پاسخ به:بانک مقالات زنان
3 : مطالعات زنان پاييز 1387; 6(2):47-61. |
|
بررسي ارتباط دوجنسيتي بودن و روان نژندگرايي با کيفيت زندگي در زنان نابارور و بارور |
|
ابوالقاسمي عباس,شيباني حسين,نريماني محمد,گنجي مسعود |
|
|
دوجنسيتي بودن و روان نژندگرايي، دو متغير تاثيرگذار بر کيفيت زندگي زنان اند. نتايج پژوهش ها نشان مي دهد که کيفيت زندگي زنان نابارور، در مقايسه با زنان بارور، پايين تر است و آنان مشکلات روان شناختي بيش تري را تجربه مي کنند. هدف اين پژوهش تعيين ارتباط دوجنسيتي بودن و روان نژندگرايي با کيفيت زندگي زنان نابارور و بارور شهر تهران است و نمونه پژوهش را 120 زن نابارور و بارور (هر گروه 60 نفر) تشکيل مي دهند، که از ميان زنان مراجعه کننده به دو بيمارستان شهر تهران انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها، از فرم کوتاه پرسش نامه شخصيت نئو، پرسش نامه نقش جنسيتي، و پرسش نامه کيفيت زندگي استفاده شد. ضريب هم بستگي پيرسون نشان داد که بين دوجنسيتي بودن و کيفيت زندگي نابارور و زنان بارور 0.43) در مقابل (0.30، رابطه مثبت، و ميان روان نژندگرايي و کيفيت زندگي زنان نابارور و بارور -0.55) در مقابل (-0.23 رابطه منفي وجود دارد. نتايج رگرسيون چند متغيري نشان داد که 57 درصد از واريانس کيفيت زندگي در زنان نابارور، به وسيله متغيرهاي دو جنسيتي بودن و روان نژندگرايي تبيين مي شود، در صورتي که اين مقدار در زنان بارور حدود 30 درصد است. نتايج اين پژوهش، که تا حدود زيادي با يافته هاي پژوهشي ديگر هم خواني دارد، بيان گر آن است که سطح بالاي دو جنسيتي بودن و سطح پايين روان نژندگرايي باعث افزايش سطح کيفيت زندگي زنان نابارور مي شود.
|
|
كليد واژه: باروري، ناباروري، دوجنسيتي بودن، روان نژندگرايي، کيفيت زندگي |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
جمعه 22 اردیبهشت 1391 7:31 PM
تشکرات از این پست