0

عبرت

 
hemmatmehdi
hemmatmehdi
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 824
محل سکونت : تهران

عبرت

یك روز ملا نصر الدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختمانی را بر پشت الاغ بگذارد و به بالای پشت بام ببرد. الاغ هم به سختی از پله ها بالا رفت .ملا مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت كرد. ملا نمی دانست كه خر از پله بالا می رود، ولی به هیچ وجه از پله پایین نمی آید. هر كاری كرد الاغ از پله پایین نیآمد. ملا الاغ را رها كرد و به خانه آمد كه استراحت كند. در همین موقع دید الاغ دارد روی پشت بام بالا و پایین می پرد. وقتی كه دوباره به پشت بام رفت، می خواست الاغ را آرام كند كه دید الاغ به هیچ وجه آرام نمی شود. برگشت. بعد از مدتی متوجه شد كه سقف اتاق خراب شده و پاهای الاغ از سقف چوبی آویزان شده، بالاخره الاغ از سقف به زمین افتاد و مرد. بعد ملا نصر الدین گفت: لعنت بر من !!! كه نمی دانستم كه اگر خر به جایگاه رفیع و پُست مهمی  برسد هم آنجا را خراب می كند و هم خودش را می كُشد

یک شنبه 11 مهر 1389  1:24 PM
تشکرات از این پست
fatemeh81
fatemeh81
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1389 
تعداد پست ها : 168
محل سکونت : هرمزگان

پاسخ به:عبرت

جالب بود.

يا الله

دوشنبه 12 مهر 1389  8:18 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:عبرت

ممنون

 
 
دوشنبه 12 مهر 1389  9:32 PM
تشکرات از این پست
titishmili
titishmili
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 1333
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:عبرت

متچکرم!

دوشنبه 12 مهر 1389  11:13 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها