0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 112

تاريخ: 10/12/59

بيانات امام خمينى در جمع كاركنان مدرسه عالى، شهيد مطهرى و اعضاى انجمن‏هاى اسلامى دانش‏آموزان مدارس دخترانه دامغان و سمنان

جديت كنيد كه در آن مدرسه كه هستيد تحصيل كنيد و بالاتر از تحصيل، تهذيب اخلاق

بسم الله الر حمن الر حيم

من اميدوارم كه خواهران و برادرانى كه در مدرسه عالى شهيد مطهرى رحمة الله هستند و مشغول تحصيل و تبليغ هستند، توجه داشته باشند كه مدرسه به اسم شهيدى است كه براى اسلام مفيد بود و نوشته‏هاى او و گفتار او مربى جوانان ما هست و بايد باشد. شما خواهرها و برادرها كه در اين مدرسه هستيد برنامه‏تان را آنطور تنظيم كنيد كه از بين شما مطهرى‏ها يا يك مطهرى پيدا بشود، عزمتان جزم اين معنا باشد و توجهتان به خدا و اعمالتان خالص براى خداى تبارك و تعالى و جديت كنيد كه در آن مدرسه كه هستيد تحصيل كنيد و بالاتر از تحصيل، تهذيب اخلاق. اسلامى باشيد و علوم اسلامى را با نفوس اسلامى تكميل كنيد و در كنار تحصيل جدى بر احكام اسلام و معارف اسلاميه تهذيب اسلامى داشته باشيد. مدرسه‏هاى علمى و دينى و تمام مدارسى كه در آن تحصيل مى‏شود چه تحصيلات علوم دينى باشد يا تحصيلات ديگر باشد، در رأس برنامه‏هايشان در اين جمهورى اسلامى بايد اين معنا باشد كه مهذب باشند قبل از اينكه عالم هستند، مهذب باشند قبل از اينكه محصل هستند. در مدارس، همه مدارس سرتاسر كشور لازم است كه اشخاصى كه مهذب هستند و علماء و گويندگانى كه راه حق را تا آن اندازه كه قدرت داشتند پيموده‏اند در اين مدارس بروند و حوزه اخلاقى و حوزه تهذيب و حوزه معارف اسلامى تشكيل بدهند كه در كنار تحصيلات علمى، تهذيب اسلامى و اخلاق اسلامى باشد، كه اگر تهذيب اسلامى در مدارس نباشد چه مدارس دينى و چه مثل دانشگاه و ساير دانشگاه‏ها كه اينها هم باز مدارس اسلامى و دينى هستند بايد توجه كنند كه معلمانى كه در اين مدارس هستند و كسانى كه در اين مدارس تبليغ مى‏كنند يا صحبت مى‏كنند اشخاصى باشند كه صددرصد اسلامى و معتقد به احكام اسلام و عقائد اسلامى باشند كه كسانى كه پيش آنها تربيت مى‏شود تربيت‏هاى اسلامى با تهذيب اسلامى باشد و شما بدانيد كه اگر چنانچه عالم، هر عالمى باشد، تهذيب اسلامى پيدا نكرده است و اخلاق اسلامى پيدا نكند براى اسلام مضر است كه نافع نيست. آنقدرى كه اسلام، از زبان و قلم اشخاصى كه تعهد به اسلام نداشته‏اند و انحراف داشته‏اند كشور ما

صحيفه نور ج 14 صفحه 113

صدمه ديده است كه از توپ و تانك و از محمد رضا و پدرش صدمه نديده است. صدمه اينها صدمه روحى است، صدمه روحى بالاتر از صدمات جسمى است. اگر چنانچه عالم مهذب نباشد ولو اينكه عالم به احكام اسلام باشد ولو اينكه عالم به توحيد باشد اگر مهذب نباشد براى خودش و براى كشورش و براى ملتش و براى اسلام ضرر دارد كه نفع ندارد. اگر بخواهيد خدمتگزار اسلام باشيد خدمتگزار ملت اسلامى باشيد و اسير در دست ابر قدرت‏ها و آنها كه پيوند با ابرقدرت‏ها دارند نباشيد، بايد دانشگاه و فيضيه و همه آنها كه مربوط به دانشگاه هستند و همه آنها كه مربوط به فيضيه هستند در رأس برنامه‏هاى تحصيلى‏شان برنامه اخلاقى و برنامه‏هاى تهذيبى باشد تا فرآوردهاى آنها امثال مرحوم مطهرى رحمةالله را به جامعه تسليم كند و اگر خداى نخواسته برخلاف باشد آنوقت افراد مقابل اين افراد را به جامعه مى‏فرستد و اينها جامعه را به فساد مى‏كشند و مردم را به اسارت.

منشاء تمام بدبختى‏ها، اساتيد غير متعهد و وابسته هستند

آنقدر كه كشور ما از دانشگاه و فيضيه صدمه ديده است از جاهاى ديگر نديده است. بايد هر دوى اينها مهذب باشند و علماى اسلام و اساتيد دانشگاه با هم پيوند داشته باشند، تفاهم داشته باشند كه اين دو محل را محل اسلامى كنند و معلم‏هايى كه انتخاب مى‏شوند در دانشگاه بخصوص و در ساير جاها معلم متعهد باشند و معلم‏هايى باشند كه نه فكر آنها طرف شرق باشد و نه دست آنها طرف غرب دراز باشد. اگر چنانچه در بين معلمين ما شرقى يا غربى باشد اين كشور ما يا گرايش به شرق پيدا مى‏كند يا گرايش به غرب پيدا مى‏كند و از محتواى جمهورى اسلامى كه شعارش نه شرقى و نه غربى است تهى مى‏شود و اعتناى به اينكه بعضى از اشخاص مى‏گويند كه نبايد اينطور تهذيب‏ها بشود و بايد آزاد و سرخود هر كس هر جا مى‏خواهد برود و هر معلمى بخواهد جوان‏ها و بچه‏هاى ما را هر جور تربيت كند اين انحراف است بر خلاف تعاليم عاليه اسلام است. اسلام آنقدر كه به تهذيب اين بچه‏هاى ما و جوان‏هاى ما كوشش دارد به هيچ چيز كوشش ندارد. اسلام اصلاً براى آدم ساختن آمده است و اين مكتب انحرافى آدم را از آدميتش بيرون مى‏كند و كشور مارا به جايى مى‏رساند كه يا پناه به شرق و كمونيست ببرد يا پناه به غرب و آمريكا. و منشاء تمام اين بدبختى‏ها اين اساتيدى بودند كه متعهد نبودند و زير دست آنها افرادى بيرون آمدند كه آن افراد جامعه ما را به هلاكت رساندند و پيوند مملكت ما را و سران مملكت ما را با شرق يا با غرب متصل كردند. مهمتر چيزى كه براى كشور ما لازم است تعهد اسلامى و تهذيب اسلامى است كه اگر اين يك سنگر صحيح بشود و سنگر دانشگاه و فيضيه يك سنگر اسلامى باشد، ديگر ساير ملت به اين طرف يا آن طرف نخواهند گرائيد و با صراط مستقيم راه انسانيت و راه اسلاميت و راه استقلال و راه آزادى را طى مى‏كنند. و من از خداى متعال خواستارم كه توفيق به همه شما خواهران و برادران بدهد و همه شما در راه هدف كه همان اسلام است، در راه هدف اعلى كه الله است قدم برداريد و ديگران را به همان راه هدايت كنيد كه اين راه مستقيم انسانيت است و خداى تبارك و تعالى ما را هدايت كند به اين صراط مستقيم.

والسلام عليكم


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:40 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 117

تاريخ: 13/12/59

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت بررسى كننده جنگ تحميلى عراق عليه ايران

حاكميت قلوب ميان دولت و ملت اساس همگامى آنان در اداره امور كشور است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من لازم مى‏دانم كه به شما آقايان كه در رأس بعضى از كشورهاى اسلامى هستيد نصيحت كنم. شما كوشش كنيد كه حكومت بر قلوب كشورهاى خودتان بكنيد، نه حكومت بر ابدان. و قلوب از شما كناره بگيرند. مسلمين اگر بخواهند موفق بشوند و از زير تعهدهاى اجانب و سلطه آنها بيرون بيايند، حكومت‏هاى آنها بايد كوشش كنند كه قلوب ملت خودشان رابه دست بياورند. حكومت بر قلوب، يك حكومت شيرين است به خلاف حكومت بر ابدان كه قلوب با آنها نباشد. شما ديديد كه ايران با اينكه يك مملكت كم جمعيتى است لكن براى اينكه قلوب ملت با حكومت موافق بود و موافق هست، الان در همه گرفتارى‏هايى كه حكومت دارد، در همه گرفتارى‏ها ملت كوشش مى‏كند كه همقدم باشد با آنها و مقاصد دولت را به پيش ببرد. ما در اين جنگى كه ناگهان به ما تحميل شد و آنها گمان مى‏كردند كه با يك ارتش مقابل هستند، آن هم به خيال خودشان يك ارتش ضعيف و آشفته، ديديد كه اشتباه كرده بودند و حساب‏هاى آنها صحيح نبود براى اينكه آنها نه حساب ارتش فعلى ما را كرده بودند و نه حساب ملت را. ارتش فعلى ما و همين طور ساير قواى نظامى و مسلح ما، امروز غير از زمان طاغوت بود. زمان طاغوت دل‏ها همراه نبود و مردم با ابدان به زور همراهى مى‏كردند و در اين زمان دل‏ها همراه است و حكومت بر دل‏هاست. رئيس جمهور ما بر دل‏هاى مردم حكومت مى‏كند و نخست وزير ما و مجلس ما همه بر دل‏هاى مردم حكومت مى‏كنند، از اين جهت الان كه لشكر ما و ارتش ما در جبهه‏ها مشغول به جنگ و دفاع هستند، تمام كشور ما يكپارچه به جنگ مشغولند، به همراهى با ارتش و همراهى با قواى مسلحه مشغول هستند و شايد هر روز يا اكثر روز جوان‏هائى اينجا بيايند و با گريه بخواهند كه عازم به جبهه‏ها بشوند براى شهادت، حتى پيرمردهاى ضعيف هم اين آرزو را دارند و بچه نارس هم اين آرزو را دارند و اين براى اين است كه دراين كشور، اسلام حكومت مى‏كند و حكومت اين كشور حكومت بر ابدان نيست، حكومت بر قلوب است. قلوب مردم با كسانى كه در اين كشور حكومت مى‏كنند همراه است و ملت است كه حكومت مى‏كند.

صحيفه نور ج 14 صفحه 118

بر قلوب مردم حكومت كنيد، نه ابدان آنها

شما آقايان كوشش كنيد، شما سران كشورها كوشش كنيد و به‏ديگر سران كشور هم سفارش كنيد كه آنها هم نظير ايران حكومت بر قلوب مردم بكنند. اشكال مسلمين اين است كه در بسيارى از حكومت ها، حكومت بر ابدان است آن هم با فشار و لهذا موفق نيستند. اگر ما حكومت بر ارواح بكنيم و سران كشورهاى اسلامى حكومت بر ارواح بكنند و قلوب ملت‏ها را به دست بياورند، با اين كثرت جمعيت و با اين مخازن زياد اينها آسيب پذير نخواهند بود، و بر همه كشورهايى كه بخواهند به آنها تعدى كنند، مقابله مى‏كنند. و هيچ كشورى با ملت‏ها نمى‏تواند مقابله كند، كشورها با دولت‏ها مقابله مى‏كنند و با ارتش‏هائى كه قلوب مردم با آنها نيستند. شما كوشش كنيد و به دوستان خودتان بگوئيد كه كوشش كنند كه قلوب مردم را به دست بياورند همانطورى كه در صدر اسلام قلوب مردم متوجه به حكومت بود. حكومت صدر اسلام، حكومت بر قلوب بود و لهذا با جمعيت‏هاى كم بر امپراطورى‏هاى بزرگ غلبه كردند. شما كه، الان بحمدالله جمعيت مسلمين قريب يك ميليارد است و چرا بايد با اينكه يك ميليارد جمعيت ما داريم قدس ما را صهيونيست‏ها ببرند و حكومت‏هاى ديگر را هم در تحت سلطه قرار بدهند در صورتى كه اينها اگر با هم مجتمع باشند، حكومت بزرگى خواهند بود. هر كدام در محل خودشان حكومت بر محل خودشان و همه با هم زير بيرق اسلام باشند و انشاءالله من اميدوارم كه اين نصيحت را بپذيريد كه اين صلاح دين و دنياى شما و ما و مسلمين است.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:40 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 107

تاريخ: 10/12/59

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيات بررسى كننده جنگ تحميلى عراق عليه ايران و دبير كل كنفرانس اسلامى

تهى بودن شعارهاى سران كشورهاى اسلامى از شعور و محتوا، عامل اصلى گرفتارى مسلمين

بسم الله الرحمن الرحيم‏

ضمن تشكر از اينكه آقايان آمدند از نزديك ايران را ببينند و مسائلى كه در ايران هست مشاهده كنند، اگر فرصت يك همچو امرى داشته باشند يا علاقه به اينكه تشخيص بدهند ظالم را از مظلوم، متعدى را از آن كسى كه به او تعدى شده است. من اگر بخواهم مسائلى كه در ايران بوده است و هست و مصائبى كه بر اين ملت گذشته است به طور اجمال هم بخواهم بگويم اين اسباب اين مى‏شود كه من سلامت خودم را از دست بدهم و شما هم وقتتان اقتضا ندارد و لهذا بعضى از مسائل را من به شما مى‏گويم و من اميدوارم كه مسلمين و خصوصاً سران مسلمين از شعار به اسلام كه يك پوششى است براى عدم عمل بر احكام اسلام دست بردارند و به اسلام به حسب آنچه كه هست فكر كنند و عمل كنند. تاكنون گرفتارى مسلمين و ملت‏مظلوم اسلامى اين بوده است كه سران آنهابه شعارهاى اسلامى اكتفا مى‏كردند و در پوشش شعار مقاصد ديگرى كه داشتند اجرا مى‏كردند و من اميدوارم كه ملت‏هاى اسلامى و خصوصاً دولت‏هاى آنها از اين شعار منتقل بشوند به شعور و عمل به اسلام و قرآن كرديم .

شرحى براى انواع ظلم‏ها و ستم‏ها و خيانت‏هاى وارد آمده به ملت مظلوم ايران توسط ابرقدرت

شما در كشورى آمديد كه 2500 سال تحت فشار و اختناق بوده است و زير چكمه سلاطين جور به اسم عدالت، به اسم تمدن، به اسم انسان خواهى واقع شده است. و شما در كشورى آمديد كه بالفعل آنها مى‏خواستند، مظلومين ما مى‏خواستند از تحت فشار ظلم بيرون بيايند و خودشان استقلال و آزادى را تحصيل كنند و پس از سال‏هاى طولانى كه در تحت فشار بودند و آزاد به هيچ وجه نبودند و با اسم اسلام و با اسم ترقى - در - كشورشان به دست عمال قدرت‏هاى بزرگ شرق و غرب پايمال شده است و هواهاى نفسانيه اين كسانى كه وابسته بودند به كشورهاى ابرقدرت مجال اينكه اين ملت ما يك نفس بكشد در آزادى، به آنها ندادند. شما در كشورى آمديد كه پس از اينكه قريب 60 هزار شهيد داد و بيش از صد هزار معلول گذاشت و قريب پنجاه هزار خانواده‏هاى بى‏سرپرست به جا

صحيفه نور ج 14 صفحه 108

گذاشت آمديد و در اين كشور واقع شده‏ايد كه اين مصيبت‏ها را داشته است و شما در كشورى آمديد كه بالفعل قريب يك ميليون و نيم آواره جنگى دارد كه آنها را از شهرهاى خودشان و منازل خودشان بيرون تاختند و همه انواع ظلم را بر اين ملت و بر اين آوارگان سزاوار دانستند و شما در كشورى آمديد كه ظالم‏ها، ستمگرها به واسطه بستگى‏اى كه دارند به قدرت‏هاى بزرگ وارد شدند در اين كشور و از مرزهاى ما ناگهان گذشتند و شهرهاى، بعضى شهرهاى ما را به ظلم غصب كردند و تمام جوان‏هاى ما را و كسانى كه در آن جبهه بودند يا كشتند و يا بعضى‏شان را به اسارت بردند و شما در كشورى آمديد كه ملت مظلوم ما به جرم اينكه مى‏خواهد به اسلام خدمت كند و به اسلام برگردد و دست قدرت‏هاى بزرگ را كه برخلاف موازين انسانى - اسلامى در اينجا به فعاليت مشغول بودند قطع كند و حكومت جائر را از بين ببرد و حكومت دلخواه خودش در اين كشور اقامه بكند و تحت لواى اسلام زندگى بكند و ابر قدرت‏ها براى اينكه نمى‏خواهند ملت‏هاى اسلامى و دولت‏هاى اسلامى مجتمع بشوند و مى‏ترسند از اينكه قريب يك ميليارد جمعيت اسلامى و مسلمين با هم باشند و مى‏ترسند از اينكه همه اينها تحت لواى اسلام باشند، به ما از هر طرف حمله كردند، حمله نظامى، توطئه كودتا و اخيراً هم حمله نظامى به دست يك نفر سرسپرده به اسم صدام حسين. شما در كشورى وارد شده‏ايد كه مظلوم با ظالم مقابل است، متعدى و متجاوز، مقابل است با يك اشخاصى كه ظلم مى‏كنند و ستمگر هستند. شما اسم ملت عراق و ايران را نبايد ببريد، ملت ايران و عراق برادرند و هر دو با هم هستند و هر دو ملت دشمن اين حكومت عراق هستند. شما بايد اگر بخواهيد اسلام را از شعار بالاتر حساب كنيد بايد بيائيد و ببينيد كه در شهرهاى ما به جوان‏هاى ما، به زن‏هاى ما، به اطفال ما چه گذشته است و شهرهاى مخروبه ما كه آثار جرم است الان هست. شما اگر بخواهيد از شعار اسلامى به شعور اسلامى منتقل بشويد و دولت اسلامى اگر بخواهند از شعار به شعور، باب واقعيت و عمل منتقل بشوند بايد دست از هواهاى خودشان بردارند و دست از ستمگرى بردارند و به ملت‏ها بپيوندند.

صلح بين اسلام و كفر معنا ندارد

شما اگر در اينجا بمانيد مدتى و از آن تبليغاتى كه بر ضد ايران شده است گوش‏هاى خودتان را يك قدرى تخليه كنيد و در ايران واقع بشويد و مسائل ايران را ببينيد و مقاصد ملت ايران و دولت ايران را ببينيد كه آيا اينها اسلام را مى‏خواهند و به اسلام پناه مى‏خواهند ببرند يا اينكه خير، اينها مى‏خواهند گروه‏گرايى كنند، ملت‏گرائى كنند و فرس را مى‏خواهند ببرند به بالا و عرب را مى‏خواهند بياورند به پايين. شما و اشخاصى كه در كنفرانس طائف بودند هشتاد دقيقه به حرف‏هاى صدام گوش كرديد كه در اين هشتاد دقيقه يك دقيقه مطابق رضاى خدا حرف نزد، اگر چنانچه اسمى از اسلام برد، اسلامى بود كه از اروپا و از آمريكا براى او هديه آوردند، نه اسلامى كه از مدينه و حجاز براى او آمده است و براى همه. شما هشتاد دقيقه گوش كرديد به اراجيفى كه او در عين حال كه در كشور ما واقع شده است و لشكر او در كشور ما مشغول آدمكشى است، خودش مى‏گويد كه ايران متجاوز است و شما

صحيفه نور ج 14 صفحه 109

سؤال نكرديد از او كه تجاوز ايران كجاست؟ آيا الان ما در مملكت عراق داريم جنگ مى‏كنيم يا در مملكت ايران داريم جنگ مى‏كنيم؟ اگر در مملكت ايران جنگ مى‏كنيم تجاوز مال عراق است اگر ما يك روز به عراق حمله كرديم تجاوز مال ما هم هست اما اگر ما دفاع مى‏كنيم از حقوق ملت و دفاع مى‏كنيم از اسلام و دفاع مى‏كنيم از حقوق عراق و دفاع مى‏كنيم از مسلمين نبايد كنفرانس طائف ساكت بنشيند و نبايد شما به اين وضع فكر كنيد كه دو تا ملت با هم در مقابل هستند. ملت عراق همانطورى كه ملت ايران انزجار دارد از اين حكومت، ملت عراق بيشتر انزجار دارد براى اينكه ملت عراق علمايى از دست دادند، جوان‏هايى از دست دادند، پير مردها و جوان‏ها و بچه‏هايى را از دست دادند همه به دست اين رژيم فاسد. شما اگر بخواهيد به اسلام فكر كنيد بايد آيات قرآن را منشاء قرار بدهيد، بايد همانطورى كه دستور داده آيه قرآن كه اگر چنانچه يك طايفه‏اى از مسلمين بر فرض اينكه مسلم باشند اينها، يك طايفه‏اى از مسلمين به طايفه‏اى ديگر هجوم بكند، به همه مسلمين واجب است كه با او قتال كنند، شما به همين يك واجب الهى عمل بكنيد ما بيشتر از شما توقعى نداريم. شما به همين يك واجب كه خدا امر فرموده است به شما و به همه مسلمين كه اگر چنانچه يك طايفه اى از مسلمين به طايفه ديگر تجاوز كرد بايد با او مقاتله كنيد، تجاوز را ببينيد و بفرستيد، اگر خودتان وقت نداريد، يك نمايندگانى تعيين كنيد بفرستيد در سرحدات در بلادى كه مورد تجاوز اينهاست مشاهده كنند، بفرستيد در قبرستان‏هايى كه براى ما آنها تشكيل دادند و قبرهايى كه ما از شهدا داريم بفرستيد و آوارگانى كه ما از شهدا داريم و از مردم ستمديده غرب و جنوب داريم آنها را ببينند و ببينند كه آيا - آنها - تجاوز ما كرده‏ايم يا تجاوز آنها كردند. اگر تشخيص داديد كه ما تجاوز كرده‏ايم با ما جنگ كنيد و اگر تشخيص داديد كه آنها تجاوز كرده‏اند با آنها جنگ بكنيد. صلح بين اسلام و كفر معنا ندارد. هيچ مسلمى نبايد خيال كند كه بين اسلام و مسلم، بين غير اسلام و غير مسلم بايد صلح ايجاد بشود. بايد حكم خدا - چيز بشود - عمل بشود، بايد ما همه تابع قرآن كريم باشيم.

در ايران ملت حكومت مى‏كند و اظهار نظر در امور با اوست

شما گمان نكنيد كه در ايران امروز يك حكومت مستبد است كه بتواند صلح بكند با كسى كه ملت با او مخالف است و يك رئيس جمهور مستبد است كه بتواند با ديگران صحبت كند و يك شخص مستبد است كه بتواند برخلاف ميل ملت اينجا عملى بكند. اينجا آراء ملت حكومت مى‏كند، اينجا ملت است كه حكومت را در دست دارد و اين ارگان‏ها را ملت تعيين كرده است و تخلف از حكم ملت براى هيچ يك از ما جائز نيست و امكان ندارد. شما بايد اگر مأموريتى داريد براى اينكه اين آتش جنگ را بخوابانيد كه آن هم آمال همه مسلمين است بايد متجاوز را به پاى ميز محاكمه بكشيد و متجاوز را تأديب كنيد و افرادى كه در مملكت ما هستند به كنار بفرستيد و از صدام بخواهيد، تحكيم كنيد بر او كه او از كشور ما برود بيرون و لشكر او تجاوز خودش را دست بردارد و بعد از اينكه تجاوز را دست برداشت يك هيأت بين‏المللى در اينجا باشد و آن هيأت بين‏المللى كه در يك جائى تشكيل شد

صحيفه نور ج 14 صفحه 110

رسيدگى كنند به جناياتى كه شده است، اگر ما جنايتكار هستيم ما را تأديب كنند و اگر صدام جنايتكار است صدام را تأديب كنند. اين طريقه اسلام است، اسلام به ما دستورات صحيح داده است و ما را گفته است كه همه با هم باشيم و تفرق نداشته باشيم، از شعار بيرون برويم و به حسب واقع با هم باشيم و اكتفا نكنيم به اينكه يك اجتماعاتى، يك سمينارهايى تقرير كنيم و بدون اينكه يك واقعيتى در آن تحقق پيدا كند. شما توجه كنيد به اين معنا كه آيا اين چيزى كه كنفرانسى كه در طائف تشكيل شد آيا راجع به مظلومينى كه ما داريم و مظلومينى كه در فلسطين هست و مظلومينى كه در لبنان هست آيا چه عملى كردند، آيا چه كارى براى مسلمان‏هاكردند. فقط ما اجتماع كنيم كه ما مسلمان هستيم و فرياد بزنيم اسلام را، اين فرياد را فقط ماها نمى‏زنيم اين فرياد را بيشترش را محمدرضا مى‏زد و بيشترش را صدام مى‏زند و بيشترش را اشخاصى كه الان بر اسلام و بر حكومت‏هاى و بر ملت‏هاى اسلامى سلطه بيجا دارند و ظالمانه دارند اين فرياد را همه مى‏كشند لكن بايد شماها اگر بخواهيد بررسى كنيد واقعاً و اگر حسن نيت داريد و آمديد براى اينكه آتش را خاموش كنيد بايد به حكميت بنشينيد و بايد سرحدات را ببينيد، آن طرف را ببينيد و اين طرف را ببينيد، بايد ملت‏ها را ملاحظه كنيد، ملت عراق را ببينيد كه آيا ملت عراق اين حكومت را قبول دارد يا نه؟ و ملت ايران را هم ببينيد كه آيا ملت ايران اين حكومت را قبول دارد؟ اين رئيس جمهور را قبول دارد؟ اين نخست وزير را قبول دارد؟ اين مجلس را قبول دارد؟ اگر چنانچه ملت‏ها مقبول بود پيش‏شان اينها، پس اينها حكومت قانونى هستند و اگر غير مقبول بود حكومت غير قانونى هستند و بايد دنيا حكومت غير قانونى را اگر راست مى‏گويند كه بايد حكومت، ملت حكومت كنند، اگر صحيح مى‏گويند كه حقوق بشر بايد مراعات بشود، بايد رجوع كنند به ملت‏ها و ما حاضريم كه شما بيائيد در اينجا رفراندم كنيد و مناظره قرار بدهيد بر رفراندم كه آيا اين حكومت و اين مجلس و اين رئيس جمهور را شما قبول داريد يا قبول نداريد و با يك ترتيبى هم برويد عراق و بدون سرنيزه كه در سر نيزه در كار نباشد، اختناق در كار نباشد، آنجا هم يك رفراندم بكنيد ببينيد كه آيا ملت عراق هم همانطورى كه ملت ايران مى‏گويند، قبول دارند يا نه. اگر ملت ايران حكومت ايران را طرد كرد و رئيس جمهور را و مجلس را طرد كرد بايد بگوئيد آنها كنار بروند و بايد ملت خودش عمل بكند و اگر طرد نكرد برويد عراق آنجا هم همين طور رفراندم كنيد و بگوييد كه مردم آيا قبول دارند اين حزب را؟ قبول دارند اين مجلس حزبى را؟ قبول دارند اين صدام را؟ و اين رئيس جمهور به اصطلاح خودشان را؟ يا قبول ندارند؟ اگر قبول دارند آنوقت بنشينيد با هم مصالحه كنيد و اگر آنها هم قبول ندارند ما هم قبول نداريم، هيچ كس قبول ندارد او را مگر يك دسته‏اى كه همراه او هستند و مگر آمريكا و مگر شوروى. اگر همين باشد مسأله ، اجتماعات شما اثرى ندارد و صحبت‏هاى ما و صحبت‏هاى شما به جايى نخواهد رسيد.

همه بايد به تحت بيرق اسلام و تحت پرچم اسلام برويم، لكن نه به طور شعار، به طور واقع و به طور حقيقت. اگر به طور حقيقت تحت پرچم اسلام رفتيم آنوقت مى‏توانيم فعاليت بكنيم و اما اگر تشريفاتى باشد، يك روز در طائف يك تشريفاتى باشد، يك روز هم در ايران يك تشريفاتى باشد،

صحيفه نور ج 14 صفحه 111

يك روز هم يك جاى ديگر، تا آخر همين طور خواهد بود و مسلمين تحت فشار اجانب تا آخر خواهند بود و ما مظلوم خواهيم بود تا آخر و شماها هم مظلوم خواهيد بود تا آخر. آن روزى مى‏توانيم ما و شما از تحت سيطره ظلم، ظلم قدرت‏هاى بزرگ بيرون برويم كه با يك ميليارد جمعيت و با آنهمه ذخائرى كه ما داريم خودمان را پيدا كنيم و اسلام را پيدا كنيم و توجه به اسلام بكنيم و با فرمان خدا عمل بكنيم. اگر با فرمان خدا عمل بكنيم خداى تبارك و تعالى ما را نصرت خواهد كرد ان تنصرواالله ينصركم و يثبت اقدامكم .

والسلام عليكم و رحمة الله


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:40 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 119

تاريخ: 14/12/59

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مسؤولان و روحانيون دفتر تبليغات اسلامى حوزه‏هاى علميه قم و مشهد

جهانخواران روحانيت را منزوى كردند تا هر چه مى‏خواهند بر سر ملت‏ها بياورند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

با اينكه وقت كم است و تقريباً گذشته است لكن من چند كلمه با شما روحانيون و شما برادران و فرزندان اسلام در ميان مى‏گذارم. دست‏هاى مرموز جهانخواران به وسيله اشخاص و گروه‏هايى كه در قشرهاى ملت‏هاى اسلامى نفوذ كرده‏اند، در طول ساليان دراز يك برنامه‏اى را انجام دادند و مع الاسف انجام گرفت و ثمرات خبيث خودش را هم تحويل ملت‏ها داد و آن اين معنا كه روحانيون بايد در مساجد و در حجره‏ها و در زاويه‏ها منزوى باشند و تمام كار آنها اين است كه پيرمردانشان از منزل تا مسجد و از مسجد به منزل بروند و كنار از جامعه و بى‏توجه به چيزهايى كه بر جامعه مى‏گذرد باشند و حتى دخالت روحانيين در امور اجتماعى و سياسى كشور يك ننگى بود و خلاف عدالت و مقام روحانيت. وظيفه جوان‏هاى روحانى هم خزيدن در گوشه مدارس و حجره‏هاى مرطوب و فقط تحصيل علوم، آن هم نه آنى كه مربوط به جامعه است و نه آنكه مربوط به سياست جامعه، حتى لباس جندى جزء چيزهائى حساب مى‏شد كه اگر روحانى آن لباس را به تن كند، از عدالت خارج مى‏شود، و دخالت در امور سياسى يك وضعى تعبير شده بود كه اين برخلاف روحانيت است و فلان آقا كه سياسى است، ديگر نبايد در جرگه روحانيت باشد. اين امرى بود كه براى منزوى كردن روحانيت و كشاندن آنها را به گوشه‏هاى انزوا و حجره‏هاى مدارس و گوشه‏هاى مسجد طرح‏ريزى شده بود و به باور اكثر از روحانيون و اكثر قريب به اتفاق ملت واقع شده بود. اگر يك امرى كه مربوط به سياست، مربوط به اجتماع، مربوط به گرفتارى سياسى و اجتماعى اسلام و كشور اسلام بود روحانيين نبايد دخالت كنند. اين امر را از اروپا گرفته بودند كه آنها هم روحانيت خودشان را منزوى كرده بودند تا هر كارى كه مى‏خواهند به سر ملت‏ها بياورند و كسى نباشد چرا بگويد. در اينجا هم، در مملكت ما و در بلاد ديگر اسلامى هم همين نقشه بود و روحانيين اگر دخالت در يك امر سياسى مى‏كردند، ملت به آنها ايراد مى‏گرفت و خود روحانيين هم ايراد مى‏گرفتند. آنها بايد منعزل باشند از سياست و از گرفتارى‏هاى اسلام مسلمين و اين امور بايد به دست سلاطين و وابستگان به آنها سپرده بشود. اين يك نقشه‏اى بود كه سال‏هاى طولانى كشيده شده بود و استفاده‏هاى بزرگى هم كردند. اگر اين نقشه نبود يا به ثمر نرسيده بود، كشور ما و كشورهاى اسلامى كه روحانيين‏شان بايد در امور كشور دخالت‏

صحيفه نور ج 14 صفحه 120

كنند و بايد سياست مدن را در رأس برنامه‏هاى خودشان بگذارند، كشورهاى اسلامى اين گرفتارى‏ها را پيدا نمى‏كرد. آنها خوب فهميده بودند كه اين طايفه كه پيش مردم هستند و نفوذ دارند و كليد باب ملت هستند، بايد به طورى عمل بشود كه ملت هم اجازه ندهد به اينها كه در امور سياسى دخالت كنند و خودشان هم باورشان بيايد كه نبايد در امور سياسى دخالت كنند. همانطورى كه غربى‏ها اين مطلب را نسبت به كليسا انجام دادند و كليسا منعزل بود و شد از ملت‏ها، اين امر در اينجا به دست آنها انجام گرفت و ما را به اينجا رساند.

براى دخالت در امور سياسى، اجتماعى و مشكلات مسلمين مهيا باشيد

امروز كه يك تحول بزرگى در ملت پيدا شده است و خداى تبارك و تعالى به اين ملت عنايت فرموده است و اين تحول را به قدرت خود ايجاد فرموده است، در روحانيين هم اين تحول حاصل شده است و الان در صف مجاهدين جهاد مى‏كنند و كشته مى‏دهند و شهيد مى‏دهند و با سلاح صلاح در بين توده‏هاى مردم ظاهر مى‏شوند و آن سد عدم دخالت روحانى در امور اجتماعى و سياسى و جنگى شكسته شد و بحمدالله شما آقايان و همه علماى بلاد و همه طلاب و روحانيين بلاد حاضر در صحنه هستند و همراه با برادران سپاهى خودشان و برادران ارتشى خودشان در جبهه‏ها مى‏روند و فداكارى مى‏كنند.

برادران عزيز من! فرزندان اسلام! توجه داشته باشيد كه باز يك جريانى در كار است كه شما را منعزل كنند از اين امرى كه در او هستيد، مبادا گروه‏ها يا آنهايى كه نمى‏خواهند روحانيون در اين كشورها نفس بكشند شما را اغفال كنند و برگردانند به كنج‏هاى مدارس و منزوى كنند در حجره‏ها. شما همانطورى كه علم را بايد بياموزيد و تقوا در رأس برنامه شما باشد، مهيا بودن از براى دخالت در امور سياسى و امور اجتماعى و دخالت در مشكلات مسلمين و حاضر بودن از براى دفاع از كشور اسلامى بايد كوشش كنيد. همين معنايى كه براى روحانيين نقشه كشيده بودند، براى جوان‏هاى غير روحانى، چه دانشگاهى‏ها و چه ساير جوان‏ها با طرزهاى ديگرى نقشه كشيدند تا آنها در ميدان سياست حاضر نباشند و در امورى كه كشور احتياج به آن دارد دخالت نكنند. عده كثيرى كه در دانشگاه‏ها و در مدارس بودند با گماردن معلمين و اساتيدى كه بسيارى از آنها بر خلاف مسير اسلام و بر خلاف مسير ملت اسلامى بودند جوان‏هاى ما را از آن راه منحرف مى‏كردند و آنها را مانع مى‏شدند از اينكه براى اسلام زحمت بكشند. بدبين كرده بودند آنها را به روحانيت و روحانيت را به آنها. دو جبهه تشكيل شده بود جبهه روحانيت و جبهه دانشگاه و از همين دو جبهه شدن آنها استفاده مى‏كردند و الحمدلله اين سد هم شكسته شد و روحانى در كنار دانشگاهى و دانشگاهى در كنار روحانى مشغول به فعاليت و مشغول به امور سياسى، امور اجتماعى و امور جنگى هستند. مبادا در بين شماها كسى بيايد و از دانشگاه بخواهد انتقاد كند و نبادا در بين دانشگاهى‏ها بروند و از روحانيت انتقاد كنند اين انتقاد از اينها و انتقاد از آنها نه براى نفع شماست و نه براى نفع آنها، بلكه براى نفع ابرقدرت‏هاست. آنها به

صحيفه نور ج 14 صفحه 121

اين زودى دست از اين كشورهاى اسلامى برنمى دارند و از ايران، كه سرچشمه‏هاى نفت ما به جيب آنها بود و تمام مخازن ما به نفع آنها بودند و تمام اشخاصى كه از آنها كارى انجام مى‏گرفت به نفع آنها بودند، اينها الان دست‏شان كوتاه شده است و به اين زودى از ما دست برنمى‏دارند.

عزيزان من! برادران من! خواهران من! تمام قشرهاى ملت توجه بكنيد كه جريان‏هائى در كار است كه روحانيين را در چشم مردم يك نحو ديگرى كه هستند جلوه بدهند و مردم را از روحانيت جدا كنند و دانشگاه را از روحانيون جدا كنند و مقاصد خودشان را انجام بدهند ولو با يك رژيمى كه به طور سالوسى در ملت ايجاد كنند، يعنى يك رژيم به صورت صد در صد اسلامى و بيشتر از شما فرياد وا اسلاما بكشد لكن در باطن منافق باشد و در باطن برخلاف مصالح كشور عمل كند. امروز حيله‏هاى شيطانى قدرت‏هاى بزرگ در كار است كه ملت را از روحانيت جدا كند و ملت را و اينها را از ملت جدا كند و اينها را از دانشگاه‏ها جدا كند و از قشر جوامع ملت جدا كند و اين همان نقشه‏اى است كه آنها مى‏خواهند كه روحانيين منزوى بشوند در حجرات و در مساجد و آنها كارهاى خودشان را انجام بدهند. اينهائى كه از روحانيون انتقاد مى‏كنند كجا هستند؟ در كدام زاويه هستند كه وقتى انقلاب شد ريختند و اسلحه‏ها را به غارت بردند و الان هم اسلحه‏ها در دست آنهاست و آن روز كه جنگ بود آنها كنار نشستند و منتظر اينند كه عراق يا قدرت ديگرى غلبه كند و آنها ملحق به آنها بشوند. روحانيين ما در صحنه حاضرند، شهداى آنها الان در مقابل چشم من بسياريشان يا بعضى‏شان حاضرند و خود جوان‏هاى روحانى با اسلحه از جنگ برگشتند. آنهايى كه انتقاد از روحانيين مى كنند، در كدام جبهه رفتند؟ كدام شهيد را دادند؟ بياورند عرضه كنند. آنها اسلحه‏ها را غارت كردند و نشسته‏اند كه شكست به ايران بدهند. و آنهايى كه، خوبان آنها اگر در بينشان باشد مى‏خواهند استفاده، خودشان، بكنند و آنهايى كه خون داده‏اند آنها به كنار بروند و آنها، منافعى كه اينها به دست آورده‏اند آنها - ببرند و آنها كه منحرفين هستند نه اسلام را قبول دارند و نه روحانيت را و نه دانشگاه را. با رفتارتان اسلام را آنطور كه هست عرضه كنيد بايد توجه داشته باشيد، بايد دانشگاه‏ها و مدارس و همه جا توجه داشته باشند، دانشگاه پيوند خودش را با فيضيه محكم كند و فيضيه محكم كند پيوستگى خودش را به دانشگاه. شما دو قشرى هستيد كه اگر شما اصلاح بشويد اصلاح مى‏شود ملت‏ها و اگر خداى نخواسته شما اصلاح نشويد يا منزوى بشويد مملكت‏تان و كسانى كه مى‏توانند در مملكت كارى بكنند منزوى خواهند شد و قدرت‏هائى كه منافع خودشان را از دست داده‏اند به ميدان مى‏آيند و يك حكومت وجيه المله مى‏آورند روى كار و آن حكومت وجيه المله تمام چيزهاى ما را به باد فنا خواهد داد. شما برادران و عزيزان من همانطورى كه الان سلاح در دستتان است بايد در دست ديگر صلاح باشد، بايد شما صلحا باشيد، بايد شما رفتارى بكنيد كه اسلام را آنطور كه هست عرضه كنيد. شما

صحيفه نور ج 14 صفحه 122

بدانيد كه اگر خداى نخواسته از روحانيين و از كسانى كه ملبس به لباس روحانى هستند، مطلبى كه بر خلاف دستورات اسلام است صادر بشود، روحانيت را با اين اعمال منزوى خواهيد كرد و قلم‏ها بر ضد شما به كار مى‏افتد و شما را از ملت جدا مى‏كنند و ملت را از شما جدا مى‏كنند و به سر اين كشور آن مى‏آورند كه در زمان رضاخان و پسرش آمد.

اين اسلام، امروز در دست همه ماها سرتاسر كشورهاى اسلامى و خصوصاً ايران كه جمهورى اسلامى - انسانى را در اين كشور اعلام كرده است امانت است، امانت بزرگ است. اين امانت به دست ماهاست و اگر چنانچه به اين امانت خيانت بكنيم خيانت به اسلام است، خيانت به احكام نورانى خداست و خيانت به ملت‏هاى ضعيف است. توجه كنند روحانيون در سرتاسر كشور، چه جوان‏ها كه در ميدان‏ها مى‏روند و فداكارى مى‏كنند و چه آنهائى كه در مدارس مشغول تحصيل علوم هستند و چه آنهايى كه مشغول به تدريس هستند و چه آنهايى كه ائمه جمعه و جماعات هستند و چه آنهايى كه در دادگاه‏ها و مقامات قضايى هستند و چه آنهايى كه در كميسيون‏ها و جاهاى ديگر هستند، توجه كنند كه اسلام در دست شما طايفه بالخصوص امانت است و انحراف شما ولو بعضى از شما موجب مى شود كه اشخاصى كه با شما و با اسلام دشمن هستند با قلم خودشان و گفتار خودشان به شما حمله كنند و يك مطلب را بزرگ كنند، مجاهدات شما را يك كلمه از آن گفته نشود، لكن انحراف شما دائماً گفته بشود و به گوش مردم خوانده بشود، مردم را از مجاهدات شما اغفال كنند، از زحماتى كه از 15 خرداد تاكنون بر شما وارد شده است و بزرگان شما را برده‏اند در حبس‏ها و زجرها و اينها انجام دادند كارهائى كه با دزدان آنطور انجام نمى‏دهند، اينها را ذكرى از آنها نديدم بكنند. قلم‏ها راجع به اين مسأله شكسته است اما اگر در يك دادگاهى يك كارى بشود كه مثلاً در نظر آنها انحراف باشد يا خداى نخواسته به حسب واقع انحراف باشد، آنها، عمال آنها، دور بيفتند و اين طرف و آن طرف و تبليغ كنند كه اين ديكتاتور آخوندى در كار است، ديكتاتور روحانى در كار است. اين كلمه، كلمه‏اى است كه دشمن‏هاى اسلام درست كرده‏اند و مى‏خواهند كه روحانيون را كنار بگذارند و روحانى برود گوشه مسجد و مسائل اسلامى را، نه آنكه مربوط به جامعه است، نه آنكه مربوط به مشكلات جامعه و اسلام است بلكه مسائل ديگر را، عبادى را فقط انجام بدهند، لكن ديگران در صحنه باشند و آن كنند به ما كه محمدرضا كرد.

تكليف ملت است كه تبعيت از روحانيون بكند

بايد بيدار بشويد شما، بايد ملت بيدار بشوند، ملت ما در خيابان‏ها، در بازارها، در ساير نقاطى كه هستند، در كارخانه‏ها، در صحراها مشغول به خدمت هستند، بيدار باشند كه اينكه گفته مى‏شود ديكتاتورى آخوندى اين كلمه‏اى است كه به باطل گفته مى‏شود براى مقصد باطل‏تر، والا پيدا كنند آنها اين روحانيونى كه ديكتاتورى مى‏كنند. اگر ديكتاتورى معنايش اين است كه احقاق حق مظلوم را از ظالم مى‏كنند و اگر ديكتاتورى معنايش اين است كه در دادگاه‏ها امثال نصيرى‏ها را از بين مى‏برند،

صحيفه نور ج 14 صفحه 123

اين چيزى است كه اسلام كرده است و امرى است كه با امر اسلام انجام مى‏گيرد و اگر ديكتاتورى معنايش اين است كه تحميل به ملت چيزى را مى‏خواهند بكنند، مى‏خواهند با قدرت ملت را آزار بدهند و مقاصد خودشان را انجام بدهند، اين يك دروغ واضح است كه بايد مردم از اشخاصى كه اين را مى‏گويند، بگيرند آنها را و از آنها بپرسند كه اين كدام يك است و چه كرده است و چه كار ديكتاتورى انجام داده است، تا بفهمند ريشه اين مطلب از كجاست. شما آقايان تكليف داريد كه كارهايى كه انجام مى‏دهيد، در تمام قشرهاى از روحانيت كه در ملت هستند و مشغول خدمت هستند كارهاى آنها بر وفق موازين شرعيه باشد و هيچ تخلف از موازين شرعيه نشود تا بهانه به دست دشمن ندهد. اين تكليف شماست كه تخلف از احكام اسلام نكنيد و انشاءالله نمى‏كنيد و تكليف ملت است كه تبعيت از روحانيون بكند و حرف‏ها و تبليغاتى كه بر ضد روحانيت مى‏شود گوش به آن ندهد. و پيگيرى كند اگر يك جايى گفتند، ببينند كه آيا اين ديكتاتورى كه آنها مى‏گويند در كجا واقع شده است. آيا رئيس مجلس ما يك ديكتاتور است و دارد ديكتاتورى مى‏كند؟ يا مقامات ديگرى كه در كشور هستند؟ كدام يك از اينها مشغول ديكتاتورى هستند؟ يا زبان‏هاى غير متعهد اشخاص دارند ديكتاتورى مى‏كنند و مى‏خواهند روحانيت را تضعيف كنند و جمهورى اسلامى را تضعيف كنند. زبان‏هائى كه برخلاف مصالح اسلام به روحانيت حمله مى‏كنند بدون يك حجت شرعى، يا به جمهورى اسلامى حمله مى‏كنند بدون يك دليل واضح، اينها زبان‏هائى هستند كه گويندگان آنها ديكتاتورند و مى‏خواهند روحانيت را از صحنه بيرون كنند و آنوقت يك حكومتى به دست بياورند كه اين حكومت موافق ميل آقاى ريگان باشد يا مطابق ميل شوروى باشد.

اسلام بدون روحانيت مثل كشور بدون طبيب است

من به همه روحانيين سرتاسر كشور اعلام خطر مى‏كنم، من به همه ملت اعلام خطر مى‏كنم. به روحانيون اعلام خطر مى‏كنم كه اگر چنانچه خداى نخواسته در بين شما كسى است كه برخلاف موازين اسلام عمل مى‏كند، او را نهى كنيد و اگر نپذيرفت از جرگه روحانيت اخراج كنيد. اگر نكنيد اين كار را، خداى نخواسته صورت روحانيت كه عز اسلام است اين را مشوه مى‏كنند و با مشوه كردن صورت روحانيت، اسلام به انزوا خواهد كشيد. اسلام بدون روحانيت مثل كشور بدون طبيب است. گويندگان شما و دانشمندان شما بايد توجه داشته باشند كه حوزه‏ها را با تدبير، با نصيحت و همين طور جاهاى ديگرى كه روحانيين مشغول كارهايى هستند، آنها را با تدبير و با نصيحت وادار كنند به اينكه خداى نخواسته از آنها چيزى صادر نشود كه بهانه به دست آنهايى كه مى‏خواهند شما را از صحنه خارج كنند بيفتد و قلم‏ها به كار برود و خدمت‏هاى شما ناچيز و ناديده گرفته بشود و لغزشى اگر در يكى از شما يا در دو تا از شما پيدا شد به حساب روحانيت بگذارند. بايد تهذيب بشويد شما، خودتان را تهذيب كنيد و كسانى كه در حوزه‏ها هستند، اساتيدى كه در حوزه هستند كوشش كنند كه حوزه‏ها مهذب باشد. و اعلام خطرى را كه به ملت مى‏كنم اين است كه جريانى در كار است كه روحانيت را

صحيفه نور ج 14 صفحه 124

كنار بگذارند و جريانى در كار است كه شما را از روحانيت جدا كنند و آن كنند به سر ملت كه در زمان محمدرضا آمد، منتها به يك صورت ديگرى. بيدار بشويد اى ملت! و بيدار بشويد اى روحانيت! و بيدار بشويد اى دانشگاهيان! و بيدار بشويد اى كارگران! اى كارمندان! اى بزرگان! اى كوچكان! اى زن‏ها! اى مردها! بيدار بشويد و اين جريان را خنثى كنيد و نگذاريد ملت شما و مملكت شما انحراف پيدا كند از آن راهى كه شما داريد كه راه اسلام و راه خدا و خط رسول اكرم (ص) است.

امروز بايد دست از تمام اختلافات برداريم، اين يك تكليف شرعى - الهى است

من يك كلمه هم تكرار مى‏كنم و مكرر گفته‏ام و آن كلمه براى اشخاصى است كه متصدى امور مملكت هستند از رئيس جمهور تا هر جا كه باشد و هر كس كه باشد و هر ارگانى كه اشتغال به يك كارى در اين كشور داشته باشد، از ارتشى‏ها و ژاندارمرى و سپاه پاسداران و پاسبان‏ها و همه عشاير و قشرهايى كه از ملت هستند و مشغول خدمت هستند، به همه آنها اين كلمه را مى‏گويم كه توجه كنيد كه شما را دارند مى‏كشند به سوى اختلاف. توجه نداريد به اين مطلب مى‏آيند پيش اين دسته از آن دسته شكايت مى‏كنند. اشخاصى در مرزها هستند و در آنجاهايى كه جوان‏هاى ما دارند خون خودشان را مى‏دهند، مى‏روند و مى‏خواهند پاسدارها را از ارتش جدا كنند و ارتش را از پاسدارها و هر دو را از ژاندارمرى و بين خود ارتش قشرهاى مختلفى درست كنند و اختلاف بين خود ارتش هم بيندازند. توجه كنند كه اينهايى كه به عنوان خيرخواهى پيش آقاى رئيس جمهور مى‏روند و حرف‏هايى از ديگران مى‏زنند، اينها شياطينى هستند به صورت انسان و در سيرت شيطان. و آنهايى كه پيش اجزا دولت مى‏روند، پيش نخست وزير مى‏روند، پيش ديگران مى‏روند و از آقاى رئيس جمهور انتقاد مى‏كنند اينها هم شيطان‏هايى هستند به صورت انسان و در سيرت شيطان. آنهايى كه مى‏خواهند بين شماها اختلاف بيندازند، دشمنى ايجاد كنند، مى‏خواهند كه اين مملكت را به دست غير بسپارند همه شما را از بين ببرند و يك دولتى به دست امريكا يا به دست شوروى در اين مملكت ايجاد كنند. عقل سياسى اقتضا مى‏كند كه ما امروز با آن اشخاصى كه در رويه هم حتى با ما مخالفت دارند لكن در اصل مقصد با ما موافقند، باملت موافقند مسيرشان مسيرملت است، عقل سياسى اقتضا مى‏كند كه ما امروز دست از تمام اين اختلافات برداريم تا اين مملكت را آرام كنيم و اين مقصدى اصلى كه ما داريم و آن اينكه اسلام در اين مملكت پياده بشود و جمهورى اسلامى با محتواى حقيقى خودش در اينجا پياده بشود، موفق بشويم انشاءالله. من به همه، به همه آنها عرض مى‏كنم كه شما دست از اختلافات برداريد اينطور نباشد كه هر كدام در يك اجتماعى كه پيدا كرديد، بر ضد ديگران صحبت كنيد اينطور نباشد كه هر كدام قلم به دست گرفتيد بر ضد ديگران قلمفرسايى كنيد. همه شما اميدوارم كه به اسلام معتقد و به جمهورى اسلامى متعهد باشيد و در اين صورت همه شما مسيرتان يك مسير است ولو عقايدتان در بعضى از امور، رويه‏هاتان اختلاف دارد لكن امروز وقت اعمال رويه‏هاى مختلف نيست. من اين را از همه كسانى كه متصدى امرى هستند، چه آقايانى كه در مجلس هستند و چه

صحيفه نور ج 14 صفحه 125

آقايانى كه در جاهاى ديگر متصدى امر هستند، من به آنها با كمال اخلاص سفارش مى‏كنم كه اين يك تكليفى است شرعى، الهى و تخلف او خلاف مسير اسلام است.

ما همه پشتيبان ارتش هستيم

ما همه پشتيبان ارتش هستيم و ما همه پشتيبان فرماندهان ارتش هستيم و اگر كسى بگويد كه ملت با ارتش نيست اين يك دروغ واضح است كه شاهدش اين است كه ارتش كه در آنجا دارد خدمت مى‏كند، تمام مردم اين ملت دنبال او دارند به آنها خدمت مى‏كنند. آنهايى كه مى‏گويند ارتش و روحانيت با هم مخالف هستند دروغ مى‏گويند براى اينكه همين روحانيون عزيزند كه از بلاد مختلف و الان از قم و مشهد دو مركز بزرگ علمى در اينجا حاضرند با تفنگ‏ها، كه هم شهيد داده‏اند و هم مجروح البته و الان آمده‏اند اينجا و بعد هم انشاءالله مى‏روند و انشاء الله پيروز مى‏شوند. همه ملت بايد پشت سر ارتش باشد و آنها جبهه را نگهدارى كنند، پاسدارها و پاسبان‏ها و ژاندارمرى و ارتش. همه آنها و ساير قواى مسلح و غيرنظامى و آنها همه در آنجا با هم هماهنگ باشند و ملت هم پشت سر آنها باشد تا اينكه انشاءالله اين جنگ تحميلى به آخر برسد و انشاءالله با پيروزى شماها به پيش برويد. و من به شما و تمام نسل‏هايى كه بعد از شما و ما خواهند آمد هشدار مى‏دهم كه ملت و روحانيت، دانشگاه و روحانيت از هم جدا نشوند كه جدا شدن اينها از هم هلاكت ملت و هلاكت اسلام و هلاكت كشور است.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:41 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 130

تاريخ: 25/12/59

بيانات امام خمينى در جمع بانوان عضو مؤسسه 12 فروردين قم

نقشه اين بود كه با توطئه كشف حجاب، فاسد كنند جامعه را

بسم الله الرحمن الرحيم‏

درود بر شما بانوان معظم كه با نصيحت‏هاى خودتان مى‏خواهيد ما را به راه راست واداريد. درود بر بانوان سراسر كشور كه در اين نهضت شريف، معلم مردان بودند و حالا هم به همان نحو باقى ماندند. ايادى اجانب، اين قشر محترم كه ساختمان صحيح كشورها به دست تواناى آنها بجاست كوشيدند كه از شما بانوانى كه بايد ايران را بسازيد و بايد مردان را بسازيد عروسك‏هائى درست كنند و دست ملعبه‏هاى فاسد بسپارند و بحمدالله موفق نشدند. نقشه اين بود كه اين قشر موثر كه از دامن آنها زنان و مردان موثر تربيت مى‏شود طورى كنند كه اطفال خودشان را از دامن‏هاى خودشان برانند و در جاهاى ديگرى كه اطفال در آنجا جمع مى‏شوند انباشته كنند و شما را از مهر مادرى و آنها را از سرپرستى مادرانشان جدا كنند كه نتوانند اين افرادى كه بايد در دامن‏هاى شما تربيت بشوند، از شما جدا بشوند و نتوانند براى كشور خودشان و براى اسلام عزيز عمل كنند. نقشه اين بود كه با توطئه كشف حجاب مفتضح در زمان قلدر نافهم، رضاخان، اين قشر عزيز را كه جامعه را بايد بسازند تبديل كنند به يك قشرى كه فاسد كنند جامعه را و اين نقشه نه اختصاص به شما بانوان داشت بلكه جوانان مرد را هم همين طور بكشانند به مراكز فساد و آنطور كه مى‏خواهند آنها را تربيت كنند كه اگر چنانچه كشورشان به دست هر كس بيفتد بى‏تفاوت باشند يا مؤيد.

اگر اين نهضت و انقلاب اسلامى هيچ نداشت جز اين تحولى كه در بانوان و در جوانان ما پيدا شد اين يك امرى بود كه كافى بود براى كشور ما، اينهائى كه در گوشه و كنار به گوش اشخاص مى‏خوانند كه اين انقلاب كارى انجام نداد اينها اشخاصى هستند كه اين تحولى كه در شما پيدا شده است چون مضر به حال آنها و قدرت‏هاى چپاولگر است اين را چيزى حساب نكنند و با تبليغات سوءشان بخواهند به شما بباورانند، باور بياورند كه چيزى نشده است. چه بهتر از اين كه در يك همچو جلسه‏اى كه شما بانوان هستيد و فعاليت اخلاقى و زحمت‏هاى همه جانبه براى مستمندان و براى آوارگان مى‏كشيد، از اين تحول بهتر چه؟ اگر در رژيم سابق بود، نه اين اجتماعات بانوان بود و نه اين فعاليت همه جانبه آنها كه نيمى از جمعيت در ايران هستند و اين نيم آن نيم ديگر را هم تربيت مى‏كند، نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است براى اينكه زنان، بانوان علاوه بر اينكه خودشان

صحيفه نور ج 14 صفحه 131

يك قشر فعال در همه ابعاد هستند قشرهاى فعال را در دامن خودشان تربيت مى‏كنند. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلم بالاتر است و از خدمت همه كس بالاتر است و اين امرى است كه انبيا مى‏خواستند و مى‏خواستند كه بانوان قشرى باشند كه همه آنها تربيت كنند جامعه را و شيرزنان و شيرمردانى به جامعه تقديم كنند، لكن آنهائى كه مى‏خواهند اين كشور را از همه مواهب محروم كنند، از مواهب اسلامى، اخلاقى، اعمال صالحه و آنها را به مراكز فساد بكشانند، آنها هستند كه الان كه شما وارد شديد در جامعه و خدمت به جامعه، مى‏بينند كه نقشه‏هاى آنها نسبت به بانوان و نسبت به مردان باطل شده است. از اين جهت فرياد آنها بلند است كه چيزى نشده است و اين زمان مثل زمان رژيم سابق است و هيچ تغييرى با زمان رضاخان و پسرش نكرده، اينها تبليغاتى است كه برخلاف آن چيزى كه مشاهد است براى همه بانوان سرتاسر كشور و مردان سرتاسر كشور كه آن تحولى كه در انسان‏ها پيدا شده، و آن ارزشى كه امروز در كشورهاى اسلامى و خصوصاً در كشور ايران پيدا شده است اين است كه در رژيم سابق‏شان و مرتبت عبارت از آرايش مهوع و لباس‏هاى كذا و منزلگاه‏هاى كذا بود و امروز ارزش، ارزش انسانى است، ارزش اخلاقى است، ارزش انسانى است كه به واسطه همين تحول در قشر بانوان ديگر آنهائى كه با آرايش‏هاى فاسد و لباس‏هاى فاخر مى‏خواستند فخر فروشى كنند در بين جامعه نسوان ما محكومند و خجالت زده‏اند. آن روز بانوان اسلامى ما خجلت مى‏كشيدند كه با لباس اسلامى و لباسى كه در او مراعات شده باشد، طبقات ضعيف هم اگر اين كار را مى‏كردند، خجالت مى‏كشيدند در بين قشرهاى فاسد مرفه بروند. امروز امر بعكس است و يكى از اين اشخاصى كه داراى آنطور كارهاى فاسد و آرايش فاسد و خودنمائى‏هاى مفسد بودند آنها احساس شرم مى‏كنند در بين شما. اين تحول يك تحولى است كه بالاترين تحول است در جامعه، جامعه ما از بانوان زمان يعنى بعضى بانوان زمان محمدرضا و رضا برگشتند به يك بانوانى كه زينب گونه شدند و تابع فاطمه. آن روز تابع آرايش اروپائى بودند و بايد از اروپا طرح لباس بيايد امروز تابع مكتب هستند و آنچه اسلام بپسندد مقبول است و اين يك تحولى است كه بالاترين تحولات است در جامعه ما. نگه داريد اين تحول را، توجه كنيد به اينكه دست‏هاى فاسد و قلم‏هاى فاسد و گفتارهاى فاسد شما را به اغفال نكشاند و شما را برنگرداند به حال سابق. اين راه را شما ادامه بدهيد و توده‏هاى ميليونى مردان ما هم ادامه بدهند و مى‏دهند و توده‏هاى ميليونى بانوان ما هم ادامه بدهند و مى‏دهند و هيچ توجه به صحبت‏ها و قلم‏ها و سخنرانى‏هائى كه مى‏شود نكنيد و خودتان مستقل فكر كنيد و تابع افكار ديگران نباشيد و خودتان براى كشور خودتان كوشش كنيد كه مفيد باشيد و شما هدايت كنيد مردان را و هدايت كنيد و نصيحت كنيد دولتمردان را، شما مادران خوبى براى اطفال باشيد و ناصحان خوبى براى جامعه و زحمتكشان خوبى براى مستمندان، و هستيد بحمدالله. شما جامعه‏اى كه در سرتاسر كشور الان مشغوليد براى همه امورى كه كشور ما احتياج به آن دارد، سرپرستى اطفالى كه بى‏پناه هستند و خدمت به مستمندان و رفتن پيش آوارگان و مستمندان و دلجويى كردن از آنها، اين خدمت ارزشمند است و پيش خداى تبارك و تعالى بسيار ارزش دارد.

صحيفه نور ج 14 صفحه 132

بايد اختلافات از بين برود و اخلاق اسلامى انسانى را در تمام قشرها توسعه بدهند

و خداوند شما را و همه بانوان را و همه مردان را هدايت كند كه به همين راه مستقيمى كه شماها مى‏رويد آنها هم بروند و همان راه صحيحى كه بدون غل و غش و بدون هواى نفس شماها دنبال كرديد قشرهايى كه در ايران هستند، همه همان راه را بروند، و شما و همه ملت توجه كنيد كه اين صحبت‏هائى كه مى‏شود و اشتباهاتى كه گاهى از دولتمردان مى‏شود اينها آنقدر چيزى نيست كه به جمهورى اسلامى ما لطمه وارد كند و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه زوردتر بين قشرهائى كه اختلاف بينشان هست چه در بالا و چه در توده جمعيت اين اختلافات از بين برود و همه با هم دنبال اين باشند كه اين كشور را به راه مستقيم هدايت كنند و اين كشور را آباد كنند و اخلاق اسلامى انسانى را در تمام قشرها توسعه بدهند. من سفارشم به تمام قشرهاى ملت از بانوان گرفته تا جوانان و مردان اين است كه شما راجع به اين مسائلى كه در ايران طرح مى‏شود فكر نكنيد كه بايد حتماً شما هم اختلاف با هم پيدا بكنيد. اختلافات رده بالا رفع مى‏شود انشاءالله و شماها هم دامن به اختلاف نزنيد، دامن زدن شما به اختلافات باعث مى‏شود كه رده‏هاى بالا هم اختلافاتشان را نتوانند حل كنند. و اما اگر چنانچه تودهاى مردم با هم باشند و گوش به مسائلى كه در رده‏هاى بالا طرح مى‏شود ندهند و خودشان توجه كنند كه با وحدت كلمه مى‏توانند اين جامعه را به سعادت خودش برسانند و اختلاف كلمه شايد خداى نخواسته موجب اين بشود كه عنايت خاص خدا كه به شما سايه افكنده بود يك وقت خداى نخواسته برداشته بشود و كشور شما آن شود كه در سال‏هاى طولانى مبتلاى به آن بوديد. اگر چنانچه اختلافاتى بين طبقات افراد باشد و اين اختلافات موجب شود كه خداى نخواسته در جنگ مغلوب شويم يا خداى نخواسته طول بكشد حل اين مشكل، اين گناهش به گردن آنهائى است كه دامن به اختلافات مى‏زنند و تشنج در كوچه و بازار ايجاد مى‏كنند. مسلمين، مؤمنين معتقدين به خداى تبارك و تعالى مجال ندهند به اين قشرهائى كه در بين مردم هستند و از تفاله‏هاى رژيم سابقند و همين طور از اشخاصى كه در بين اينها هستند از فاسد و مفسد، اگر چنانچه به اينها گوش بدهند، اينها مى‏خواهند شما را به دامن غرب يا به دامن شرق بكشانند بيدار باشيد كه اختلافات را خودتان رفع بكنيد. و اگر اختلافى هست، آنها را موعظه كنيد كه دست از اختلافات بردارند و من از خداى تبارك و تعالى سعادت ملت‏هاى اسلامى و سعادت شما بانوان و همه بانوان اسلام و سعادت همه قشرهاى ملت را مى‏خواهم و از خداى تبارك و تعالى پيروزى لشكر اسلام و قواى مسلحه اسلام را بر قواى كفر مسألت مى‏كنم. خداوند شماها را سعادتمند كند و در خدمت به همنوعان خودتان توفيق دهد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:28 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 160

تاريخ: 13/1/60

بيانات امام خمينى در جمع خانواده‏هاى شهدا و معلولين جنگ تحميلى

بسم الله الرحمن الرحيم

انالله و انا اليه راجعون

خوزستان، دين خودش را به اسلام ادا كرد. خوزستان براى اسلام و براى ارزش‏هاى انسانى و براى شرافت خود و كشور خود كوشش كرد و كوشش مى‏كند و مردانه ايستاده است و شهداى بزرگوار خود را نزد خداى تبارك و تعالى فرستاد. خوزستان در اين عرصه، اسوه است از براى ساير اهالى كشور، غرب و جنوب اسوه هستند از براى ساير كشور. اينها كه در مناظر ما هستند، اين شهدا كه تصوير مباركشان در پيش ماست، اينها به سوى خدا شتافتند و لبيك گفتند به دعوت اسلام و سعادت را براى خودشان تحصيل كردند و شرافت و عزت را براى غرب و جنوب، بلكه براى همه ايران، بلكه براى بشريت. آنچه كه مايه تسلى ماها هست در اين مصيبت‏ها كه همه با هم شركت داريم اين است كه ما از خدا هستيم و به سوى خدا بر مى‏گرديم. ما از خود چيزى نداريم، هر چه داريم اماناتى است كه خدا به ما عنايت فرموده است و انالله ما همه مال خدا هستيم، ملك خدا هستيم، و عاقبت به سوى او بر مى‏گرديم. سعادت را آنها تحصيل كردند كه شتافتند با اختيار خودشان و با جهاد خودشان و با رزمندگى خودشان در مقابل كفر ايستادند و جان خودشان را تسليم خدا كردند و برگشتند به خداى تبارك و تعالى با سعادت و آبرو. ما همه خواهيم مرد، لكن آنها سعادت را براى خودشان و شرافت را براى وطنشان تحصيل كردند كه در مقابل لشكرهاى كفر براى دفاع از اسلام و براى دفاع از كشور اسلامى ايستادند و فداكارى كردند و به سوى خدا شتافتند. انسان كه بايد اين راه را برود و مردنى است، چه بهتر كه اين سعادت را تحصيل كند و امانت را به صاحب امانت بسپرد، موت اختيارى، شهادت، رسيدن به خدا در لباس شهيد و با ايده شهدا. در بستر مردن، مردن است و چيزى نيست، لكن در راه خدا رفتن شهادت است و سرفرازى و تحصيل شرافت براى انسان و براى انسان‏ها. شما اهالى غرب و جنوب خوزستان و ساير مرزهاى كشور در مقابل ستمكاران و مهاجمان به اسلام ايستادگى كرديد و همچون شهداى صدر اسلام شهيد تقديم كرديد و از شما شهداى بسيار براى ملت باقى ماند و شرافت اين ملت را بيمه كرديد و خداى تبارك و تعالى از شما راضى باشد و اسلام براى شما سرفرازى قائل است و ملت پشتيبان شما و ساير رزمندگان است و شهادت هائى كه حاصل شده و

صحيفه نور ج 14 صفحه 161

شهدايى كه شما تقديم كرديد به اسلام، شهداى همه ملت است و مصيبت‏ها براى همه ملت است و سرافرازى براى همه ملت. خودش به سعادت اين جوان‏هاى عزيز برومند كه عكس‏هاى بعضى از آنها در اين مجلس حاضر است و موجب تأثر و سرفرازى است.

آنچه از دنياست فانى و آنچه براى خدا تقديم مى‏شود باقى و ابدى است

من به شما اهالى خوزستان و ساير مرز نشينانى كه مورد تهاجم واقع شديد تبريك عرض ميكنم و تذكر مى‏دهم به شما دو جمله از كتاب خدا را لاتاسوا على مافاتكم و لا تفرحوا بمااتيكم اين تعليم خداى تبارك و تعالى است به انسان‏ها از اول تا آخر كه در پيشامدها اگر چنانچه پيشامدى بود كه براى شما ضررى داشت، به حسب ظاهر و چشم‏هاى ظاهر بين، شما محزون نباشيد كه اينها ضرر نيست، نه تأسف بخوريد و نه محزون باشيد و آن چيزى كه از دستتان رفته است، براى اينكه به ظاهر از دست رفته است و در واقع آنها باقى هستند و براى شما شرافت تحصيل كرده‏اند و نه فرحناك باشيد براى چيزهائى كه به دست مى‏آيد از دنيا، براى آنكه آنچه از دنياست فانى است و آنچه براى خدا تقديم مى شود باقى و ابدى است و اين شهدا زنده هستند و در پيش خداى تبارك و تعالى عند ربهم يرزقون آنهاالان در درگاه خداى تبارك و تعالى روزهاى معنوى و روزهاى هميشگى را به آن نائل شدند و آنچه كه از خدا بود تقديم كردند و آنچه كه داشتند و آن جان خودشان بود تسليم كردند و خداى تبارك و تعالى آنها را پذيرفته است و مى‏پذيرد و ماها عقب مانديم. ما بايد تأسف بخوريم كه نتوانستيم اين راه را برويم.

اينها پيشقدم بودند و رفتند و به سعادت خود رسيدند و ما عقب مانديم و نتوانستيم در اين قافله سير كنيم و در اين راه راهرو باشيم. ما از خدا هستيم همه، همه عالم ازخداست، جلوه خداست و همه عالم به سوى او برخواهد گشت، پس چه بهتر كه برگشتن اختيارى باشد و انتخابى و انسان انتخاب كند شهادت را در راه خدا و انسان اختيار كند موت را براى خدا و شهادت را براى اسلام. خداوند تمام شهداى در راه اسلام را و تمام كسانى كه در راه اسلام معلول شدند، در راه اسلام خانمان خودشان را از دست دادند، در راه اسلام به آوارگى رسيده‏اند، خداوند تمام آنها را به سعادت‏هاى ابدى برساند. اين مصيبت‏ها بر همه ما وارد است و آن شرافتى كه اين جوان‏ها تحصيل كردند، براى انسانيت است، شرافت انسانى است، ارزش انسانى را آنها به ثبوت رساندند، خدايشان رحمت كند و خدايشان بپذيرد. و من به تمام كسانى كه بازمانده‏اند، باز مانده‏اند در اين، بازماندگان اين شهدا، به همه آنها، هم تسليت عرض مى كنم و هم تبريك . مبارك باد بر اهالى خوزستان و بر اهالى جنوب و غرب، اين خدمتگزارى و اين جان نثارى و اين پايدارى. كسانى كه در اينجا رفت و آمد دارند و براى اين طرفى‏ها صحبت مى‏كنند از روحيه عظيم بزرگ شما اهالى خوزستان و اهالى جنوب و غرب صحبت‏هاى زياد مى‏كنند و شما را به اين روحيه بزرگ ستايش مى‏كنند و من اميدوارم كه ملت ايران با اين روحيه بزرگى كه دارد به تمام قدرت‏هاى فاسد غلبه كند و من اميد اين دارم كه به زودى كشور ما از لوث اين

صحيفه نور ج 14 صفحه 162

جنايتكاران پاك شود و دوستان ما در هر جا هستند به محل خودشان برگردند. و تنفر و عيب بر دشمنان اسلام و دشمنان شما و رحمت و عزت و شرف بر شما برادران و خواهران و رحمت بر شهداء شما.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:28 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 146

تاريخ: 1/1/60

پيام راديو تلويزيونى امام خمينى به مناسبت حلول سال نو

آن روز مبارك است بر ما كه سلطه جهانخواران بر ملت‏هاى مستضعف شكسته شود

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من اين سال نو را به همه مسلمين جهان و ملت‏هاى مظلوم تحت فشار ابر قدرت‏ها و ملت شريف رزمنده ايران تبريك عرض مى‏كنم. مبارك باد بر شما ملت بپاخاسته و بيدار كه تمام توان خودتان را در مقابل قدرت‏هاى بزرگ كه همه بسيج شده‏اند بر ضد شما، به ميدان آورديد و همانطور كه در اول نهضت با هم همدست و متحد بوديد، امروز هم در اين سال جديد هم با هم هستيد و من اميدوارم كه بيشتر از پيش با هم برادر و همفكر و هم رزمنده باشيد.

آن روز مبارك است بر ما كه سلطه جهانخواران بر ملت مظلوم ما و بر ساير ملت‏هاى مستضعف شكسته شود و تمام ملت‏ها، سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگيرند و دولت‏ها بيدار بشوند و ببينند كه با داشتن آنهمه ابزار و آنهمه انسان و قواى انسانى و آنهمه اراضى و سيع و ذخاير زيرزمينى، براى اينكه ما توجه نكرديم به دستورات اسلام كه بين همه مسلمان‏ها عقد اخوت بسته است و همه را دعوت به اعتصام به حبل الله و پيروى از خط اسلام مى‏فرمايد، نكرديم. و من اميدوارم كه در اين سال جديد هم ملت ما و دولت ما و همه آنهائى كه در اداره كشور دخالت دارند، از لشكرى و كشورى‏ها همه با هم برادر باشند و اين نعمت بزرگى كه در قرآن كريم او را نعمت اخوت ذكر مى‏فرمايد و همين نعمت اخوت را موجب اين مى داند كه ما از همه گرفتارى‏ها نجات پيدا كنيم. من در اين سال جديد اميدوارم كه همه با هم برادر باشند و همه با هم در مصالح اين كشور پيش بروند و دست قدرت‏ها را از كشور خودشان كوتاه كنند. و همه مسلمين جهان توجه بكنند به اين آياتى كه در قرآن كريم براى وحدت مسلمين نازل شده است و مسلمين را دعوت به وحدت و اعتصام به حبل الله كه همان اسلام است فرموده است، همه توجه كنند و اين سال نو را با مباركى و ميمنت در زير پرچم پرافتخار اسلام و دستورات نورانى خداى تبارك و تعالى مجتمع بشوند و دست قدرت‏هاى بزرگ را كه هيچ فكر نمى‏كنند الا براى مصالح خودشان و چپاول كردن ذخائر ملت‏هاى ضعيف، با هم باشند همه، تا اين دست‏هاى چپاولگر قطع بشود و ملت‏ها و دولت‏هاى اسلامى همه با هم مجتمع باشند، همه با هم برادر باشند، برابر باشند.

صحيفه نور ج 14 صفحه 147

اميدواريم امسال سال اخوت ايمانى و و حدت كلمه وعود به اوايل نهضت باشد

حكومت‏ها در فكر سلطه بر ملت خودشان و سركوبى ملت خودشان نباشند و ملت در فكر خنثى كردن اعمال دولت نباشند، اگر آنها به اسلام برگشتند و توجه به احكام اسلام كردند، همانطورى كه ملت ما با دولتش، با همه ارگان هاى دولتى دوست هست و نه ارگان‏هاى دولتى مى‏خواهند بزرگى به ملت بفروشند، سلطه‏گرى كنند به ملت و نه ملت در صدد اين است كه به دولت خودش يك كارى بكند كه خنثى بشود اعمالش ، همه با هم هستند و همه با هم انشاء الله اين كشور را به پيش مى‏برند و نمى‏گذارند كه قدرت‏هائى كه در كمين نشسته‏اند و تفاله‏هاى آنها در بين كشور ما هم هست، اينها نمى‏گذارند اينها بتوانند كارى انجام بدهند. و ما اميدواريم كه امسال سال اخوت ايمانى و وحدت كلمه وعود به اوايل نهضت باشد، همانطورى كه مى‏بينيم كه بحمدالله هست باز تحكيم بشود اين وحدت و تمام افراد اين مملكت درصدد اين باشند كه براى اين كشور خدمت كنند و خدمتگزارى به اسلام و كشور اسلامى داشته باشند تا اينكه اين سال بر همه ما نوروز باشد و بر همه ما مبارك باشد و پيروزى اسلام در اين سال انشاء الله تحقق پيدا بكند و تمام اقليت‏هائى كه در اين كشور هستند، اقليت مذهبى كه در اين كشور هستند و رسمى هستند، در زير لواى اسلام با رفاه و آسودگى زندگى كنند.

دولت با تمام قوا مشغول اين است كه امور را پيش ببرد

و انشاء الله اين آثار شوم جنگ نابكار صدامى كه دست نشانده قدرت‏هاى بزرگ است از بين برود و تمام كشور ما توجه به اين معنا داشته باشند كه آثار جنگ البته اين مسائل هست و ما همه اين آثار را از دشمن‏ها مى‏دانيم، نه از دوست ها. دولت با تمام قوا مشغول اين است كه امور را به پيش ببرد و مردم را در رفاه نگه دارد، لكن آثار جنگ است. در آن سالى كه متفقين آمدند به ايران، من خوب ياد دارم كه در قم كه ما بوديم تقريباً تمام دكان‏هاى نانوايى بسته شده بود و قحطى وجود پيدا كرده بود كه حتى يك روز كه اواخر امور بود من با يك بچه‏اى كه همراه من بود داشتيم مى‏رفتيم، يكدفعه اين بچه به من گفت آى نون، كه نان را، مدت‏ها بود نان سنگك را نديده بود. شما مى‏دانيد كه ما الان در حال جنگ هستيم و به حسب حال جنگ، آن هم جنگ با تمام ابر قدرت‏ها و آن هم اينكه ما را محصور كردند. مدت‏هاست ما محصور اقتصادى هستيم و مشغول جنگ هستيم، معذلك با كوشش خود ملت و با كوشش دولت اينجا باز رفاه نسبى هست و من اميدوارم كه اين جنگ به زودى تمام بشود و لشكر اسلام بر كفر غلبه كند و انشاء الله اين مملكت يك مملكت با رفاهى، يك مملكت با سعادتى باشد كه ملت‏هاى ما، ملت ما در اين كشور با سعادت و سلامت باشند و خداوند متحول كند قلوب و ابصار ما را، بصيرت ما را به يك قلوب نورانى و يك بصيرت واقعى كه مسائل را درست ارزيابى كنيم. و كسانى كه مى‏خواهند اين ملت را مى‏خواهند كه سست كنند و مى‏خواهند به واسطه تبليغات سوئى كه اخيراً بيشتر مى‏كنند كه اين مملكت در آن كارى نشده است، اين مثل رژيم سابق است، مثل اوقاتى است كه

صحيفه نور ج 14 صفحه 148

آنها بودند اين تبليغات،از كمبودى‏ها تبليغ مى‏كنند، از وضع اقتصادى انتقاد مى‏كنند، اينها توجه ندارند كه در عين حالى كه ما در اين دو سال تمام توانمان صرف اين شده است كه اين قدرت بزرگ را نگذاريم دخالت كنند و تفاله‏هاى آنها را نگذاريم به اين ملت ظلم كنند، معذلك در همين مدت كوتاه از تمام زمانى كه مدرسه ساخته شده است و اين پنجاه سالى كه آنها راجع به كارهائى كه كرده‏اند، اسفالت‏هايى كه كرده‏اند، ساختمان‏هائى كه كرده‏اند، اين دو سال چندين برابر آن بوده است، لكن كوردلان اينها را به حساب نمى‏آورند و مى‏گويند دولت نمى‏تواند كار بكند و اسلام نمى‏تواند اداره بكند مملكت را. اين اسلام است كه امروز اداره مى‏كند مملكت را و اين اسلام است كه تمام افراد اين مملكت را دور خودش جمع كرده است و نمى گذارد كه اين جنگ تأثير سوء خودش را زيادتر از اين مقدار كه در آن محيطها هست انجام بدهد.

مملكت ما در اين سال، مملكتى باشد كه فقط قانون حكم كند

و من اميدوارم كه خداوند اين سال را، سال رحمت، سال بركت، سال صفا، سال برادرى، سال برابرى قرار بدهد و تمام ملت و دولت و دست‏اندركارها تماماً مجتمع باشند و با هم اين كشور را به سلامتى و سعادت، همه چيزهائى كه احتياج دارد تهيه كنند و كارسازى كنند و از كارهاى ناشايستى هم كه در كشور واقع مى‏شود و اين لازمه يك انقلاب است جلوگيرى كنند و مملكت ما در سال آينده و در اين سال، در همين سالى كه هستيم مملكتى باشد كه قانون فقط حكم كند. هيچ كس غير قانون حكم نكند و تمام مجرى قانون باشند و كسى در حدود غير قانونى عمل نكند و همه در حدود خودشان عمل كنند و انشاء الله سعادت و سلامت براى تمام مسلمين و براى خصوص كشور ما و كشور عراق باشد كه اين جرثومه فساد كنار برود و مسلمين عراق و ايران آزاد باشند. و اميدوارم كه سعادت و سلامت براى همه باشد و انشاء الله فلسطين آزاد بشود و بيت المقدس، آن كه مسجد همه مسلمين است به حال اول برگردد و آنهائى كه به مسلمين ظلم و ستم مى‏كنند انشاء الله خداوند دفع شر آنها را بكند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:28 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 164

تاريخ: 16/1/60

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از گودنشينان و اقشار مختلف جنوب شهر تهران

طبقه محروم بود كه اين نهضت را به ثمر رساند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

گروه‏هاى مختلفى در اينجا حاضرند و من براى اينكه شايد غفلت كنم از اسم بعض از گروه‏ها از اين جهت معذورم كه هريك، هر يك را اسم ببرم. همه ملت اسلام و تابع قرآن و از گروه زحمتكشان اين كشور هستيد. انقلاب اسلام، اين انقلاب مهم اسلامى رهين كوشش‏هاى اين طبقه است، طبقه محروم، طبقه گودنشين، طبقه‏اى كه اين نهضت را به ثمر رساند و توقعى هم نداشت. من شما طبقه را، گودنشينان را، از آن كاخ نشينان بالاتر مى‏دانم (اگر آنها لايق اين باشند كه با شما مقايسه بشوند.) من وقتى كه در حال انقلاب مى‏ديدم كه يك پيرمردى از آن گودنشين‏ها از آن منزل محقر خرابه بيرون مى‏آمد و مى‏گفت كه ما با بچه‏هايمان صبح كه مى‏شودرويم براى تظاهر، يك موى شما بر همه آن كاخ نشين‏ها و آنهائى كه در اين انقلاب هيچ فعاليتى نداشتند، بلكه كارشكنى هم تا آن اندازه كه مى‏توانستند مى‏كردند و الان هم هر مقدار كه بتوانند مى‏كنند، يك موى شما بر همه آنها ترجيح دارد، بلكه مقايسه يك موى شما به آنها نبايد صحيح باشد.

شما اين انقلاب را به ثمر رسانديد و گروه هائى كه در سر تأسر كشور اين انقلاب را به ثمر رساندند، همان زن و مرد محروم و همان‏هايى كه مستضعف هستند و كاخ‏نشين‏ها آنها را استضعاف مى‏كنند و اينها ثابت كردند كه كاخ‏نشين‏ها هستند كه ضعيفند پوسيده‏اند و براى اين ملت هيچ كارى نكرده‏اند و نخواهند كرد. اين دانشگاه بود، جوان‏هاى دانشكاه كه آنها هم از محرومين و مستضعفين‏اند و اين طبقه محروم جامعه بود كه از همه رفاه‏ها محروم بود لكن قلبش مملو از عشق به اسلام و ايمان بود و با آن عشق و با آن ايمان اين حركت را دنبال كرد و شهيد داد و در مقابلش چيزى مطالبه نكرد. آنهائى كه هيچ خطى در اين ميدان نداشتند و جز خرابكارى از آنها كارى ساخته نيست و الان هم در گوشه و كنار كشور مشغول به خرابكارى هستند، آنها بودند كه كنار نشسته بودند و منتظر اين بودند كه يك طرف غلبه كند و آنها بيايند و بهره‏بردارى كنند، ميوه چينى كنند. وقتى كه ديدند كه جمهورى اسلامى آنطور ميوه چينى‏هائى را كه اينها مى‏خواهند موافق برنامه‏اش نيست، آنها هم مشغول به خرابكارى شدند و هر جا كه يك خرابى پيش آمد، آنها تأييد كردند، يا وارد شدند در كردستان، در بلوچستان. الان هم كه در جنوب و غرب ما گرفتارى جنگ را داريم، همان‏ها هستند كه نمى‏گذارند كه

صحيفه نور ج 14 صفحه 165

اين ملت توجه بكند، به جنگ و مشغول به تبليغات هستند در خيابان‏ها و در كوچه‏ها و محله‏ها. شما هستيد كه كشور را از دست ابر قدرت‏ها نجات داديد و اين طبقه عزيز محروم كه در ازاء خدمتش غير از خدا از كس ديگرى چيزى نمى‏خواهد و ما همه رهين ملت شما هستيم و اگر لايق باشيم، خدمتگزار شما. شما بوديد كه در ميدان‏ها، در خيابان‏ها اجتماع كرديد و با مشت‏گره كرده در مقابل توپ و تانك و مسلسل و اينها ايستاديد و با ايستادگى و شجاعت، زن و مرد شما، بزرگ و كوچك شما فداكارى كرد و شهيد داد تا غلبه كرد و الان هم كه در جبهه‏ها جنگ هست باز اين طبقه محرومند كه در تلويزيون نشان مى‏دهد مشغول خدمت هستند. آن كاخ‏نشين‏ها يك شاهى خدمت در اين جنگ نكردند و نخواهند كرد. آنها اگر مشغول افساد و فساد نباشند، بى‏تفاوت هستند. و بحمدالله من بايد از نيروهائى كه در جنگ هستند، تشكر كنم و تقدير. و ديروز يك شجاعت بى‏سابقه‏اى نيروى هوائى به خرج داد و جنگنده‏هاى اينها تا آخرين نقطه عراق رفت و آنها را در آنجا سركوب كرد. من بايد از قبل همه ملت، اميدوارم كه ملت اين حق را به من داده باشد، كه از همه اين جنگنده‏ها و همه اين خدمتگزارها كه دارند در سرحدات جان خودشان را فداى اسلام و كشور مى‏كنند تشكر كنم و ملت پشتيبان آنهاست و بحمدالله ديروز يك شجاعت نمونه‏اى به خرج دادند و بدون اينكه خسارتى بر خودشان وارد بشود، كوبيدند عراق را و فهماندند كه اگر چنانچه خوف اين نبود كه اشخاص بيگناه يك وقت در اين امور پايمال بشوند (به ملت عراق اينها علاقه دارند) اگر اين خوف نبود، به دولت عراق مى‏فهماندند كه او لايق اين نيست كه در مقابل اين جوان‏هاى ما ايستادگى كند. ديروز كه اين فرماندهان ارتش اينجا بودند، وقتى مى‏خواستند بروند، آقاى فكورى فرمانده نيروى هوائى به طور مخفى به من گفتند كه ما يك كارى مى‏خواهيم بكنيم و ذكر نكردند كه آن كار چيست و بعد معلوم شد كه اين كار بسيار مهم انجام گرفت و گوشمال سختى به صداميان زدند.

و همين طور نيروى زمينى و پاسدارها و همه در اين مسائل فعاليت شجاعانه‏اى مى‏كنند و مورد تقدير ملت هستند، آنها هم از طبقه محرومند، همه اين خلبان‏ها و همه اين پاسدارها و همه اين ژاندارمرى و ارتش، همه آنها هم از اين طبقه هستند. پس انقلاب ما مرهون اين طبقه هست،اين طبقه هستند كه اين نهضت را بپا كردند و قيام كردند و به پيش بردند و همين طبقه هستند كه الان در سرحدات مشغول فداكارى هستند و همين طبقه هستند كه براى ملت ما ارزش ايجاد مى‏كنند و شجاعت آنها به همه دنيا ثابت مى‏كند كه اين طبقاتى كه مشغول به فعاليت هستند، در شجاعت فوق آن چيزى است كه تصور مى‏كنند.

ما امروز نيز شاهد فداكارى‏هاى طبقه محروم هستيم

ما هر روز شاهد يك پيروزى‏هائى در جبهه‏ها هستيم كه همه اينها سرتاسر اين جبهه‏ها را هستند آنجاها و فعاليت مى‏كنند و آنها هم از همين طبقه محروم و لكن طبقه فوق همه طبقات هستند، چنانچه شما هم و همه كسانى كه زن و مردى كه در پشت جبهه هستيد، همه مشغول به فداكارى و مشغول به جنگ هستيد، آنها در جبهه جنگ مى‏كنند و شما در پشت جبهه و اين از خصوصيات انقلاب اسلامى است،اين از خصوصيات اسلام

صحيفه نور ج 14 صفحه 166

است، اين از چيزهائى است كه اسلام تعليم كرده است بر شما و شما از روز اول قيام كرديد و براى اسلام قيام كرديد و الان هم چون حكومت خودتان را اسلامى مى‏دانيد و ارتش خودتان را اسلامى مى‏دانيد از اين جهت همه با هم بدون اينكه در فكر اين باشيد كه يك افتخارى براى خود شخص خودتان ايجاد كنيد، مشغول هستيد به فداكارى و شايد در دنيا نظير نداشته باشد اين نحوى كه در ايران، ملت از ارتش پشتيبانى مى‏كند در دنيا شايد بى‏نظير باشد و شايد در طول تاريخ هم نظيرى برايش نتوانيم پيدا بكنيم كه بچه‏هاى كوچك و جوان‏هاى نيمسال و زن‏ها، پيرزن‏ها، عروس‏ها، دامادها همه با هم در اين جبهه حاضرند و صحنه جنگ صحنه‏اى است كه ملت همه در آن حاضر هستند، من اميدوارم كه شما ملت بزرگ و شما ملتى كه محروم هستيد لكن پيش خدا عزيز هستيد، گمان نكنيد كه كاخ‏نشين‏ها بسيار مرفه هستند، آنها دل هايشان لبريز از تزلزل است، آنها قلب‏هايشان آرام نيست، تزلزلى كه در بين كاخ‏نشين‏ها هست، در بين كوخ‏نشين‏ها نيست، آرامشى كه اين طبقه محروم دارند، آن طبقه‏اى كه به خيال خودشان در آن بالاها هستند ندارند.

شما اگر توجه كنيد، قدرت‏هاى بزرگ را ببينيد، مى‏بينيد كه آنقدر اضطرابى كه در سران قدرت‏هاى بزرگ هست در شما اشخاصى كه براى خدا عمل مى‏كنيد و از خدا مى‏خواهيد اجر را، در شما اين اضطراب نيست، اين يك نعمتى است كه خدا به شما داده و شايد ماها هم نتوانيم درست بفهميم نعمت خفيه الهى را. نعمت طمأنينه، نعمت آرامش، نعمت سكينه قلب، اطمينان قلب، در شما گروه‏ها و در گروه‏هاى به نظر آنها مستضعف هست و در آن بالاها نيست آن بالاها همه اضطراب است در كاخ‏هاى بزرگ نشستند و غصه مى‏خورند، شما در كوخ‏ها نشستيد و آن غصه‏ها را نداريد. اين از الطاف خداست بر شما و من اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالى عنايتش را بر سر شما ملت عزيز و همه ملت‏هاى اسلامى مستدام دارد. انشاء الله به زودى اين مستكبرين به جاى خودشان بنشينند و آنهائى كه به شما ظلم كردند و ستم و هجوم كردند، انشاءالله خداوند آنها را فانى كند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:28 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 167

تاريخ: 18/1/60

بيانات امام خمينى در ديدار با وزير دفاع و فرمانده نيروى هوائى، خلبانان و گروهى از پرسنل نيروى هوائى

من اميدوارم كه اين پيوند محفوظ باشد، پيوند شما آقايان نيروى هوائى و دريايى و زمينى و ساير قواى مسلح با روحانيون و پيوندتان با ملت

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من كم كم به بزرگى اين عملى كه آقايان انجام دادند و طرح ريزى كه آقايان كردند، هر چه بيشتر صحبت شد بيشتر عمق مطلب را فهميدم. اين مسأله ثابت كرد كه بحمدالله جوانان عزيز ما به اتكاء به ايمان و به خدا كارها را طورى انجام دادند كه نظير اعجاز بود و من اگر از دعا چيزى بالاتر مى‏دانستم، آن را به آقايان هديه مى‏كردم لكن دعاى براى شما كه من مى‏كنم و كردم از همه هديه‏ها بالاتر است و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه شما آقايان در همه مراحل موفق باشيد و كشور خودتان و اسلام عزيز را حفظ كنيد و آن ريشه‏هاى فاسدى كه در كشور هست، با جديت خودتان از بين ببريد و من از همه ارتش، چه نيروهاى هوايى، چه نيروهاى زمينى و چه نيروهاى ديگر، دريايى و از همه قواى مسلح هميشه پشتيبانى كرده‏ام و مى‏كنم و از قول ملت هم همين عمل را انجام داده و مى‏دهم و شما را سزاوار اين مى‏دانم كه ملت همه پشت سر شما و پشتيبان شماها باشند، و من اميدوارم كه‏اين پيوند محفوظ باشد، پيوند شما آقايان نيروى هوايى و دريايى و زمينى و ساير قواى مسلح با روحانيين و پيوندتان با ملت. و شما اين مطلب را بايد درست توجه بكنيد كه اين روحانيين كه در بين شما مى‏آيند و يك كارهايى را انجام مى دهند (در آن حدودى كه بايد انجام بدهند) اينها به صلاح هم شما و هم كشور و هم اسلام است. دست‏هايى مى‏خواستند كه شما را از روحانيين جدا كنند و ملت را به شما بدبين كنند. بايد شما توجه به اين معنا بكنيد كه اگر چنانچه روحانيين همراه شما باشند، البته آنها در حدود آن چيزى كه مأموريت دارند بايد عمل كنند و به قوت خودش هم بايد باقى باشد و آنها پشتيبان شما هستند و وقتى كه نماينده روحانيين در پادگان‏ها باشند اين براى شما نفع دارد و اگر كسى اين معنا را بگويد كه اينها براى شما مثلاً ضرر دارد، اين صحيح نيست. ملت به واسطه همين معنا پشتيبان شما باقى مى‏ماند و من اميدوارم كه اين ارتباطى كه الان حاصل است بين همه قشرها، اين ارتباط محفوظ بماند و كشور ما با همين ارتباط مى‏تواند پيش برود. اگر چنانچه مثلا يك گله‏اى هم هست از بعضى از روحانيين جوان، اين را بايد به مراجعه به مثلاً من يا اشخاصى كه در آنجاها هستند آن حل بشود و حدود معلوم باشد. نه آقايان جلوگيرى كنند از آن حدودى كه آنها بايد عمل بكنند و نه آنهاتعدى كنند از

صحيفه نور ج 14 صفحه 168

آن حدودى كه دارند، به طورى كه هر كس مشخص باشد كه چه بايد بكند. روحانى كه در آنجا بايد تبليغات بكند مشخص باشد و نبايد كسى جلوگيرى از تبليغات او بكند. اگر يك وقت ديديد كه يك كسى گفت بايد جلوگيرى كرد، بدانيد دشمن شماست، دوست شما نيست و آنها هم نبايد از اين حدودى كه دارند تجاوز كنند براى اينكه تجاوز از حدود، در اسلام جايز نيست هر كسى حد خودش را بايد عمل بكند و اين يك سفارشى است كه من به شما آقايان كه هستيد و همه قواى مسلح اين معنا را مى‏گويم كه - در چيز زمينى - در آن پادگان‏هائى كه مال لشكر هست، در نيروى زمينى، در آنجا از قرارى كه شنيدم يك مقدار بد رفتارى شده است با روحانيون، در صورتى كه روحانيون آنجا كه باشند پشتيبانى شما را بيمه مى‏كنند، ملت پشتيبان شما خواهد بود و اگر اينها نباشند، براى شما يك چيزهائى درست مى‏كنند اشخاص كه شما را از چشم ملت بيندازند. آنها هم بايد در حدود خودشان، هم روحانيينى كه هستند به آن مأموريتى كه دارند بايد عمل بكنند و تجاوز هيچ نكنند و هم آنها كه مشغول فعاليت خودشان هستند جلوگيرى نبايد بشود. اگر چنانچه روحانيون هم در يك جايى مثلاً از آن حدودى كه دارند تخلف كردند بايد اطلاع بدهند تا جلوگيرى بشود. در هر صورت من ميل دارم كه يك انسجامى ما بين شما و روحانيت و مابين شما و ملت، بين خودتان، همه قواى مسلح باشد و اين انسجام است كه تواند اين كشور را نجات بدهد.

وقتى كه شما كه داريد فداكارى مى‏كنيد و يك همچو معجزه اى را تقريباً ايجاد كرديد، وقتى ببينيد تمام ملت پشت سر شما ايستاده‏اند و از شما قدردانى مى‏كنند روحيه شما زيادتر خيلى خواهد شد، به خلاف اينكه شما يك كارى بكنيد ملت كارى به اين كار نداشته باشد. در رژيم سابق اگر يك كارى مى‏كردند، ملت اگر بر خلافش يك چيزى نمى‏گفت موافقش هم نبود، او كار خودش را مى‏كرد و كارى به اين حرف‏ها نداشت اما امروز شما مى‏بينيد كه ملت در همه جا، در همه امور كار دارد و اين از خصوصيات اسلام است و از خصوصيات كشور اسلامى است و جمهورى اسلامى، كه مردم خودشان در صحنه باشند و خودشان ناظر امور باشند. شما مى‏بينيد در اين جنگى كه شما داريد مى‏كنيد و فداكارى كه شما مى‏كنيد، ديگران هم هر كس به اندازه خودش دارد فداكارى مى‏كند، پشتيبانى مى‏كند و در همه جا الان مشغولند به اينكه، توافق دارند در اين معنا كه بايد اين پيشرفت بكند و با كمال جديت حتى آن بچه‏هاى كوچولو قلك هايشان را مى‏آورند و شكنند و مى‏دهند. اين سابقه ندارد در جايى اين براى اين است كه اينها از اسلام يك بادى آمده است و من اميدوارم كه اسلام به آن معنايى كه هست، در ايران پياده بشود. اگر پياده بشود، شما پيروزيتان صد در صد در همه جا هست و من باز هم تقدير مى‏كنم، از اين طرحى كه داديد، از اين اجرائى كه كرديد و از اين امر بزرگى كه شما انجام داديد، من تقدير مى‏كنم، چنانچه از همه قواى مسلح تقدير مى‏كنم كه مشغولند به فداكارى و مشغولند به كارهايى كه محول به آنهاست انشاءالله همه موفق و مؤيد و منصور باشيد و پيروز باشيد انشاءالله.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:29 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 167

تاريخ: 18/1/60

بيانات امام خمينى در ديدار با وزير دفاع و فرمانده نيروى هوائى، خلبانان و گروهى از پرسنل نيروى هوائى

من اميدوارم كه اين پيوند محفوظ باشد، پيوند شما آقايان نيروى هوائى و دريايى و زمينى و ساير قواى مسلح با روحانيون و پيوندتان با ملت

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من كم كم به بزرگى اين عملى كه آقايان انجام دادند و طرح ريزى كه آقايان كردند، هر چه بيشتر صحبت شد بيشتر عمق مطلب را فهميدم. اين مسأله ثابت كرد كه بحمدالله جوانان عزيز ما به اتكاء به ايمان و به خدا كارها را طورى انجام دادند كه نظير اعجاز بود و من اگر از دعا چيزى بالاتر مى‏دانستم، آن را به آقايان هديه مى‏كردم لكن دعاى براى شما كه من مى‏كنم و كردم از همه هديه‏ها بالاتر است و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه شما آقايان در همه مراحل موفق باشيد و كشور خودتان و اسلام عزيز را حفظ كنيد و آن ريشه‏هاى فاسدى كه در كشور هست، با جديت خودتان از بين ببريد و من از همه ارتش، چه نيروهاى هوايى، چه نيروهاى زمينى و چه نيروهاى ديگر، دريايى و از همه قواى مسلح هميشه پشتيبانى كرده‏ام و مى‏كنم و از قول ملت هم همين عمل را انجام داده و مى‏دهم و شما را سزاوار اين مى‏دانم كه ملت همه پشت سر شما و پشتيبان شماها باشند، و من اميدوارم كه‏اين پيوند محفوظ باشد، پيوند شما آقايان نيروى هوايى و دريايى و زمينى و ساير قواى مسلح با روحانيين و پيوندتان با ملت. و شما اين مطلب را بايد درست توجه بكنيد كه اين روحانيين كه در بين شما مى‏آيند و يك كارهايى را انجام مى دهند (در آن حدودى كه بايد انجام بدهند) اينها به صلاح هم شما و هم كشور و هم اسلام است. دست‏هايى مى‏خواستند كه شما را از روحانيين جدا كنند و ملت را به شما بدبين كنند. بايد شما توجه به اين معنا بكنيد كه اگر چنانچه روحانيين همراه شما باشند، البته آنها در حدود آن چيزى كه مأموريت دارند بايد عمل كنند و به قوت خودش هم بايد باقى باشد و آنها پشتيبان شما هستند و وقتى كه نماينده روحانيين در پادگان‏ها باشند اين براى شما نفع دارد و اگر كسى اين معنا را بگويد كه اينها براى شما مثلاً ضرر دارد، اين صحيح نيست. ملت به واسطه همين معنا پشتيبان شما باقى مى‏ماند و من اميدوارم كه اين ارتباطى كه الان حاصل است بين همه قشرها، اين ارتباط محفوظ بماند و كشور ما با همين ارتباط مى‏تواند پيش برود. اگر چنانچه مثلا يك گله‏اى هم هست از بعضى از روحانيين جوان، اين را بايد به مراجعه به مثلاً من يا اشخاصى كه در آنجاها هستند آن حل بشود و حدود معلوم باشد. نه آقايان جلوگيرى كنند از آن حدودى كه آنها بايد عمل بكنند و نه آنهاتعدى كنند از

صحيفه نور ج 14 صفحه 168

آن حدودى كه دارند، به طورى كه هر كس مشخص باشد كه چه بايد بكند. روحانى كه در آنجا بايد تبليغات بكند مشخص باشد و نبايد كسى جلوگيرى از تبليغات او بكند. اگر يك وقت ديديد كه يك كسى گفت بايد جلوگيرى كرد، بدانيد دشمن شماست، دوست شما نيست و آنها هم نبايد از اين حدودى كه دارند تجاوز كنند براى اينكه تجاوز از حدود، در اسلام جايز نيست هر كسى حد خودش را بايد عمل بكند و اين يك سفارشى است كه من به شما آقايان كه هستيد و همه قواى مسلح اين معنا را مى‏گويم كه - در چيز زمينى - در آن پادگان‏هائى كه مال لشكر هست، در نيروى زمينى، در آنجا از قرارى كه شنيدم يك مقدار بد رفتارى شده است با روحانيون، در صورتى كه روحانيون آنجا كه باشند پشتيبانى شما را بيمه مى‏كنند، ملت پشتيبان شما خواهد بود و اگر اينها نباشند، براى شما يك چيزهائى درست مى‏كنند اشخاص كه شما را از چشم ملت بيندازند. آنها هم بايد در حدود خودشان، هم روحانيينى كه هستند به آن مأموريتى كه دارند بايد عمل بكنند و تجاوز هيچ نكنند و هم آنها كه مشغول فعاليت خودشان هستند جلوگيرى نبايد بشود. اگر چنانچه روحانيون هم در يك جايى مثلاً از آن حدودى كه دارند تخلف كردند بايد اطلاع بدهند تا جلوگيرى بشود. در هر صورت من ميل دارم كه يك انسجامى ما بين شما و روحانيت و مابين شما و ملت، بين خودتان، همه قواى مسلح باشد و اين انسجام است كه تواند اين كشور را نجات بدهد.

وقتى كه شما كه داريد فداكارى مى‏كنيد و يك همچو معجزه اى را تقريباً ايجاد كرديد، وقتى ببينيد تمام ملت پشت سر شما ايستاده‏اند و از شما قدردانى مى‏كنند روحيه شما زيادتر خيلى خواهد شد، به خلاف اينكه شما يك كارى بكنيد ملت كارى به اين كار نداشته باشد. در رژيم سابق اگر يك كارى مى‏كردند، ملت اگر بر خلافش يك چيزى نمى‏گفت موافقش هم نبود، او كار خودش را مى‏كرد و كارى به اين حرف‏ها نداشت اما امروز شما مى‏بينيد كه ملت در همه جا، در همه امور كار دارد و اين از خصوصيات اسلام است و از خصوصيات كشور اسلامى است و جمهورى اسلامى، كه مردم خودشان در صحنه باشند و خودشان ناظر امور باشند. شما مى‏بينيد در اين جنگى كه شما داريد مى‏كنيد و فداكارى كه شما مى‏كنيد، ديگران هم هر كس به اندازه خودش دارد فداكارى مى‏كند، پشتيبانى مى‏كند و در همه جا الان مشغولند به اينكه، توافق دارند در اين معنا كه بايد اين پيشرفت بكند و با كمال جديت حتى آن بچه‏هاى كوچولو قلك هايشان را مى‏آورند و شكنند و مى‏دهند. اين سابقه ندارد در جايى اين براى اين است كه اينها از اسلام يك بادى آمده است و من اميدوارم كه اسلام به آن معنايى كه هست، در ايران پياده بشود. اگر پياده بشود، شما پيروزيتان صد در صد در همه جا هست و من باز هم تقدير مى‏كنم، از اين طرحى كه داديد، از اين اجرائى كه كرديد و از اين امر بزرگى كه شما انجام داديد، من تقدير مى‏كنم، چنانچه از همه قواى مسلح تقدير مى‏كنم كه مشغولند به فداكارى و مشغولند به كارهايى كه محول به آنهاست انشاءالله همه موفق و مؤيد و منصور باشيد و پيروز باشيد انشاءالله.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:29 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 169

تاريخ: 19/1/60

بيانات امام خمينى در جمع رئيس و اعضاى دادگا9ه‏هاى انقلاب اسلامى

مى‏خواهند در جامعه، روحانيت را منزوى كنند و كنار بگذارند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اين كارى كه شما در آن دخيل هستيد، چه آقايانى كه مقام قضاوت را دارند و چه آنهائى كه مقام دادستانى را دارند و چه آنهائى كه سروكارشان با زندانى‏ها و با اين نحو زندانى هاست، اين كار كار بسيار مشكلى است و ارزنده. اما مشكل است براى اينكه مسأله قضاوت هميشه اينطور است كه يك طرف ناراضى است، همچو نيست كه دو نفر آدمى كه با هم اختلاف دارند اگر قاضى تشخيص داد كه يكى از آنها مجرم است، مجرم هم روى موازين اسلامى تصديق بشود و صحبتى نكند لااقل شايد در تمام افرادى كه محاكمه مى‏شوند و اينها محكوم مى‏شوند، محكومين ناراضى‏اند، چه محكوميت بحق باشد كه انشاءالله هست و چه خداى نخواسته محكوميت به ناحق باشد. خوب آن كه به ناحق است، صحيح است كه ناراضى باشد اما مسأله، مسأله مشكلى است. شمائى كه متكفل اين امر هستيد و سرو كارتان با يك همچو وضعيتى هست كه در مقام قضاوت آنطورى است بعدش هم وقتى منتهى شود به حبس وضعش آنطورى است كه شما داريد مى‏گوئيد، كار، بسيار كار مشكلى است لكن ارزنده است. مى‏ارزد به اينكه انسان در كارهاى مشكل كه وارد مى‏شود به اشكالاتش هم يك قدرى تن در بدهد. من الان نمى‏توانم يك مسأله همچو شسته و رفته اى عرض كنم، لكن آنى كه من عرض مى‏كنم راجع به همه قضاتى كه لابد اكثرا روحانيون هستند ديگر، يا همه يك مطلبى كه راجع به قضات من عرض مى‏كنم اين است كه مسأله قضاوت يك مسأله‏اى است كه در اسلام شايد در رأس مسائل باشد و سروكارش با جان مردم است، با مال مردم است، با نواميس مردم است. اين از مسائل بسيار مشكل و حلش هم بسيار مشكل و شرايط قاضى هم خيلى زياد و ما امروز آنقدر قاضى كه داراى همه شرايط باشد نداريم ولى خوب مشغولند به اينكه انشاء الله تهيه كنند.

لكن آنهائى كه حالا متكفل هستند و تشخيص داده شدند، چه در قم و در تهران به اينكه صلاحيت اينكه رسيدگى بكنند دارند، اينها بايد بسيار توجه به اين معنا بكنند كه امروز آن كه هدف اولى است، روحانيت است. براى همه اين دستجات آن كه هدف اولى است كه مى‏خواهند در جامعه اينها را منزوى كنند و كنار بگذارند، روحانيين‏اند و اگر چنانچه اين قضاتى كه سروكارشان با مردم و با مجرمين است و آنها هم اهل اين هستند كه داد و قال بكنند و اظهار نگرانى بكنند و اين مسائلى كه

صحيفه نور ج 14 صفحه 170

مى‏گوئيد، اگر بنا باشد خداى نخواسته يك وقت يك جائى يك خلافى واقع بشود، خوب اين خلاف را آنها دامن مى‏زنند، تبليغ مى‏كنند، و چه مى‏كنند، زياد جلوه مى دهند، اينطور نيست كه يك مردمى باشند متعهد به اسلام باشند كه نخواهند دروغ بگويند.

شما گرفتار يك جمعيتى هستيد كه خودشان، خودشان را بيهوش مى‏كنند و داغ مى‏كنند براى اينكه گردن شما بگذارند

همين ديشب يا ديروز بود كه يك آقائى به من گفت كه من رفتم منزل فلان شخص، شخصيت، وقتى از پيش آن شخص بيرون آمدم بعضى از اشخاصى كه در دفتر اين آقا بودند گفتند كه شكنجه شده اگر بخواهيد ببينيد اينجا يكى هست، ايشان گفتند بله من مى‏خواهم ببينم. ايشان گفتند كه من رفتم ديدم كه يك شخصى روى چيزش را باز كرد آنجا، گفت كه اينها با سيگار هست و من را داغ كردند، من را چه كردند. و اسم فلان آدم هم با همين سيگار رويش ثبت بود، اسم يكى از مقامات محترم قضائى، اسم او را مى‏گفت كه آن شخص مدعى بود كه اينها با سر سيگار اينجورى كردند و من را شكنجه كردند و داغ كردند و آن اسم هم رويش بود يعنى آن اسم را به قول او با سر سيگار آنجا نوشته بود. ايشان گفتند كه من ابتدائاً به نظرم آمد كه خالكوبى كردند. بعد با او صحبت كردم گفتم كه كى شما را گرفت؟ گفت كه يك دسته‏اى تو بيابان آمدند و يك اتومبيل بود و من را گرفتند و شكنجه كردند و چه گفتند. خوب شناختى آنها را؟ گفت نه سرو كله‏شان را بسته بودند آنها. گفتم كه كجا شما را اين شكنجه را دادند؟ گفت كه در همان اتومبيل اين شكنجه را دادند و آنها هم پاسدار بودند. گفتم خوب تو كه مى‏گوئى سرو كله‏شان را بسته بودند از كجا مى‏گوئى پاسدار بودند، شايد رفقاى خودت بودند. گفت، ماند و نتوانست جواب بدهد. بعد من گفتم كه تو از اين منافقين هستى و اينجا آمده‏اى شكايت مى‏كنى، پاشو برو. اينها يك همچو وضعى دارند بلكه من شنيده‏ام از يك نفر آدم كه در چيز قضائى بود كه در فلان جا (حالا يادم نيست مثل اينكه شيراز را مى‏گفت) كه بعضى از اينها، آن رفيق خودشان را بيهوش مى‏كنند و شكنجه مى‏كنند براى اينكه بگويند شكنجه ما داريم. شما سرو كارتان با يك همچو مردمى است. شما بخواهيد كه هيچ ناملايم نداشته باشيد در يك همچو مسائل مشكلى، اين نمى‏شود يك همچو چيزى، شما مشكلات زياد داريد و اين مشكلات هم بسياريش تحميل مى‏شود به روحانيون كه اينها هستند كه چه مى‏كنند، شايد زياد از اين ورو آن ور اينطور شكايات مى‏آيد و بسياريش اصلش هيچ اصلى ندارد، ممكن هست كه تويش هم يك چيزى باشد و همين طور دادستانى‏ها، آنها هم بالاخره ناراضى درست مى كنند براى اينكه قاضى بحق هم باشد، آن طرف ناراضى مى‏شود و وقتى ناراضى شد داد و قال مى‏كند، آنوقت اين مال اشخاص عادى است اما آنهائى كه از اول انقلاب مى‏خواستند كه يك مسائلى براى خودشان باشد، در انقلاب كارى نكرده بودند لكن مى‏خواستند بهره بردارى كنند و حتى مثلاً رئيس جمهور باشند، خوب نشدند، بعدش شروع كردند به كارهائى كه همه مى‏دانيد و شما سرو كارتان با يك همچو اشخاصى هست كه در همه جا توطئه است، در

صحيفه نور ج 14 صفحه 171

بيرون حبس هم توطئه است، در بيرون حبس هم توطئه است، درجبهه‏ها هم الان هست، همه جا هست اين مسائل منتها شما در يك محيط محدود هستيد و آنها هم در آن محيط محدود تمام همشان اين است كه وضع زندان را به آنطورى كه مى‏گوييد، بكنند، من اعتقادم اين است كه شماها اينكه در يك جاى محدودى كه خودتان نشسته ايد و يكى هم من هستم كه با شما نشسته‏ام، اين مسائل راگوئيد، اين مسائل بايد در جامعه به مردم عرضه بشود يعنى به شماها نسبت زياد دادند و من مكرر از بعض آقايانى كه مى‏شناسند شماها را، شماها را تطهير كردند، گفتند دروغ است اين حرف‏ها. خوب شما پيش من گوئيد كه دروغ است اين حرف‏ها، خودتان هم پيش من اين شكايات را داريد، لكن جامعه نمى‏داند. آنها بين مردم پخش مى‏كنند به هر طورى كه مى‏خواهند، مع‏الاسف بعضى مقامات هم باور مى‏كنند، همين باور دامن زده مى‏شود به آن، شما در يك محيطى هستيد با اين گرفتارى مواجه هستيد لكن گرفتاريتان را به مردم نمى‏گوئيد، آنها كه براى شما گرفتارى پيش مى‏آورند آنها مى‏روند داد و قال مى‏كنند و عكس مسأله را نشان مى‏دهند، بعضى از شما را يك آدم كذا و كذا نشان مى‏دهند در صورتى كه من از اشخاص مورد اطمينان منجمله آقاى محمدى شنيده‏ام، اشخاص بسيار متعهد و مسلم و چيز. اما خوب، بين من و ايشان است اين حرف، شما هم در يك همچو محيط كوچك داريد اين حرف‏ها را مى‏زنيد و من آنى كه مى‏گويم اين است كه كار مشكل است لكن باشيد شما يك قدرى مقاومت داشته باشيد، البته من نه اينكه خودم مقاومتى دارم اما ميل دارم شما داشته باشيد. شما الحمدالله جوان هستيد و باز آن مقاومت جوانى را داريد. در اين مشكلات هر كس زيادتر گرفتار باشد و مقاومت كند زيادتر پيش خدا آبرو دارد، ارج دارد. البته شما الان گفتيد كه ما اينقدر كار زياد هست كه ما به آن نتوانستيم برسيم لكن اين مقدارى هم كه رسيده ايم اين همه صداها بلند شده است. من هم مى‏دانم اين معنا را، من هم مى‏دانم كه آن كه قاضى است، آن كه رئيس محبس است، آن كه دادستان است، آن كه وكيل مدافع است، همه اينها گرفتارى دارند، هر كدام به اندازه يك مقدارى كه سعه شعارشان تا آن اندازه است، لكن مردمى كه در خارج هستند نمى‏دانند، آن مردم خيال مى‏كنند كه همچو كه يك كسى رفت در حبس، اول شروع مى‏شود به كتك زدن و داغ كردن و چه كردن و بعد هم تا آخر همين طور. شما هم از اين ور مى‏گوئيد كه اين مسائل هيچ نيست در آنجا بلكه آنها دارند ما را داغ مى‏كنند و ما را شكنجه مى‏دهند، آنها پاسبان‏ها را دارند كتك زنند و پاسبان‏ها به آنها حرفى نمى‏زنند. اين مسأله بايد براى مردم روشن بشود، بايد گفته بشود به مردم. آن آقايانى كه آمدند و حبس‏ها را ديدند، باز تا حالا نيامدند پيش من كه مسائل را به من درست بگويند، جسته و گريخته من بعضى وقت‏ها از مثلاً بعض اشخاص محترم مى‏شنوم كه مسائل، مسائل دروغ بوده، آنطور نبوده. وقتى شما گرفتار يك جمعيتى هستيد كه خودشان، خودشان را بيهوش مى‏كنند و داغ مى‏كنند براى اينكه گردن شما بگذارند و وقتى شما گرفتار يك جمعيتى هستيد كه بچه‏هاى كوچكشان در خيابان‏ها مى‏آيند و فرياد مى‏زنند و داد مى‏زنند براى اينكه مردم را وادار كنند كه با آنها مقابله كنند، توقع اين را نداشته باشيد كه آرام و راحت در آنجا باشيد، شما بايد توقع اين را داشته باشيد كه هر روز همين بساط داشته باشيد و زيادتر از اين هم داشته باشيد. لكن كار يك كار

صحيفه نور ج 14 صفحه 172

مهم شريفى است براى اينكه هم قضاوت در عين حالى كه بسيار شغل مهم شريفى است لكن خوب خطر براى قاضى دارد و مسأله خطرناكى است و هم زندانبانى و رئيس زندان شدن و پاسدار در زندان شدن و اينها همه‏اش از چيزهاى مشكل است، سر و كار با يك عده‏اى كه به هيچ چيز پايبند نيستند، آنهائى كه مى‏خواهند اصل اساس را از بين ببرند، سر و كار با اينها هست، وقتى سر و كار با اينها هست، با آنهائى كه به اين انقلاب اسلامى هيچ وقت عقيده نداشتند و نخواهند داشت و اين انقلاب اسلامى را مضر به حال خودشان و اربابانشان مى‏دانند، شما سر و كارتان با اينهاست، توقع اين را نداشته باشيد كه آنها مثل يك اشخاص عادى با شما رفتار كنند، اين مسائل واقع مى شود.

محبس يك جائى است كه تربيت بايد بشوند مردم در آن محبس اسلامى

لكن شما كوشش كنيد كه همين طورى كه مى‏گوئيد كه ما رفتارمان خوب است، رفتار را خوب كنيد با اينها. آنهائى كه مى‏شود واقعا با آنها چيز شد، موعظه‏شان كرد، نصيحت كرد، فلان كرد، از بين آنها ببريد يك جاى ديگر نصيحت‏شان كنيد، اشخاص بيايند، روحانيون بيايند، با آنها صحبت كنند، خودتان صحبت كنيد بلكه اينها تربيت بشوند. محبس يك جائى است كه تربيت بايد بشوند مردم در آن محبس اسلامى. من آنوقتى كه در حبس بودم اين اشخاصى كه در آنجا زندانبان بودند، آنها مى‏آمدند پيش من مى‏نشستند صحبت مى‏كردند، يك دفعه كه من ديدم يك جائى صدا بلند شد و مثل اينكه يك شكنجه‏اى در آنجا بود، شكجنه‏ها را اگر بود جاهاى ديگر مى‏بردند، مثل اينكه آنها مى‏خواستند به من هم بفهمانند كه اينها هم هست در كار، من بعدش كه آمدند آنجا گفتم آقا اين چه بساطى است كه شما درست كرديد؟ زندان بايد تربيت كند اشخاص را، بايد يك مكتب باشد زندان، وقتى مى‏آيند آنجا اگر يك دزدى است دزدى‏اش را از او بگيريد و بيرونش بفرستيد، تربيتش كنيد. البته آنها عذر آوردند كه نه مسأله اصلش شكنجه‏اى در كار نبود و يك پاسبانى كرده بود، يك سيلى به آن زدند و فلان، ولى دروغ مى‏گفت. در هر صورت زندان اسلامى بايد روى همان موازين اسلامى باشد، همانى كه وقتى كه شخص اول اسلام، حضرت امير را ضربت به او مى‏زند بعد كه مى‏بردندش سفارش مى‏كند كه اين را به همان غذائى كه خودتان مثلاً ماها مى‏خوريم بدهيد به آنها و همانطور چه بكنيد. وقتى مواجه بشوند اينها با يك اخلاق صالح و خوبى، يك دسته‏شان كه توطئه گرند و اينها كه اصلا دنبال اين مسائل نيستند، اما يك دسته ديگر از مردم، اينها كم كم آرام مى‏شوند، كم كم همانطورى كه گفتيد بعضى‏هايشان تربيت شدند، تربيت مى‏شوند و بايد اينها را با اخلاق خوب و با رفتار خوب و اينها تربيت كرد و كار، كار بسيار مشكلى است هر كه باشد از دم در مى‏رود لكن من دعا مى‏كنم كه شما مقاومتتان زيادتر باشد و رفتارتان هم انشاء الله همانطورى كه تا حالا هست، خوب باشد با آنها.

آنها باطل خودشان را منتشر مى‏كنند و شما حق خودتان را بيان نمى‏كنيد

و اينهائى كه مى‏گوئيد، بايد گفته بشود به مردم. شما بيائيد پيش من بگوئيد، هيچ اثرى ندارد،

صحيفه نور ج 14 صفحه 173

فرض كنيد من هم اعتقادم اين شد اما اين جامعه است كه آنها سمپاشى مى‏كنند و شما حق خودتان را بيان نمى‏كنيد، اينها باطل خودشان را دارند منتشر مى‏كنند و همانطورى كه مى‏گوئيد جورى مى‏كنند كه ديگر پاسدار نخواهد آنجا بماند و بگويد كه خوب، ما را در جامعه دارند، اينها دارند اينجا ما را كتك مى‏زنند مردم هم از آن طرف مى‏گويند كه ما شكنجه گر هستيم. يك همچو مواجهه‏اى الان هست بين اشخاصى كه مى‏خواهند اصل اين نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى را در بين همه جامعه‏ها از بين ببرند و مشوه كنند و بد نام كنند و وقتى انسان با اينها مواجه شد خوب، بايد خيلى با استادى عمل بكند كه اينها خيلى دسستشان يك مسأله‏اى نيايد. البته كار، كار بسيار مشكلى است و انشاء الله اجر داريد در اين كار و من اميدوارم كه خداوند به شما قدرت بدهد كه در مقابل اين ناملايماتى كه هست شما پايدار باشيد لكن باز هم تكرار مى‏كنم، من هر يك از اين آقايانى كه آمدند و مطالبى كه عمل كردند و گفتند، به من گفتند، به اينها گفتم اين فايده ندارد بايد برويد عرضه كنيد به مردم، بگوئيد بيايند بگويند، بگوئيد مسائل اين است، بيايند خلافش را بگويند و بيايند مردم ببينند، اشخاص بيايند ببينند، از مقامات اشخاص را بفرستند بيايند ببينند اين جاها را، اشخاصى كه از خارج مى‏آيند، بيايند ببينند اين زندان‏ها را، بيايند ملاحظه كنند مسأله چه جورى است و از آن ور ببينند اينها چه دارند مى‏گويند تا انشاءالله اميدوارم كه انشاءالله اين امور به تدريج درست بشود و دل‏هاى خودتان را قوى كنيد كه شما پيروز هستيد انشاءالله.


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:30 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 174

تاريخ: 20/1/60

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از برادان و خواهران معاود عراقى در آستانه سالگرد شهادت آيت الله سيد محمد باقر صدر

اين ملت‏ها هستند كه بايد قيام كنند و خودشان را از دست اشرار نجات دهند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شهادت مرحوم آيت الله صدر را به همه ملت‏هاى مستضعف جهان و به مسلمين خاصتا و به عراق و ايران بالاخص تسليت عرض‏كنم. برادرهاى من! عزيزان ما كه از اوطان خودتان آواره شديد! در اين گرفتارى‏هاى شما در طول حكومت بعث، ما هم مبتلا بوديم در ايران و شما در عراق. ما در ايران گرفتار يك حكومت ديكتاتور خبيث كه با ملت ما آن كرد كه مغول آنطور نكرد، علماى ما را تبعيد، آواره از اوطان خودشان كرد و بعضى را شهيد، نساء ما را بى‏احترامى و احترام آنها را از بين برد، جوان‏هاى ما را در حبس‏ها و در زجرها حتى بعضى از آنها را چنانچه گفته‏اند در تاوه بو دادند و بعضى از آنها را، پاى آنها را اره كردند، روحانيان بسيارى از بلاد ما را، از بلاد خودشان تبعيد و در حبس نگه داشتند و با وضع فجيح به آنها اهانت و ظلم كردند. شما هم در طول اين حزب فاجر كافر مبتلا بوديد به همان نحو ابتلائاتى كه ما داشتيم. جوان‏هاى شما را به جرم اينكه براى زيارت حضرت سيدالشهدا رفتند، در بين راه گرفتند و با آنها آنطور سبعانه عمل كردند، علماى شما هم گرفتار اين حزب فاجر فاسد بود. با مرحوم آيت الله حكيم آن كردند كه ما شاهد بوديم و مرحوم آيت الله صدر را به جرم اينكه از ظلم آنها شكايت داشت و مى‏خواست حكومت اسلام برقرار باشد شهيد كردند و خواهر مكرمه مظلومه ايشان را هم شهيد كردند. ما شهيد داديم، شما هم شهيد داديد، ما در حبس بسر برديم شما هم بسر برديد، لكن خداى تبارك و تعالى خواست كه ملت ايران را از زير بار ظلم بيرون بياورد و به آنها توفيق داد كه در سايه وحدت و اتكال به خداى كريم بر حكومت جائر وقت غلبه كردند و او را از كشور خودشان راندند و دست قدرت‏هاى بزرگ را از كشور خودشان كوتاه كردند و يك حكومت اسلامى‏انسانى در ايران مستقر كردند و مع‏الاسف دست‏هاى ظالم خارجى در كار است و از اول در كار بود كه نگذارند اين حكومت اسلامى مستقر بشود و نگذارند در ساير كشورهاى اسلامى هم حكومت دست خود ملت باشد و اين آدمى كه در عراق آن همه جور و ستم كرد، براى خاطر به دست آوردن دل قدرت‏هاى بزرگ، به ايران تجاوز كرد آن هم به محل‏هاى عرب نشين، اين شخص و اين جرثومه فساد كه با اسم عروبت به اسلام مى‏تازد، با ملت عرب و با عرب نشين ايران آن كرد كه‏

صحيفه نور ج 14 صفحه 175

محمد رضا به همه ايران و بدتر از او، عرب‏هاى ايران را كشت و يا آواره كرد و زن و بچه‏هاى مناطق عرب نشين را و ساير مناطق را براى خاطر به قول خودش عروبت و به حسب واقع براى شيطان بزرگ و برادرهاى شيطان بزرگ آنقدر قتل عام كرده است كه قبرستان‏هاى ايران مضاعف شده است در زمان حكومت جائر اين سفاك، و چاره جز وحدت كلمه و اتكاء به خدا نيست. من در سابق كه ايران بودم، قبل ار اينكه تبعيد بشوم و منتهى بشود كه به عراق بيايم گمان مى‏كردم كه عشاير عرب كه داراى سلاح هم بودند در مقابل اين حكومت خواهند ايستاد و خواهند او را به جاى خود نشاند، لكن بعد از اينكه آمدم به عراق تعجبم بيشتر شد كه ديدم در حضور همين عشاير و در حضور همان ملت، رئيس روحانى ملت عراق و ملت اسلام را محاصره كردند و تحت الحفظ از بغداد به نجف آوردند و آنهم مظلومانه بايد بگوئيم به شهادت رسيد. اگر ملت عراق بخواهند از گرفتارى كه دارند و داشتند و از تحت ستم اين ستمكاران خارج بشوند چاره ندارند جز آنكه همان نحو كه ايران اجتماع كرد و ملت متحد شد و با اتحاد كلمه و اتكال به خداى تبارك و تعالى آن حكومت جائر را ساقط كرد با اينكه آن حكومت قدرتش بسيار بيشتر بود از اين حكومت بعثى و صدام بسيار خبيث، معذلك ملت ايران توانست با اينكه سلاح نداشت اين جرثومه فساد و اين سلسله خبيث سلاطين كه در طول تاريخ مجرمترين افراد انسان‏ها بودند منقرض كند و به جاى او جمهورى اسلامى را مستقر نمايد، عراق هم چاره‏اى جز اين ندارد، اين ملت‏ها هستند كه بايد نهضت كنند، قيام كنند و خودشان را از دست اشرار نجات بدهند. نبايد ملت‏ها بنشينند تا اينكه از جاى ديگر و كسان ديگر آنها را نجات بدهند. مبدا نجات از خود ملت است. ايران با اينكه هيچ كشورى با او مساعدت نكرد بلكه تمام كشورهاى اسلامى و غير اسلامى الا كمى از آنها با او مخالفت كردند و طرفدارى از رژيم كردند معذلك چون ملت خواست انقراض اين سلسله خبيثه را، عمل شد. ملت اگر مطلبى را بخواهد، نمى‏شود به او تحميل كرد، نمى‏شود خلاف او را به او تحميل كرد. ملت عراق نبايد بنشينند و منتظر اين بشوند كه يك دستى از خارج بيايد و آنها را نجات بدهد. ملت عراق، ملت مسلم و تابع اسلام و قرآن كريم و مخالف با استبداد، مخالف با ستمگرى، مخالف با خوهاى سبعى و حيوانى و ملت بايد تبعيت از اسلام بكند و خود ملت و ملت بايد خودشان را نجات بدهند. ملت ايران با ملت عراق دو نيست و با ملت‏هاى مسلم ديگر هم دو نيست، اين يك ملت است و داراى يك ميليارد جمعيت، يك ملت است و داراى خزائن بيشمار و مع‏الاسف به واسطه انحراف اكثر دولت‏هاى اسلامى اين يك ميليارد انسان در تحت فشار قدرت‏هاى شيطانى بزرگ است و اين خزائن عظيم اين كشورهاى اسلامى به حلقوم اين قدرت‏هاى بزرگ فرو مى‏رود. ملت‏ها بايد قيام كنند و خودشان را از دست حكومت‏هاى خودشان و قدرت‏هاى بزرگ نجات بدهند اگر ملت ايران نشسته بود و چشم به اين دوخته بود كه از خارج كسى كمك كند و او را نجات بدهد، تا آخر تحت همان فشارها بود و حكومت جائر پهلوى حكومت مى‏كرد. لكن انتظار نكشيد و با اينكه دولت‏هاى شرق و غرب به كمك محمدرضا بودند و پشتيبان او بودند، معذلك با همه قدرت‏هاى خارجى و با قدرت‏هاى بزرگ نظامى كه در داخل داشت. وقتى ملت يكپارچه قيام كرد، زن و مرد، كوچك

صحيفه نور ج 14 صفحه 176

و بزرگ فرياد كرد كه ما نمى‏خواهيم اين حكومت جائر و اين سلطنت كافر را، هيچ يك از قدرت‏هاى خارجى نتوانست كه جلوگيرى كند و قدرت‏هاى داخلى هم برگشتند از او و متصل به ملت شدند. ارتش عراق هم اگر مسلمان عراق قيام كنند، به آنها متصل خواهند شد و اين ريشه فساد را از آنجا خواهند كند.

قيام بر ضد كشور اسلامى و حكومت اسلامى در حكم الحاد و كفر است

اخيراً در يك نوشته‏اى ديدم در يكى از خبر گزارى‏ها كه دولت عراق مى‏گويد كه ما هميشه مسلمان بوديم و شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيغمبر مى‏دهيم پس ما مسلمانيم و شما چرا ما را كافر حساب مى‏كنيد. من به آنها مى‏گويم كه شما قبل از اينكه ما صحبت از اين بكنيم، از قبل آيت‏الله حكيم رضوان‏الله عليه تكفير شده‏ايد. ملت عراق مسلمند لكن اين حزب بعث عقايدشان، عقايد اسلامى نيست و مورد تكفير رئيس ملتشان شدند و اين اظهار اسلامى كه صدام و امثالش مى‏كنند مثل آن اظهار اسلامى است كه محمدرضا مى‏كرد. من احتمال مى‏دهم كه محمدرضا در باطن ذاتش مسلمان باشد لكن مسلمان بدتر از كافر، لكن نسبت به صدام اين احتمال را هم نمى‏دهم كه بر حسب ذاتش به اسلام گرايش داشته باشد. قيام بر ضد كشور اسلامى و حكومت اسلامى كه الان در ايران مستقر است. همين قيام بر ضداو، در حكم الحاد و كفر است و اين آدم در عين حالى كه به قول خودش مسلم است. قيام بر ضد اسلام كرده است. جرم ملت مسلمان ما جز اين نيست كه مى‏خواهد دست قدرت‏هاى بزرگ از خزائن او و از ملت او كوتاه و خودش حكومت اسلامى داشته باشد و از اول هم حكومت اسلامى را مى‏خواست و حكومت اسلامى را رأى داد و مستقر كرد و به همين جرم مورد مواخذه ابر قدرت‏ها و تجاوز پيوندهاى پوسيده به ابر قدرت‏ها شد. صدام گفته است كه اگر چنانچه به مقاصد من عمل نكنيد من بيشتر از اين كشور شما را خراب مى‏كنم. تو هر چه توانستى كرده‏اى و هر چه بتوانى مى‏كنى و بيشتر از آن هم نتوانستى كه بكنى، نه اينكه نخواستى بكنى، تو اگر بتوانى تمام مسلمين ايران را خواهى كشت. لكن اين خيال باطلى بود كه كردى و گمان كردى كه ملت ايران بى‏تفاوت است اگر تو هجوم بياورى به كشورش و ارتش ايران ضعيف و ناتوان است. و به تو فهماند ملت و ارتش كه مسأله آنطور كه تو حساب كرده بودى و آنطور كه قدرت‏هاى بزرگ حساب كرده بودند، آنطور نبود و همان وقت كه تو هجوم كردى و ناگهان هجوم كردى، جلوى ترا گرفتند و پس از آن يك قدم هم پيش نيامدى و حالا هم هر روز عقب‏تر خواهى رفت و اگر نبود خوف اينكه ملت شريف عراق صدمه ببيند، اگر ما هم و ارتش ما هم و ملت ما هم مثل صدام فكر مى‏كرد كه بايد پيش برد ولو به كشتن ملت‏ها، ولو به كشتن بچه‏ها و زن‏ها و پيرمردها، اگر يك همچو برنامه‏اى بود، امروز مى‏ديدى كه عراق ديگر كسانى را كه بتوانند انجام كارى بدهند ندارد، لكن كشور ما متعهد به اسلام است و ارتش ما متعهد به اسلام است و ارتشى است كه از بالاى سر شهرهاى بزرگ عراق مى‏گذرد و در آخرين نقطه عراق در مرز اردن مى كوبد مراكز نظامى عراق را و يك بمب در شهرهاى عراق نمى‏اندازد. اين كشور، اسلامى‏

صحيفه نور ج 14 صفحه 177

است و اين لشكر اسلامى و اين قواى مسلحه اسلامى است و آن كسى كه مى‏كوبد مسلمين را و آواره مى‏كند مسلمين عرب را و به تباهى مى‏كشد كشور اسلامى را به جرم اسلاميت، آن كس در سلك مسلمين نيست. هر چه هم فرياد بزند كه من مسلمم، فرياد بزند كه من شهادت مى‏دهم، لكن اين اسلام نفاق است كه بسيارى اين شهادت‏ها را مى‏دهند و در صدر اسلام هم مى‏دادند، لكن منافقينى بودند كه بالاتر از ساير كفار بودند. و من از خداى تبارك و تعالى خواستارم كه ملت‏هاى مسلم را بيدار كند و ملت عراق را هوشيار كند، و خودشان را از قيد و بند اين قدرت‏هاى بزرگ و اين جرثومه‏هاى فسادى كه به اسم اسلام، مسلمين را قتل عام مى‏كنند و به اسم اسلام احكام اسلام را زير پا مى‏گذارند و با اسم اسلام علماى اسلام را شهيد مى‏كنند، آن هم مثل سيد محمد باقر صدر كه مغز متفكر اسلامى بود و اميد اين بود كه اسلام از او بهره بردارى‏هاى زيادترى بكند و من اميدوارم كه كتاب‏هاى اين مرد بزرگ مورد مطالعه مسلمين قرار بگيرد و انشاء الله خداوند تعالى او را با اجداد بزرگش محشور فرمايد و خواهر بزرگوار مظلومه او را هم با جده اش محشور كند و اميدوارم كه ملت‏اسلامى با قيام خود دست قدرت‏هاى بزرگ را از كشور خودشان كوتاه كنند.

والسلام عليكم رحمة الله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:30 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 179

تاريخ: 22/1/60

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اقشار مختلف مردم مرزنشين ماكو، اعضاى دادگاه انقلاب اسلامى مركز، پاسداران زندان اوين و عشاير بختيارى مسجد سليمان

اين توجه ملت بزرگ و حضور زن و مرد جامعه اسلامى ما اميد بخش است

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شما كه از مرزهاى دور كشور آمده‏ايد و در خدمت اسلام كوشش كرده‏ايد و كوشش مى‏كنيد خوش آمديد. امروز ايران همانطور كه مى‏دانيد مورد هجوم خارجى و توطئه‏هاى داخلى است، لكن اين توجه ملت بزرگ و حضور زن و مرد جامعه اسلامى ما اميد بخش است و اين حضور شماها در صحنه اميد اين را مى‏دهد كه نه توطئه‏هاى داخلى موفق بشوند به آن طرح‏هاى شيطانى خودشان و نه هجوم خارجى بتواند اين ملت را آسيب برساند. سرتاسر ايران ملتى است كه همانطور كه در اول نهضت حاضر صحنه بودند و با حضور خودشان بيمه كردند اين كشور را و اسلام را، الان هم در سرتاسر كشور همه حضور دارند در صحنه.

آنها كه خيال كردند يا تبليغ مى‏كنند به اينكه مردم ديگر در آن مسائل اسلامى و در جمهورى اسلامى سست يا بى‏تفاوت و در بعضى تبليغات هم هست كه مخالف شده‏اند، مردم از جمهورى اسلامى رو برگردانده‏اند، اينها بيايند ببينند سرتاسر كشور اسلامى را، زن و مرد مسلمان اين كشور را و زن و مرد تمام فرق مختلفه‏اى كه در اين كشور هست (الا بعض ريشه‏هاى پوسيده از رژيم سابق يا بعضى سر سپردگان به شرق و يا سر سپردگان به غرب كه اينها قابل توجه نيستند) تمام مسلمان‏ها و كسانى كه از اقليت‏هاى مذهبى هستند و پايبند به جمهورى اسلامى هستند، تمام اينها در سرتاسر كشور با همان شور و شوقى كه در اول نهضت داشتند امروز هم به همان نحو در ادامه نهضت شور و شوق را دارند. شما كه از سرحدات، از ماكو، دورترين نقاط كشور، به اينجا آمده‏ايد كى شما را الزام به آمدن كرد و كى شما را به زور وادار كرد كه بياييد و اظهار كنيد كه ما براى اسلام همانطور كه از اول بوديم حالا هم هستيم؟ اين جز آن حس اسلامى شما و ايمان واقعى شما چيز ديگرى هست؟ اگر در رژيم سابق مى‏خواستند شما را با زور هم بياورند به اينجا، مى‏توانستند اينطور مجتمعا بياورند؟ كى الان شما را وادار كرد به اينكه از اين راه‏هاى بسيار دور بياييد و پيوند با اسلام را تجديد كنيد و حضور خودتان را در صحنه، در جبهه‏ها و در پشت جبهه‏ها اثبات كنيد؟ اين غير از آن ايمانى است كه در شما هست و آن عرق اسلامى و وطن دوستى، غير از اين چيز ديگرى هست؟

صحيفه نور ج 14 صفحه 180

شماها بايد در سرتاسر كشور، جوان‏ها و پيرها و زن ها و مردها و كودكان بايد با اجتماعات خودتان و با حضور خودتان در صحنه، دست قدرت‏هاى بزرگ را همانطور كه قطع كرده‏ايد، اجازه ندهيد كه ثانياً بتوانند در اين كشور يك كارى انجام بدهند. الان هم شما مورد هجوم هستيد و بيشتر مورد تبليغات سوء و توطئه‏هايى كه در سرتاسر كشور هست، ملت ما مورد اين تبليغات هست، لكن اين اجتماعات شما در مسائل اسلامى و در مسائل كشور دست رد به سينه تمام توطئه گرها و تمام اجانب كه باز چنگ و دندانشان را تيز كردند كه كشور شما را مثل سابق به غارت ببرند، دست رد به سينه اينها خواهيد زد و اميد است انشاء الله خداوند شماها را و همه ملت را موفق كند و اسلام را به آنطورى كه دلخواه است و آنطورى كه خواست خداى تبارك و تعالى هست به آنطور در اين كشور پياده كنيد و اين محتاج است به اينكه تمام كشور ما و تمام ملت ما حاضر باشند در صحنه و خودشان ناظر باشند كه اگر كسى تخطى از اسلام و تخطى از قوانين اسلام بكند، او را سرزنش كنند و او را از صحنه خارج كنند. من از خداوند تبارك و تعالى توفيق همه شماها را و همه ملت را و همه مستضعفين جهان را خواستارم و از شما كه از اين راه‏هاى دور آمديد و در اين محل حقير و تنگ مجتمع شديد تشكر مى‏كنم و دعا مى‏كنم كه همه شما به سعادت دنيا و آخرت برسيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:30 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 181

تاريخ: 24/1/60

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كشاورزان و اهالى شهرستان‏هاى گرگان، على‏آباد، گنبد و تركمن صحرا

ما در سايه آرامش و وحدت مى‏توانيم اين كشور را به مقاصد عاليه اسلامى برسانيم‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

از تمام برادرانى كه از راه‏هاى دور، از گرگان، از گنبد، از بلوچستان، برادران اهل سنت و برادران شيعى در اين مكان تشريف آورده‏اند، تشكر مى‏كنم و دعا مى‏كنم كه انشاء الله همه موفق باشند به اينكه مقاصد اسلام را در اين ايران عزيز پياده كنند. شما برادران دانيد كه به هر نحوى تشبثات خارجى و آنهائى كه در راه آنها قدم بر مى‏دارند يا به اسم اسلام يا به اسماء ديگر، همه در كارند كه اين انقلاب را كه به نفع همه كشور و خصوص طبقه‏هاى كشاورز و كارگر و مستضعفان است، از بين ببرند و باز اين كشور را كه با خون صدها هزار نفر و معلولين به ما اعطا شده است، با ايجاد اختلاف از بين ببرند و بر ما همه و بر شما همه است كه هوشيار باشيم و اين توطئه‏ها را يا از بين ببريم و يا با بى‏اعتنائى از كنار آنها عبور كنيم. الان اجتماعاتى هست كه به اسم شيعه و سنى بناى بر ايجاد اختلاف دارند، همانطورى كه وابستگان به قدرت بزرگ آمريكا در طائف اين مسأله را طرح كردند و براى خدمتگزارى به آمريكا كه دنبالش خدمتگزارى به شوروى هم است، نقشه اختلاف بين برادران را ريختند و دنبال او در كشور خودمان هم اشخاصى دارند همان نقشه را پياده مى‏كنند، غافل از آنكه اگر خداى نخواسته اين قدرت‏هاى بزرگ در ايران برگردد، نه اسلامى و نه اهل سنتى و نه اهل تشيعى باقى گذارد. اگر اينها اين دفعه خداى نخواسته برگردند براى اينكه از اين برادران سنى و شيعه صدمه ديدند و از اجتماعات آنها نفع‏هاى خودشان را، چپاولگرى‏هاى خودشان را از دست داده‏اند اين دفعه بدانيد كه خداى نخواسته اگر آنها برگردند، اساس اسلام را كه منشاء اجتماع شما برادران بود، از بين خواهند برد. برادران بيدار باشند و كسانى كه در صدد اين هستند كه بين برادران شيعى و سنى اختلاف بيندازند، اگر وابسته به آمريكا يا شوروى هستند، آنها نصيحت را معلوم نيست بپذيرند و اما اگر وابسته به آنها نيستند و براى اسلام و براى كشور اسلامى خودشان و براى مسلمين مى‏خواهند كارى بكنند، راه ايجاد اختلاف نيست، راه اين است كه تمام گروه‏ها را با هم آشتى بدهند و اين اجتماعى كه بحمدالله در ايران پيدا شده است و اين وحدت كلمه‏اى كه بين همه قشرهاى كشور پيدا شده است، كوشش كنند كه محفوظ باشد. ما در سايه آرامش و وحدت مى‏توانيم اين كشور را به مقاصد عاليه اسلامى برسانيم و اين مستضعفين را از آن ظلم‏هائى كه در طول تاريخ به آنها شده است،

صحيفه نور ج 14 صفحه 182

نجات دهيم. اگر آرامش نباشد كشاورزى نخواهد بود، اگر آرامش نباشد صنعت نخواهد راه افتاد، اگر آرامش نباشد اصلاحاتى كه بايد بشود و براى مستضعفين عمل بشود، نخواهد شد. شما ببينيد كه در كردستان و در خوزستان كه آشوب بپا كردند و بعضى از آنها هم كه آشوب را بپا كردند با اسم اسلام بود تاكنون دولت نتوانسته است در آنجاها يك عمل چشمگير مثبتى ايجاد كند، براى اينكه محيط نا آرام فرصت نمى‏دهد كه كسانى كه بخواهند خدمت كنند، درست بتوانند خدمت كنند. چطور ممكن است كه كشاورزى در يك محيطى كه خرمن‏ها را اشخاص فاسد آتش مى‏زنند، به نتيجه برسد؟ و چطور ممكن است صنعت در يك محيطى كه كارگران را به اعتصاب و اشتغال به كارهاى غير انسانى وادار مى‏كنند، تأثير داشته باشد و نتيجه بدهد؟ برادران من! برادران اهل سنت! برادران اهل تشيع! همه توجه داشته باشيد كه ريشه‏هاى فسادى كه شماها را در تحت فشار ظلم و زير چكمه‏هاى دژخيمان خودشان خرد كردند در طول تاريخ و الان از بين شما بحمدالله رفته اند و مى‏روند، اينها در صددند كه با اسم هاى مختلف شما را به جان هم بيندازند و نتيجه بگيرند. الان در اطراف كشور همين اشخاصى كه مى‏خواهند اين كشور را به حلقوم امريكا يا شوروى بيندازند، مشغول فعاليتند، در اطرافى كه شماها هم هستيد مشغولند، در شمال بيشتر مشغولند، در خود تهران مشغولند و اجتماعاتى دارند. در خود تهران اشخاص منحرفى كه بعضى‏شان پرونده هم دارند، در پيش مقامات باز سر در آوردند و مشغول شيطنت هستند.

امروز، دامن زدن به اختلاف يك معصيت نابخشودنى است

چه ديده‏ايد شماها از آرامش و چه بدى ديده‏ايد از اسلام و چه بدى ديده ايد از جمهورى اسلامى و از قرآن كريم كه كمر به محو او بسته‏ايد و به اسم اسلام، يا ناآگاه و يا خداى نخواسته آگاهانه مشغول توطئه هستيد؟ شما گمان مى‏كنيد كه توطئه‏هاى شما مخفى است؟ خير، اينطور نيست، پرونده‏هاى شما در دست است و شماها دست برداريد از صحبت‏ها، از اجتماعات، از توطئه‏ها. نمى‏تواند ملت اسلامى ما كه در راه اسلام خون داده است و جوان داده است، نمى‏تواند ببيند كه يك مشت اشخاصى كه در رژيم سابق بلندگوى رژيم سابق بودند و حالا دوباره از سر شروع كردند و گمان مى‏كنند كه فرصت پيدا كرده‏اند. خدا نكند آن روزى بيايد كه ملت ما افرادى كه اينطور هستند، چه در تحت لواى اسلام به اسلام دارند لطمه وارد مى‏كنند و چه به اسماء ديگر به اسم تسنن و تشيع لطمه بر اسلام وارد مى‏كنند، ملت افراد را شناسند، شما گمان نكنيد كه ملت كه اينهمه زحمت كشيده است و جمهورى اسلامى را تا اينجا رسانده است، بگذارد شماها هر كارى مى‏خواهيد بكنيد و اين جمهورى را به هم بزنيد و با توطئه‏هائى كه از خارج الهام گرفته مى‏شود، نظير توطئه "طائف" در اينجا باز بخواهيد درست كنيد. من هشدار مى‏دهم به بعض اشخاصى كه در صدد مفسده هستند كه ما آنها را مى‏شناسيم، لكن مى‏خواهيم كه خودشان به اسلام توجه كنند، خودشان به اسم اينكه ما حقوق خودمان را مى‏خواهيم به اسلام خيانت نكنند. حقوق همه افراد، چه برادرهاى اهل سنت و چه برادرهاى اهل تشيع و چه آنهائى كه اقليت‏

صحيفه نور ج 14 صفحه 183

مذهبى رسمى دارند، حقوق آنها همه، هم در قانون اساسى ملحوظ شده است و هم اسلام براى همه آنها حقوق قائل است و با عدل اسلامى رفتار كنند. اينقدر در صدد نباشيد كه بذر فتنه را بيفشانيد و با اجتماعات خودتان فتنه انگيزى كنيد. توجه به اسلام داشته باشيد، توجه به ديانت اسلامى و قرآن كريم داشته باشيد. با سلطه خارجى همه چيز شما از بين خواهد رفت و اين ايجاد اختلاف خداى نخواسته موجب سلطه خارجى خواهد شد. دشمنان اسلام، دشمنان قرآن كريم در كمين‏اند. آنهائى كه اسلام را نمى‏توانند ببينند و آنهائى كه از اسلام سيلى خورده اند در كمين‏اند و اگر شماها در داخل به اسم تشيع و تسنن بخواهيد خداى نخواسته اختلاف ايجاد كنيد، تكليف براى ما خواهد پيدا شد و آنهائى كه مفسده جو هستند و مى‏خواهند با مفسده جوئى بين برادرها اختلاف بيندازند، آنها را ما مى‏شناسيم و ممكن است خداى نخواسته معرفى كنيم به برادران اهل سنت و به برادران اهل تشيع و به همه ملت. مقتضى اين است كه در يك همچو زمانى كه ما در جنگ هستيم و قدرت‏هاى بزرگ پشت سر دشمن‏هاى خارجى ما هستند، و صدام با تمام قوا كوشش مى‏كند كه اين جمهورى را به هم بزند، آن هم به اسلام اين كار را دارد انجام مى‏دهد و بر خلاف اسلام عمل مى‏كند، در يك همچو موقعى مبادا برادران ما بازى بخورند از اشخاص مفسده جو كه گاهى در كردستان و گاهى در كرمانشاه و گاهى در تهران اشتغال به افساد دارند، ما به آنها هشدار مى‏دهيم كه توجه به اسلام بكنند، توجه به مصالح مسلمين بكنند، توجه به توطئه‏هاى خارجى بكنند و دامن به اختلاف نزنند كه دامن زدن به اختلاف امروز يك معصيت نابخشودنى است و اگر چنانچه خداى نخواسته تكليفى پيدا بشود، ممكن است كه به ضرر آنها تمام بشود. من مايلم كه در جو برادرى در جو همزيستى مسالمت آميز، در جو آرام، ما بتوانيم اين كشور را به ساحل نجات برسانيم.

جمهورى اسلامى براى مصلحت همه است

كشاورزان ما، كشاورزان عزيز ما در هر جا هستند و امروز از گنبد و گرگان و ساير جاهاى نزديك به آنجا، اينجا آمده‏اند، و راجع به كشاورزى بسيار خوب توصيف شد. من اميدوارم كه آنها همانطورى كه ديدند در جو آرام مى‏توانند يك كشاورزى خوبى بكنند و ملت را از وابستگى نجات بدهند، تمام كشاورزهاى سرتاسر ايران توجه به اين معنى داشته باشند كه گروهك هائى كه مى‏روند و آنها را مى‏خواهند مأيوس كنند از جمهورى اسلامى، به آنها اعتنا نكنند و آنها را از خود برانند كه با جو آرام و با حكم اسلام و با پياده شدن احكام قرآن است كه دنيا و آخرت همه شماها انشاء الله تعمير خواهد شد. و بدانيد شما كه جمهورى اسلامى براى مصلحت همه است. اگر مهلت بدهند اين اشخاصى كه در صدد فتنه جوئى هستند، اگر مهلت بدهند خواهند ديد كه دولت و ملت همه با هم يكى هستند و دست به هم مى‏دهند و اين كشور را آباد مى‏كنند و اين كشور را از وابستگى به خارج رها مى‏كنند و اسلام انشاء الله در اين محيط پياده بشود و ما آن رفاهى كه در اسلام و آن طمانينه‏اى كه در اسلام براى افراد حاصل خواهد شد، حاصل كنيم در اين كشور.

صحيفه نور ج 14 صفحه 184

جمهورى اسلامى پشتيبان دانشگاه و دانشگاهيان است

عزيزان من! توجه خيلى لازم است، بيدارى خيلى لازم است. امروز در همه جا خواهند كه ايجاد نفاق كنند، ايجاد يأس كنند. در دانشگاه‏ها هم همين معنا هست و من بايد به آنها هم عرض كنم كه ما و جمهورى اسلامى و اسلام پشتيبان دانشگاه است، پشتيبان دانشگاهيان است، پشتيبان اساتيدى كه براى اسلام و براى كشور زحمت مى‏كشند هست، پشتيبان تخصص‏ها هست. آن چيزى كه مسلما بايد نباشد، فقط آن است كه بخواهند توطئه‏ها را خداى نخواسته در دانشگاه دامن بزنند، البته توطئه نبايد باشد، لكن من به همه اساتيد دانشگاه كه تعهد دارند به كشور خودشان و مى‏خواهند خدمت كنند به كشور خودشان و خواهند تربيت كنند جوانان ما را و مى‏خواهند تخصص‏هاى خودشان را پياده كنند و صادر كنند براى جوانان ما، به همه آنها من اطمينان مى‏دهم كه ايران و اسلام با آنها موافق است و نگهدار آنهاست و پذيراى از آنهاست و هيچ به خودشان تزلزل راه ندهند و همه متفكران از اساتيد دانشگاه و غير آنها با هم توجه كنند و همكارى كنند با اين هيات اصلاح فرهنگى و انقلاب فرهنگى، تا اينكه يك دانشگاهى ما پيدا بكنيم كه لبريز از علم باشد، لبريز از تخصص باشد و آرام باشد. اگر در دانشگاه بخواهد آرامش نباشد، اين دانشگاه نمى‏تواند تخصص‏هاى متخصصين را پذيرا باشد، شما اساتيد محترم نمى‏توانيد علم خودتان را به ديگران صادر كنيد، مگر در يك محيط آرام. آرامش دانشگاه‏ها از همه جا لازم‏تر است. اگر آرامش در دانشگاه نباشد، تمام زحمت‏هاى اساتيد به باد فنا خواهد رفت، اگر آرامش در دانشگاه نباشد و در محيطهاى تعليمى نباشد، چطور امكان دارد كه متفكران افكار خودشان را به جوانان ما صادر كنند و مغزهاى آنها را متفكر و متخصص بار بياورند. آن چيزى كه براى ما مهم است آرامش است در همه جا در سطح كشور، در بين كشاورزان، در بين كارخانه‏ها، در بين صاحبان صنايع و خصوصاً در بين دانشگاه. از دانشگاه است كه تمام علوم به خارج و به جوانان ما رسد، و اين احتياج به يك آرامش دارد. البته علوم انسانى محتاج به يك انسان‏هاى متعهد دارد، انسانى كه تعهد به قواعد اسلام ندارد و تعهد به آن زير بنائى كه توحيد است، ندارد، در علوم انسانى نمى‏تواند عملى انجام بدهد، الا انحراف و اين قابل پذيرش نيست. لكن در ساير رشته‏هائى كه در دانشگاه هست، آن چيزى كه مورد نظر است اين است كه اساتيد مشغول به كار خودشان باشند و توطئه در كار نباشد. اما انگيزه‏هاى آنها يك انگيزه‏هاى مختلفى است، يك امر طبيعى است كه انگيزه‏ها با هم اختلاف دارد، لكن اگر اساتيد محترم دانشگاه كه مى‏خواهند به اين مملكت خدمت بكنند و مى‏خواهند تخصص را از خودشان به ديگران صادر كنند، آنها توجه داشته باشند كه محيط دانشگاه محيط تعليم و تعلم است نه محيط امورى كه به كشور ما ضرر مى‏رساند، هر يك از آنها در اين حد باشند كه فقط مشغول آن تعهدى كه استاد دارد، باشند، ولو انگيزه آنها با انگيزه‏هاى ديگران اختلاف داشته باشد، آنها مورد پذيرائى هستند و آنها در دانشگاه‏ها مى‏توانند خدمت بكنند و برادران، همه ما، با آنها مخالفت نبايد بكنند. ولى اين جهت بايد محرز باشد كه انحرافات در كار نباشد و بناى بر اين نباشد كه اساس جمهورى اسلامى را بخواهند متزلزل كنند و نجات دهيم. اگر آرامش نباشد

صحيفه نور ج 14 صفحه 185

كه در دانشگاه مناسب نيست.

در سايه اخوت اسلامى است كه مى‏توانيد اسلام عزيز را حفظ كنيد

من اميدوارم كه امسال دانشگاه آن مقدارى كه ممكن است، باز بشود و آن مقدارى كه بايد اساتيد ما عمل كنند، عمل كنند. و انشاء الله اين كشور در آرامش واقع بشود و اين جنگ تحميلى كه به ما از ابر قدرت‏ها تحميل شده است، به زودى انشاء الله از بين برود و اشخاصى كه گناهكارند و جنايتكارند به جاى خودشان بنشينند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت و عزت همه شما را خواستارم. و باز تأكيد كنم كه اخوت اسلامى خودتان را كه قرآن كريم براى شما هديه آورده است حفظ كنيد و در اخوت اسلامى است كه مى‏توانيد اين كشور را نجات بدهيد و بالاتر اينكه اسلام عزيز را حفظ كنيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:30 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 14 صفحه 186

تاريخ: 25/1/60

بيانات امام خمينى در ديدار با وزير دفاع فرمانده و گروهى از خلبانان نيروى هوايى جمهورى اسلامى

اسلام قواى مسلح را در رأس امور قرار ميدهد و آنها هستند كه استقلال كشور را حفظ مى‏كنند‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من احساس قلبى خودم را نمى‏توانم با زبان اظهار كنم. شمائى كه جوان هستيد بحمدالله و اميدوارم كه بعدها ايران از وجود شما استفاده‏هاى زيادترى بكند و بتوانيد خدمت زيادترى به كشور خودتان بكنيد و پيروزى‏هاى زيادترى به دست بياوريد، براى جهان ثابت كرديد كه ايران آنطور كه آنها گمان مى‏كردند نيست و مادامى كه ايمان در قلب شما هست پيروزيد، و بايد كوشش كنيد كه اين نور را، نور ايمان را در قلب‏تان زياد كنيد و تعهد داشته باشيد به اينكه اسلام را تائيد كنيد و انشاء الله پياده كنيد در اين كشور و اگر يك همچو تعهدى را داشته باشيد پيروزيد انشاء الله، و من اميدوارم كه ايران از وجود امثال شماها بهره بردارى زياد بكند و همين طور ساير قواى مسلح كه اساس استقلال كشور به آنهاست و خداوند تأييد خواهد شما را كرد كه استقلال كشور خودتان را حفظ كنيد و توجه به بعضى تبليغات سوئى كه گاهى مى شود كه مى‏خواهند شما را از ملت جدا كنند و اساس فكرشان اين است كه اين مملكت را به حال سابق برگردانند و اشتغال دارند به يك توطئه‏هاى همه جانبه كه يكى‏اش هم اين است كه در بين شماها احساس مثلاً سستى بكنند، يك يأس بكنند در صورتى كه اسلام وجود شما را مغتنم مى‏شمارد و عزيز مى‏شمارد و تمام قواى مسلح بايد بدانند كه اسلام قواى مسلح را در رأس امور قرار مى‏دهد و آنها هستند كه استقلال كشور را حفظ مى‏كنند و اين افرادى كه از اول مى‏خواستند كه اساس ارتش را به هم بزنند با يك بهانه‏هاى واهى، الان هم در كار هستند و ممكن است كه بعضى از جوان‏هاى ما را بازى بدهند. بايد خيلى توجه بكنيد كه اينطور افراد را راه ندهيد به خودتان، نصيحت شان كنيد، بعضى جوان‏هائى كه ممكن است گول خورده باشند، نصيحت كنيد و من اميدوارم كه با تعهد به اسلام و با تعهد به حفظ كشور خودتان ديگر آسيبى نبيند و طمع آنهائى كه بر اسلام و بر ذخائر ايران داشتند قطع بشود و اسلام انشاء الله به آن معناى واقعى خودش پياده بشود. شماها حافظ باشيد براى كشور خودتان و مؤيد باشيد به تأييدات الهى و مى‏بينيد كه هر وقت كه يك اقداماتى مى‏شود بيرون حبس هم توطئه است، در بيرون حبس هم توطئه است، در تأييدتان مى‏كند و من دعا مى‏كنم به شماها و غافل نيستم از دعا به شما. انشاء الله خداوند همه‏تان را حفظ كند و همه موفق باشيد و همه فرماندهان ما هم موفق باشند و

صحيفه نور ج 14 صفحه 187

البته همه جهاتى كه بايد در ارتش محفوظ باشد حفظ بكنيد و همچو گمان نكنيد كه حالائى كه ما انقلاب كرديم بايد نظام هم به هم بخورد. نه اينطور نبايد باشد، انقلاب كرديد لكن اين نظام از اول در اسلام بوده است و حالا هم بايد باشد كه با نظم امور انجام مى‏گيرد. اگر فرض بكنيد كه يك كشورى باشد كه ارتشش صد مقابل باشد از اين كه هست لكن نظمى در كار نباشد، نمى‏تواند آن ارتش فعاليت داشته باشد لكن عده قليل با نظم، به عده كثير بى‏نظم هميشه غلبه داشته است. الان هم بايد همين طور باشد، حفظ بشود مراتب و منتها اينكه برادريتان محفوظ لكن سلسله مراتب هم محفوظ . خداوند همه‏تان را تأييد كند و شماها جوانانى باشيد كه اين كشور را حفظ كنيد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  10:31 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها