0

آنچه هر مسلمانی باید در مورد قرآن بداند!!

 
jackmole
jackmole
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1389 
تعداد پست ها : 46
محل سکونت : خوزستان

آنچه هر مسلمانی باید در مورد قرآن بداند!!

 

قرآن کریم

 
تاريخچه و چگونگي نگارش و تدوين قرآن
قرآن، که معجزه جاويدان پيامبر اسلام است، کتاب شناخت و معرفت است.
کتاب انسان‏سازي و تربيت بشر است.
کتاب نور و روشنائي و حکمت است. کتاب انديشه و تفکر و تدبر و خداشناسي است.
قرآن، کتاب ايمان و عمل صالح و جهاد و عدالت اجتماعي است.
کتاب بشارت و انذار، وعد و وعيد است.
کتاب تاريخ سازنده است. کتاب سازنده تاريخ است.
کتاب حکومت و سياست و قانون است.
کتاب هميشگي و همه‏جائي و همه جانبه و جامع است.
کتاب هدايت و راهنمايي است... و سخن خداوند است و پيام آسماني او.
اين قرآن، بتدريج، در مدت 23 سال در شرايط گوناگون و طبق نياز، نازل شد و احکام و مقررات و عقايد و معارف اسلام، از طريق «وحي‏» به پيامبر رسيد و پيامبر هم آيات کتاب را به مردم ابلاغ کرد.
آيات قرآن که نازل مي‏گرديد، پيامبر آنها را بازگو مي‏کرد، تا هم خودش آنها را حفظ کند و هم نويسندگان وحي، آنها را ثبت کرده و بنويسند. نويسندگان آيات قرآن به نام «کتاب وحي‏» معروف بودند که بارزترين اين چهره‏ها، علي بن ابيطالب(ع) بود.
نويسندگان وحي، آيات نازل شده را، بر اساس امکانات آن دوران، روي پوسته درختان، برگ درخت، پارچه و حرير پوست‏حيوانات، استخوانهاي پهن، سنگ و سفال، و احيانا کاغذ، مي‏نوشتند.
اولين آياتي که نازل شد، آيات اول سوره «علق‏» بود که در آغاز بعثت انجام گرفت. از آن پس براي مدتي طولاني، نزول آيات قطع شد ولي مجددا شروع گرديد.
آنچه نازل مي‏شد در خانه پيامبر نگهداري مي‏شد تا بعدا بصورت يک مجموعه در آيد. حافظه قوي عرب‏ها، و نيز شوق فراوان مسلمين و همچنين مجذوب شدن افراد به زيبايي و فصاحت و بلاغت و گيرايي قرآن، باعث‏شده بود که آيات را زود حفظ کنند.
 
تقسيمات قرآن
قرآن 114 سوره دارد و بيش از 6 هزار آيه. و مجموع قرآن را هم به 30 جزء تقسيم کرده‏اند و هر جزء هم از چهار قسمت - بنام حزب - تشکيل شده است. و هر سوره هم از چند جمله و فراز - که بنام «آيه‏» ناميده مي‏شود - تشکيل يافته است.
سوره‏ها (غير از سوره نهم، توبه) با «بسم الله‏» شروع شده است.
طولاني‏ترين سوره‏ها «بقره‏» است، با 286 آيه، و کوتاهترين سوره‏ها «کوثر» است با سه آيه.
آيات، به تدريج که نازل مي‏شد. بدنبال هم نوشته مي‏شد و تا وقتي که «بسم الله‏» نمي‏آمد، نويسندگان وحي، آيات را در دنباله آيات قبل بعنوان ادامه همان سوره مي‏نوشتند. اين جريان عادي و طبيعي قضيه بود.
غالبا ترتيب آيه‏هاي يک سوره، بر حسب نزول بود. مگر در برخي از موارد، که شخص پيامبر(ص)، از طريق دريافت وحي، دستور مي‏داد که اين آيات، در فلان سوره، يا قبل و بعد از فلان آيه، نوشته شود، که اين ترتيب غير عادي بود. وگرنه آياتي که پشت‏سر هم - با فاصله زماني يا بي‏فاصله - نازل مي‏شد کتاب وحي، آنها را بدنبال هم ثبت مي‏کردند تا شروع آيات ديگر، با بسم الله الرحمن الرحيم، که مي‏فهميدند سوره جديدي است. اين را امام صادق(ع) فرموده است. (4) قرآني را که علي(ع) بعدا تنظيم کرد، بر اساس تاريخ نزول بود.
بسياري از علماء معتقدند که چون تا آخرين روزهاي حيات پيامبر، آيات به مناسبتهائي نازل مي‏شد، بنابراين، در حال وفات پيامبر، گرچه کل آيات قرآن، موجود و نوشته شده بود، ولي بصورت يک مجموعه مدون و بصورت يک صحيفه و ميان دو جلد، گردآوري نشده بود و اين کار بعد از آن حضرت انجام گرفت. خود پيامبر(ص) چنين مسئوليتي را به علي(ع) واگذار کرده بود.
در زمان عثمان، چون اختلاف در نحوه قرائت قرآن پيش آمده بود، هيئتي به سرپرستي «زيد بن ثابت‏» ماموريت‏يافتند که همه نسخه‏هاي رائج را جمع‏آوري کرده و بر اساس متواترترين و مشهورترين نوع قرائت، يک نسخه تدوين کنند. و چنين نيز شد. نسخه‏هاي ديگر را از بين بردند و براي وحدت قرائت، از روي آن نسخه، عينا چند نسخه برداشته شد که به هر يک از شهرهاي: مکه، بصره، کوفه، مصر، يمن، شام، بحرين و... فرستاده شد و يکي هم که نسخه اصلي و مادر بود (معروف به «ام‏») در خود مدينه نگهداري مي‏شد.
ترتيبي که در قرآن‏هاي موجود است، بر اساس تاريخ نزول آيات و سوره‏ها نيست. در کتاب مفصلتر، تحقيقات فراواني درباره تشخيص سير نزول آيه‏ها و سوره‏هاي قرآن برحسب زمان، انجام گرفته و حتي فهرست‏سوره‏ها بر اساس تاريخ نزول، ذکر شده است. ولي چون تفاوت‏هايي با هم دارند و در نتيجه تحقيقات، وحدت نظر نيست، از اين جهت از نقل هرست‏سوره‏ها بر آن اساس صرفنظر مي‏شود.
 
اسامي قرآن
از خود قرآن کريم، در آيات شريفه، با عناوين و اسامي گوناگوني ياد شده است. همچون: قرآن، فرقان، نور، کلام الله، ذکر، احسن الحديث، مثاني، تنزيل، بيان، بلاغ مبين، مجيد، کريم، کتاب، مبين و...
امام صادق(ع) فرموده است: قرآن، به کل اين کتاب آسماني گفته مي‏شود ولي فرقان، به آيات محکماتي که عمل کردن به آنها واجب است ،دقت در معني و مفهوم هر يک از اين اسامي، مطالب زيادي را براي ما روشن مي‏سازد.
 
اسامي سوره‏هاي قرآن
هر يک از 114 سوره قرآن، اسمي دارد. بعضي سوره‏ها هم چندين نام دارد. بعنوان مثال، سوره حمد، بيست و چند نام دارد.
نام بعضي از سوره‏ها به اسم اشخاص است. مانند سوره‏هاي: يونس، هود، يوسف، ابراهيم، محمد، مريم، لقمان، نوح و... نام بعضي از سوره‏ها هم از حروف مقطعه اول سوره گرفته شده، مثل سوره‏هاي: طه، يس، ص، ق و... و اکثر سوره‏هاي ديگر، به نام پديده‏هاي طبيعي، حيوانات، تيپ‏ها و گروههاي اجتماعي، حوادث تاريخي و... مي‏باشد.
نام سوره‏ها، يک چيز قطعي و اجتناب‏ناپذير نيست. اغلب به تناسب موضوع و مسئله‏اي است که در سوره مطرح شده يا از موضوعات گوناگون يک سوره، چشمگيرتر بوده‏است.
روي همين جهت است که بعضي از سوره‏ها چند اسم دارند. و به همين جهت هم بوده‏است که در برخي از نسخه‏هاي قرآن، براي سوره‏ها نامي نمي‏نوشتند، و يا اينکه مي‏گفتند: سوره‏اي که در آن بقره يا آل عمران يا مريم ذکر شده است، نه اينکه اسم اينها مشخصا همينها باشد. البته طبيعي است که با گذشت زمان آن مشخصه، بعنوان نام سوره، معروفيت پيدا کرده علم بشود.
در اين نوشته، سعي شده است توضيحي مختصر هم درباره نام سوره‏ها داده شود.
 
معناي «سوره‏»
کلمه سوره، از ريشه لغوي «سور» گرفته شده است. سورة به معني رفعت و منزلت است. باروي شهر را «سور» مي‏نامند.
«سوره بخشي از قرآن است، همانند شهري که حصار و ديواره‏اي، آنرا از قسمتهاي ديگر جدا مي‏کند.»
 
شناخت مکي و مدني
از جالب‏ترين مباحث‏شناخت قرآن، شناخت آيات و سوره‏هاي مکي و مدني است. و نيز شناخت آياتي که در مکه درباره اهل مدينه نازل شده و در مدينه، درباره اهل مکه. يا آياتي که در جحفه، بيت المقدس، طائف، حديبيه و... نازل شده، يا شناخت آيه‏هاي مدني در سوره‏هاي مکي، يا آيات مکي و سوره‏هاي مدني.
سوره‏ها و آيه‏هاي مکي، به آنهايي گفته مي‏شود که قبل از هجرت، نازل شده باشد و سوره‏هاي مدني به سوره‏هايي که بعد از هجرت، نازل شده، اگرچه در مکه باشد.
بعضي از علماء هم، ملاک مکي يا مدني بودن آيات و سوره‏ها را، نزول آنها در مکه يا مدينه (و اطراف هر يک) دانسته‏اند. نه قبل از هجرت و بعد از هجرت.
نزول اغلب سوره‏هاي کوتاه قرآن، دفعي و در يک نوبت و يکپارچه بوده است و همچنين بعضي از سوره‏هاي متوسط قرآن. حدود پنجاه و سه سوره از سوره‏هاي قرآن به اينصورت فرود آمده است.
ولي بيشتر سوره‏هاي بزرگ، در چند نوبت و به مناسبت‏هاي گوناگون نازل شده و بعدا مجموعه آنها بصورت يک سوره درآمده است، که گاهي فاصله زماني آيات نازله که در يک سوره آمده، به چند سال هم مي‏رسد. در بعضي موارد، در وسط آيات مدني، آيه‏هاي مکي گنجانده شده است.
در مورد ترتيب سوره‏ها به شکل کنوني در کل قرآن بسياري آن را به دستور پيامبر(ص) مي‏دانند، و برخي اين ترتيب را بر اساس نظر صحابه. همچنانکه گفته شد، در اعتبار مکي يا مدني بودن، بعضي‏ها «زمان‏» را ملاک قرار داده‏اند و بعضي‏ها «مکان‏» را.
در هر صورت، به يکي از دو راه مي‏توان مکي يا مدني بودن آيه و سوره را معلوم کرد:
1 - دليل نقلي: استفاده از احاديث ائمه(ع).
2 - دليل مضموني: دقت در محتوا و مضمون آيات و سوره‏ها.
گفته‏اند (7) : آيات و سوره‏هاي «مکي‏» معمولا اين ويژگي‏ها را دارد: (با توجه به مضمون آنها).
1 - دعوت به اصول عقائد، خدا، قيامت، بهشت، و جهنم و...
2 - دعوت به اخلاق متعالي (در قبال فساد اخلاق دوره جاهلي).
3 - کوتاه بودن آيات و سوره‏ها (با توجه به بعد ادبي و فصاحت و بلاغت بيشتري که در سوره‏هاي کوچک است).
4- کثرت سوگند، و سوره‏هائي که با سوگند شروع مي‏شود.
5- بحث و مجادله با مشرکين و ابطال نظريه آنان.
6 - کثرت (يا ايها الناس...) و ندرت و کم بودن (يا ايها الذين آمنوا...) در اول آيات.
7 - قصص انبياء و امت‏ها و گروههاي اجتماعي موافق و مخالف.
در مقابل، آيات مدني، معمولا اين خصوصيات را دارد:
1 - طولاني بودن آيات و سوره‏ها.
2 - جدال با اهل کتاب (يهود و نصاري) و دعوت آنان به توحيد اسلام.
3 - دعوت به جهاد و مسائل مربوطه.
4- بيان احکام و مقررات و قوانين اجتماعي مثل: نماز، روزه، زکات، خمس، حدود، قصاص، اهل ذمه، جزيه، احکام ارث و... قوانين ديگر.
مجددا يادآوري مي‏شود که اين ملاکها، صورت غالب و اکثريت را بيان مي‏کند نه يک حکم کلي و غير قابل استثناء را.
 
شأن نزول
شان نزول، يعني شناختن موقعيت و مناسبتي که در آن آيات، نازل شده است. اين شناخت، به ما کمک مي‏کند که آيات و معارف آنها را بهتر و دقيقتر درک کنيم، انگيزه و حکمت تشريع بعضي از احکام را بدانيم و آياتي که مفاهيمش کلي است، مصداقهاي جزئي و خاص آنها را هم بشناسيم.
داناترين قرآن‏شناس، به اين اسباب نزول، امام علي(ع) است که خود فرموده است: «هيچ آيه‏اي نازل نشده مگر اينکه مي‏دانم که درباره چه کسي، و کجا و کي و به چه مناسبتي نازل شده. خداي من، به من قلبي با ادراک و زباني گويا بخشيده است.»
و نيز فرموده است: «قرآن در سه بخش نازل شده است. يک سوم آن درباره ما و دشمنان ما است. يک سوم ديگر، سنت‏ها و مثلهاست. و يک سوم هم، فريضه‏ها و احکام و قوانين است.»
اين، يک تقسيم‏بندي کلي نسبت به محتواي قرآن کريم است.
 
تفسير قرآن
تفسير بمعناي روشن ساختن و پرده‏برداشتن از روي يک چيز است.
علم تفسير، يکي از علوم مهم اسلامي مربوط به قرآن است. علمي است که براي ما کشف نقاب و پرده از چهره الفاظ و آيات قرآن مي‏کند و ما را به فهم مفاهيم واقعي قرآن و مراد خداي تعالي نزديک مي‏سازد.
تفسير، يا در مورد الفاظ مشکل و غير مانوس است که موجب ابهام‏هائي در فهم معني آيه يا آياتي مي‏شود، يا اينکه مواردي بصورت مجمل و مختصر بيان شده که احتياج به توضيح و تفصيل و تشريح دارد.
بزرگترين مفسران قرآن، ائمه اهلبيت(ع) مي‏باشند که خانه‏زاد قرآن و پرورش يافته مکتب وحي‏اند و از سرچشمه، آب نوشيده‏اند و علمشان خدائي است.
در تفسير قرآن، شيوه‏هاي گوناگوني وجود دارد که يکي از آنها، تفسير متکي به احاديث ست‏يعني در فهم مراد از آيه، به رواياتي که از ائمه نقل شده، اعتماد مي‏شود. و شيوه ديگر، و تفسير قرآن به قرآن است‏يعني از کنار هم گذاشتن آيات مشابه و جمع‏بندي از آيات در زمينه خاصي، به روشن کردن معناي آيه مي‏پردازند و با استناد به برخي آيات کليدي در فهم معارف قرآن و شاخص قراردادن آنها مراد آيات ديگر را (حتي آيات متشابه را) بدست مي‏آورند. و اين دقيقتر و عميقتر از صرف کنار هم گذاشتن آيات، و نتيجه‏گيري از جمع‏بندي آنهاست، که مرحوم علامه طباطبايي در «الميزان‏» بر اين اساس تفسير کرده‏است و به عنوان نمونه، تفسير برهان و تفسير نور الثقلين، از تفسيرهاي حديثي است. و شيوه‏هاي ديگري هم در تفسير قرآن وجود دارد.
تفسير به راي
طبق روايات زيادي، از «تفسير به راي‏» نهي شده و به کسي که تفسير به راي کند وعده آتش دوزخ داده شده است.
تفسير به راي آن است که انسان، قرآن را بر اساس نظريات شخصي خود، آنگونه که مي‏پسندد، آنطور که دلش مي‏خواهد و مورد نظرش است تفسير و معني کند و قرآن را بر آراء شخصي خود تطبيق دهد و عقيده شخصي خود را به قرآن تحميل کند. يعني بجاي آنکه شاگرد قرآن باشد و به پيام قرآن گوش دل بسپارد و هرچه از قرآن برمي‏آيد آن را بپذيرد (چه در زمينه عقائد، چه احکام و غيره...) بخواهد که به زور معنائي را به قرآن نسبت دهد و مايل باشد که از قرآن اينگونه مطلب بدست آيد، به تعبير علامه طباطبايي، رسوبات ذهني و پيشداوري‏هاي خود را در فهم معني آيات، دخالت بدهد; و دنباله‏روي و پيروي از قرآن را رها کند... اين گونه برخورد با قرآن، شيوه قلب‏هاي بيمار و انديشه‏هاي ناسالم است و سر از التقاط درخواهد آورد و حرام و ممنوع است.
 
محکم و متشابه
در خود قرآن، در يک تقسيم بندي، آيات را به «محکمات‏» و «متشابهات‏» تقسيم مي‏کند و بيماردلان را دنباله روايات متشابه معرفي مي‏نمايد.
محکمات، آياتي هستند که از نظر لفظ و معني، محکم و استوار و بدون ابهام و شبهه هستند و مراد از آيه روشن است و آن را به معاني ديگر نمي‏توان حمل کرد. ولي متشابهات، آياتي هستند که يا از نظر لفظ، يا از نظر معني، ابهام‏ها و چند پهلوئي‏هائي دارند و قابل اين هستند که به معاني گوناگون، تاويل و تفسير شوند و براي فهم درست مقصود، بايد از جائي ديگر دليل و شاهد بياوريم. البته براي محکم و متشابه، معاني ديگري هم گفته‏اند که بيان آنها چندان ضرورتي ندارد.
ائمه و اهلبيت عصمت (ع)، طبق بعضي از احاديث، به مقصود واقعي آيات متشابه واقفند چرا که آنان مصداق اکمل «راسخين در علم‏» هستند.
ناسخ و منسوخ
گاهي در آيات قرآن، بيان حکم و قانوني شده است. سپس آيه‏اي نازل شده. حکم و دستور العمل سابق را لغو، باطل يا متوقف کرده و قانوني ديگر بيان مي‏کند و در واقع سرآمدن مدت عمل به حکم سابق را اعلام مي‏کند معناي نسخ همين است، يعني برداشتن يک حکم و عوض کردن يک تشريع. آيه‏اي را که حکمش عوض شده «منسوخ‏» مي‏گويند و آيه‏اي را که بعدا آمده «ناسخ‏» است. ممکن است در تنظيم قرآن به آيه ناسخي برخورد کنيم که در نوشتن، پيش از منسوخ آمده باشد.
پس مي‏بينيم که شناخت آيات ناسخ و منسوخ، علاوه بر کمکي که به فهم درست معاني آيات مي‏کند، ما را از اشتباه در تفسير و برداشت غلط و انحرافي از اين کتاب آسماني بازمي‏دارد. لذا دانستن آيات محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و عام و خاص، براي کسي که تفسير قرآن مي‏کند ضروري است.
در نسخ، اين تغيير حکم، طبق شرائط زماني و مقتضيات خاص مکلفين است که بر اساس مصلحتي معين، از طرف خداوند انجام مي‏گيرد.
مثال: فرضا آياتي به مؤمنين دستور مي‏دهد که در مقابل تعرض و آزار مشرکين عفو اغماض و گذشت کنند (آيات مخصوص به دوران مکه) و آياتي هم فرمان مقابله و مبارزه و جهاد در برابر مشرکين مي‏دهد (از آيات دوره مدينه) آيات نوع دوم، نسخ کننده حکم آيات اولي است.
 

 

برگرفته از کتاب "آشنایی با سوره ها" اثر جواد محدثی

 

 

 

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک..

 

چهارشنبه 7 مهر 1389  3:18 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها