پاسخ به:مقالات مطالعات برنامه درسی
4 : نوآوري هاي آموزشي پاييز 1386; 6(21):109-140. |
|
بررسي آموزش روش شناسي پژوهش در روان شناسي و علوم تربيتي در ايران |
|
لطف آبادي حسين,نوروزي وحيده,حسيني نرگس |
|
|
تدوين اين مقاله بر اساس مطالعات و يافته هاي يک پژوهش مصوب علمي است که به منظور «بررسي روش- شناسي پژوهش در روان شناسي و علوم تربيتي در ايران» اجرا شده است. هدف هاي اين پژوهش آن بوده است که ببينيم:
1- متون و منابعي که در کلاسهاي درسي دانشگاهي روش تحقيق در روان شناسي و علوم تربيتي مورد استفاده قرار مي گيرند اساسا بر کدام بنيادهاي نظري معرفت شناسي و روش شناسي استوارند؟
2- مقالاتي که در مجلات علمي - پژوهشي روان شناسي و علوم تربيتي ايران انتشار مي يابد از نظر معرفت- شناسي، روش شناسي، و هدف يا نوع طرح پژوهشي داراي چه وضعيتي هستند؟
3- سرفصلهايي که در درس روش تحقيق در مقاطع کارشناسي، کارشناسي ارشد و دکتراي روان شناسي و علوم تربيتي در دانشگاه هاي بزرگ کشور تدريس مي شود، تا چه اندازه با عنوان هاي مطرح شده در منابع مهم دانشگاهي درس روش تحقيق همخواني دارد؟
4- بنيادهاي نظري و معرفت شناختي در محتواي تدريس استادان در کلاس هاي درس روش تحقيق در سطوح کارشناسي و کارشناسي ارشد و دکتراي روان شناسي و علوم تربيتي در دانشگاه هاي بزرگ کشور چيست؟
5- دانشجويان مقاطع کارشناسي و کارشناسي ارشد و دکتراي روان شناسي و علوم تربيتي در کلاس هاي درس روش تحقيق دانشگاه هاي بزرگ کشور تا چه اندازه ماهيت پژوهش و بنيادهاي نظري و معرفت شناختي (فلسفه علم) در روش شناسي پژوهش را فرا مي گيرند؟
براي پاسخگويي به سوالات اول و دوم، شانزده منبع اصلي تدريس روش تحقيق در روان شناسي و علوم تربيتي و تمام مقالات روان شناسي که در آخرين شماره مجلات علمي- پژوهشي کشور چاپ شده است، مورد بررسي قرار گرفتند. همچنين به منظور پاسخ به سوالات سوم و چهارم و پنجم، 22 نفر استادان درس روش تحقيق در روان شناسي و علوم تربيتي که در مقاطع کارشناسي و کارشناسي ارشد و دکترا در هفت دانشگاه بزرگ کشور (دانشگاه تهران، دانشگاه علامه طباطبايي، دانشگاه شهيد بهشتي، دانشگاه تربيت معلم، دانشگاه آزاد تهران، دانشگاه شيراز، دانشگاه اصفهان) در دانشکده هاي روان شناسي و علوم تربيتي اين دانشگاه ها تدريس مي کنند، و نيز 119 نفر دانشجوياني که بيشترين نمره ها را در هفت دانشکده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه هاي مذکور در مقاطع کارشناسي و کارشناسي ارشد و دکترا داشته اند، مورد مصاحبه ساختار يافته قرار گرفتند.
اين پژوهش نشان داد که:
1- بنيادهاي معرفت شناختي و بنيادهاي روش شناسي منابع و متون درسي روش تحقيق که در دانشگاه ها تدريس مي شود از نوع فلسفه تحصلي و پساتحصلي و روش کمي گرايانه است.
2- مقالات روان شناسي و تربيتي که در مجلات علمي - پژوهشي روان شناسي و علوم تربيتي کشور چاپ مي شود بر بنياد فلسفه علم تحصلي و پساتحصلي و بر روش شناسي کمي گراي استوار است و عمدتا حاصل طرح هاي پژوهشي راهبردي است.
3- تعداد واحدهاي تدريس در سه مقطع کارشناسي و کارشناسي ارشد و دکتراي روان شناسي و علوم تربيتي بسيار اندک است و سرفصلهاي تدريس استادان در کلاسها بسيار کمتر از عنوان هايي است که در منابع علمي اصيل روش تحقيق وجود دارد.
4- بنيادهاي نظري معرفت شناسي تدريس استادان درس روش تحقيق نيز اساسا از نوع فلسفه کمي گراي تحصلي و پساتحصلي است و به پژوهش هاي کيفي چندان توجهي نمي شود.
5- دانشجويان درس روش تحقيق در سه مقطع کارشناسي و کارشناسي ارشد و دکتراي روان شناسي و علوم تربيتي با ماهيت پژوهش و بنيادهاي نظري فلسفه علم در پژوهش هاي رواني - تربيتي آشنا نمي شوند و آموزش قابل ذکري در اين مورد به آنان داده نمي شود.
|
|
كليد واژه: |
|
![](http://sid.ir/fa/image/PDF.gif) |
نسخه قابل چاپ
|
جمعه 29 اردیبهشت 1391 10:30 AM
تشکرات از این پست