0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 15 صفحه 259

تاريخ: 22/9/60

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت امنا و رؤساى دانشكده‏هاى مختلف دانشگاه ملى و مسؤولان بيمارستان‏هاى وابسته به اين دانشگاه

دانشگاه بايد بوسيله افراد متعهد اداره شود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شما آقايان مى‏دانيد كه دانشگاه يك كشورى اگر اصلاح شود، آن كشور اصلاح مى‏شود براى اينكه كسانى كه در راس امور اجرائى و قانونگذارى يا قضاوت واقع مى‏شوند، اين دانشگاهيان و روحانيون مى‏باشند. بنابراين با اصلاح اين دانشگاه، امور كشور اصلاح مى‏شود و با انحراف دانشگاه كشور منحرف مى‏شود. حتى اگر يك استاد هم منحرف باشد، ممكن است اثرش براى يك كشور چشمگير باشد و جمعى از جوانان را منحرف كند و در دراز مدت يك غائله‏اى بزرگ درست شود. شما توجه داشته باشيد كسانى كه مى‏خواهند همه چيز ما را از بين ببرند در همه جا فعاليت مى‏كنند خصوصاً در دانشگاه براى اينكه اگر دانشگاه در خدمت غرب باشد، كشور در خدمت غرب است. بنابراين دانشگاه بايد بوسيله افراد متعهد اداره شود و بكلى متحول شود. اينكه شما مى‏گوئيد از دانشگاه به جبهه جنگ مى‏روند و شهيد مى‏دهند، يك امر تازه‏اى است و اين همان تحولى است كه در اين نهضت پيدا شده است. اين يك تحول الهى است كه استاد دانشگاه با كمال گشاده روئى به جبهه مى‏رود و شهيد و مجروح مى‏شود.

امروز در كشور ما هيچ قدرتى نمى‏تواند دخالت كند و دخالت هم ندارد. ما امروز ديگر در كشورمان هيچ مستشارى نداريم، نه در ارتش و نه در دانشگاه و نه در جاى ديگر كه بخواهد كارى بر خلاف انجام دهد. و ما بايد خودمان كشورمان را نگه داريم. دانشگاه بايد خود را مجهز كند براى اينكه جوانان را بسازد. آتيه اين كشور را شما بايد از همين الان پى ريزى كنيد. ما نبايد فقط به فكر خودمان و زمان حال باشيم، بايد به فكر آينده كشور باشيم تا آينده اسلام و كشور محفوظ بماند. امروز حتى افراد دور افتاده كشور كه در بيابانها زندگى مى‏كنند هم، اين مطلب را احساس كرده‏اند كه آمريكا دشمن آنهاست و بايد اين دشمن نباشد. همين ديروز به من گفتند رعيتى كه در دورترين مناطق كشور است كه شايد در آنجا هيچ فرهنگى هم نباشد مى‏گويد ما زراعت مى‏كنيم براى اينكه از قيد و بند اسارت آمريكا و شوروى خارج شويم. اين يك احساسى است كه خداوند در قلب اين ملت انداخته است كه همه ملت احساس كردند كه ما بايد از زير بار ابرقدرتها بيرون رويم و خودمان زندگى‏مان را

صحيفه نور ج 15 صفحه 260

اداره كنيم و مى‏توانيم چنين باشيم. چنانچه مى‏بينيم ظرف اين دو سه سال همه مشكلات را خود مردم حل كردند. اين جنگ كه براى ما يك مساله مشكلى بود، خود اين ملت حل كرد. فقط در ابتداى جنگ ما را غافلگير كردند و به واسطه خيانت بعضى افراد كه در آن موقع سر كار بودند، بود كه اينها توانستند قدرى پيشروى كنند. شما مى‏بينيد در بين انقلاب‏هائى كه در دنيا صورت گرفته، هيچ انقلابى مثل انقلاب ما نبوده است كه ضايعاتش كم و ثمره‏اش زياد باشد. ثمره اين انقلاب خروج از تحت سلطه شرق و غرب است كه اين كم ثمره‏اى نيست. در هيچ كجاى دنيا اينطور نبوده است كه از همه سلطه‏ها بريده شوند، اگر از يك طرف بريده‏اند با طرف ديگر پيوند كرده‏اند، ولى ما امروز ديگر نيازى به قدرتهاى بزرگ نداريم و خودمان با كمك يكديگر كشور را به پيش مى‏بريم. اين توطئه‏هائى هم كه مى‏شود به جائى نمى‏رسد و انشاء الله ما سر سفره خودمان مى‏نشينيم و نان و پنير خودمان را مى‏خوريم.


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:42 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 15 صفحه 262

تاريخ: 25/9/60

بيانات امام خمينى در جمع فارغ التحصيلان و فرمانده آموزشگاه افسرى ژاندارمرى، اعضاى شوراى وحدت فيضيه دانشگاه و هنرجويان و مسؤولان بهيارى نيروى هوايى جمهورى اسلامى‏

ملت‏ها خودشان بايد قيام كنند در مقابل اسرائيل

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اين هم كه گروه‏هاى مختلف نظامى و غير نظامى، روحانى و دانشجو و ساير طبقات در يك محل مجتمع و با يك مقصد مشغول فعاليت هستند يا مى‏شوند، از بركات اسلام و انقلاب اسلامى است. كجا شما آقايان مى‏توانستيد در رژيم سابق كه دل بسته بود به جدا كردن روحانى از دانشگاه و نظامى از غير نظامى و هر گروهى را در مقابل گروه ديگر با تحريكات و تبليغات قرار دادن، در يك مجلس مجتمع بشويد و روى يك مقصد، آن هم مقصد پيشبرد اسلام و انقلاب اسلامى و تحكيم جمهورى اسلامى، همه فعاليت داشته باشيد؟

ما از دست امريكا نبايد خيلى گله كنيم ولو، ام الفساد اوست لكن از كشورهاى اسلامى و از حكومت‏هاى اسلامى بايد شكوه كنيم و فرياد بزنيم. اسلام اينقدر براى اجتماع و براى وحدت كلمه، هم تبليغ كرده است و هم عمل كرده است، يعنى روزهائى را پيش آورده است كه با خود اين روزها و انگيزه اين روزها تحكيم وحدت شود مثل عاشورا و اربعين، و قرآن كريم پافشارى دارد در اين مطلب كه متفرق نباشند مردم، مسلمين از هم، و يد واحده باشند و معتصم به حبل الله باشند. امريكا بايد به حسب آن تزى كه دارد و آنكه اختلاف بين مسلمين بيندازد و بهره‏بردارى كند و همه حيثيت مسلمين را و دارائى مسلمين را و ذخائر مسلمين را بچاپد و مسلمين را به حال مصرف‏گر نگه دارد، آنها البته روى مقاصد پليد خودشان اين مسائل را پيش مى‏آورند و ما هم از آنها توقع اينكه اينطور نباشند، نداريم، اما مسلمين يعنى سران مسلمين اينها را ما از آنها شكايت داريم و بايد فرياد بزنيم از دست اينها كه خودشان را طرفدار اسلام معرفى مى‏كنند و بر خلاف نص قرآن كريم و بر خلاف سنت رسول الله اعظم عمل مى‏كنند و بر خلاف مصالح كشورهاى زير دست خودشان عمل مى‏كنند. مشكل مسلمانها اين حكومت‏هائى است كه بر آنها دارند حكومت مى‏كنند و اين اختلافاتى است كه با دست خود آنها در بين خودشان ايجاد مى‏شود. اگر نبود اين طرح امريكا وطرح دوم امريكا به دست فهد و طرح‏هائى هم كه بعدها خواهند درست كرد، اسرائيل به خودش حق نمى‏داد كه بيايد و ارتفاعات جولان را به خاك خودش ملحق كند. اين طرح‏ها موجب اختلاف شد و راه را باز كرد براى اسرائيل. و شما

صحيفه نور ج 15 صفحه 263

گمان نكنيد كه قضيه ارتفاعات جولان است فقط، قضيه بيشتر از اين مسائل است و هيچ كس نبايد گمان كند كه اين دستگاه‏هائى كه درست شده است از قبيل سازمانهاى بين‏المللى، سازمانهاى حقوق بشر و امثال اينها، براى منافع ملت‏ها قدمى بردارند، و هيچ وقت گمان نكنيد كه مخالفت اين سازمانها تاثيرى داشته باشد در جنايات اسرائيل و امثال اسرائيل. امريكا هم اظهار مخالفت كرده است با اين الحاق لكن كدام آدم عاقلى است كه با ورش بيايد كه اسرائيل بدون اجازه امريكا و بدون تفاهم با او اين اعمال را انجام بدهد؟ اشكال در اين بى توجهى حكومت‏هاست كه منافع خودشان را مى‏دهند، ذخائر خودشان را تقديم مى‏كنند و در ازاء او ذلت براى خودشان و براى ملت‏شان به هديه مى‏آورند. اشكال همه مسلمين و اسلام در اين بى توجهى يا با توجه به خيانت بعض از سران كشورهاست. ملت‏ها اگر نشسته‏اند كه اين دولت‏ها براى آنها جلو اسرائيل را بگيرد و جلو قدرت‏هاى ديگرى كه اينها را مى‏خواهند به ذلت بكشند و ذخائر آنها را ببرند، اين توقع بيجائى است. شما ببينيد كه بين خود اعراب با اين طرح‏ها اختلاف انداخته‏اند، بين حكومت اسلامى ما مى‏خواهند با يك تبليغاتى اختلاف بيندازند، تبليغ به اينكه اسلحه از اسرائيل مى‏خرند، تبليغ به اينكه ترور بازى‏ها را اينها دارند در مى‏آورند و در بحرين چه كردند. اينها همه نقشه‏هائى است كه براى مسلمين كشيده‏اند و راه اختلاف را امروز بيشتر باز كنند و شكاف بين حكومت‏ها را هم هر روز زيادتر مى‏كنند و نتايجى كه بايد بگيرند شروع كردند. قضيه ضميمه شدن بلندى‏هاى جولان به خاك غاصب اسرائيل، اين ابتداء قضيه است و اسرائيل با پشتيبانى امريكا اعتنا به سازمانهاى دست نشانده امريكا ندارد، هر چه مى‏خواهند مخالفت كنند، او كار خودش را انجام مى‏دهد.

مسلمانها ننشينند كه حكومتهاشان بر ايشان عمل بكنند، و اسلام را از دست صهيونيسم نجات بدهند، ننشينند كه سازمانهاى بين‏المللى براى آنها كار بكند، ملت‏ها خودشان بايد قيام كنند در مقابل اسرائيل، ملت‏ها بايد خودشان قيام كنند و حكومت‏هاى خودشان را وادار كنند كه در مقابل اسرائيل بايستند و اكتفا نكنند به محكوم كردن. همان‏هائى كه با اسرائيل عقد اخوت هم دارند، آنها هم محكوم مى‏كنند اسرئيل را لكن يك محكوميتى كه با صورت جدى و به حسب واقع شوخى است. اگر مسلمين نشستند كه امريكا براى آنها كار بكند يا دست نشانده‏هاى امريكا براى آنها كار بكند، اين قافله تا ابد لنگ خواهد بود. يكى از روزهائى كه براى وحدت مسلمين، مسلمين آگاه، از سالهاى طولانى انتخاب كردند، مسأله اين است كه به اعياد از قبيل مولود رسول اكرم يا ساير مواليد و ساير ايام الله مردم احترام قائل بشوند و اجتماع كنند در محافل و موجب تحكيم وحدت آنها بشود.

از ايران صداى وحدت بلند مى شود و از حجاز صداى اختلاف

در همين قضيه مولود حضرت رسول سلام الله عليه كه از طرف بعضى از علماء ايران، آقاى منتظرى دعوت شده است به اينكه از دوازدهم تا هفدهم شركت كنند همه مسلمين در جشن تا وسيله وحدت بين مسلمين باشد، باز مى‏بينيم كه يك بوقى از يك آخوند بسيار بى توجه به مسائل اسلام و

صحيفه نور ج 15 صفحه 264

وابسته به ديگران فرياد مى‏زند كه شرك است احترام به پيغمبر، شرك است جشن گرفتن، منتها او ايران را محكوم مى‏كند و معلوم است چرا. يك آخوند كه بسته به دربار است و مقاصد آنها را مى‏خواهد اجر بكند، در مقابل مسلمين مى‏ايستد و اعلام مى‏كند به اينكه احترام به رسول خدا شرك است. اين آخوند معنى شرك را نمى‏فهمد و اگر احترام به رسول خدا شرك است، پس اول مشرك خود پيغمبر اكرم است و اول مشرك خداى تبارك و تعالى است كه احترام پيغمبر را تا آنجا بالا برده است كه در نمازها اسم او هست و اگر نباشد در بعضى جاهايش، باطل مى‏شود نماز. اگر بعد از شهادت يا فوت حضرت رسول صلى الله عليه وآله، اگر بعد از فوت ايشان به نظر اين آخوند و دوستان نادان اين آخوند وابسته به دربار احترام پيغمبر شرك است، پس در نماز كه بعد از فوت رسول اكرم همه مسلمين خوانند و سلام به رسول اكرم مى‏دهند، همه مسلمين، حتى خود آخوند هم مشرك است اگر نماز بخواند. اين نيست الا اينكه مأمورند اين نحو معممين كه خودشان را به عنوان مفتى جا زدند در بعضى از بلاد مسلمين، مأمورند كه ايجاد اختلاف بكنند. از ايران صداى وحدت بلند مى‏شود و از حجاز صداى اختلاف. از مركز وحى كه رسول اكرم در آنجا مردم را دعوت به اعتصام به حبل الله و وحدت فرموده است، يك آخوند دربارى صداى نفاق بر مى‏دارد و فرياد نفاق انگيز مى‏كشد و اين ايران كه به نظر آن آخوند مشرك هستند، نداى وحدت از اين ايران بلند مى‏شود. جشن براى رسول اكرم آيا كجايش شرك است؟ شرك را نمى‏داند چيست؟ يا مى‏داند و مى‏خواهد بين مسلمين ايجاد اختلاف كند؟ ما گله‏مان از اين آخوندهاى دربارى فاسد است و از اين دولتهائى كه مثل آن آخوند را به نوكرى خودشان مى‏پذيرند. امريكا روى مقاصد خودش بايد اين كارها را بكند، روى مقصد فاسد خودش بايد ايجاد اختلاف بكند لكن اين آخوندها چرا و اين دولتها چرا؟ شما كه حربه نفت در دستتان هست واگر يك روز نفت را ببنديد بر غرب و بر شرق، به اطاعت شما در مى‏آيند، شما هديه مى‏كنيد از قيمت نفت تان به امريكا و ساير قدرتهاى بزرگ و خودتان را به اسارت مى‏كشيد. اينهاست كه براى مسملين و براى اسلام ضربه است. آنها هر تهمتى‏خواهند مى‏زنند به كشور اسلام، به كشور ايران، كه از اولى كه نهضت پيدا شده است و قبل از او اين ملت با اسرائيل مخالف بوده است و يكى از مخالفت‏هائى كه با محمدرضاى معدوم داشتند، همين بود كه چرا به اسرائيل كمك مى‏كند. حالا اين بوق‏هائى كه از گلوى امريكا و از گلوى بستگان امريكا به او نفخ مى‏شود، اينها ايران را متهم مى‏كنند كه اسلحه از اسرائيل مى‏خرد و بعضى مطرودين خود ايران هم تأييد كنند اين را. گرفتارى مسلمين اين است كه با داشتن اينهمه ذخاير، اينهمه اراضى و دارا بودن يك ميليارد تقريبا جمعيت به واسطه كجروى يك دسته اقليتى كه در راس واقع شده‏اند، بايد مطيع قدرتهاى بزرگ باشد. حالا كه ايران از اين قيد اسارت بيرون آمده است و با مشت دردهان امريكا و ساير قدرتها كوبيده است و آنها را بيرون كرده است از كشور خودش و روحانى و دانشگاهى، ارتشى و ژاندارمرى و ملت همه با هم منسجم شده‏اند و نخواهند گذاشت كه قدرتهاى ديگرى در اينجا دخالت كند، اين البته بر ذائقه آن آخوندى كه جيره‏خوار امريكا و پيوندهاى امريكاست تلخ است و در ذائقه بعضى حكومتهائى كه

صحيفه نور ج 15 صفحه 265

دست نشانده هستند تلخ است و با همه قدرت دارند جديت مى‏كنند كه اين انسجام را از بين ببرند و اين وحدت كلمه را از بين ببرند.

ايران قدرت خود را صرف پشتيبانى از ساير مسلمين مى‏كند

كشور ايران با تمام قدرتى كه دارد و با تمام قدرتى كه خواهد پيدا كرد انشاءالله، هيچ‏گاه نظر به اين ندارد كه تجاوز به يك ملت ديگر و يك كشور ديگر هرچه ضعيف باشد بكند، بلكه پشتيبان آنهاست. قدرت دارد لكن - قدرت - قدرت خودش را صرف پشتيبانى از ساير مسلمين مى‏كند. اين امثال صدام خائن گول خورده است كه قدرت خودش را صرف مى‏كند در اينكه اسلام را سرنگون كند و نهضت اسلامى را از بين ببرد و الان كه در لبه پرتگاه هلاكت افتاده است، دست وپا مى‏كند واز كشورها كشورهاى ديگرى كه هم مسلك با او هستند، استمداد مى‏كند كه از اين ورطه او را نجات بدهند و نخواهند توانست.

نور خدا در كشور شما جلوه گر شده، قدر اين جلوه الهى را بدانيد

برادران من! برادران ارتشى! برادران نظامى! برادران پاسدار! برادران روحانى! برادران دانشگاهى! برادران كشاورز و صنعتگر! و ساير قشرها! اين انسجامى كه شما داريد، قدرش را بدانيد. اسلام در كشور شما تجلى كرده است، نور خدا در كشور شما جلوه‏گر شده است قدر اين جلوه الهى را بدانيد. به فعاليت‏هاى خودتان هر چه مى‏توانيد ادامه بدهيد و ازدياد بدهيد، فعاليت خودتان را زياد كنيد. ارتشيان و پاسداران و بسيج و ساير قواى مسلح و ساير قواى مردمى در محلى كه هستند و در جبهه‏ها كه هستند، به فعاليت خودشان ادامه بدهند و فعاليت خودشان را زياد كنند و دست اين جنايتكارها را از كشور خودشان كوتاه كنند، به آنها مهلت ندهند كه منسجم كنند خودشان را و از طرف جاهاى ديگر و قدرتهاى ديگر به آنها كمك برسانند، مجال به آنها ندهند. برادران، جوانان پشت جبهه توجه كنند كه بايد فعاليت كنند و بايد داوطلبانه بروند به اين جنگ و اين مسأله را زود حلش كنند. فعاليت جوانها گرچه زياد است لكن بايد زيادتر بشود و هر روز از روز بعد بهتر باشد و خودشان را آماده كنند براى اينكه در مقابل اين قدرتهاى بزرگ ايستادگى كنند. قدر اين نعمت خدائى را كه بين همه شما آشتى انداخت و ائتلاف انداخت و اين از نعم بزرگى است كه خداى تبارك و تعالى در قرآن به طور منت بر مسلمين مى‏فرمايد كه شماها كه باهم مختلف بوديد، موتلفتان كرديم، اين از نعمت‏هاى بزرگ الهى است كه در يك مجمعى تمام قشرهاى، قشرهاى مختلفى، كه پيشتر هيچ با هم ارتباط نداشتند، همه مجتمعاً و همه يك فرياد دارند و همه يك ندا مى‏كنند و همه اسلام را مى‏خواهند و همه استقلال كشور خودشان را مى‏خواهند، آزادى از تمام قيد و بندهاى قدرت‏هاى بزرگ را مى‏خواهند و بحمد الله به دست آوردند، حفظ كنيد اين نعمت بزرگ را و اگر چنانچه احتمال داديد كه در يك جائى به واسطه سستى ما يك نقيصه‏اى وارد بشود در جنگ، بايد جبران بكنيد.

صحيفه نور ج 15 صفحه 266

اين روزهاى بزرگ را بزرگ بشماريد و اربعين‏ها را، عاشوراها را و امثال اينها را بزرگ بشماريد و در موارد شهادت عزيزان ما آنها را هم بزرگ بشماريد، مثل روز مفتح رحمه الله تعالى، اينهائى كه در خدمت اسلام بودند و دشمنان اسلام آنها را شهيد كردند. شما اينهمه شهيد داديد تا آزادى و استقلال را به دست آورديد و بايد با چنگ و دندان اين آزادى و استقلال را حفظ كنيد و كمك كنيد همه به جبهه‏ها تا اينكه انشاء الله به زودى اين غائله رفع بشود و دولت انشاء الله مشغول بازسازى بشود. خداوند همه شما را حفظ كند و تاييد كند و اين انسجام و اتحاد را هر چه بيشتر بفرمايد و همه قشرهاى ملت را سرتاسر كشور را با هم الفت بدهد و اين جوانها، جوانهاى گول خورده را هدايت كند كه برگردند به دامن اسلام و بس كنند اين فريب خوردگى‏ها را.

والسلام عليكم ورحمه الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:42 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 15 صفحه 277

تاريخ: 20/10/60

بيانات امام خمينى در جمع ميهمانان خارجى هفته وحدت، اعضاى جامعه روحانيت اهل تسنن، گروهى از كاركنان بنياد مسكن و مديران كل پست و مخابرات كشور

توحيد و وحدت نمونه‏اى از بركات انقلاب اسلامى است‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ولادت با سعادت حضرت خاتم النبيين (ص) و فرزند ارجمند بزرگوارش امام صادق (ع) را بر همه مسلمين تبريك عرض مى‏كنم و بركات خدا را طلب مى‏كنم براى همه مسلمين.

امروز كه در اين جلسه‏اى كه در صورت كوچك و در واقع نورانى و بسيار بزرگ است، طوايف مختلف مسلمين، برادران اهل سنت و برادران اهل تشيع، دانشگاهى‏ها و فيضيه‏اى‏ها و همه قشرهاى مختلف از بلاد مختلف در اين محل مجتمع هستند، اين يك نمونه‏اى از بركات انقلاب اسلامى است كه خداى تبارك و تعالى بر همه ما منت گذاشته است كه اصبحنا بنعمته اخوانا . دانشگاه كه از فيضيه دور بود و جدا، امروز با هم پيوند كرده‏اند و اميد است كه اين پيوند تا آخر باقى باشد و برادران اهل تسنن و تشيع با هم توحيد كلمه را آغاز كردند و اميدوارم كه تا آخر اين توحيد و وحدت باقى باشد.

ما بايد در كارهائى كه دشمن‏هاى ما مى‏كنند دقت كنيم و تحليل كنيم، ببينيم كه آنها به چه چيز زياد اهميت مى‏دهند و انگشت روى چه حيثيتى از حيثيت‏هاى مسلمين مى‏گذارند و بهفميم كه آنچه كه آنها بر آن اصرار دارند همانى است كه براى مسلمين و براى بشر بداست. ما از گفتار و كردار آنها بايد كشف كنيم كه اينها چه مى‏خواهند و ما بايد چه بكنيم. شما اگر ملاحظه بفرمائيد در اين قرون آخر كه تمام بشر مثل يك عائله شده‏اند و به واسطه ارتباطات زيادى كه بين همه بشر حاصل شده است در اين قرن‏هاى آخر، آنهائى كه مى‏خواهند ممالك دنيا را قبضه كنند و ذخاير همه را به غارت ببرند با چه اساس به اين امرى كه، نقشه‏اى كه كشيده‏اند، موفق مى‏شوند و آنها چه راه‏هائى را انتخاب كرده‏اند. هر راهى را كه آنها انتخاب كرده‏اند، ما بايد راه مقابلش را انتخاب كنيم.

ما مى‏بينيم، در وقتى كه در ايران خودمان نظر مى‏كنيم مى‏بينيم كه كوشش‏هاى زياد شده است براى تفرقه‏انداختن بين دو جناحى كه اگر آن دو جناح متحد بشوند كارهاى كشور اصلاح مى‏شود و آن جناح روحانى و جناح دانشگاه است. چقدر كوشش كرده‏اند براى تفرقه بين اين دو جناح، به طورى كه در دانشگاه اسم روحانى را نمى‏شد بياورى و در فيضيه اسم دانشگاهى. اين در اثر تبليغات‏

صحيفه نور ج 15 صفحه 278

دامنه دارى بود كه كرده بودند و با آن تبليغات و بى‏توجهى ما، اينطور مسائل واقع شد و آن ضربه‏اى كه ما از اين افتراق خورديم از هيچ چيز نخورديم، يعنى اساس تمام ضربه‏ها اين ضربه بود، دانشگاه اداره كشور را مى‏كرد وقتى دانشگاه به تباهى كشيده شد، اداره كشور به تباهى كشيده شد. و ما ديديم آنچه كه در اين قرن‏هاى آخر واقع شد خصوصاً در اين پنجاه سال، از آن طرف با تبليغات وسيع بين برادرهاى اهل سنت و برادرهاى اهل تشيع كوشش كردند كه تفرقه ايجاد كنند. با همه وسايل كوشش كردند و اين دو جناح بزرگ را از هم جدا كردند، به طورى كه آن طايفه اين طايفه را حتى تكفير مى‏كردند و اين طايفه آن طايفه را، احزاب درست مى‏كردند در كشور. اين اختصاص به كشور ما ندارد، همه كشورها، احزابى كه درست مى‏كردند دو طايفه را به جان هم مى‏انداختند. حزب‏ها غافل بودند، روساى احزاب غافل بودند كه اينها دارند چه مى‏كنند. هر حزبى دشمن حزب ديگرى، در هر قشرى دشمن قشر ديگر. پس ما مى‏بينيم كه آن چيزى كه آنها اصرار به آن دارند اين است كه ما با هم مجتمع نشويم، ما با هم برادر نباشيم، مسلمان‏ها در هر جا كه هستند با اشكال مختلفه، يك شكل آن ملى گرايى، آن مى‏گويد ملت فارس، آن مى‏گويد ملت عرب، آن ميگويد ملت ترك. اين ملى گرايى كه به اين معناست كه هر كشورى، هر زبانى بخواهد مقابل كشور ديگر و زبان ديگر بايستد، اين آن امرى است كه اساس دعوت پيغمبرها را بهم مى‏زند. پيغمبرها كه از اول تاختم شان آمده‏اند مردم را به برادرى، به دوستى، به اخوت دعوت كرده‏اند، در مقابل آنها يك قشرهاى تحصيلكرده در دامن غرب يا شرق آمده‏اند و ندانسته، اكثراً ندانسته و بعضى هم دانسته قضيه ملى گرايى را پيش كشيده‏اند. ملت عرب بايد چطور باشد، در مقابل اينكه اسلام و ملت مسلم بايد چه باشند، ملت عرب بايد چه باشد، ملت فارس بايد چه باشد، ترك بايد چه باشد.

رنگ‏هاى مختلف، اين رنگ، رنگ سفيد است، آن رنگ، رنگ سياه است، آن زرد است. تمام اين مسائل، مسائل تفرقه افكن از اين قدرت‏هاى بزرگ است و شيطان‏هاى بزرگ كه بين ملت‏ها و بين افراد انسان‏ها مى‏خواهند تفرقه بيندازند و ما از آن طرف مى‏بينيم كه اسلام تكيه كرده است بر اخوت با تعبيرهاى مختلف. انما المومنون اخوه از آن استفاده مى‏شود كه كانه مومنين هيچ شانى ندارند الا برادرى، همه چيزشان در برادرى خلاصه مى‏شود. در مقابل اين كلمه و ساير كلماتى كه در قرآن كريم هست، آنها، ابر قدرت‏ها ديده‏اند كه اگر اين كلمه و امثال اين كلمه تحقق پيدا بكند آنها ديگر نميتوانند در اين كشورها دخالت كنند.

شما ملاحظه بفرمائيد كه در اين سال‏هاى اخيرى كه ملت ايران به تاييد خداى تبارك و تعالى قيام كرد و قشرهاى ميليونى آنها چه قشرهاى روحانى و چه قشرهاى دانشگاهى در كنار هم فعال شدند و همه ملت متحد شدند، چه معجزه‏اى ايجاد كردند، اين برادرى در يك محيط كوچك مثل ايران، با يك جمعيت كم در مقابل جمعيت‏ها چه اعجازى كرد. اين اعجاز براى همين وحدت كلمه و اخوت بود. اين اخوت و برادرى كه در ايران پيدا شد و اين تحول عظيمى كه پيدا شد و همه قشرها را با هم منسجم كرد، برادران اهل سنت را با اهل تشيع، تشيع را با اهل تسنن، دانشگاهى را با فيضيه‏اى و

صحيفه نور ج 15 صفحه 279

ترك و عرب و فارس، همه اينها در ايران هست، همه با هم. ملاحظه بفرمائيد كه همين وحدت در يك جمعيت محدود و در يك كشور محدود با ابر قدرت‏ها چه كرده است. بى خود نيست كه همه رسانه‏هاى گروهى تمام كشورها تقريبا، كشورهاى بزرگ مسلما و بعضى كشورهاى ديگر همشان را صرف اين مى‏كنند كه ايران را در نظر مسلمان‏ها بدجلوه بدهند، جمهورى اسلامى را بد جلوه بدهند. تبليغات سرتاسر دنيا را بر ضد ايران فرا گرفته است. چه شده است كه ايران اينقدر مورد تهاجم تبليغى واقع شده است و تهاجم‏هاى ديگر؟ اين نيست الا اينكه در ايران اين معناى اخوت تا اندازه بسيار زيادى تحقق پيدا كرده است و آنها ديدند كه با اين وحدتى كه در ايران پيدا شده است، اين انسجامى كه در ايران پيدا شده است و پرتوش دارد در ساير بلاد مسلمين هم مى‏رود، اين يك خطر بزرگى است كه تمام منافع ابرقدرت‏ها را منهدم مى‏كند و از بين مى‏برد. اگر اين خوف را نداشتند كه ايران سرايت مى‏كند اين خوتش به ساير كشورها، كشورها عليحده بودند و ايران عليحده بود و برادرى بين ايران و ديگران تحقق پيدا نمى‏كرد شايد اينقدر حمله نمى‏كردند به ما. اين حمله همه جانبه تبليغاتى و غير تبليغاتى براى اين است كه اين انسجام كوچك را ديده اند كه دست آنها را از اينجا كوتاه كرده است. اگر اين انسجام پيدا بشود و انشاء الله پيدا مى‏شود، اگر اين انسجام پيدا بشود دست ابر قدرت‏ها از همه ذخاير مسلمين كوتاه مى‏شود و بلكه دست ابر قدرت‏ها از تمام مستضعفين جهان كوتاه مى‏شود. اين وحدت كلمه‏اى كه در ايران پيدا شده است و الان از ساير بلاد هم به ما دارند متصل مى‏شوند و ديگران هم دارند اخوت پيدا مى‏كنند با ايرانى‏ها، من اميدوارم كه دولت‏ها هم توجه كنند، بيدار بشوند، تحليل كنند مسائل را، ببينند كه آيا مسلمان‏ها همه در كنار هم، هر كدام در كشور خودشان مستقل لكن به ما....

اينكه همه مسلمان هستند، در آرمان‏هاى اسلامى با هم باشند، اين خوب است يا هر كشورى با كشور ديگر مخالف؟ آنچه مى‏تواند مشكلات همه كشورها را و مسلمين را از بين ببرد آيا اخوت بين مسلمين است كه خداى تبارك و تعالى به او سفارش فرموده است يا تفرقه بين مسلمين است؟ دولت‏ها اگر با هم متحد و برادر باشند بهتر مى‏توانند آن چپاولگرها را از صحنه خارج كنند يا حالا كه با هم مختلف هستند و دامن به اختلاف مى‏زنند؟

ما نظر تجاوز به هيچ كشور اسلامى را نداريم

ما، ملت ايران، دولت ايران، همه ايرانى‏ها دستشان را پيش همه مسلمين دراز مى‏كنند و از آنها مى‏خواهند كه به اين ملت بپيوندند و برادرى را مستحكم كنند و همه مسلمين با هم پيوند اخوت داشته باشند و ما دستمان را پيش همه دولت‏هاى كشورهاى اسلامى دراز مى‏كنيم و از آنها مى‏خواهيم كه به ما بپيوندند و همه ما باهم برادر باشيم و همانطور كه اسلام فرموده است ما همه دوست، برادر، با هم باشيم تا اينكه مشكلاتمان را حل كنيم. گمان نكنند اينها كه ضررشان در اين وحدت ايران است. ايران يك كشور مسلم است و صلاح حال همه مسلمين را مى‏خواهد، ايران با همه مسلمين خودش را برادر

صحيفه نور ج 15 صفحه 280

مى‏داند و ما از همه مسلمين، دولتها، ملت‏ها، همه مى‏خواهيم كه با ما متحد بشوند در اين مقصدى كه ما داريم و اين مقصد اسلام است.

ما هيچ مقصدى نداريم، نه حكومت مى‏خواهيم به آن معنا كه آن قدرت‏هاى بزرگ مى‏خواهند و نه قدرت مى‏خواهيم به آن معنا و نه سلطه‏جوئى مى‏خواهيم، و ما همه مى‏خواهيم تابع قرآن كريم و اسلام عزيز باشيم و قرآن كريم و اسلام عزيز همه چيز ما را اداره مى‏كند. عبرت بگيرند از اين وحدت كلمه ايران و اين اتحادى كه در ايران پيدا شده است بين همه طوايف، كه آنهمه مشكلات را كه از همه عالم رو به ما آورده است حل كردند و حل مى‏كنند، ببينند كه يك وحدت در يك جمعيت كم و در يك محيط كوچك چطور دنيا را متوجه به خودش كرده است و چطور قدرتهاى بزرگ را از خودش ترسانده است. اگر اين قدرت سى و چند ميليونى ضميمه بشود به قدرتهاى ساير كشورهاى اسلام كه يك ميليارد تقريبا جمعيت هستند، اين سيل بزرگ يك ميليارد جمعيتى را اگر منسجم بشوند، كى مى‏تواند در هم بشكند؟

ما به حسب حكم خداى تبارك و تعالى اخوت خودمان را با همه مسلمين جهان، با دولتهاى كشورهاى اسلامى، با ملتهاى مسلم در هر مذهبى هستند، در هر كشورى هستند، ما برادرى خودمان را با آنها اعلام مى‏كنيم و ما اعلام مى‏كنيم كه نظر تجاوز به هيچ يك از كشورهاى اسلامى و غير اسلامى نداريم، ما مى‏خواهيم كه همه كشورهاى اسلامى در محيط خودشان كه هستند با هم برادر باشند همانطور كه دولت ايران و ملت ايران يك هستند برخلاف رژيم سابق كه دولت ايران بر ضد ملت و ملت بر ضد دولت بود لهذا به مجرد اينكه ملت يك انسجامى پيدا كرد نتوانستند، قدرتهاى بزرگ هم نتوانستند آنكه نوكر بى قيد و شرط شان بود نگه دارند. اين انسجامى كه در اينجاست ما مى‏خواهيم كه در همه كشورها باشد. همه مسلمين يد واحده باشند بر من سواهم. هر كس در محيط خودش با هر حكومتى كه هست و با هر مذهبى كه هست در محيط خودش باشد و مستقل باشد، لكن به ما اينكه مسلمان است با مسلمين ديگر اخوت داشته باشند، دوستى داشته باشند، پيوند داشته باشند، ارتش‏هاى همه كشورهاى اسلامى پشتيبان هم باشند. اگر اين افتراق بين مسلمين نبود ممكن نبود ممكن بود كه اسرائيل با يك جمعيتى كمى اينطور جسور بشود و همه حيثيت مسلمين را زير پاى خودش بگذارد؟ اگر اختلاف بين كشورهاى اسلامى، دولت‏هاى اسلامى نبود، امريكا مى‏توانست حكومت كند بر همه كشورها، منافع همه كشورها را غارت كند؟ ما عازم هستيم كه كشور خودمان را حفظ كنيم و مستقل، آزاد زندگى كنيم و در كنار هم همه مسلمانهاى كشور، بلكه همه ساكنين كشور مذاهب رسمى همه با هم باشيم و كشور خودمان را حفظ كنيم و هيچ قدرتى نمى‏تواند اگر اين انسجام در همين محيط كوچك و با همين جمعيت كم اين انسجام باشد، هيچ كشورى نمى‏تواند آسيب برساند به ما.

اين آقايانى كه از بلاد مختلفه آمده‏اند و در ايران الان مجتمع هستند براى هفته مبارك وحدت، مطالعه كنند در اوضاع ايران، گوش كنند به رسانه‏هاى گروهى كشورهاى قدرتمند و اتباع آنها و اوضاع ايران را هم ملاحظه كنند. ببينند كه در ايران آن مسائلى كه آنها طرح مى‏كنند هست؟ دولت‏

صحيفه نور ج 15 صفحه 281

ايران بچه‏هاى خردسال را هم مى‏كشد؟ دولت ايران اطفال مسلمين را هم مى‏كشد؟ دولت ايران الان متزلزل است و ورشكسته است و همه چيزش از بين رفته است؟ ملت ايران الان رو بر گردانده‏اند از جمهورى اسلام؟در بين ملت ايران اختلاف هست؟ اينها را مطالعه كنند و از آن طرف بروند اگر همه نمى‏توانند بروند، از هر طايفه‏اى يك چند نفرى مامور بشود كه بروند و ببينند صحنه‏هايى كه صدام بوجود آورده است در كشور ما، ببينند خرابى‏هائى كه اين فاسد به امر دولتهاى بزرگ انجام داده است چه جناياتى است، بروند اردوگاه‏هاى آواره‏هاى ما را ببينند واز آن طرف بروند جنگنده‏هاى ما و ارتش ما و سپاه پاسداران ما و همه ملت ما كه سپاه پاسداران هست، آنها ملاحظه كنند، وقتى رفتند منعكس كنند. شما كه به طور آزاد آمديد و اين كشور را به نور خودتان منور كرديد، برويد اين موارد را ملاحظه كنيد، شهرستانهاى ايران را ببينيد كه آشفته است؟ همه به هم خورده است؟ ايران ديگر متزلزل شده به طورى كه نمى‏تواند سرپاى خود بايستد؟ يا اينكه اينها تبليغاتى است كه مى‏كنند براى اينكه مسلمين جهان را از اين انسجام بزرگى كه در ايران پيدا شده است غافل كنند؟ شماها كه آمديد برويد به بلاد خودتان، به ممالك خودتان مسائلى كه داريد عنوان كنيد. اگر رسانه‏هاى گروهى به شما گوش بكنند، اگر روزنامه‏ها حرفهاى شما را منعكس بكنند برويد مسائل ايران را طرح كنيد. اين اعجازى كه در ايران پيدا شده است و اين تحول عظيمى كه در ايران پيدا شده است كه همه برادرها در كنار هم مى‏نشينند و همه با هم متحد هستند و بحمد الله هم ارتش و قواى مسلحه ايران قوى و قدرتمند است و هم ملت ايران صبور و قوى و قدرتمند، اينها نيست الا اينكه به يك آيه از آيات قرآن عمل كردند انما المومنون اخوه . اين آيه را همه ملاحظه كنيد، همه اعتصام به حبل الله بكنيد، همه برادر باشيد تا در بهشت هم اخوان بر آن سريرى كه هستيد در مقابل هم برادر باشيد. اگر اينجا برادرى نباشد در آنجا هم بهشتى معلوم نيست باشد براى شما. من از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى‏كنم كه همه مسلمين جهان را به وظايف اسلامى خودشان آشنا كند. همه حكومت‏هاى اسلامى را با ملت‏هاى خودشان دوست كند. تمام ملتهاى اسلام و دولتهاى اسلام را با هم برادر كند و همه دانشگاهى‏ها را با روحانيون در تمام بلاد اسلام با هم برادر كند. و من تشكر مى‏كنم از گروه‏هاى مختلفى كه تشريف آوردند اينجا، و من نمى‏توانم يكى يكى را اسم ببرم و از همه به طور جداگانه تشكر كنم، فقط از بنياد مسكن كه زحمتهاى زياد كشيده‏اند در ايران و اينجا امروز آقاى رسولى به من گفتند كه چون ايشان مطلعند در اين امور كه اينهائى كه الان هستند بسيار خدمتگزار و بسيار صبور و بسيار كارهاى مهم كرده‏اند از آنها تشكركنم و از همه برادرهائى كه از بلاد مختلف آمده‏اند و آنهائى كه در اين هفته وحدت شركت كرده‏اند، من از همه تشكر مى‏كنم و سلامت و سعادت همه را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى‏كنم. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:43 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 15 صفحه 282

تاريخ: 23/10/60

بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، نخست وزير، رئيس مجلس و كليه اعضاى هيأت دولت

مبارك آن روزى است كه بتوانيم خودمان را بسازيم و به دنبال آن كشور را

بسم الله الرحمن الرحيم‏

متقابلا تبريك اين عيد سعيدى كه ولادت دو شخصيت بزرگ اسلامى است به همه آقايان و به ملت ايران و دولت ايران و همه مسلمين جهان عرض مى‏كنم. و اين روز، روز مباركى است و براى ما مبارك آنوقتى است كه خودمان بتوانيم خودمان را بسازيم و دنبال آن كشور را. هر اصلاحى نقطه اولش خود انسان است. اگر چنانچه خود انسان تربيت نشود نمى‏تواند ديگران را تربيت كند و شما ديديد كه در آن طول سلطنتها از اول تا حالا و اين سلطنتهاى اخيرى كه بسياريتان همه‏اش را درك كرديد و بعضى از شما بعضى‏اش را كه چون كارها دست اشخاصى بود كه تربيت اسلامى نداشتند و خودشان درست نشده بودند، براى خاطر همين نقيصه بزرگ كشور ما را كشاندند به آنجائى كه ملاحظه مى‏كنيد و ملت ما را هم كشاندند به آنجائى كه سالها بايد طول بكشد تا اينكه انشاء الله اصلاح بشود. از اين جهت آن چيزى كه بر همه ما لازم است ابتدا كردن به نفس خودمان است و قانع نشدن به اينكه همان ظاهر درست بشود، و از قلبمان شروع كنيم، مغزمان شروع كنيم و هر روز دنبال اين باشيم كه روز دوممان بهتر از روز اولمان باشد. و اميدوارم كه اين مجاهده نفسانى براى همه ما حاصل بشود و دنبال آن مجاهده براى ساختن يك كشور. و ما آن روز عيد داريم كه مستمندان ما، مستضعفان ما به زندگى صحيح رفاهى و به تربيت‏هاى صحيح اسلامى - انسانى برسند.

و ملاحظه مى‏كنيد كه اين امر، امرى است كه الان بر دوش شما آقايان است. يعنى اصلاح دولت و اصلاح ادارات و اصلاح جامعه و بازسازى همه اينها الان مسووليتش به دوش همه ماست و خصوصا شما آقايانى كه در راس امور هستيد و اگر چنانچه همت نگماريد به اينكه بى اغماض مسائل را در وزارتخانه‏ها و در ادارات و در هر جا كه هست حل كنيد و باز در بين اينها اشخاصى باشند كه بخواهند نگذارند امور به مجراى اسلامى خودش انسانى خودش جريان پيدا بكند چه بسا كه ما قدم را به واپس برداريم. ادارات را بايد با تمام قدرت تصفيه كنيد، نه تصفيه از هر فردى كه منحرف است، آنها را تصفيه به يك معنا و تاديب و تصفيه، و تهذيب آنهائى هم كه هستند لكن باز ادراك نكرده‏اند مسائل اسلامى را. و اسلام براى ما همه چيز آورده است و ما بايد استفاده كنيم از آنها و امروز روز استفاده است. اين اسلام بود كه ما را بر مشكلات تا حالا، آن هم آن مشكلات بسيار بزرگ تا كنون غلبه داده‏

صحيفه نور ج 15 صفحه 283

است. ماها هيچ كدام نمى‏توانستيم اين كار را بكنيم و اين اسلام است كه ملت ما را منسجم كرده است و الان دارد انعكاس حقيقى را به ساير جاها هم مى‏اندازد و ما اميدواريم كه انشاء الله اين پرتو اسلامى در همه كشورهاى اسلامى بلكه همه كشورهاى مستضعفين خودنمائى كند و همه انشاء الله تربيت بشوند همانطورى كه آمال اسلام و پيغمبر اسلام بوده است. پيغمبر اسلام براى اينكه مردم تربيت نمى‏شدند غصه مى‏خورد به طورى كه خداى تبارك و تعالى او را تسليت مى‏داد، در مشقت بود، خداى تبارك و تعالى به او خطاب ميكند كه ما قرآن را نفرستاديم كه تو در مشقت باشى. و براى ملتها از پدر براى اولادش، از پدر مهربان براى اولادش بر ملتهاى عالم او بيشتر غصه مى‏خورد و كافرها را وقتى كه مى‏ديد اينها به مجراى طبيعى انسانى نمى‏آمدند، براى آنها متاسف بود و هر انسانى بايد اينطور باشد كه متاسف باشد براى آنهائى كه نمى‏آيند به خط اسلام و خط انسانيت. بعضى از علماى بزرگ از قرارى كه شنيدم فرموده‏اند كه من براى اشخاص منحرف بيشتر دعا مى‏كنم براى اينكه آنها بيشتر احتياج به دعا دارند. دل‏هاى انسانها، انسانهاى متعهد دلهائى است كه رئوف و مهربان بر همه بشر است و همين جنگ‏هائى كه پيغمبر اكرم ميكردند يا تحميلى بوده و يا گاهى وقت‏ها هم اتفاق مى‏افتاد كه ابتدائى بوده است، همان‏ها هم آثار رحمت الهى بوده است براى اينكه به دنبال تهذيب يك ملت‏ها، آنهائى كه تهذيب بردارند بايد تهذيب بشوند و آنهائى كه مانع از تهذيب ملتها هستند بايد از سر راه برداشته بشوند. اين يك رحمتى است، صورتش را انسان خيال ميكند كه كشتار است لكن واقعش بيرون كردن يك موانعى از سر راه انسانيت است و در ايران هم اين مساله كه مى‏بينيد كه در همه جا براى ما هى طرح مى‏شود كه اينها آدم مى‏كشند، اينها خيال مى‏كنند كه ايران آدم مى‏كشد، ايران تا امروز يك دانه آدم را نكشته است، ايران يك سباعى را كه حمله كردند بر همه چيز اسلام، ملت، انسانيت، آنها را اگر بتواند تهذيب مى‏كند و اگر بتواند با حبس، آنها را نگه مى‏دارد تا تهذيب بشود و اگر نتواند تصفيه مى‏كند. اين همان كارى است كه همه انبيا از اول خلقت تا حالا كرده‏اند و آن اشخاصى را كه ديگر قابل اصلاح نبوده‏اند، آن اشخاص را يا غرق كرده اند و يا از بين برده‏اند. در هر صورت تمام انبيا از صدر عالم تاكنون، تمام انبيا يك جلوه رحمتى بوده است از خداى تبارك و تعالى و چنانچه موجوديت همه ما جلوه رحمت حق تعالى است. همين طور هدايت خداوند تبارك و تعالى به واسطه انبيا يك رحمت بزرگى است بر همه، رحمه للعالمين است پيغمبر و همه انبيا رحمت بوده‏اند و اين براى اين است كه اين بشر متوجه نيست، جاهل است نمى‏داند چه خبر است آن طرف، نمى‏داند كه راه انسانيت را اگر طى نكند چه خواهد گذشت بر او. از اين جهت آنهائى كه راه را مى‏دانند، مى‏دانند كه اين بشر به چه ظلالتى مى‏افتد و به چه زحمتهائى دچار مى‏شود از اعمال خودش، از افكار فاسد خودش. همه چيز هم از خود آدم است. هيچ چيزى تهيه نشده است براى ما كه از سابق تهيه كرده باشند كه ما را بخواهند عذاب بدهند، همه اينها چيزهائى است كه ما خودمان تهيه مى‏كنيم. هر عملى كه ما در اينجا انجام مى‏دهيم يك صورت برزخى دارد و يك صورت ملكوتى دارد و ما به او مى‏رسيم. عمل خوب همين طور است و عمل بد هم همين طور است. بنابراين آنهائى كه، انبيا و اوليائى‏

صحيفه نور ج 15 صفحه 284

كه راه‏ها را مى‏دانستند، عواقب را مى‏دانستند، براى بشر غصه مى‏خوردند و جانفشانى مى‏كردند كه مردم را نجات بدهند. يك جانفشانى است و فعاليتى است كه ميخواهد خودش برسد به نوائى مردم را وادار مى‏كند به شيطنت، جوانها را وادار مى‏كند كه خودشان را به كشتن بدهند تا بعد بيايد او زمام امور را به دست بگيرد. اين يك طور است. يك طور هم اين هست كه همه چيزش را فداى بشر مى‏كند براى تهذيب بشر. انبيا اينطورند. انبيا يك روزشان براى خودشان صرف نشده است، يك ساعتشان توجه به خودشان نبوده، همه توجه به اين بوده است كه اين مريض‏ها را، اينهائى كه دارند خودشان را به چاه مى‏اندازند، اينهائى كه دارند خودشان را به عاقبتهاى بسيار بد مى‏اندازند، اينها را نجات بدهند. ما هم بايد آنقدرى كه در توانمان است البته ما كوچكتريم از اينكه بگوئيم كه انبيا مى‏كردند ما هم مى‏خواهيم بكنيم آنقدرى كه در توانمان هست براى نجات ملت‏ها، براى نجات ملت خودمان و براى نجات ملتهاى ديگر از اين ظلمت‏هائى كه برايشان پيش آمده است، از اين گرفتارى‏هائى كه برايشان پيش آمده است ما بايد فعاليت بكنيم و اين اشخاصى كه در خلاف واقع شدند و خودشان ملتفت نيستند خصوصا اين جوانهاى تازه رس، اين جوانها، اين دخترها، اين پسرها كه اين بى‏انصاف‏ها اينها را به خط اعوجاجى كشاندند، انحرافى كشاندند اينها را، ما جديت بايد كنيم به اينكه انشاء الله تربيت بشوند اينها. هر كس صحبت مى‏كند صحبت بكند كه اينها را به راه راست برگرداند، تربيت كند. آنهائى كه در حبس هستند تربيت بشوند انشاءالله. و آن راهى كه انبياء داشتند همين بود كه تربيت و تهذيب. انبيا براى انسان آمدند، براى انسان سازى آمدند هيچ كار ديگرى نداشتند، آمدند اين انسانها را كه در صورت انسانند و دارند بر خلاف راه مى‏روند اينها را به راه راست، به راه مستقيم هدايت كنند.

و من اميدوارم كه اين عيد مبارك باشد بر تمام اسلاميان، بر تمام مستضعفان و بر ملت شريف ايران ما كه بحمد الله ملت خوبى است و دولت و همه چيزى كه الان ما داريم، مجلس مان، دولتمان، قوه قضائى مان، بحمد الله الان همه خوبند و ما مى‏خواهيم خوبتر باشند و همه شما ميخواهيد خوبتر باشند و اميدوارم كه همه اينها با اين انسجامى كه الان هست و نعمتى كه خداى تبارك و تعالى به همه ما عنايت كرده است كه من گمان ندارم از اولى كه حكومت تشكيل شده در دنيا تا حالا يك همچو مجلسى اينطورى، همچو مجلس خودمانى، مجلس صفابين اشخاصى كه هر كدام در يك مركزى براى خودشان مثلا چه هستند، الان همه با هم هستيم، همه با هم صحبت مى‏كنيم، همه با هم مشكلات را مى‏گوئيم و توجه مى‏كنيم به مشكلات و من گمان نكنم كه همچو چيزى تا حالا بوده و اين يك نعمتى است كه خداى تبارك و تعالى به ما عنايت كرده است و ما اميدواريم كه قدر اين نعمت را بدانيم و شكر اين نعمت به اين است كه براى خدا و براى اسلام كار بكنيم و همه جهدمان اين باشد كه اين ملت را و خصوصا اين مستضعفين و اين مستمندان را انشاء الله ما از آن مشكلاتى كه دارند، محروميت‏هائى كه در طول تاريخ اينها كشيده‏اند ما بتوانيم و شماها بتوانيد انشاء الله آنها را از اين محروميت‏ها نجات بدهيد و همه آنها را انشاء الله به رفاه در دنيا و آخرت انشاء الله برسانيد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:43 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 7

تاريخ 28/10/60

بيانات امام خمينى در ديدار با وزير امور خارجه و كارداران سفارتخانه‏هاى جمهورى اسلامى ايران‏

وظيفه اسلامى ماست تا حيثيت اسلام و كشورمان را حفظ كنيم

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از اولى كه جمهورى اسلامى تشكيل شد، من درباره سفارتخانه‏ها و سفراى اين نظام، به وزراى امور خارجه هر دولتى كه روى كار مى‏آمد تذكر دادم و تاكيد مى‏كردم كه نمايندگان جمهورى اسلامى در خارج از كشور بايد با نظام اسلامى كاملاً تطبيق كنند. اگر افراد و وضع سفارتخانه و كيفيت اداره و برخوردها از سفارتخانه‏ها با جمهورى اسلامى مطابقت نداشته باشد، نبود سفارتخانه بهتر از بود آن است. اگر سفارتخانه‏هاى ما مثل سفارتخانه‏هاى زمان محمدرضا باشد ديگر چه توقعى است از اينكه قلم‏ها و زبان‏ها چيزى نگويند و ننويسند. آنها چيزهائى را كه نيست جعل مى‏كنند، اگر خداى نخواسته باشد چه؟ لذا وظيفه اسلامى و ملى شما و ماست تا حيثيت اسلام و كشورمان را حفظ كنيم. شما كه خارج مى‏رويد سعى كنيد تا اشخاصى را برگزينيد كه انحراف نداشته باشند و اگر نمى‏توانيد يكمرتبه اصلاح كنيد، در فكر اصلاح تدريجى باشيد. همه مى‏دانيد كه مسؤوليت وزارتخارجه به مناسبت سروكار داشتنش با خارج بسيار سنگين است، لذا سعى كنيد به هر مقدارى كه امكان دارد سفارتخانه‏هايتان را در مسير رشد و ترقى و تعالى اسلامى قرار دهيد و سعى كنيد نشريه‏اى داشته باشيد تا مسائلتان را بيان كنيد و به دروغ راديوها و روزنامه‏ها تا آنجا كه ميسر است، جواب دهيد. انشاءالله روزى اين جمهورى موافق با خواست خداى تبارك و تعالى گردد. خداوند شما را موفق و مويد كند.


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:43 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 8

تاريخ 30/10/60

بيانات امام خمينى در جمع ائمه استان اصفهان و چهار محال و بختيارى‏

تهذيب نفس در راس همه امور است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

قبلاً بايد از آقايان تشكر كنم كه در اين هواى سرد از راههاى دور، خصوصاً كه بعضى آقايان نقاهت هم دارند، تشريف آورده‏اند اينجا و اميدوارم كه اين بركاتى كه به واسطه نهضت حاصل شده است كه يكى‏اش هم همين مرابطه بين آقايان با هم باشد، مستدام باشد و هميشگى انشاءالله. من نكته‏اى كه آقايان هم مى‏دانند لكن تذكر است، ما بايد ببينيم كه بيشتر صدمه‏اى كه اسلام خورده است از چه خورده است و از چه گروهى و بيشتر چيزى كه اسلام به او اهميت داده است چه امرى است تا راه باز بشود براى كوشش ما كه در اين امرى كه اهتمام دارد اسلام در آن كوشش كنيم و جلوى آن چيزهائى كه بر اسلام وارد شده است، صدماتى كه بر اسلام وارد شده است، انشاءالله جلويش گرفته بشود. من گمان مى‏كنم كه آن چيزى كه به اسلام بيشتر از همه چيز ضرر زده است عدم تربيت صحيح است، تحقق پيدا نكردن تهذيب و اخلاق اسلامى است. اگر شما در طول تاريخ اسلام بلكه همه انبيا توجه كنيد و البته توجه داريد، آنقدرى كه اسلام از اين اشخاص منحرف و غير مهذب صدمه خورده است و تمام اديان صدمه ديده‏اند، از هيچ چيز ديگر نديده‏اند. اصل اساس آن چيزى كه به مكتب‏هاى توحيدى ضرر رسانده است و مانع شده است از اينكه رشد پيدا كنند، همين غير مهذب بودن بود، گاهى از طرف اشخاصى كه علم دارند و مهذب نيستند و بيشتر هم از طرف اشخاصى كه جاهل بودند، كه مهذب نبودند. و معلوم نيست كه آنقدرى كه از طرف عالم غير مهذب اسلام صدمه ديده است، از طرف جاهل غير مهذب با اينكه عددشان زياد است صدمه ديده است، از طرف جاهل غير مهذب با اينكه عددشان زياد است صدمه ديده باشد. تمام مكتب انحرافى را اشخاص دانشمند و ملا ايجاد كردند، چه آن چيزهائى كه مذهب‏سازى بوده است، آنها هم اشخاص عالمى بودند كه مذهب درست كردند، مذهب‏هاى انحرافى، و چه مكتب‏هاى سياسى كه آنها هم از جانب اشخاص دانشمند و عالم بوده است. و آنقدرى كه به مكتب توحيدى از اين سنخ جمعيت كه عالم بودند و همه جور علمى هم شايد مى‏دانستند، صدمه خورده است، از هيچ طايفه‏اى نخورده است. از اين طرف قرآن هم كه كتاب زنده الهى است، اين هم آنقدرى كه دنبال اين بوده است كه تهذيب كند مردم را، دنبال چيزهاى ديگر نبوده است. اصلاً مى‏شود گفت كه قرآن براى همين مقصد آمده است، براى اينكه بشر به اين مطلب از همه‏

صحيفه نور ج 16 صفحه 9

چيز بيشتر احتياج داشتند. قرآن كتابى است كه براى انسان‏سازى، از تمام مراحلى كه انسان طى مى‏كند، قرآن در همه مراحلش دعوت دارد و راه دارد و تمام قصه‏هائى كه در قرآن نقل شده است، گاهى هم تكرار شده است، براى اين بوده است كه مساله اهميت داشته است و اين قصه‏ها راهنماى مردم بوده است و براى تهذيب بوده است. قرآن كتاب احكام نيست. كليات را، كليات احكام را، اصولش را ذكر فرموده است آن. قرآن كتاب دعوت است و كتاب اصلاح يك جامعه است كه بعد از اينكه به قرآن اصلاح شد جامعه، به سنت نبى و اخبار وارده از طرف پيغمبر اكرم (ص) به وسيله ائمه هدى و روات، آنها عمل بشود. از اين جهت اين دو نكته اسباب اين مى‏شود كه ما توجه به اين بكنيم كه هم خودمان را تهذيب بكنيم، براى اينكه اهم امور اين است نزد اسلام و اگر علم بلاتهذيب باشد ضررش از جهل بدتر است، هم خودمان را تهذيب بكنيم و هم خودمان را متوجه به حق تعالى و احكام حق تعالى بكنيم و هم جامعه را به اين راه دعوت كنيم كه الحمدلله امروز تقريباً همه مسائل تهذيبى و مسائل اخلاقى قابل دعوت است و هيچ مانعى از اين نيست. اگر سابق شما مى‏خواستيد كه بعضى از احكام الهى را منتشر كنيد يا بعضى از اخلاق فاسده را ذكر بكنيد، حتى در يك جاى محدود هم نمى‏توانستيد، براى اينكه آنهائى كه مخالف شما بودند آنقدر فاسد بودند كه شما از هر صفت زشتى كه اسم مى‏برديد، آنها به ريش مى‏گرفتند و جلوى شما را مى‏گرفتند و امروز بحمدالله اين فرصت براى ما، براى شما آقايان علما، براى همه علماى اسلام در ايران پيش آمده است كه راه باز است براى مهذب كردن مردم و دعوت مردم به صلاح. بنابراين، آن چيزى كه در راس همه امور است، براى همه ماها اول تهذيب نفس است و در خلال او تهذيب مردم است. اگر انسان خودش مهذب نباشد نمى‏تواند ديگران را تهذيب كند، حرف اثر ندارد. وقتى كه آقايان خودشان را تهذيب كردند، خصوصاً ائمه جمعه كه سر و كارشان با توده‏هاى عظيم مردم است، ائمه جماعت هم هست، اما ائمه جمعه بيشتر الان مورد توجه هستند، آنها بايد انشاءالله به مقام عالى تهذيب برسند و مردم را هم دعوت به اين مطلب بكنند. تمام آن مسائلى كه در اسلام است، حتى مسائل سياسى‏اش، مسائل تهذيبى است، براى درست كردن آدم است. ما نبايد همه مسائل را حالا دنبال مسائل سياسى قرار بدهيم، بايد همه مسائل را دنبال مسائل اسلامى و خصوصاً اين وجهه تهذيب مردم. شما ملاحظه مى‏فرماييد كه لحن قرآن در اين باب از همه ابواب ديگر لحنش زيادتر و بيشتر تاكيد در آن دارد، چندين آيه قسم هست و بعدش قد افلح من زكيها و قد خاب من دسيها او به ما مى‏فهماند كه اساس مسائلى كه همه چيز به آن درست مى‏شود، آن تهذيب است و اساس همه مسائلى كه انحرافى است، اين عدم تهذيب است و دسى در نفس انسان است، دسى شيطان است. بنابراين بايد ما سرلوحه همه امورمان را اين قرار بدهيم.

شايد هيچ انقلابى مثل انقلاب ايران مورد تهاجم واقع نشده باشد

البته گرفتارى الان براى ما، براى ملت خيلى زياد است، يعنى شايد در هيچ انقلابى اينطور مثل انقلاب ايران مورد تهاجم واقع نشده باشد، براى اينكه انقلاب‏هاى ديگر يا انقلاب‏هاى چپى بوده يا

صحيفه نور ج 16 صفحه 10

راستى بوده. اگر چپى بوده چپى‏ها تاييدش مى‏كردند، راستى‏ها مخالفش بودند و اگر بعكس بوده آنها تاييد مى‏كردند و آن دسته مخالف بودند. اما انقلاب اسلامى از باب اينكه از اول اسلامى بوده اينطور نبوده است كه يك نفر فرض كنيد كه غربزده يا شرق‏زده آمده باشد و انقلاب كرده باشد و مردم را دعوت به انقلاب كرده باشد، كودتا كرده باشد. مساله كودتا نبوده است، مساله قيام يك ملت براى اينكه از دست ظلم داخل و خارج به تنگ آمده است. قيام يك ملت است در مقابل همه قدرت‏ها، مهيا هم بايد باشد براى اينكه همه قدرت‏ها به او تهاجم كنند و هيچ توقع ما نداريم كه امريكا با ما سر مصالحه داشته باشد يا شوروى. همه اينها مى‏بينند كه اگر اين انقلاب در ايران انشاءالله به ثمر برسد و آنطورى كه خواست اسلام است تحقق پيدا بكند، ناچار اين انقلاب به خارج صادر مى‏شود، هيچ احتياجى به اين نيست كه كسى هم برود اين كار را بكند البته تكليف است كه دعوت بشود همه جا، اما اگر اين انقلاب را مردم دنيا كه الان متوجه به آن هستند، هم زورمندها متوجهند كه احساس خطر مى‏كنند و هم مظلوم‏ها متوجهند كه شايد اين راهى باشد براى نجات، اين انقلاب اگر انشاءالله به آن مقصد اعلاى خودش برسد و اسلام در اينجا حكومت داشته باشد و هيچ حيثيت ديگرى غير اسلام نباشد، اين خطرى است براى قدرت‏هاى بزرگ و وابستگان آنها و راه اميدى است براى مستضعفان جهان، همان معنائى كه تمام انبيا از صدر عالم تا حالا دنبال او بودند. همه انبيا آمدند و با قلدرها دعوا كردند. البته آنهائى كه مى‏خواهند انبيا را قبول نكنند و وابستگان به انبيا را محكوم كنند، آنها مى‏گويند كه دين براى اين است كه مردم را تخدير كند، اينها تخدير مى‏كنند و قدرت‏هاى بزرگ مى‏چاپند. ولى هر كس نگاه كند به سيره انبيا از صدر عالم تا حالا، مى‏بينيد كه آنى كه اطراف انبيا جمع شدند مظلوم‏ها هستند، آنى كه مقابل انبيا بودند قلدرها بودند. ما هيچ نبى‏اى را سراغ نداريم كه با يك قلدرى ساخته باشد به ضد ملت خودش و هيچ وصى نبى‏اى را سراغ نداريم كه ساخته باشد به ضد ملت خودش. اين سيره انبيا از صدر عالم تا زمان خاتم همين بوده است كه در مقابل اين قدرت‏هائى كه ظالم بودند، منتها هر كدام در يك محيطى بودند، از آنجا شروع كردند. حضرت موسى در يك محيطى بوده از آنجا شروع كردند. لكن مقصد اين بوده است كه ريشه استكبار را از جهان بكنند و مردم مظلوم را از اين ظلم‏هائى كه بر ايشان مى‏شود نجات بدهند. از اين جهت با شما دو طايفه به شما توجه دارد، يك طايفه مستكبرين و سودجوها و طوايفى كه به آنها وابسته هستند، آنها را توقع نداشته باشيد كه با شما صلح بكنند، آنها نخواهند صلح كرد، آنها همه‏شان همان برنامه فرعون‏ها را دارند كه سر سازش هيچ ندارند، و يك دسته هم مستضعفين جامعه هستند كه اكثريت و يك اكثريت محروم هستند، اين دسته هم با شما هستند. هيچ اشكال ندارد كه اين برنامه شما اگر چنانچه در خارج تحقق پيدا كند، تمام مظلوم‏هاى جهان دورش جمع مى‏شوند. حالا مثل - زمان‏هاى - زمان سابقى كه انبيا بودند نيست، براى اينكه انبيا چقدر زحمت بكشند كه از يك شهرى به شهر ديگر منتقل كنند. خوب، هيچ وسايل نبود. در مكه بايد سيزده سال رسول اكرم باشند و نتوانند مطلب خودشان را به حجاز برسانند، تا برسد به جاهاى ديگر بخواهند برسانند. چقدر معطلى دارد. قاصدى بايد برود، چند ماه طول مى‏كشد تا برسد

صحيفه نور ج 16 صفحه 11

به آنجا، از اين مسايل. حالا هر مطلبى كه اينجا گفته مى‏شود، چند ساعت بعدش در همه دنيا منتشر است، راديوها مى‏گويند كه چه مى‏كنند. لهذا الان حجت بر ما بيشتر است و اهميت تبليغ هم زيادتر، براى اينكه تبليغ شما در اينجا و تهذيب مردم آن نيست كه توى مسجد شما تهذيب داريد، مهذب مى‏كنيد مردم را. نخير، اين انعكاس پيدا مى‏كند و راديو مى‏گويد و خارج هم مى‏رسد. بنابراين، ما امروز مواجه هستيم با همه قدرت‏ها كه مخالف ما هستند و مظلوم هم هستيم. تمام تبليغاتى كه در تمام جاها هست، تقريباً تمام جاها، آنهائى كه ساكتند، ساكتند، آنهائى كه حرف مى‏زنند همه به ضد اسلام و به ضد جمهورى اسلامى صحبت مى‏كنند، آنهائى كه يك خرده عاقل‏ترند مى‏گويند اينها اسلامى نيستند. دل مثلاً كارتر يا بگين براى اسلام مى‏سوزد كه ما چون اسلامى نيستيم، آنها متاثرند! اى واى! چرا اسلام در ايران تحقق پيدا نمى‏كند؟! آنها هم كه از خودمان هستند كه يعنى ايرانى هستند، آنهائى كه در زمان حكومتشان با اسلام در جنگ بودند، حالا دلسوزى مى‏كنند براى اسلام كه اين مملكت اسلامى نيست! تمام هم و غم اينها كه در خارجه رفتند اين است كه چون اسلامى نبوده از اين جهت ما پشت كرديم به آن. و آنهائى كه بى عقل هستند، آنها ديگر اين مسايل را طرح نمى‏كنند، آنها اصلش با اصل تبليغات اسلام مخالف هستند. بنابراين شما مواجه هستيد امروز با تمام تبليغات مخالف، يعنى هيچ شايد راديوئى پيدا نكنيد، الا اينكه مگر خيلى نادر باشد، الا اينكه حمله مى‏كند به ايران، به نهضت ايران، به حكومت ايران، به چه و همه هم تقريباً مى‏گويند كه ملت مخالف با اينهاست، كانه چند نفر معمم آمدند بدون اينكه ملتى در كار باشد، ارتش هم كه مى‏گويند مخالف با اينهاست، نه اينكه ملتى باشد، بدون اينكه ارتشى باشد، بدون اينها زمام امور را به دست گرفتند. اين ملتى كه همه مى‏دانند، نه اين است كه ما مى‏دانيم، آنها مى‏دانند مسائل را و مى‏دانند قضيه اينكه ملت چكاره است و چه مى‏كند و با كيست، اينها را همه مى‏دانند لكن از باب اينكه خوب، خود تبليغات يك مساله است، لااقل براى خارج يك جوهايى درست مى‏كنند. اينها همه‏شان دنبال اين هستند كه اين نهضت اسلامى را شكست بدهند كه مبادا در ايران درست تحقق پيدا كند و تا آخر دست آنها كوتاه بشود و مبادا از ايران به ساير جاها و منطقه‏هاى ديگر سرايت بكند و صدور پيدا بكند كه دست قدرت‏هاى بزرگ از جهان كوتاه بشود. از اين جهت آنها روى اين زمينه با شما مخالف هستند. لكن آن چيزى كه دل ما و شما و همه را گرم مى‏كند تاييدى است كه خداى تبارك و تعالى از ما مى‏كند، ما كه خودمان قدرتى نداريم و نداشتيم و نخواهيم داشت، هر چه هست از اوست، هر قدرتى كه هست از اوست، منتها اگر ملت‏ها، اگر دولت با خدا باشند، خداى تبارك و تعالى تاييدشان مى‏كند و اگر چنانچه بر ضد باشند، خداى تبارك و تعالى رهايشان مى‏كند به حال خودشان. بنابراين ما بايد كارى بكنيم كه در مقابل اين قدرت‏هاى بزرگى كه در مقابل ما هستند و اين تبليغات بزرگى كه الان مى‏شود بر ضد ماها، كارى بكنيم كه بهانه ديگر دست آنها ندهيم. يك فرض كنيد كه امام جمعه اگر خداى نخواسته در يك محلى يك خطاى جزئى بكند، يك اشتباهى بكند، اين مساله كم‏كم مى‏رسد به دست منافقين و امثال اينها و گروه‏هاى چپى، اينها مى‏رسانند آن را به همه جا و همه جا رويش تكيه مى‏كنند و بحث مى‏كنند. ما آن كارهائى كه نكرديم و

صحيفه نور ج 16 صفحه 12

هيچ وقت هم در ايران نخواهيم كرد مثل كشتن بچه و كشتن غير بالغ و اينها، چقدر اينها دارند تكيه به آنها مى‏كنند كه خير، اين حكومت اسلامى دارد بچه‏ها را چه مى‏كند، بدون محاكمه، بدون بازرسى، همين طورى توى خيابان‏ها مى‏ريزند و مى‏كشند و امثال اينها. اين چيزهائى كه همه مى‏دانند كه نشده است، دارند براى ما مى‏گويند. آن چيزى كه خواص مختلفى دارد كه جاهاى ديگر ندارد، اين، اين انقلاب اسلامى ايران است. اولاً اسلامى است، هيچ انگيزه‏اى غير اسلام ندارد، يعنى شما از آن اول كشور تا آخر كشور هر جا برويد، مردم فريادشان اين است كه ما جمهورى اسلام را مى‏خواهيم. ما اسلام را مى‏خواهيم. همين طور هم هست. يكى اينكه اين انسجامى كه پيدا شده است بين‏شان، يعنى تمام ملت ما با هم منسجمند، يك عده قليلى هم هستند كه خوب، همه جا عده قليل هست كه آنها مخالف با اسلام هستند والا توده‏هاى بزرگ مردم همراهند با شما. اين هم يك خصوصيتى است كه در اين انقلاب است.

همه مسوولين در سرتاسر كشور از خود مردم هستند

و يك جهت ديگر هم اين تحولى است كه پيدا شده در همه جا. شما ملاحظه بكنيد، شايد، بعضى آقايان يادشان بايد باشد، همين در زمان قاجار هم كه ديگر اين آخرى با ضعف زندگى مى‏كردند معذلك حكومت‏هايشان در هر جا حكم يك سلطان داشت، حكم يك پادشاه را داشت، هر كارى مى‏خواست مى‏كرد و بسيارى از جاها را هم اجاره مى‏دادند. اين فرض كنيد كه استاندارى كه مى‏خواست يك جايى برود، آن والى كه مى‏خواست برود فرض كنيد والى خراسان بشود، خراسان تيول او بود و آن وزير بالا و آن فرض كنيد كه امير و الا، آن يك وجهى مى‏داد خراسان را مى‏خريد. بنا هم بر اين بود كه تو برو هر كارى مى‏خواهى بكن، ما گوش نمى‏دهيم به حرف‏هاى مردم. او مى‏رفت آنجا هر كارى دلش مى‏خواست مى‏كرد، مردم را هر طور مى‏خواست عذاب مى‏داد و البته آن پولى كه داده است بايد در آورد با اضافاتش، پول‏ها هم در مى‏آمد. الان شما در سرتاسر كشور ملاحظه بكنيد از نخست وزير و رئيس جمهورش بگيريد تا آن پائين‏ها هر كه هست، مى‏بينيد كه يك مردمى هستند كه از خود مردم هستند. رئيس جمهور يك طلبه‏اى بوده است سابق و بعد هم يك آقايى شده است و بعد شده است رئيس جمهور. نه دستگاهى اينها را دارند و نه افكارى اينها را دارد و همين طور همه وزرا. اين وزرا گاهى وقت‏ها جمعيتى مى‏آيند اينجا و مخلوط به هم هستند، آدم تميز نمى‏دهد كه اين پاسدار هست يا وزير. من حكومت‏هاى كوچك را ديده‏ام كه وضعشان چطور بود و با چه وضعى بيرون مى‏آمدند. وقتى بيرون مى‏آمدند، مردم همه صف مى‏كشيدند برايشان تعظيم بايد بكنند. با بساط مى‏آمد بيرون يك حكومت فرض كنيد كه جاى كوچكى، اما حالا نخست‏وزيرش مى‏آيد، مردم باشند مثل سايرين. اين هم يك مساله‏اى است كه الان در ايران تحقق پيدا كرده است. جاهاى ديگر نيست اين مسائل كه همه مردمى هستند و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردم پشتيبان دولتند و هم مردم پشتيبان ارتشند، هم ارتش و دولت با مردم هستند و اين يكى از رمزهاى بزرگ پيروزى اين چيز است.

صحيفه نور ج 16 صفحه 13

فراوانى يكى از نعمت‏هاى بزرگى است كه ما داريم

و اما اينكه نبايد هيچ فرض كنيد كه اشتباهى باشد، نبايد هيچ گرفتارى باشد ، خوب، چطور نبايد و چطور مى‏توانند. شما فرض كنيد كه گرانى الان هست، خوب، همه ما مى‏دانيم گرانى هست اما با تمام قوا دارند كوشش مى‏كنند كه بتوانند، نمى‏توانند. انقلاب واقع شده است، فراوانى است، اين يكى از نعمت‏هاى بزرگى است كه ما داريم. شما شايد خيلى‏هاتان شايد يادتان هست كه در همين جنگى كه به ما مربوط نبود، جنگ عمومى دوم كه به ما مربوط نبود، در ايران ديگر نان پيدا نمى‏شد. من يادم است كه در قم كه مى‏رفتند منزل و برمى‏گشتند، دكان نانوائى هيچ باز نبود، سنگكى اصلش در قم نبود، يك نان‏هائى، در تهران كه بوديم يك نان‏هائى درست مى‏كردند كه رنگش با رنگ عباى شما شبيه به هم بود، مردم اين نان‏ها را مى‏خوردند آنوقت، امروز شما مى‏بينيد كه از حيث ارزاق بحمدالله خدا لطف كرده است و از ارزاق مردم ديگر نگرانى ندارند گرانى هست البته، اما نمى‏شود در يك انقلاب هيج چيز نباشد، لازمه هر انقلاب اين است كه يك اختلافاتى باشد، يك عرض بكنم كه اشرار در اطراف چه بكنند. در هر شاه مردگى كه در سابق واقع مى‏شد يكدفعه ايران به هم مى‏خورد، اشرار در اطراف چه بكنند. در هر شاه مردگى كه در سابق واقع مى‏شد يكدفعه ايران به هم مى‏خورد، شاه مى‏مرد يكدفعه خان‏ها سر درمى‏آوردند و دزدها سر درمى‏آوردند و به هم شلوغ مى‏شد تا دوباره يك زحمتى كشيده بشود، باز يك آرامش نسبى پيدا بشود، آن هم نسبى. والحمدلله حالا اين مسائل كم است، نه اينكه نيست، هست ولى كم است. مردم، اگر اينهائى كه يادشان است جنگ دوم جهانى كه به ما هيچ مربوط نبود، ما سر پل بوديم، سر راه بوديم، آمدند گرفتند اينجا را و به مجردى كه گرفتند، همه چيز نادر شد، ديگر هيچ پيدا نمى‏شد، حالا بحمدالله پيدا مى‏شود. حالا فرض كنيد يك چيزى كم يافت بشود اين را نبايد ما هى بگوئيم كه ما چه بكنيم، مردم بگويند ما چه بكنيم. خوب، مردم كه ديدند اين مسائل را، مردم كه ديدند اين گرفتارى را، مردم كه شنيده‏اند گرفتارى‏هاى جاهاى ديگر را، خوب، براى چه شكايت مى‏كنند؟ بحمدالله فراوانى است، يعنى گرسنگى نيست توى كار، اينطور نيست كه مردم نان پيدا نكنند، اينطور نيست كه مردم ارزاق را نتوانند پيدا كنند، كمياب گاهى مى‏شود اما آن هم ارزاق عمومى كمتر كمياب مى‏شود. يكدفعه مى‏خواهند آقايان كه، آنهائى كه توقع دارند و هى شكايت مى‏كنند، يكدفعه از آن حال انقلابى برگردند به يك حال آرامشى كه هيچ كسى در هيچ جا به ما كار نداشته باشد، خوب، مايى كه الان مواجه هستيم با تمام قدرت‏هاى عالم، همه از هر طرف به ما فشار مى آورند، همه از هر طرف به ما مى‏خواهند ظلم بكنند معذلك دولت ايران و ملت ايران اينطور سر پاى خودش ايستاده است، در خودش جنگ است، يك سال و نيم است كه جنگ است، هر وقت جنگ باشد در يك جايى، همه جايش به هم مى‏خورد، جنگ است و همه جا آرامش است، مناطق جنگى هم بحمدالله با قدرت دارند پيش مى‏روند، توقع اين نبايد مردم بكنند، آقايان به مردم نصيحت كنند كه توقع اينكه يكدفعه همه گرفتارى‏ها رفع بشود، يكدفعه شما در كدام حكومت از صدر اسلام تا حالا، حكومت رسول الله را بگيرد و حكومت اميرالمومنين سلام الله عليه را و بعدش هم كه دست‏هاى آنهائى بودند كه فروختند، خوب، ملاحظه كنيد كه در همان زمان حضرت امير همچو نبود كه همه اينهائى كه‏

صحيفه نور ج 16 صفحه 14

مى‏روند اطراف و از طرف چيز، همه‏شان يك مردم سيرى باشند، اصلش بسياريشان كارهاى خلاف هم مى‏كردند، افرادى باعث ناراحتى، حضرت امير هم چيز مى‏كردند، حضرت امير هم اقدام مى‏كرد چيز مى‏نوشت به آنها، در صورتى كه آنوقت آرامش بود در همه جا، الا زمان حضرت امير، البته از داخل خيلى خراب بود. در هر صورت من گمان مى‏كنم كه ما اگر چنانچه راجع به اين گرفتارى‏هاى جزئى كه داريم و آن گرفتارى‏هاى بزرگ بحمدالله رفع شده است، آنقدر كارها شده است براى اين مردم، اگر راجع به اين گرفتارى‏هاى جزئى كه هست و لازمه يك انقلابى هست و بايد هم دنبالش بروند و هميشه هم گفته مى‏شود كه دنبالش برويد، اگر راجع به اينها، خوب، اينها ناشكرى بكند، يك وقت خداى نخواسته عنايت خدا برگردد از ما. ما بايد شكر نعمت‏هاى خدا را بكنيم. شما در سرتاسر ايران الان يك مشروب فروشى ديگر نمى‏بينيد. خوب، بايد چه بشود؟ يك دانه از آن خانه‏هائى كه بود شما مى‏دانيد، همه‏تان شنيديد البته كه در سرتاسر شهر، ما همدان كه بوديم مى‏گفتند مشروب فروشى در همدان بيشتر از نانوايى است، بيشتر از كتابفروشى است، تهران بدتر از آنجا، الان شما سرتاسر ايران وقتى بيائى ببينى يك همچو كارهاى خلاف نيست. اين كارهاى خلاف آقايان كه مضر به حال اسلام بود و آنطور راهى كه آنها داشتند پيش مى‏رفتند كه خجالت دارد كه انسان اسمش را ببرد كه آنها مى‏خواستند چه بكنند، مى‏خواستند چه بساطى درست بكنند و بحمدالله دست آنها كوتاه شد و مملكت الان يك مملكت نيمه اسلامى است. البته گرفتارى هست از باب اينكه نمى‏شود اين گرفتارى‏ها يكدفعه رفع بشود. بايد مردم را هدايت كنيد و انشاءالله مسوولين هم با شماها موافقت مى‏كنند، شما هم با مسوولين موافقت مى‏كنيد در ساختن مملكت و در ساختن مردم. و مردم هم بايد توجه بكنند به اينكه دولت دنبال اين هست كه بسازد و آنطورى كه گزارش داده مى‏شود از جهاد سازندگى و از ساير كارهايى كه تاكنون شده است، در ظرف آن پنجاه سال به قدر اين دو سال با همه اين گرفتارى‏هائى كه دولت داشته است، نشده است. آمار وقتى داده مى‏شود، خوب، آمار داده مى‏شود، وقتى آمار را مى‏دهند راجع به ساختمان مدرسه، در تمام دوره آنها به اندازه اين دوره، شايد اين دوره نصف تمام آن دوره‏ها باشد، چيز درست كرده باشند، مدرسه درست كرده باشند. چقدر حمام، چقدر مسجد، چقدر راه كشيدند، چقدر كار كردند. خوب، كارهايى است كه شده، ما نبايد هى انگشت بگذاريم روى آن كه نشده است. خوب، يك قدرى هم اظهار تشكر از اين كه شده است بايد بكنيم، يك قدرى هم مردم را آگاه كنيم به اينكه در انقلاب فراوانى نعمت بودن ولو گران است گرانى سرسام آور هم است لكن بودن اين نعمت در بين مردم، اين يكى از نعمت‏هاى بزرگ خداست كه در انقلابات ديگر اين حرف‏ها نيست در كار. الان هم در بعضى از جاهائى كه يك انقلابى شده است، از عدم ارزاق و از نبودن اينهاست، ناله مى‏كند. بنابراين ما نبايد توقع داشته باشيم كه همه مسائل درست بشود و تمام افرادى كه دارند كار مى‏كنند، در دولت هستند، تمامشان يك آدم‏هاى مهذب باشند. نيست همچو چيزى، نمى‏شود يك همچو چيزى. ما نداريم الان كسانى كه بروند همه جا و مردم را دعوت كنند. حوزه‏ها مجهز نيستند، براى اين كارها نبودند، از باب اينكه همه چيز از دست آنها خارج بود، حتى تبليغ نمى‏توانستند درست بكنند، از

صحيفه نور ج 16 صفحه 15

اين جهت نمى‏توانستند اين كار را... الان ما كمبود داريم نسبت به روحانيت، كمبود داريم نسبت به مبلغ، كمبود داريم نسبت به اين مسائل و بايد به تدريج درست بشود. مايوس نشويد و انشاءالله با خدا هستيم و خدا با ما هست. ما مى‏خواهيم كه مملكت را اسلامى‏اش كنيم به همه معانى، همه شما آرزويتان هم همين است كه اين مملكت اسلامى بشود و همه احكام اسلام در آن جارى بشود و يك همچو آرزويى كه ما داريم، خداوند ما را تاييد مى‏كند انشاءالله. انشاءالله خداوند همه شما را تاييد كند، موفق باشيد، مويد باشيد و مردم را هدايت كنيد، مشكلات را طورى كنيد كه مردم خيال نكنند كه ما الان مشكلاتى داريم كه ديگر قابل حل نيست. نه، مشكلاتى هست، البته هست اما دنبالش هستند و قابل حل است، انشاءالله حل مى‏شود همه. والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:43 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 23

تاريخ 10/11/60

بيانات امام خمينى در ديدار وزير ارشاد اسلامى و سرپرستان هيأت‏هاى اعزامى به خارج كشور

جمهورى اسلامى از رژيم‏هاى مظلوم جهان است‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

آقايان مى‏دانند و محتاج به توضيح نيست كه جمهورى اسلامى از رژيم‏هاى مظلوم جهان است. هر چه دروغ مى‏خواهند مى‏گويند، بعضى از راديوها هر چند روز يك بار شيوه دروغ پراكنى‏شان را عوض مى‏كنند. وقتى از فحش و ناسزا خسته شدند و يا احتمال دادند كه شنونده‏هايشان خسته شده‏اند، شروع مى‏كنند به جعل نامه و همه مضمون‏ها يكى است. حتى يك راديو كه مقايسه بين انقلاب اسلامى ايران با ساير انقلابات را بنمايد نداريم. ما مى‏خواهيم فقط مقايسه كنند، نه اينكه بيش از آنچه هست بگويند. جمهورى اسلامى پس از پيروزى به تمام افراد گروه‏ها فرصت داد تا آزادانه هر عملى را مى‏خواهند انجام دهند و هر روزنامه‏اى كه خواستند منتشر كنند، ولى ديديد كه اينها چگونه عمل كردند. اينها با اسلحه به جان مردم افتادند و رسماً عليه اسلام قيام كردند. امروز تبليغات مى‏كنند كه تنها صدى شش و يا صدى ده از مردم طرفدار جمهورى اسلامى مى‏باشند. تمام آمال و آرزوهايشان شمال بود و معتقد بودند كه شمال صددرصد با جمهورى اسلامى مخالفند. از طرف ديگر تمام نيروهايشان را از همه جا جمع كردند و به شهر آمل وحشيانه و غافلگيرانه حمله كردند به اميد اينكه مردم هم كه با آنها هستند، پس آمل را مى‏شود فتح كرد و از آنجا شهرهاى ديگر را، ولى متوجه شديد كه چه شد. مردم چنان با آنان به مبارزه برخاستند توى دهن آنان زدند كه نتوانستند حتى براى چند ساعت مقاومت كنند. مخالفت مردم مهم است. ما بايد از شهر آمل و مردم فداكار آن تشكر كنيم. با كمال تاسف عده‏اى شهيد شدند، ولى با شهادت خود به آنان ثابت كردند كه در جائى كه تمام آرزويتان و اعتمادتان به آنجا بود، ديديد مردم دلير و مسلمان آمل چه بر روزتان آوردند؟ حالا شما قم و يا تهران چگونه مى‏خواهيد بياييد. رسانه‏هاى گروهى دشمن ما از اين موضوع گذشتند و هيچ نگفتند. اينجا كه به نفع ما بود هيچ نمى‏گويند. ولى آنجا كه به ضرر ما باشد هر چه دلشان بخواهد رويش مى‏گذارند و مى‏گويند. پس ما بايد اين موضوع را احساس كنيم كه چون مى‏خواهيم آزاد باشيم، كشورهائى كه در جهان موثرند با ما مخالفند. به همين جهت خودمان بايد در فكر خودمان باشيم، يعنى نبايد بنشينيم تا ببينيم دشمنان ما چگونه مى‏گويند و يا تعريف مى‏كنند يا نمى‏كنند و يا مطالب را درست مى‏گويند يا نه. بايد راه بيفتيم و انقلاب خودمان را به دنيا بشناسانيم. الان فرصت خوبى است، اميدوارم به اميد خدا موفق شويد و

صحيفه نور ج 16 صفحه 24

بدانيد كه مردم با ما هستند. ما همانگونه كه خود قيام كرديم و ننشستيم تا قدرتى به كمك ما بيايد، حالا هم نبايد انتظار داشته باشيم تا ديگران به نفع ما تبليغ كنند، والا همه مى‏دانند كه در انقلابات ديگر گاهى ميليون‏ها نفر آدم كشته شده است و نمى‏گذاشتند كسى نفس بكشد. همين حالا در كدام يك از كشورهاى جهان است كه قيام مسلحانه را تحمل كنند. آنها به محض احتمال، دستگير مى‏كنند. وقتى پاى براندازى رژيم در كار است، وقتى پايمال كردن خون شهدا در كار است، كه ديگر نمى‏شود ساكت بود. جمهورى اسلامى تنها به كسانى كه كسى را كشته‏اند و يا كارهائى كرده‏اند كه در اسلام حكمش اعدام است، جزاى عادلانه داده است. اين جزا براى حفظ جامعه مفيد است. اينها غده‏هاى سرطانى هستند كه براى صحت جامعه بايد بيرون آورده شوند. آنهائى هم كه زندان هستند تحت تربيت قرار گرفته‏اند و هميشه سفارش اينها را كرده‏ام. شما خارج كه مى‏رويد اين صحبت‏ها هست، از اسلام دفاع كنيد. بالاخره ما بايد كلاه خودمان را خودمان نگه داريم و مطمئن باشيم كه كسى نمى‏آيد حفظمان كند. وزارت ارشاد بايد فعال شود. شما آقايان از فرصت استفاده كنيد و به مردم جهان مطالب را برسانيد. مردم خيلى چيزها را نمى‏دانند. مصاحبه كنيد، در ميان جمعيت برويد، سخنرانى كنيد. بايد توجه داشت كه فقط سالى يك بار سفر نكرد، بلكه هر فرصتى پيش آمد از اين نوع سفرها نمود. اميدوارم با موفقيت مراجعت كنيد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:43 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 18

تاريخ 4/11/60

بيانات امام خمينى در جمع اساتيد، اعضاى هيأت مديره و دانشجويان مدرسه عالى علوم تربيتى و قضائى قم، مسؤولان ستاد مركزى جهاد سازندگى، فرماندهان سپاه پاسداران، گروهى از مسؤولين جمعيت هلال احمر، طلاب و اقشار مردم كاشان و انديمشك

چيزهايى كه بر ضد اين نهضت است به دست خود ملت از سر راه برداشته مى‏شود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من بايد تشكر كنم از آقايانى كه در اين سرما و زحمت تشريف آوردند اينجا و اينجا را مفتخر كردند به وجود شريف خودشان، هم از بانوان و دوشيزگان قم و هم از علماى اعلام حوزه علميه و هم از پاسداران و هم از جهاد سازندگى و ديگران و آقايان طلاب كاشان. انشاءالله خداوند همه ما و شما را موفق كند كه به اسلام و خواست اسلام تا آخرين نفس پايدار باشيم و از هيچ توطئه يا تهديدى خوف نداشته باشيم.

ما چند جور گرفتارى داريم، يك جور گرفتارى‏هاى داخلى كه همه مى‏دانيد از جهت جنگ و از جهت فسادهائى كه گروه‏هاى فاسد مى‏كنند و از جهات كمبودهايى كه داريم، اينها به نظر مى‏آيد كه خيلى اسباب اين نشود كه ما عقب‏نشينى كنيم. ما و شما آقايان و همه ملت كه همه با هم هستند، گرفتارى‏هاى داخلى را حل مى‏كنند و امروز يك گرفتارى غيرقابل حلى ما نداريم. البته كمبودهايى داريم از قبيل كمبود قاضى، كمبود مبلغ كه اين به عهده علماى حوزه علميه قم و ساير حوزه‏هاست كه با كمال كوشش در اين مطلب پافشارى كنند و وجود قاضى امروز خيلى محل احتياج است و چند هزار قاضى ما لازم داريم، ايران لازم دارد و آن بايد به همت والاى علماء بلاد و مدرسين محترم حوزه علميه قم ايدهم الله تعالى اين كمبود ولو به دراز مدت، اما نه خيلى دراز مدت، اين كمبود انشاءالله حل بشود و حل مى‏شود. و همين طور تربيت مبلغين، مبلغين امروز خيلى مورد احتياج است. در شهرها، در روستاها، در مناطق جنگى و همه جا، در كارخانه‏ها، همه جا مبلغ مورد احتياج است و كمبود داريم. بسيارى از اوقات مى‏آيند اينجا و شكايت دارند از اينكه نداريم مبلغ. بايد باز حوزه علميه خصوصاً حوزه‏هاى علميه همه جا خصوصاً حوزه علميه قم همت كنند كه اين نقيصه را هم انشاءالله رفع كنند و مساله‏اى نيست و خواهد رفع شد.

جنگ هم يك مساله‏اى بود كه انسان خيال مى‏كرد كه يك هائله‏اى است براى ما و يك

صحيفه نور ج 16 صفحه 19

مساله‏اى است بسيار مهم لكن معلوم شد كه منافعش بيشتر از ضررهايش بود. آن انسجامى كه در اثر جنگ، بين قشرها پيدا شد و آن معناى روحانى و معنوى‏اى كه در خود سربازان عزيز از ارتش و ژاندارمرى و سپاه پاسداران به نمايش گذاشته شد و آن روح تعاونى كه در همه ملت از زن و مرد در سرتاسر كشور تحقق پيدا كرد، به دنيا فهماند كه اين مساله‏اى كه در ايران است با همه مسائل جداست. اينجا از باب اينكه اصل نهضت را خود ملت كرد و به ثمر رساندنش هم به دست خود ملت شد، چيزهائى كه برضد اين نهضت و برضد اين انقلاب است، باز به دست خود ملت از سر راه برداشته مى‏شود و انشاءالله اين هم به زودى حل خواهد شد.

مساله گرانى و مساله احتكار و اينها هم كراراً گفته شده است به اينكه اينهائى كه گرانفروشى مى‏كنند، اينهائى كه احتكار مى‏كنند، اينها انصاف داشته باشند كه اين ملتى كه با خون خودش و با زحمت خودش شما را به از آن اختناق بيرون آورد و مساله آن ناامنى به صورت قانونى را از بين برد، هيچ انصاف نيست كه شما با اين ملت و اين - با اين مستضعفين اينطور كنيد. مى‏دانيد كه گرانى و احتكار تلخى‏اش به ذائقه مستضعفين و عامه مردم محروم است، مشكل براى اينهاست و الا آنهايى كه بالانشين‏اند و از طبقات مستكبر هستند و بالانشين، آنها برايشان اين امور خيلى مطرح نيست، هم ذخيره‏ها دارند و هم اموال زياد، هر قيمتى هم باشد مى‏توانند تهيه كنند، اين مستضعفين هستند كه بار اين زحمت به دوش آنهاست و بار انقلاب هم به دوش قوى محترم آنها بود و هست و اميدواريم كه اين مساله هم حل بشود، با انصاف فروشندگان و ثروتمندان و با توجه اولياء امور. اين مسائل داخلى يك مسائلى است كه ولو به دراز مدت حل مى‏شود. بحمدالله جهاد سازندگى به طورى كه آقا خواندند و ريز اين فعاليت‏ها را دادند، بسيار انسان را دلخوش مى‏كند و اميدوارم كه فعاليت بيشتر از اين بشود و به روستاها، به مستضعفين، به محرومينى كه در طول تاريخ محروم بودند، به اينها بيشتر رسيدگى بشود و مى‏شود. و من تشكر مى‏كنم از اينهمه زحمت‏ها و اميدوارم كه از اين به بعد هم آقاى نورى كه در اين جرگه وارد شده‏اند، با هدايت‏هائى كه مى‏كنند و زحمت‏هائى كه مى‏كشند و با زحمت‏هاى ساير برادرهاى محترم مشكل هم هر چه باشد، انشاءالله حل بشود. مشكل‏هاى داخلى ما يك قسم مشكلات هست كه به دست خودمان بايد حل بشود و همه ملت بايد در اين باب كوشش كنند، آنهائى كه كار مى‏توانند بكنند كار بكنند، زراعت مى‏توانند بكنند زراعت بكنند و اين مشكل را، مشكل اقتصادى را با دست خود ملت انشاءالله حل بشود و ملت ما به خودكفائى انشاءالله برسد.

دانشگاه را بايد با جديت باز كنند و به طور حتمى اسلامى‏اش كنند

مشكل دانشگاه هم حل شده است و مى‏شود. من از بعضى روزنامه‏ها گله بايد بكنم كه گاهى در تيترهايشان يك مطلبى كه از يك راه مى‏خواهد برود، منحرفش مى‏كنند به راه ديگر. ما مى‏گوئيم دانشگاه‏ها بايد باز بشود و در خلال باز شدن زحمت كشيده بشود از جناح خود دانشگاهى‏ها و از جناح

صحيفه نور ج 16 صفحه 20

روحانيون و جناح‏هاى ديگرى خدمت كنند تا اينكه دانشگاه‏ها به آن تربيت اسلامى برسند. مى‏بينيم كه گاهى وقت‏ها در روزنامه‏ها مى‏گويند كه دانشگاه‏ها تا اصلاح نشود، نبايد باز بشود، گاهى هم گردن من مى‏گذارند اين حرف را. من از آنها گله دارم كه من مى‏گويم كه دانشگاه چون اصلاحش طولانى است بايد باز بشود، نه اينكه صبر كنند تا آن آخر. و يك مطلبى هم به شوراى فرهنگى انقلاب عرض مى‏كنم كه از قرارى كه بعضى از آقايان گفتند، ايراد زياد مى‏گيرند، يك مساله، مساله اين است كه اشخاصى كه فاسد هستند و مى‏خواهند افساد بكنند در دانشگاه، حرفى نيست كه اينها بايد در دانشگاه راه پيدا نكنند، آنهائى كه دانشگاه را سنگر كرده بودند و اطاق جنگ درست كرده بودند و اين مفاسد را ايجاد مى‏كردند، آنها را بايد شناسائى كنند و كنار بگذارند، اما يك دسته جوان هستند از دخترها، از پسرها كه اينها گاهى در سابق يك ابتلائاتى به معصيت‏هايى داشتند و بعد توبه كردند، اينها را نبايد آقايان بگويند كه شما در فلان وقت يك كار خلافى كرديد و حالا ديگر بايد محروم باشيد از دانشگاه. خير، در توبه باز است. خداى تبارك و تعالى در توبه را باز گذاشته است براى همه معاصى، البته مفسدها نبايد باشند لكن اشخاصى كه توبه كردند، اشخاصى كه قبلاً افسادى نكرده بودند لكن يك مثلاً خلافى كرده بودند، چه دخترها و چه پسرها، و حالا پشيمان شدند، اينها را ما بايد با آغوش باز بپذيريم و توبه آنها پيش خداى تبارك و تعالى مقبول است و اينها هم راه پيدا كنند به دانشگاه. و اين جوان‏ها را مايوس نكنيد، اين جوان‏ها ذخيره اين ملت هستند. انحرافى اگر بوده است فى‏الجمله، آنها هم كه توبه كردند. بنابراين دانشگاه را بايد با جديت باز كنند و با جديت دنبال اين بروند كه به طور حتمى اسلامى‏اش كنند و تربيت‏هاى اسلامى در آن باشد.

آنچه بر سر مسلمين آمد، از اين قدرت‏هاى بزرگ است‏

يك گرفتارى هم ما راجع به مسلمين داريم. و اين گرفتارى كه راجع به كشورهاى اسلامى است، اين بايد به دست خود كشورهاى اسلامى حل بشود. اين را همه مى‏دانند و همه مى‏دانيد كه آنچه كه بر سر مسلمين آمده است، از اين قدرت‏هاى بزرگ است و آنچه كه بايد اين مشكلات را حل بكند، وحدت كلمه مسلمين است. اين مسلمينى كه بايد همه دولت‏هايشان و ملت‏هايشان دست به دست هم بدهند و مهاجمين به اسلام را، صهيونيسم را كه مهاجم به اسلام است و دشمن سرسخت اسلام است و در صدد اين است كه يكى بعد از ديگرى كشورهايى را از شماها بگيرد، به جاى اينكه همه با هم متحد بشويد و اين جرثومه فساد و سرطان را از بلاد مسلمين بيرون كنيد و پاك كنيد، با هم مى‏نشينيد يا صحبت مى‏كنيد، يا صحبتى مى‏كنيد كه به نفع آنهاست. همه هم و غم بعضى از اين كشورها اين شده است كه در ايران اسلام را مى‏خواهند پياده كنند. ايرانى كه از اول فرياد زده است كه ما بايد فلسطين را، قدس را آزاد كنيم، هر روزى برايش يك نغمه‏اى مى‏سازند و هر روزى يك بساطى درست مى‏كنند كه ايران با مثلاً اسرائيل بست و بند دارد. چه داعى داريد كه شما كه از اسرائيل اينطور توهين مى‏بينيد، اينطور اهانت مى‏كند، اينطور حيثيت شما را پايمال مى‏كند، بلندهاى جولان را - در غصب

صحيفه نور ج 16 صفحه 21

مى‏خواهد بكند و مى‏گويد من اعتنا به هيچ قدرتى ندارم، يك همچو جرثومه فسادى را شما بايد با اتفاق خودتان از بين برداريد. اگر از بين بر نداريد، اين يك ماده سرطانى است كه سرايت مى‏كند به جاهاى ديگر، اكتفا به جولان نمى‏كند، راى آنها اين است كه اسرائيل از همه نژادها بالاتر است و از فرات تا نيل هم مال اوست و همه اين جاها بايد برگردد به اسرائيل و شما نشستيد سر يك امور جزئى، و - يك - سر يك امور خيلى ناچيز با هم دعوا مى‏كنيد و همه همتان را اين قرار داديد كه نبادا ايران يك وقتى يك حرفى بزند. ايران كه همه ارگان‏هايش فرياد مى‏زنند كه ما نظرى نداريم به دولت‏هاى ديگرى و ملت‏ها ديگرى، الا اينكه با آنها متحد بشويم و فساد را از منطقه بيرون كنيم، دشمنى با ايران را مى‏كنند. اين چرا بايد اينطور بشود؟ بايد توجه بكنند سران قوم، توجه بكنند روشنفكران قوم، توجه بكنند علماى بلاد، توجه بكنند علماى كشور همه جا، توجه بكنند به اين اينكه دشمن كى هست و دوست كيست و بايد دشمن را بيرون كرد و با دوست دست اتحاد داد. اين گرفتارى با دست همه مسلمين بايد حل بشود و تا اتحاد بين همه مسلمين نشود، اين گرفتارى‏ها هست، اين يك گرفتارى عمومى است براى همه مسلمين، يك گرفتارى هم گرفتارى براى همه جهان است، همه مستضعفان جهان، اين گرفتارى به اضافه همه گرفتارى‏ها زير سر آمريكا و شوروى است. اگر امريكا پشتيبانى از اسرائيل نمى‏كرد، اسرائيل مى‏توانست فلسطين را غصب كند؟ مى‏توانست ادعا كند كه جولان مال ماست و آن را براى خودشان ثبت كند؟ اگر امريكا نبود و اين قدرت شيطانى نبود، اينهمه فساد در بلاد مسلمين حاصل مى‏شد؟ اينهمه خونريزى‏هايى كه در بلاد مسلمين مى‏شود با تحريكات امريكاست. امريكا و آنهايى كه با او هستند، اينطورند و از اين طرف شوروى هم همانطور. دنيا اگر بخواهد از شر فساد آسوده بشود، بايد همه مستضعفين دست به هم بزنند و قدرت‏هاى اينها را محدود كنند در حكومت‏هاى خودشان. اسرائيل مى‏آيد جولان را براى خودش قرار مى‏دهد و ملحق مى‏كند به ساير ملك‏هاى غصبى‏اش، آنوقت اين سازمان‏هايى كه خود، ساخته خود نيستند و از ملت نيستند، بلكه چند تا دولت بزرگ اينها را درست كرده‏اند و يك وقت مى‏بينى كه همه بساطى درست مى‏كنند، يك صورتى درست مى‏كنند، با هم چه مى‏كنند و يك دسته زيادترى راى به آن طرف مى‏دهند و بعد هم امريكا مى‏آيد وتو مى‏كند. اين از آن حكومت جنگل بدتر است. حكومت جنگل باز جنگلى است، حكومت جنگل حكومت قلدرى است لكن اينها حكومت مى‏كنند و بدتر از جنگل عمل مى‏كنند و به خورد ملت مى‏خواهند بدهند كه سازمان حقوق بشر ما داريم، سازمان ملل متحد داريم. همان معنايى كه در جنگل بايد حاصل بشود بدتر از آن را در امريكا و شوروى مى‏كنند و بعد سازمان بين‏المللى هم مى‏آيد يك مانورى مى‏دهد و يك بساطى درست مى‏كند، راى هم يك عده برخلاف مى‏دهند، همه هم برخلاف مى‏دهند لكن همه هم مى‏دانند كه اين راى برخلاف، اثرى ندارد. وقتى همه اينها مى‏دانند راى برخلاف، اثر ندارد براى اينكه امريكا ايستاده و با يك نه تمام مى‏شود، اين كار لغوى نيست كه اينها مى‏كنند؟ كى را مى‏خواهند بازى بدهند؟ اصل اساس اين را خود اينها درست كرده‏اند، اساس اين سازمان‏ها ساخته خود اينهاست. اگر ساخته خود اينها نبود، به چه مناسبت بايد يك كشورى يا چند تا كشور قلدر حق

صحيفه نور ج 16 صفحه 22

وتو داشته باشند؟ اين را هم از اول خودشان درست كرده‏اند و اين را هم درست كرده‏اند براى بازى دادن ملت‏هاى كوچك، مستضعفين جهان. بدتر از اين جنايت و بدتر از اين وحشيگرى در عالم نيست. حكومت‏هاى جنگل باز يك فطرتى دارند، روى آن فطرتشان هم باز ظلمشان را بالسويه مى‏كنند، اما اين سازمان‏ها و آنهايى كه با دست آنها، با دست جنايتكار آنها اين سازمان‏ها درست شده است، آنها تمام حيثيت و انسانيت بشر را از بين مى‏برند با اسم اينكه ما طرفدار حقوق بشر هستيم. طرفدار حقوق بشر كه آنهمه جنايت در عالم دارد واقع مى‏شود با دست اين دو تا قدرت و هيچ كلمه‏اى نمى‏گويند يا اگر بگويند، به شوخى شبيه‏تر از جدى است، آنوقت راجع به ايران آن مسائل را مى‏گويند، باز هم توقع اين را دارند كه ايران گوش كند به حرف آنها. ايران ديگر راه اسلامى را پيش گرفته و همه اين سازمان‏هايى كه هستند، اينها را نوكر ابرقدرت‏ها مى‏داند.

بالاخره - اگر بنا - اگر بخواهد بشر، مستضعفين عالم اگر بخواهند يك زندگى شرافتمندانه انسانى داشته باشند، بايد همه مستضعفين جهان به هم دست بدهند و قدرت اين قدرتمندانى كه حق وتو دارند، اينها را بايد محدود كنند.

خداوند انشاءالله دنيا را از شر اين ابرقدرت‏ها نجات بدهد. و ملت‏هاى اسلامى را از شر شيطان داخلى خودشان نجات بدهد. و ملت ما را هر چه بيشتر منسجم كند. و علما و مدرسين و روشنفكران ما را همانطورى كه خدمت تاكنون كرده‏اند، توفيق خدمت عنايت كند.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:44 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 28

تاريخ 15/11/60

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از جانبازان انقلاب اسلامى و سرپرست بنياد شهيد انقلاب اسلامى‏

ملت ايران امروز ثابت كردند كه ملتى هستند زنده و متعهد به عقايد خودشان

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من تشكر مى‏كنم از شما برادران و عزيزان كه به حال نقاهت اينجا آمديد كه هم موجبات تاسف من را زيادتر كنيد و هم موجبات سرافرازى من. شما عزيزان و بستگان شما و شهدا و بازماندگان شهدا، سند در دست داريد. وجود شما سند دو امر است يكى سند جنايت امريكا و صدام وابسته امريكا و يكى سند بسيار گوياى شجاعت و شجاعت شماست. شما تعهد خودتان را ثابت كرديد. شما ثابت كرده‏ايد و سند داريد به اينكه متعهد به اسلام و قرآن كريم و ملت اسلام هستيد. شما رهبران اين نهضت هستيد و ما از قافله عقب مانديم. من با كمال صداقت اعتراف مى‏كنم به اينكه ما سندى بر ادعائى اگر بكنيم، نداريم و شما عزيزان بدون ادعا، بدون توقع مدح و ثنا و بدون توقع پاداش، تعهد خودتان را به اسلام و قرآن كريم ثابت كرديد. شما و شهيدان اين ملت و بستگان شما و بازماندگان شهدا در محضر خدا با يك سند ثبت شده وارد مى‏شويد و ما همچو سندى را نداريم. سعادت مال شماست و مال بستگان شما و مال شهدا و مال بازماندگان شهداست. صدام با اين جنايت ثابت كرد كه مقدار تعهدش بر امريكا چقدر است و مقدار طرفداريش از غرب چقدر است و شما هم ثابت كرديد به اينكه تا چه اندازه اين شخص جنايتكار است. جنايتكارى كه براى رسيدن ارباب‏هايش به مطامع خودشان هم ملت ايران و هم ملت عراق را مى‏خواهد به تباهى بكشد. و شما ثابت كرديد كه امثال صدام و حسين برادر صدام، حسين اردنى چنين عرضه‏اى ندارند. آنها كه با سرنيزه مى‏خواهند حكومت كنند و با سرنيزه در جبهه‏ها ارتش بفرستند، آنها عرضه اين را كه با يك ملتى كه با شجاعت خود و تعهد خود به اسلام و روى گشاده به طرف مرگ مى‏رود، به طرف شهادت مى‏رود، تا مرز شهادت مى‏رود، نمى‏توانند مقابله كنند. صدام خودش را با دست خودش براى حماقتى كه داشت به هلاكت رساند و حالا نوبت حسين اردنى است. اينها در كشورهاى خودشان و در بين ملت خودشان رسوا هستند و داوطلبى كه حسين ادعا كرده است از قرارى كه بعض اشخاص مطلع مى‏گويند قضيه داوطلبى نيست، بله، خودش تنها داوطلب است، اما او به جبهه‏ها نمى‏رود و ترسوتر از آن است كه وارد بشود در جبهه‏ها. او در همان محل خودش مى‏نشيند و يك دسته‏اى را با سرنيزه به عنوان داوطلب مى‏فرستد به هلاكت برسند. ملت ايران امروز همه ثابت كردند به دنيا كه ملتى هستند زنده، ملتى هستند متعهد به‏

صحيفه نور ج 16 صفحه 29

عقايد خودشان و در راه عقيده شهيد شدند يا تا مرز شهادت رفتند و ما هر روز شاهد اشخاصى هستيم كه از ما مى‏خواهند كه دعا كنيم به شهادت برسند و دعا مى‏كنيم كه به پيروزى برسند. مشكلات انقلابات زياد است و انقلاب ما به حسب قاعده، به حسب موازين طبيعى و مادى بايد نسبت به مشكلات انقلاب ديگر، صد چندان باشد. براى اينكه ما يك ملتى بوديم تحت ستم در طول شاهنشاهى و بخصوص در طول پنجاه سال سلطنت كثيف خاندان پهلوى و ما هيچ يار و ياورى جز خداى تعالى نداشتيم و ما و ملت، ملت عزيز ما خود قيام كرد و نهضت كرد و همه قدرت‏ها را عقب زد. نهضت‏ها و انقلاب‏هاى ديگر در مقابلش اگر يك قدرتى ايستاده بود، يك قدرت ديگر هم پشتيبان داشت، ما خود ايستاديم و از هيچ كشورى پشتيبانى ما نشد و ما اتكال به غير خدا، به كشورى پيدا نكرديم و اين قدرت معنوى و الهى است كه در همه پيدا شده است و در شما جوانان عزيزى كه الان در اينجا حاضر هستيد، با سند جنايت امريكا، قدرت روحى خودتان از حسين و صدام بيشتر است. آنها به قدرت مادى اتكال دارند و شما به قدرت الهى اتكال داريد. كشور ما و ملت عزيز با اينكه هيچ كس و هيچ كشورى از او حمايت نظامى نكرد و در دست خودش هم هيچ چيزى كه بتواند مقابله كند با قدرت شيطانى محمدرضا نداشت الا ايمان راسخ به مكتب، قيام كرد و در 22 بهمن نظام فاسد شاهنشاهى را شكست و نظام مترقى اسلامى را بر پا كرد. و همه براى خدا، و داد و فريادها از سرتاسر كشور فرياد الهى بود، نداى حق بود از حلقوم شما و خداوند وعده نصرت به شما داده است لكن باقى باشيد به آن تعهداتتان. شماها وفا كنيد به عهد خدا، خداوند وفا مى‏كند به عهد شما. شماها نصرت بدهيد به دين خدا و خداوند نصرت مى‏دهد به شما. نصرت خدا در اين سه سال واضح و روشن بود. هر توطئه‏اى بر ضد شما و جمهورى شما بپاشد خداى تبارك و تعالى يا با دست شما يا با دست ديگران آن توطئه‏ها را خنثى كرد و از حالا به بعد هم دلخوش باشيد، دلگرم باشيد كه شمايى كه با اين سند، با اين سند گويا، با اين سند صريح در مقابل خدا هستيد و شهداى شما با آن سند در محضر خداى تبارك و تعالى هستند، خداوند شما را نصرت مى‏كند و توطئه‏ها را خنثى مى‏فرمايد. من تكرار بايد بكنم وقتى كه امثال شما قدرتمندان روحى را مى‏بينم با اين روحيه بزرگ و با اين عظمت روح خجالت مى‏كشم كه خودم را يك انسان متعهد بدانم. من از خداى تبارك و تعالى براى شهدا رحمت و براى شما سعادت و سلامت، براى متعلقان و بازماندگان همه، عزت و سعادت و سلامت خواستارم.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:44 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 26

تاريخ 14/11/60

بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استان خوزستان‏

وقتى انقلاب از متن مردم باشد نمى‏شود آن را شكست داد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

متقابلاً ولادت با سعادت حضرت عسكرى سلام‏الله عليه را خدمت آقايان تبريك عرض مى‏كنم و همين طور سالگرد پيروزى انقلاب اسلامى را و از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه ما را براى پيشبرد و اجراى احكام اسلام هدايت فرمايد.

آنچه كه احساس مى‏شود اين است كه اسلام‏شناسان و مدعيان جامعه‏شناسى نه از اسلام اطلاعى دارند و نه از جامعه‏شناسى. شما مى‏بينيد كه اشخاص و گروه‏هائى كه مدعى اين مسائلند، چون از اسلام و قدرت اسلام و از وضع جامعه اسلامى اطلاعى ندارند گمان مى‏كردند كه اين انقلاب در همان روزها و ماه‏هاى اول نتواند خودش را نگه دارد و از داخل خودش و خارج منهدم مى‏شود. آنها نمى‏دانند كه وقتى انقلاب مردمى باشد، آن هم با ايده اسلامى، با انقلاباتى كه گروهى و يا اشخاص مى‏كنند، با هم فرق‏هاى زياد دارد. در انقلاب‏هاى مردمى، همه مردم بر اثر فشارهائى كه در ساليان دراز ديده‏اند، كم‏كم براى نجات خود و كشورشان انقلاب مى‏كنند كه در انقلاب ما روحانيون و خطبا در بيدارى مردم نقش اساسى داشتند. وقتى انقلاب از متن مردم باشد نمى‏شود با گروهى يا دسته‏اى و يا حتى لشكرهائى آن را شكست داد. مثلاً امريكا و يا يك قدرت بزرگ ديگر مى‏تواند ايران را اشغال كند، ولى نمى‏تواند انقلاب را شكست دهد چنانكه در افعانستان، شوروى با شكست روبرو شد و به نظر مى‏رسد كه پشيمان است. آمريكا مى‏تواند با هواپيماهايش شهرهاى ما را بمباران كند، ولى وقتى وارد ايران شد چه؟ مردم آنها را با چنگ و دندان از بين مى‏برند. آنانى كه خيال كردند مى‏توانند انقلاب ما را شكست دهند، از باب اين است كه نه اسلام را شناخته‏اند و نه مردم ايران را.

ما مى‏بينيم در خوزستان و مكان‏هائى كه در آنجا جنگ است، مردم چگونه مقاومت مى‏كنند. من وقتى نماز جمعه بعضى از شهرهاى خوزستان را مثل آبادان و اهواز و دزفول مى‏بينم پيش خود مباهات مى‏كنم كه بحمدالله اسلام چنين مناطقى را داراست، مناطقى كه هر آن احتمال بمباران دارد، جماعتش با آن قدرت تشكيل مى‏گردد و امام جماعتش با آن قدرت صحبت مى‏كند. جمعه‏هاى شهرهاى جنگى غير از جمعه تهران و قم و ساير بلاد است، جمعه‏هاى اين شهرها به ايران روحيه مى‏دهد. صدام كه از راه دور شما را زير گلوله مى‏گيرد و يا بمباران مى‏كند خود دليل واضحى است

صحيفه نور ج 16 صفحه 27

بر ضعف و زوال عدم قدرت نظاميش. و مضحك اينكه مساله جنگ را با اينكه دنيا مى‏داند كه چگونه است، حسين اردنى مى خواهد وارد جنگ رسمى شود، او مى‏خواهد انتحار كند. اين هم از باب اين است كه آنها نه اسلام را شناخته اند، نه مردم ايران را و نه تعهد مردم را نسبت به اسلام و ايران. اينان خيال مى‏كنند كه مردم ما مثل خودشانند. نمى‏دانند كه اگر يك روز سر نيزه را از روى سر مردمشان بردارند از بين مى‏روند به خلاف ايران. ايران قدرت‏هاى بزرگ را بيرون راند و قدرتش از روز اول هم بيشتر شده است. نمونه‏اى را كه شما ذكر كرديد، هر روز من مى‏بينم. پيرزن و پيرمردهايى هستند كه مى‏آيند كه پسرهايشان شهيد شده‏اند، ولى با اين وصف مى‏آيند و گريه مى‏كنند كه اجازه دهيد برويم جنگ. من به آنها مى‏گويم كه شما هم مثل من پيرمرد هستيد و نمى‏توانيد بجنگيد. مى‏گويند مى‏رويم و يك كارى مى‏كنيم. اين است روحيه مردم ما. به وصيت‏نامه جوانان نگاه كنيد، اين وصيت‏نامه‏ها انسان را مى‏لرزاند و بيدار مى‏كند. بحمدالله ايران يك كشور نمونه است. اميدوارم مردم با هدايت روحانيون همانگونه كه هستند باز هم قدرتشان را حفظ كنند تا انشاءالله احكام اسلام پياده شود. البته مى‏دانيد كه نهضت و انقلاب براى پياده كردن احكام اسلام است. ما مقصد ديگرى غير از اين نداشتيم. آخر شما كه نمى‏خواستيد قدرت كسب كنيد، بلكه مى‏خواستيد قرآن را احيا كنيد و بحمدالله در شرف پياده شدن است. البته گرفتارى‏ها و كمبودهايى هست، چه مى‏شود كرد، مى‏دانيد در حال جنگيم، انشاءالله بر طرف مى‏شود.

گفتيد مبلغ كم داريد و به همين خاطر حوزه تشكيل داده‏ايد، بسيار مفيد است. ما امروز احتياج به مبلغ داريم. روحانيون حوزه علميه قم و ساير حوزه‏ها به ساير شهرها مى‏روند ولى باز هم كم است. حوزه‏هاى شهرها پشتوانه حوزه‏هاى اصلى است. من كراراً به همه تاكيد كرده‏ام كه درس‏هاى حوزه‏ها بايد به همان وجه سنتى خودش محفوظ باشد. فقه بايد همان فقهى باشد كه در بين ما هست. اگر از فقه سنتى منحرف بشويم فقه از بين مى رود. بايد به همان صورت و قدرتى كه مشايخ ما از ابتدا تا به حال فقه را حفظ كرده‏اند، حفظ كنيد. اميدوارم آقايان موفق باشند. باز هم از اينكه اينجا تشريف آورده‏ايد تشكر مى‏كنم. خداوند همه شما را موفق كند و اسلام را تا ظهور حضرت امام زمان سلام الله عليه به پيش ببرد.

والسلام عليكم و رحمه الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:44 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 35

تاريخ 19/11/60

بيانات امام خمينى در جمع پرسنل نيروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من اين دهه مباركه فجر را و سالروز پيروزى انقلاب و سالروز 19 بهمن را بر همه ملت و به همه مستضعفان جهان و بر شما عزيزان كه حاضر در اينجا هستيد، تبريك عرض مى‏كنم و اميدوارم كه مجاهدات ارزنده شما در پيشگاه خداى تبارك و تعالى ثبت و مورد عنايت باريتعالى و ولى بزرگ امام زمان باشد. من افتخار مى‏كنم كه اين ملت، ملتى است كه علاقه‏مند به اسلام و با علاقه‏مندى به اسلام اين نهضت را بپا كرد و اين نهضت را به پيش مى‏برد و شما عزيزان مورد افتخار هستيد و ما هستيم كه شما اين افتخار را براى ارتش و براى قواى نظامى در دنيا ثبت و در پيش خداى تبارك و تعالى ثبت كرديد. كارى كه شما عزيزان در اين روزها، در روز نوزدهم انجام داديد از حيث معنويت بزرگترين كارها و با ارزش‏هاى دنيائى هم بزرگترين ارزش‏ها بود. آن روزى كه باز پيروزى به آنجا نرسيده بود كه مورد اطمينان باشد و شما در معرض خطر بزرگ بوديد، از جان گذشته و به اسلام پيوستيد و از سپاه اسلام شديد. خداوند اين افتخار را براى شما حفظ كند و شما را در دو جهان سعادتمند فرمايد و آنچه كه بايد به شما عرض كنم اين است كه تا شما تعهد خودتان را به اسلام حفظ كرديد و روابط خودتان را با همه قشرهاى ملت برادرانه كرديد. اين انقلاب محفوظ خواهد ماند و شما با برادران خودتان كه افراد عزيز اين ملت هستند، همدوش براى پيشبرد اين انقلاب به پيش خواهيد رفت و احكام اسلام را انشاءالله تعالى در همه جا، در همه ايران اجرا خواهيد فرمود. اين الگوئى باشد براى همه ملت‏ها و مستضعفان جهان كه انشاءالله اسلام در همه جا حيات پيدا كند و شما انشاءالله اين سعادت جاويد را همراه داشته باشيد. بحمدالله امروز در بين ارتش، در بين همه نيروهاى ارتشى و در بين همه ارگان‏هاى دولتى همه افراد بحمدالله متكى به اسلام و متكى به خداى تبارك و تعالى هستند و اگر خداى نخواسته در بين آنها يك نادرى پيدا بشود، يك فرد منحرفى پيدا بشود، قهراً با استقامت ملت، با استقامت شما عزيزان آن هم استقامت پيدا مى‏كند و شما دلگرم باشيد به اينكه اتكاء به خدا داريد و آن كس كه اتكاء به خدا دارد منصور است. خداوند وعده نصرت به شما داده است مادامى كه شما هم نصرت خدا را بكنيد و نصرت خدا و نصرت دين خدا نصرت بندگان مومن خداست. شما به اين عهد باقى باشيد و خداى تبارك و تعالى عهد خود را عمل خواهد كرد. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه ملت و خصوصاً قواى نظامى و انتظامى و بالاخص شما جوانان عزيز را كه براى ارتش افتخار ايجاد كرديد از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى‏كنم.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 30

تاريخ 19/11/60

بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، وزرا، رئيس و نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، پرسنل ارتش و گروهى از اقشار مختلف مردم‏

هيچ وقت قدرت‏هاى بزرگ مواجه با ملت‏ها نمى‏شوند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من سالروز پيروزى انقلاب اسلام و دهه‏ء فجر را به همه ملت و همه‏ء مستضعفين جهان و شما آقايان كه اسوه‏ء حسنه اين ملت هستيد تبريك عرض مى‏كنم و از خداوند تعالى توفيق همه را براى خدمت به بندگان خدا و ادامه پيروزى از خداوند توانا مى‏خواهم. اساس ادامه يك پيروزى و ادامه يك انقلاب در يك امرى است كه به نظر مى‏آيد در رأس امور واقع است و او اينكه دولت، مجلس و كسانى كه در ارتش هستند و سپاه و همه اينها از طبقه متوسط و مادون متوسط باشند. اساس سلطه‏اى كه بر كشورها و بر كشور ما از طرف غير واقع شده است، افراد مرفه و كسانى كه سرمايه‏هاى بزرگ داشته‏اند يا قدرت براى حفظ خودش و حيثيت خودش در دست داشته است. مادامى كه مجلس و ارگان‏هاى دولتى و همه اينها و مردم از اين طبقه متوسط و مادون متوسط تشكيل بشود امكان ندارد كه يك دولت بزرگى، يك قدرت بزرگى به هم بزند اوضاع را. هميشه اين قدرت‏هاى بزرگ در هر كشورى يك نفر را با او تفاهم مى‏كردند كه اين يك نفر براى خودش و براى قدرتمندى خودش و براى سرمايه خودش فعاليت مى‏كرد، او را مى‏ديدند و ملت را مى‏چاپيدند و به اصطلاح كد خدا را مى‏ديدند و ده را مى‏چاپيدند. هيچ وقت قدرت‏هاى بزرگ مواجه با ملت‏ها، اگر شدند نتوانستند كار خودشان را انجام بدهند و مواجه هم نشدند. هر وقت كه مى‏خواستند يك دولتى را يا يك سلطنتى را يا يك رياست جمهورى را كه بر وفق مرام آنها عمل نمى‏كرده از بين بردارند، در مقابل او يك قدرت ديگرى مى‏تراشيدند و با آن قدرت اين قدرت را از بين مى‏بردند. كار به دست ملت نبوده است و كار به دست طبقه متوسط و مادون متوسط نبوده است. اينكه اين عمل را آنها انجام مى‏دادند يك نكته روحى دارد و آن اين است كه انسان در باطن خودش و فطرت خودش تناهى ندارد، آمالش، آمالش غير متناهى است، وقوف نمى‏كند آمال انسان و وقتى كه اينطور است اگر انسان اسير همين آمال غيرمتوقف بشود و ببيند كه يك ابرقدرتى اين آمال او را و آن خواست‏هاى مادى او را و آن قدرت او را و سلطه او را بر ملت خودش حفظ كند، او ديگر در بند اين نيست كه براى ملت كار بكند. براى اينكه از طبقه مرفه است و از طبقه قدرتمند است و قدرتمندى هم و همين طور حب مال و جاه هم حدى ندارد، مرزى

صحيفه نور ج 16 صفحه 31

ندارد. آن براى حفظ قدرت خودش و پشتوانه‏اى كه دارد، براى اين حفظ قدرت با ملت آن مى‏كند كه همه حيثيت ملت و گنجينه‏هاى ملت را در دسترس او قرار بدهد، يك سهم ناچيزى هم براى خودش بگيرد. الان شما ملاحظه مى‏كنيد كه قدرت‏هائى در دنيا هست از حيث مال كه اگر چنانچه اموالشان را تقسيم بكنند به اين 36 ميليون جمعيتى كه ما داريم، اگر يك نفر از آنها اموالشان را تقسيم بكند، تمام افراد اين 36 ميليون مرفه مى‏شوند و از طبقه به اصطلاح خودشان بالا مى‏شوند. يك نفر از آنها اينطور است لكن همان آدمى كه دارائى او به اين اندازه بود، از اين آدمى كه درويش سر محله است حرصش به دنيا بيشتر بود، حرصش به مال بيشتر بود و بيشتر مى‏خواست جمع بكند. هر چه مال اضافه بشود حرص انسان اضافه مى‏شود، هر چه قدرت اضافه بشود حرص انسان به قدرت اضافه مى‏شود و اگر مهذب نباشد انسان، آن قدرت را براى خودش به كارگيرد، وقتى براى خودش به كار گرفت دولت‏هاى بزرگى كه هستند، ابرقدرت‏هائى كه هستند يك همچو آدم قدرتمندى را پيدا مى‏كنند و اين آدم قدرتمند را به او بال و پر مى‏دهند و اين را به مقام مى‏رسانند تا اينكه ملت را استضعاف كند و ذخاير ملت را بچاپد. شما ملاحظه وضع اين پنجاه سال، يك قدرى بيشتر را هم بكنيد كه انتخاب كردند خارجى‏ها و بعد هم اين مطلب را خودشان گفتند كه رضاخان را انتخاب كردند و به او قدرت دادند و قدرت آنطور دادند كه تمام اين ملت را به استضعاف كشانيد و حكومت جبار خودش را بر اينها قرار داد و مردم را از همه چيز ساقط كرد و يك نفر بود. آنها آن يك نفر را دمش را مى‏ديدند و كارهايشان را انجام مى‏دادند و بعد از او هم محمدرضا را گذاشتند با آنهمه افرادى كه اطراف او بودند و همه‏شان از آنها بودند كه طبقه بسيار مرفه و خوشگذران و بالا بالاها به اصطلاح آنها. بايد ما متوجه باشيم، ملت ما متوجه باشند كه وقتى كه مجلسشان يك مجلسى است كه از طبقه متوسط است و توى اين مجلس آن دوله‏ها و سلطنه‏ها و سلطنتى‏ها را نداريم و در دولت هم آنطور دولت‏هائى كه افراد مرفه سرمايه‏دار كذا باشند نداريم، در ارتش هم آن افراد سپهبد و كذائى كه املاك بى‏اندازه داشتند و آپارتمان‏هاى چندين طبقه داشتند نداريم، اين مملكت محفوظ مى‏ماند. آن روزى كه هر يك از شماها را ملت ديد كه از مرتبه متوسط مى‏غلطيد به طرف مرفه و دنبال اين هستيد كه يا قدرت پيدا بكنيد يا تمكن پيدا كنيد، مردم بايد توجه داشته باشند و اينطور افرادى كه به تدريج ممكن است يك وقتى خداى نخواسته پيدا بشود، آنها را سر جاى خودشان بنشاند. اگر ملت مى‏خواهد كه اين پيروزى تا آخر برسد و به منتهاى پيروزى كه آمال همه است برسد، بايد مواظب آنهائى كه دولت را تشكيل مى‏دهند، آن كه رئيس جمهور است، آن كه مجلس هست، مجلسى هست، همه اينها را توجه بكنند كه مبادا يك وقتى از طبقه متوسط به طبقه بالا و به اصطلاح خودشان مرفه به آن طبقه برسد. بدانيد كه اگر دولت اينطور باشد و اگر ملت اينطور باشد و اگر چنانچه مجلس و امثال اينها اينطور باشد، اگر يك قدرتى بخواهد هجمه كند به اينجا، مواجه با سى ميليون جمعيت هست و نخواهد توانست، نمى‏تواند آنوقت پيدا كند يك كسى كه قدرتمند باشد و آن قدرتمند را وادار كند كه ملت را به استضعاف بكشند و بچاپند ملت را براى آنها، تاريخ همين طور بوده. مادامى كه اين ملت‏ها - از يك - در بينشان افرادى پيدا نشده است كه به آن مرتبه

صحيفه نور ج 16 صفحه 32

برسد در بين آنها كه قدرت مالى يا قدرت ديگرش زياد بشود و به مردم حكومت كند، نمى‏توانند آنها اين ملت‏ها را از بين ببرند و حكومت بر آنها كنند. و بالاخره يك وقت يك ابرقدرتى مواجه با يك نفر، دو نفر، صد نفر، پانصد نفر هست كه آنها را سير مى‏كند و آنها به جان مردم مى‏افتند و خودش هم كنار مى‏نشيند و حكومت بالاتر را خودش دارد، حكومت پائين‏تر را به اين آدمى كه، يا اين آدم‏هائى كه در اين كشور هستند واگذار مى‏كند. اساس استضعاف ملت‏ها از خودشان و از قدرتمندان بين خودشان بوده و شما شكر كنيد كه يك همچو مجلسى داريد كه از طبقه مرفه توى آن هيچ نيست. آن طبقه‏اى كه اگر مالش را تقسيم كند بين ملت ما، ملت ما ثروتمند مى‏شوند، نداريد حالا، در دولت هم نداريد يك همچو ثروتمندانى و يك همچو قدرتمندانى، ندارد دولت يك همچو قدرتى، رئيس جمهور يك همچو قدرتى كه بتواند يك چيز انحرافى را به ملت تحميل كند، يك همچو مجلسى نداريم كه بتواند يا بخواهد يك امر انحرافى را تصويب كند و دولت هم مجرى او باشد. مادامى كه اين حد متوسط محفوظ است اين جمهورى محفوظ است و امكان مقابله نيست مابين قدرت‏هاى بزرگ با همچو دولتى. بخواهند كودتا كنند با كى كودتا كنند؟ بخواهند از خارج وارد كنند، مواجه با كى مى‏شوند؟ مواجه با يك ملتى مى‏شوند كه همه‏شان از اين طبقه‏اى هستند كه اين نهضت را به پيش بردند و با آن قدرت و با آن عظمت به پيش بردند. اينها مطالعه امور را مى‏كنند و اقدام مى‏كنند. آنها الان در صدد اينند كه در بين خود اين مردم يك بساطى درست كنند و اختلافاتى درست كنند و بلكه ميان اختلافات يك نفر پيدا بكنند كه اين، آن نفرى كه پيداست، در يك طرف واقع بشود و اين هم به او قدرت بدهند، تا آنكه كم كم با قدرت داخلى، اين كشور كم كم ضعيف بشود و مردم روحيه شان ضعيف بشود و بعد تقديم كنند به آنها. تا كشور ما اين مقام را دارد كه بحمدالله از آن طبقه مرفه بالايى كه امور را در دست گرفته‏اند مبرى هست و امور كشور ما به دست امثال شماها و امور كشور ما به دست امثال اين رئيس جمهورها و رئيس مجلس‏ها و نخست وزيرها و وزرا و وكلا هست، شما مطمئن باشيد كه نخواهد توانست يك قدرت خارجى اين پيروزى را از بين ببرد.

همه توجه بكنند كه خدمتگزار جمهورى اسلامى هستند

و آن روزى كه ديديد و ديدند كه انحراف در مجلس پيدا شد، انحراف از حيث قدرت طلبى و از حيث مال طلبى، در كشور در وزيرها پيدا شد، در رئيس جمهور پيدا شد، آن روز بدانند كه علامت اينكه شكست بخوريم، خودنمايى كرده. از آنوقت بايد جلويش را بگيرند. رئيس جمهورى كه بخواهد سلطنت كند به اين مملكت، خود مردم بايد جلويش را بگيرند. مجلسى كه بخواهد قدرتمندى نشان بدهد و آن مسائلى كه سابق و آن افرادى كه سابق در مجلس بودند آن كارها را بكند، خود مردم بايد جلويش را بگيرند. اگر مردم بخواهند كه اسلام را حفظ كنند، جمهورى اسلامى را حفظ كنند، دولت و مجلس و رئيس جمهور و اينها را حفظشان كنند يعنى حفظ كنند، از اينكه خداى نخواسته يك وقت قدمى از آن ور برندارند. اين شيطانى است كه در انسان هست و ممكن است كه هركس را منحرف كند

صحيفه نور ج 16 صفحه 33

و لازم است كه انسان خودش را مهذب كند. شمائى كه مى‏خواهيد خدمت به اين مردم بكنيد و دولت كه مى‏خواهد خدمت به اين مردم بكند و رئيس جمهور و امثال اينها كه مى‏خواهند خدمت به اين مردم بكنند، توجه بكنند كه خدمتگزارند، در دل خودشان اين مطلب را ايمان بياورند به آن كه ما خدمت مى‏خواهيم به اين مردم بكنيم. ما در جمهورى اسلامى داريم زندگى مى‏كنيم، جمهورى اسلامى كه در اسلام مثل رسول اكرم، مثل اميرالمومنين سلام الله عليهما بر آن حكومت كرده‏اند، مى‏خواهيم يك همچو حكومتى باشد، يك همچو حكومتى كه كفش وصله خورده خودش را مى‏گويد از اين رياست‏ها پيش من ارزشش بيشتر است، يا رياست‏ها ارزشش كمتر از اين است. شما بايد در روحيه‏تان اين مطلب را حفظ كنيد و مردم هم بايد مواظب شما باشند و مواظب همه اينها باشند و هر يك از ما و شما و همه خواستيم كه از آن راهى كه اسلام داشته است. از اول راهى كه داشته است و از آن طريقه‏اى كه انبيا داشته‏اند ما بخواهيم عبور كنيم، آن روز نمونه شكست پيروزى اسلام پيدا مى‏شود و تا يك همچو مساله‏اى پيدا نشده پيروزى در جاى خودش شك نكنيد كه هست، البته براى خدا بايد باشد. شما براى خدا در اين مجلس حالا آمديد، وقتى مجلس اينطور است كه يك امتيازى نيست كه حالا وقتى شما رفتيد توى بازار، مردم كنار بروند كه رئيس مجلس آمد يا وكيل مجلس آمد، نخست وزيرش هم اينطور است، اينجور نيست كه وقتى كه توى مردم برود، مردم فرق بگذارند با هم و همه اينها اينطور هستند، وقتى يك همچو مطلبى را داريد احساس مى‏كنيد كه امتياز دنيائى نداريد، اين را بايد شكر كنيد و در شكرانه اين نعمت خدمت به خلق بكنيد و خدمت به احكام اسلام بكنيد و براى اينهائى كه اولياء ما هستند، اين پائين شهرى‏ها و اين پابرهنه‏ها به اصطلاح شما، اينها ولى نعمت ماها هستند. اگر اينها نبودند، ما يا در تبعيد بوديم يا در حبس بوديم يا در انزوا اينها بودند كه همه ما را از اين مسائل نجات دادند و همه ما را آوردند و نشاندند به جائى، به خيال خودمان جائى است اين. بايد ملتفت باشيد كه آقا شما همان آدمى هستيد كه توى حبس بوديد و شما همان آدمى هستى كه در تبعيد بودى و شما همان آدمى هستى كه در انزوا بودى. اين مردمند كه آمدند ما را آوردند بيرون از همه اينها و ما اگر تا آخر عمرمان به اينها خدمت كنيم، نمى‏توانيم از عهده خدمت اينها برآئيم. خداوند به ما توفيق بدهد كه ما يك خدمتگزارى براى اينها باشيم و به اين نعمت موفق بشويم. شما امروز هم كه ملاحظه مى‏كنيد اينهايى كه در جبهه الان دارند جانفشانى مى‏كنند، اينها از كدام طبقه هستند. شما اگر پيدا كرديد در تمام اينها يك نفرى كه مال آن اشخاصى باشد كه داراى سرمايه بزرگ هستند، آن اشخاصى باشد كه در سابق داراى قدرت‏هائى بودند، اگر يك نفر از آنها پيدا كرديد، اين محتاج به اين است كه از ما مژدگانى بگيريد، ولى مى‏دانم كه پيدا نمى‏كنيد. از همين جمعيت‏اند، الان هم اينهائى كه جانشان را دستشان گرفتند و شما را حفاظت مى‏كنند و آنهايى كه در بين شهرها و در بين روستاها حفظ مى‏كنند شما و مردم را همين طبقه هستند. اين طبقه‏اند كه به ما الان منت دارند و از اول منت داشتند، همين‏ها بودند كه هيچ توقعى هم ندارند، هيچ وقت هم نمى‏آيند توقع كنند. شما بايد توجه به اين معنا بكنيد كه ما را اينها آورده‏اند و وكيل كرده‏اند، آورده‏اند و وزير كرده‏اند، رئيس جمهور كرده‏اند، اينها ولى نعمت ما

صحيفه نور ج 16 صفحه 34

هستند و ما بايد ولى نعمت خودمان را از آن قدردانى كنيم و خدمت كنيم به او و همين‏ها هستند كه الان هم حفظ اين كشور را مى‏كنند و حفظ نظام اين كشور را مى‏كنند. شما آقايان نمى‏توانيد كه برويد توى كوچه‏ها و عرض بكنم كه خيابانها و آنجا را اداره كنيد، شما يك شان ديگرى داريد، يك شغل ديگرى در خدمت داريد، آنها هم يك شغل ديگرى دارند، اما شغل آنها آنطور است كه شما را هم حفظ مى‏كنند. و من اميدوارم كه اين روحيه در اين ملت باقى باشد و با اين روحيه كه سربازهاى ما دارند و پاسدارهاى ما دارند و آنهائى كه حفاظت اين كشور را مى‏كنند، اين روحيه را دارند كه روحيه بسيار ارزشمندى است و شهادت طلبى است و خود را به حلقوم مرگ انداختن براى نجات اسلام و نجات كشور. خداوند اين روحيه را به همه عنايت كند و مادامى كه اين روحيه هست و آن مساله‏اى كه قبلاً عرض كردم هست، مطمئن باشيد كه اين كشور بيمه است و هرگز نخواهد آسيب ديد. خداوند انشاءالله به همه شما، به همه ما توفيق خدمت به خلق و عبادت خدا كه خدمت به خلق هم از بزرگترين عبادت‏هاى الهى است عنايت فرمايد و شر كسانى كه مى‏خواهند اين كشور را و مسلمين را باز برگردانند به حال انزوا يا به حال تحت سلطه بودن، آنها را هم يا اصلاح و يا اعدام فرمايد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 16 ص 36

تاريخ 21/11/60

بيانات امام خمينى در جمع ميهمانان خارجى و خانواده‏هاى شهداى لبنان، دانشجويان خارجى شركت كننده در اولين مجمع بين المللى حركت اسلامى دانشجوئى و حافظان و قاريان قرآن

قرآن و اسلام مهجور و مظلومند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از عموم آقايانى كه از كشورهاى مختلف آمدند و از نزديك وضع ايران را تا اندازه‏اى مشاهده كردند و باز احساس اين معنا را كردند كه جمهورى اسلامى در دنيا مظلوم است، از آنها به طور عموم تشكر كنم و خصوصاً از اين اطفال عزيزى كه از لبنان آمده‏اند و وارث شهدايى و بازماندگان آنها بخصوص تشكر مى‏كنم و از خداوند تعالى سعادت و سلامت همه را خواستار و اميدوارم كه اين جمهورى اسلامى به همانطورى كه در ايران تحقق پيدا كرد، در همه كشورهاى اسلامى تحقق پيدا بكند. البته من از همه گروه‏ها نمى‏توانم عليحده تشكر كنم لكن قرايى هم هستند كه از آنها هم بايد تشكر كنم و اولياى شهدايى هم هستند كه از آنها هم بايد تشكر كنم و بالجمله از همه آقايان تشكر مى‏كنم.

من امروز در حضور نمايندگان محترم كشورهاى اسلامى يا غير اسلامى بايد مطلبى را به عرض برسانم. از پيغمبر اكرم (ص) منقول است كه اسلام در ابتدا مظلوم بود و بعد هم مظلوم خواهد بود. من مى‏خواهم مظلوميت اسلام را امروز براى شما آقايان عرض كنم. در قرآن شريف هم مى‏بينيم كه پيغمبر اكرم شكايت كرده است به خداى تبارك و تعالى كه ان قومى اتخذوا هذا القرآن مجهوراً از مهجور بودن قرآن در نزد قومش و در امتش شكايت فرموده است. من اين مهجوريت و مظلوميت را امروز در حضور شما آقايان محترم عرض مى‏كنم كه ببينيد چه وضعى اسلام و مسلمين دارند. قرآن و اسلام مهجور و مظلومند براى اينكه مهجوريت قرآن و مهجوريت اسلام به اين است كه مسائل مهم قرآنى و مسائل مهم اسلامى يا بكلى مهجور است و يا برخلاف آنها بسيارى از دولت‏هاى اسلامى قيام كردند. از مسائل مهم سياسى قرآن دعوت به وحدت و منع از اختلاف است، با تعبيرهاى مختلفى كه در قرآن كريم هست، منع تنازع بين مسلمين و سران مسلمين است كه نكته‏اش را هم فرموده است كه لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم ما بررسى كنيم به اينكه آيا اين دو اصل مهمى كه دو اصل سياسى مهم اسلامى است، در بين مسلمين چه وضعى دارد، آيا مسلمين اعتنايى كرده‏اند به اين دو اصل؟ و آيا تبعيتى كرده‏اند از اين دو اصل مهمى كه اگر اطاعت از آن بكنند، تمام مشكلات مسلمين

صحيفه نور ج 16 صفحه 37

حل مى‏شود و اگر اطاعت نكنند فشل مى‏شوند و رنگ و بويشان از بين مى‏رود؟

خداى تبارك و تعالى براى هيچ يك از كفار سلطه بر مسلمين قرار نداده است

مسلمين دو طايفه هستند، يك طايفه ملت‏هاى اسلامى است، توده‏هاى مردمى است و يك دسته آنهايى هستند كه حكومت بر اين توده‏ها مى‏كنند و سردمدار كشورهاى خودشان هستند. ما بررسى كنيم از اين سردمداران و اين دولت‏هايى كه در اسلام هر كدام در يك كشورى حكومت مى‏كنند و همه هم مدعى اسلام هستند و مدعى تبعيت از كتاب الله، ببينيم كه اينها آيا به اين اصل سياسى مهم كتاب الله عمل كرده‏اند يا پشت كردند و مخالفت. از آن طرف باز يك اصل ديگرى هست كه باز از اصول مهم است كه مسلمين نبايد تحت سلطه كفار باشند. خداى تبارك و تعالى براى هيچ يك از كفار سلطه بر مسلمين قرار نداده است و نبايد مسلمين اين سلطه كفار را قبول بكنند. اين اصولى كه از امور سياسى است كه قرآن كريم طرح كرده است و مسلمين را به آن دعوت كرده است، ما الان مى‏بينيم كه در كشورهاى اسلامى سران كشورهاى اسلامى يا با هم در نزاع واقع شده‏اند و منازعات سياسى، منازعات تبليغاتى مى‏كنند و يا با هم تفاهم و اتحاد ندارند. بين كشورهاى اسلامى اتحاد مى‏بينيم كه نيست، تنازع هم هست، گاهى تنازع مسلحانه و گاهى و بسيارى از اوقات تنازع تبليغاتى و سياسى و در اثر اين تنازع‏ها فشل شده‏اند.

قرآن كريم اخبار كرده است به اينكه اگر تنازع كنيد، فشل مى‏شويد. شما آثار فشل را در مسلمين مشاهده مى‏كنيد، آثار فشل را در كشورهاى عربى مشاهده مى‏كنيد. فشل شدن از اين بدتر چه كه كشورهاى پهناور اسلامى با همه قدرتى كه از حيث سياسى، از حيث نظامى، از حيث ذخاير دارند، در مقابل اسرائيل همه فشل هستند؟ شما فشل را چه مى‏دانيد؟ جز اين است كه نتواند يك دولتى يا يك ملتى كارى كه بايد انجام بدهد، كارى كه بايد براى حفظ نظام خودش انجام بدهد، نتواند انجام بدهد؟ دشمنى كه حمله بر اسلام كرده است و حمله بر بلاد مسلمين كرده است و هر روز توسعه را زياد مى‏كند و قانع به يك كشور هم براى خودش نيست، مسلمين در مقابل او فشل هستند. شما ملاحظه كنيد اين كودك‏هائى كه از لبنان و جنوب لبنان آمده‏اند و اين كودك‏هائى كه وارث شهداى اسلام هستند، ما در مقابل اينها چه جواب داريم؟ وجدان زنده انسان در مقابل اين كودك‏هايى كه با دل‏هاى كوچك خودشان اينجا آمده‏اند و از اسلام مى‏خواهند پشتيبانى كنند و در محل‏هاى خودشان مورد ظلم و تعدى اسرائيل هستند، مسلمان‏ها در مقابل اينها چه جواب دارند؟ در حديث شريف رسول اكرم (ص) هست كه اگر مسلمى فرياد بزند ياللمسلين و اجابت نكنند از او، مسلم نيستند آنها و من از اينجا فرياد مى‏كنم ياللمسلين! اى مسلمان‏هاى جهان! اى دولت‏هاى مدعى اسلام! اى ملت‏هاى مسلمان جهان! به داد اسلام برسيد. به داد مظلومينى كه در فشار قدرت‏هاى بزرگ هستند برسيد. به داد اين بچه‏هاى كوچكى كه مادرها و پدرهاى خودشان را از دست داده‏اند برسيد. به داد اين كشورهائى كه مورد هجوم ابرقدرت‏ها واقع شده‏اند برسيد، به داد خودتان برسيد، به داد ملت‏هاى خودتان برسيد. اى مسلمان‏هاى

صحيفه نور ج 16 صفحه 38

جهان! قدرت‏هاى بزرگ دارند با حيله‏گرى‏هايى كه دارند و يا تبليغاتى كه دارند، و با كسانى كه وابسته به آنهاست، در داخل كشورهاى اسلامى بر همه چيز اسلام سلطه پيدا مى‏كنند و پيدا كرده‏اند. اسلام را دريابيد اى مسلمان‏هاى جهان! اى اشخاصى كه از همه كشورها، از بسيارى از كشورها به ايران آمده‏ايد و وضع ايران را از نزديك ملاحظه مى‏كنيد و بعضى از شماها يا همه رفته‏اند و اوضاع غرب و جنوب ايران را ملاحظه كرده‏اند و آن چيزهائى را كه به دست آمريكا و به دست وابسته آمريكا صدام است ملاحظه كرديد، به دنيا برسانيد.

اگر از افغانستان اطلاع نداريد، علماى افغانستان و بسيارى از محترمين افغانستان اينجا هستند، در ايران هستند، از آنها سوال كنيد كه به افغانستان چه مى‏گذرد. اى مسلمين! به داد اسلام برسيد. ابرقدرت با اسلام مخالفند، ابرقدرت‏ها اسلام را نمى‏خواهند باشد براى اينكه مشاهده مى‏كنند كه در زير پرچم اسلام اگر يك ميليارد جمعيت بشوند، براى آنها در دنيا زندگى كردن ديگر مشكل مى‏شود و دست جنايتكار همه آنها قطع مى‏شود. چه شده است مسلمين را و چه شده است سران مسلمين را كه همه حيثيت و آبروى خودشان را نثار آمريكا كرده‏اند؟ چه شده است اينها را كه خزاين بزرگ اسلامى را كه مال ملت‏هاى پابرهنه ضعيف است به آمريكا تقديم مى‏كنند آمريكا در مقابل اين تقديم از اسرائيل طرفدارى مى‏كند و مى‏گويد كه اسرائيل را ما به اينها مى‏فروشيم؟ چه شده است مسلمين را؟ چرا بايد مسلمين اينطور باشند؟ چرا بايد دستگاه‏هاى تبليغات مسلمين بر ضد يك دسته از مسلمين كه مى‏خواهند خودشان را نجات بدهند از سلطه‏هاى خارجى و از دزدهاى بين‏المللى، اين تبليغات به ضد همين طايفه هستند؟ چه شده است كه جبهه بندى مى‏كنند در مقابل ايران؟ مگر ايران چه كرده است؟ چه شده است كه بعضى از روحانيون دربارى، ايران را تكفير مى‏كنند؟ قرآن تصريح مى‏كند كه اگر كسى ادعاى اسلام كرد، او را مسلم بدانيد، از او قبول كنيد، او را رد نكنيد. اينها از اسلام چه خبر دارند؟ ما فرياد مى‏كنيم كه ما مسلم هستيم و مى‏خواهيم قرآن كريم و دستورات رسول اكرم را در اين كشور پياده كنيم و ما از بيشتر از بيست سال مخالفت خودمان را با اسرائيل و با امريكا اعلام كرده‏ايم و باز اين نويسندگان مجلات، روزنامه‏ها و اين گويندگان راديوها ما را متهم مى‏كنند كه با اسرائيل دوستى داريم. ما با اسرائيل دوستى داريم يا آنهائى كه مى‏بينند و مشاهده مى‏كنند كه اسرائيل با مسلمين دارد چه مى‏كند؟ اسرائيل لبنان را به چه حالت كشانده است؟ و اسرائيل با سوريه چه دارد مى‏كند؟ و بلندى‏هاى جولان را به كشور خودش متصل كرده است و آمالش بيشتر از اينهاست؟ لكن شما مى‏گوئيد كه ما او را مى‏خواهيم بشناسيم. ما دوستى داريم با او كه بيش از بيست سال است فرياد كرده‏ايم كه اجتماع كنيد و اين غده سرطانى را از بين مسلمين بيرون كنيد، بيت المقدس را از او بگيريد، كشورهاى اسلامى را از اين غده سرطانى آزاد كنيد؟ يا شما كه اسرائيل را مى‏خواهيد با حيله‏هائى بشناسيد و يك كشور در مقابل اسلام و هوادار يك همچو كشورى باشيد كه ظلمش بر همه جهانيان واضح است؟ و شما جرات داريد در مقابل خدا ايستاده‏ايد و دشمن خدا و دشمن سرسخت مسلمين را مى‏خواهيد سلطه به او بدهيد و خواهيد آرامش به او بدهيد و مى‏خواهيد

صحيفه نور ج 16 صفحه 39

بشناسيد؟ شما اسرائيل را بشناسيد، او شما را نمى‏شناسد و شما ايستاديد و نشستيد تا اسرائيل بر همه شما خدا نخواسته حكومت كند.

اى ملت‏هاى مسلم! اى ملت‏هاى مظلوم همه كشورهاى اسلامى! اى ملت‏هاى عزيزى كه در تحت سلطه اشخاصى واقع شديد كه ذخاير شما را تقديم امريكا مى‏كنند و شما خودتان با زحمت و ذلت زندگى مى‏كنيد! بيدار بشويد، برخيزيد از جا. اى مستضعفين جهان! برخيزيد و در مقابل ابرقدرت‏ها بايستيد كه اگر ايستاديد، اينها هيچ كارى نمى‏توانند بكنند. شما ديديد كه ملت مسلم ايران با هم متحد شدند و با هم قيام كردند و با دست خالى بدون اسلحه در مقابل آن قدرت‏هاى عظيم شيطانى محمدرضا و آن قدرت‏هاى ابرقدرت‏ها كه پشت سر او صف بندى كرده بودند، آنها همه را به كنار زدند و اين دولت فاسد را و اين سلطنت غير قانونى فاسد را با قدرت ايمان خودشان و با بانگ الله اكبر از صحنه بيرون كردند و به جهنم فرستادند و به جاى او دولت اسلامى، دولتى كه الان در ايران مشاهده مى‏كنيد، يك دولت اسلامى است، يك دولتى است كه طرفدار ضعفاست، طرفدار مستضعفين جهان است، يك همچو دولتى را بپا كردند، با اينكه نه قدرت مالى و نه قدرت بدنى و نه قدرت نظامى داشتند لكن قدرت ايمانى داشتند. خداى تبارك و تعالى اگر شما او را نصرت كنيد شما را نصرت مى‏كند ان تنصرواالله ينصركم و يثبت اقدامكم اگر خدا را نصرت بكنيد، نصرت خدا به نصرت دين اوست، به نصرت بندگان اوست، به نصرت مظلومين است. شما اگر بايستيد در مقابل ظالم‏ها و داد مظلومين را از آنها بخواهيد، بايستيد در مقابل ابرقدرت‏ها كه به شما مى‏خواهند حكومت كنند، از آن طرف دنيا، از آمريكا، از آن طرف عالم مى‏آيد و مى‏خواهد به ما حكومت كند و ما و شما و همه را تحت قدرت خودش قرار بدهد و ذخاير ما را هم از بين ببرد و مع الاسف دولت‏ها هم با او موافقت مى‏كنند بيشتر از آنها.

پس اسلام امروز مظلوم است و قرآن مهجور است. احكام قرآن مهجور است به اينكه در ماذنه‏ها اذان مى‏گوئيد و نماز مى‏خوانيد و اكثر احكام سياسى اسلام را اعتنا به آن نداريد، از مهجوريت بيرون نمى‏رود قرآن. البته قرائت قرآن و حاضر بودن قرآن در تمام شوون زندگى انسان از امور لازم است لكن كافى نيست. قرآن بايد در تمام شوون زندگى ما حاضر باشد. قرآن وقتى مى‏فرمايد واعتصموابحبل الله جميعاً و لاتفرقواً مى‏فرمايد ولاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم اينطور احكام مترقى سياسى كه اگر به آن عمل بشود سيادت عالم مال شماست. اين قرآن را مهجور كرديم همه و اعتنا نكرديم به اين مسائل. بايد قرآن در همه شؤون وارد بشود. قرائت قرآن بايد بشود. قرآن، ذكر همه بايد در همه جا باشد. در همه شؤون انسانى اسلام بايد قرآن وارد بشود لكن بعضش باشد و بعضى نباشد، اشكال است. اشكال در موارد ديگر نيست. در احكام سياسى، دستور قتال مى‏دهد با كسانى كه با مسلمين مقاتله مى‏كنند و امروز اسرائيل در مقابل مسلمين ايستاده و مقاتله مى‏كند، امريكا در مقابل مسلمين ايستاده و مقاتله مى‏كند، صدام مزدور امريكا در مقابل مسلمين ايستاده است و مقاتله مى‏كند. خدا دستور داده است به اينكه با اين اشخاصى كه بر ضد مسلمين، بر ضد طايفه‏اى از مسلمين قيام كرده‏اند، با آنها مقاتله كنيد.

صحيفه نور ج 16 صفحه 40

صدام مدعى است كه من صلح طلبم و زمين از ما، سرتاسر كشور در طرف جنوب و غرب را غصب كرده و مى‏گويد من صلح طلبم. به اين معنا اسرائيل هم صلح طلب است، بلندى‏هاى جولان را غصب كرده است، به طايفه‏اى از مسلمين تجاوز كرده است، آن هم مى‏تواند بگويد من صلح طلبم. امريكا هم مى‏گويد من صلح طلبم. همه ابرقدرت‏ها مى‏گويند ما مى‏خواهيم صلح در عالم باشد، لكن تمام جنگ‏هاى عالم زير سر آنهاست. صدام صلح طلب است لكن تجاوز كرده است به يك كشور اسلامى شما همه ببينيد كه او با يك كشور اسلامى چه كرده است اين نانجيب. مطرح ايران تنها نيست، مطرح دنياست. آن مطرح است مسلمين دنيا هستند، آن كه مطرح است اسلام است. ما اگر همه هم از بين برويم اسلام بايد باقى باشد. اولياء خدا جان خودشان را فداى اسلام كردند، پيغمبر اسلام از همه كس بيشتر در باب اسلام زحمت كشيد و رنج ديد و ما داريم رنج‏هاى پيغمبر اسلام را به باد فنا مى‏دهيم. و من اميدوارم كه شما آقايان كه از بلاد مختلف تشريف آورديد در اينجا. صداى مظلومانه اين ملت را به همه جا برسانيد و به آنها بفهمانيد كه اينجا يك كشور وحشتناكى كه يك صورت مشوه تبليغات امريكائى و صهيونيستى برايش درست كرده‏اند، نيست. با اين وقت كم و با اين محاصره‏هاى همه جانبه‏اى كه ما داريم، در اين مدت كم آنقدرى كه دولت براى مستمندان و براى مستضعفان عمل كرده است، در طول مدت پنجاه سال سلطه امريكا نشده است، آنقدرى كه براى آنها آب تهيه كرده‏اند، زمين تهيه كرده‏اند، لوله كشى كرده‏اند، اسفالت كرده‏اند، آنقدرى كه اينجا عمل شده است، جاهاى ديگر در طول پنجاه سال آنها نكرده بودند، معذلك اينجا را متهم مى‏كنند كه خير مى‏خواهند يك كشورى را به باد بدهند.

شماها انشاءالله اميدوارم كه با سلامت و سعادت به اوطان خودتان برگرديد و مسائل اسلام را ولو اينكه قدرت‏هاى بزرگ نمى‏گذارند در رسانه‏هاى گروهى منتشر بشود، لكن شماها با مصاحبه ها، با تماس‏ها بگوئيد به آنها، بفهمانيد به آنها كه ايران صلح طلب است، ايران الان هم مى‏گويد كه صدام برود بيرون از اينجا و يك دستگاهى بين المللى بيايد و رسيدگى كند به جرم او و به جنايات او. ما با دولت عراق، با ملت عراق جنگى نداشتيم، آنها به ما هجمه آوردند، يعنى دولت عراق هجمه آورد، لكن تو دهنى خورد و بحمدالله در دنيا شكست خورد، شكستى كه با موافقت اردن و مغرب و امريكا نمى‏تواند شكست خودش را رفع كند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه مسلمين و قدرت اسلام را و سعادت و سلامت شما دوستان، برادران عزيز را و سلامت و سعادت اين اطفال مظلوم را كه انسان را متاثر مى‏كند ديدن آنها، مى‏خواهم و شهداى همه را از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه رحمت كند و با شهداى صدر اسلام محشور فرمايد.

والسلام عليكم و رحمه الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 52

تاريخ 3/12/60

بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، رئيس مجلس، رئيس ديوانعالى كشور و نخست وزير

تاكيد در مورد عفو محبوسين

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من امروز مى‏خواهم تاكيد كنم در اين امر كه راجع به اين محبوسين (البته به استثناء آنهايى كه ما به حسب امر خدا نمى‏توانيم عفو كنيم) باز تاكيد كنم كه زودتر اين قضيه تمام بشود و آقاى موسوى به همه جا، همه شهرستان‏ها سفارش كنند كه زودتر اين كار را انجام بدهند و رسيدگى زودتر بشود تا انشاءالله براى عيد جديد يك عده چشمگيرى از اينها واگر مى‏شود، همه آنهايى كه مى‏شود، آنها را عفو كرد. حالا گناه دارند، يك گناهى است كه قابل عفو است، انحراف دارند انحرافى است كه قابل عفو است، تهيه كنند و براى عيد جديد كه مى‏آيد بفرستند تا انشاءالله اينها عفو بشوند. و من سفارش مى‏كنم به اين اشخاصى كه از اين گروه‏ها بازى خورده‏اند اينها يك مقايسه‏اى بين حكومت حالا و حكومت سابق بكنند و ما بين مردم در حالا و مردم در سابق بكنند و بين خدمت‏هائى كه اين دولت در اين مدت كم با آن گرفتارى‏هاى فوق‏العاده‏اى كه همه كشورها و تقريباً همه ابرقدرت‏ها برخلاف اين دولت و ملت توطئه مى‏كنند، مقايسه كنند و بعد ببينند واقعاً راهشان چه راهى است راه براى راهى كه آنها دارند، مى‏خواهند چه بكنند و راهى كه منافقان و برادرهاى آنها دارند، اينها مى‏خواهند چه بكنند و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه هدايت كند اين جوان‏ها را، اين دخترها را، اين پسرها را كه در دام اينها ديگر نيفتند يا از دام اينها انشاءالله خارج بشوند.

تقدير از رزمندگان‏

و بايد تقدير كنم از ارتش و سپاه و ژاندارمرى و ساير قواى مسلح و مردمى كه بحمدالله با قدرت پيشروى دارند مى‏كنند و در همين چزابه هم كارهايى انجام داده‏اند و انشاءالله انجام مى‏دهند و اميدوارم كه به فتح آخرى نزديك باشيم. و فتح ما آنوقتى است كه عراق و ايران و ساير كشورهاى اسلامى همه مرفه باشند و همه بتوانند زندگى آسوده و بى‏قدرت قدرتمندان و بدون سلطه آنها به زندگى خودشان ادامه بدهند.

و چيزى كه در اين چند روز مراجعه شده است زياد به اينجاها و احمد، به من هى كراراً گفته‏اند كه زياد مراجعه شده است، من دو روز پيش از اين كه راديو را گوش مى‏كردم، ديدم كه راديوى خارجى‏

صحيفه نور ج 16 صفحه 53

گفت كه فلان گفته است كه خمينى در حال مرگ است. من ياد يك قصه افتادم و آن اينكه يك نفر بود كه مى‏خواست اظهار قدرت و پهلوانى بكند. در يك جلسه‏اى گفت كه من آنم كه چه كردم، چه كردم. كارهايش را شمرد و منجمله گفت من آنم كه فلان آدم، فلان پهلوان را در فلان جا كشتم و چه كردم. آن آدم حاضر بود، گفت كه آن كسى كه شما كشتيد حرف‏هاى شما را دارد مى‏شنود! من ياد اين افتادم كه آن كسى كه اين آقا گفته است كه در حال مرگ است، حرف‏هاى ايشان را شنيده و به اين سبك مغزى خنديده است. من انشاءالله اميدوارم كه آنها هم كه در خارج هستند ديگر برگردند، ول كنند اين مسائل را، مى‏دانند كه پيشروى نمى‏كنند، مى‏دانند كه با اين ملت نمى‏شود طرف شد. خوب، هى ادعا مى‏كنيد كه ملت با ماست، خوب اگر ملت با ماست بيائيد با ملت همكارى بكنيد، با دولت همكارى بكنيد، نه اينكه برويد كنار بنشينيد و هى دسته دسته درست كنيد و هر كدام به ديگرى هم فحش بدهد. من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه آقايان را و سلامت اين ملت را و سلامت اين آسيب ديدگان را مى‏خواهم و اميدوارم كه، از ملت هم تشكر مى‏كنم به اينكه الحمدلله در صحنه حاضرند و تا در صحنه حاضرند اين كشور آسيب نخواهد ديد ولو هر چه حالا فساد بكنند، هر چه كارهاى خلاف بكنند. خداوند همه‏تان را حفظ كند. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 16 صفحه 57

تاريخ 10/12/60

بيانات امام خمينى در ديدار با سرپرست، گروهى از مسؤولان و پاسداران كميته‏هاى انقلاب اسلامى تهران‏

شما عزيزان اسلام را زنده و ايران را بيمه كرديد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من وقتى كه مواجه مى‏شوم با اين صورت‏ها و چهره‏هاى اسلامى و وقتى كه شور و شعف شما جوانان، عزيزان را مى‏بينم نشاط براى من حاصل مى‏شود. شما عزيزان اسلام را زنده كرديد و شما عزيزان ايران را بيمه كرديد و اين جوانان كميته كه از روز اول انقلاب در پيروزى انقلاب نقش بزرگ داشتند، در ادامه انقلاب هم اين نقش را دارند و اميدوارم كه اين نقش را به خلف‏هاى خودشان و به فرزندان خودشان بياموزند تا اينكه در طول تاريخ ايران همين طور كه الان اسلامى است و مثل شما جوانانى كه نظير آن را ما نمى‏توانيم در تاريخ پيدا بكنيم، اولاد عزيز شما هم مثل شما بار بيايند و حفظ كنند كشور خودشان را و حفظ كنند اسلام عزيز را.

اسلام در قرن‏هاى زياد مظلوم بود. براى اينكه آن چيزى كه اسلام مى‏خواست در پرده بود و آن چيزى كه برنامه اسلام بود هيچ وقت پياده نشد و گفته نشد و ملت‏ها را بى خبر گذاشتند از اسلام و جنايتكاران تاريخ كوشش كردند كه اسلام را در حجاب نگه دارند و نگذارند اين مكتب آزاديبخش را، اين مكتب استقلال بخش را، اين مكتبى كه با ستمكاران در ستيز و با مستمندان برادر است، نگذاشتند كه معرفى بشود و من اميدوارم كه در اين زمان كه ما هستيم توفيق پيدا بكنيم، همه عزيزان ما توفيق پيدا بكنند و همه مبلغان اسلامى توفيق پيدا بكنند كه اين پرده‏هايى كه قدرتمندان به روى اسلام كشيده‏اند و حقايق اسلام را در ستره نگه داشتند، با دست علماى اسلام، مبلغان اسلام و همه جوان‏هائى كه مشغول خدمت هستند عرضه بشود. قدرت اسلام يك امرى بود كه انكار داشتند قدرت‏ها، حكومت‏ها. حكومت‏هايى كه روى كار مى‏آمدند، چه آنهايى كه مخالف با اسلام بودند، چه آنهايى كه مخالف نبودند، اسلام را در يك حجابى نگه داشتند يا عامداً يا از روى جهل. قدرت اسلام بر عالم و در بين طوايف مختلف عالم در حجاب بود و يك نمونه‏اى از او در زمان ما و در ايران وطن ما، يك زمينه مختصرى، يك نمونه مختصرى از او پيدا شد. اين نمونه اين بود كه ثابت كرد اسلام به اينكه جوانان ما مهيا هستند از براى جانفشانى در راه اسلام و همانطورى كه اسلام مى‏خواهد كه در مقابل كفر و زندقه و در مقابل ستم و ستمكاران ايستادگى بكنند، مردانه ايستادند و ايثار كردند و جانفشانى كردند و اين مطلب را به ثبت رساندند. دنيا هر چه بخواهد انكار كند اين حقيقت را و اين واقعيت را و هر چه مبلغ‏هاى فاسد

صحيفه نور ج 16 صفحه 58

رژيم‏هاى فاسد و قدرت‏هاى فاسد بخواهند اين جمهورى اسلامى و اين ارزش‏هايى كه در جمهورى اسلامى هست و اين ارزش‏هايى كه در امت اسلامى در ايران هست بخواهند پايمال كنند و ستره به روى او قرار بدهند، نخواهد شد. شما جوانان عزيز اثبات كرديد كه مى‏توانيد در مقابل تمام قدرت‏ها ايستادگى كنيد و مى‏توانيد كشور خودتان را حفظ كنيد. آنهايى كه انحراف داشتند و دارند، خيال مى‏كردند كه اگر چنانچه رژيم شاهنشاهى از بين برود، اسلام و ايران و همه جهاتى كه در ايران هست از بين خواهد رفت و ايران تجزيه خواهد شد به دو قدرت، غافل از اينكه اسلام و ملت اسلامى اگر هوشيار باشد و اگر توجه به مسائل داشته باشد، مى‏تواند در مقابل همه قدرت بايستد، مى‏تواند منحرفين را به جاى خودشان بنشاند و مى‏تواند اداره كشور را بهتر از زمان‏هايى كه ظلم و ستم بر اين كشور احاطه داشت بكند. شما جوانان از روز اول ثابت كرديد تعهد خودتان را به خداى تبارك و تعالى و به ديانت اسلام و بر همان امر باقى هستيد و اميد است كه تا آخر باقى باشيد و فرزندان شما و سلف شما هم با همين ايده باقى باشند و ايران و اسلام را بيمه كنند براى هميشه.

شما ثابت كرديد كه هر چه را بخواهيد مى‏توانيد ايجاد كنيد. شما يك معجزه‏اى در دنيا به ظهور رسانديد كه آن معجزه قدرت الهى در بشر بود. شما در مقابل تمام قدرت‏هايى كه مى‏خواستند ايران را و ايرانى را ببلعند و مى‏خواستند ذخاير شما را غارت كنند، ايستاديد و مقابله كرديد و پيروز شديد.

پيروزى بزرگ اين است كه انسان بر نفس خودش پيروز باشد

شما پيروزيد براى اينكه خدا با شماست. شما پيروزيد براى اينكه اسلام پشتيبان شماست. شما پيروزيد براى اينكه ايمان داريد. شما پيروزيد براى اينكه شهادت را در آغوش مى‏گيريد و آنهايى كه از شهادت و از مردن مى‏ترسند، آنها شكست خورده‏اند اگر چنانچه هم لشگر عظيم داشته باشند. شما بر نفس خودتان پيروز شديد. شما جوانان در پشت جبهه و در بين كشور و برادران شما در جبهه، بر نفس خودتان غلبه كرديد و زندگى را زندگى ابدى دانستيد و اين زندگى حيوانى طبيعى را ناچيز شمرديد. شما الان پيروز هستيد و پيروزى شما مادامى كه اين قدرت نفسانى در شماست، مادامى كه اين ايده الهى در شماست، پيروزيد چه شكست بخوريد به حسب صورت و به حسب عوامل مادى و چه پيشرفت بكنيد. پيروزى بزرگ اين است كه انسان بر نفس خودش پيروز باشد و بر شيطان خودش غلبه كند و شماها بحمدالله اينطور كه جانفشانى در راه خدا مى‏كنيد، غلبه كرديد بر شيطان خودتان. و من امروز بايد از شما تشكر كنم كه شما از اين ملت پشتيبانى كرديد و فعاليت شما به ملت آرامش داد. ملت بايد از شما جوانان در سرتاسر كشور كه نگهبان امنيت داخلى هستيد و از آن جوانان كه نگهبان كشور هستند در جبهه‏ها، تشكر كند و خداى تبارك و تعالى از شما تقدير مى‏كند.

آنچه اهميت دارد اين است كه انسان عملش پيش خدا مقبول باشد و من مى‏بينم كه بسيارى از اين جوانان عزيز هستند كه هيچ باكى از شهادت ندارند بلكه شايد همه اينطور باشند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت شما و عزت و عظمت اسلام و مسلمين و آرامش همه كشورهاى اسلامى را

صحيفه نور ج 16 صفحه 59

مى‏خواهم و به شما عزيزان كه نصيحت پدرانه، يك نصيحت برادرانه مى‏كنم و آن اينكه راه خودتان را ادامه دهيد و همانطور كه شما موجب سرافرازى ايران شديد با اخلاق خوب، با اعمال خوب، با برخورد خوب با هموطنان خودتان، اين معنى را، سرافرازى را براى خودتان در پيشگاه خداى تبارك و تعالى هم اثبات كنيد. پيروزى مهم است، لكن ادامه پيروزى مشكل است و مهمتر. شما بحمدالله امروز جوانانى هستيد كه به اين كشور آرامش داديد و مى‏دهيد و اين مطلب را ادامه بدهيد با روى گشاده براى مردم و با ايمان قوى كه از ايمان قوى اين اخلاق صحيح و رفتار صحيح پيدا خواهد شد و من اميدوارم كه شماها نسلاً بعد از نسل، اين ايده را داشته باشيد و ايمان را حفظ كنيد و به سلف خودتان ياد بدهيد كه ايران انشاءالله پيروز باشد تا آخر.

و من اميدوارم كه كشورهاى ديگر اسلامى كه خودشان را در قيد و بند طبيعت قرار داده‏اند، هر كدام اينطور قيد و بند را دارند، اين قيد و بندها را بگسلانند و با برادران ايرانى خودشان در اين جهاد اكبر همقدم باشند تا در جهاد با ابرقدرت‏ها هم پيروز شوند. و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه اين دولت‏هايى كه در كشورهاى اسلامى حكومت مى‏كنند، آنها را بيدار كند و اينطور ذخاير خودشان را در طبق اخلاص نگذارند براى قدرت‏ها و با روى گشاده ذخاير ملت فقير خودشان را به قدرت‏هاى بزرگ تقديم نكنند و توجه كنند به اينكه امروز تكليف اين است كه همانطور كه ايران قيام كرد و پيروز شد و ديديد كه نتوانستند قدرت‏ها با او مقابله كنند شماها هم، دولت‏ها هم، ملت‏ها هم، با ايران همقدم باشند تا اينكه انشاءالله اساس ظلم از بشر برچيده بشود و پرچم اسلام در تمام كشورها به اهتزاز در آيد.

من از شما آقايان و از علمايى كه در بين شما مشغول هدايت هستند و از آقاى كنى تشكر مى‏كنم و اميدوارم كه علماى بلاد و علماى اسلام راجع به مسائل اسلامى هدايت كنند هميشه شماها را و مادامى كه اينها در بين شما هستند، اميدوارم كه اعوجاجى حاصل نشود، لكن هر يك از شما ضامن نفس خودش هست و بايد از هواهاى نفسانى جلوگيرى كند كه مبادا خداى نخواسته اين وجهه خوبى كه شما داريد و اين توجهى كه به شما شده است، سست بشود. جوان‏هايى كه در بين شما هستند اگر خداى نخواسته يك وقت تندى دارند، آنها را نصيحت كنيد و همه ما محتاج به نصيحت هستيم كه در امور اسلامى با روش اسلامى رفتار كنيم و با اخلاق اسلامى با مردم برخوردار كنيم. خداوند همه‏تان را حفظ كند.

والسلام عليكم و رحمه الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:46 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها