توسعه اقتصادی یکی از کلید واژه های اساسی و اصلی در حوزه اقتصاد بوده و هست و تمامی برنامه های کشور های جهان بر اساس آن تنظیم می شود.توسعه اقتصادی عموماً به دو شاخه پایدار و ناپایدار تقسیم می شود؛که هر یک از این تقسیم بندی ها نیز دارای ویژگی های منحصر به خود هستند.
در حوزه توسعه نیمه پایدار که در حال حاضر بیشتر کشور های اروپایی به آن رسیده اند،کمال برنامه در رسیدن به آسایش است که همانا تهیه ابزارهای مفید تر و بهتر برای زندگی است.
در حال حاضراین سری از ابزارهای زندگی در این جوامع به وجود آمده است اما نکته ای که منجر شده است که دول غربی به این نکته بسنده نکنند عدم رسیدن به آرامش است،آرامش در واقع جدایی انسان از مشغله های فکری و آسودگی خیال است و انسان در این حالت است که می تواند بیشترین لذت را از زندگی ببرد ، رسیدن به این مرحله در توسعه پایدار تعریف می شود و این جوامع سعی دارند در برنامه های 10 الی 25 ساله که گام های مدیریت آینده شناسی هستند متغیر توسعه پایدار را به دست آورند.
نخبگان و سیاست مداران جوامع غربی زمانی که می خواهند آینده را برای نسل فعلی ترسیم کنند به کم تر شدن کار و تفریح بیشتر اشاره می کنند و مدعی هستند که انسان در 20 سال آینده به بیش از سه روز کار کردن نیازی ندارد.
این تاکید به کاهش کار کردن و در ضمن آن اشاره به فراغت بیشتر بسیاری از تئورسین های اقتصادی را به فکر در خصوص سرمایه گذاری در حوزه تفریح کرده است و در واقع در صدد ایجاد صنعت گسترده سرگرمی هستند.چهار روز بی کاری و استراحت برای انسان راحت طلب قطعاً ایده آل خواهد بود و از این منظر سرگرم کردن افراد این جوامع نیز سود آور خواهد بود.
اگر شروع نگاه صنعتی به مقوله سرگرمی را سال 1930 قرار دهیم خواهیم دید که چقدر این صنعت به صورت فزاینده ای گسترش یافته است.
انواع بازی ها هیجانی،فیلم ها،برنامه ها مختلف هنری از قبیل فستیوال ها و جشن های مختلف را می توان در همین راستا قرار داد.
دهه 30 میلادی نگاه تولید انبوه به اوج خود رسیده و بلوغ اقتصادی غرب کامل گشته بود،نیاز جوامع انسانی برای فراغت و فرار از زندگی صنعتی بیش از بیش احساس می شد و به همین دلیل است که بعد از آن شومن ها،برنامه های جذاب تلوزیونی و... جای خود را در جوامع غربی پیدا می کند.
بر اساس همین تجربه تاریخی در غرب برخی از مسئولین و مدیران رسانه و عمده به اصطلاح روشنفکران حرکت بعدی اقتصاد را در زمینه صنعت سرگرمی دیدند و دستورات لازم را برای عقب نماندن در این مقوله را صادر کردند.اما در این گیر و دار این سوال پیش می آید که اساساً نگاه صنعتی به تفریح درست است یا خیر؟و آیا در جامعه ایران این نوع نگاه منطقی و واقع بینانه است؟
برای پاسخ درست این مطلب باید به چند نکته توجه داشت و آنها را مورد نقد و بررسی قرار داد تا بتوان به پاسخی منطقی و درست دست پیدا کنیم.
نگاه جامعه ایرانی و اسلامی به مقوله کار و تفریح از دریچه معنوی است و این جوامع در نگاه اجتماعی خود کار و تفریح را در یک مقوله قرار داده و تفاوتی بین آن قائل نیست.از این رو جوامع اسلامی حرکت خود را بر اساس نگاه بشر غربی هماهنگ نکرده است و اصولاً تفاوت دید این دو جوامع به کار دارای ناهمخوانی است و از این رو نگاه مادی گرایانه(ماترالیستی)بشر غربی با نگاه مذهبی و معنوی انسان مسلمان تفاوت دارد و دارای یک پاردوکس پر معنی است.
با توجه به اینکه بافت جمعیتی ایران مذهبی است و نگاه معنوی در این جامعه غالب است،رویکرد مدیران نیز باید بر این اساس باشد که در حال حاضر جدای از این امر است.
متاسفانه کارشناسان و نخبگان رسانه ای کشور با اشتباه پنداشتن موضوع اصلی و عدم شناخت درست از جامعه ایران دقیقاً متد های غرب را در رسانه های ملی پیاده سازی می کنند که این امر بازخوردی جز یک نوع ناهنجاری فکری و عملی نتیجه ای بیشتر ندارد.چرا که بین نگاه معنوی و مذهبی در ایران و تبلیغ تفکر متضاد آن در جامعه و عدم همسان سازی و همخوانی موضوعات دریافتی رهاوردی جز سردرگمی نمی تواند داشته باشد. در واقع انسان ایرانی با روحیه مذهبی خود دچار واماندگی می شود.
شایسته است که مدیران ارشد رسانه ای کشور با مراجعه جامعه شناسانه به بطن جامعه نوع نگاه عموم افراد را به مقوله کار و تفریح را دریابند ؛نباید فراموش کرد که در جامعه ایرانی و اسلامی چنانچه که اشاره شد کار و تفریح در یک خط تعریف می شود و در لسان بزرگان دینی نیز بزرگترین تفریح کار برشمرده شده است.
با توجه به این نگاه معنوی به کار و رزق حلال که از پایه های اصلی اقتصاد اسلامی است؛دیگر صنعت سرگرمی و استفاده از کارناوال ها،فستیوال ها و شوهای تبلیغاتی جواب نخواهد داد،لذا بدین منظور باید نخبگان رسانه ای به جای تئوریزه کردن نگاه غربی در جامعه ایرانی انعکاس دهنده ذائقه اسلامی و ایرانی در همه ابعاد حیات اجتماعی باشند و با یک حرکت درست و مدون به دنبال رسانه تخصصی جامعه اسلامی باشند نه اینکه داشته های فکری و فرهنگی کشور را در نگاه غربی به استحاله ببرند