«الوها چگونه اختاپوس شدند؟»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعي است كه در آن ميخوانيد؛گروه آريا به ميزان ريالي پرونده (سه هزار ميليارد توماني) ارز از کشور خارج کرده است - اين گروه ۴ سري از جنگل هاي کشور را در حدود ۱۲ هزار هکتار با ثمن بخس برده است و ۵۰ درصد فولاد کشور را در اختيار داشته اند - اين گروه در واردات گوشت و همچنين ديگر فعاليت هاي کشاورزي ورود پيدا کرده بودند.
اين ها تنها بخشي از جملاتي است که قاضي ناصر سراج به صراحت در نهمين جلسه دادگاه رسيدگي به فساد بزرگ مالي مطرح کرد هرچه زمان مي گذرد و برگ هاي اين پرونده ننگين و نکبت بار فساد مالي ورق مي خورد عمق فاجعه و بلايي که متهمان و مرتکبان اين خلاف ها بر سر اقتصاد اين کشور و اعتماد عمومي آورده اند بيشتر نمايان مي شود و بوي عفن و مشمئزکننده اين تعفن لانه کرده در بخشي از سيستم اقتصادي و بانکي کشور بيشتر مشام مردم را مي آزارد.
پرداخت و دريافت رشوه هاي چند صد ميليون توماني، جابه جايي هاي چند ميلياردي، اختصاص وام هاي چند ده ميلياردي بدون رعايت ضوابط قانوني، حيف و ميل هاي چند صد ميليوني، چنگ اندازي به ذخاير و منابع طبيعي کشور و شرحه شرحه کردن جگر دلسوزان و مردم، خدشه وارد کردن به حيثيت سيستم اقتصادي و بانکي و ناديده گرفتن حقوق ميليون ها نفر از آحاد اين مردم و پايمال کردن بيت المال مسلمين و حقوقي که متعلق به مردم اين کشور است، جرم و ننگ بسيار بزرگي بر پيشاني مرتکبان اين فساد بسيار تلخ و تاسف بار و جانکاه است.
آن چه که تا اين جا از مراحل تشکيل پرونده، بازپرسي، تفهيم اتهام و تشکيل دادگاه و رسيدگي به اتهام متهمان ديده مي شود اين است که تا اينلحظه عزم قوه قضاييه و خصوصا شخص رئيس قوه بر روشن شدن زواياي متعدد و مختلف و به سرانجام رساندن کار اين پرونده جزم است که اميدواريم اين عزم جزم تا روشن شدن تمامي ابعاد اين پرونده و به پاي ميز محاکمه کشاندن ريز و درشت کساني که سهمي در ارتکاب اين جرايم داشته اند و مجازات قانوني و حداکثري مجرمان ادامه يابد و قوه قضاييه و دادگاه به خوبي از عهده اين تکليف شرعي و قانوني و وظيفه وجداني خود در پيشگاه خداوند و در قبال مردم برآيند.
اما چند نکته درباره شکل گيري اين فساد ننگين و متعفن در سيستم اقتصادي و بانکي کشور:
۱ - پرواضح، کاملا مسلم و بر همگان روشن است که فساد در اين حد گسترده و عميق، يک شبه، يک ماهه و نه حتي يک ساله در اين سيستم شکل نگرفته است بلکه اين اختاپوس غول پيکر و خون آشام ابتدا زالوي حقيري بوده که رشد کرده سپس قوي شده و به اختاپوسي تبديل شده و آن گاه چنگال هاي زهرآگين و نفرت انگيز خود را بر حلقوم نظام بانکي و سيستم اقتصادي چنين بيرحمانه فشرده است.
سوال اصلي اين است که اين همه نهادهاي نظارتي ريز و درشت داخل سيستمي و خارج سيستم بانکي در طول اين مدت به کدام خواب سنگين و غفلت نابخشودني گرفتار آمده بودند که يک عده اين چنين بي محابا توانسته اند بر نقاط و گلوگاه هاي سيستم بانکي و اقتصادي چنگ بيندازند و خون اقتصاد و اعتماد جامعه را زالووار بمکند.
۲ - آيا تنها همين کساني که نامشان در اين پرونده برده شده است تمامي سهم و نقش را در شکل گيري اين فساد بزرگ بر عهده دارند؟ آيا عقلا مي توان پذيرفت که اين افراد اخلالگر در سيستم اقتصادي کشور به صورت شبکه اي عمل نکرده اند و در جاهاي متعدد سرشاخه ها و شاخه هاي اصلي و فرعي نداشته اند و آيا مي توان قبول کرد که در هيچ کجاي اين فساد بزرگ توصيه مکتوب يا غيرمکتوبي از آناني که حرف و امضا و دستورشان نفوذ دارد، اثر نداشته است؟
آن چه که ما به عنوان يک شهروند و روزنامه نگار از زندگي کردن با آحاد و توده مردم مي فهميم و خود با آن درگير هستيم اين است که حتي براي دريافت يک وام ساده خريد کالا براي منزل و يا دريافت يک وام ازدواج حتما بايد ضامن معتبر و کارمند آن هم پس از گذشت از هفت خوان رستم داشته باشيم تا رئيس فلان بانک، رئيس اعتبارات و رئيس فلان شعبه لطف کنند و گاه از سر منت از پول مردم و بيت المال، وامي اندک و قانوني را در اختيار مردم بگذارند.
هر يک از ما مردان آبرومندي را مي شناسيم که اگر تنها کاري و شغلي با درآمد ماهي چهارصد هزار تومان، حتي در همين شرايط گراني اجاره خانه و مايحتاج اصلي زندگي پيدا کنند با سر به طرف آن مي دوند. حتي کساني با مدارک تحصيلي ليسانس و بالاتر را من و شما مي شناسيم که به دنبال کارهايي با حقوق و درآمد بسيار کم به هر کجايي سر مي زنند.
من و شما کساني را مي شناسيم که اگر براي آن ها يک ابزار کار ساده تهيه شود به هر زحمتي تن مي دهند تا لقمه نان حلالي براي خود و خانواده کسب کنند و در اين شرايط چگونه مي شود که در سيستم بانکي در سايه رعايت نکردن قانون، پارتي بازي و توصيه هاي برخي اين چنين فساد مالي عجيب و غريب و شگفت آوري شکل مي گيرد.
و تعدادي اندک در اين مفسده بزرگ به درآمدهاي غيرشرعي و حرام چند ميلياردي چنگ مي اندازند و در حالي که برخي از دانش آموزان اين کشور براي تامين لباس مدرسه خود در مضيقه هستند و مردمان نيکوکار با راه اندازي جشن نيکوکاري به آن ها کمک مي کنند، آن وقت برخي از آن معلوم الحال ها خانه هاي چند ميليارد توماني از آن پول هاي حاصل رشوه و اختلاس در داخل و خارج کشور و انگشترهاي چند ده ميليوني براي همسران خود خريداري مي کنند.
۳ - امروز ديگر همه دنيا مي دانند که هر چه امور کشور در عرصه هاي گوناگون به سمت سيستمي شدن و ضابطه مندي دقيق و همگاني شدن قانون و تساوي همه مردم در مقابل قانون پيش برود از ميزان پارتي بازي و رابطه بازي، رشوه دهي و رشوه گيري و انواع تخلف کاسته مي شود و در پرتو سيستمي شدن امور علاوه بر اين که کارها سريع تر و قانوني به سامان مي رسد و زمينه ارتکاب تخلفات نيز کاهش مي يابد مجموعه سيستم اداري چابک تر و کارآمدتر مي شود و علاوه بر آن اعتماد و اطمينان مردم که پشتوانه اساسي قوام و رشد و توسعه هر کشوري است افزايش مي يابد.
نکته قابل تامل ديگر اين که گاه در سيستم اداري کشور شاهديم که نامه رسمي، آشکار، علني و ممهور به مهر و امضاي برخي وزارت خانه ها و حتي رئيس جمهور براي حمايت در چهارچوب قانون از يک کارآفرين، يک خير، يک مخترع و مبتکر در دست صاحب نامه در برخي ادارات و سازمان ها مي چرخد و وقعي به آن نهاده نمي شود .
اين در حالي است که در جريان اين پرونده فساد بزرگ مالي برخي کارها آن چنان که برخي از متهمان در محضر دادگاه گفته اند تنها به سفارش و توصيه تلفني برخي آدم هاي ذي نفوذ انجام شده است.
۴ - از ديگر نکات قابل تامل در جريان اين فساد بزرگ مالي اين است که متاسفانه هنوز برخي از مديراني که بخشي از اين فساد در بانک تحت مسئوليت آن ها انجام شده است به امور جاري خود مي پردازند بي آن که توضيح شفاف و قانع کننده اي براي افکار عمومي درباره اتهام ، قصور، يا بي گناهي آنها در اين پرونده ارائه شده باشد و تاسف بارتر اين که، اين سيستم آن چنان ولنگار بوده است که يکي از اعضاي اصلي و از متهمان رديف اول اين پرونده فساد مالي يعني آقاي خاوري به راحتي از کشور فرار مي کند.
و اسف بارتر اين که پس از افشاي اين فساد بزرگ نه تنها هيچ وزيري و مسئولي در اين کشور استعفا نکرد بلکه هيچ کس حتي زحمت عذرخواهي کردن از پيشگاه ملت و شهيدان سرافراز اين کشور را به خود نداد.
همان شهيداني که در شب هاي عمليات براي يافتن و باز کردن معبر چاره اي جز تاختن به ميادين مين نداشتند و در بين آنان کساني بودند که پوتين هاي خود را از پا بيرون مي آوردند تا پس از شهادتشان اين پوتين ها براي رزمنده ديگري به کار آيد.
و من در شگفتم از اين که مملکتي که با فداکاري چنين مردمي و نثار چنين خون هاي پاکي به لطف خداوند به استقلال و عزت دست يافته است چگونه مرتکبان چنين خلاف هايي دق نمي کنند که اگر ذره اي جوانمردي، قرآن باوري، خداباوري، پرهيزکاري، انصاف و وجدان در وجود کسي باشد خون اين مردم مظلوم را اين چنين ناجوانمردانه نمي مکد و چنين ناجوانمردانه خوراک تبليغاتي براي دشمنان و بدخواهان اين کشور و نظام توليد نمي کند.
و مي دانيم که گناه ضربه زدن به اعتماد و اطمينان مردم و گناه بدبين کردن مردم و گناه سوزاندن دل مردم و گناه خوراک تبليغاتي براي دشمنان و بدخواهان کشور درست کردن بسي بيشتر از بسياري گناهان و جرايم ديگر است.
۵ - اگر از ابتدا جلوي زالوها گرفته شود هيچ گاه زالوها به اندازه اختاپوسي غول پيکر نمي توانند رشدي اين چنين سرطاني داشته باشند.
۶ - با اين حال مردم اميدوارند که اين عزم جزم دستگاه قضا براي ويران کردن اين خانه متعفن مفسده بزرگ مالي و سوزاندن ريشه هاي اين غده بدخيم سرطاني مستحکم بماند تا خيانت کاران و مفسدان اقتصادي به اشد مجازات قانوني، محکوم و مجازات شوند و اميد است که دستگاه هاي نظارتي درون سازماني و برون سازماني ظرفيت و توانمندي و نظارت خود را موثرتر و کارآمدتر در جهت پيش گيري و مقابله با تخلفات تقويت کنند.
همچنين مردم انتظار دارند که با سيستمي و دقيق کردن امور در عرصه هاي گوناگون زمينه بروز تخلفات هر روز کمتر شود. اميدواريم که دستگاه هاي نظارتي همتي کنند و نگذارند سرطان فساد تا به مرحله اي چنين بدخيم برسد و آن گاه به فکر چاره اي باشند که دير است و اميدواريم که دقت و سرعت و شدت مجازات قانوني افراد ريز و درشت و روي صحنه و پشت صحنه اين فساد بزرگ آن چنان باشد که ديگر نه تنها هيچ زالويي به اختاپوس تبديل نشود بلکه زالوها نيز نابود شوند.