0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 5 صفحه 205

تاريخ: 3/1/58

بيانات امام خمينى در جمع عشاير دشت مغان و كاركنان صنايع فولاد شيراز

تحول و پيروزى،به بركت قرآن و دست غيبى، در سايه امام زمان عج

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از همه آقايان و طوايف مختلف كه تشريف آوردند و از نزديك ملاقات با ما حاصل شده است تشكر مى‏كنم. از خداوند تعالى توفيق و سعادت همه شما و همه ملت ايران را خواستار هستم. شما مى‏دانيد كه اين پيروزى به دست آمده است لكن اين من نبودم كه پيروزى را به دست آورديد به واسطه من، اين خداى تبارك و تعالى در سايه امام زمان سلام‏الله عليه كه ما را پيروز كرد. اسلام، قرآن مجيد ما را پيروز كرد. ما همه اسلام را مى‏خواستيم و همه جمهورى اسلامى را. اين قدرت اسلامى بود و ايمان سرشار اقشار ملت بود كه ما را پيروز كرد. ما همان بوديم كه در چندين سال قبل بوديم، ايران، همان ايران و ملت ايران همان ملت، چه شد كه بعد از مدت كمى اين تحول حاصل شد؟ سابق همه چيز ما را مى‏بردند و ما نفس نمى‏كشيديم، سابق جوان‏هاى ما را در زندان زجر مى‏دادند و اعدام مى‏كردند و ما قدرت حركت نداشتيم، سابق چپاولگران همه چيز ما را چپاول مى‏كردند و ما نفس نمى‏كشيديم، چه شد كه اين ملت همچو متحول شد؟ جز عنايت خدا چه بود؟ جز اينكه خداى تبارك و تعالى توفيق داد به بركت اسلام، به بركت قرآن كريم كه شما متحول شديد از يك ملت ضعيف به يك ملت قوى، از يك اراده ضعيف به يك اراده قوى، از يك ايمان ضعيف به يك ايمان قوى، اين دست غيبى بود كه اين تحول را پيش آورد.

تكليف بر طرد اغواگران ظاهر الصلاح و تفرقه‏افكنان‏

اگر چنانچه ما قصورى بكنيم، در اين موقع كه حساس‏ترين موقع‏هايى است كه بر كشور ما مى‏گذرد تقصير كاريم، اگر چنانچه ما اغراض شخصيه را نظر بكنيم و به واسطه اغراض شخصيه در اين ميدان راه برويم تقصير كاريم. اگر ما گوش بدهيم به اين شياطين كه در بين اقشار ملت افتادند و مى‏خواهند تفرقه بيندازند، تبهكاريم. تمام، تمام ثروت‏هاى ما را ارباب‏هاى اينها بردند و حالا كه ما دست آنها را قطع كرديم، اينها به وحشت افتاده‏اند و مى‏خواهند باز همان مسائل را پيش بياورند. بيدار باشيد، هوشيار باشيد كه اينها رخنه نكنند در بين صفوف شما، با اسم‏هاى مختلف، با حرف‏هاى ظاهر الصلاح در بين شما نيايند، كارگران ما را اغوا نكنند، عشاير محترم ما را اغوا نكنند. اگر اينها در

صحيفه نور ج 5 صفحه 206

بين عشاير آمدند، آنها را رد بكنيد اگر در كارخانه‏ها آمدند، آنها را طرد بكنيد. اينها مى‏خواهند فساد بكنند، اينها عمال خارجى هستند، اينها عمال آمريكا هستند، اينها نگذاشتند، نمى‏خواستند بگذارند كه ايران جمهورى اسلامى بشود، اينها جلوى رفراندم را مى‏خواستند بگيرند، تحريم كردند رفراندم را، آتش زدند صندوق‏هاى ما را، نمى‏خواستند كه ملت به راى خودش، يك امر ملى را، يك امر اسلامى را انجام بدهد، اينها را طرد كنيد، اينها را از صفوف خودتان بيرون كنيد. اينها هر روز با بهانه‏هائى كشاورزى ما را ساقط مى‏خواهند بكنند، با بهانه‏هائى صنعت ما را، كارخانه‏هاى ما را مى‏خواهند تباه بكنند و به تباهى بكشند، فرهنگ ما را مى‏خواهند نگذارند رشد بكند، هر روز مدارس ما را تعطيل مى‏كنند. اينها اگر با ملت ايران، اگر با ملت ما، اگر با اسلام، اگر با شما مردم موافق هستند و نظر آنها اين است كه شما رشد پيدا بكنيد و به حقوق خودتان برسيد، چرا نمى‏گذارند آرامش پيدا بشود تا شما به حقوقتان برسيد؟ چرا مهلت به دولت نمى‏دهند كه براى همه عمل بكند و كار بكند تا همه به مطلب خودتان برسيد؟ چرا ما كه مى‏خواهيم منزل براى مردم درست كنيم، افتادند بين مردم و فساد مى‏كنند كه نگذارند اين كار بشود؟ اينها علامت اين است كه سوءنيت دارند. نمى‏خواهند اين مملكت آرامش پيدا كند، نمى‏خواهند اين مملكت رشد پيدا كند. مى‏خواهند به همين حال ضعف باقى باشد و مثل سابق بشود تا اينكه ذخائر ما را ببرند، تا اينكه فرهنگ ما را عقب نگه دارند، تا اينكه نگذارند انسان پيدا بشود در ايران. بيدار باشيد و دست اين يك طايفه مضل و ضال را كوتاه كنيد، نگذاريد در بين شما رخنه كنند، نگذاريد جوانان شما را اغواء كنند.

كوشش در جهت حفظ اين اراده الهى

انشاءالله اگر چنانچه توفيق پيدا بكنيم و حكومت اسلامى به آنطور كه مى‏خواهيم جريان پيدا بكند و اين اسم به مسمى برسد و اين ظاهر و باطنش هم ظاهر بشود، براى همه رفاه هست، براى همه سعادت است، براى همه رفاه و سعادت دنيا و آخرت است. كوشش كنيد كه وحدت كلمه خودتان را حفظ كنيد، كوشش كنيد كه اين امر توحيدى را، اين اراده الهى را حفظ كنيد كه با اين ايمان است كه شما مى توانيد به مقصد برسيد. خداوند همه شما را سعادتمند كند. خداوند دست شياطين را از مملكت ما قطع كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:51 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

   

صحيفه نور ج 5 صفحه 207

تاريخ: 4/1/58

پيام امام خمينى به مناسبت رفراندم جمهورى اسلامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

خدمت عموم ملت مبارز و شجاع ايران ايدهم الله تعالى‏

در اين موقع بسيار حساس كه سرنوشت كشور و اسلام عزيز تعيين مى‏گردد، هموطنان عزيز با شورى بيشتر از گذشته در رفراندم شركت نمايند. امروز اهمال در شركت در رفراندم و سردى و سستى در اين امر حياتى موجب هدر رفتن خون شهيدان و به تباهى كشيدن كشور و اسلام عزيز است. دوستان آگاه من! روز رفراندم موقع نتيجه از زحمات چندين ساله است.

آنچه لازم است تذكر دهم شركت زنان مبارز و شجاع سراسر ايران در رفراندم است. زنانى كه در كنار مردان بلكه جلوتر از آنان در پيروزى انقلاب اسلامى نقش اساسى داشته‏اند توجه داشته باشند كه با شركت فعالانه خود، پيروزى ملت ايران را هر چه بيشتر تضمين كنند. شركت در اين امر براى مرد و زن از وظايف ملى و اسلامى است.

شما همه آزادانه به هر چه مى‏خواهيد راى بدهيد من خود به جمهورى اسلامى راى مى‏دهم و تقاضاى برادرانه از شما دارم كه به من در اين امر اسلامى كمك كنيد. لازم است جوانان غيور از توطئه و خيانت در آراى مردم جلوگيرى كنند و از صندوق‏هاى آراء با امانت حفاظت كنند. از خداوند تعالى پيروزى اسلام و صيانت كشور اسلامى را خواستارم. والسلام عليكم

روح الله الموسوى الخمينى




پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:52 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

   

صحيفه نور ج 5 صفحه 209

تاريخ: 5/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروه تبليغات قم

قم، مركز نشر فرهنگ تشيع

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من خوشحالم كه بعد از سالهاى طولانى در ميان شما رفقا، جوانان هستم. من هميشه در فكر ايران و در فكر وطن خودم، قم، بودم و هستم و دعاگويم. شما مى‏دانيد كه قم مركز تشيع از زمان حضرت صادق سلام الله عليه، حدود آن زمان مركز تشيع بوده است و از قم تشيع به ساير جاها رفته است. علم هم از قم به جاهاى ديگر منتشر شده است و بحمدالله شجاعت و زحمت در راه اسلام و فداكارى هم از قم منتشر شد. قم مركز همه بركات است، خدا شماها قمى‏ها را براى ما حفظ كند و همه ايران را براى همه.

تبليغ و شركت فعالانه تمامى اقشار در امر رفراندم سرنوشت‏ساز

مى‏دانيد كه ما باز راه‏هاى طولانى داريم و در اين راه طولانى همه با هم بايد شركت داشته باشيم تا بتوانيم كار را انجام بدهيم و به انجام برسانيم. بايد در رفراندم تبليغ كنيد كه همه كس، همه قشرها، زن و مرد، از جوان شانزده ساله تا پيرمرد در اين رفراندم شركت كنند. زن‏ها شركت كنند. هيچ كس اهمال نكند. اين سرنوشت ما در اين رفراندم تحقق پيدا مى‏كند، يا اسلام انشاءالله و يا خداى نخواسته غير اسلام، يا جمهورى اسلام و يا خداى نخواسته طرح‏هاى ديگرى كه شياطين ممكن است اين طرح‏ها را داشته باشند. بايد مردم ايران عموما و شما جوان‏ها در قم پاسدارى كنيد از اين صندوق‏هائى كه گذاشته مى‏شود كه مبادا يك كسى تصرف بيجا كند، خيانت بكند. من از خداى تبارك و تعالى توفيق شماها را مى‏خواهم.

سوء استفاده‏هاى تبليغاتى طاغوت از دستگاه‏هاى سمعى و بصرى

شما بايد بدانيد كه اين دستگاه‏هائى كه الان اسم برديد و بعضى از شما يا شما مشغول آن هستيد، اينها دستگاه هاى آموزشى بايد بشود. در زمان طاغوت همه اين دستگاه‏ها، دستگاه‏هائى بود كه جوان‏هاى ما را خواب مى‏كرد، ملت ما را بيهوده روشى تبليغ مى‏كرد، همه را مى‏خواست از سرنوشت خودشان غافل كند، در صورتى كه سينما براى اين مقاصد شومى كه اينها در اين مدت

صحيفه نور ج 5 صفحه 210

طولانى طرح‏ريزى كردند نبوده. اينها چيزهائى است كه آموزشى است. راديو و تلويزيون يك دستگاه آموزشى است، سينما يك دستگاه آموزشى است، بايد دستگاه‏ها را به طور مسالمت، به طور صحيح، به طور سليم اداره كرد.

عمده‏ترين مساله، اصلاح و رشد معنويات مملكت است

من از خدا مى‏خواهم كه از اين به بعد ايران، يك ايران منزه باشد. يك ايرانى باشد كه همانطور كه انشاءالله مادياتش اصلاح مى‏شود، معنوياتش اصلاح بشود. عمده معنويات يك مملكت است. ما را از معنويات دور كرده‏اند، نگذاشتند رشد معنوى بكنيم و من از خدا مى‏خواهم كه معنويات ما را رشد بدهد، توجه ما را به خداى تبارك و تعالى.

رمز پيروزى نهضت، اتكال به الله و حفظ وحدت كلمه

پيروزى ما براى اين بود كه همه رو به خدا كردند و پيروزئى كه قدرت اسلام است حفظ كنيم و وحدت كلمه را. گمان نكنيد كه حالا تمام شد مطلب و دوباره برگرديد به حالات اوليه، خير، تمام نشده است و الان بايد وحدت را حفظ كنيد واين نهضت را با گرمى، اين نهضت را با تمام قوا حفظ كنيد. خداوند همه شما را سعادتمند كند، دنيا و آخرت همه شما را تعمير كند. سلام بر شما.


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:52 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

  

صحيفه نور ج 5 صفحه 213

تاريخ: 7/1/58

بيانات امام خمينى در ميان گروهى از اهالى تبريز

مردم آذربايجان هميشه در راس قيامها بوده‏اند

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

برادران تبريزى من! خوش آمديد، عزيزان من! به منزل خودتان آمديد. من نسبت به همه شما خدمتگزارم، من به همه شما محبت دارم، شما همه برادران من، فرزندان من هستيد. من از مجاهدات شما در اين نهضت تشكر مى‏كنم. من از گرفتارى‏هايى كه براى ملتمان و خصوصاً آذربايجان پيش آمده است متاسفم. من مى‏دانم كه در دوره سابق بر ملت ما، بر شما چه گذشت.

ملت ما بحمدالله قيام كرد و آذربايجان هميشه در راس قيام‏ها بود، پيشقدم بود در قيام‏ها و در اين نهضت هم بحمدالله آذربايجان پيشقدم بود. خداوند آذربايجان را براى ما حفظ كند. خداوند ملت ما را همه با هم پيوند بدهد.

وحدت كلمه و اتكال به خدا رمز پيروزى است

ما همه برادر هستيم و همه با هم بايد باشيم. رمز پيروزى ما همين وحدت كلمه و هم پيوستگى ما به هم بود. رمز پيروزى ما توجه به خداى تبارك و تعالى و پاسدارى اسلام بود. اين رمز را حفظ كنيد، اين وحدت را حفظ كنيد، اين همبستگى را حفظ كنيد، اين توجه به اسلام را حفظ كنيد. خداوند شما را پيروز كند بر همه امور.

همه با هم با اتكال به خدا و قطع مابقى ريشه‏هاى فساد،نهضت را تداوم بخشيد

ما الان باز پيروزى مطلق بر ايمان حاصل نشده است. ما نصف راه را رفتيم. الان مملكت ما باز آشوب است، آشفته است. مفسدين در اطراف مملكت شلوغكارى مى‏كنند. بايد به همت شما جوان‏ها، هر كدام در هر جا كه هستيد، مرزهاى اين مملكت را حفظ كنيد، دست خرابكارها را كوتاه كنيد. شما بوديد كه پيروزى را تا اينجا رسانديد و شما بايد باشيد كه پيروزى را به آخر برسانيد. دولت ما تنها نمى‏تواند اين كار را انجام بدهد، روحانيون ما تنها نمى‏توانند اين كار را انجام بدهند، بايد همه با هم باشند، دولت با ملت، ملت با دولت. الان دولت ديگر دولت اسلامى است دولت سابق نيست كه دولت

صحيفه نور ج 5 صفحه 214

طاغوتى بود. دولت اسلامى است. دولت از خود شماست و شما از خود دولت هستيد. ارتش از خود شماست و شما از خود ارتش هستيد. ارتش بايد پشتيبان شما باشد، شما بايد پشتيبان ارتش باشيد. همه بايد با هم اين نقيصه‏هايى كه الان در ايران هست پر كنيم. همه بايد با هم برادر باشيم. همه بايد با هم اين نهضتى كه تاكنون حاصل شده است به آخر برسانيم. اگر خداى نخواسته اين نهضت سستى پيدا بكند و ما برويم دنبال كار خودمان و بى‏تفاوت بشويم راجع به مقدرات مملكت خودمان، من خوف آن را دارم كه خداى نخواسته باز مسائل سابق برگردد يا خداى نخواسته آن خيانت و جنايت‏هابه مملكت ما برگردد. ما بايد همه با هم باشيم و همه با هم اين نهضت را به پيش ببريم، اينكه به واسطه وحدت كلمه ما و اتكال به خداى تبارك و تعالى اتكال به قرآن مجيد، ما اين نهضت را به آخر برسانيم، و اين ريشه‏هاى فاسدى كه در مملكت ما بقيه‏اش باقى مانده است تا يك حدودى، اينها را بكلى از بيخ و بن در آوريم، و مملكت در دست خود شما، براى خود شما، مقدرات مملكت به دست خود شما باشد، براى خود شما باشد.

حدود و ثغور خود را حفظ و مانع تبليغات سوءمفسدين شويد

من از خداى تبارك و تعالى پيروزى شما را خواستارم و من از شما خواهشمندم كه تشريف ببريد به محل خودتان و در آنجا حفظ كنيد حدود و ثغور خودتان را و حفظ كنيد همه جهات خودتان را و نگذاريد كه اشخاص مفسد در بين جامعه پيدا بشوند و تبليغات سوء بكنند.

ما اميدواريم كه امر كردستان هم با صلح و صفا آرام بگيرد، و همه ما با هم برادر باشيم. ما با كردستانى‏ها هم برادر هستيم، با آذربايجان هم برادر هستيم، با همه حدود و ثغور اينجا برادر هستيم و همه با هم مى‏خواهيم كه يك مملكت اسلامى با احكام اسلامى باشد كه به هيچ كس جور نشود، به هيچ كس ظلم نشود، حكومت نتواند تعدى بكند، ارتش نتواند تعدى بكند، همه با هم باشيم و همه با هم پيش برويم، خداى تبارك و تعالى شما جوان‏ها را براى ما حفظ كند، و شما برادرها را براى ما نگهدارى كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

 

بیانات امام خمینی در جمع پزشکان قم

صحيفه نور ج 5 صفحه 215

تلاش گسترده استعمار به منظور جداسازى مسلمين از يكديگر

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از بركات اين نهضت يكى اين است كه ما با اين چهره‏هائى كه ناآشنا گذاشتند ما را با آنها، انشاءالله آشنا بشويم و آشنا شديم.

دولت‏هاى تابع استعمار كوشيدند تا اينكه طبقات مختلف ايران را از هم جدا كنند، بلكه در يك دايره وسيعى مسلمين را از هم جدا كنند، دولت اسلامى را از هم جدا كنند و در هر ناحيه‏اى قشرهاى آنجا را از هم جدا كنند، روحانيون را از طبقات ديگر جدا كنند.

شما آقايان كه پزشك هستيد و اطبا هستيد، بهتر از ما مى‏دانيد كه اينها به سر ما چه آوردند. شما شاهد اين مصيبت‏ها بيشتر از ما بوديد و ما همه با هم شريكيم در اينكه در اين پنجاه و چند سال شاهد مصيبت‏هاى زياد بوديم و اگر جوان‏ها از اول اين سلسله را ياد ندارند لابد اين اواخر را مطلع هستند و ما كه از اول اطلاع داريم و شاهد قضايا بوديم و در قم بوديم و ديديم در اولى كه اينها آمدند روى كار و رضاخان آمد روى كار با اين مردم چه كرد، با همين ملت قم چه كرد، با بانوان ما چه كرد، با علماى ما چه كرد، با طلاب ما چه كرد. اينها فضايائى است كه اگر بخواهد كسى بنويسد بايد يك كتاب بنويسد.

من گاهى كه مباحثه داشتم در مدرسه فيضيه و چند نفرى بودند، يك روز ديدم كه يك نفر است پرسيدم گفت: قبل از آفتاب اينها بايد بروند در باغات براى اينكه مامورين مى‏آيند دنبالشان و آنها را مى‏گيرند قبل از آفتاب مى‏رفتند در باغات شهر و بعد آخرهاى شب بر مى‏گشتند به محل ما. خودمان اگر يك جلسه خصوصى مى‏خواستيم داشته باشيم به طور متفرق و از كوچه‏هاى پس كوچه‏هاى بايد برويم و چند نفر با هم مجتمع بشويم و در دل بكنيم. شما نمى‏دانيد كه با بانوان قم چه كردند اينها، يك رئيس نظميه بود كه نمى‏دانم حالا هست يا از بين رفته است كه اين آنطور با بانوان عمل مى‏كرد كه از قرارى كه گفتند يك روز دماغش خون آمده بود و نشسته بود خون دماغش داشت مى‏چكيد چشمش افتاد به يك زنى كه چادر دارد يا روسرى دارد اعتنا به خون نكرد و پريد به او. اينطور با چيزها عمل مى‏كردند و شما شاهديد كه در اين آخر اينها با اين ملت چه كردند، چه كشتارهائى در تمام شهرستان‏ها كردند، در خود قم چه مصيبت‏هائى به بار آوردند.

صحيفه نور ج 5 صفحه 216

مصيبت خود باختگى در مقابل بيگانگان

و يكى از مصيبت‏هاى بزرگى كه براى اين ملت بار آوردند اينكه ملت را نسبت به خودشان هم بدبين كردند. اين معنا كه ما اگر يك مريض پيدا بكنيم در تهران، الان هم مى‏گويند كه اينجا نمى‏شود، برويد به مثلا انگلستان، برويد به پاريس. اين يك مطلبى است كه از دست آنها براى ما پيدا شده است، يعنى ما خودمان را باختيم در مقابل آنها، شما گمان مى‏كنيد كه در آنجا اطباى آنها همچو هستند كه اگر كسى برود آنجا چه خواهد شد. همين مريض‏هائى كه در اينجا اگر يك دقتى بكنند معالجه مى‏شوند وقتى بروند آنجا معلوم نيست درست معالجه بشوند، اينطور نيست كه اطباى آنها يك معجزه‏اى مى‏كنند و اطباى ما اينطور نيستند.

اين يك مطلبى است كه براى تبليغاتى كه اينها كردند ما به خودمان هم حتى سوءظن پيدا كرديم، يعنى خودمان هم باختيم خودمان را، شما گمان نكنيد كه اينجا اطبايش، ايران اطبايش كمتر از اطباء آنجا باشد. الان بسيارى از اطبا كه در امريكا هستند ايرانى هستند گفتند شايد قريب پانصد تا يا بيشتر طبيب ايرانى هست كه اگر طبيب‏هاى ايرانى بيايند، اختلال پيدا مى‏كند در آمريكا. اينطور نيست كه اينهائى كه رفتند و تحصيل كردند و يا در همين جا تحصيل مى‏كنند اينها كمتر از آنها باشند، نخير اينها هم همانطور هستند، اينها هم مثل آنها يا بهتر از آنها هستند. ما در آنجا هم كه بوديم گاهى مثلا گرفتارى پيدا مى‏كرديم اطبا را مى‏ديديم و خيلى از آن‏ها چيزى كه فوق‏العاده باشد من كه نفهميدم و اشخاصى هم كه رفتند باز با همان حال مرض برگشتند، اينجا جوابشان دادند رفتند آنجا، آنجا هم همين حال بوده است. اين براى اين است كه اينها جديت كردند در اين سالهاى طولانى كه ما را تهى كنند از مغز خودمان، يعنى ما را همچو غربزده كنند كه چيزهائى هم كه پيش خودمان بهتر است به آن سوءظن پيدا كنيم و عقيده‏مان اين باشد كه نه اينطور خوب نيست، خوب است كه آنطور باشد. حال اينكه مساله اينطور نيست و همچو نيست كه آنها در اين مسائل عقلى يا در مسائل طبى خيلى جلو باشند، خوب، بله هستند اما نه اينطورى كه ما توهم مى‏كنيم.

پيوند و اتحاد اطبا و روحانيون از بركات نهضت اسلام

بنابراين يكى از بركاتى كه در اين نهضت هست اين است كه ماها را با هم مواجه كرده است. ما از هم دور بوديم و اين هم باز دست اجانب بود كه ماها را از هم دور كرده بود. با اينكه ما با شما همكاريم، ما طبيب روحانى هستيم، شما طبيب جسمانى، همه طبيب انسان هستيم، ما بايد با هم متصل باشيم مثل يك بدن كه روح دارد و جسم دارد، روحانيين و اطبا هم يك بدن هستند كه يكى آن جنبه است، يكى اين جنبه لكن مع الاسف ما تا حالا يك همچو اجتماعى را غير از اين آخرى در تهران هم ( البته اطباء مى‏آمدند) اين اجتماعات را ما قبلا نداشتيم، نه با شما نداشتيم با دانشگاهى‏ها هم نداشتيم، با قضات هم نداشتيم، با وكلا هم نداشتيم، يكى از بركات اين نهضت اين است كه ما مواجه حالا مى‏شويم با شماها و حرف‏هايمان رابا هم مى‏زنيم.

صحيفه نور ج 5 صفحه 217

ما مى‏خواهيم كه اين ايران ما تاكنون كه زير دست و پاى اجانب بوده و همه مخازن ما را بردند، همه حيثيات ما را بردند، نيروهاى ما را يا عقب راندند يا ما را نسبت به نيروهاى خودمان طورى كردند كه بدبين بشويم، ما مى‏خواهيم از حالا به بعد انشاءالله ورق برگردد و ما دست آنها را كوتاه كنيم و دست ظالم‏ها را كوتاه كنيم. بحمدالله دست اين ظالم كوتاه شد و البته همه مخازن ما را برد و دستش كوتاه شد و من اميدوارم كه بتوانيم از چنگش بيرون بياوريم. و عرض مى‏كنم كه منتها اين نكته الان بايد معلوم باشد كه ما تا آخر نرفتيم، باز ما نصف راه هستيم، همه ريشه‏هاى استعمار را ما بيرون نياورديم، استبداد الان رفته است از بين يعنى الان كسى نيست كه به ما زور بگويد، به شما زور بگويد، نه دولت اسلامى زورگو هست و نه ما ديگر سازمان امنيتى داريم كه از ترسش مثلا بعضى‏ها خوابشان نبرد و يا فرض كنيد كه شهربانى و اينها يا نظامى‏ها اينها هيچ كدام، الان همه در خدمت ملت هستند و در خدمت اسلام هستند. از اينها الحمدلله ديگر ممنون هستيم و نمى‏ترسيم ولكن استعمار باز ريشه‏هايش هست، يعنى توطئه‏هايش هست الان.

جمهورى اسلامى نويد دهنده آزادى و استقلال‏

الان در اين حالى كه ما مى‏خواهيم برويم رفراندم كنيم و انشاءالله بعد از دو روز ديگر رفراندم خواهد شد، در همين حال اينها توطئه دارند مى‏بينند كه يا نگذارند يا يك شلوغى بكنند يا يك دزدى بكنند يا يك كارى بكنند نگذارند اين كار انجام بشود. بايد همه ملتفت باشيد، توجه داشته باشيد كه اين كيد آنها را خنثى كنيد و جوان‏هاى شما و اشخاص ديگرى كه هستند در قم، در ساير بلاد بايد با هم مجتمع بشوند و قرار بر اين بگذارند كه از صندوق‏ها و اطراف صندوق‏ها حفاظت كنند اگر چنانچه اشخاص نابابى آمدند و خواستند شلوغ كند تودهنى به آنها بزنند نگذارند كه شلوغ بكنند تا انشاءالله رفراندم به طور صحيح انجام بگيرد و اگر رفراند م انشاءالله به طور صحيح انجام بگيرد، آنها عددى نيستند عدد با شماست با مسلمين است و همه جمهورى اسلامى را مى‏خواهند و من اميدوارم كه جمهورى اسلامى براى ما يك نويد آزادى و استقلال بياورد و ما انشاءالله از اين قيد و بندها خارج بشويم و انشاءالله ايران متحول به يك صورت ديگرى غير از آن صورتى كه تاكنون داشته است و غربزده بوده است تاكنون داشته است و تحت حمايت ديگران به قول خودشان بوده است، انشاءالله هم استقلال حقيقى پيدا بكنيم و هم آزادى انشاءالله حفظ كنيم و عمده اين است كه اين نهضت را نگه داريم.

اينكه ما را تا اينجا آورده است اين نهضت بوده است كه متكى به همه مردم و بالاتر اينكه اسلامى بوده است، متكى به ايمان بوده يعنى همه مردم با هم گفتند كه ما اسلام را مى‏خواهيم و ما رژيم كذا را نمى‏خواهيم. اين معنا را بايد حفظ كرد، اگر انشاءالله اين معنا را حفظ بكنيم تا آخر خواهيم پيروز شد و اگر خداى نخواسته سستى بشود سردى بشود در اين معنا، من خوف اين را دارم كه سردى و سسستى ماها يك وقت خداى نخواسته اوضاع برگردد و اگر خداى نخواسته برگردد، از آن

صحيفه نور ج 5 صفحه 218

برگشت‏هائى‏ست كه ديگر ما رفته‏ايم از بين، ولى من اميدوارم كه برنگردد و با همت همه آقايان و خدمتگزارى همه ما به ملت خودمان و به ملت اسلام انشاءالله ما پيروز باشيم و تا آخر پيروز باشيم، همه با هم جلو برويم، انشاءالله.

خداوند شما همه را حفظ كند و ما همه را آشنا به وظائف خودمان بكند و من از شما پزشك‏ها تشكر مى‏كنم كه در اين نهضتى كه شده و در اين زحمت‏هائى كه براى رفقاى خودتان پيدا شده و براى اهل شهرتان پيدا شده، زحمت كشيديد و رنج ديديد. معلوم است كه كسانى كه شاهد بودند به اينكه مثلاً زخمى‏ها چقدر بوده است، جوانها چقدر بوده است، چقدر اينها در زحمت بودند يا كشته‏ها چقدر بوده، اينها در رنج بيشترند از اينهائى كه مى‏شنوند اينطور بوده. شما شاهد بوديد و ما مى‏شنيديم اين مطالب را. خداوند به شما انشاءالله عزت و سلامت و قدرت عنايت كند. سلام بر شما.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته




پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:52 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 5 صفحه 222

تاريخ: 9/1/58

بيانات امام خمينى در جمع همافران بخش كامپيوترى نيروى زمينى

اهداف شيطانى رژيم طاغوتى ازطرح اختلاف ميان ملت و روحانيت‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

درود بر شما جوانان نيرومند. سلام بر شما سربازان اسلام. من از شما تشكر مى‏كنم كه در صف اسلام دين خودتان را به اسلام ادا كرديد و خواهيد كرد. چرا ما را از شما دور نگه داشتند؟ چرا در مدت پنجاه سال ما شما را نبايد ببينيم و شما ما را نبايد ببينيد؟ جز اين بود كه ما مى‏خواستيم شما را مستقل، آزاد و مملكت شما دست خودتان اداره بشود؟ كشور شما به دست خودتان اداره بشود؟ و آن‏ها نمى‏خواستند اين مسائل را و لهذا روحانيت را از شما جدا كردند و شما را از روحانيت. چرا اينها مى‏خواستند با اسلام شما آشنا نباشيد؟ چرا اينها مى‏خواستند با روحانيت روبرو نشويد؟ آنها اسلام را مخالف مصلحت خودشان مى‏دانستند. روحانيت را مخالف حرف‏هائى كه مى‏خواستند بزنند مى‏دانستند. آنها مى‏خواستند مخازن ما را ببرند، اسلام و روحانيت مخالف حرف‏هائى كه مى‏خواستند بزنند مى‏دانستند. آنها مى‏خواستند مخازن ما را ببرند، اسلام و روحانيت مخالف بود. آنها مى‏خواستند ارتش ما را تبع ارتش اجنبى قرار دهند، اسلام و روحانيت مخالف بود. روحانيت مخالف بود با اين رژيم طاغوتى. از اول كه اين رژيم پيدا شد، قيام‏هاى پى در پى روحانيت كه از اصفهان، از آذربايجان، از طاغوتى از ساير بلاد ايران، از خراسان، قيام‏هاى پى در پى نشان دهنده اين مطلب بود كه روحانيت با اين رژيم مخالف بود، چرا مخالف بود؟ براى اينكه اين رژيم، رژيم شيطانى بود و در نظر داشت مملكت ما را عقب نگه دارد. چرا مملكت ما را نگذاشتند جلو برود؟ چرا نيروهاى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا بشود؟ براى اينكه آنها از انسان مى‏ترسند. اجنبى‏ها نمى‏خواهند در اين بلاد انسان باشد، آنها مى‏دانند كه اگر يك انسان متعهد باشد نمى‏گذارد اينها آنطور كه مى‏خواهند عمل كنند نمى‏گذارند كه همه چيز ما را به باد بدهند. آنها نگذاشتند دانشگاه‏هاى ما شكوفائى پيدا كند، آنها حوزه‏هاى دينى ما را نگذاشتند به اعمال خودشان براى اسلام و براى مسلمين دنبال كنند.

راى من و هر مسلمان ديگرى جمهورى اسلامى است

شما جوانان كه تاكنون در اين نهضت شركت داشتيد، من به شما درود مى‏فرستم، لكن نيمه راه است، راه باز باقى مانده است. شما جوان‏ها، شما نيروهاى جوان بايد اين نيمه راه ديگر را هم با قدرت پيش ببريد. بايد با وحدت كلمه، با اسلام، با ايمان، از اين نهضت تا اينجا كه آمده‏ايد، از اينجا به

صحيفه نور ج 5 صفحه 223

بعد هم جلو برويد. بايد همه ريشه‏هاى استبداد و ريشه‏هاى استعمار را از اين مملكت بكنيد. بايد اين مملكت را پاكسازى كنيد. اين مملكت عقب مانده است، اين مملكت اقتصادش ورشكسته است، اين مملكت الان آشفته است، به نيروى شما جوان‏ها بايد اين مملكت اصلاح بشود. ما همه مسوول هستيم، ما همه بايد دنبال اين كار را بگيريم تا به آخر برسانيم.

الان از فردا شروع مى‏شود به رفراندم و همه‏پرسى، همه شما موظف هستيد كه برويد و راى بدهيد، آزاد هستيد در راى دادن لكن من رايم جمهورى اسلامى است و هر مسلمى هم رايش جمهورى اسلامى است و شما جوانان مسلم رايتان جمهورى اسلامى است و برويد راى خودتان را در صندوق‏ها بريزيد و من اميدوارم با اقامه جمهورى اسلامى همه مسائل ما علاج بشود. من اميدوارم خداى تبارك و تعالى به شما جوانان عزت وسلامت، سعادت عنايت فرمايد. من از خداى تبارك و تعالى استقلال كشور خودمان را و آزادى خودمان را مسئلت مى كنم. شما جوان‏ها كه در اين مدت زحمت كشيديد و از حالا به بعد هم وظيفه داريد، شما ذخيره ما هستيد و من خدمتگزار شما هستم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:52 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 5 صفحه 219

تاريخ: 9/1/58

بيانات امام خمينى در ميان اقشار مختلف مردم

توصيه به شركت فعالانه مردم در رفراندم سرنوشت ساز جمهورى اسلامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

در آستانه رفراندم لازم است تذكر دهم كه اين رفراندم سرنوشت ملت ما را تعيين مى‏كند. اين رفراندم يا شما را به آزادى و استقلال مى‏كشد و يا مثل سابق به اختناق و پيوستگى. اين رفراندم چيزى است كه همه ملت ما بايد در آن شركت كنند. من توصيه مى‏كنم به همه ملت كه در اين رفراندم كه سرنوشت ملت ما و كشور ما و مذهب ما را تعيين مى‏كند شركت كنيد، اهمال نكنيد، تنبلى نكنند، بعضى به كارهاى ديگر اشتغال پيدا نكنند، فردا از همان وقت كه اعلام شد براى رفراندم همه از خانه‏ها بيرون بياييد و همه بشتابيد براى راى دادن و سرنوشت خودتان را تعيين كردن.

راى من جمهورى - اسلام است - اسلامى است و من تقاضا دارم كه كمك كنيد به اسلام، كمك كنيد به كشور خودتان، كمك كنيد به ملت خودتان و به جمهورى اسلامى راى بدهيد. آزاديد لكن با آزادى سرنوشت خودتان را تعيين كنيد. همه قشرها بايد راى بدهند و شركت كنند و همه قشرها آزادند در راى دادن. تمام قشرها به حقوق خودشان خواهند رسيد. برادرهاى سنى ما مثل ما هستند، با ما هيچ فرقى ندارند در حقوق، حقوق همه آنها داده خواهد شد. شركت كنند آنها هم در آنچه سرنوشت آنها را تعيين مى‏كند، به حرف اشخاصى كه بين آنها مى‏خواهند تفرقه بيندازند، مى‏خواهند به اسم سنى و شيعه بودن بين ما برادرها را جدايى بيندازند و منافع ما را به جيب ديگران بكنند، به حرف اينها اعتنا نكنيد. فردا همه، شيعه و سنى و اقليتهاى مذهبى همه بيايند و راى بدهند و كشور خودشان را از اين گرفتارى و آشفتگى رهايى بخشند. همه اقشار ملت با ملت شريك هستند در حقوق و همه به آنها داده خواهد شد. اقليت‏هاى مذهبى در اسلام احترام دارند، حقوق دارند، حقوق آنها داده خواهد شد. در عمل به مذهب، به مذهب خودشان، در راى دادن براى وكلاى خودشان آزادند، همه اقشار آزاد هستند و اين معنا كه بين شماها پخش مى‏كنند كه روحانيون مى‏خواهند حق شما را نگذارند به شما برسد بدانيد كه اين خيانتى است كه اينها مى‏كنند به ملت ما. روحانيون در راس آنها هستند كه حقوق را، حقوق شماها را محترم مى‏شمارند. روحانيون تابع قرآن و اسلام هستند. قرآن و اسلام احترام براى شما قائل هست و شما را مثل برادر مى‏پذيرد. با ما همراهى كنيد، با ملت خودتان همراهى كنيد دست از كشتار برداريد، دست از تفرقه‏اندازى برداريد، با قواى انتظاميه همراهى كنيد،

صحيفه نور ج 5 صفحه 220

با قدرت‏هاى دولت همراهى كنيد. پشتيبان دولت خودتان باشيد. دولت، دولت اسلامى است. ارتش، ارتش اسلامى است. با ارتش خودتان رفاقت داشته باشيد. ارتش در خدمت شماست، دولت در خدمت شماست، ما در خدمت شما هستيم.

تبليغات تفرقه‏افكنانه عمال آمريكا به منظور سلطه مجدد اجانب بر ملت و كشور

من از خداوند تعالى مسئلت مى‏كنم كه شما ملت شريف را در هر قشرى كه هستيد سعادتمند كند و شما ملت شريف را در هر قشرى كه هستيد از زير بار اختناق و از زير بار اجانب آزاد كند. ما همه با هم بايد اين نهضت را حفظ كنيم.

اگر خداى نخواسته در راى دادن اهمال كنيد من خوف آن دارم كه باز مسائل سابق عود كنند. اگر به حرف تفرقه‏اندازها گوش كنيد من خوف آن را دارم كه دو مرتبه با فرم ديگر همان معانى كه سابق از آن فرار مى‏كرديد دوباره مبتلاى به آن بشويد.

برادرهاى ما! عزيزان ما! دست از تفرقه برداريد، به حرف اشخاصى كه انحراف دارند گوش ندهيد، اينها عمال امريكا هستند به صورت چپ گراييى، اينها مى‏خواهند همان مخازن ما را باز به امريكا بدهند، اينها مى‏خواهند همان مسائل سابق را با فرم ديگر پياده كنند. اگر اينها به ملت، براى ملت ارج قائل هستند، اگر اينها به ملت دلسوز هستند، براى ملت دلسوز هستند، ملت الان تمام بپا خواسته و مى‏خواهد راى بدهد، مى‏خواهد راى به جمهورى اسلام كه همه جهات را اصلاح مى‏كند بدهد، چرا اينها تفرقه مى‏اندازند؟ سابق مى‏گفتند كه اختناق است و با اختناق مخالفيم و براى ملت كار مى‏كنيم، اجنبى هست و با اجنبى مخالفيم و براى ملت كار مى‏كنيم. حالا نه اختناقى هست نه اجنبى هست، حالا شماها مواجه‏ايد با يك ملتى كه همه‏شان طالب يك مطلب هستند، شما هم با آنها همراهى كنيد. اگر چنانچه شما صلاح ملت را مى‏خواهيد، همراهى كنيد با ملت. اگر همراهى نكنيد، معلوم مى‏شود صلاح ملت را نمى‏خواهيد، معلوم مى‏شود مى‏خواهيد تفرقه بيندازيد و اجانب را بر ما مسلط كنيد.

خداوند انشاءالله با همه شما با سلامت و با رحمت رفتار فرمايد. فردا همه از خانه بيرون بيائيد و همه راى بدهيد به جمهورى اسلامى. من تقاضا دارم كه همه راى بدهيد به جمهورى اسلامى، البته آزاد هستيد هر چه خواستيد راى بدهيد و اين كه در اين ورقه‏هاى آرى و نه هست شما مى‏توانيد در نه هر فرمى را كه مى‏خواهيد در آن بگنجانيد، لازم نيست كه همان نه باشد، شما حق داريد، مى‏توانيد كه در آن ورقه بنويسيد جمهورى دموكراتيك، بنويسيد رژيم سلطنتى، هر چه خواستيد بنويسيد مختار هستيد لكن البته رفراندم به معنى آرى و نه است. انتخاب نيست رفراندم است، رفراندم آرى و نه است لكن شما مختاريد كه انتخاب كنيد و يكى از - آنچه - چيزهائى كه مى‏خواهيد بنويسيد. خداوند همه ملت ما را حفظ كند از شر اجانب و عقل بدهد به اقشارى كه دارند تفرقه مى‏اندازند بين مسلمين، در صورتى كه مسلمين همه با هم دوست، همه با هم رفيق و اسلام حق همه اقشار ملت را ملاحظه كرده است و شما براى شكرگزارى از اينكه از اين اختناق بيرون رفتيد و از اين

صحيفه نور ج 5 صفحه 221

سلطه طاغوتى خارج شده ايد بيائيد در خيابان‏ها و در بيرون از منازل و راى بدهيد. شما آزاديد كه به هر چه بخواهيد راى بدهيد لكن رفراندم معنايش آرى و نه است و لكن شما آزاد هستيد. به همين نكته هم توجه كنيد كه نه معنايش رژيم سلطنتى نيست، نه معنايش اين است كه جمهورى اسلامى را نمى‏خواهيد. بعد مى‏شود كه شما رژيم سلطنتى خواستيد و نه گفتيد مى‏شود كه جمهورى مطلق خواستيد و نه گفتيد و مى‏شود كه جمهورى دموكراتيك خواستيد و نه گفتيد.نه معنايش رژيم سلطنتى نيست كه از آن فرار كنيد.

عنايت اسلام نسبت به حقوق زنان بيشتر از مردان است

در هر صورت شما مختاريد كه آرى بگوييد يا نه بگوييد يا هر چه دلتان مى‏خواهد در ورقه بنويسيد كسى جلوى شما را نمى‏گيرد و اما اينكه پخش كردند در بين مردم به اينكه حقوق زن‏ها را اسلام نمى‏دهد و بعد از رفراندم چه خواهد شد، اين هم جزو همان‏هاست كه عمال اجانب دارند اين مسائل را طرح مى‏كنند و عمال اجانبند كه دارند به اشكال مختلفه بين ملت ما جدايى مى‏اندازند و نمى‏خواهند اين رفراندم تمام بشود، و شايد اميد اين را داشته باشند كه رژيم سلطنتى باز باقى باشد يا يك رژيم ديگرى پيش بياورند. در هر صورت همانطورى كه حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زنها، اسلام به زن‏ها بيشتر عنايت كرده است تا به مردها، اسلام زن‏ها را بيشتر حقوقشان را ملاحظه كرده است تا مردها. اين هم معنا كه بعد از اين چه خواهد شد، زن‏ها حق راى دادن دارند. از غرب بالاتر است اين مسائلى كه براى زن‏ها قائل هستيم حق راى دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. همه اينها هست تمام معاملاتشان به اختيار خودشان هست و آزاد هستند، اختيار شغل را آزاد هستند، البته در شرق براى مردها يك محدوديت‏هائى هست كه آن محدوديت‏ها به صلاح خود مردها هست و آن محدوديت‏ها، يعنى در آن جاهائى كه مفسده هست براى مرد، از قماربازى جلوگيرى مى‏كند اسلام، از شرابخوارى جلوگيرى مى‏كند اسلام، از هروئين جلوگيرى مى‏كند اسلام، براى اينكه مفسده دارند.

براى همه يك محدوديت‏هائى هست، محدوديت هايى شرعى و الهى، محدوديت‏هايى است كه به صلاح خود جامعه است، نه اين است كه براى جامعه يك چيزى مثلا نافع بوده است كه محدوديت برايش ايجاد كرده‏اند.

ما قول مى‏دهيم به شما كه در حكومت اسلامى همه، همه و همه آزاد، همه و همه به حقوق حقه خودشان خواهند رسيد و تمام اين مسائلى كه طرح مى‏كنند قبل از رفراندم و مشغول شده‏اند به فعاليت، اينها به نفع اجانب است و بيائيد و مملكت خودتان را نجات بدهيد. فردا همه با هم مى‏رويم پاى صندوق و من خودم پاى صندوق مى‏روم و راى خودم را مى‏دهم. همه شما با هم به پيش، انشاءالله براى درست كردن يك كشور آزاد، يك كشورى مستقل، كشورى كه براى خودمان باشد و خودمان در آن زحمت بكشيم و خودمان استفاده بكنيم.

والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:52 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 5 صفحه 224

تاريخ: 19/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از قواى نظامى جمهورى اسلامى ايران

دو خاصيت بارز مومنين عبارت است از رحمت در ميان خودشان و شدت در مقابل اجانب

بسم الله الرحمن الرحيم‏

چقدر موجب افتخار است كه جوان برومندى در مملكت ما، در خدمت اسلامند. چقدر من شاد هستم از اينكه ما با هم در يك مجلس مجتمع هستيم و يك محيط محبت است.

ديروز هم من با يك دسته از آقايان كه آمده بودند (از ارتشى‏ها) اين مطلب را گفتم و حالا هم بايد عرض كنم - يك فرق بين - يكى از فرق‏هاى بين دولت‏هاى غير اسلامى، دولت‏هاى طاغوتى و دولت اسلامى اين است و بايد هم اين باشد كه در دولت‏هاى اسلامى، محيط محيط محبت است، محيط برادرى است، نه ارتش با مردم جدا هست و نه مردم با ارتش، جدا نيستند و نه يك محيط رعب در كار هست.

خداى تبارك و تعالى براى مومنين كه در خدمت اسلام هستند دو خاصيت نقل مى‏فرمايد يكى اينكه بين خودشان محيط محبت است رحماءبينهم با هم دوست هستند، رحيم هستند، همه به ديگرى محبت دارند، در مقابل غير، اشداء، در مقابل كفار و در مقابل اجانب شديد هستند، محكم، بين خودشان دوست و رفيق هستند.

حركات و سكنات بزرگمرد عالم حضرت امير (ع) سرمشقى براى دولت اسلامى

شما ملاحظه كنيد، بزرگتر مرد عالم كه بعد از رسول الله حضرت امير (ع) در حالى كه مملكت چندين مقابل مملكت ايران بوده است، آنوقتى كه ايشان خلافت داشتند، از مصر و تمام عربستان و عراق و ايران و مقدارى از اروپا زير سلطه ايشان بوده است، وقتى كه ما ملاحظه مى‏كنيم رفتار يك همچو سردار بزرگ، يك همچو رئيس دولت با مردم خودش، با اشخاصى كه بين خودشان هستند، ملاحظه مى‏كنيم كه چه جور ايشان رفتار مى‏كرده است، زندگيش پائينتر مى‏خواسته باشد از همه افرادى كه در مملكتش زندگى مى‏كنند، مى‏فرمايد شايد در يمامه در سرحدات، يك كسى باشد كه گرسنه باشد. آنوقت ايشان به خودشان اينطور سختى مى دهند به طورى كه خانواده ايشان نگران بودند از اينطور زندگى كه ايشان مى‏كنند و ايشان، همين رئيس دولت، يك - چيز - غذاى زبرى كه داشته

صحيفه نور ج 5 صفحه 225

است، توى يك ظرفى مى‏كرده است، سر آن را مهر مى‏كرده است مبادا سر اين را باز بكنند و داخلش يك روغنى بكنند، يك چيزى بكنند، با مردم چه جورى بود؟

شب‏ها به طورى كه نقل شده است، دور مى‏گرديدند تنها و بر دوش مباركشان غذا حمل مى‏كردند دور خانه‏ها به اشخاصى كه يتيم بودند، فقير بودند - چه بودند - تقسيم مى‏كردند و اين معلوم نبود، الا بعد از اينكه فوت شدند - شهادتشان - شهيد شدند آنوقت معلوم شد - و در - طورى كه نقل كردند، در يكى از منازل كه رفتند، چند تا بچه كوچك در آن منزل بود، بعد از اينكه گريه مى‏كردند، بچه گرسنه بودند، بعد از اينكه رفتند و خودشان غذا دادند به آنها، بعد چه كردند، بعد حضرت شروع كرد براى آنها - يك - يك كارى كرد كه اينها را بخنداند، حتى مثل اينكه مثلا صداى شتر كرد، گفت من آمدم اينجا، اينها گريه مى‏كردند، دلم مى‏خواهد حالا كه مى‏روم، اينها خندان باشند. در زندگى روزمره‏اش با مردم همچو بود كه شنيده بود كه در يك لشگرى كه از معاويه ظاهراً آمده بود، در يك جائى، يك خلخالى را از پاى يك زن يهودى در قلمرو امارت ايشان و خلافت ايشان - يك خلخالى را از پاى يك زن يهودى بيرون آوردند، همچو ناراحت مى‏شود كه مى‏فرمايد كه اگر انسان (قريب به اين معنا) بميرد، اين كارش عيبى نيست، نبايد اشكال گيرى كنند. بين خودشان رحيم، دوست و رفيق به طورى كه هيچ رعبى در آن محيط نبوده است، اگر يك كسى وارد مى‏شد بر آن همچو نبود كه حشمتى داشته باشد بترسد، ترس توى كار نبوده است، عدل بوده است. در حكومت عدل، هر كسى بايد از خودش - بايد - بترسد اينكه نبايد تخلف كند والا از سرباز مملكت عدل، از ارتش مملكت عدل، از شهربانى مملكت عدل هيچ ترس نيست براى اينكه همه با محبت با مردم رفتار مى‏كنند.

همين حضرت امير سلام الله عليه كه رفتارش با داخله اينطور بود و مثل يك نفر عمله گاهى كار مى‏كرد، خودش همان وقتى كه بيعت كردند با آن، آن اسباب كارش را برداشت و رفت يك قناتى را داشت خودش مى‏كند، بعد هم كه آب داد، وقفش كرد. اين آدم كه وضعش اينطور بود، وقتى در مقابل دشمن مى‏ايستاد، فرياد كه مى‏كرد، دل‏ها را چه مى‏كرد، شمشير را كه مى‏كشيد - از اينور - وقتى (مى‏گويند كه ضربات على يكى بوده)، از اينور كه مى‏زد و نيم پاره مى‏شد، از اينور هم مى‏زد دو تا مى‏شدند، شدت داشتند در مقابل آنها.

اين حال سرباز اسلامى است كه بين خودشان محبت، محيط، محيط محبت، همين طور كه الان ما، اين محيطى كه الان ما نشستيم، يك محيط محبتى است ديگر، قبل از اين نه آقاى سرتيپ در يك همچون مجالس، اينطور اجتماع با ما گاهى در پاريس مى‏آمدند - اما - نه ايشان در يك همچون مجالس و نه شما در اين مجالس بوديد، نه شما با اينها مجتمع، همه را جورى كرده بودند كه همه را از هم جدا كرده بودند و بدبين كرده بودند، اگر يك نفر وارد بازار مى‏شد مردم مى‏ترسيدند، مردم را ترسانده بودند، چرا؟ اين چرا، در محيط اسلام، مملكت اسلامى، رعب نيست و در محيط طاغوت رعب است براى اينكه محيط اسلامى نه شخص اولش و نه سردارهايش، با مردم جورى نكردند كه از مردم بترسند، با مردم محبت كردند، مردم همه برادر او هستند، خدمتگزارش هستند، همان طورى كه

صحيفه نور ج 5 صفحه 226

اينها خدمت به مردم مى‏كنند، مردم همه خدمت به آنها مى‏كنند. در يك همچون محيطى كسى ترس ندارد، لازم نيست كه ايجاد رعب بكنند اما در محيط طاغوتى از باب اينكه با مردم بدرفتارى مى‏كردند، مال مردم را خوردند، اذيت كردند به مردم، از مردم مى‏ترسيدند، چطور بكنند كه از اين ترس نجات پيدا بكنند. و مبادا چه بكنند، ايجاد يك محيط رعب مى‏كنند، محيط را يك محيط وحشت آور درست مى‏كنند كه مبادا يك كسى...

خدمت به مردم مايه آرامش قلبى و راحتى وجدان دو گل وقتى آمده بود اينجا، ظاهرا دو گل بود كه با شاه با هم رفته بودند توى بازار، خوب، شاه خيلى جرات نمى‏كرد بيرون بيايد، اين بيرون آمده بود رفته بود توى جمعيت ولى خوب، نمى‏ترسيد از آنها مردم به او كارى نداشتند اما خود او مى‏ترسيد كه، چرا مى‏ترسيد؟ براى اينكه به مردم بد كرده، وقتى آدم به كسى بد بكند، از آنها مى‏ترسد بد بكنند به آن. اين يك مطلب كلى است، يك سرمشق كلى است براى همه ما كه بايد با اهلى، با رعيت مملكت با افراد مملكت رفتارمان رفتار برادرانه و رحمت آميز باشد رحماءبينهم اينها هم تبادل رحمت مى‏كنند، اين رحمت به او، رحمت به اين، اين محبت به او و او محبت به او و همين جمعيت اگر در مقابل ديگران بايستند، خصم بايستند محكم و شديد هستند اشداء على الكفار ، اين يك دستور كلى است كه اگر بخواهيد وقتى منزل مى‏رويد با حال آرام بى دغدغه شب به روز بياوريد، با مردم خوبى كنيد، وقتى با مردم خوبى كرديد، محبت كرديد، خدمتگزار مردم بوديد، وقتى كه برويد شب منزل آرامش براى قلبتان هست، وجدانتان ناراحت نيست.

اينهائى كه مردم را اذيت مى‏كنند وجدانشان ناراحت است، اينطور نيست كه بروند راحت، يك نفر را كشتند و راحت بروند، نخير ناراحتند منتها البته بعضى‏ها وقتى كم‏كم زياد شد، عادت مى‏كنند، اين ديگر يك درنده مى‏شود، اين ديگر آدم نيست. بخواهيد كه زندگى مرفه، مرفه بودن زندگى به اين نيست كه پارك چند طبقه آدم داشته باشد، چه بسا اشخاصى پارك‏هاى چند طبقه دارند لكن زندگيشان جهنم است. الان شما زندگى محمد رضا را چه جور مى‏بينيد؟ همه وسايل آسايش برايش هست لكن آسايش دارد؟ يك آن آسايش دارد؟ ندارد.

آسايش انسان به اين است كه روح انسان راحت باشد. روح انسان وقتى كه راحت شد اگر يك ناهار، هر جورى باشد، اين با آن مى‏سازد و اصلا ناراحتى را ادراك نمى‏كند. راحتى انسان به اين است كه انسان وضع روحيش را جورى بكند كه با اين وضع روحى آسايش برايش پيدا بشود و اين به اسلامى شدن است. اگر انسان اسلامى بشود، تربيت كند خودش را به تربيتهاى اسلامى، ارتش تربيت كند خودش رابه اينكه براى مردم خدمتگزار باشد، نه ايجاد رعب بكند، ايجاد رحمت بكند به طورى كه همين طور كه حالا ما همه با هم هيچ كدام از هم نمى‏ترسيم، نه من از ايشان نه ايشان از من، هيچ كدام از هم ترسى نداريم، اين محيط محبت است، اين محيط محبت را حفظ كنيد. ايران را يك محيط محبت كنيد، به دست شما پاسدارها، شما ارتش، آن ژاندارمرى، آن پاسبان، همه و همه، اگر همه

صحيفه نور ج 5 صفحه 227

با هم يك وضع اسلامى - انسانى پيدا بكند، محيط يك محيط محبت مى‏شود، همه به هم خدمتگزار مى‏شوند. در اين نهضت شايد آنوقتى كه مردم مشغول بودند به مخالفت، خوب، ديديد كه يك وضع انسانى پيدا شده، يك تحول پيدا شده بود، يك تحول پيدا شده كه سرباز وقتى كه مى‏آمد توى كوچه‏ها، مردم گل به او مى‏ريختند، آن گريه مى‏كرد و به آنها اظهار محبت مى‏كرد.

اين تحول روحى است كه خداى تبارك و تعالى اين تحول را مرحمت فرموده بود، اين تحول روحى را حفظش بكنيد، اين محبت را بين خودتان و اقشار ملت حفظ بكنيد ولى در مقابل مخالفين، در مقابل اعداء، در مقابل مفسدين شديد باشيد، محكم، مثل يك سدى در مقابل آنها،نرم در مقابل هموطن‏هاى خودتان، در مقابل برادرهاى خودتان، همين كه دستور اسلام است، قرآن اين را مى‏فرمايد و همانطور كه روساى اسلام اينطور بودند. خود رسول الله (ص) ايشان خودشان در جنگ‏ها، خودشان وارد ميدان نمى‏شدند كه آدم بكشند، وضع اينطور بوده است كه نبى رحمت بودند، حتى يك نفر را مى‏گويند كشته نشده است به دست ايشان لكن حضرت امير با آن وضعى كه در جنگ داشته است، از آنها نقل كرده‏اند كه ما در شدائد پناه مى‏برديم به ايشان، يك همچو - كه - آن سردار بزرگ كه در دنيا نظير ندارد. به حسب نقل - كرده‏اند - كه از ايشان مى‏شد، مى‏فرمايد كه - شدائد - وقتى جنگ شديد مى‏شد ما پناه مى‏برديم به رسول الله. يك همچو قوه‏اى بود است، قدرت الهى بوده. قدرت الهى بوده. اين يك دستور كلى است كه آن زمان، آنها كرده‏اند و به سعادت رسيدند و به سعادت رسانده‏اند.

رعايت نطم و استفاده از آزادى در حدود ضوابط

در اين زمان ما بخواهيم سعيد باشيم، بخواهيم به سعادت برسيم بايد عمل بكنيم همه با هم دوست و رفيق، سرباز با درجه دار، درجه دار با افسر، با ارشد، رفيق باشد لكن اطاعت بكنند، اطاعت مساله‏اى، رفاقت مساله‏اى ديگر، بالائى‏ها پائينى را به چشم رحمت نگاه كنند، پائينى‏ها به بالائى اطاعت بكنند. اگر بخواهند يك مملكتى محفوظ بماند بايد ارتش روى ديسپلينى كه دارد، محفوظ بماند، روى آن نظمى كه دارد روى نظم رفتار كند اگر بخواهد به هم بريزد حتى حالا من آزاد شده‏ام، نخير زير بار كسى نمى‏روم نه، اين خلاف آن آزادى است كه خدا مى‏خواهد. آزادى در حدود ضوابط است. من آزادم حالا، من آزادم سيلى بزنم به ايشان نه آزاد نيستى. من آزادم اطاعت از مثلا، از فرماندارم نكنم نه اين آزادى نيست. در حدود قواعد و قوانين آزادى هست يعنى شما ديگر از كسى الان اينجا كه نشسته‏ايد، ديگر نمى‏ترسيد، اگر قبل از اين بود، شما خوف اين را داشته‏ايد كه از اينجا پايتان...، جمع نمى‏توانستيد بشويد اينجا، حالا اگر هم آمديد، خوف اين را داشتيد كه از اينجا رفتيد بيرون، اين ساواكى‏ها، اين بيرون نباشند، شما را بگيرند و ببرند و بودند و گرفتند و مى‏بردند.اين به اين معنا الحمدلله ما الان آزاديم الان لكن معناى آزادى اين نيست كه من هر كارى دلم بخواهد، بكنم.

اين را باز هم گفته‏ام كه خداى تبارك و تعالى ما را به اين آزادى امتحان مى‏كند، به اين نعمتى كه

صحيفه نور ج 5 صفحه 228

به ما داده است كه از همه نعمت‏ها بالاتر است، الان ما را امتحان مى‏كند كه ببيند با اين آزادى، ما چه مى‏كنيم، با آزادى رفتار مى‏كنيم خداپسند؟ يا سوءاستفاده از آزادى مى‏كنيم؟ اگر سوءاستفاده از آزادى كرديم، از امتحان درست در نيامديم و اگر استفاده صحيح كرديم از آزادى، مرضى خداست و انشاءالله خداوند نعمتش را حفظ مى‏كند به ما.

برادرهاى من! برادرهاى من ! توجه داشته باشيد، اين نعمتى را كه خدا به شما داده حفظش كنيد. يك نعمتى به شما داده، آن نعمت آزادى، نعمت استقلال، اين نعمت را حفظش كنيد و آن به اين است كه همه با هم دوست و رفيق و همه با هم بين خودتان رحيم و بر ديگران شديد. آنهائى را كه مى‏خواهند چپاولتان كنند، مشت تو دهنشان مى‏زنيد، آنهائى كه با شما رفيقند، دست برادرى مى‏دهيد و صورت هم را مى‏بوسيد.

انشاءالله خداوند همه شما را تاييد كند (انشاءالله حضار) و همه شما در لشگر امام زمان (سلام الله عليه) صف باشيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:53 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 5 صفحه 229

تاريخ: 9/1/58

بيانات امام خمينى در ميان بعضى از افسران و مأمورين راهنمائى و پليس تهران

تشكر از پليس و قواى انتظامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از شما تشكر مى‏كنيم. انشاءالله خداوند شماها را حفظ كند. من از همه طبقات ملت تشكر مى‏كنم، من از قواى انتظامى تشكر مى‏كنم، از شما پليس‏هاى محترم كه الان در خدمت اسلام هستيد و در خدمت طاغوت نيستيد، تشكر مى‏كنم. خداوند شماها را حفظ كند.

ما همه بايد در خدمت اسلام باشيم، همه بايد در خدمت كشور باشيم. كشور ما را اينها عقب راندند و ما بايد جبران كنيم. شما پليس‏ها الان پليس امام زمان هستيد و بايد به وضع اسلامى عمل بكنيد. با مردم مثل سابق عمل نشود، الان مثل سابق نيست. الان كشور، كشور اسلامى است و آداب و رسوم، آداب و رسوم اسلامى بايد باشد. كشورى است كه بايد حكومت در خدمت مردم باشد، پليس در خدمت مردم باشد، تحميل بر مردم نباشد.

من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه همه ماها را به وظائف خودمان آشنا كند. شماها برادر من هستيد. من در خدمت ملت هستم و من اميدوارم كه در اين رفراندمى كه تا چند روز ديگر مى‏شود همه اقشار ملت راى بدهند و من اميدورام كه راى به جمهورى اسلام بدهند كه جمهورى اسلام سعادت اين دنيا و آن دنيا را براى ما تامين خواهد كرد.

خداوند شماها را حفظ كند. جوانان ملت را حفظ كند. شما پليس‏ها را كه الان ديگر پليس اسلام هستيد در پناه خودش حفظ كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏




پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:54 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

  

صحيفه نور ج 5 صفحه 235

تاريخ: 12/1/58

پيام راديو تلويزيونى امام پس از انجام رفراندم جمهورى اسلامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

خداوند تعالى وعده فرموده است كه مستضعفين ارض را به اميد خودش و توفيق خودش بر مستكبرين غلبه دهد و آنها را امام قرار دهد. وعده خداوند تعالى نزديك است. من اميدوارم كه ما شاهدين وعده باشيم و مستضعفين بر مستكبرين غلبه كنند، چنانچه تاكنون غلبه كردند. تاكنون اين راهى را كه پيموديم براى تبعيت از اسلام و احكام اسلام بوده است و اسلام را ما بايد به علام معرفى كنيم. اگر چنانچه آنطور كه اسلام است به عالم معرفى بشود، عالم توجه به اسلام پيدا كند. متاع مسلمين، متاع ذيقيمتى است لكن بايد عرضه بشود.

من از عموم ملت ايران تشكر مى‏كنم كه در اين رفراندم شركت كردند و راى قاطع خودشان را كه بايد گفت صد در صد پيروزى بوده است و راى داده شده است، به طور قاطع راى خودشان را دادند و به جمهورى اسلامى هم راى دادند، چنانچه قبلاً هم اين راى را داده بودند. ما احتياجى نمى‏ديديم در اين مساله رفراندم، لكن چون براى قطع بعضى حرف و بهانه‏ها بنابراين شد كه رفراندم بشود و بهانه گيرها فهميدند به اينكه مساله آنطور كه خيال مى‏كردند نيست و ملت با اسلام است، ملت با روحانيت اسلام است، ملت مى‏خواهد كه قرآن كريم در ايران عمل بشود و بحمدالله با شوق و شعف و شور و عشق همه اقشار ملت در سرتاسر ايران راى خودشان را به جمهورى اسلامى دادند و نه چيزهاى ديگر. جمهورى اسلام است كه مى‏تواند همه مقاصد ايرانى را انجام دهد. جمهورى اسلام است كه احكام مترقى او بر تمام احكامى كه در ساير قشرها و ساير مكتب‏هاست تقدم دارد.

ما مى‏بينيم كه مدعيان دموكراتيك و دموكراسى صحبت مى‏كنند، ادعا مى‏كنند لكن مكتب‏هاى آنها در شرق يك نحو است و در غرب يك نحو. در شرق با ديكتاتورى عظيم مردم آنجا مصادف هستند و در غرب هم همين طور. ما مى‏بينيم كه بعضى از اشخاص كه ادعا مى‏كنندكه ما حقوق بشر را ملاحظه مى‏كنيم و جمعيت‏هاى حقوق بشر در طول اين 50 سال كه دولت غاصب پهلوى و پسر پهلوى بر اين ملت غلبه كرد و بر اين ملت با غصب، تمام چيزهاى ملت را برد، در طول اين 50 سال جوانان ما در زندان‏ها بسر بردند و چه بسا جوانانى ما داشتيم كه در حبس پاى آنها را اره كردند و آنها را روى تاوه‏ها بو دادند و تا آن زمان آخر هم اينها در حبس و شكنجه بودند. دژخيمان شاه سابق آنها را از هستى ساقط كردند و اين مدعيان همراهى با حقوق بشر در اين طول مدت نديديم كه يك صحبتى

صحيفه نور ج 5 صفحه 236

بكنند، يك استنكارى بكنند. ما ديديم كه رئيس جمهور آمريكا با اين شاه سابق ظالم بدبخت همراهى مى‏كرد و پشتيبانى مى‏كرد. پشتيبانى از دژخيمى كه تمام هستى ما را به باد داد و نديديم كه مدعيان جامعه حقوق بشر استنكار كنند بر رئيس جمهور آمريكا، لكن حالا كه اين دژخيمان به دام ملت افتاده‏اند و ملت خواهد از آنها انتقام بكشد فرياد و ابشراى اينها بلند شده است. نمى‏توانم من جز اين بدانم كه اينها دست نشانده دژخيمان هستند. اينها دست نشانده ابرقدرت‏ها هستند، نه اينكه اينها براى حقوق بشر فعاليت مى‏كنند. من توقع اين را داشتم كه جامعه حقوق بشر اگر راست مى‏گويد و طرفدار حقوق بشر است به ما اعتراض كند كه اينها را چرا نگاه داشتيد. اين دژخيمان را بايد همان روز اول كشته باشيم، نه اينكه آنها را ما نگاه داشتيم و در زندان‏ها الان هستند و حبس‏هاى ما هم مثل حبس هاى سابق نيست. حبس‏هائى است كه در آنها اشخاص به هيچ وجه مورد اهانت حتى نيستند. اينها به ما اعتراض مى‏كنند كه چرا اينها را محاكمه كرديد، اصلاً معنى ندارد محاكمه مجرم، محاكمه مجرم يك امرى است كه مخالف با حقوق بشر است. حقوق بشر اقتضا مى‏كند كه ما آنها را همان روز اول كشته باشيم براى اينكه مجرمند و معلوم است كه اينها مجرم هستند. آن كه بايد براى او وكيل گرفت، آن كه بايد به ادعاى او گوش كرد او متهم است نه مجرم. اينها متهم نيستند بلكه مجرم هستند.اينها اشخاصى بودند كه در خيابان‏ها مردم را كشته‏اند، زجر دادند و همه ذخائر ما را از بين برده‏اند. آيا آنهائى كه در خيابان‏هاى شهرهاى مختلف ايران كشته شدند اينها بشر نبودند؟ اينها حقوق ندارند؟ آيا مدعيان طرفدارى از حقوق بشر نسبت به اينها كه كشته شدند چرا طرفدارى نمى‏كنند؟

چرا به ما اشكال مى‏كنند كه شما چرا دژخيمان را مى‏كشيد؟ ما در عين حال كه اينها را مجرم مى‏دانيم و بايد فقط هويت آنها ثابت بشود و بايد آنها را همين كه هويتشان ثابت شد كشت. نصيرى همين كه هويتش ثابت شد كه نصيرى است بايد كشت معذلك او را چند روز نگه داشتند محاكمه كردند و اقرارات او را ثابت كردند و او را كشتند. آيا جامعه حقوق بشر تصور نمى‏كند كه مجرم را بايد كشت براى حقوق بشر؟ براى اينكه حق خواهى كنيم از بشر؟ بشرهائى كه اينها كشتند، زجر دادند و از بين بردند. ما اينها را معذلك محاكمه مى‏كنيم و محاكمه كرديم و لكن اعتقاد ما اين است كه مجرم محاكمه ندارد و بايد كشت لكن من متاسفم از اينكه باز غربزدگى در ماها هست و ما ترس از اين داريم كه مبادا در روزنامه‏هاى غرب چيزى بنويسند و مثلاً مجلات غرب يك كلمه‏اى بنويسند. آنها التبه با عدل و انصاف مخالفند و آنها موافق حقوق بشر نيستند. آنها حقوق اشخاص ابرقدرت را حفظ مى‏كنند به اسم حقوق بشر. در هر صورت ما بحمدالله در اين رفراندم فاتح شديم و حرف‏هائى كه در مجلات خارج نوشته شد و چيزهائى كه گفته شد همه باطل از كار در آمد و بحمدالله ملت ما قريب به صددرصد راى به جمهورى اسلامى دادند و از اين به بعد بر عهده ملت است كه اين جمهورى اسلامى را پياده كند.

در جمهورى اسلامى بايد تمام مسائل كه در ايران هست متحول بشود. در جمهورى اسلامى بايد دانشگاه‏ها متحول بشود. دانشگاه‏هاى پيوسته، به دانشگاه‏هاى مستقل متبدل بشود. فرهنگ ما بايد

صحيفه نور ج 5 صفحه 237

متبدل بشود. فرهنگ استعمارى، فرهنگ استقلال بشود. دادگسترى ما بايد متحول بشود. دادگسترى غربى، به دادگسترى اسلامى متبدل بشود. اقتصاد ما بايد متحول بشود. اقتصاد وابسته، به اقتصاد مستقل متبدل بشود. تمام چيزهائى كه در حكومت طاغوت بود و به تبع اجانب در اين مملكت ضعيف، در اين مملكت زير دست پياده شده بود، با استقرار حكومت اسلامى و جمهورى اسلامى تمام اينها بايد زيرورو بشود و بايد مردمان خودشان را اصلاح بكنند و بايد اشخاصى كه ظالم هستند و به زيردستها ظلم كردند، بايد آنها ديگر ظلم نكنند. طبقات مختلف به طبقات پائين ظلم نكنند. بايد حق فقرا، حق مستمندان داده بشود. تمام اينها بايد در جمهورى اسلامى عمل بشود و ملت وظيفه دارد كه در جمهورى اسلامى پشتيبانى از دولت‏ها بكند كه به خدمت ملت هستند. اگر دولتى را ديد كه خلاف مى‏كند، ملت بايد به او تودهنى بزند. اگر چنانچه دستگاه جابرى را ديد كه مى‏خواهد به آنها ظلم كند، بايد از او شكايت كنند و دادگاه‏ها بايد دادخواهى بكنند و اگر نكردند، خود ملت بايد دادخواهى بكند، برود توى دهن آنها بزند. در جمهورى اسلامى ظلم نيست و در جمهورى اسلامى اينطور مسائلى كه زورگوئى باشد نيست. فقير و غنى، نمى‏تواند طبقه غنى بر طبقه فقير زور بگويد، نمى‏تواند استثمار بكند، نمى‏تواند آنها را با اجر كم وادار به عمل‏هاى زياد بكند. بايد مسائل اساسى حل بشود در اينجا و پياده بشود، بايد مستضعفين را حمايت بكنند. بايد مستضعفين تقويت بشوند، زير و رو بشوند. مستكبر بايد مستضعف بشود و مستضعف بايد مستكبر بشود، نه مستكبر به آن معنى بلكه همه بايد با هم برادروار در اين مملكت همه با هم باشند.

و من به همه اقشار ملت، به تمام عرض مى‏كنم كه در اسلام هيچ امتيازى بين اشخاص غنى و اشخاص غير غنى و اشخاص سفيد و سياه، اشخاص مختلف، سنى و شيعه، عرب و عجم و ترك و غير ترك به هيچ وجه امتيازى ندارند. قرآن كريم امتياز را به عدالت و به تقوا دانسته است، كسى كه تقوا دارد امتياز دارد، كسى كه روحيات خوب دارد امتياز دارد اما امتياز به ماديات نيست، امتياز به دارائى‏ها نيست. بايد اين امتيازات از بين برود و همه مردم مساوى هستند با هم و حقوق تمام اقشار به آنها داده مى‏شود. همه با هم مساوى هستند. اقليت‏هاى مذهبى حقوقشان رعايت مى‏شود. اسلام براى آنها احترام قائل است، براى همه اقشار احترام قائل است. كردها و ساير دستجاتى كه هستند و زبان مختلف دارند، اينها همه برادران ما هستند و ما با آنها هستيم و آنها با ما هستند و همه اهل يك ملت و اهل يك مذهب هستيم و من اميدوارم در جاهاى مختلفى كه در ايران بعضى عناصر مفسده جو رفتند و آنجا تبليغات سوء مى‏كنند و مردم بيچاره را وادار مى‏كنند به اينكه شلوغ كنند و برادر كشى بكنند، خود مردم بيدار بشوند و نگذارند اين خائنين اين قبيل كارها را انجام دهند. ما همه برادر هستيم. ما با اهل سنت برادر هستيم و ما نبايد آقائى كنيم، نبايد حقوق بعضى‏ها را ملاحظه نكنيم. ما در حقوق مساوى هستيم و قانون هم كه انشاءالله بعد به تصويب ملت مى‏خواهد برسد، در قانون هم همه اقشار حقوقشان ملاحظه شده است و اقليت هاى مذهبى، نسوان و ديگر اقشار همه حقوقشان ملاحظه شده است و هيچ فرقى مابين گروه و گروهى در اسلام نيست فقط به تقوا و به اتقاء به على الله تعالى‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 238

فرق است.

و ما اميدواريم كه خداوند تعالى به ما توفيق بدهد كه تا حالا كه رسانديم مطلب را به اينجا و جمهورى اسلامى را اعلام كرديم و من اعلام مى‏كنم جمهورى اسلامى را و اين روز را روز عيد مى‏دانم و اميدوارم كه هر سال روز دوازدهم فروردين، روز عيد ملت ما باشد كه رسيدند به قدرت ملى و خودشان سرنوشت خودشان را به دست خواهند گرفت. ما به همه ملت تبريك عرض مى‏كنيم و من امروز را بر ملت عزيز خودمان، به همه اقشار تبريك عرض مى‏كنم. مبارك باد بر شما اين عيد. مبارك باد بر شما اين جمهورى اسلامى. لكن همه مكلفيم كه احكام اسلام را مراعات كنيم. بايد بازار ما بازار اسلامى باشد. بازار ما از بى انصافى بايد شستشو بشود. بايد دولت و همه دولت‏هائى كه بعدها مى‏آيند همه روى موازين اسلامى باشد، وزارتخانه‏ها روى موازين اسلامى باشند، ادارات دولتى روى موازين اسلامى باشند. بايد مملكتى كه رنگ طاغوت دارد مبدل بشود به مملكتى كه رنگ الله دارد. بايد مملكت طاغوتى به مملكت الهى تبديل بشود.

ما باك نداريم كه در غرب به ما صحبتى بكنند و كسانى كه ادعا مى‏كنند كه ما حقوق بشر را مراعات مى‏كنيم به ما اشكال بكنند. ما بايد روى ميزان عدل رفتار كنيم. ما بعد به آنها خواهيم فهماند كه معنى دموكراسى چيست. دموكراسى غربى‏اش فاسد است، شرقى‏اش هم فاسد است، دموكراسى اسلامى صحيح است و ما بعدها اگر توفيق پيدا بكنيم به شرق و غرب اثبات مى‏كنيم كه اين دموكراسى كه ما داريم، اين دموكراسى است، نه آنكه شما داريد و طرفدار سرمايه دارهاى بزرگ هستيد و نه اينكه آنها دارند و طرفدارهاى ابرقدرت هستند و همه مردم را در اختناق عظيم گذاشتند.

در اسلام اختناق نيست. در اسلام آزادى است براى همه طبقات، براى زن، براى مرد، براى سفيد، براى سياه، براى همه. مردم از اين به بعد بايد از خودشان بترسند، نه از حكومت، از خودشان بترسند كه مبادا خلاف بكنند. حكومت عدل از خلاف‏ها جلوگيرى مى‏كند، جزا مى‏دهد. ما از خودمان بايد بترسيم كه خلاف نكنيم والا حكومت اسلام خلاف نخواهد كرد. ديگر قضيه سازمان امنيت در كار نيست، زجرهاى سازمان امنيت ديگر در كار نيست. ديگر نمى‏توانند پاسبان‏ها به ما زور بگويند و به ملت ما زور بگويند. ديگر دولت نمى‏تواند به ملت زور بگويد. دولت در حكومت اسلامى در خدمت ملت است، بايد خدمتگزار ملت باشد و ملت اگر چنانچه نخست وزير هم يك وقت ظلم كرد، به دادگاه‏ها شكايت مى‏كند و دادگاه‏ها او را به دادگاه مى‏برند و جرم او اگر ثابت شد به جزاى اعمالش مى‏رسد.

اين ديگر آنطور نيست كه در اسلام بين نخست وزير و بين غير نخست وزير فرق داشته باشد. خليفه مسلمين در صدر اسلام با اهل ذمه‏اى كه با هم يك مخالفتى داشتند، در محضر قاضى حاضر شد و قاضى حكم داد و سر به اطاعت گذاشت. اسلام اينطور است، اسلام طورى نيست كه براى طبقه‏اى يك بالائى قائل باشد ولى براى طبقه دانشمندان البته متقى، مرتبه بالاتر است براى اينكه مرتبه انسانيتشان بالاتر است. اسلام به انسانيت انسان ارج مى‏گذارد. انسانيت انسان به علم و تقواست، به‏

صحيفه نور ج 5 صفحه 239

دانشمندى و تقواست. كسى كه علم و تقوا دارد، اين به ديگران مقدم است و كسى كه هر چه هم دارائى داشته باشد ولى تقوا نداشته باشد، ابدا در اسلام ارجى ندارد. در هر صورت من از عموم ملت مى‏خواهم كه خودشان را متحول كنند، روحياتى كه در زمان طاغوت داشتند متحول كنند به روحيات اسلامى.

الان ما در ايران بسيارى از مستمندان داريم، بسيارى از اشخاص داريم كه در اين قضايا از هستى ساقط شدند، بايد اشخاصى كه دارا هستند به آنها كمك كنند و به مستمندان يك زندگى مرفه بدهند. دولت بايد به فكر اينها باشد. ملت بايد به فكر اينها باشد و بايد براى آنها مسكن بسازند، براى آنها زندگى صحيح بسازند، براى كارمندها زندگى صحيح بسازند. چند روز پيش يك دسته از كسانى كه داراى كارخانه بودند و روساى كارخانه‏ها بودند كه آمدند آنجا، من به آنها گفتم كه خود شما بايد كار را اصلاح كنيد، الان برويد خارج از اين منزل و خودتان يك جلسه‏اى بكنيد و با هم مشورت بكنيد و با هم سرمايه بگذاريد از براى اينكه كارمندان و كارگرهاى اين كارخانه را بر ايشان منزل درست كنيد، برايشان زندگى مرفه درست كنيد. اگر نكنيد ممكن است خداى نخواسته يك وقت اينها عصيان بكنند و اگر عصيان كردند، ديگر ما نمى‏توانيم جلوى آنها را بگيريم و من به كارمندان و كارگران و ساير طبقات مستضعف انشاءالله و عده مى‏دهم كه ايران براى شما كار درست مى‏كند، اسلام براى شما كار درست مى‏كند، اسلام زندگى شما را مرفه ميكند، اسلام براى شما منزل درست ميكند. اسلام آنقدرى كه در فكر مستمندان است در فكر ديگران نيست . و من از خداى تبارك و تعالى در اين روز عيد كه روز پيروزى ملت ماست توفيق همه مسلمين را خواستارم و من اميدوارم كه ديگر ممالك اسلامى با هم متحد بشوند و دست طاغوت‏ها را از ممالك خودشان قطع بكنند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏




پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:55 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 5 صفحه 240

تاريخ: 13/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروه فلسطينى و اسقف كاپوچى

وحدت كلمه و اتكال به خدا عامل غلبه ملت بر طاغوت‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از شما تشكر مى‏كنم كه براى تفقد از من و از ملت مستضعف ما به ايران آمديد تا از نزديك وضع نهضت ما را ببينيد. شما اگر در زمان سلطنت طاغوتى آمده بوديد وضع را طور ديگر مى‏ديديد، خيابان‏هاى ما را از كشته‏ها فرش مى‏ديديد، زندان‏هاى ما را از مستضعفين و از علما و از روشنفكران مملو مى‏ديديد، مطبوعات ما را در حال سانسور و اختناق مى‏ديديد، ملت ما را زير بار ظلم و جور مى‏ديديد. مامورين شاه در همه شوون مملكت ما دخالت مى‏كردند و مامور بودند از طرف اجانب و از طرف ابرقدرت‏ها خصوصا آمريكا كه با ملت ما آن كنند كه كردند. ملت ما را در حدود پنجاه و چند سال اين پدر و پسر به خاك و خون كشيدند. شما اگر در آنوقت آمده بوديد به ايران، ايران را يك قتلگاه عمومى مى‏ديديد و تمام ايران را يك زندان عمومى مى‏ديديد. الان آمده‏ايد كه ملت ما بحمدالله با بيدارى، اتكال به خداى تبارك و تعالى، وحدت كلمه بر طاغوت پيروز شد. بر طاغوتى كه تمام قدرت‏ها را داشت و تا دندان مسلح بود و از اجانب استظهار مى‏كرد و آنها پشتيبان او بودند و ملت ما هيچ نداشت جز قوه ايمان و اراده آهنين. با وحدت كلمه وقدرت ايمان ما برابر قدرت‏ها غلبه كرديم و آنها را به عقب رانديم. شما در وقتى آمديد كه ما بحمدالله جمهورى اسلامى را به راى عمومى رسانديم. شما در وقتى آمديد كه ملت ما به اكثريت قريب به اتفاق راى به جمهوريت اسلامى دادند و از آن پيرمردهاى هشتاد ساله، معلولين، اشخاصى كه در بيمارستان‏ها بودند، اشخاصى كه با چرخ مى‏آوردند آنها را پاى صندوق، همه و همه راى دادند بر جمهوريت اسلام، اين نبود جز اينكه ملت ما اسلام را براى خودش يك پايگاه آزادى و استقلال مى‏داند و لهذا باعشق و علاقه به آن راى بدهند. شما در وقتى وارد شديد به مملكت ما كه آثار آن ديكتاتورى‏ها مرتفع شده است، اگر در آنوقت آمده بوديد چيزهاى عجيب مى‏ديديد و الان كه آمده‏ايد در امان، بين برادرهاى خودتان آمده‏ايد و هيچ كس به شما تعرض نمى‏كند. در آن زمان امكان نداشت كه شما پيش من بيائيد يا اين برادرهاى ديگر پيش من بيايند،امكان نداشت كه يك اجتماعى ما داشته باشيم، امكان نداشت كه بتوانيم صداى خودمان را درآوريم، شكايت خودمان را به عالم برسانيم و لهذا ما در خارج از مملكت خودمان شكايت‏هاى خودمان را به

صحيفه نور ج 5 صفحه 241

عالم رسانديم. ما در پاريس در صورتى كه من ميل نداشتم در آنجا باشم لكن حوادث طورى شد كه در پاريس ما مسائل خودمان را به تمام عالم رسانديم و زير پاى اينها را سست كرديم. شما در وقتى آمديد كه ما بحمدالله به پيروزى رسيديم و اعلام كرديم جمهوريت اسلام را.

دستورات اسلام جامع كليه ابعاد مادى و معنوى بشريت

در جمهوريت اسلام تمام آزادى‏ها هست، اسلام براى نجات بشر آمده است. چنانچه مسيح، حضرت مسيح براى نجات بشر آمده بود و ساير انبيا براى نجات بشر آمده بودند. اسلام علاوه بر اينكه بشر را در روحيات غنى مى‏كند در ماديات غنى مى‏كند. اسلام دين سياست است قبل از اينكه دين معنويات باشد. اسلام همانطورى كه به معنويات نظر دارد و همانطورى كه به روحيات نظر دارد و تربيت دينى مى‏كند و تربيت نفسانى مى‏كند و تهذيب نفس مى‏كند، همانطور به ماديات نظر دارد و مردم را تربيت مى‏كند در عالم كه چطور از ماديات استفاده كنند و چه نظر داشته باشند در ماديات. اسلام ماديات را همچو تعديل مى‏كند كه به الهيات منجر مى‏شود. اسلام در ماديات به نظر الهيات نظر مى‏كند و در الهيات به نظر ماديات نظر مى‏كند. اسلام جامع ما بين همه جهات است و شما در روزى وارد شديد كه ما به حكومت خودمان رسيديم و همانطور ى كه اسلام معنويات را داشت و در صدر اسلام حكومت را هم داشت الان هم به خواست خداى تبارك و تعالى ما با معنوياتى كه اسلام دارد روبرو هستيم و مطيع هستيم و در ماديات و در حكومت هم يك حكومت اسلامى، يك حكومت عدل كه حكومت‏ها تابع مردم باشند و حكومت ها براى مردم باشند، نه مردم براى حكومت‏ها. حكومت اسلامى حكومتى است كه براى مردم خدمتگزار است. بايد خدمتگزار باشد. در اسلام ما بين اقشار ملت‏ها هيچ فرق نيست. در اسلام حقوق همه ملت‏ها مراعات شده است، حقوق مسيحيين مراعات شده است، حقوق يهود و زردشتيين مراعات شده است، تمام افراد عالم را بشر مى‏داند و حق بشرى براى آنها قائل است، تمام عالم را به نظر محبت نگاه مى‏كند، مى‏خواهد عالم مستضعفين نجات پيدا كنند، مى‏خواهد تمام عالم روحانى بشوند، تمام عالم به عالم قدس نزديك بشوند. اسلام براى نجات مردم بشر آمده است كه از اين علائق جسمانى آنها را رها كند و به روحيات برسد.

پيروزى ملل مستضعف و نجات قدس در سايه وحدت كلمه و اتكال به خدا

من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه تمام مستضعفين عالم را به حوايج خودشان برساند. من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه مستكبرن را بيدار كند. آنهايى كه ظلم مى‏كنند، آنها را بيدار كند و الا به دست ملت‏هاى مستضعف نابود كند. خداوند همه ما را توفيق عنايت كند و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه همانطورى كه ملت ما به وحدت كلمه، با وحدت كلمه، و با اتكال به خداى تبارك و تعالى پيروز شد و خودش را از بند اين خاندان و اشخاصى كه آنها را، اين خاندان را ترويج مى‏كردند و تاييد مى‏كردند نجات داد، برادران فلسطينى ما را هم خداوند تعالى نجات بدهد لكن عمده

صحيفه نور ج 5 صفحه 242

وحدت كلمه آنهاست و عمده اتكال به خداى تبارك و تعالى. رمز پيروزى ما با وحدت كلمه ملت و اتكال به خداى تبارك وتعالى و قوت ايمان بود. قوت ايمان در ملت ما طورى بود كه شهادت را سعادت مى‏دانستند و دنبال شهادت بودند و خوف از مرگ نداشتند ولهذا مشت‏هاى اينها بر تانك‏ها غلبه كرد. بايد ملت‏هاى ديگر، ملت فلسطين وحدت كلمه پيدا بكنند و اتكال به خداى تبارك وتعالى. اين رمز پيروزى در هر جا پيدا بشود، پيروز خواهند شد. بايد ملت عزيز فلسطين ما با وحدت كلمه و اتكال به خداى تبارك و تعالى، توجه به روحانيت، توجه به معنويت، توجه به خداى تبارك و تعالى كنند تا پيروز شوند. من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه ملت‏هاى مستضعف همه پيروز شوند.

ما اسرائيل غاصب را محكوم مى‏كنيم

من از سال‏هاى بسيار طولانى شايد بيست سال قبل نسبت به فلسطين و نسبت به اسرائيل و نظرهاى خودم را كراراً گفته‏ام و حالا هم مى‏گويم، ما اسرائيل را محكوم مى‏كنيم. اسرائيل غاصب و در محلى كه آمده است به طور غصب آمده است و قدس بايد نجات پيدا بكند و اسرائيل را براند. دول عربى بايد با هم اجتماع كنند و اسرائيل را از زمين‏هاى خودشان برانند و دست مستعمرين را كوتاه كنند. من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه به اين آمال ما برسيم و ما و شما در قدس هم را ملاقات كنيم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:55 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 5 صفحه 243

تاريخ: 15/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم

با عشق و علاقه در انتخاب وكلاى متدين، فاضل و امين بكوشيد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از خداوند تعالى توفيق شما آقايان را خواستارم. به همت شما زن و مرد، كوچك و بزرگ، جمهورى اسلامى برقرار شد و تقريبا اتفاق آراء بود از - بيست هزار - بيست ميليون راى، 150 هزار، صدو چهل و پنج هزار نفى بود، آن هم يك تقلباتى در صندوق‏ها شده بود، منجمله در قم يك زن تقلب كرده بود و قريب نيم ساعت قبل از شروع كردن، تقلب كرده بود، از كرمانشاه هم بعضى گفتند آمدند - كه تقلب شده است، والا آراء همه بايد با جمهورى اسلامى باشد اگر چنانچه ساير اقشار مملكت حتى منحرفين از اسلام هم بدانند كه اسلام چيست، بدانند كه برنامه اسلام چه هست همه - شان به اسلام روى مى‏آورند، مگر آنهائى كه دست نشانده امريكا يا ساير ابرقدرت‏ها هستند. اينهائى كه الان در ايران مشغول فتنه هستند اينهااز اسلام هيچ اطلاع ندارند و به حسب آنطورى كه من مى‏فهمم اينها مرتبط به آمريكا هستند ولو اينكه اسمشان برخلاف است و ملت ما بايد اينها را رد بكنند و اعتنائى به آنها نكنند و خودشان در همين سيل جمعيت ايران منحل خواهند شد. شما جوان‏ها و شما مرد وزن انشاءالله در انتخاباتى كه در پيش داريم براى مجلس موسسان كه قانون اساسى جمهورى اسلامى را آنها بايد تصويب كنند، همانطور كه رو آورديد با عشق و علاقه به جمهورى اسلامى و راى داديد بر جمهورى اسلامى، در آنجا هم بايد با عشق و علاقه در هر شهرى، در هر استانى، با عشق و علاقه تعيين كنيد اشخاص فاضل و اشخاص امين را، اشخاص متدين امين فاضل را براى اينكه بروند در مجلس موسسان و قانون اساسى جمهورى اسلامى را تصويب كنند. انشاءالله خداوند به شماها و همه ملت ما خير و عافيت عنايت كند و انشاءالله بتوانيم برنامه اسلام را پياده كنيم. الان لفظ امت، لفظ جمهورى اسلامى است، باز معنايش نيامده است. ما بايد راه‏هائى را طى كنيم تا متحواى جمهورى اسلامى در ايران پياده بشود. دعا كنيد انشاءالله موفق بشويم و اسلام را زنده كنيم و احكام اسلام را زنده كنيم. خداوند به همه شما توفيق و سعادت عنايت كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:55 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 5 صفحه 244

تاريخ: 16/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اقشار مختلف مردم

اين رفراندم يك رفراندم اسلامى بود نه سياسى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من بايد از شما آقايان، شما جوانان برومند تشكر كنم. شماها در اين ماجرايى كه در قم اينهمه خسارات وارد شده بود و در ايران هم، پايدارى كرديد و الحمدالله دشمن را عقب زديد. باجديت شما جوان‏ها رفراندم بحمدالله به طور آبرومند، به طور بى سابقه انجام شد. اين رفراندم در دنيا نظير نداشت يك مملكت 35 ميليونى، 20 ميليون پاى صندوق حاضر بشود، در هيچ مملكتى سابقه ندارد. در رفراندم‏هايى كه در اين مدت‏ها در ايران شده است مى‏گفتند 6 ميليون شركت كرده‏اند و ما همان وقت فرستاديم و تفتيش كردند كه اينها چه مى‏گويند گفتند 2 هزار نفر. رفراندم ديگرى هم بود كه آنها هم چيزى نبود. اين رفراندم يك رفراندم اسلامى بود، نه يك رفراندم سياسى. مردم براى اسلام خون مى‏دهند، نه براى سياست، براى سياست اسلامى. ملت ما به واسطه اتكاء به اسلام اين نهضت را پيش برد. ملت ما عاشق شهادت بود با عشق به شهادت پيش رفت اين نهضت، اگر چنانچه اين عشق و علاقه نبود هرگز ما در مقابل آنهمه قدرت پيروز نمى‏شديم. پيروزى ما دنبال اين بود كه همه اسلامى بوديد همه توجه به ديانت داشتيد، در رفراندم همه عشق داشتيد به اينكه در اين صندوق‏ها راى بيندازيد آنهايى كه موفق به راى انداختن نشدند بچه‏هايى كه كمتر از 16 سال داشتند و اين توفيق برايشان حاصل نشد نگران بودند و آنها هم مى‏خواستند راى بدهند. اين راى شما راى صد در صد بود بايد گفت راى صد در صد بود در 20 ميليون، صدوچهل هزار، صد و چهل و چند هزار مخالف يا ممتنع، اين توفيق صد در صد است و من از شما كه زحمت كشيديد و اين صندوق‏ها را حفظ كرديد و براى اسلام و براى كشور خودتان زحمت كشيديد من تشكر مى‏كنم. خداوند شما را توفيق عنايت كند. خداوند به شما سعادت بدهد.

اميد ما به همت والاى شما جوانان است

البته مرحله‏هاى ديگرى هم داريم كه اميد ما به شما جوانان است مرحله راى گيرى براى وكلاى مجلس موسسان، راى گيرى براى وكلاى مجلس شورا، اين دو مرحله را هم ما پيش داريم كه بعد برويم سراغ مرحله‏هاى ديگر ومن در همين دو مرحله هم باز همه اميدم به شما جوان هاست، جوانهاى ايران،

صحيفه نور ج 5 صفحه 245

جوانهاى همه كشور و من اميدوارم كه با همت والاى شما جوان‏ها در آن دو مرحله پيروز بشويم و وكلايى كه وارد مجلس موسسان مى‏كنيم وكلاى اسلامى باشند، وكلاى امين باشند، فضلاى ملت باشند و همين طور در مجلس شورا. بعد از اين مرحله مجلس موسسان است براى اينكه قانون اساسى را راى به آن بدهند و آنجا هم شما آقايان بايد البته مجلس خودتان است، كشور خودتان است، اسلام خودتان است در آنجا هم بايد زحمت بكشيد و موجبات تشكر ما را فراهم كنيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:55 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 5 صفحه 246

تاريخ: 16/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كاركنان بانك‏هاى سراسر كشور

اشاره به بى نظير بودن رفراندم جمهورى اسلامى از جهات كمى و كيفى‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من هم به دوستان خودم به آقايان تبريك عرض مى‏كنم كه بحمدالله با رفراندمى كه در ايران واقع شد كه نظير آن در تاريخ تاكنون نبوده است هم از حيث كميت كه در يك جمعيت 35 ميليونى، 20 ميليون موافق باشد، هم در كيفيت كه مردم با عشق و علاقه دنبال راى دادن باشند. اين در دنيا بى‏نظير بوده است و بعدها هم كم نظير. من به شما تبريك اين سعادت را، تبريك اين عيد بزرگ را، من عرض مى‏كنم.

تكيه بر اهميت تصويب قانون اساسى و انتخاب وكلاى فاضل

لكن اين نكته‏اى را كه بايد عرض كنم اين است كه ما باز كارمان دنباله دارد. ما بعد از اين مجلس موسسان داريم، بايد مجلس موسسان تاسيس بشود و در آنجا وكلاى ملت بروند و قانون اساسى جديد را تصويب كنند. اين يك امرى است كه همانطور كه راى به جمهوريت اسلام، همانطور كه آن اهميت داشت اين هم اهميت دارد، بايد شما آقايان و همه ملت اين نهضت را به همين طور كه تاكنون آمده است حفظ كنيد و اين شور و شعف را نگه داريد تا از اين مرحله‏ها بگذريد. همه ما در واقع وكلائى كه مى‏خواهيم بعدها انتخاب كنيم انتخاب افاضل، انتخاب امناء ملت، انتخاب كسانى كه نه چپگرا هستند و نه راستگرا، انتخاب اشخاصى كه به اسلام ارج مى‏گذارند، انتخاب اشخاصى كه هيچ نسبت به مصالح اسلام و مسلمين فروگذارى نمى‏كنند بايد ما يك همچو اشخاصى را انتخاب كنيم و به مجلس موسسان بفرستيم كه قانون اساسى اسلامى ما را آنها تصويب كنند و بعد از آن هم باز يك مرحله ديگرى است كه در اين دولت موقت بايد عمل بشود و آن اين است كه مجلس شوراى ملى بايد انشاءالله درست بشود، نه مثل مجلس‏هاى اين پنجاه و چند سال كه به ملت هيچ ارتباط نداشت، ملت هيچ اطلاع نداشت، وكلاى خودش را نمى‏شناخت و اينها وكيل يك نفر بودند و آن يا رئيس جمهور امريكا و يا سلطان وقت و يا سلطان وقت به تبع سفارتخانه‏ها چنانچه شاه سابق گفت اين معنا را كه ليست را از سفارتخانه‏ها مى‏آوردند و ما وكيل تعيين مى‏كرديم همانطورى كه آنها مى‏خواستند. انشاءالله ديگر اين مسائل نيست در كار، انشاءالله آن مسائل ديگر عود نمى‏كند. لكن با همت ملت و با

صحيفه نور ج 5 صفحه 247

همبستگى ملت شما ديديد كه اين همبستگى كه داشتيد و اين وحدت كلمه كه داشتند و همه‏تان با هم جمهورى اسلامى را مى‏خواستيد، بر قدرت‏هاى شيطانى غلبه كرديد و از اين به بعد هم اگر حفظ كنيد اين قدرت را، اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه را، خداوند باشماست. اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه و اتكال به خدا را، هم در مجلس موسسان پيروز خواهيد شد و هم در مجلس شورا پيروز خواهيد شد. نگذاريد كسانى كه بدخواه اين ملتند درباره مجلس موسسان يا درباره مجلس شورا دخالت كنند، نگذاريد اشخاصى در مجلس موسسان وارد بشوند كه خيرامت را نمى‏خواهند بلكه خير اشخاصى را مى‏خواهند كه ظالم هستند، نگذاريد در مجلس شورا اشخاصى بروند كه آنها با قدرت بزرگ پيوستگى دارند. بايد ملت با اختيار خود واراده خود، با امتيار خود و انتخاب خود اشخاص صالح را، اشخاص متقى را، اشخاصى را كه براى ايران كار مى‏خواهند بكنند، به نفع ايران كار مى‏كنند آنها را بايد تعيين بكنيد تا اين سه تا مرحله تمام بشود.

آبادانى مملكت و ساختن ايرانى اسلامى به همت جوانان

بعد از اين مرحله باز كارها داريم و آن ساختن ايران است، همه را بايد ساخت، همه اين قشرهائى كه الان موجود است باز در آن يك صورت طاغوتى هست، يك محتواى طاغوتى در آنها هست،الان بانك‏ها باز به همان صورت طاغوتى هست، ربا در بانك‏ها هست، فرض كنيد كه در ساير قشرها هم فرهنگ باز يا فرم غربى است يا فرم شرقى است، يكى از اين فرم هاست و باز باقى مانده است اين چيزهايى كه از سابق بوده است. البته پنجاه و چند سال آنها زحمت كشيدند بلكه بيشتر، سابق هم، سابق بر اين سلسله هم باز زحمت‏ها كشيده‏اند تا اينكه مردم را از آن راهى كه داشتند،از آن طريقه‏اى كه داشتند منحرف كردند، جوان هاى ما را منحرف كردند. الان نبايد زحمت بكشيم تا اين نيروى جوانى را باز متحول كنيم و به صورت يك انسان فاضل، يك انسان اسلامى، يك انسانى كه براى كشور خودش مفيد است بايد به اين متحول بشود و اين از همه قشرها متوقع است، يك قشر نمى‏تواند اين كارها را انجام بدهد. اين آشفتگى هايى كه الان در ملت ما هست، در مملكت ما هست و به ارث به ما رسيده است خرابه‏اى اين بايد آباد بشود لكن به همت همه، شما جوان‏ها با همت خودتان بايد اين راه را پيش ببريد و اين نهضت را حفظ كنيد. البته راجع به بانك‏ها بايد يك تحولى در آن پيدا بشود و انشاءالله با تدريج خواهد شد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:55 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

  

صحيفه نور ج 5 صفحه 261

تاريخ: 17/1/58

بيانات امام خمينى در ديدار با بانوان كرمانشاه و دزفول

از مجاهدات زن‏ها، مردها تشجيع شدند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

خانم‏ها كه از راه دور آمدند خوش آمدند. ما از خانم‏ها بسيار متشكر هستيم، از بانوان همه ايران. بانوان همه ايران جمهورى اسلامى حق دارند. آنها در اين نهضت سهيم هستند. بايد بگويم كه آنها در صف اول واقع هستند براى اينكه مردها هم از آنها شجاع شدند، از مجاهدات آنها تشجيع شدند. شماها به اسلام خدمت كرديد و بعد از اين هم انشاءالله خدمت مى‏كنيد. شماها مردان و زنان شير در ايران تربيت مى‏كنيد. دامن شما دامن عصمت و عفت و عظمت است. شماها موظف هستيد كه اولاد خودتان را خوب تربيت كنيد، اسلامى تربيت كنيد، انسانى تربيت كنيد، مجاهد تربيت كنيد. ما با مجاهده شما و همه طبقات اين نهضت را تا اينجا پيش برديم و جمهورى اسلامى را اعلام كرديم.

لزوم انتخاب افراد مؤمن و نافع اسلام براى مجلس مؤسسان

و از اين به بعد باز احتياج به شما داريم، احتياج براى مجلس مؤسسان كه راى بدهيد و اشخاصى كه اسلامى هستند، متعهد هستند، چپى و راستى نيستند، براى ايران مى‏خواهند زحمت بكشند، و بعد هم براى مجلس شورا كه در اين وقت همه آزادانه راى مى‏دهيد و مرد و زن، آزاد راى مى‏دهند. مثل زمان سابق نيست كه فقط كلمه آزاد مردان و آزاد زنان بود و همه در اختناق بسر مى‏بردند. اسلام شما را آزاد كرده است، اسلام مرد و زن را آزاد فرموده است و همه آزادند. راى بايد بدهيد، منتها اشخاصى را انتخاب كنيد كه براى اسلام، براى كشور منتج باشند، نافع باشند، خائن نباشند. خداوند شماها را انشاءالله عزت و سعادت هم در دنيا و هم در آخرت عنايت فرمايد. سلام و درود بر شما شير زنانى كه در صف اول مجاهده بوديد. خداوند شماها را حفظ كند.




پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:55 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 5 صفحه 262

تاريخ: 17/1/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم فلسطين، ليبى، عراق و مصر

اتكال مردم به خدا و عشق به شهادت، رمز پيروزى نهضت

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از اينكه آقايان از راه دور آمدند براى تفقد از ما و ملت ما تشكر مى‏كنم. ملت ما قبل از اينكه نهضتشان انسانى باشد اسلامى است و انسانى، همان انسانيتى كه اسلام براى او شان قائل است. ما به قدرت طبيعى بر اين مشاكل و بر اين مصيبت‏هائى كه وارد شده است فائق نيامده‏ايم براى اينكه قدرت ما به حسب طبيعت يك قدرت بسيار ناچيزى بود در مقابل قدرت‏هاى بسيار بزرگ، مثل قدرت امريكا و قدرت شاه سابق، با آن ابزارى كه اينها در دست داشتند. ما به اينها كه غلبه كرديم، ملت ما كه در اين نهضت پيروز شد اين فقط براى اتكال به خدا بود. در ملت ما يك تحولى حاصل شد كه آن تحويل سابقه نداشت آن تحول اين طور بود كه شهادت را براى خودشان فوز عظيم مى‏دانستند. جوان‏هاى ما الان هم پيش من مى‏آيند بعضى از آنها و مى‏گويند كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم، اين رمز پيروزى بود كه همانطورى كه در صدر اسلام مسلمين با اين رمز پيش بردند، ملت ما هم با اين رمز پيش برد و با اين رمز است كه ملت‏ها مى‏توانند پيش ببرند.

نجات قدس و ساير ممالك عربى در گروى تبعيت امت‏ها از قرآن و اسلام است

شماها منتظر اين نباشيد كه دولت‏هاى شما براى شما كار بكنند. من دولت‏هاى عربى را بيش از پانزده سال است كه نصيحت كردم كه با هم متحد بشوند و قدس را نجات بدهند و هيچ ابداً در آنها اثر نكرد براى اينكه در فكر اين مسائل نيستند. آنها اگر صحبتى هم از اين مسائل بكنند همان صحبت‏هايى است كه شاه سابق ما راجع به پيشرفت‏ها مى‏كرد و راجع به تمدن بزرگ مى‏كرد. اينها هيچ يكشان به فكر امت‏ها نيستند، امت‏ها خودشان بايد به فكر خودشان باشند. اگر ما بنا بود كه بنشينيم تا براى ما دولت‏ها كار بكنند، حالا باز همان عقب ماندگى را داشتيم و باز شاه سابق بر ما حكومت مى‏كرد. ما به قوت ايمان كه در شعب ما حاصل شد، با آن قوت ايمان با اين ابرقدرت‏ها مخالفت كرديم و بحمدالله پيروز شديم و دست آنها را كوتاه كرديم. شما اگر بخواهيد به مشكلات خودتان پيروز بشويد، اگر بخواهيد قدس را نجات بدهيد، اگر بخواهيد فلسطين را نجات بدهيد، اگر بخواهيد مصر را نجات بدهيد و ساير ممالك عربى را نجات بدهيد از دست اين عمال، از دست اجانب، ملت‏ها بايد قيام بكنند،

صحيفه نور ج 5 صفحه 263

بايد ملت‏ها اين كار را انجام بدهند، ننشينند كه دولت‏ها بر اين مسائل وارد بشوند، آنها روى مسائلى كه براى خودشان صرفه دارد عمل مى‏كنند. ملتها بايد قيام كنند و ملتها بايد رمز را بفهمند كه رمز پيروزى اين است كه شهادت را آرزو بكنند و به حيات، حيات مادى، دنيايى، حيوانى ارزش قائل نباشند. اين رمز است كه ملت‏ها را مى‏تواند پيش ببرد، اين رمزى است كه قرآن آورده است و ملتهاى عرب را در صورتى كه در كمال ضعف بودند بر دولت‏هاى بزرگ سلطه داد. قرآن انسان ساخت، يك انسان الهى ساخت كه با آن قدرت الهى پيشبرد كرد و كمتر از نيم قرن بر امپراطورى‏ها غلبه كرد. بايد اين رمز را پيدا كرد، بايد تابع قرآن شد، بايد انسان قرآنى ايجاد كرد. ملتها بايد صورت قرآن بشوند تا بتوانند پيش ببرند. اگر بخواهند خودشان با دسته بندى‏هاى سياسى، با اجتماعات عادى، با اجتماعات، جمعيت‏هاى صورى بخواهند پيش ببرند، تا آخر هم نخواهند برد. بايد همه مجتمع بشوند و يك انسان الهى بشوند، يك انسانى بشوند كه براى خدا جهاد بكنند. اگر همچو شد پيش خواهند برد و من توصيه مى‏كنم به همه اقشار انسانى و به همه اقشار مسلمين و به همه اقشار عرب كه اگر بخواهند اينها غلبه كنند بر مشكلاتشان بايد تربيت اسلامى بشوند، بايد روى نقشه اسلام حركت كنند، قرآن هادى آنها باشد، امام آنها باشد. اگر اينطور بشود غلبه خواهند كرد بر همه امور و اگر اينطور نباشد و بخواهند روى موازين عادى و روى موازين - عرض مى‏كنم كه - سياسى و اينها بخواهند پيش ببرند دولت‏ها هميشه مقدمند بر اينها و نخواهند هم پيش برد.

ايمان بود كه ايران را مقدم كرد و بر اين ابرقدرت‏ها غلبه داد

ما به خواست خدا، من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه ماها را بيدار كند و ما را به صورت صدر اول اسلام در آورد و ملت‏هاى ما را مثل ملت صدر اول اسلام كند كه خالص ايمان بود و خالص قدر ايمانى بود و قدرت اسلامى بود كه غلبه كردند يك جمعيت چند هزار نفرى بر يك امپراطورى كه بيشتر از تمام جمعيت اين مسلمين كه مى‏خواستند جنگ بروند، دو مقابل اين جمعيت آن‏ها پيش قدم‏هايشان بوند و در عقب آلاف و الوف زائد بر اين داشتند، اين پيش قدم‏هايشان دو مقابل تمام جمعيت اسلام بود و معذلك اينها غلبه بر آنها كردند و اين نبود جز اينكه ايمان بود كه غلبه پيدا مى‏كرد و در ايران هم اين معنا پيدا شد و اين معنا بود كه ايران را مقدم كرد و بر اين ابر قدرت‏ها غلبه داد. انشاءالله خداى تبارك و تعالى به ما توفيق بدهد و عنايت كند كه ما بتوانيم به وظايف دينيه خودمان، به وظايف انسانيه خودمان عمل بكنيم و من اخيراً هم از شماها تشكر مى‏كنم كه تشريف آورديد و به ما عنايت كرديد، انشاءالله كه موفق باشيد. البته مسلمين همه بايد با هم باشند. مسلمين همه بايد يد واحده باشند، مرتب به وظيفه اسلامى و انسانيشان عمل كنند. خدا همه را توفيق بدهد. انشاءالله موفق باشند. انشاءالله مؤيد باشند،انشاءالله.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  1:55 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها