0

بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 9 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1390; 19(2):285-296.
 
سنگ شناسي و ژئوشيمي دايک هاي آندزيتي واقع در شمال رابر، استان کرمان
 
سالاري محمدعلي*,بيابانگرد حبيب اله,بومري محمد,درگاهي سارا
 
* بخش زمين شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه سيستان و بلوچستان
 
 

منطقه مورد بررسي، در استان کرمان و 10 کيلومتري شمال رابر قرار دارد. اين منطقه از لحاظ زمين شناختي در بخش شرقي نوار دهج- ساردوئيه که خود بخشي از مجموعه ماگمايي اروميه - دختر واقع شده است. دايک هاي مورد بررسي، به درون سنگ هاي آذرآواري ائوسن و واحدهاي رسوبي پليوسن نفوذ کرده اند. بررسي هاي سنگ شناسي مبين ترکيب آندزيتي اين سنگ هاست. از لحاظ کاني شناسي اين سنگ ها شامل پلاژيوکلاز، هورنبلند، بيوتيت و کلينوپيروکسن هستند. درشت بلورهاي پلاژيوکلاز داراي بافت هاي غيرتعادلي چون منطقه بندي نوساني و بافت غربالي اند. کاني هاي هورنبلند و بيوتيت، تحت تاثير فرآيند کدر قرار گرفته اند. بافت هاي مهم اين دايک ها به صورت هيالوپورفيري، ميکروليتيک پورفيري و جرياني ديده مي شوند. بر اساس بررسي هاي ژئوشيميايي، اين سنگ ها از لحاظ LREE در مقايسه با HREE، غني شدگي دارند. فقدان بي هنجاري مشخص Eu در الگوي عناصر نادر خاکي، نشان دهنده شرايط اکسايش ماگما طي تبلور است. اين ويژگي ها شاخصه سنگ هاي وابسته به سري ماگمايي آهکي- قليايي است که در يک محيط کمان آتشفشاني تشکيل شده اند.

 
كليد واژه: استان کرمان، رابر، سنگ شناسي، ژئوشيمي، دايک هاي آندزيتي، محيط کمان آتشفشاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:25 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 10 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1390; 19(2):297-310.
 
خاستگاه ماگماتيسم آداكيتي در منطقه مسجد داغي جلفاي آربايجان شرقي
 
يداللهي روح اله,كنعانيان علي*,معاني جو محمد,سرجوقيان فاطمه,حسن پور شهره
 
* دانشکده زمين شناسي، دانشگاه تهران
 
 

سنگ هاي آتشفشاني و توده هاي نيمه عميق ائوسن- اليگوسن مسجد داغي در ?? کيلومتري شرق جلفا و در کنار رود ارس واقع شده اند. اين منطقه از نظر زمين شناسي ساختاري بخشي از زون البرز باختري– آذربايجان است. سنگ هاي آتش فشاني از نوع ريوليت، داسيت تا تراکي اندزيت و سنگ هاي نيمه عميق شامل مونزونيت پورفيري تا ديوريت پورفيري هستند. غني شدگي از عناصر LREE و LILE نسبت به HREE و HFSE، بيهنجاري منفي از عناصر Ti, Ta و Nb و نسبت هاي بالاي Ba/Nb و Ba/Ta همراه با نمودارهاي جداكننده محيط زمين ساختي بيانگر شكل گيري اين سنگ ها در محيطي وابسته به فرورانش در يك حاشيه فعال قاره اي است. ويژگي هاي ژئوشيميايي نمونه ها، SiO2>%57، MgO<%3، ميزان پايين Y و ‎‎(Y<13 and Yb<1.4) Yb نسبت هاي Sr/Y>40 و La/Yb>20 حاكي از شكل گيري آن ها از ماگماي آداكيتي پر سيليس در منطقه است. اين شواهد همراه با موقعيت نمونه ها در نمودارهاي ژئوشيميايي نشان مي دهد كه سنگ هاي مورد بررسي احتمالا از ذوب پوسته اقيانوسي با تركيب اكلوژيت و آمفيبوليت گارنت دار حاصل شده اند.

 
كليد واژه: ماگماتيسم آداكيتي، فرورانش، پوسته اقيانوسي فرورونده، مسجد داغي، آذربايجان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:25 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 11 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1390; 19(2):311-324.
 
ژئوشيمي و سنگ شناسي تراکي آندزيت هاي آنالسيم دار منطقه اردها، شمال بزقوش، شمال غرب ايران
 
کمالي امين اله,عامري علي,پيروج هادي*,جهانگيري احمد,محمودصالحي بهروز
 
* گروه زمين شناسي، دانشکده علوم طبيعي، دانشگاه تبريز
 
 

سنگ هاي آتشفشاني مورد بررسي در جنوب سراب، و در شمال کوه بزقوش واقع شده اند، که شامل روانه هاي آندزيت هاي پورفيري، گدازه هاي تراكي آندزيتي همراه با توف مي شوند و در شمال منطقه با رسوب هاي جوان كواترنر پوشيده شده اند. اين سنگ ها داراي درشت بلورهايي از آنالسيم، اليوين، پيروکسن و پلاژيوکلازند. بافت اصلي اين سنگ ها، پورفيري با زمينه اينترسرتال است. با توجه به آناليزهاي شيميايي، سنگ هاي منطقه مورد بررسي، در گستره تراکي آندزيت و فنوليت تفريتي قرار مي گيرند. همچنين اين سنگ ها داراي ماهيت پتاسيم قليايي بالا تا شوشونيتي با ويژگي هاي پرآلومينيوم هستند. بر اساس بررسي هاي انجام شده آنالسيم اين سنگ ها اوليه بوده و به طور مستقيم از تبلور ماگما حاصل شده اند. سنگ هاي شمال غربي بزقوش به طور مشخصي، غني شدگي از عناصر LILE (مثلا U, Tb, Ba, Rb ,K) را نشان مي دهند. غني شدگي عناصر ناسازگار K و Rb و بيهنجاري منفي Ti و Nb در اين سنگ ها بيشتر با گدازه هاي حاصل از پوسته زيرين سازگار است. نمودارهاي عنكبوتي و الگوي عناصر REE نشان مي دهد كه سنگ هاي اين منطقه از يك خاستگاه يكسان به وجود آمده اند. غني شدگي اين عناصر مي تواند به دگرنهادي گوشته يا آلايش پوسته قاره اي وابسته باشد. با اين وجود بي هنجاري منفي Nb, Ta (TNT) و Tb و نيز با در نظر گرفتن احتمالي فرورانش نئوتتيس در منطقه، به احتمال زياد غني شدگي عناصر ناسازگار مي تواند نتيجه تاثير فرورانش بر منابع گوشته اي باشد. بر اساس بررسي عناصر REE، ماگماهاي مادر سنگ هاي مورد بررسي احتمالا از يک خاستگاه گارنت لرزوليتي فلوگوپيت دار با درجه ذوب بخشي كم 4 تا 6 درصد، تحت فشار 30 تا 35 كيلوبار و در عمق 90 تا 100 كيلومتري ريشه گرفته است.

 
كليد واژه: بزقوش، تراکي آندزيت، آنالسيم، شوشونيتي، گارنت لرزوليت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:25 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 12 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1390; 19(2):325-338.
 
نقش زهاب اسيدي در تشکيل کاني هاي زيست محيطي (کاني هاي ثانويه) در معدن زغال سنگ گلندرود و باطله هاي کارخانه زغال شويي وطني، استان مازندران
 
آقائي كريق مسلم*,رقيمي مصطفي,شمعانيان غلامحسين,قلي پور محسن
 
* گروه زمين شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان، گرگان
 
 

اکسايش کاني هاي سولفيدي موجود در زغال سنگ و باطله هاي معدني آن منجر به تشکيل زهاب اسيدي معدن مي شود. تبخير، اکسايش، رقيق شدگي و خنثي سازي زهاب اسيدي توليد شده باعث تشکيل کاني هاي ثانويه خواهد شد. اين کاني ها به دليل گستردگي زياد سطحي توان ذخيره سازي سولفات و بسياري از فلزات را دارند. براي بررسي هاي کاني شناسي و ژئوشيمي کاني هاي زيست محيطي تشکيل شده از محل انباشت باطله کارخانه زغال شويي وطني و معدن زغال سنگ گلندرود نمونه برداري شد. بر اساس نتايج پراش پرتوي ايكس كاني هاي اپسوميت، هگزاهدريت، ژيپس، هاليت، گوتيت، هماتيت، دولوميت، سيدريت، کائولينيت، مونت موريويلونيت، ايليت و کوارتز در فاز اصلي و ژاروسيت در فاز فرعي شناسايي شدند. نتايج تجزيه ژئوشيميايي حاکي از غني شدگي MgO و SO3 و عناصر جزئي Co, Cr, Pb و Rb در کاني هاي ثانويه نسبت به نمونه معدن زغال و باطله هاست. از طرفي عناصر جزئي Ni, Zn, Pb, Cu, Cr و Co در کاني هاي زيست محيطي نسبت به ميزان کلارک و ميانگين زغال سنگ هاي چين، آمريکا و جهان غني شدگي دارد. کاتيون ها و آنيون هاي موجود در زهاب هاي معدني باطله ها بر اساس نمودار گيبز از خاستگاه سنگ مادري است. بنابر مدل اشباع شدگي هيدروژئوشيميايي، در زهاب هاي باطله کارخانه زغال شويي کاني هاي گوتيت، هيدروکسيدهاي آهن، کلسيت و دولوميت در حال اشباع و سولفات هاي آهن مانند ملانتريت و ژاروسيت تحت اشباع هستند.

 
كليد واژه: زهاب اسيدي معدن، کاني هاي زيست محيطي، استان مازندران، زغال سنگ گلندرود
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:25 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 15 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران تابستان 1390; 19(2):354-354.
 
ويراستار سنتز و ساختار بلوري ترکيبات باز شيف (N- (3, 4-dimethoxybenzylidene) -4-methoxyaniline (1 و (N- (3, 4-dimethoxybenzylidene) -4-ethoxyaniline (2
 
دهنوخلجي علي اكبر*,فجفارووا كارلا,دوسك مايكل
 
* گروه شيمي، دانشکده علوم پايه، دانشگاه گلستان، گرگان، ايران
 
 

ترکيبات باز شيف جديد N- (3, 4-dimethoxybenzylidene) -4-methoxyaniline (1) و  N- (3, 4-dimethoxybenzylidene) -4-methoxyaniline (2) تهيه شده و به کمک روشهاي تجزيه عنصري و طيف سنجي FT-IR موردشناسايي قرار گرفتند. ساختارهاي بلوري 1 و 2 به کمک تکنيک پراش پرتو ايکس شناسايي شدند. ترکيب 1 به صورت سيستم منوکلينيک و گروه فضايي P21 با دو مولکول مستقل (A و B) با داده هاي ساختار بلوري  a=14.8198 (4) b=7.1656 (2) c=13.2982 (4) ? b=103.289 (2)o V=1374.36 (7) ?3 Z=4 و ترکيب 2 به صورت سيستم منوکلينيک و گروه فضايي P21/n با داده هاي ساختار بلوري a=16.5638 (6) b=7.3546 (2) c=12.7449 (4) ? b=106.021 (4)o V=1492.28 (9) ?3 Z=4 متبلور مي شوند.

 
كليد واژه: باز شيف، ساختار بلوري، منوکلينيک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 3 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار 1390; 19(1):15-28.
 
عوامل موثر در تشکيل و پراکنش پاليگورسکيت در برخي خاک هاي تشکيل شده بر روي رسوب هاي ترشياري استان اصفهان
 
حجتي سعيد,خادمي حسين*
 
* گروه خاکشناسي، دانشکده کشاورزي، دانشگاه صنعتي اصفهان
 
 

نوع کاني هاي رسي موجود در خاک، بيانگر مرحله تکاملي خاک است. پاليگورسکيت از جمله کاني هاي رسي فراوان در خاک هاي مناطق خشک و نيمه خشک است. اين پژوهش با هدف بررسي چگونگي تشکيل و پراکنش کاني پاليگورسکيت در برخي خاک هاي تشکيل شده بر روي رسوب هاي ترشياري و مواد مادري آن ها در استان اصفهان انجام شد. بدين منظور تعداد 6 نيمرخ خاک بررسي و نمونه برداري شدند. نمونه ها پس از آماده سازي، با دستگاه پراش پرتو ايکس و ميکروسکوپ الکتروني روبشي بررسي شدند. بنابر نتايج اين بررسي ها بيشترين مقدار پاليگورسکيت در افق هاي انباشت گچ و افق هايي که در آن ها انباشت همزمان گچ و آهک شکل گرفته است وجود دارد. افق هاي انباشت آهک و نمک مقادير کمتري از کاني پاليگورسکيت را نشان دادند. مقايسه ترکيب کاني شناسي مواد مادري مورد بررسي و خاک هاي حاصل از آن ها نشان داد که بيشتر کاني هاي موجود در خاک هاي مورد بررسي حاصل مواد مادري است، ولي بخشي از پاليگورسکيت موجود در برخي خاک ها داراي خاستگاه خاکزايي است. نتايج حاصل از تجزيه مولفه هاي اصلي نشان داد که نسبتMg/Ca ، اسيديته، ميزان سيليس محلول و گچ بيشترين نقش را در تشکيل و پراکنش کاني پاليگورسکيت در خاک ها و مواد مادري مورد بررسي دارند که بيانگر تشکيل درجاي پاليگورسکيت از محلول خاک و در شرايط با تبخير بالاست.

 
كليد واژه: ترشياري، پاليگورسکيت، ماده مادري، تجزيه مولفه هاي اصلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 13 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاييز 1390; 19(3):511-518.
 
ترکيب کاني شناختي و ريخت شناسي ذرات تشکيل دهنده پديده گرد و غبار در استان خوزستان با تکيه بر آناليز هاي XRD و تصاوير SEM
 
زراسوندي عليرضا*,مر فريد,نظرپور احد
 
* گروه زمين شناسي، دانشكده علوم زمين، دانشگاه شهيد چمران، اهواز
 
 

امروزه علاوه بر تعيين شاخص هاي شيميايي ذرات گرد و غبار، بررسي ويژگي هاي فيزيكي و نقش آن ها در آلودگي محيط زيست نيز حائز اهميت است. در اين راستا تعداد 10 نمونه برداشته شده در سال هاي 1387 و 1388 در روزهاي گرد و غباري با خاستگاه فرا محلي در استان خوزستان براي بررسي هاي کاني شناسي و ريخت شناسي مورد بررسي XRD و SEM قرار گرفتند. نتايج حاصل از بررسي هاي XRD نشان داد که تركيب كاني شناسي ذرات گرد و غبار خوزستان را مي توان در سه گروه كانيايي خلاصه كرد (1) كروه كربنات (كاني غالب كلسيت) (2) گروه سيليكات (كاني غالب كوارتز) و گروه رس ها (كاني غالب كائولن)، و مهم ترين فاز فرعي نيز كاني ژيپس است. بررسي هاي SEM نشان مي دهد كه شكل هاي كروي، نامنظم، منشوري و لوزي رخ مهم ترين شكل هاي تشكيل دهنده ذرات گرد و غبار خوزستان را تشكيل مي دهند. اندازه متوسط اين ذرات بين 2 تا 44 ميكرومترند، كه ذرات رسي كمترين اندازه و سولفاتي و كربناتي بيشترين اندازه را دارند. به طور كلي ذرات با اندازه هاي 2 تا 50 ميكرومتر در نمونه ها پراكندگي دارند كه اندازه هاي بين 10 تا 22 ميكرومتر در نمونه هاي گرد و غبار خوزستان تركيب غالبند.

 
كليد واژه: گرد و غبار، کاني شناسي، XRD ،SEM، خوزستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 5 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار 1390; 19(1):45-58.
 
کاني هاي رسي در دو خاک قديمي روي سطوح زمين ريخت شرق اصفهان
 
بيات اميد*,كريم زاده حميدرضا,خادمي حسين
 
* گروه خاکشناسي، دانشگاه صنعتي اصفهان
 
 

کاني شناسي رسي خاک هاي قديمي اطلاعاتي درباره تغييرات اقليمي کواترنر و شرايط محيطي گذشته در اختيار مي گذارد. کاني هاي رسي در خاک هاي قديمي يک مخروط آبرفتي در شرق اصفهان با روش پراش پرتو ايكس مورد بررسي قرار گرفت. خاک هاي قديمي مورد بررسي روي سطوح زمين ريخت قديمي (Qf1، Qf2) قرار گرفته اند. سطح زمين ريخت Qf1 نسبت به سطح Qf2 قديمي تر بوده و در موقعيت توپوگرافي بالاتري قرار گرفته است. نتايج بررسي کاني شناسي نشان مي دهد که خاک قديمي روي سطح زمين ريخت Qf1 داراي غالبيت کاني اسمکتيت در افق آرجيليک و پاليگورسکيت در افق کلسيک است. کالکريت موجود در خاک قديمي سطح Qf1 در اقليم نيمه خشک گذشته تشکيل شده است. به نظر مي رسد که در دوره هاي مرطوبتر فرايندهاي انتقال و افزايش کربنات ها و کاهش تخلخل سبب افزايش فعاليت يوني و تشکيل اسمکتيت هاي خاکساز در کالکريت شده است. طي دوره هاي خشک تر بعدي انتقال و تشکيل درجاي کاني پاليگورسکيت رخ داده و وجود بلورهاي کلسيت سبب حفاظت فيبرهاي پاليگورسکيت شده است. مقايسه افق هاي آرجيليک در سطوح زمين ريخت نشانگر غالبيت کاني هاي اسمکتيت و پاليگورسکيت به ترتيب در خاک هاي قديمي سطوح زمين ريخت Qf1 و Qf2 است. با توجه به مواد مادري و زمين ساني يکسان، اين امر مي تواند ناشي از هواديدگي بيشتر در خاک سطح Qf1 و تشکيل و حفاظت بيشتر پاليگورسکيت در افق هاي آرجيليک - کلسيک (Btk) خاک سطح زمين ريخت Qf2 باشد. در مجموع استفاده از کاني شناسي رسي افق هاي کلسيک، کالکريت ها و افق هاي آرجيليک به عنوان ابزاري مفيد در پژوهش هاي زمين ريخت شناسي و شناسايي سطوح زمين ريخت پيشنهاد مي شوند.

 
كليد واژه: مخروط آبرفتي، کاني هاي رسي خاکساز، کربنات هاي خاکساز، اقليم گذشته، ايران مرکزي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 6 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار 1390; 19(1):59-72.
 
بررسي کاني شناسي و ژئوشيمي متابوکسيت - لاتريت کرندوم دار حيدرآباد، جنوب خاوري اروميه، شمال باختري ايران
 
امام علي پور علي*,ميرمحمدي ميرصالح
 
* دانشگاه اروميه، گروه مهندسي معدن
 
 

کانسار بوکسيت – لاتريت حيدرآباد در فاصله 63 کيلومتري جنوب خاوري شهرستان اروميه واقع شده است. اين نهشته معدني به شکل لايه اي هم شيب در ميان واحدهاي کربناتي (آهکي دولوميتي) پرمين بالايي و ترياس زيرين جاي گرفته است، اگرچه در امتداد خود داراي جابه جايي زمين ساختي است. ضخامت افق مورد بررسي 15 تا 20 متر و در راستاي خاوري باختري در حدود 3.5 کيلومتر گسترش دارد. کانسار از دو بخش تيره رنگ غني از هماتيت و کرندوم (افق بالايي) و روشن غني از آلومينوسيليکات هاي ورقه اي (افق پاييني) با گذر تدريجي تشکيل يافته و بافت هاي پيزوليتي، گرهکي، اووئيدي و توده اي در آن شايع است. بر اساس بررسي ميکروسکوپي و آناليزXRD ، هماتيت، دياسپور، کلريتوئيد و کرندوم کاني هاي اصلي تشکيل دهنده هستند. کلريت، روتيل، مگنتيت و پيريت در مقادير کم يافت مي شوند. نبود بوهميت، کائولينيت و ساير کاني هاي ديگر رسي و نيز فراواني کرندوم، کلريتوئيد، کلريت و روتيل افق بوکسيت لاتريت حيدرآباد را از کانسارهاي بوکسيتي ديگر واقع در کمربند Irano-Himalayan در شمال باختري ايران متمايز مي کند. شواهد زمين شناسي و کاني شناسي حاکي از اين است که تاثير يک رخداد دگرگوني گرمايي پس از فرآيند بوکسيتي شدن مسوول پيدايش اين مجموعه کاني هاي شاخص بوده است. بر پايه شواهد زمين شناسي، ويژگي هاي کاني شناسي و شيميايي، سنگ خاستگاه (مادر) احتمالي براي کانسار حيدرآباد، دايک سيل هاي مافيک (ديابازي) پيشنهاد مي شود. به دليل انباشت قابل توجه کاني هاي با سختي بالاتر از 6 (در گستره 92-56 درصد)، اين نهشته معدني را مي توان به عنوان پتانسيلي در کاربردهاي ساينده معرفي کرد.

 
كليد واژه: بوکسيت، لاتريت، کرندوم، دياسپور، کلريتوئيد، دگرگوني، ژئوشيمي، حيدرآباد، اروميه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 7 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار 1390; 19(1):73-82.
 
کاني شناسي توده آهني منطقه حاج الياس در شمال باختري نهبندان، خاور ايران
 
زرين كوب محمدحسين*,كتابي پوريا,شيوا محمد,عسگري محسن
 
* گروه زمين شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه بيرجند، بيرجند، ايران
 
 

بر اساس مشاهدات صحرايي، داده هاي مغناطيسي و آناليزهاي شيميايي در منطقه حاج الياس واقع در شمال باختري نهبندان، يک توده آهني در درون سنگ آهک هاي دولوميتي کرتاسه زيرين شناسايي شد. نفوذ يک توده ديوريت پورفيري آهن دار به درون سنگ هاي کربناتي باعث کاني زايي آهن در اين منطقه شده است. بررسي حدود 750 متر مغزه هاي به دست آمده از 7 گمانه پي جويي در منطقه، نشان داد که کاني زايي در مرز تماس توده ديوريتي با سنگ آهک هاي دولوميتي رخ داده است. مگنتيت، هماتيت و ليمونيت کانه هاي اين زون هستند. پلاژيوکلاز، کوارتز، کلسيت، دولوميت، گارنت، کلينوپيروکسن، هورنبلند، تورمالين، هرسينيت، سرپانتين، اپيدوت، پيريت، اسفالريت و کالکوپيريت باطله هاي اين زون را مي سازند. گارنت بيشتر ترکيب آندراديتي دارد. مگنتيت در درون شکستگي ها به هماتيت و ليمونيت دگرسان شده است. ميانگين عيار آهن در زون کانه دار، 70 درصد است. عيار مس و روي خيلي پايين است. بر اساس داده هاي کاني شناسي، کاني زايي در حاج الياس با اسکارن نوع کلسيمي - منيزيمي همراه است.

 
كليد واژه: اسکارن کلسيمي، منيزيمي، آهن، حاج الياس، خاور ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 10 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار 1390; 19(1):113-120.
 
ويژگي هاي کاني شناختي آنالسيم هاي گرمابي در سنگ هاي آتشفشاني جنوب کهريزک
 
طوطي فرامرز*,يزداني سيما,بازرگاني گيلاني كمال الدين
 
* دانشکده زمين شناسي، پرديس علوم، دانشگاه تهران
 
 

آنالسيم به همراه زئوليت هايي نظير تتراناتروليت‏، ‏ناتروليت، مزوليت‏، کلسيم هيولنديت، اسكولسيت، کلسيم - استيلبيت و لوين،‏ در حفره هاي و رگه هاي سنگ هاي آتشفشاني حدواسط و بازي جنوب کهريزک مشاهده مي شود. تصاوير ميکروسکوپ الکتروني (SEM) بلورهاي آنالسيم نشانگر آن است که سطوح [211] منظم و بافت هاي نازک ناشي از فازهاي مختلف رشد بلوري تحت تاثير گرمابي ها قرار گرفته اند. بررسي هاي XRD نشان مي دهد که اين کاني داراي تقارن شبه مکعبي بوده و مقادير 13.6974(51)، 13.6874، 13.6637(311) آنگسترم به ترتيب براي ابعاد ياخته يکه a،b ، و 2561.695 آنگسترم مکعب براي حجم آن محاسبه شدند. طيف رامان بسامد ارتعاشي مولکول هاي H2O موجود در ساختار آنالسيم را در بسامد حدود3500cm-1  نشان مي دهد.

 
كليد واژه: زئوليت، تتراناتروليت، آنالسيم، لوين، ناتروليت، مزوليت، هيولنديت، اسكولسيت،‌ استيلبيت، گرمابي ها، كهريزك
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 12 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار 1390; 19(1):131-144.
 
سنگ شناسي و ژئوشيمي گرانيتوئيدهاي هولولوکوکرات توده گرانيتوئيدي الوند (همدان)
 
آلياني فرهاد*,صبوري زهرا,معاني جو محمد,سپاهي علي اصغر
 
* دانشگاه بوعلي سينا، دانشکده علوم، گروه زمين شناسي، همدان
 
 

گرانيتوئيدهاي هولولوکوکرات غالبا به صورت رگه هاي کم ضخامت و پراکنده ميان گرانيتوئيدهاي اصلي الوند در منطقه اي با طول جغرافيايي ´00 48o تا ´45 48o شرقي و عرض جغرافيايي ´30 34o تا ´00 35o شمالي در جنوب و غرب همدان رخنمون دارند. اين گرانيتوئيدها بر اساس بررسي هاي سنگ شناسي در گستره لوکوتوناليت، لوکوگرانوديوريت و لوکوکوارتزمونزوديوريت قرار گرفته اند. بررسي گرانيتوئيدهاي هولولوکوکرات از نظر اندازه دانه ها نشان مي دهد که آن ها را مي توان به دو گروه پورفيروئيد و ريزدانه تقسيم کرد. برخوردگاه هاي گرانيتوئيدهاي هولولوکوکرات با گرانيتوئيدهاي اصلي الوند به خوبي ديده مي شوند و تدريجي نيست و نسبت به آن ها جوان تر (پالئوسن تا پس از پالئوسن) هستند. بررسي هاي کاني شناسي و ژئوشيميايي نشان مي دهد که اين سنگ ها از نوع I و آهکي قليايي هستند و از نظر درجه اشباع آلومين (ASI) متاآلومين تا کمي پرآلومين اند. اين گرانيتوئيدها در نمودارهاي عنکبوتي از نظر Sr غني و ازRb ،Nb ، Ba و Ti تهي شده اند. همچنين مقدارK2O ،  MgOو FeO  در آن ها کمتر و ميزانNa2O ، CaO بيش از گرانيتوئيدهاي ديگر الوند است. اين سنگ ها از نظر عناصر LILE و LREE غني شدگي و از عناصر HFSE تهي شدگي نشان مي دهند، و از ويژگي هاي شاخص مناطق فرورانش و حواشي قاره اي فعال است. نمودار هاي تفکيک محيط زمين ساختي جهاني،Rb  نسبت بهTa+Yb ، Nb نسبت به Y و Rb نسبت به SiO2 با محيط قوس آتشفشاني (I - type) براي تشکيل گرانيتوئيدهاي هولولوکوکرات توده الوند هم خواني دارد. که با توجه به پيشينه زمين شناسي منطقه، با فرورانش پوسته اقيانوسي نئوتتيس به زير ايران مرکزي وابسته است.

 
كليد واژه: الوند، گرانيتوئيدهاي هولولوکوکرات، نوع I، ژئوشيمي، آهکي قليايي، حاشيه قاره اي فعال
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 13 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار 1390; 19(1):145-154.
 
سنتز و مقايسه خواص الكتريكي ترميستورهاي NTC تهيه شده به روش نانوپودر و واکنش حالت جامد
 
آزاد نسرين,قنبري شوهاني بشرا*,حسيني سيدمحمد,كمپاني احمد
 
* گروه فيزيک، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسي مشهد، ايران
 
 

در اين پژوهش، ترميستورهاي NTC به دو روش واکنش حالت جامد و سل - ژل (ژل سوزي) با تركيب NiMn2-xCoxO4 (به ازاي x  مساوي 0.4،0.8 ، 1.2 و 1.6) تهيه شدند. ساختار و اندازه ميانگين پودرهاي حاصل با استفاده از پراش پرتو ايكس (XRD) و ميكروسكوپ الكتروني تراگسيلي (TEM) مشخصه يابي و اندازه گيري شدند. نتايج نشان مي دهد كه ميانگين اندازه پودرهاي حاصل به ترتيب در حدود 65 nm با فاز مكعبي و فاز مكعبي همراه با فاز چارگوشي براي درصد كم و زياد كبالت است. تصاوير SEM نشان مي دهند كه افزودن كبالت باعث رشد دانه ها از حدود 2 ميكرومتر به چند ميكرومتر مي شود. خواص الكتريكي اين ترميستورها به شدت به اندازه بلورك ها وابسته است، و در شرايط يكسان ساخت، نمونه هاي با پودرنانو، داراي بلورك هايي با ابعاد كمتر از نمونه هاي تهيه شده به روش واکنش حالت جامدند. اگر زمان تفجوشي قرص هاي تهيه شده به روش ژل سوزي را طولاني تر كنيم، نتايج نشان مي دهند كه در اين حالت پارامترهاي الكتريكي نمونه هاي نانوپودر بهتر از نمونه هاي تهيه شده به روش واکنش حالت جامد بدست مي آيند.

 
كليد واژه: ژل سوزي، ترميستور NTC، نانوپودر، ساختار اسپينل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 14 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران پاييز 1390; 19(3):519-528.
 
سنگ شناسي سنگ هاي آتشفشاني جوان گستره درياچه هامون (خاور ايران)
 
ملاشاهي نرجس*,زرين كوب محمدحسين,محمدي سيدسعيد,خطيب محمدمهدي
 
* گروه زمين شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه بيرجند
 
 

در حاشيه درياچه هامون در جنوب باختري و شمال باختري زابل، در شرق ايران، برونزدهاي پراكنده اي از سنگ هاي آتشفشاني جوان ديده مي شوند. شواهد ميکروسکوپي و آناليز شيميايي اين سنگ ها را اليوين بازالت، بازالت تا تراكي بازالت معرفي مي کند. بافت هاي غالب اين سنگ ها پورفيري، پورفيري ميكروليتي و حفره اي است. فنوکريست ها بيشتر از اليوين، کلينوپيروکسن (ديوپسيد) و کمي پلاژيِوکلاز (بيشتر لابرادوريت) تشکيل شده اند. بررسي هاي تكتونوماگمايي سنگ هاي مورد بررسي نشان مي دهد كه اين سنگ ها در داخل صفحه قاره اي بلوك هلمند تشكيل شده و ماهيت آلكالن سديک دارند. اين سنگ ها مي توانند محصول فرايند كششي رخ داده در خاور ايران پس از پايان فرايند فشارشي باشند. غني شدگي عناصر LREE نسبت به HREE نشان مي دهد كه ماگماي مادر احتمالا در درجه هاي پايين ذوب بخشي از يك خاستگاه گوشته اي گارنت لرزوليتي تشكيل شده است.

 
كليد واژه: سنگ شناسي، تكتونوماگمايي، آتشفشاني، قليايي، گارنت لرزوليت، هامون، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بلورشناسي و كاني شناسي

 16 : بلورشناسي و كاني شناسي ايران بهار 1390; 19(1):183-198.
 
ژئوشيمي و سنگ شناسي توده گرانو ديوريتي مزرعه، شمال اهر آذربايجان شرقي و مقايسه آن با توده هاي ديگر گرانو ديوريتي ايران وجهان
 
ملايي حبيب*
 
* گروه زمين شناسي دانشکده علوم دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد
 
 

توده گرانوديوريتي مزرعه، بخشي از توده پلوتونيکي شيورداغ است که در20  کيلومتري شمال غربي شهرستان اهرو 5 کيلومتري شمال روستاي مزرعه، واقع شده است. اين توده بخشي از نوار آذرين دروني مزوزوئيک ترشيري در پهنه سنندج سيرجان به شمار مي رود. سنگ هاي منطقه بيشتر بافت دانه اي متوسط تا درشت دارند. کاني هاي تشکيل دهنده اين سنگ ها از پلاژيوکلاز، فلدسپار قليايي، کوارتز، آمفيبول و به ميزان کمتر بيوتيت، آپاتيت، اسفن و مگنتيت تشکيل شده اند. از ديدگاه شيميايي، سنگ هاي گرانوديوريت منطقه، ماهيت آهکي قليايي دارند. توده نفوذي منطقه از نظر شاخص اشباع از آلومينيم، ماهيت متاآلومين داشته و ويژگي هاي گونه I از خود نشان داده و از نظر ويژگي هاي محيط ژئوديناميکي از نوع VAG است. وجود روندهاي پيوسته در نمودارهاي هارکر، براي عناصر سازگار و ناسازگار اصلي، نشان مي دهد که جدايش ماگمايي از راه تبلور بخشي، اصلي ترين فرايند، در شکل گيري سنگ هاي نفوذي منطقه مورد بررسي است. وجود کاني هاي آبدار مانند آمفيبول نشان مي دهد که ماگماي اوليه داري مقادير چشم گيري (>3%) H2O بوده است. همچنين غني شدگي از عناصر Fe, Ca, Mg, Co, Ni و تهي شدگي از عناصر K, Na, Th در نمونه هاي کم سيليسي (اوليه تر) نشانگر تبلور آمفيبول، در مراحل اوليه تبلور بخشي و آلبيت، فلدسپار قليايي و بيوتيت، در مراحل نهايي تبلور ماگمايي بوده است. مقايسه توده گرانوديوريت مزرعه با گرانوديوريت هاي ديگر نشان مي دهد که اين گرانوديوريت، نسبت به گرانوديوريت هاي ديگر مانند گرانوديوريت Qulong چين، کمربندRio Narcea  اسپانيا، منطقه Celebi ترکيه، توده سونگون و تيکمه داش ايران داراي مقادير بالاتر Na2O و مقادير پايين تر FeO, Al2O3 هستند. همچنين بررسي ميانگين الگوي فراواني عناصر فرعي گرانوديوريت مزرعه نسبت به مناطق ياد شده، نشان مي دهد که نمونه هاي اين منطقه داراي بيشترين غني شدگي از عناصرTh, Nb, La, P, Pb  نسبت به نمونه هاي ديگرند. اختلاف ترکيب شيميايي گرانيتوئيدهاي مورد مقايسه، احتمالا ناشي از تفاوت سهم گوشته غني شده و پوسته در تشکيل اين توده هاست.

 
كليد واژه: ژئوشيمي، سنگ شناسي، توده پلوتونيکي، گرانوديوريت، اسکارن، مزرعه، اهر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 29 اردیبهشت 1391  11:28 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها