتيچنيت) تشکيل شدند. دماي همگن شدن اين مرحله oC 380 تا oC 290 است. در مرحله دوم پيريت، کالکوپيريت، کلريت، کوارتز، ايکنيت، کوساليت، ويتيچنيت، و کاني هاي سري بيسوتينيت – ايکنيت تشکيل شده اند. دماي همگن شدن اين مرحله  oC 290 تا oC 230 است . در مرحله سوم و چهارم اسپيکولاريت، کوارتز، کلسيت، پيريت، ايکنيت حاوي نقره و تعدادي کاني سولفوسالت غني از نقره جديد شناسايي شدند. دماي همگن شدن اين مرحله  oC 250 تا 180 است. سولفوسالت هاي غني از نقره حاوي بيشترين ميزان Te,As, Sb و Se هستند. ميزان املاح سيالات درگير بين 1 تا 6 درصد NaCl و ميزان CO2 کمتر از 0.1 مول بوده است. براساس پاراژنز کاني شناسي محلول گرمابي فوق اکسيدان بوده و fo2 log بين 13- تا 28- بوده است. (در دماي oC 300).

 
كليد واژه: سولفوسالت، ايكنيت، متالديت، وتيچنيت، معدن قلعه زري و ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  1:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 5 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار و تابستان 1380; 9(1):59-72.
 
سنتز آلومينوفسفاتهاي از نوع AIPO-5 در حضور واناديم و بررسي وضعيت واناديم در ساختار بلورين
 
زنجانچي محمدعلي,بهرامي هيدجي علي
 
 
 

سنتز گرمابي غربالهاي مولكولي آلومينوفسفاتي از نوع AIPO-5 در حضور مقاديري از 2 تا 20 درصد واناديم در تركيب ژل اوليه انجام شد. قالب آلي تري اتيل آمين به عنوان جهت دهنده ساختاري، آلومينيم اكسي هيدروكسيد و فسفريك اسيد بترتيب به عنوان منابع اوليه آلومينيم و فسفر در ژل انتخاب شدند. سنتز در دماي 190?C و در گستره زماني 18 تا 72 ساعت انجام شد. سنتز نمونه هاي با واناديم بيشتر نياز به زمان طولاني تري براي به دست آوردن محصول با تبلور مناسب دارد. نمونه هاي حاوي 2 تا %16 واناديم در اثر گرمايش در دماي 550?C، ساختار بلورين خود را حفظ مي كنند ولي ساختار نمونه با %20 واناديم تخريب شده و به فاز تريديميت تبديل مي شود. ويژگيهاي ساختاري و شيميايي نمونه ها با روشهاي پراش پرتوايكس (XRD)، طيف نمايي پاشنده انرژي پرتو ايكس متصل به ميكروسكپ الكتروني روبشي (EDX/SEM) و طيف نمايي باز تابش پخشيده (DRS) مطالعه شدند. مجموعه شواهد بدست آمده از روشهاي بالا نشان مي دهد كه بخشي از واناديم هاي (V) در حين سنتز به واناديم (IV) كاهش مي يابند. نوارهاي جذب 580 و 750 nm در طيف بازتابش مربوط به واناديم هاي (IV) چهار وجهي و نوار 280nm مربوط به واناديم هاي (V) چهار وجهي است. نوار مشاهده شده در 350 nm در نمونه هاي با مقادير بالاي واناديم %10) و (%16، به واناديم (V) هايي كه با اكسيژن هاي روي سطح بلور پيوند خورده اند، نسبت داده شد.

 
كليد واژه: غربالهاي مولكولي، آلومينوفسفاتها، VAPO-5، طيف نمايي بازتابش پخشيده
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  1:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاییز و زمستان 1384; 13(2):271-286.
 
زونينگ تركيبي بلورهاي گارنت در اكلوژيت هاي شمال شهركرد، زون سنندج – سيرجان
 
داووديان دهكردي عليرضا*,خليلي محمود,نوربهشت ايرج,محجل محمد
 
* گروه زمين شناسي دانشگاه اصفهان
 
 

سنگ هاي متابازيت شمال شهرکرد که بخشي از کمربند دگرگوني زمين ساختي سنندج – سيرجان محسوب مي شود، در معرض درگوگوني درجه بالا رخساره اکلوژيت قرار گرفته و سپس دستخوش يک دگرگوني قهقرايي رخساره آمفيبوليت شده اند. يک منطقه بندي يا زونينگ ترکيبي مشخصي در بلورهاي گارنت سالم انواعي از اين سنگ ها که طي دگرگوني رخساره اکلوژيت تشکيل شده اند، محفوظ مانده است. اين زونينگ ترکيبي يا رشدي يک مسير P-T-t ساعتگرد را نشان مي دهد يعني در آغاز P و T دگرگوني در سنگ افزايش يافته تا به شرايط اوج دگرگوني فشار بالا رسيده اند و سپس فشار شروع به کاهش کرد در حاليکه T همچنان افزايش يافته است. بنابر اين طي مرحله کاهش فشار و بالا آمدن سنگ دما همچنان رو به افزايش يافته است. اين مراحل رشد، بيانگر همزمان نبودن بيشينه دما و بيشينه فشار حين تشکيل سنگ هاي اکلوژيتي شمال شهرکرد به عنوان بخشي از زون سنندج – سيرجان است.

 
كليد واژه: اكلوژيت، گارنت، زونينگ تركيبي، مسير P-T-t، زون سنندج – سيرجان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  1:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 6 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاییز و زمستان 1384; 13(2):287-302.
 
شواهد بافتي – كاني شناسي حاكي از وقوع اختلاط ماگمايي در گدازه هاي تراكي آندزيتي پالئوژن منطقه آبترش، غرب قزوين
 
آسيابانها عباس*,كنعانيان علي
 
* دانشگاه بين المللي امام خميني (ره) دانشکده علوم پايه ، گروه زمين شناسي
 
 

سنگهاي تراکي آندريتي منطقه آبترش در غرب قزوين با حجم و ضخامت زياد، در گستره وسيعي (بيش از 200 کيلومتر مربع) در غرب زون آتشفشاني البرز رخنمون دارند. اين سنگها که به صورت روانه گدازه و ندرتا دم گدازه در محيط هوايي خارج شده اند آخرين واحد از سنگهاي معادل سازند کرج به سن پالئوژن را شامل مي شوند و از نظر ژئوشيميايي جز سري شوشونيتي رده بندي مي شوند. مشاهده برخي روابط بافتي نظير حاشيه هاي واکنشي، بافت غربالي و منطقه بندي نوساني در فنوکريستهاي فلدسپات و اوژيت و وجود پلاژيوکلازهايي با ترکيب نامتعادل با هم (An5-20 An36-61 An77-93) و نيز تفاوتهاي ترکيبي فاحش بين ترکيب فنوکريستها و مزوستاز در برگيرنده آنها، حکايت از وقوع فرايندهاي تحول ماگمايي در يک سيستم ترموديناميکي باز مي کند. همچنين شواهدي چون اپاسيتي شدن بيوتيتهاي فلوگوپيتي و هورنبلندهاي پاراگازيتي نشان از بالا بودنfo2 و o 2 PH طي آخرين مرحله تشکيل سنگهاي مذکور دارد. با توجه به مجموع مشاهدات بافتي و کاني شناسي فوق و نيز پراکندگي داده هاي شيمي سنگهاي مذکور در نمودارهاي ژئوشيميايي مي توان نتيجه گرفت که فرايندهاي ماگمايي گدازه تراکي آندزيتي از طريق ورود ضربانهايي از ماگماهاي اسيدي تر به داخل مخزن ماگمايي بازيک و آلکالن قابل توضيح است.

 
كليد واژه: تراكي آندزيت، زون البرز، نوار پالئوژن، بافت غربالي، منطقه بندي نوساني، اختلاط ماگمايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  1:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 12 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاییز و زمستان 1384; 13(2):363-378.
 
كاني شناسي، زمين شيمي، موقعيت ساختماني و ارايه مدل ژنتيكي براي ليستونيت هاي خاور ايران
 
زرين كوب محمدحسين*,اميني صدرالدين,آفتابي علي جان,كريم پور محمدحسن
 
* گروه زمين شناسي دانشگاه بيرجند
 
 

ليستونيت هاي خاور ايران از نظر کاني شناسي، زمين شيمي در سه گروه کربناتي، سيليسي، و سيليسي – کربناتي قرار مي گيرند.منيزيت، دولوميت، هونتيت، و هيدرومنيزيت کاني هاي اصلي گروه کربناته اند. ليستونيت هاي سيليسي بيشتر از کوارتز، کلسدوئن، اوپال تشکيل شده اند، و ليستونيت هاي سيليسي – کربناتي کاني هاي هر دو گروه کربناته و سيليسي هستند. ساختار معمولي ليستونيت ها، رگبرگي و برشي، و بافت غالب پرکننده فضاي خالي و کلوييدي است. بررسي تعادل جرمي ليستونيت ها و الترامافيک هاي ليستونيتي شده نشان مي دهد که کليه عناصر کاهيده از الترامافيک ها، در ليستونيت ها افزوده شده اند. عملکرد گسل نهبندان در خاور ايران، باعث ايجاد معابري مناسب براي نفوذ آبهاي بارشي به اعماق، گرم شدن و افزايش قابليت حلاليت آنها و دگرساني واحد الترامافيک آميزه رنگين شده است. آبهاي گرم شده ضمن شستشوي سنگهاي مسير از طريق پهنه هاي برشي به سمت بالا حرکت و در شرايط سطحي يا نزديک به سطح در Eh و pH مناسب، مواد همراه خود را در فضاهاي خالي به صورت انواع ليستونيت ها بجا گذاشته است.

 
كليد واژه: ليستونيت، سيليسي، ليستونيت سيليسي، كربناتي، ليستونيت كربناتي، خاور
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  1:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 14 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاییز و زمستان 1384; 13(2):389-398.
 
ساختار بلوري كمپلكس (2،2- بي پيريدين) (5،2 – دي كلروفنيل سياناميدو) (6،2:2، 2 - ترپيريدين) روديم (III) هگزافلوئوروفسفات [Rh (terpy) (bpy)(2,5-C12pcyd)] (PF6)2.0.5 CH3 CN
 
اميري ستاره,حدادزاده حسن*,رضواني عليرضا
 
* دانشکده علوم، گروه شيمي، دانشگاه سيستان و بلوچستان، زاهدان
 
 

نخستين ساختار بلوري کمپلکس فنيل سياناميد روديم (III) با فرمول (bpy) (2,5-C12pcyd) [Rh (terpy) (PF6)2 گزارش شده است. بلورهاي C12pcyd 2.0.5 CH3 CN (PF6) [Rh (terpy) (bpy) (2,5- به وسيله نفوذ اتر به داخل محلول استونيتريلي کمپلکس رشد داده شد. داده هاي ساختاري بلوري به صورت زير مي باشد: سيستم تبلور از نوع اورتورومبيک و گروه فضايي Fdd2 است.
a=84.228(3), b = 8.7162(3) , c= 21.4921 (7) A,V=15778.4(9)A3 , and Z=16. ساختار براساس 4971 انعکاس مستقل با  R=0.0644,I>2s(I)و Rw= 0.1752 به دست آمد. ORTEP مربوط به کمپلکس [Rh (terpy) (bpy)(2,5-C12pcyd)] (PF6)2.0.5 CH3CN نشان مي دهد که سه حلقه پيريديلي ليگاند ترپيريدين و دو حلقه ليگاند بي پيريدين به وسيله اتمهاي نيتروژن خود به روديم (III) کوئوردينه شده اند. گروه آنيوني سياناميد به صورت انتهايي و به وسيله نيتروژن نيتريلي خود به يون روديم (III) کوئوردينه شده است. پيوند RhIII – NCN خميده و زاويه آن ْ125.4 است.

 
كليد واژه: ليگاند فنيل سياناميد، كمپلكس روديم (III) ، حلقه پيريديلي، بي پيريدين، ترپيريدين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  1:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 15 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاییز و زمستان 1384; 13(2):399-406.
 
سنتز، شناسايي و ساختار بلوري كمپلكس دو هسته اي مس (II) با ليگاند پلساز 6 ، 5، 3، 2 – تترا (2-پيريدل) پيرازين CuCI}2 (µ - tppz)](PF6)2 }]
 
حدادزاده حسن*,رضواني عليرضا,سراواني حميده,بهزاديان اصل فاطمه
 
* گروه شیمی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان
 
 

کمپلکس دو هسته اي جديد مس (II) با فرمول [{CuCI}2 (µ- tppz)](PF6)2 که در آن  tetra – 2- pyridinylpyrazine = tppz است، سنتز شده و با روشهاي تجزيه عنصري و طيف سنجي هاي H -NMR, IR و UV-vis مورد شناسايي قرار گرفته است. ساختار بلوري کمپلکس دو هسته اي مس (II) نشان مي دهد که هر Cu(II) به وسيله سه اتم نيتروژن مربوط به ليگاند پلساز tppz و يک اتم کلر احاطه شده است. داده هاي ساختار بلوري اين کمپلکس به شرح ذيل است: سيستم بلوري، مونوکلينيک (تک ميل)، گروه نقطه اي  C2/m
a=13.314 (3) A, b=12.901 (2) A, c=8.9039(17)A, v=1509.4(5)A3 b=99.260 deg z=2, R=0.0416
ساختار بلوري نشان مي دهد که مس (II) به ترتيب در بالا و پايين صفحه جز پيرازين ليگاند پلساز tppz قرار دارند و اجزاي پيريدين اين ليگاند پلساز نيز به Cu(II) هم آرايي شده اند. هرليگاند کلر به صورت استوايي به يون مس در يون 2+ [{CuCI}2 (µ- tppz)] و همچنين به صورت محوري با يون مجاور 2+ [{CuCI}2 (µ- tppz)] پيوند داده است. اين حالت يک زنجير تک بعدي در حالت جامد ايجاد نموده است.

 
كليد واژه: مس، پيرازين، زنجير تك بعدي، ساختار بلوري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  1:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 13 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاییز و زمستان 1384; 13(2):379-388.
 
كاني شناسي مرمرهاي حاصل از دگرگوني ليستونيت ها در افيوليت هاي پروتروزوييك بالايي انارك (شمال شرق استان اصفهان، ايران)
 
ترابي قدرت اله*,سبزه ئي مسيب,آرايي شوجي,شيراساكا ميكي,احمد احمدحسن
 
* گروه زمين شناسي دانشگاه اصفهان
 
 

درون افيوليت انارک که سن پروتروزوييک بالايي دارد، مرمرهاي خاصي را به صورت پراکنده مي توان مشاهده کرد که بيشترين رخنمون را در دامنه هاي جنوبي کوه چاه گربه (دره چاه مهدي) دارند. اين مرمرها با مرمرهايي که جزيي از سنگ هاي دگرگوني انارک هستند متفاوتند. در بررسي هاي صحرايي، اين مرمرها را به دو شکل توده اي و دايکي مي توان مشاهده کرد. نتايج حاصل از بررسي هاي سنگ شناسي و ژئوشيمي کاني ها نشان مي دهد که اين سنگ ها از کاني هاي کربنات (کلسيت)، گارنت (آندراديت)، کلينوپيروکسن (ديوپسيد و اوژيت غني از منيزيم)، آمفيبول (ترموليت)، سراپانتين، کلريت، اپيدوت ، اسپينل کرم دار، مگنتيت و مگنتيت هاي کرم دار حاصل از دگرساني اسپينل هاي کرم دار تشکيل شده اند. بررسي هاي صحرايي و ميکروسکوپي نشان مي دهد که مرمرهاي موجود در افيوليت انارک در حقيقت ليستونيت هايي قديمي هستند که در اثر فازهاي مختلف دگرگوني ناحيه اي تبديل به مرمر شده اند. سنگ اوليه اين ليستونيت ها نيز دايک ها و توده هاي نفوذي اولترابازيک، پريدوتيت هاي گوشته بوده است. وجود سرپانتين، اسپينل کرم دار، مگنتيت و مگنتيت کرم دار در بررسي هاي ميکروسکوپي ، گواه اين مدعاست که اين مرمرها در اثر دگرگوني ناحيه اي ليستونيت ها تشکيل شده اند.

 
كليد واژه: كاني شناسي، مرمر، افيوليت، پروتروزوييك بالايي، انارك، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  1:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 16 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاییز و زمستان 1384; 13(2):407-416.
 
بررسي رفتار حرارتي سنگ معدن دولوميت شهرضا
 
سعيداكبري سميراميس,حشمتي منش سعيد*,عطايي ابوالقاسم,آذري خسروشاهي رسول
 
* گروه مهندسي متالورژي و مواد دانشکده فني دانشگاه تهران
 
 

دراين مقاله، رفتار حرارتي دولوميت شهرضا مورد بررسي قرار مي گيرد. همچنين هيدراته شدن دولوميت کلسينه شده در دماهاي مختلف مطالعه شده است. نتايج، سه قله گرماگير در دماهاي 800 ،900 و 1050 درجه سانتيگراد را نشان مي دهد که دو قله اول بترتيب مربوط به تجزيه کربنات منيزيم و کربنات کلسيم موجود در دولوميت، و قله سوم مربو ط  به تجزيه کلسيت آزاد است. نتايج همچنين نشان مي دهند که درجه کلسيناسيون با افزايش دماي کلسينه کردن از 800 تا 1400 درجه سانتيگراد، افزايش مي يابد. درجه هيدراته شدن دولومي با افزايش دماي کلسيناسيون از 800 تا 900 درجه سانتيگراد به دليل تشکيل فازهاي آبگير افزايش مي يابد. اما، سرعت هيدراته شدن با افزايش بيشتر دماي کلسيناسيون کاهش يافته و در دماي کلسيناسيون 1400 درجه سانتيگراد ناچيز مي شود که اين موضوع مي تواند ناشي از تفجوشي ذرات باشد.

 
كليد واژه: دولوميت، تكليس، هيدراته كردن، تفجوشي، رفتار حرارتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  1:35 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها