0

مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 216

تاريخ: 17/10/58

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى جهاد سازندگى اردستان و قم‏

ملت با يارى كردن دولت، در امر سازندگى كشور تلاش مى‏كند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من بعد از اين نهضت و انقلابى كه نسبتاً الحمدلله به پيروزى رسيد و قدم اول را ملت بزرگ ما برداشت، در اين كارهائى كه به دست ملت انجام گرفت، از جهاد سازندگى خيلى خوشم مى‏آيد. هر وقت كه تلويزيون نشان مى‏داد كه خواهرها و برادرها از همه طبقات مشغولند به يك عملى براى كشور خودشان، من خوشحال مى‏شدم. بايد شماها توجه داشته باشيد كه نگاه نكنيد هى به اينكه اداره چه مى‏كند، دولت چه مى‏كند. آنها مشغولند منتها نمى‏توانند آنقدرى كه ايران احتياج دارد آنها عمل كنند. ايران مال خود شماست و خود شما بايد او را بسازيد و اگر همه ملت در اين امر سازندگى همت نكند، كارها زمين مى‏ماند. انتظار اينكه يك دسته‏اى انجام بدهند تا ما انجام بدهيم، يا كارشكنى كسى نكند البته حالا در هر گوشه و كنارى براى كارشكنى مهيا هستند، اين ملت است كه بايد اين كارها را انجام بدهد. مثلاً ملاحظه كنيد كه سابق، در رژيم سابق كه همه‏اش حرف بود، يكى هم راجع به بيسوادى و اينها وقتى رفتند معلوم شد كه مبارزه‏اى نكردند، بله آن كارى كه كردند اين است كه با سوادى را نگذاشتند ترقى بكند، نه بيسوادها را سواددار كردند. اين هم اگر منتظر بشوند آقايان، منتظر اين بشوند كه دولت اين كار را انجام بدهد، نمى‏تواند انجام بدهد. الان تقريباً در صد شايد هشتاد (من اطلاع درست ندارم) بيسواد ما داريم، يا شايد مثلاً شصت، شصت و پنج، همچو چيزهائى مى‏گويند. من اطلاعى ندارم، اما مى‏دانم كه بيسواد زياد هست. افغانستان و ايران بايد به حسب اينطور امور جلو باشد. بيسواد در آن كم هست، سوادى كه مى‏گويم يعنى همين خواندن و نوشتن و اين چيز، آن هم كه ما مى‏خواهيم كه همه ايران انشاءالله سواد پيدا بكنند، نمى‏خواهيم همه دكتر بشوند، خوب چيز غير معقولى است، يا همه مهندس بشوند، مى‏خواهيم يك مملكتى همه بتوانند آن مقصود خودشان را بنويسند، امضاء كنند، چه بكنند. من گاهى در نجف كه بودم گاهى حرم مشرف مى‏شدم، كه افغانى‏ها آمده بودند براى زيارت خواندن، مى‏ديدم همه از رو مى‏خواندند، كتاب دعا را باز مى‏كردند از رو مى‏خواندند، شايد مثلاً از سى چهل نفر كه آنجا بودند يك نفرشان شايد از رو نمى‏خواند، شايد هم او خواندنش را تمام كرده بود، اما همه‏شان از رو مى‏خواندند، اينجور نبود كه، آن هم طبقه پايين بودند به اصطلاح اينها، و ما هنوز داريم كه اين هم به همت همه واقع بشود. اگر منتظر باشيد به اينكه دولت با سواد بكند،

صحيفه نور ج 11 صفحه 217

نمى‏تواند باز همان حرف‏هاى سابق. دولت هم حالا اقدام كرده‏اند، وزارت آموزش اقدام كردند و خوب هم اقدام كرده‏اند. اما مسأله، مسأله نيست كه بتوانند اينها چه بكنند.

تبليغات سوء اجانب عليه استقرار جمهورى اسلامى‏

همين طور در جهاد سازندگى، سازندگى يك مملكتى كه از دست رفت و خراب است، اين نمى‏شود با دست دولت انجام بگيرد يا دست يك قشرى انجام بگيرد. اين را، همه مردم بايد مملكت را امروز از خودشان بدانند و همه با هم همت كنند، يك مملكتى انشاءالله درست بكنند به دست خودشان. لكن چيزى كه الان مهم است اين است (اين را من از باب اينكه نگران هستم برايش كراراً هم گفتم اين را به اشخاصى كه اينجا آمدند، باز هم عرض مى‏كنم) كه الان دست‏هائى در كار هست، اكثراً از طرف امريكا و ديگران هم همين طور، از شوروى و از ساير جاها هم همين طور، يعنى اينهائى كه به اين مملكت ما طمع استفاده دوخته‏اند، دارند و چشم اين دارند كه ما كارى بكنيم، اينها ببرند و مخازن ما را ببرند و حالا هم دستشان كوتاه شده است و انشاءالله تا آخر هم كوتاه هست. اينها الان در فكر اينند كه نگذارند اين ايران يك استقرارى پيدا بكند، يك نظام صحيحى پيدا بكند، در هر جا مثلاً دقت كنيد، در جهاد سازندگى هم از اين قشرها پيدا مى‏شوند كه خودشان را جا مى‏زنند و در دانشگاه هم هستند، در همه جا هستند، در كارخانه‏ها هم زياد هستند. اين به نظر من مى‏آيد كه يك نقشه و توطئه‏اى است كه براى اينكه استقرار در ايران و نظم در ايران پيدا نشود. در ارتش مى‏روند نمى‏گذارند كه انتظامات صحيح پيدا بشود، در ژاندارمرى مى‏روند، آنجا را هم مانع مى‏شوند، در شهربانى هم همين طور، در سپاه پاسداران هم پيدا مى‏شود، در دانشگاه زيادند و همه جا اينها هستند، حاضرند و اينها براى اين جهت نقشه دارند. به نظر من اينطور مى‏رسد كه اين است كه در داخل ما را، اين ضربه را به ما بزنند كه ما اغتشاش در خودمان پيدا كنيم، يك انتظامى...... اختلافات باشد و يك هرج و مرجى باشد، بريزند خانه هر كس را غارت كنند، بريزند زمين هر كس را غارت كنند، اموال هر كسى را ببرند، نگذارند يك استقرارى پيدا بكند، از آن طرف دشمن‏هاى اين ملت، دشمن‏ها با قلم‏هاى خودشان و با افكارى كه دارند و طرح‏هائى كه دارند در مطبوعات خارجى و رسانه‏هاى گروهى خارجى، اغتشاشات ايران را، اختلافات ايران را، اينها را يكى‏اش را چند مقابل كنند و در خارج منعكس كنند كه ايران مثل يك بچه صغيرى مى‏ماند كه محتاج به قيم هست، باز نرسيده به بلوغ كه خودش، خودش را نگه دارد. نقشه محتمل است اين معنا باشد كه در خارج منعكس بكنند كه ايران هرج و مرج است و همه به جان هم ريختند و همه گروه‏ها در هر جا بروى يك اختلافات هست اين را اسباب دست قرار بدهند كه ايران قابل اين نيست كه خودش را اداره كند، بايد يكى ديگر اداره‏اش كند. اگر خداى نخواسته يك دخالت نظامى بخواهند بكنند، يك كودتا بخواهند بكنند، موجه نشان بدهند به خارجى‏ها، به دنيا موجه نشان بدهند كه ما براى خاطر حفظ ملت، ملت نمى‏توانست خودش را نگه دارد، ما بايد حفظش كنيم، اين صغير را ما بايد قيم برايش تعيين كنيم.

صحيفه نور ج 11 صفحه 218

آزادى مطبوعات و احزاب، دستآورد ماهيت اسلامى انقلاب است‏

در عين حالى كه تمام انقلاباتى كه در دنيا پيدا شده هيچ كدام بهتر از ايران نبوده، دنبال سر انقلابات، ميليون، ميليون و نيم كشته مى‏شوند (براى من صورتش را آورده‏اند) اين انقلاباتى كه واقع شده است، دنبال سرش يك ميليون، يك ميليون و نيم كشتار، دو ميليو حبس، در كشور را مى‏بستند به همه جا. الان هم هر جا كه شما نگاه كنيد كه يك انقلابى واقع شده است و يك كودتائى واقع شده، يك چيزى واقع شده، در كشورشان را به خارج بستند، همه فرودگاه‏ها را ممنوع كردند، تمام مطبوعات را قدغن كردند كه نبايد منتشر بشود. براى مردم اختناق پيش آوردند، اختناق فوق آن اختناق‏هائى كه سابق بوده و گاهى هم به مجردى كه اين پيروز شده، قتل عام ايجاد كردند، شروع كردند به كشتن مردم، هر كه احتمال مى‏دادند كه يك چيزى باشد مى‏كشتند، نه اينكه يك كسى را، يك شهرى را قتل عام مى‏كردند. و انقلاب ما از باب اينكه اسلامى بود، از باب اينكه از ملت بود، انقلابى نبود كه يك قدرتى به يك قدرت غلبه كند، يعنى يك قدرت نظامى، يك كودتائى شده باشد، اين حرف‏ها نبود، متن نهضت از خود مردم جوشيد، از خود مردم، بين زن و مرد و انقلاب هم اسلامى بود، اسلام اينها را وادار كرد كه يك همچو انقلابى بكنند، همچو انقلاب اسلامى كه از متن ملت بجوشد، دنبالش ديگر اين مسائل كم است، هست، اما كم است و لهذا ديديد كه دنبال اين انقلاب، تمام راه‏ها و همه جاها هم باز بود، هيچ - يك - جائى را جلويش نگرفتند، تمام روزنامه‏ها و احزاب آزاد شد، آزاد آزاد و كشتار نسبت به مردم هيچ نبود در كار، آنطورى كه آنجا بساط درست مى‏كردند نبود، بله آنهائى كه كشتار كرده بودند گرفتند بعضى‏شان را محاكمه كردند و بعد از محاكمه به جزاى خودشان رساندند، اما اينطور نبود كه همين طور درو كنند مردم را، يك ميليون جمعيت را بكشند، اين حرف‏ها نبود در كار و اينطور مسائل در عين حالى كه در ايران نبوده است و بايد گفت ايران آرامترين انقلاباتى كه در دنيا واقع شده. انقلابات ديگر با يك سال و دو سال و سه سال اينها درست نمى‏شود، جنگ بايد بشود، اينقدر خونريزى، چه، چه، يك سال، دو سال جنگ بشود تا بعد يك قدرتى بر قدرت ديگر پيروز بشود. اينجا آنجائى بود كه انقلاب بود، واقعاً انقلاب بود. مرحوم قرنى به من گفت كه سه ساعت و نيم، سه ساعت و نيم غلبه كرد ملت بر رژيم. يعنى آنوقتى كه آنها كودتا مى‏خواستند بكنند در تهران ما بوديم و آنها بنا داشتند كودتا بكنند و جلويش گفتند روز هم بايد بيرون نيائيد، حكومت نظامى را روز قرار دادند. آن حكومت نظامى روز را خدا خواست كه شكسته شد. آنها به من بعد گفتند كه اينها بنا داشتند كه كودتا بكنند و خيابان‏ها را وقتى كه مردم نيستند، خيابان‏ها را همه را بگيرند و شبش كودتا بكنند، مردم كه ريختند در خيابان‏ها اينها اين طرحى كه داشتند خنثى شد و ايشان مى‏گفت كه آنكه جنگ بين ملت و دولت واقع شد و رژيم واقع شد سه ساعت ونيم بود، در صورتى كه جاهاى ديگر الان شما مى‏بينيد كه افغانستان چند سال است كه همه مسائل هست و حالا هم معلوم نيست كى ختم بشود براى اينكه آنجا يك كودتائى است. كودتا يك نفر آدم بخواهد انجام بدهد، يك قدرتى مى‏خواهد يك ملتى را از بين ببرد، اما يك ملت خودش آمده است و خودش آمده و حريفش را بيرون كرده، ديگر خود ملت

صحيفه نور ج 11 صفحه 219

ما با خود ملت كه كارى ندارد.

ملت متوجه توطئه‏ها و كارشكنى‏هاى دشمنان باشد

حالا هم اشخاصى در بين اين ملت هست كه الهام از خارج مى‏گيرند البته اقليت هم هستند، لكن اشخاصى هستند كه با هر زبانى با مردم مى‏توانند صحبت بكنند و شيطنت بكنند. بايد ملت ما توجه به اين توطئه داشته باشد كه توطئه‏اى كه محتمل اين است كه ما را به هم بريزند، حتى در جهاد سازندگى بروند يك كارهائى بكنند كه آنجا هم يك اختلافى بشود، نگذارند كار عمل بشود، در دبيرستان بروند در چيز بروند دانشگاه بروند، هر جا بروند و ما را به هم بريزند، دائماً شلوغى و دائماً اعتصاب و دائماً راهپيمائى و دائماً كارشكنى براى دولت و ملت، تا منعكس بكنند در خارج كه اينها نمى‏توانند خودشان را اداره بكنند، بايد يك كسى برود اداره كند اينها را. ملت بايد توجه داشته باشد به اين توطئه و از اختلافات دست بردارند. آخر براى چى ما با هم اختلاف داشته باشيم، سر چى اختلاف داشته باشيم، براى چى به جان هم بريزيم، چرا ما خودمان، خودمان را از بين ببريم. بايد ملت متوجه باشد كه چيزهائى كه اسباب اختلاف هست اصلاً ايجاد نكنيم، اشخاصى كه مى‏خواهند ايجاد اختلاف بكنند موعظه‏شان كنند، نصيحت‏شان كنند، اگر گوش نكردند آنها را طردشان بكنند، نگذارند اختلاف حاصل بشود، نگذارند جورى وانمود بشود كه اين ملت ملتى نيست كه قابل اين باشد كه آزاد باشد، حالا كه آزاد شده ببينيد به جان هم ريختند، قابل آزادى نيست - چيزى كه - ملتى كه قابل آزادى نيست، بايد يكى بيايد، يك رضاخانى را پيدا كنند (و اينها دارند، از اين چيزها دارند) يك رضاخانى را پيدا بكنند. امروز به اسم اينكه اين آدم ملى هست، به اسم اينكه يك آدم از اين چيزها، از اين عنصرها، اينها دارند كه بيست سال، سى سال اين را با يك صورت مليت و با يك صورت دلسوزى نگه دارند، آن روزى كه مى‏خواهند كار را انجام بدهند، به صورت مليت، به صورت چه انجام بدهند و توجه به اين معنا را بايد داشته باشند ملت ما. امروز كه روز حساسى است براى اينكه ما مى‏خواهيم رئيس جمهور تعيين بشود، امروز مى‏بينيد كه با اين حساسيت باز مشغول شدند به توطئه‏ها و مشغول شدند به خرابكارى‏ها، در قم ديديد، در آذربايجان هم هست، در جاهاى ديگر هم هست. فردا كه شما مى‏خواهيد انشاءالله وكلاى خودتان را تعيين بكنيد، بدانيد كه اغتشاشات بيشتر ايجاد مى‏كنند، بساط بيشتر در مى‏آوردند. بايد توجه داشته باشد ملت به اينكه مبادا منعكس بشود، كارى بكنيم كه منعكس بشود اينها با هم نمى‏توانند بسازند، اينها به جان هم ريختند و بايد يكى برود.... كارها بگيرد، تربيتشان بكند. اين به اين است كه از كارهائى كه، از حرف‏هائى، از نوشته‏هائى ....، از نطق‏هائى، از شعارهائى كه اسباب اختلاف مى‏شود، از اينها پرهيز بكنند. نبايد امروز شعار بدهند بر ضد اين، بر ضد او، بر اينطور چيزها، اين شعارها صحيح نيست، نبايد بكنند، بايد كارى بكنند كه مستقر بشود. اين حكومت، بر قرار بشود و ما اين دو قدم هم كه اسكلت يك حكومتى است، اين دو قدم هم برداريم، قدم تعيين رئيس جمهور انشاءالله و قدم دوم وكلا. و بايد ملت متوجه باشد كه من چون بناى دخالت ندارم،

صحيفه نور ج 11 صفحه 220

متوجه باشند خودشان كه اشخاصى كه صحيح‏اند، اشخاصى كه متدينند، اشخاصى كه ملى هستند، اشخاصى كه چپ و راستى نيستند، از افراد، اينها را تعيين بكنند در رئيس جمهور همانطورى و در وكلاشان هم همين طور و مهم الان اين است كه از اين اختلافات و از اين شعارها و از اين - عرض مى‏كنم كه - چيزهائى كه موجب اختلاف مى‏شود دست بردارند، مشغول بشوند به اينكه همين طور بسازند ايران را و ايران امروز محتاج به كار است، كارخانه‏ها احتياج به كار دارند، محتاج به سازندگى است.

هر قدمى كه براى كشور اسلامى برمى داريد پيش خدا محفوظ است‏

خداوند انشاءالله شماها را حفظ كند، شما جوان‏ها را حفظ كند كه همچو همت والائى داريد كه مى‏رويد در جهاد سازندگى و زحمت مى‏دهيد به خودتان، لكن براى خداست اين. شما هر قدمى كه الان برداريد براى كشور اسلامى پيش خدا محفوظ است، خيال نكنيد كه اين قوه‏هاى شما هدر مى‏رود. قواى انسانى وقتى هدر مى‏رود كه براى خدا نباشد وقتى كه قوا براى خدا كار بكند هدر نمى‏رود، پيش خداست و اين سازندگى شما انشاءالله خودتان ساخته مى‏شويد به آنطورى كه خداى تبارك و تعالى امر فرموده است و انبيا را براى او فرستاده كه هم اين جهاد، جهاد نفسى باشد و هم سازندگى براى ملت. خداوند همه شما را موفق و مويد بدارد و من دعاگوى همه‏تان، خدمتگزار همه هستم. سلامت باشيد انشاءالله.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:29 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 227

تاريخ: 19/10/58

بيانات امام خمينى در جمع طبقات مختلف مردم غيور اروميه و مناطق ديگر

ما مكلفيم تا جمهورى اسلامى را متحقق سازيم‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

سؤال كرديد كه تكليف ما الان چه هست و اين سؤال همه قشرها هست كه ما الان كه در اين مرحله رسيديم تكليف چيست؟ شما مى‏دانيد كه الان از خيلى جهات كشور ما حساسترين مرحله حيات خودش را دارد مى‏گذراند، از يك طرف با قدرت‏هاى بزرگ مواجه هست، با آمريكا، با شوروى هم كه الان در افغانستان هست و قدرت‏هاى بزرگ تقريباً با كشور ماست، از يك طرف موقعى است كه مى‏خواهيد شما رئيس جمهور را تعيين كنيد و بعد هم انشاءالله وكلايتان را و در اين موقع تمام دستجاتى كه نمى‏خواهند اسلام تحقق پيدا بكند، نمى‏خواهند جمهورى اسلامى تحقق پيدا كند، نمى‏خواهند اين كشور به حال عادى برگردد و سرنوشت خودش را خود اهالى كشور به دست بگيرند، اينها راه مى‏افتند و توطئه مى‏كنند. و در يك چنين موقع حساسى اينكه تكليف است اين است كه بايد ما بعض از آشفتگى‏هائى كه در محل خودمان هست عجالتاً، موقتاً صرف نظر كنيم و اين دو مرحله را بگذرانيم، مرحله تعيين رئيس جمهور كه الان دست‏هائى در كار است كه نگذارند و مرحله تعيين وكلا كه مجلس شورايى بخواهند محقق بشود و اين هم بدتر از اين خواهد شد و شلوغى‏ها را زيادتر خواهند دامن زد، اينها مى‏خواهند يك استقرارى در اين مملكت نباشد و ما مكلفيم كه كوشش كنيم كه يك استقرارى باشد كه اين مراحل را ما بگذرانيم. در كشور ما، اين كشور ما، يك كشورى بشود كه جهات، اسكلتش محقق شده باشد.

الحمدلله قانون اساسش خوب به تصويب رسيد، ملت هم رأى دادند و ديدند كه چقدر كوشش شد كه نگذارند و بحمدالله اصل جمهورى اسلامى هم ملت رأى دادند و آنوقت يك اشخاصى مى‏خواستند نگذارند، حالا هم هر چه ما نزديك تر مى‏شويم به پيروزى، اينها مصمم‏تر مى‏شوند در اينكه بشكنند، اينها قدم به قدم دارند زندگى خودشان را از دست مى‏دهند و دست و پا مى‏زنند كه حيات خودشان را، حيات جنايتكارى خودشان را ادامه بدهند و ما مكلفيم كه نگذاريم اين توطئه‏ها رشد پيدا بكند و نگذاريم كه اينها مسلط بشوند به اينكه بروند مثلاً در دهات، در جاهاى، جاهائى كه زياد مى‏توانند تبليغ بكنند، تبليغ بكنند كه آشوب بپا كنند، نگذارند اين جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند. چنين نيست كه من باب اتفاق، اتفاق افتاده باشد كه همان ساعتى كه تقريباً در قم آن آشوب بلند

صحيفه نور ج 11 صفحه 228

مى‏شود، در تبريز هم اين نمى‏شود بى‏رابطه باشد، اين يك توطئه‏اى است كه با يك حسابى انجام مى‏گيرد و الا به همان لحظه، با همان وضعى كه در قم، در آن روز جمعه در قم، قبل از ظهر با همان ترتيبى كه اينجا شروع كردند، در تبريز شروع كردند، يعنى كانه يك جمعيت بودند با چماق و با چيز ديگر، يك جمعيت بودند كه آنجا و اينجا با هم شروع كردند به شلوغكارى و اين براى اين بود كه الان مى‏بينند كه اگر چنانچه رئيس جمهور هم تعيين بشود، خوب يك مرتبه پيروزى است براى ملت، نگذاريم اينها پيدا بشود، بعد هم مى‏گويند اگر چنانچه مجلس شورا تحقق پيدا بكند، پيروزى ملت است، اين هم مى‏خواهند نگذارند.

توطئه اين است كه ما را سرگرم به بعض مسائل بكنند

الان اگر ما سرگرم بشويم به مسائل ديگر، از اين مسأله باز مى‏مانيم، اينكه من به شما آقايان تذكر مى‏دهم و از آقايان مى‏خواهم كه بلادشان كه رفتند، در محلشان كه رفتند به مردم تذكر بدهند، آن اين است كه، توطئه اين است كه ما را سرگرم به بعض مسائل بكنند، آن مسائل را ما غفلت از آن بكنيم. اگر ما از آن مسائل اصلى غفلت بكنيم، مثلاً فرض كنيد اگر براى رئيس جمهورى ما موفق نشويم كه يك رئيس جمهورى با يك آراء زيادى، مثلاً ملت موفق نشود كه چه بشود، خوب، اين منعكس مى‏شود در خارج كه مملكت ايران جورى است كه نمى‏تواند رئيس جمهورش را تعيين كند، چنانچه اگر موفق نشده بوديم به اينكه قانون اساسى را رأى به آن بدهيم و ملت رأى به آن بدهند، باز اين يك چيزى مى‏شد كه مملكت ايران باز نرسيده به آن حدى كه براى خودش يك نظمى تهيه كند. توجه داشته باشيد كه مبادا ما را در خارج از كشورمان متهم كنند به اينكه اينها رشد ندارند، اين يك مطلبى بسيار مهم است، آنها دارند كوشش مى‏كنند به اينكه، يعنى آن تفاله‏هاى رژيم سابق، آن اشخاصى كه وابسته به خارج هستند كوشش مى‏كنند كه اينجا هم بزنند اوضاع را، آنهائى كه در خارج نشسته‏اند و مى‏خواهند مسائل را آنطورى كه دلشان مى‏خواست منعكس كنند، آنها در خارج منعكس مى‏كنند به اينكه ايران آشوب است، ايران به هم ريخته است، يكى اينجا واقع مى‏شود، ده تا آنجا گفته مى‏شود، كم كم يك چنين مطلبى در دنيا منعكس مى‏شود كه ايران ثبات ندارد، استقرار ندارد، رشد سياسى تا حالا پيدا نكردند، اينها براى آزادى لايق نيستند، اين را مى‏خواهند، مى‏خواهند موجه كنند اين مطلب را كه اگر دخالت نظامى كردند، دنيا مقابلشان نايستد، چرا؟ بگويد، براى اينكه ملتى بود كه نظامى نداشت، به هم ريخته بود و متزلزل بود و در معرض اين بود كه بكلى از بين برود، ما ديديم كه اينها رشد ندارند، يك رژيمى را پيش آورديم، به اينها رشد بدهد، سرپرستشان باشد، اين از مسائل بسيار مهم حالاى ما هست، اين مسائل ديگرى كه مى‏گويد حكومتمان چه هست و نمى‏دانم رئيس جمهورمان چه هست، اينها مسأله دوم است.

اينها مسأله دوم است، اينها كه شما مملكتتان را مستقرش كرديد. آنوقت بايد برويم سراغ اينكه زراعتمان چه هست، خانه‏مان چه جورى است - عرض مى‏كنم - كشتمان چه جور هست، رئيس مثلاً

صحيفه نور ج 11 صفحه 229

كذامان چه جور هست - اينها - آنوقت بايد تمام قواتان را اينجا بياوريد، آنها هم البته در درجه دوم، آنها هم بايد گفته بشود، آنها هم بايد اصلاح بشود اما غفلت از اين نكنيد كه يك وقت شما را بدون اينكه توجه داشته باشيد، از آن مسلك اصلى و مقصد اصلى باز دارند و متوجه كنند به يك مقصد ديگرى، از آن راهى كه مى‏خواستيد برويد، شما را برگردانند به يك راه ديگرى، اين يك مسأله بسيار مهمى است كه اگر ما اين غفلت را بكنيم و از آن راه برگرديم به يك راه معوجى، اساس مسلك از دست ما مى‏رود، يك وقت اساس مطلب در معرض خطر است، يعنى اساس كشور در معرض خطر است، يك وقت اساس نه، اما خوب حكومت كجا غلط است، فلان مثلاً كجا چه مى‏شود، اينها بعد از استقرار اساس مطلب و مستحكم شدن اساس كشور، آنها آسان است.

تغيير يك رئيس فوجى، تغيير يك حكومتى - عرض مى‏كنم - رفتن يك روحانى يك جائى، اينها يك مسائلى است كه جزئى است و آسان، غفلت نكنيد از اينكه در اطراف اين مملكت، الان هر جا شما برويد در اطراف اين مملكت، دستجات مختلف همه دنبال اين مطلبند كه مردم را نگذارند آن راهى را كه بايد، بروند، هر جا به يك جور، هر جا يك جور غائله بلند مى‏كنند كه نگذارند مردم راه مستقيمى كه بايد بروند كه برسند به اساس مطلب، يعنى منتهى بشوند به اينكه مملكتشان جورى شده است كه ديگر همه چيزش تمام است، يعنى اساسش، همانطورى كه اگر ما رأى نداده بوديم به اصل جمهورى اسلامى يا مى‏رفتيم سراغ اينكه خوب حالا حكومت اينجا چه جورى است و فرض كنيد شهربانى آنجا چه جورى است، غلط بود، الان كه شما مى‏خواهيد اساس را درست كنيد كه رئيس جمهور مى‏خواهيد تعيين كنيد، الان همه قوا بايد متوجه اين بشود كه توطئه‏هائى كه مى‏شود كه نگذارند رئيس جمهور تعيين بشود و غوغا خواهد شد، اين را بدانيد كه مهيا باشيد، همه جا خواهند يك غوغائى كرد، متوجه باشيد كه شما را ديگر برنگردانند از راه مستقيم به يك راه ديگرى، خودشان غوغا كنند و فائده ببرند، همه متوجه اين مسأله باشيد، همه جا. الان وقت اينكه من كسالت دارم نيست، وقت اينكه من در محلم مثلاً فرض كنيد كه فلان قضيه واقع مى‏شد، الان وقتش نيست، اين وقت دارد، اين را كراراً من عرض كردم، اگر يك وقت خداى نخواسته يك زلزله‏اى در يك شهرى بيايد، شما هيچ فكر اين هستيد كه من حالا خانه‏ام وضعش چه جورى است يا زندگى؟ همه مى‏رويد براى اينكه اين زلزله زده‏ها را بيرون بياوريد، هيچ در فكر اين نيستيد كه حالا من وضعم چيست. شما آنوقتى كه در حال نهضت بود كه مى‏خواستيد اين مرد فاسد را كه همه چيز را فاسد كرده، از كشورتان فاسد كرده بيرون كنيد، تو خيابان‏ها مى‏رفتيد، پشت بام مى‏رفتيد، پائين، بالا فرياد مى‏زديد، هيچ فكر اين بوديد كه رئيس شهربانى چه جور است؟ هيچ فكر نبوديد، اگر آنوقت فكر اين بوديد، اين پيروزى‏ها را پيدا نمى‏كرديد، اينكه پشت كرديد به همه مقاصد خودتان و رو كرديد به دشمن، دشمن را بيرون كرديد. حالا هم همه مقصدهاى جزئى را كه داريد رها كنيد برويد سراغ اين دو مرحله، اين مرحله را تمام بكنيد و بعد از اينكه اين دو مرحله تمام شد، آنوقت اساساً بايد اين مملكت همه چيزش درست بشود.

خيال نكنيد كه فقط اروميه شما اينطورى است، همه جا اينطورى است، همه جا يك مقدارى از

صحيفه نور ج 11 صفحه 230

آن تفاله‏هاى سابق باقى مانده، پاكسازى يك مملكتى كه در طول تاريخ خراب بوده و اين پنجاه سال خرابتر بوده و اين سى سال اخير ديگر بدتر از همه وقت شده، خرابى اين محتاج به طول زمانى است.

اينها جوان‏هاى ما را ضايع كردند كه اين يك عمر لازم دارد كه يك جوانى كه ضايع شد در اين رژيم، ترياكى شد در اين رژيم، شارب‏الخمر شد در اين رژيم، عادت به سينماهاى فاسد كرد، عادت به اين مراكز فحشا كه همه را درست كرده بودند با نقشه براى اينكه نگذارند جوان‏هاى ما يك جوان‏هاى محكمى از كار درآيند كه بتوانند مقابل آنها بايستند، اين محتاج به اين است كه يك، مدت‏ها طول بكشد تا يك تحول حاصل بشود.

اين تحولى كه الان حاصل شده، يك تحول معجزه آسائى است آقا، يك مملكتى كه جوانش مشغول بود به فرض كنيد كه تعيش، سايرين هم مشغول، هر كسى به كار خودش مشغول بود و در ذهنشان نمى‏آمد كه مى‏شود يك همچو كارى انجام بگيرد، خدا خواست كه، يكدفعه ملت را متبدل كرد به يك چيز ديگرى، همه ايستادند در مقابل اين دشمن و همه اين را پيش بردند، جوان‏ها از آن مراكز كشيده شدند به خيابان‏ها، مردم از بازار و كسبشان دست برداشتند كشيده شدند به خيابان‏ها، حتى آن پيرمردهاى زاغه‏نشين با اولادشان آمدند به خيابان‏ها و فرياد كردند، با فرياد و مشت و با سنگ و يا اينها، بر آنها، تانك‏ها و آن بساطى كه آنها داشتند، موفق شدند و اين يك چيز خدائى بود، يك چيزى نبود كه بشر بتواند اين مسائل را درست كند، خدا اين كار را كرد. حالا باز شما بايد همه با هم متوجه باشيد به اينكه مملكت اسلامى الان دست شما امانت است، تا حالا موظف نبوديد، از باب اينكه طاغوت بود بر شما مسلط، ما چه كنيم الان ديگر چه كنيم ندارد.

الان يك مملكتى است، دست ملت هست، اين ملت موظف است اين مملكت اسلامى را سروسامان به آن بدهد، سروسامان به آن دادن اين است كه هر اختلافى هر جا مى‏خواهد پيدا بشود، خفه كنند آن اختلاف را، نگذارند اختلاف پيدا بشود. هر جا مى‏خواهند اين اشخاصى فساد بكنند، بشناسانند آنها را، بگيرندشان، تسليمشان كنند به دادگاه، يك مسأله‏اى است عمومى بايد انجام بگيرد. ننشينند شما براى اينكه دولت براى شما چكار بكند، رئيس شهربانى چكار بكند، خودتان هستيد، مال خودتان هست مملكت، خودتان بايد حفظش كنيد، بگذاريد اين مرحله هم انشاءالله پيش برود، بعد كه پيش برود، يك آرامشى قهرى حاصل مى‏شود، يعنى آنها ديگر طمعشان تقريباً بريده مى‏شود (قهراً يك آرامش ممكن است كه انشاءالله بشود) و آنوقت هم با همت همه بايد درست بشود، يك مملكتى نيست كه بتواند يك كسى، شما بنشينيد كه دولت انجام بدهد، دولت هم يك افرادى هستند مثل شما، آنها هم قدرت يك همچو زيادى ندارند، آنها هم افرادند، همه بايد با هم دست به هم بدهيم، نه مرد تنها، خانم‏ها هم همين طور، طبقه واحدند، همه طبقات بايد دست به هم بدهند تا يك خرابه‏اى كه برايشان گذاشتند آباد كنند و زندگى‏شان را در آنجا اداره كنند. خداوند انشاءالله همه شما را حفظ كند و موفق باشيد.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:29 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 214

تاريخ: 16/10/58

بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان ارشد ارتش جمهودى اسلامى‏

لزوم عمل نمودن مسوولين به وظائف خود، جهت حفظ نهضت از آسيب‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

شما امروز از قواى انتظامى جمهورى اسلامى هستيد، با ديروزتان فرق دارد، ديروز خواه ناخواه از رژيم طاغوت بوديد و حالا از رژيم اسلام هستيد و بين اين دو تا همانطورى كه به حسب واقع فرق دارد يكى رژيم شيطان است، يكى رژيم الله. آنهايى هم كه منتسب به اين دستگاه هستند با آنهائى كه پيشتر بود فرق مى‏كند، فرق اين است كه امروز بايد همه گروه‏هائى كه مربوطند به جمهورى اسلامى، چه دولت و دستگاه‏هاى ادارى و چه ارتش و ژاندارمرى و شهربانى و پاسدارها و اينها كه قواى انتظامى هستند كه اشخاصى هستند، گروه‏هائى هستند كه بالاصاله مربوط به جمهورى اسلامى هستند، اينها بايد اعمالشان هم، افعالشان هم، عقائدشان هم و اخلاقشان هم مناسب باشد با جمهورى اسلامى، آن اخلاقى كه سابقاً مثلاً بعضى‏ها داشتند كه مناسب بود با طاغوت، اگر خداى نخواسته از او در نفوس آثارى هست اين آثار را بايد مجاهده كنند تا زدوده بشود، يعنى الان شما آقايان مسؤوليت زياد داريد و عملتان هم يك عمل شريف است، عمل شريفى است كه اسكلت جمهورى اسلامى بسته بوجود شماهاست و مسووليتتان زياد است، براى اينكه اگر سابق يك كارى از شما خداى نخواسته انجام مى‏گرفت مى‏گفتند در رژيم طاغوتى بايد اينجورى باشد، اما اگر حالا خداى نخواسته يك مسأله‏اى كه بر خلاف رويه اسلام است انجام بگيرد گفته مى‏شود كه ارتش اسلامى هم همين است و شما مى‏دانيد كه قلم‏ها و زبان‏هاى خائنى هستند و با آن چشم‏هاى خيانتكار مراقب هستند كه يك چيز پيدا بكنند از يك گروهى، از گروه‏هاى اسلامى و اين را زيادش كنند و كم كم برسند به اينكه خوب، اين رژيم هم رژيم طاغوتى است مثل آن رژيم. همين امروز صبح من در يك مجله‏اى كه مربوط به بختيار بود اينجا آورده بودند من ديدم كه ايشان مى‏گويد اين رژيم هم رژيم طاغوتى است و مشغول چپاولگرى و مشغول كذا هست و در يكى از نوشته‏ها بود كه الان در ايران بعضى جاها حكومت نظامى است براى اينكه از اين رژيم برگشتند و حالا دارند با فشار و زور و با چيز مردم را دارند رام مى‏كنند. خوب، اينها چيزهايى است كه در خارج ايران اينها منعكس مى‏كنند. حالا كه چيزى دستشان نيست اينطور مى‏گويند، اگر يك وقت يك بهانه‏اى به دستشان بيايد، ما آنطورى كه بايد عمل كنيم عمل نكنيم، اين بهانه اسباب اين مى‏شود كه آن قلم‏هائى كه مى‏خواهند بشكنند اين نهضت را و نمى‏توانند

صحيفه نور ج 11 صفحه 215

ببينند كه يك رژيم‏اسلامى در كار هست، آنها مشغول فعاليت مى‏شوند و آلوده مى‏كنند اين نهضت را. ما بايد اين مكتب خودمان را حفظشان بكنيم، يعنى الان اين مكتب اسلام دست ماها و شماست و اين مكتب بايد محفوظ باشد. ماها كارى نكنيم كه به مكتبمان ايراد بگيرند، آنهائى كه مى‏خواهند ايراد بگيرند به مكتب ايراد مى‏گيرند براى اينكه با مكتب بد هستند. يك مكتبى كه مى‏بينند اين قابل دوام است، وقتى هرج و مرج بود و مكتبى تو كار نبود، اين چيزى نبود، اما اينها كه يك مسأله مكتبى دارند مى‏بينند هست و قابل دوام، به مكتب ايراد مى‏گيرند و ما موظفيم كه اين مكتب را حفظش كنيم كه اگر حفظ نكنيم آسيب بر مى‏دارد. بايد كارى بكنيم كه آسيب برندارد و آن كار اين است كه اگر چنانچه در هر جا هستيم به وظائفى كه آنجا هست عمل بكنيم. اگر يك كشورى همه اشخاصى كه در آنجا هستند وظيفه شناس بودند و به آن وظيفه و كارى كه به او محول است، خوب انجام بدهد، آن كشور زود اصلاح مى‏شود. اگر ارتش افرادش وظيفه شناس باشند، يعنى بدانند كه اين وظيفه اين است، خصوصاً حالا كه براى اسلام است، وظيفه اسلامى اين است و اگر ژاندارمرى هم همين طور و پاسدارها هم همين طور، پاسبان‏ها هم همين طور، اين زود اصلاح مى‏شود و اگر چنانچه خداى نخواسته از زير باز وظيفه بخواهند در بروند، خيال كنند كه حالا كه آزاد شد هر كارى آدم دلش بخواهد بكند، هر كارى از دستش آمد و بخواهد بكند، روى وظايف عمل نكند، اين منتهى به هرج و مرج مى‏شود و آسيب مى‏بيند.

تبليغات اجانب جهت بد جلوه دادن انقلاب ايران در افكار عمومى دنيا

آنها الان در صددند كه اثبات كنند به خارج كه ايران استقرار ندارند، ايران هرج و مرج است، و مى‏خواهند كه يك وقت بخواهند يك دخالتى بكنند، افكار عمومى دنيا را مهيا كرده باشند براى آن كار، الان مشغول همين هم هستند و همه تبليغاتشان براى همين معناست كه منعكس بكنند كه ايران الان به وضع هرج و مرجى دارد مى‏گذرد، در هيچ جا يك نظمى نيست، در هيچ جا وظيفه شناسى نيست، هر كه هر كارى دلش بخواهد بكند. اين براى ما بسيار وظيفه‏آور است، براى ما بسيار سنگين تمام مى‏شود كه ما را جورى معرفى بكنند در دنيا كه به آنها حق بدهند كه با قواى انتظامى بيانيد براى تربيت ما، كانه ما يك جمعيتى هستيم كه تربيت نداريم، يك جمعيتى هستيم كه هرج و مرج طلبيم، يك جمعيتى هستيم كه نظمى تو كارمان نيست و لا علاج بايد يك قيمى بيايد براى اينكه ما را تربيت كند، اين دردناك است براى يك كشورى كه نهضت اسلامى كرده، از اين جهت وظيفه اسلامى است و سنگين ولى بايد عمل كرد. انشاءالله خداوند شما را تاييد كند، موفق باشيد و من اميدوارم كه سالم و سعادتمند و با قدرت جلو برويد، انشاءالله پيروز هستيد.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:29 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 238

تاريخ: 20/10/58

بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان سازمان‏هاى آزاديبخش جهان‏

غير قابل شمارش بودن خيانت‏ها و جنايات رژيم پهلوى‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من تشكر مى‏كنم از آقايان كه آمدند از نزديك اوضاع اين ملت ما را ببينند گر چه نمى‏توانند ببينند. ملت ما اخيراً پنجاه و چند سال گرفتار دو حاكم غير قانونى و جائر كه يكى از طرف انگليس‏ها بر ما تحميل شد و آن رضاخان بود و يكى هم از اجانب دولت‏هاى سه گانه كه يكى از آنها انگليس و يكى آمريكا و يكى شوروى بود و در طول اين پنجاه سال جناياتى كردند بر اين و خيانت‏هائى كردند بر اين ملت كه در چند روز و چند سال نمى‏تواند كسى احصاء كند. بعضى از جنايات و خيانت‏هاى اينها در دست نيست، كسى اطلاع ندارد، فقط خودشان اطلاع دارند و بعضى نزديكانشان كه آنها هم در دست نيستند. بنابراين شما كه آمديد نمى‏توانيد آثار جرم را در اين مدت آنطور كه بوده است و آثار خيانت را آنطور كه بوده است ببينيد همين قدر است كه بشنويد يا بعض معلولين ما هم كه حاضر در آن قضايا بودند شايد ديده باشيد.

تا شرق مكتب اسلام را پيدا نكند نمى‏تواند با غرب مقابله كند

بايد عرض كنم كه تا ملت شرق خودش نفهمد اين معنا را كه خودش هم يك موجودى است، خودش ملتى است، شرق هم يك جائى است، نمى‏تواند استقلال خودش را به دست بياورد. اينها در طول زمان‏هاى بسيار طولانى با تبليغات بسيار زياد حتى به دست خود قشرهاى ملت‏ها، خود حكومت طورى كردند كه ملت شرق خودش را بكلى در مقابل غرب و در مقابل ابرقدرت‏ها باخته است و گم كرده خودش را، مكتبش را گم كرده. مكتب بزرگ اسلام كه راس همه مكاتب است و در شرق است شرق او را گم كرده است، تا اين مكتب را پيدا نكند شرق و نفهمد مكتبش چه است و خودش چه است و خودش هم يك موجودى است و كشورش هم يك كشورى است، نمى‏تواند مقابله كند با غرب براى اينكه هر جور مقابله‏اى كه بكند، آنها روى آن تبليغاتى كه دارند اين مقابله را خنثى مى‏كنند. شماها فكر اين را بكنيد كه مملكت خودتان را هر كدام در هر جا كه هستيد بيدار كنيد، ملت خودتان را بفهمانيد كه شما هم يك موجودى هستيد، شما هم مكتب داريد، شما هم ذخائر داريد، شما هم همه چيز داريد و آنها از دست شما همه چيز را گرفته‏اند و از همه بالاتر اينكه انحراف در ملت‏ها

صحيفه نور ج 11 صفحه 239

پيش آوردند، جوان‏ها را منحرف كردند. يك انحراف مكتبى است كه مكتب‏هاى خود شرق را، مكتب بزرگ اسلام را منحرفاً به مردم تحويل دادند، عرضه كردند، آنكه اسلام است نبود و چيز ديگرى مبتذل در دست مردم دادند و آن مكتب‏هاى مبتذلى كه در خود آنجاها هم كه اين مكتب‏ها بوده است شكست خورده‏اند، در اينجاها او را ترويج كردند، به طورى كه جوان‏هاى ما شيفته آن مكتب‏ها شدند.

ايجاد مراكز متعدد فساد به منظور سلب هويت و قدرت تفكر جوانان‏

يك مطلب ديگر اينكه ابواب فساد را به روى جوان‏هاى ما باز كردند و دامن زدند. ما كه شاهد مملكت خودمان هستيم و مى‏دانم ممالك شما هم همين است، ما كه شاهد هستيم مى‏بينيم مراكز فسادى كه در مملكت ما هست و جوان‏هاى ما به آن مراكز فساد كشيده شدند و هويت خودشان را از دست داده‏اند، زياد است كه گفته مى‏شود و مسلم اينطور است كه مركز فساد در تهران بيشتر از كتابخانه است. ما را تهى كردند از همه چيز، جوان‏هاى ما را تهى كردند از آن خاصيتى كه بايد نيروى جوانى داشته باشد، خواستند نيروى جوانى ما را از دست ما بگيرند و بعد از اينكه اين نيروها گرفته شد خزائن ما، ذخائر ما را ببرند و جوان‏هاى ما بى‏تفاوت باشند. در زمان رژيم سابق همين حال را پيش آورده بودند، جوان‏هاى ما را به مراكز فساد كشيدند، تبليغات راجع به فسادهاى اخلاقى عملى به قدرى زياد بود كه تمام روزنامه‏ها، تمام مجلات در اين باب كار مى‏كردند و همين طور راديو، تلويزيون، همه اينها مجهز بودند براى اينكه جوان‏هاى ما را از بين ببرند و نيروى جوانى را از آنها سلب كنند.

و يك باب واسع ديگر قضيه مخدرات مثل هروئين و خمر و ترياك و ساير اينها كه باز اينهم يك باب واسعى بود كه كشانده بودند جوان‏هاى ما را به مراكزى كه مورد اين معانى بود، براى اينكه اين جوان‏ها هر چه به سرشان بيايد سؤال نكنند كه براى چه. چرا را از جوان‏هاى ما بگيرند، جوان در فكر اين نباشد كه نفت او را كى مى‏برد و چرا مى‏برد، ذخائر او را مى‏برد و چرا مى‏برد، اختناق هست در مملكت و چرا اختناق هست، آزادى مسلوب است و چرا مسلوب است. اينها نقشه‏هائى بوده است كه براى ما كشيده بودند و براى شماها هم، براى همه مملكت‏هاى شما هم، اين نقشه‏ها يكنواخت در همه جا بوده است.

اين تحول و وحدت كلمه‏اى كه در ايران پيدا شد بايد الگوئى باشد براى همه ملت‏ها

بنابراين كوشش كنيد و كوشش كنند كسانى كه علاقه به كشورشان، كسانى كه علاقه دارند به ملتشان، كسانى كه علاقه دارند به اسلام، كوشش كنند كه اين مسائلى كه به صورت مصائب در اين مملكت‏هاى ما پياده شده است بزدايند، مغزهاى منحرف را برگردانند به حال سابق، تربيت كنند جوان‏ها را. دانشگاه‏ها اگر علاقه دارند به اسلام، اگر علاقه دارند به كشورشان، اگر علاقه دارند به ملتشان، جوان‏ها را تربيت صحيح بكنند، از اين غربزدگى نجاتشان بدهند و همه جاها و همه كس بايد دنبال اين مطلب باشند و حكومت‏ها كه مع‏الاسف كمترشان هست كه در فكر اين مسائل باشند بايد اگر

صحيفه نور ج 11 صفحه 240

چنانچه علاقه به اسلام دارند، علاقه به كشور دارند، علاقه به ملت دارند كيفيت اعمالشان را تجديدنظر بكنند، اينطور كه تاكنون عمل شده است، دست بردارند.

كشورهاى شرقى، كشورهاى اسلامى، يك كشورهاى وسيع غنى‏اى هست، ديگران محتاج به شما هستند، ابرقدرت‏ها محتاج به شما هستند، سلاحى كه در دست شما هست اگر يك روز از آنها قطع كنيد، آنها مطيع شما مى‏شوند. مع‏الاسف بعضى حكومت‏هاى ما، هم ذخائر ما را دادند و هم اطاعت از آنها كردند. بايد يك تحولى پيش بيايد، يك تحولى كه مردم مثل مردم صدر اسلام بشوند. ما يك نيم تحولى در مملكتمان پيش آمد كه مردم شبيه شدند تا يك حدودى به آن مردم صدر اسلام و همه پيروزى ما دنبال اين معنا و اين تحول پيش آمد كه مردم همانطورى كه در صدر اسلام جوان‏هاى مسلمين آرزوى شهادت مى‏كردند، در ايران هم اين آرزو پيدا شد و شايد هر روز جوان‏هائى به ما مراجعه مى‏كنند و مى‏گويند دعا بكنيد كه ما شهيد بشويم. اين تحولى كه پيدا شد در ايران و اين وحدت كلمه‏اى كه در ايران پيدا شد و اين توجه به اسلام كه در ايران پيدا شد بايد يك الگوئى باشد از براى همه ملت‏ها.

اگر چنانچه اين تحول پيدا بشود و همه رو به اسلام بياورند و همه رو به يك نقطه باشند و آن نقطه اسلام با اين جمعيت زيادى كه دارند، با اين تجهيزاتى كه دارند، با اين سلاح‏هائى كه دارند مثل نفت و غير نفت اينها آقائى بايد بكنند در دنيا و مع‏الاسف نمى‏گذارند اينها را اينطور بشوند. تحول لازم است، بايد همه كوشش كنند، همه كوشش كنيد كه اين تحول را به دست بياوريد و ملت خودتان را برگردانيد به يك ملتى كه هوشيار باشد. توجه داشته باشد كه ديگر وقت اينكه همه باز دنبال يك ممالك ديگرى باشند و پيرو يك قدرت‏هاى بزرگ باشند، آنوقت گذشته است. حالا ملت‏ها ديگر كم كم بيدار مى‏شوند، ملت ما بيدار شده است منتها الان اشخاصى كه باز بسته به همان‏ها هستند در سر راه ايستاده‏اند و مى‏خواهند نگذارند كه ما به نهضت خودمان ادامه بدهيم و اين خيال خامى است كه آنها مى‏كنند و نهضت ما پيروز است و نهضت ما جلو خواهد رفت و اميدوارم كه خداوند همه مسلمين را بيدار كند و همه مسلمين با هم متحد بشوند، برادر باشند، اختلافات را دست بردارند، حكومت‏ها اختلافات را دست بردارند، ملت‏ها با هم باشندو خداوند انشاءالله اين مشكلات را رفع كند تا مسلمين يد واحده باشند و خداوند با جماعت است.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:30 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 231

تاريخ: 20/10/58

بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان مسلمان پيرو خط امام مستقر در لانه جاسوسى آمريكا

بى‏نظم جلوه دادن جمهورى اسلامى، از توطئه‏هاى اجانب براى شكست نهضت‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

خداوند شما جوان‏ها را كه متعهد به اسلام هستيد، حفظ كند و توفيق شما را هر چه بيشتر به هدف‏هاى اسلامى. آنچه كه من مى‏فهمم و احتمال زياد مى‏دهم اين است كه امريكا نه دخالت نظامى در ايران مى‏خواهد بكند و نه حصر اقتصادى، اگر هم حصر اقتصادى بكند، ناجح نمى‏شود، خودش هم مى‏داند، لكن از راه اساسى‏تر پيش آمدند و آن راه اين است كه ما را از باطن خودمان آسيب‏پذير كند و ما را بگنداند از باطن خودمان، از اول هم بناشان بر همين معناست. شايد در انقلاب‏هائى كه واقع مى‏شود آنهائى كه مى‏خواهند نفع ببرند يا ضررى كشيدند كه مى‏خواهند جبران كنند، نفعشان اين باشد كه خود انقلاب را در باطن خودش آسيب برسانند.

الان همه دست‏ها در كار اين معنا هستند، شايد اين صحبت‏هايى كه در خارج مى‏كنند به اينكه ما دخالت نظامى مى‏كنيم يا حصر اقتصادى مى‏كنيم، شايد براى اين معنا باشد كه اذهان ما را منصرف كنند به آن طرف و از آن چيزى كه در كشور خودمان دارد مى‏گذرد غافل كنند. شما غافل از اين شياطين نباشيد كه اينها مطالعه كرده هستند، ماها تازه وارد اين ميدان‏ها شديم، شماها تازه وارد اين ميدان‏ها شديد و بر حسب آن حس انسانى هم كه داريد آن شيطنت‏ها كه در آن هستند كمتر وارد هستيد، اينها مطالعه كردند، نه ده سال و نه سال، در طول تاريخى كه راه پيدا كردند مطالعه كردند، نه مطالعه فقط كشورها را، يعنى مخازن اينجاها را، اين هم يك مطالعه طولانى در آن شده، قبل از اينكه اتومبيل و طياره و اينطور مسائل پيدا بشود، اينها كارشناس‏هاشان را مى‏فرستادند در شرق و وجب به وجب اين مملكت‏ها را گردش مى‏كردند، با شتر مى‏رفتند اين بيابان‏ها را، با قافله‏ها مى‏رفتند اين بيابان‏ها را گردش مى‏كردند و هر جائى كه يك چيزى پيدا مى‏شد يادداشت مى‏كردند، نقشه بر مى‏داشتند، اين يك سرى كارشان كه بفهمند در كشور شما چه دارد، مخازن شما چى هست، اين مال حالا نيست، اين مال، از سابق كه راه باز كردند دنبال اين قضيه هستند. و يك مطلب ديگرى كه شايد به آن بسيار اهميت مى‏دادند اين بود كه مطالعه در حال مردم ايران بكنند يا مردم شرق بكنند، حالا ما ايران مورد بحثمان هست، اين عشاير ايران، عشاير بختيارى، عشاير خوزستان، (خيلى عشاير دارد در ايران) توى اين عشاير، اشخاصى مى‏فرستادند براى مطالعه كه اينها چه جور وضعى دارند، چطور مى‏شود اينها را

صحيفه نور ج 11 صفحه 232

تحريك كرد، از تحرك بازداشت، اين، مطالعات طولانى كردند در اين باب و در افراد ديگر، غير عشاير، مطالعات دارند، احزاب را چه جورى بايد درستش كرد و چه جورى به جان هم انداخت، مطالعات اينها زياد است و ما بايد الان تمام توجه‏مان را به اين مطلب كه اينها الان نقشه اين معنا را دارند طرح مى‏كنند و مشغول اين معنا هستند كه در خود ايران افراد را، جمعيت‏ها را به جان هم بريزند و بعد منعكس كنند به اينكه اين ايران، يك جمعيتى هستند كه نظمى در آنها نيست، حكومتى ندارند. الان اگر ملاحظه كرده باشيد اين روزنامه‏هاى خارج را (كه ماحصلش پيش من مى‏آيد) هم خود آنها، روزنامه نويس‏هاشان، هم اينهائى كه مربوط به آن دستگاه سابق بودند، اين مسائل راهى مى‏گويند، الان معلوم نيست كه مركز قدرت كجا هست، الان معلوم نيست كه كى ايران را دارد تنظيم مى‏كند امورش را، كى دارد اين قافله را به جلو مى‏برد؟ هى اول به طور ترديد، معلوم نيست قضيه چيست، بعد هم اينكه يك مملكتى هست كه همين چند روز، همين چند وقت نفس‏هاى آخرش را دارد مى‏كشد. بختيار در يكى از نوشته‏هائى كه شايد ديشب من ديدم يا صبح ديدم كه خمينى دارد آن نفس‏هاى آخر را مى‏كشد و اين كشور چه مى‏شود. اينها بناى اين دارند كه در باطن خود ما، با دست خود مردم، اينجا يك صورتى پيش بياورند، يك حالى را پيش بياورند و آن حال اينكه منعكس كنند در خارج كه هيچ نظامى در ايران حكمفرما نيست. هيچى نيست در هيچ جاى ايران، در ارتش ايران نظام نيست، در پاسبان‏هاى ايران نظام نيست، در ژاندارمرى نظام نيست، در هيچ جا يك نظمى در كار نيست، كه روى اين زمينه اگر يك وقتى بخواهند كه دخالت نظامى بكنند، موجه باشد. يعنى به اين معنا كه بگويند كه يك مملكتى است كه آزادى برايشان زود است، حالا اينها رشد اينكه آزادى را احساس كنند، استقلال هم برايشان زود است - براى مردم - خارج با قلم‏هاى مسموم هم كه دارند هى اضافه‏اش مى‏كنند كه ببينند، آزادى داده شده است به اين مملكت و هرج و مرج در مملكت هست، الان همه چيزش به هم ريخته است و بعد موجه بشود اين، براى اينكه اگر يك وقتى يك دخالتى بخواهند بكنند، در خارج بگويند كه خوب، يك ملتى بوده است كه بايد حفظش كرد و اين ملت كه بايد حفظش كرد، نظم ندارد و با بى‏نظمى دارد، تباه مى‏شود، ما سرپرستى مى‏خواهيم بكنيم از اين ملت كه رشد ندارد، محتاج به قيم است.

دشمنان چون از اسلام سيلى خوردند قدم به قدم با ما مخالفت مى‏كنند

ملت ما بايد فكر اين مطلب باشند، قوياً فكر اين باشند، از خارج نترسيد، تا داخل يك آسيبى نبيند، از خارج نبايد ترسيد، از داخل بترسيد.

شما ببينيد در هر قدمى كه برداشتيم و ملت برداشت براى تحكيم حكومت، در آن قدم شروع شد به مخالفت، مى‏خواستند مردم رأى بدهند براى جمهورى اسلامى، براى مردم بود، مردم مى‏خواستند بدهند، يك دسته كه مى‏خواستند نشود اين مطلب، افتادند به اين طرف و آن طرف براى اينكه جلوگيرى كنند از جمهورى اسلامى، حتى بعضى از صندوق‏ها را شكستند، بعض جاها را آتش زدند با قواى خودشان، با اسلحه جلوگيرى كردند از رأى دادن، آن قدم را ملت پيش برد و آنها هم مفتضح

صحيفه نور ج 11 صفحه 233

شدند ولى دست برنداشتند. بعد كه بنا بود كه قانون اساسى تدوين بشود، آنهائى كه ارباب قلم بودند با قلم شروع كردند اشكالتراشى كه نه حالا، چى هست، بعضى‏ها مى‏گفتند همان قانون سابق باشد، بعضى مى‏گفتند خوب، آن قانون باشد بعضى از موادش را تغيير بدهيد. و براى تعيين خبرگان كارشكنى شد، بعد كه مجلس درست شد، باز اين قدم هم ملت رفت و خبرگان خودش را تعيين كرد. در طول مدتى كه آنها مشغول بودند به بررسى قانون اساسى، اينها هم مشغول بودند به اينكه اشكال كنند اين ملى نيست. يك چيزى كه خود ملت تعيين كرده، اين مى‏گفتند ملى نيست بايد حتما موافق اقليتى باشد تا ملى بشود، همين طور تا آنوقتى كه بنا بود رأى بدهند مردم به خود قانون اساسى، شروع كردند باز كارشكنى، كارشكنى‏ها از اطراف، حالا كه ملت مى‏خواهد رأى بدهد به رئيس جمهور، حالا مى‏بينند اين قدم اگر پيش برود، يك قدم ديگر هم پيش برود، استقرار حكومت زيادتر مى‏شود، شروع كردند به كارشكنى. غائله‏اى در تبريز، يك غائله در قم، در تهران، در همه جا، مى‏خواهند نگذارند كه اين جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند، منتها از اول شروع كردند و اينها همين طور قدم، قدم. هر قدمى ملت پيش برود آنها قدم بعد را شروع كردند، مايوس نشدند، الان هم مايوس نيستند، اينها در صددند كه نگذارند اين رئيس، مردم خودشان بايد تعيين كنند، نگذارند تعيين بشود، صد و بيست و چهار نفر بيايند و داوطلب بشوند براى رئيس جمهور، معلوم است معنايش چيست، صد و بيست و چهار نفرى كه مردم اكثرشان را نمى‏شناسند، شايد ده‏تاشان را بيشتر مردم نشناسند بين اينها، اشخاصى كه بى‏عقل هم هست، مى‏گويند هست، من نمى‏دانم، اما مى‏گويند اشخاص منحرف هم هست، اين براى چيست؟ صد و بيست و چند نفر كانديد، واقعاً اينها اعتقادشان اين است؟ احتمال اين را مى‏دهند كه پيش ببرند؟ احتمال مى‏دهند كه يك جمعيت زيادى به آنها رأى بدهند؟ نمى‏خواهند اخلال كنند؟ اخلال است، اين خود اخلال است، يك مملكتى، صد و چند نفرى رئيس جمهور مى‏خواهند بشوند، صد و چند نفرى آدمى كه بعضى‏هاشان مثل اينكه مثلاً بارفروشند، يك همچو مسائلى در آن هست، من نمى‏دانم درست، نمى‏شناسم من، اين خودش يك نحوه اخلالى است كه در يك كشورى، صد و بيست و چند نفر، اينها داوطلب بشوند براى اينكه مى‏خواهند رئيس جمهور بشوند و بعد هم خواهيد ديد به اين مثلاً تبليغاتى كه بايد بكنند، خواهيد ديد چه گروه‏هائى تبليغات مى‏كنند، نه از باب اينكه برسند به رئيس جمهور، از باب اينكه نگذارند رئيس جمهورى پيدا بشود و لااقل اخلال كنند به اندازه‏اى كه منعكس كنند در خارج كه اينها يك همچو جمعيتى، ايران يك همچو كشورى هست، صد و بيست و چند نفر مى‏خواهند رئيس جمهور بشوند و همه هم به جان به هم ريختند و بعد خواهيد ديد كه اينها چه بساطى سر هم در مى‏آورند. اينها همه اخلالگرى هست و ما از اين مسائل، اكثر جوان‏هاى ما از اين مسائل غافل بشوند، بعد خدا مى‏داند كه در قضيه مجلس شورا چه خواهد شد و مى‏دانيم كه بدتر از همه است براى اينكه حدود مثلاً فرض كنيد دويست نفر مى‏خواهند وكيل بشوند، شايد چندين هزار نفر خودشان را منتخب كنند و - رئيس - مى‏خواهند نگذارند يك مطلبى بشود، يك وقت اين بود كه يك اشخاصى، ما مواجه يك اشخاصى بوديم، اينها واقعاً راه را، راه ما را صحيح نمى‏دانستند، خودشان يك راه

صحيفه نور ج 11 صفحه 234

صحيحى داشتند، خوب، يك چيزى بود، مى‏نشستند صحبت مى‏كردند اين راه درست است يا آن راه، يك وقت اين است كه قضيه اين نيست، قضيه اين است كه اينها از يك نقطه مى‏ترسند و آن اسلام است و از يك جمعيت مى‏ترسند، آنهائى كه به اسلام اطاعت دارند، آنهائى كه در راه اسلام فعاليت مى‏كنند. اين سيلى كه ابرقدرت‏ها از ايران خوردند، از اول عمرشان تا حالا نخورده بودند اين سيلى را.

اين نصرت الهى را خدا نصيب ملت كرد

جنگ جهانى، جنگ بود بين دو تا قدرت بزرگ، يك قدرت اين طرف بود، يك عده‏اى از دولت‏ها اين طرف بودند، يك قدرت آن طرف بود و يك عده‏اى از قدرتمندها آنجا با توپ و تفنگ و چيزهائى كه آن وقت بود به جان هم ريختند. هم در جنگ اول، من هر دو آنها را يادم هست و شماها نبوديد، آن وقت‏ها هم در جنگ اينطور بود كه دو تا قدرت بودند كه مقابل هم ايستاده بودند، زدند تو سر هم تا يكى غلبه كرد، هم در جنگ دوم كه باز دو تا قدرت با هم، يعنى دو گروه از قدرت با هم اختلاف كردند، زدند، همه چيز كردند و از بين بردند. ايران را قضيه اين نبود كه دو گروه قدرتمند مقابل هم ايستاده باشند، يك گروه بودند، يك جمعيتى بودند، يك دولت‏هائى بودند، همه قدرت‏ها دست آن بود، شاه مخلوع بود با تمام قدرت، امريكا دنبالش، شوروى دنبالش و ساير كشورها و مع‏الاسف كشورهاى اسلامى.

من در پاريس كه بودم مواجه بودم با اين مسائل، از همه بيشتر امريكا دنبال اين بود كه آن وقتى كه آن مردك بود، آن مخلوع بود، آن وقت اصرار داشتند، بعدش كه جانشين بدتر از خودش تقريباً بود، آنوقت دنبال مى‏كردند كه اخيراً مى‏گفتند نرويد شما ايران، ايران الان زود است - الان - برويد، دشمن‏هاى ما براى ما صلاحديد مى‏كردند كه شما صلاحتان نيست حالا برويد ايران. اينها از اين قدرت ملت، ملتى كه ابزار جنگى نداشت و تعليمات نظامى هم نداشت، با تعليمات نظامى اين دست، اين طرف تعليمات نظامى نداشتند، يك دسته بازارى بودند، يك گروه زياد بانوان بودند، يك گروه زياد جوان‏ها بودند، دانشگاهى بود، بازارى بود، چه بود كه اينها هيچ كدامشان تعليمات نظامى نديده بودند، طرف ما تعليمات نظامى داشتند، ماها اين طرف ابزار جنگى نداشتيم، حالا چهار تا تفنگ، جزء غنائمى است كه شما از آنها گرفتيد و الا دست شما نبود، يك چيزى كه با آتش زدن مثلاً لاستيك و اين در مقابل مسلسل و توپ چيزى مى‏شود، اينها البته مسأله نيست كه خدا خواست، اين نصرت‏هاى الهى را ما از آن غافليم. در همين قضايا، چون يك ملتى بود مظلوم و يك ملتى بود كه قيام كرده بود براى خدا، فرياد مى‏زد ما جمهورى اسلامى مى‏خواهيم، فرياد مى‏زد كه ما ظلم نمى‏خواهيم خدا تاييد كرد ملت را، يعنى يك نصرت‏هائى به اين ملت عنايت كرد كه در تاريخ مگر در صدر اسلام ديگر نبود يك ملتى همه قدرت‏ها دست او، دست طرف مقابل، لكن يا بترسد استعمال كند، يا وقتى فرمان بدهد، از او فرمان نبرند، خدا يك ترسى در دل اينها انداخت كه همان ترس اسباب اين شد كه براى ما

صحيفه نور ج 11 صفحه 235

يك نصرتى حاصل شد، يك نصرتى بود خودش.

گاهى لشكر اسلام را با همين رعب، رعب مى‏انداختند در دل آنها، منتشر مى‏شد توى لشكر كه اين عرب‏ها آدم مى‏خورند، اين رعبى در دل اينها مى‏افتاد كه نتوانند مقابله كنند، اين در اين قضيه‏اى كه براى ما اتفاق افتاد، اين مسأله بود كه خدا تاييد كرد اين ملت را و هيچ كس غير خدا نبود كه كارى انجام بتواند بدهد، اين بود كه يك اجتماع در يك مطلب، سى و چند ميليون جمعيت همه يك مطلب بگويند، همه يك راه بروند، مگر اين مى‏شود، كسى مى‏تواند همچو كارى بكند، مگر با تبليغات مى‏شود اين كار را كرد، انسان بيست سال تبليغ مى‏كند، يك بازار تهران را نمى‏تواند قبضه كند، در چند وقت تقريباً يكدفعه ما ديديم كه سرتاسر ايران حرف‏هاشان يك چيز است.

من كه پاريس بودم يك كسى آمد از ايران پيش من (حالا هم يادم نيست كى بود) گفت كه من رفتم به اطراف، در ايران كه بودم، دهات آن جاپلق و كمره و آنجاها كه من اطلاع ازشان دارم، حتى يك جائى را گفت كه من آنجا را خودم رفته‏ام، يك ده، نه، يك قلعه‏اى بود، يك قلعه توى كوهى است، گفت كه همه جاى آنجاها كه ما رفتيم صبح كه مى‏شد، آخوندش توى ده جلو مى‏افتاد و مردم ده هم دنبالش تظاهر مى‏كردند و به من گفت من رفتم در آن قلعه حسن فلك كه يك قلعه كوچكى است رفتم آنجا ديدم آنها همان را مى‏گويند كه تهران مى‏گويند، من در پاريس اميدوار شدم به اينكه ما انشاءالله پيروز هستيم. وقتى بنا شد يك ملت اينطورى قيام بكند، اين يك دست غيبى در كار است، اين نمى‏شود كه با تبليغ و با صحبت، آخوند منبر برود يك چيزى بگويد، نمى‏شود، اين قضيه‏اى بود كه خدا مى‏خواست و ما پيروز شديم و بحمدالله و اميدوارم كه پيروز بشويم تا آخر.

براى برقرارى نظم، تا استقرار رژيم اسلامى همه اسلامى كار كنيد

لكن اين توجه بايد براى ملت ما باشد كه اينها مهم‏شان اين است كه در همين داخل ما را آسيب بزنند، آسيب بردار كنند، اين يك نقشه بود كه قم و تبريز با هم شروع كردند، نقشه است اينكه به همان وضعى كه قم شروع كرد، به همان وضع شروع كرد و در همان ساعت قبل از ظهر روز جمعه به يك وضع خاصى شروع شد به اخلالگرى و در تبريز همان وقت با همين وضع خاص يعنى مثل اينكه همين گروه دو تا شدند، يك دسته اينجا به همين وضع اينجا شروع شد، كه معلوم است يك توطئه‏اى بوده است كه در نظر دارند اينها و الان هم در تبريز همين هست. الان هم به من اطلاع دادند كه دارند باز مجهز مى‏شوند اينها، مى‏خواهند كه نگذارند يك استقرارى در اين مملكت پيدا بشود تا منعكس بشود به خارج كه اينها، قابل اين نيستند كه آزادى داده بشود و ما بايد با تمام كوشش‏مان، كوشش كنيم كه اين نقشه را خنثى كنيم، يعنى هر كه در هر جا هست خوب كار كند، اسلامى كار كند، اتكائش به اسلام باشد، شما در همان محلى كه هستيد، اسلامى كار كنيد، اين خواهرها در هر جا كه هستند، اسلامى كار كنند، كشاورزها در محل خودشان اسلامى كار كنند، وقتى بنا شد همه جا اسلامى كار كنند نظم پيدا مى‏شود، انتظام پيدا مى‏شود، اگر در ارتش به طور اسلامى عمل بشود، در ژاندارمرى، در شهربانى، در

صحيفه نور ج 11 صفحه 236

پاسدارها، در همه جا به يك نظم كار بشود، به يك جور كار بشود، كار پيش مى‏رود. الان مملكت شما - الان - فعلاً احتياج دارد كه همان نهضتى كه اول داشتيد و هيچ كدام فكر اين چيزهائى كه خودتان مى‏خواستيد نبوديد، آن وقتى كه در خيابان مى‏رفتيد و فرياد مى‏زديد الله اكبر و بايد برود اين رژيم، ابداً به فكر اين نبوديد كه نهارمان امروز چى هست - يا امروز چى هست - يا امروز چه جورى است، هيچ به فكر اين نبوديد، معلوم است اگر بوديد نمى‏شد، اينطور بود كه دنبال هر انقلابى اين هست، بعد كه رسيد به يك قدم، پيروزى به نظرتان آمد. ما حالا پيروزيم الحمدلله، حال كه پيروز برگشتيد به وضع خودتان، ببينيد كه وضع‏تان چه جورى است، به وضع خودتان برگشتيد ديديد كه خوب، نابسامانى هست، اينها شروع كردند به ايجاد ناراحتى، در اين موقع ايجاد ناراحتى كردند، هى رفتند پيش كارخانه‏دارها كه ببينيد به شما حقوق مى‏رسد، به آنها زيادتر مى‏رسد، خانه شما چطور است، خانه آنها چطور است، رفتند بين كشاورزها همين طور، رفتند در دبيرستان، در جاهاى ديگر همين طور، هر جا توانستند رفتند، حالائى كه دنبال انقلاب است و ناراحتى شروع مى‏شود ناراحتى را دامن زدند، زيادش كردند و حالا هم مشغولند به همين امر.

الان وظيفه ملت ما هر كدام در هر جا هست اين است كه همان نهضتى كه از اول بود كه متوجه به اين نبود كه من حالا چى دارم يا چى ندارم، همان را ادامه بدهد تا وقتى مستقر بشود حكومت، الان بين يك راه هستيم و متزلزل، ما كه نرسيديم به نقطه اعلى، ما الان رسيديم به جايى كه بعضى از ابزار حكومت درست شده، قانون اساسى‏اش رأى داده شده است، اصل جمهورى اسلامى رأى داده شده است، حالا، نه رئيس جمهورى داريم، نه مجلسى داريم، مجلس بايد همه كارها را انجام بدهد. استقرار ندارد الان مملكتمان، بايد ما كارى بكنيم كه با همان نهضتى كه تا حالا آمديم. اين را نگهش داريم تا بتوانيم ما اين مراحل بعد را به سلامت طى بكنيم، اگر بنا باشد كه از حالا شروع كنيم به اختلاف سر رئيس جمهور و سر - عرض بكنم - آنهائى كه بايد در مجلس بروند، منتخب بشوند وكلا، اگر ما شروع كنيم به اختلاف و يك اختلاف دامنه‏دارى كه در يك حكومت‏هاى مثلاً ..... بوده است، هم بوده اين اختلافات و حالا كه يك حكومت مستقرى نيست، چند صد سال آنوقت شد و زمينه از صد و بيست و چند نفر رئيس جمهور - عرض مى‏كنم - زمينه معلوم است كه مى‏خواهند چه بكنند. اگر ما غفلت كنيم از مطلب و ندانيم، نفهميم اين معنا را كه اين توطئه هست، صد و بيست و چند نفر خودشان نرفتند سراغ اين كار، صد و بيست و چند نفر را وادار كردند به اينكه بروند و خودشان را منتخب كنند براى اينكه شلوغى ايجاد كنند و بعد هم از وكلا خدا مى‏داند چه خواهد شد. اگر ما چشممان را باز نكنيم و هر كس در هر جا هست عملش را اسلامى نكند و نهضتش را باز نيمه رس نداند، نرسيدن به آخر، بداند كه ما بين راهيم و بين راه باز هم راهزن‏ها هستند، الان هم مشغولند.

بقيه نهضت را با حفظ ايمان و وحدت كلمه به پيش ببريد

بايد همه جوان‏ها، همه جا در تبليغاتشان، در گفتارشان، در صحبت‏هاشان تنبه بدهند مردم را، كه

صحيفه نور ج 11 صفحه 237

آقا با هم بشويد، الحمدلله هستند، با هم خوب هم هستند، لكن بايد زيادترش كرد، بايد كارى كرد كه آنها طمعشان را ببرند از اينكه مملكت را مى‏توانند ببلعند. آنها هم باز الان طمع دارند و از رو نمى‏روند، لكن ما بايد كارى بكنيم و همه‏مان موظفيم كه كارى بكنيم كه اين اجتماعى كه بود و اين وحدت كلمه‏اى كه بود و مهمتر، اين ايمانى بود كه با آن ايمان پيش برديم، به پيش برديد شما، آن محفوظ باشد تا انشاءالله با همين گرمى و تنور گرم ما اين دو تا نان را هم بپزيم، نان رئيس جمهور و نان قضيه انتخابات، وقتى اين دو تا هم از اين تنور درآمد آنوقت باقى‏اش ديگر آسان هست انشاءالله.

خداوند همه شما را تاييد كند، موفق باشيد و سلامت باشيد و دعا به همه‏تان مى‏كنم و اميدوارم كه شما هم غافل نباشيد از اينكه توجه به خدا داشته باشيد، همه چيز از آنجاست، هيچ چيز از ماها نيست، هر چه هست به او متوسل بشويد و پيش مى‏رويد انشاءالله.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:30 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 241

تاريخ: 20/10/58

بيانات امام خمينى در جمع كاركنان بيمارستان سهاميه و كشتى گيران ارتش جمهورى اسلامى ايران‏

مردم با روح اسلامى در اين مملكت پيش رفتند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از خواهران و برادرانى كه در اين اطاق كوچك جمع شدند و با روح‏هاى بزرگ بحمدالله مجتمعند تشكر مى‏كنم و من اميدوارم كه كشور ايران مايه افتخار اسلام باشد و اميدوارم كه خواهرها و برادرهاى ما امروز كه زير پرچم اسلام هستند، به وظايف اسلامى آنطور عمل كنند كه مايه افتخار همه ما باشند. شما خواهرها اميدوارم كه در محلى كه هستيد با حسن نيت براى اسلام، براى سربلندى عمل كنيد و همانطورى كه مشغول كار ارجمندى هستيد، مشغول تهذيب نفس خودتان هم باشيد كه از شما به كسانى كه آنجا مراجعه به شما مى‏كنند سرايت كند، خلق خوب، نفسانيت خوب، اعمال خوب. ما امروز احتياج داريم به اينكه همه‏مان يك راه انسانى را پيش بگيريم كه كشورمان اين ادعائى را كه دارد جمهورى اسلامى است، شاهد هم بر اين ادعا داشته باشد. البته حالا جمهورى اسلامى است رژيم ايران به حسب رأى ملت، لكن محتواى آن هم از هر جهت اسلامى باشد، به طورى كه هر جا قدم بگذاريد مثل اينكه قدم در يك عبادتگاه گذاشتيد. بيمارستان‏ها همچو باشد كه در خدمت خدا باشد و ارتش همچو باشد كه در خدمت خدا باشد. من اميدوارم كه همانطور كه گفتيد پرچم جمهورى اسلامى را در مملكت‏هاى ديگر هم به اهتزاز درآوريد، اميدوارم كه همه مستضعفين زير پرچم اسلام به مستكبرين غلبه كنند و زمين را كه خداوند ارث آنها قرار داده است از دست چپاولگرها بگيرند و آنطورى كه شايسته است و دستور اسلام هست به آن عمل كنند. و اميدوارم كه پهلوان‏هاى عزيز ما همه جا سربلند باشند و همه جا با يك روح انسانى، يك روح اسلامى، يك نفس مهذب عمل كنند كه هر جا بروند علاوه بر اينكه در پهلوانى مقدم بر ديگران باشند در اخلاق و در آداب و در انسانيت مقدم بر همه باشند. و من اميدوارم كه با دست همه خواهرها و برادرها اسلام در ايران تحقق پيدا بكند، احكام اسلام در همه جا پياده بشود، اخلاق اسلامى در همه محقق بشود، يك كشور نمونه‏اى به دنيا عرضه بشود كه كشور وقتى رژيم اسلامى شد اينطور است وضعش. و الان مى‏دانيد كه قشرهاى مختلفى درصدد هستند كه نگذارند اين جمهورى اسلامى به ثمر برسد.

الان كه ملت مى‏خواهند رئيس جمهور براى خودشان تعيين كنند، الان مى‏بينيد كه چه بساطى در همه جا درست كردند. در آذربايجان، در قم، در تهران، در مراكزى كه مراكز حساس است و مراكز

صحيفه نور ج 11 صفحه 242

اسلامى است كه بايد اسلام از اينجاها به جاهاى ديگر برسد، اين قشرهاى نادان كه بسيارى از آنها از روى نادانى است، در تحت تأثير يك اشخاصى كه الهام از خارج مى‏گيرند، الهام از دشمن‏هاى كشور مى‏گيرند، اينها به كارهائى دست مى‏زنند تا ايران را در خارج بدنام كنند و اسباب اين بشوند كه گفته بشود كه يك مملكتى است كه نمى‏تواند خودش را اداره كند. در صورتى كه همه مى‏دانيد و همه مى‏دانند كه هيچ انقلابى از اين انقلابى كه در ايران واقع شد بهتر نبود و از همه انقلاب‏هاى دنيا آرامتر و پرمحتواتر است و اين است كه اسلامى است و مردم با روح اسلامى در اين مملكت پيش رفتند و قشر آن اشخاصى كه برخلاف مسير ملت بودند و اشخاصى كه چپاولگر بودند، اشخاصى كه خائن بودند آنها را كنار گذاشتند و بيرون كردند و مجازات كردند و بحمدالله مملكت دست خود ملت است، دست ديگران از آن كوتاه است و من اميدوارم كه با وحدتى كه حفظ بشود در همه قشرها، باز هم قدم‏هاى ديگرى را به پيش ببريد و انشاءالله مملكت مال خودتان باشد و خودتان اداره كنيد.

بهترين وظيفه از براى همه مردم اين است كه هر كس مشغول هر كارى هست آن را با صفاى نيت، با حسن نيت براى براى خدا خوب انجام بدهد. اگر همه ملت يك همچو روحيه‏اى پيدا بكنند زود كشور ما نجات پيدا مى‏كند. و خداوند انشاءالله همه شما را حفظ كند و موفق باشيد و از همه شما هم تشكر مى‏كنم دعاگوى همه هستم، خدمتگزار همه هستم.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:30 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 243

تاريخ: 20/10/58

بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اهالى مشهد و شهرستانهاى ديگر

وظيفه مردم است كه توطئه اخلالگران را خنثى كنند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از شما آقايان كه از راه دور و از مركز ولايت و از محل قدس ملكوتى آمديد تشكر مى‏كنم. چه سعادتى داريد كه چشم‏هاى شما به آن بارگاه عظيم ملكوتى باز مى‏شوند و در آن حرم شريف مركز علم و مركز ملائكه الله مى‏رويد و ما حسرت آن را داريم. من حسرت يك چنين توفيقى را دارم كه خداى تبارك و تعالى موفق كند ما را كه به پايبوس آن بارگاه معظم بيائيم، لكن چه كنم، چه بايد كرد كه دست‏هاى اجير و اقدامات ناشايسته اشخاصى كه از خارج هدايت مى‏شوند مانع از آن است كه كشور ما يك آرامشى داشته باشد و من بتوانم از اين محل خارج بشوم و به زيارت آن بارگاه، موفق. دعا كنيد در آن مركز سعادت، در آن معبد ملائكه الله كه خداوند اين مملكت را آرام كند و توفيق بدهد كه اهالى اين مملكت بتوانند به آن تكاليفى كه خداى تبارك و تعالى براى آنها معين فرموده است عمل كنند.

برادران من! ما در يك موضع حساسى واقعيم. عزيزان من! چشم‏ها را باز كنيد و توجه‏تان به اوضاع كشورتان باشد و اين توطئه‏هاى اجنبى را در اين كشور خنثى كنيد. غفلت نكنيد كه مصالح كشور در كار است. اسلام امانتى است پيش شما، امروز به دست شما امانت گذاشته شده‏است و اگر غفلت كنيد از وظيفه الهى انسانى خودتان، غفلت كنيد از آن وظائفى كه بايد داشته باشيد ممكن است خداى نخواسته پشيمانى‏هائى پيش بيايد كه جبران نداشته باشد. اين اشخاص فاسد در اطراف كشورتان مشغول به توطئه هستند و وظيفه خود مردم است كه توطئه آنها را خنثى كنند. البته آن اراده صميمانه‏اى كه ملت ما دارد و با عزم جزمى كه جوان‏هاى ما دارند، توطئه‏ها همه خنثى و همه توطئه‏گرها دفن خواهند شد، لكن ممكن است كه توطئه‏ها اسباب تأخير بشوند و بايد هوشيارانه از آن جلوگيرى كرد.

شما آقايان كه از مشهد، از بروجرد و از شمال، سلماس، جاهاى ديگر تشريف آورده‏ايد، همه‏تان وقتى كه به محل خودتان رفتيد، رفقاى خودتان را، دوستان خودتان را آشنا كنيد به وظائف خودشان و آن وظيفه حتميه شرعيه كه از اختلافات احتراز كنند و همه در صف واحد براى اسلام و براى جمهورى اسلامى و براى تعيين رئيس جمهور و براى تعيين وكلاى شورا، همه با هم اتحاد كنند و نگذارند اخلالگران در اين امور اخلال كنند. خداوند همه شما را توفيق و سعادت عنايت فرمايد.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:30 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 247

تاريخ: 6/11/58

بيانات امام خمينى به مناسبت انتخابات رياست جمهورى در بيمارستان قلب تهران‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

خوشحالى من روزى است كه به زاغه‏نشينان عنايت بشود من دو كلمه مى‏خواهم صحبت كنم: يكى راجع به حال خودم كه الحمدلله بد نيست و شايد تشريفات زياد براى من مهيا كردند آقايان اطبا و وزير بهدارى، تشريفاتى كه ما عادت به آن نداريم و ما طلبه‏ها عادى نيستيم به آن، ولى وقتى خوشحال مى‏شوم كه بفهمم آقايان در صدد اين هستند كه به اين زاغه نشينان شهرها، به اين چادرنشين‏هاى شهرها كه در زمان طاغوت به آنها هيچ عنايتى نشده بود، در اين زمان عنايت بشود. بهدارى كه اول مرتبه احتياجى است كه مردم به آن دارند طورى باشد كه براى همه باشد، براى يكى تشريفات و براى يكى هيچ، نباشد. و من اميدوارم كه آقايان اطبا هر جا كه هستند و دولت و وزير بهدارى و خود ملت عنايت به اين مطلب داشته باشند كه اين زاغه‏نشين‏ها و اين فقرا، اينهائى كه عيال خدا هستند اينطور ابتلائات را نداشته باشند.

همه ملت استثناء به پاى صندوق‏هاى رأى بروند

اين يك كلمه، كلمه ديگر فردا روز جمعه است و روز مبارك در ماه مبارك تولد با سعادت رسول اكرم در آن اتفاق افتاد و باز مبارك است از باب اينكه ملت ما به يك آرزوى ديگرى كه داشتند رسيدند و آن تعيين رئيس جمهور. در اين زمينه من چند مطلب دارم كه اگر آن مطالب تحقق پيدا بكنند، من خوشحال مى‏شوم و بيمارى من هم اينقدر مهم نيست.

يكى اينكه فردا همه ملت بى‏استثناء به پاى صندوق‏ها بروند، بى‏عنايتى نكنند به يك مطلبى كه كشور آنها به آن احتياج دارد، سرنوشت ملت و اسلام به آن بسته، همچو نباشد كه اگر يك كسى مثلاً ميل داشت رئيس جمهور شود و حالا احتمال مى‏دهد كه نشود، كنار برود يا اشخاصى كه با او رفيق هستند كنار بروند و رأى ندهند بهتر اين است كه آنهائى كه مى‏دانند كه نمى‏شوند، آنها متصل بشوند به بعضى آنهائى كه مى‏دانند مى‏برند، تا اينكه انشاءالله يك رأى كافى تحقق پيدا كند و ما سرشكسته نشويم به اينكه ملت اعتنائى به اين مسائل ندارد، اعتنائى به سرنوشت خودش و سرنوشت اسلام ندارد. همه با هم به پاى صندوق برويد. مطلب ديگر اينكه پاى صندوق‏ها كه مى‏رويد اينطور نباشد كه با هم اختلاف پيدا كنيد. يك مسأله اين است كه براى كشور است، هر يك از اينها مى‏برند، براى كشور

صحيفه نور ج 11 صفحه 249

خدمت خواهند كرد و اگر خدمت نكنند ملت هست و آنها را بر كنار خواهد كرد. از اين جهت به طور خصمانه با هم رفتار نكنيد، برادر باشيد با هم. اگر يكى رئيس جمهور شد، شما هم به او اعانت كنيد، اينطور نباشد كه قبل از اينكه رئيس جمهور بشود بريزيد به جان هم، فردا پاى اين صندوق‏ها بريزيد به جان هم، يا بعضى از قشرها شركت نكنند. من از همه قشرهاى ملت، چه فارس، چه ترك، و چه كرد و چه بلوچ و چه تركمن و چه بختيارى و چه ساير قشرها و طوايفى كه هستند در ايران، از اينها تقاضا مى‏كنم، عاجزانه تقاضا مى‏كنم كه طورى نكنند كه در خارج منعكس بشود كه شما يك مردمى هستيد كه تربيت اسلامى نداريد، شما يك مردمى هستيد كه با هم سر دنيا نزاع مى‏كنيد رياست جمهورى چيزى نيست كه شما به آن اهميت بدهيد. اگر رياست جمهور خوب باشد، آن است كه خدمت به ملت مى‏كند و اگر بد باشد، آن است كه راه جهنم را بايد بپيمايد. خيلى درصدد اين نباشيد كه براى خاطر اينكه يكى بيشتر مى‏خواهد رأى ببرد و يكى كمتر مى‏خواهد رأى ببرد به هم بريزيد و جنگ و نزاع باشد و اسباب ناراحتى همه را فراهم كنيد و من كه در اينجا هستم، در بيمارستان هستم از اين جهت ناراحت و ناراضى باشم. يكى ديگر اينكه بعد از اينكه رئيس جمهور به مباركى انشاءالله تعيين شود (و هر كس كه باشد) ديگران قهر نكنند و عقب بنشينند. كشور، كشور خود شماست. رئيس جمهور باشيد، كشور است. پاسبان باشيد، كشور است طلبه مثل من باشيد، كشور خود شماست. بعد از اينكه رئيس جمهور تعيين شد همه اعانت كنيد از او، همه وارد بشويد در كار و اعانت كنيد از او و كنار ننشينيد، قهر نكنيد و رشد خودتان را به دنيا نشان بدهيد كه شما رشيد هستيد و شما مى‏توانيد كه يك مملكتى را با هم اداره بكنيد. وقتى كه بنا باشد يكى رئيس جمهور شد، ديگرى هم يك كار ديگر و ديگرى هم يك كار ديگر و كارها را به سلامتى انجام دهيد. و من مجاز نيستم كه بيش از اين با شما صحبت كنم. انشاءالله خداوند همه شما را حفظ كند و موفق باشيد.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏

صحيفه نور ج 11 صفحه 250

بسمه تعالى‏

حضرت آيت الله آقاى شيرازى دامت بركاته‏

تلگرام محترم واصل، از ابراز محبت جنابعالى تشكر مى‏نمايم.

روح الله الموسوى الخمينى


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:30 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 268

تاريخ: 23/11/58

پيام امام خمينى به ملت ايران‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من از عواطف ملت شريف نسبت به خادم خودشان تشكر مى‏كنم. از اينكه من كلمه‏اى گفته بودم كه موجب نگرانى بعضى دوستان شده بود، لازم ديدم كه به عرض آقايان برسانم كه حال من بحمدالله رو به بهبودى است و از دكترها تشكر مى‏كنم. مطلبى كه بايد عرض كنم دو چيز است: يكى راجع به سيلى كه آمده است در جنوب و گفته مى‏شود كه خساراتى وارد آمده است به برادرهايمان. من از همه ملت مى‏خواهم كه برادروار شركت كنند با هم و جبران اين خسارات را بكنند و ارتش بايد هليكوپتر و ساير وسائل نجات و وسائلى كه در دست آنهاست، در اختيار آنها بگذارد و كوشش خود را بكند، اميدوارم كه خداوند به آنها كمك كند. مطلب ديگرى كه بايد عرض كنم اين است كه تا آنجائى كه من شاهد انتخابات در ايران بودم، از زمان قبل از رضا شاه، سال‏هاى طولانى كه شاهد بودم انتخابات را، انتخاب آزاد در ايران نبود. منتها انتخابات يك وقت با زور خوانين بلاد و مالكين بلاد انجام مى‏گرفت و زمان رضاشاه كه دست آنها كوتاه شد، تحت كنترل رضاشاه بود و ديگر مجلسى در كار نبود به جز انتصاباتى كه از اشخاص معلوم و در زمان محمدرضا بدتر از او شد. من مى‏توانم ادعا كنم كه انتخابات در اين سال، تنها انتخاباتى است كه به رأى مردم و بدون فشار كسى و بدون اينكه دخالت داشته باشند اشخاص در آراء مردم، انجام خواهد گرفت. لكن من از همه قشرها، از همه ملت مى‏خواهم كه آداب اسلامى خودشان را نسبت به همه امور، خصوصاً در انتخابات حفظ كنند و مبادا خيال كنند كه مبارزات انتخاباتى عبارت از اين است كه به ديگران بد بگويند و كارشكنى بكنند. البته دعوت به انتخاب اشخاص مانع ندارد لكن توجه داشته باشند كه همانطور كه انتخاب رئيس جمهور، به آن سلامت و به آن آرامش و به آن خوبى گذشت كه نمونه بود در ايران من اميد آن دارم كه اين انتخابات هم به همانطور بگذرد و همه با هم برادروار در يك مقصد باشيم در يك مقصد باشيد و خداوند را شاهد بدانيد و ناظر بدانيد و نهضت را لكه‏دار نكنيد. دشمن‏ها در صددند كه خرده‏گيرى كنند و من اميدوارم كه خداوند همه شما را تاييد كند و همه با سلامت اين انتخابات را هم بگذرانيد و بعد را هم همين طور.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:30 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 271

تاريخ: 27/11/58

پيام امام خمينى به بازماندگان سيل خوزستان و ملت ايران‏

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من اطلاع نداشتم كه تلفات جانى داشته است اين سيل و از خسارات هم كم اطلاع بودم، اخيراً اطلاع حاصل شد كه هم تلفات جانى سنگين و هم خسارات بسيار سنگين وارد شده است كه موجب تأثر و تأسف است. من به بازماندگان درگذشتگان تسليت عرض مى‏كنم و به ملت هم در اين مصيبت بزرگ تسليت عرض مى‏كنم و براى گذشتگان از خداى تعالى رحمت مسئلت مى‏كنم. و بايد از همت والاى ملت تشكر كنم كه با همت بزرگ مشغول هستند براى جبران خسارات و من اميدوارم كه به طور شايسته اين خسارات جبران شود و بازماندگان اين اشخاص پرستارى بشوند. از خداوند تعالى سلامت و سعادت ملت بزرگ ايران و سعادت همه دوستان را خواستارم.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:31 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 11 صفحه 284

تاريخ: 11/12/58

بيانات امام خمينى در جمع مردم و كاركنان بيمارستان قلب‏

توصيه به اقشار ملت در خنثى نمودن توطئه‏هاى در حال اجرا

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من در اين مدت كه در اين بيمارستان بودم و موجب زحمت همه آقايان، و حالا كه مى‏خواهم از آقايان مفارقت كنم از همه تشكر مى‏كنم و دعاگوى همه هستم. من اميدوارم كه همه ما در اين برهه از زمان در اين موقع حساسى كه بر مملكت ما مى‏گذرد و توطئه‏هائى كه براى ملت و مملكت ما در دست اجراست، همه ملت، همه قشرهاى ملت، دست به دست هم بدهند و توطئه‏ها را خنثى كنند. من از شما كارگرها و كارمندان اين بيمارستان تشكر فوق‏العاده مى‏كنم و از اطباء محترم كه در اين مدت با من كمال محبت را كرده‏اند و مثل فرزندى كه پدر پيرش را پرستارى مى‏كند، پرستارى كردند، تشكر مى‏كنم. خداوند همه شما را حفظ كند و همه ملت را حفظ كند. يك كلمه‏اى كه در اين موقع لازم است به آن توجه بشود قضيه انتخابات است. اين قدم آخرى است كه ملت ما بايد با شايستگى هر چه تمامتر - شايسته - اين قدم را بردارند و توجه داشته باشند كه دوره‏هاى سابق كه دوره طاغوت بود، براى انتخابات در عين حال كه انتخاباتى در كار نبود، لكن كارهاى طاغوتى انجام مى‏گرفت و حالا بايد همه آقايان متوجه باشند كه دولت اسلامى است، جمهورى اسلامى است و مجلس، مجلس اسلامى است و بايد اخلاق همه در انتخابات هم اخلاق اسلامى باشد و افرادى را انتخاب كنيد كه متعهد به اسلام، شرقى و غربى نباشند، بر صراط مستقيم انسانيت و اسلاميت باشند. من اميدوارم كه اين مرحله را هم به شايستگى و به طورى كه دلخواه همه ملت ماست و دلخواه ماست عمل بكنند و وكيل‏هائى كه آراسته هستند به اخلاق خوب، متعهد هستند به اسلام، وفادار هستند به كشور خودشان، خدمتگزار هستند به شما و به كشور، آن اشخاص را انتخاب كنند و در مجلس بفرستند كه انشاءالله اين قدم آخر هم با شايستگى برداشته بشود و ايران انشاءالله سر و سامان پيدا بكند و از آن فشارها و اختناق‏ها كه خارج شده است تا آخر خارج باشد. من دعاگوى همه هستم و در اين روز آخر عمر به همه شما دعا مى‏كنم و هر چه خدمت از من برآيد با حالى كه دارم مضايقه ندارم و خدمتگزار همه هستم.

والسلام عليكم و رحمةالله‏


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:31 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 12 صفحه 5

تاريخ: 22 / 12 / 58

بيانات امام خمينى در آستانه برگزارى انتخابات مجلس شوراى اسلامى

در مجلس شاهنشاهى، هم سنا و هم شورايش مردم هيچ دخالتى نداشتند

بسم الله الرحمن الرحيم‏

در اين موقع كه انتخابات را مى‏خواهيد شروع كنيد، من با اينكه بعضى مطالب را نوشته‏ام و پخش شده است، معذلك چون امر مهم است و من احتمال مى‏دهم كه يك وقت مسؤوليتى به من متوجه باشد، و من براى اداء وظيفه باز چند كلمه عرض مى‏كنم.

ملت ما از مجلس زمان رضا شاه و محمدرضا پهلوى، يك خاطرات تلخى دارد. من قبل از زمان رضاخان هم ياد دارم بعضى از دوره‏هاى انتخابات را و حاضر بعضى حوزه‏هاى انتخاباتى هم بوده‏ام. از آن زمانى كه من يادم است تا حالا، مجلس شوراى ملى يك لفظى بوده است كه بى‏محتوا مجلس شوراى ملى معنايش اين است كه ملت اشخاصى را خودشان تعيين كنند و آنها هم به شور بنشينند و مصالح كشور خودشان را تعيين كنند. قبل از آمدن رضاخان، زمان احمدشاه، امر انتخابات با خان‏ها بود و مالكين بود و گردن كلفت‏هاى هر منطقه، آنوقت دولت نفوذ نداشت لكن شاهزاده‏هائى كه داراى ملك بودند و خان‏هايى كه داراى قدرت بودند و قلدرهايى كه در اطراف كشور بودند، آنها رعيت‏هاى خودشان را، مردم خودشان را با زور مى‏آوردند پاى صندوق‏ها و هرچه آنها مى‏گفتند اينها هم عمل مى‏كردند. در زمان رضاخان، آنوقت كه قدرت پيدا كرد و در زمان محمدرضا مجلس باز به ملت كار نداشت، مجلس شوراى ملى نبود. آن اول را بايد بگوئيم مجلس خان‏ها و اين را بگوئيم مجلس شاهنشاهى، هم سنايش، هم شورايش، مردم هيچ دخالتى نداشتند و مردم هم كه مى‏ديدند كه كارى از آنها نمى‏آيد، كنار مى‏نشستند و ديدند كه اشخاصى را كه مى‏برند در مجلس، يك اشخاصى هستند كه خود آنها ساخته‏اند و مصلحت مملكت تو كار نيست، حرف البته هميشه بود، هميشه حرف و ثناخوانى و ترقيات، هم در زمان محمدرضا بود و هم در زبان آنهائى كه او را تعيين كرده بود. اگر الان صورت مجلس هايى آن وقت پيدا بشود، مى‏بينيد كه سر تا ته مجلس به ثنا و مدح محمد رضا و كسانى كه به او مربوط بودند مى‏گذشت. در آن زمان مسؤوليت ملت نداشت براى اينكه قدرت نداشت و تحت سلطه خان‏ها در آن وقت و تحت سلطه اين دو نفر، رضا و محمدرضا در اين دوره و ملت هم هيچ كارى از او نمى‏آمد و نمى‏توانست، نفس هم نمى‏توانست بكشد، از اين جهت هر مسؤوليتى پيش خدا و پيش نسل‏هاى آينده متوجه مى‏شد، بر خان‏ها و بر وكلاى خان در آن زمان بود و بر رضاخان و محمدرضا

صحيفه نور ج 12 صفحه 6

و وكلاى منسوب از قبال اينها در اين زمان بود. اين مال آن زمان.

امروز سرنوشت اسلام و كشور به دست ملت است

اين تلخى مطالب و بى‏بند و بارى انتخابات و مجلس و امثال ذلك شايد يك وقت اسباب اين بشود كه بعضى‏ها گمان كنند كه خوب حالا هم مثل آنوقت است و به اصطلاح آدم مارگزيده از ريسمان خط و خالدار هم مى‏ترسند و ملت ما مار گزيده است، استعمار گزيده است، خان گزيده است و محمدرضا و رضاخان گزيده است، از اين جهت يك وقت مى‏بينيد كه در ذهنشان مى‏آيد كه خوب اين هم مجلسى مثل آن مجلس‏ها، لكن همه بايد بدانند كه امروز هيچ قدرتى نيست كه بتواند يك وكيل را تحميل كند، از رئيس جمهور گرفته تا ارتش، تا شهربانى، ژاندارمرى، خان‏ها هم كه ديگر چيزى از آنها باقى نمانده است. و اشراف و اعيان هم همين طور، متنفذينى هم نداريم، هيچ كس الان در ايران، هيچ مقامى در ايران نيست كه قدرت اين را داشته باشد كه يك وكيل تحميل كند. بنابر اين امروز مسؤوليت به عهده ملت است، ملت اگر چنانچه كنار بنشيند، اشخاص مؤمن، اشخاص متعهد كنار بنشينند و اشخاصى كه نقشه كشيده‏اند براى اين مملكت از چپ و راست، آنها وارد بشوند در مجلس، تمام مسئوليت به عهده ملت است، هر قدمى كه بر ضد اسلام بردارند، در نامه اعمال ملت نوشته شود، هر كارى كه انجام بدهند مسؤوليتش متوجه ملت است امروز سرنوشت اسلام و سرنوشت مسلمين در ايران و سرنوشت كشور ما به دست ملت است و اگر مسامحه كنند در اين امر، اهمال كنند، نروند و رأى ندهند، مسؤوليت متوجه خود آنهاست عيناً، و اگر بروند و در تشخيص مسامحه كنند و اشخاص متعهد مسلم، كسانى كه براى كشور و اهالى كشور ارج قائل هستند، كسانى كه نمى‏خواهند زمام امور كشور ما به دست چپ بيفتد يا به دست راست بيفتد، اين اشخاص را اگر چنانچه تعيين كنند، به تكليف خودشان عمل كرده‏اند و اگر چنانچه مسامحه در اين امر كنند و آنها پيش ببرند، آنهائى كه مى‏خواهند ما را به زنجير چپ و راست بپيوندند و ما را اسير كنند در دست قدرت‏هاى بزرگ، اگر آنها پيش ببرند و شما ساكت باشيد، تمام مسؤوليت متوجه شماست. امروز مسؤوليت بزرگى به عهده همه ماست، من آن مقدارى كه قدرت دارم براى گفتن، در عين حالى كه حال من حال نقاهت است، احساس وظيفه مى‏كنم و به ملت عرض مى‏كنم و اگر ملت به اين حرف گوش نكرد، من حجت دارم، فردا در پيشگاه خداى تبارك و تعالى از من سؤال خواهد شد، من عرض مى‏كنم در آنجا كه من به ملت، مصالح و مفاسد را گفتم، من گفتم به اينكه اگر شما مسامحه كنيد، آنهايى كه مى‏خواهند شما را به بند بكشند، آنهايى كه با اسلام مخالفند، آنهايى كه با جمهورى اسلام از اول تا حالا مخالفت كرده‏اند، آنها خواهند پيش برد و اگر چنانچه خداى نخواسته آنها پيش ببرند و مملكت ما باز برگردد به حالى كه سابق بود، يا به دست چپى‏ها بيفتد يا به دست راستى‏ها بيفتد تمام مسؤوليتش به عهده شماست. امروز مثل زمان سابق نيست، مثل زمان رژيم سابق نيست. رژيم سابق شما نمى‏توانستيد، قدرت نداشتيد، امروز قدرت داريد براى اينكه حفظ كنيد حيثيت اسلام را و حفظ كنيد مصالح كشور را و حفظ كنيد استقلال‏

صحيفه نور ج 12 صفحه 7

خودتان را و حفظ كنيد آزادى خودتان را. اگر مسامحه كنيد، در پيشگاه خداى تبارك و تعالى، اگر نرويد و رأى ندهيد و آنها كه جديت دارند به اينكه وارد بشوند در مجلس و به هم بزنند اوضاع ايران را، آنها خداى نخواسته بروند، مسؤوليتش به عهده شماست مستقيماً. مسؤوليت همه طبقات دارند، مراجع مسؤولند، علما مسؤولند، ائمه جماعت مسؤولند، خطبا مسؤولند، تجار مسؤولند، بازرگانان مسؤولند، دانشگاهى‏ها مسؤولند، طلاب علوم دينيه مسؤولند، كارگرها مسوولند، همه مسؤولند، تمام قشرهاى مملكت مسؤولند، امروز روزى است كه آنهايى كه از اول تا حالا مخالف با جمهورى اسلامى بودند، اسلام را مخالف مقاصد خودشان مى‏ديدند، آنها به دست و پا افتاده‏اند و دارند تبليغات مى‏كنند. اگر مؤمنين كنار بروند، آنهايى كه متعهد به اسلام هستند كنار بروند و اينها بيايند و قبضه كنند، مثل صدر مشروطه كه رفتند كنار اشخاصى كه متعهد بودند و قبضه كردند مشروطه را آنهايى كه متعهد به اسلام نبودند، اسلام را به آنجا كشاندند كه همه ديديد. اگر در صدر مشروطه علما آمده بودند در ميدان، مؤمنين آمده بودند، روشنفكرهاى متعهد آمده بودند و مسلمان متعهد آمده بودند و قبضه كرده بودند مجلس را و نگذاشته بودند كه ديگران بيايند مجلس را بگيرند، ما به اين روزگار نمى‏رسيديم، ما مملكت‏مان خراب نمى‏شد، ما عزتمان از بين نمى‏رفت لكن شياطينى كه در آنوقت بودند، بيخ گوش اينها خوانده‏اند كه شما در سياست داخل نشويد، سياست است اين، شما را به سياست چه و آنها باور كردند كه خيرخواه هستند. امروز هم همان مسائل ممكن است در يك قشرهائى پيش بيايد كه بگويند ما چكار داريم به اين كارها، اين كارها مال اشخاصى است كه خودشان مى‏كنند. بايد همه بدانند كه همه‏تان مسؤوليد، همه معاقب هستيد، فردا در پيشگاه خداى تبارك و تعالى نه ملاحجت دارد اگر عمل نكند و نه كاسب حجت دارد اگر عمل نكند و نه زارع حجت دارد اگر عمل نكند و نه دانشگاهى و نه دانشجو و نه طلاب علوم دينيه، كارگر و كارفرما، همه در پيشگاه خداى تبارك و تعالى مسؤول هستيد و در پيشگاه ملت و نسل‏هاى آتيه هم مسؤول هستيد. گمان نكنيد كه به ما چكار دارد. خير، همه چيز به شما مربوط است. امروز مثل زمان سابق نيست كه بگوييد كه قدرت نداشتيم، نمى‏توانستيم. امروز مى‏توانيد، امروز همه قدرت دست ملت است، امروز رئيس جمهور، رئيس ارگان هر رئيس ارتش، با شما، با آن بازارى مثل هم هستيد، در امر، نه او مى‏تواند به شما تحميل كند و نه شما مى‏توانيد تحميل كنيد و نه شما زير بار مى‏رويد. امروز همه مسؤوليم. امروز همه بايد با هم پاى صندوق‏ها برويم و همه با اشخاص متعهد مسلم، كسانى كه نه گرايش چپ دارند، نه گرايش راست دارند، نه ما را مى‏خواهند به آنها بفروشند، نه ما را مى‏خواهند به آن طرف بفروشند، اين اشخاص را تعيين كنيد تا سرنوشت شما و سرنوشت اسلام، سرنوشت صحيح باشد. خدايا! من ادا كردم وظيفه كه به عهده من است در اين حالى كه ضعف و نقاهت دارم و تو را شاهد مى‏گيرم كه من براى اداى وظيفه اين مسائل را مى‏گويم و انشاءالله براى روز اول سال مسائل مهمى دارم كه اگر چنانچه زنده ماندم تا آنوقت آن مسائل را مى‏گويم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:31 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 12 صفحه 16

تاريخ: 29/12/58

بيانات امام خمينى خطاب به ملت ايران به مناسبت تحويل سال نو

پيروزى انقلاب ما پيروزى بود كه به بركت اسلام به دست آمد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

من مسائلى داشتم كه ابتدائاً بنا داشتم به طور صحبت، آن مسائل را به عرض ملت برسانم لكن چون طولانى است، از اين جهت آن مسائل را با نوشته انشاءالله روز جمعه به عرض آقايان مى‏رسانم. آنچه كه حالا بايد عرض كنم اين است كه من اميدوارم كه در اين سال جديد ملت ما همانطور كه پيروزى پيدا كردند و بحمدالله قريب يك سال از انقلاب گذشته همه نهادهاى انقلابى به طور شايسته تحقق پيدا كرد و آرامشى كه در انتخابات مجلس شوراى اسلامى ديده شد و به من اطلاع دادند آرامش چشمگيرى بود و بايد عرض كنم كه همانطور كه سال تجديد مى‏شود بايد يك تجديدى هم در اشخاص، يك تحولى هم در ارواح و اشخاص پيدا بشود. اختلافاتى كه بعد از هر انقلابى هست و سى و پنج ميليون جمعيت از حبس بيرون آمده‏اند و آزاد شده‏اند، البته در بين اينها اشخاصى هستند كه انحرافاتى داشته باشند، لكن بايد همه متذكر اين معنا باشند كه اين پيروزى انقلاب ما پيروزى بود كه به بركت اسلام و گرايش به اسلام و با فرياد الله اكبر اين پيروزى به دست آمد. كسى گمان نكند كه اشخاصى يا گروه‏هائى پيروزى را براى ما تحصيل كردند. خير، اين خداى متعال بود كه وقتى ديد مردم در راه او قيام كرده‏اند، با آنها همراهى كرد. شما غافل نباشيد از اين انصرافى كه دشمن‏هاى ما پيدا كردند راجع به مواجهه جدى. اين چه بود؟ اگر اينها مى‏خواستند كه با طياره‏هايشان، با توپ‏هايشان، با تانك‏هايشان بريزند در خيابان‏ها و تهران را بمباران كنند، شما راه دفاعى نداشتيد. كى منصرف كرد اينها را و كى خوف در دل آنها انداخت كه نتوانستند بكنند؟ شما كه قوه‏اى نداشتيد، ما كه قدرتى نداشتيم آن كه در دل آنها خوف ايجاد كرد و پيروزى ما پيروزى به رعب شد آن خداى تبارك و تعالى بود. وقتى ملتى توجه به خدا پيدا كردند و ديدند كه راه، راهى است كه بايد به طور شايسته اقدام در آن بكنند و سرتاسر كشور، همه جا صداى الله اكبر بلند شد، خداى تبارك و تعالى با آنها همراهى كرد و دشمن‏هائى كه نه فقط قدرت‏هاى داخلى بود قدرت‏هاى خارجى هم به هم شكست و همه انصراف پيدا كردند از اينكه مقابله كنند و در دل همه رعب پيدا شد. اين كارى بود خدائى و از دست هيچ بشرى اين كار قابل انجام نبود پس پيروزى ما پيروزى است كه به بركت اسلام و به بركت گرايش به قرآن پيدا شد. بعد از پيروزى انسان گاهى مى‏بيند كه يك اختلافاتى، يك چيزهائى است كه‏

صحيفه نور ج 12 صفحه 17

بر خلاف مشى اسلام است و بر خلاف دستور پيغمبر اكرم است. مى‏بينيم گاهى يك همچو چيزهائى واقع مى‏شود و ملت ما مى‏داند كه در عين حالى كه الان پيروزى را به دست آورده است لكن دشمن‏ها ننشسته‏اند، آنهائى كه از ايران و از منطقه استفاده كلان داشته‏اند اينها ننشسته‏اند و در كمينند و عمال آنها، منحرفينى كه الهام از آنها مى‏گيرند آنها هم در كمينند. غفلت از اينكه اين اشخاص در كمين هستند و غفلت از اينكه دشمن‏هاى ما باز بيدار هستند، ما را ممكن است خداى نخواسته دچار يك زحمت‏هاى فوق‏العاده بكند. نبايد ملت ما غافل از اين مسائل باشند.

مجلس شوراى اسلامى تنها مركزى است كه تمام قوا بايد تبع آن باشد

مثلاً انتخابات مجلس كه يك مرحله‏اش گذشته است و مرحله بعدش هم بعد انشاءالله مى‏شود اين انتخابات يك انتخابات آرامى بود، آنطورى كه به من گزارش دادند انتخابات به طور آرامش تحقق پيدا كرد، حالا اگر بعضى‏ها در انتخابات شكست خوردند نبايد اينها كه قصد خدمت داشتند، منتها در مجلس حالا دست شان از آن كوتاه شده است، نبايد يكسره ملت را به باد انتقاد بكشند. اگر شما شكست خورديد، نبايد بگوئيد ملت ايران همه شان خلاف كرده‏اند، چطور يك ملت مسلمى، در يك امر حياتى كه با اين آرامش و خوبى انجام داده است، اينها خيانتكار باشند؟ يك ملت كه خيانتكار نمى‏تواند باشد، اين را بايد آداب اسلامى را حفظ كنند اشخاص. به مجرد اينكه يكى مى‏خواهد وكيل بشود و فرض كنيد كه دوست من است مى‏خواهد وكيل بشود يا از گروه من است مى‏خواهد وكيل بشود و ملت او را وكيل نكردند، نبايد يكدفعه قلم‏ها را بردارند و بر ضد اصل انتخابات چيز بنويسند، حمله كنند به اصل انتخابات. شكايتى دارند، خوب شكايت‏شان را رسيدگى مى‏كنند، هياهو درست كردن جز اينكه دامن زدن به اين است كه خيانتكارها راهشان باز بشود چيز ديگرى نيست. اگر شما خدمتگذار به كشور هستيد در مجلس يك جور خدمت مى‏توانيد بكنيد در خارج از مجلس هم يك جور خدمت ديگر. مگر همه اهالى ايران توى مجلس مى‏روند؟ خوب در مجلس يك عده معدودى هستند، اگر غرضى در كار نيست و مى‏خواهيد خدمت بكنيد، حالا مى‏بينيد كه شما راى نداشته‏ايد، شما در خارج مجلس خدمت بكنيد، تأييد كنيد اين مجلس را، اينطور نباشد كه منعكس كنيد در خارج كه خير مملكت ايران يك مملكتى است كه انتخاباتش كذا شد. اين حرف غلطى است، اين حرف غلط را آنقدر نزنيد. براى خاطر خدا توجه داشته باشيد كه يك مجلس شورا كه مجلس شوراى اسلامى است و مى‏خواهد براى ايران خدمت كند و بايد قوه داشته باشد، تنها مركزى است كه تمام قوا بايد تبع آن باشند. شما بخواهيد براى اينكه شما وكيل نشده‏ايد در كجا هياهو كنيد كه انتخابات، انتخابات كذابوده، اين حرف خلاف اسلام است. شكايت اگر هست، شكايت پذيرفته است و مقاماتى كه بايد شكايت‏ها را بپذيرند، مى‏پذيرند، اما هياهو كردن و فرياد زدن و انتقاد بيجا كردن، اين برخلاف دستورات اسلام است. بايد مسلمين با هم برادر باشند، همه با هم خدمت بكنند. شما يك مملكتى را از دست يك قواى كثيرى، يك قواى بزرگى، از چنگال آنها درآورده‏ايد، حالا كه در آورده‏ايد دوباره از

صحيفه نور ج 12 صفحه 18

اين حرف‏ها بزنيد و با هم اختلاف بكنيد و اينها دوباره برگردد به چنگال آنها؟!

اين صحيح است كه انسان از يك مجلسى كه بايد مقدرات يك مملكت در دست او باشد و با اين آرامش هم تحقق پيدا كرده است، شما بنشينيد و در روزنامه‏ها و در عرض مى‏كنم حرف‏هاى خارجى و داخلى هى دامن بزنيد به اينكه نه و اين مجلس، مجلس كذا نيست؟! اين حق نيست و غير حق را پافشارى نكنيد. و من از ملت ايران مى‏خواهم كه انشاءالله در اين مرحله ثانى هم كه آن وقتى كه تحقق پيدا كرد همين آرامش را حفظ كنند. يك مملكتى است مال خود شما، خود شما بايد خدمتگزار به اين مملكت باشيد و آرامش را حفظ كنيد و همانطورى كه در اين انتخابات با شوق و شعف رفتيد و رأى داديد، در مرحله ثانى هم كار را انجام بدهيد و انشاءالله مجلس تحقق پيدا بكند. مجلس تنها مرجعى است كه براى يك ملت است. مجلس قوه مجتمع يك ملت است در يك گروه، تمام قواى يك ملت در يك گروه مجتمع است و مجلس از همه مقاماتى كه در يك كشورى هست بالاتر است. بنابراين يك همچو مقامى را نشكنيد ولو نمى‏توانيد. لكن گفتنش اصلش، ذكرش اصلش كار قبيحى است و بر خلاف مصلحت است و بر خلاف مسلك اسلام است. من از خداى تبارك و تعالى در سال نو عظمت اسلام، عظمت مسلمين، عظمت ملت شريف اسلام را خواهان هستم و اميدوارم كه اين سال نو يك سال فرح و انبساطى براى ملت ما باشد، همه چيزها نو بشود، اخلاق نو بشود، اعمال نو بشود، همه چيزشان نو بشود و يك نوسازى از ايران بكند و با هم دست به هم بدهند و اين مملكت را بسازند. و چيز ديگرى كه مى‏خواهم به ملت عرض كنم اين است كه توجه داشته باشند كه در اين ايام سال نو بسيارى از مستمندان، بسيارى از مستضعفين هستند كه براى سال نوشان مثلاً نتوانسته‏اند آن چيزهائى را كه مى‏خواسته‏اند، بچه‏هايشان خواستند تهيه كنند. آنهائى كه دارند، به اينها كمك بكنند و اين جمعيت‏هائى كه هستند از ايتام، از فقرا از مستمندان، از مستضعفين، از اينها، به اينها رسيدگى بكنند تا انشاءالله خداوند سال نو را بر همه ما و بر همه مسلمين و بر همه امت اسلامى مبارك كند، خداوند به همه شما تأييد عنايت كند.

و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:31 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 12 صفحه 44

تاريخ: 26/1/59

بيانات امام خمينى در جمع اعضاى بسيج شهرستان‏ها

در دفاع از اهداف اسلامى و دستاوردهاى نهضت، بسيج بايد عمومى باشد

بسم الله الرحمن الرحيم‏

اول بايد تشكر كنم كه آقايان زحمت كشيدند تشريف آوردند اينجا كه از نزديك با هم ملاقات كنيم. ما الان كه با قدرتهاى بزرگ دنيا مواجه هستيم، حال دفاعى داريم يعنى ما مدافع از آن چيزهائى كه نهضت ما، قيام ما براى ما هديه آورده است و از اهداف اسلامى و از كشور اسلامى خودمان و از تمام چيزهائى كه مربوط به اسلام و مربوط كشور است در حال دفاع هستيم و در حال دفاع، بسيج بايد عمومى باشد. يعنى قضيه جهاد يك قضيه است، قضيه دفاع قضيه ديگر. قضيه جهاد يك شرائطى دارد، براى اشخاص خاصى هست، براى گروه معينى هست با شرائطى، لكن قضيه دفاع، عمومى است. مرد، زن، بزرگ، كوچك، پير، جوان همانطورى كه عقل انسان هم حكم مى‏كند كه اگر كسى هجوم آورد براى منزل يك كسى، اهالى آن منزل، هر يك كه هست دفاع مى‏كنند از خودشان. اگر چنانچه هجوم آورد كسى به شهر يك كسى، اهالى شهر براى حفظ جهات خودشان دفاع مى‏كنند ديگر اينجا هيچ شرطى نيست، همه دفاع بايد بكنند. و اگر به كشور ما، كشور اسلامى ما هجوم بكنند و بخواهند تعدى بكنند، تجاوز بكنند، بر همه افراد مملكت، بر همه افراد كشور، چه زن، چه مرد، كوچك، بزرگ، اينجا ديگر شرطى نيست، بر همه واجب است كه دفاع كنند و لهذا حال دفاع فرق دارد با حال جهاد، حال جهاد شرائط دارد، حال دفاع شرطى ندارد، بايد دفاع بكنند حتى يك پيرمردى هم كه خيلى كار از او بر نمى‏آيد بايد شركت كند در دفاع، آنقدر كه مى‏تواند دفاع كند.

با تمام قوا مهيا شويد به طورى كه موجب ترس و عقب نشينى دشمن گردد

و ما امروز كه مواجه هستيم با قدرت‏هاى بزرگ، و شيطنت‏هاى بزرگ، ما بايد مهيا شويم براى دفاع البته اين احتمال بسيار كم است كه ما يك وقت محتاج به دفاع نظامى بشويم، كم است احتمال، براى اينكه قدرت‏هاى بزرگ هم مى‏دانند كه نبايد حالا هجوم كنند لكن هر چه هم احتمال كم است لكن از باب اينكه دفاع از يك مملكتى است، دفاع از اسلام است، اين محتمل، بزرگ است از اين جهت ما بايد مهيا بشويم. مهيا شدن يكى اين است كه با قوه، چه قوه افرادى و چه قواى ديگر بايد مهيا بشوند چنانچه قرآن كريم دستور داده است و مهياشدنمان هم به طورى باشد كه با اين مهيا شدن‏

صحيفه نور ج 12 صفحه 45

بترسند آنهائى كه بناى، خيال هجمه دارند، دشمنانتان بترسند از قوه شما. اگر بنا شد كه در يك كشور سى و چند ميليونى، بيست ميليون قيام كردند براى اينكه مهيا كنند خودشان را از براى دفاع، ولو آن تتمه هم در وقتى كه مقتضى شد و محتاج به دفاع شد آنها هم بايد بكنند لكن حالا كه مى‏خواهيم ما مهيا بشويم، بايد اين بيست ميليون يعنى همه جوان‏ها، همه اشخاصى كه ازشان كارى برمى‏آيد بايد خودشان را مهيا كنند، آن روزى را ملاحظه كنند كه يك وقت دشمن رو آورد به طرفشان، هم بايد تجهيزات مهيا بشود به قدرى كه بترساند دشمن‏ها را و هم بايد قواى افراد، قواى نظامى، قواى چريكى، قواى پارتيزانى بايد مهيا بشود و هم قوه ايمان بايد زياد بشود.

توجه به خداى تبارك و تعالى و مبدأ قدرت است كه شما را پيروز مى‏كند

يك فردى كه با قوه ايمان پيش رود با افراد زيادى كه همان قوه دارند لكن ايمان ندارند اين مقابله مى‏كند. در اسلام اگر ملاحظه كرده باشيد، در بعضى از جنگ‏ها كه پيش آمد براى مسلمين و مسلمين يك عده كمى بودند تمام قوايشان به حسب آنطورى كه در تاريخ هست ظاهراً سى هزار بود و پيشقراول لشكر روم ظاهراً بود، پيشقراولشان شصت هزار بود و دنبالش هشتصد يا هفتصد هزار جمعيت با ساز و برگ‏هائى كه آنوقت روم و ايران داشتند اين كتيبه آنها يعنى پيشقراول‏هاى آنها وقتى كه رو آوردند كه شصت هزار ظاهراً بود، يكى از سردارهاى اسلام گفت كه من با سى نفر مى‏روم با اينها مقابله كنم با سى عدد و ما اگر اينها را ترسانديم و سى نفرمان رفت و شصت هزار نفر را عقب نشاند، اين چشم زخم اسباب اين مى‏شود كه اينها آن لشكر بزرگشان هم شكست بخورد. خوب اشخاصى كه آنجا بودند گفتند سى تا آخر نمى‏شود، شصت هزار نفر با سى نفر؟ بالاخره قرار شد كه شصت نفر آدم برود و اينها مهيا شدند و شصت نفر از جوان‏ها مهيا شدند و شب شبيخون زدند به اين اردوى شصت هزار نفرى، هر نفر مقابل هزار نفر و شكست دادند اينها را و اين اسباب اين شد كه لشكر روم كه تهيه ديده بود و هشتصد هزار هم دنبالش بود، آنها هم شكست بخورند و بروند سراغ كارشان. اين قوه ايمان است يعنى يك مؤمنى كه اگر بكشد، بهشت مى‏رود و از اينجا بهتر است و اگر كشته بشود، بهشت مى‏رود و از اينجا بهتر است، با يك همچو حربه‏اى كه حربه ايمان است، اين ديگر ترسى از اين ندارد كه كشته بشود. اين شهادت را براى خودش يك سعادت مى‏داند. آنهائى كه مقابل شما هست، براى دنيا مى‏زنند، آنهائى كه اعتقاد به ماوراى طبيعت ندارند، اعتقاد به قيامت ندارند، اعتقاد به بهشت و جهنم ندارد، آنها براى همين دنياست، مى‏خواهند دنيايشان درست بشود. خوب كسى كه مى‏خواهد دنيايش درست بشود، اگر بميرد، هيچ اين نمى‏تواند بزند تا آنجائى كه بميرد، اين مى‏خواهد هى خودش را حفظ كند كه غلبه كند و دنيايش چه بشود. اما اين آدمى كه براى خدا، اين آدمى كه براى مقصد الهى قدم برمى‏دارد و وارد ميدان مى‏شود، اين آدم براى دنيا نيست تا اينكه لرزه‏اى در قلبش بيابد، اين براى خداست. شما الان كه مهيا هستيد و رفقاى شما، دوستان شما و آنهائى كه تربيت مى‏خواهند بشوند به اين تربيت اسلامى، به اين تربيت نظامى، اينها اين حربه اسلام كه، سلاح اسلام كه‏

صحيفه نور ج 12 صفحه 46

عبارت از ايمان است، بايد به اين هم مجهز بشوند و اگر به اين مجهز شدند اين، طرفشان را مى‏ترساند، همين قوه ايمان شما ملاحظه كرديد كه ايران ولو سى و چند ميليون جمعيت دارد لكن در دو سال پيش از اين، اين سى و پنج ميليون جمعيت به فكر اين معنا كه بزنند - و عرض بكنم كه جنگ بكنند اينها نبودند، اسلحه هم كه نداشتند اما خدا خواست كه سى و پنج ميليون جمعيت بسيج ايمانى بشوند براى خدا يك تحولى پيش آورد خدا كه نفوس اين سى و چند ميليون جمعيت را متحول كرد به يك نفوس داراى ايمان، قدرت ايمانى پيدا كردند يعنى جوان‏ها ترسيدند از اينكه حالا اگر رفتند مقابل تانك كشته بشوند. شهادت را مى‏خواستند. مى‏دانيد كه جوان‏هاى ما شهادت را مى‏خواهند و از آنها گاهى وقت‏ها كه با من ملاقات مى‏كنند گاهى بعضى‏شان قسم مى‏دهند، بعضى از خانم‏ها قسم مى‏دهند كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم و من دعا مى‏كنم كه آنها ثواب شهيد را ببرند و پيروز بشوند. وقتى شما مجهز باشيد به جهاز ايمان و آن ايمان وادار كند شما را كه مجهز بشويد به سلاح‏هاى مشابه سلاح طرفتان يا مثل چيزهائى كه در اينجاها امكان دارد، آن پشتوانه ايمان است كه شما را پيروز مى‏كند توجه به خداى تبارك و تعالى و مبدأ قدرت است كه شما را پيروز مى‏كند. شما و همه دوستانى كه مى‏خواهيد مهيا بشوند از براى اين ارتش بيست ميليونى كه انشاءالله موفق بشوند به همه آنها سفارش اين معنا را كه قدرت ايمان در خودتان ايجاد كنيد، اطمينان قلبى پيدا بكنيد، قوه الهى در خودتان ايجاد كنيد. اين قوه الهى و قدرت الهى موجب اين معنا مى‏شود كه خداى تبارك و تعالى طرف شما را بترساند و هر چند هم زياد باشند شما غلبه به آنها بكنيد. و من اميدوارم كه شما هم آن چيزهايى كه در نظام هست و يا در چريكى هست و يا در پارتيزانى هست و در اين چيزها كه هست، به شايستگى به خوبى ياد بگيريد و هم تجهيزات به مقدارى كه امكان دارد براى يك مملكت، آن تجهيزات را هم دولت فراهم خواهد كرد براى يك موقع كه لازم است. هم تجهيزات داشته باشيد كه بحمدالله ايران دارد، تجهيزات مدرن دارد ايران، و از همه اينها بالاتر قدرت ايمان است كه خودتان را تربيت كنيد، تزكيه كنيد، توجه به اين نباشد كه من با قدرت خودم مى‏خواهم كى را بزنم زمين و فرض كنيد غلبه كنم. توجه اين باشد كه با قوه الهى پيش برويد يعنى دستتان را، چشمتان را، نفستان را، همه چيزهائى كه در اختيار شماست اينها را تبديل كنيد از قواى شيطانى به قواى الهى. انسان اگر غفلت كند، قوايش، قواى شيطانى است، چشمش هم شيطانى است، دستش هم شيطانى است، لكن اگر تربيت كند خودش را همه الهى مى‏شود، همه قواى شما قوه الهى مى‏شود و قوه الهى غلبه خواهد كرد.

شما ابداً نبايد خوف محاصره اقتصادى و نظامى را داشته باشيد

خداوند انشاءالله شمارا به همه دشمنان اسلام غلبه بدهد و شما ابداً، ايران ابداً نبايد خوف اين معنا را داشته باشد كه اينها مى‏خواهند محاصره اقتصادى بكنند، اينها مى خواهند محاصره نظامى بكنند، نه ما از محاصره اقتصاديش مى‏ترسيم، كسى كه اسلام را، نهضت اسلامى را منشاء همه چيزها مى‏داند و مى‏خواهد مجاهده كند با يك طايفه‏اى كه مى‏خواهد هجوم كنند بر اسلام و كيش انسان و

صحيفه نور ج 12 صفحه 47

بر مملكت انسان و بر نواميس اين مملكت و اينها، اين خوف از اين ندارد كه كسى حمله بكند. همانطورى كه آنجا يك نفرشان مقابل هزار نفر ايستادند، شما هم يك نفرتان مقابل هزار نفر انشاءالله مى‏ايستيد و دفاع از مملكت‏تان مى‏كنيد و هيچ ترس از اين معنا كه آنها داراى چه و چه هستند، اينها طبل‏هاى توخالى‏شان زيادتر از واقعيت است، البته خوب، واقعيت هم دارد، مجهز هم هستند لكن يك خوفى در دل اينها هست.

ننگ است براى اروپا كه به دنبال تثبيت جنايتكارى چون كارتر باشد

يك كسى كه تمام توجهش به اين هست كه رئيس جمهور بشود، همه اين حرف‏هائى را كه مى‏بينيد الان پيش آورده آقاى كارتر، هيچ ابداً مطرح نيست پيش او كه مملكت امريكا چه بشود، چه بشود، او همه‏اش دنبال اين هست كه حالا يك چهار سال ديگر هم رئيس جمهور بشود و چهار سال ديگر هم اين جنايات را بكند، همه مقصدش اين است و مثل اينكه شكست هم خورده است در اين معنا و اينها هر قدمى كه برمى‏دارند به خيال خودشان مى‏خواهند پيش ببرند، پيش مملكت خودشان آراء پيدا بكنند نه اينكه مى‏خواهند يك كارى انجام بدهند براى كشورشان، مى‏خواهند راى پيدا بكنند، خوشرقصى بكنند براى آمريكا كه راى پيدا بكنند. يك كسى كه اينطور است، اين قدرت اينكه بتواند يك كارهاى اساسى بكند ندارد، اين بايد همه‏اش، نقشه‏اش و عقلش دنبال اين است كه راى پيدا بكند و لهذا مى‏بينيد كه حالائى كه گفته است كه من محاصره اقتصادى مى‏كنم و مى‏بيند كه موافقش كم است و غالباً زير اين بار نمى‏روند و همچو نيست كه همه نوكر آقاى كارتر باشند و يا وابسته به آمريكا باشند، همه اينها خودشان استقلال دارند، خودشان عقل دارند، عيب است براى يك اروپائى كه دنبال آقاى كارتر باشد، آن هم دنبال چه؟ دنبال اينكه راى براى او درست كند. همه ممالك غربى، همه عقل‏شان را روى هم بگذارند و قوت‏ها، قوه‏هايشان را روى هم بگذارند و همه دنبال اين باشند كه آقاى كارتر راى پيدا بكند و غلبه بكند بر رقيب‏هاى خودش در قضيه جمهورى، اين يك ننگى است براى بشر، براى انسان. مگر اروپائى‏ها يا سران كشورهاى اروپائى انسان نيستند، خوب آنها بايد توجه به اين معنا بكنند كه اين آقا آخر چه مى‏خواهد درست كند، اينكه توبره‏اش را برداشته و دور دارد مى‏گردد و گدائى مى‏كند كه اين اقتصاد، تو هم موافقت كن، تو هم با ما موافقت كن، تو هم با ما، اين دنبال اين مى‏گردد راى پيدا بكند، همه عالم خودشان را ذليل اين بكنند و زحمت براى خودشان ايجاد بكنند و ننگ براى خودشان ايجاد بكنند، اينهائى كه همه مى‏گويند ما براى حقوق بشر مثلاً اقدام مى‏كنيم، يك سى و چند ميليون جمعيت را در محاصره اقتصادى (به خيال خودشان) درآورند و يك وقت هم فرض كنيد به محاصره نظامى درآورند، همه‏اش چه؟ خوب براى چه شما اين كارها را مى‏كنيد؟ براى اينكه آقاى كارتر راى بياورد و چهار سال ديگر جنايتى بكند؟ من گمان نكنم كه يك كسى كه استقلال داشته باشد و قوه فكرى و استقلال فكرى داشته باشد اين زير اين بار برود كه همه قوه‏هايش را صرف بكند كه يك آقائى مى‏خواهد در آمريكا مثلاً چه بكند، خودش را رسوا بكند و بين جمعيت‏هاى دنيا، بين

صحيفه نور ج 12 صفحه 48

جمعيت‏هاى مستضعفين كه غلبه دارند بر همه چيز و اگر خداى نخواسته يك وقت همچو بى عقلى كردند، شكست مال اروپاست و آمريكاست و شرق و غرب، مال آنهائى كه مستضعفين هستند، نيست براى اينكه ملت‏ها موافق با ما هستند و آنى كه مخالف با ما هست دولت‏ها يا اكثرشان يا بعضى‏شان از دولت‏ها هستند مثل دولت عراق.

بر ملت و ارتش عراق واجب است كه پشت كنند به حزب مشترك بعث و متصل شوند به اسلام

دولت عراق از اول دولتى نبود، اينها مجلس هم ندارند، شما خيال مى‏كنيد حالا يك دولتى است، يك دولتى است كه يك عده نظامى آمدند و خودشان دور هم نشستند و هر چه مى‏خواهند مى‏كنند، با مردم هيچ تماسى ندارند، اينها پوسيده هستند، اين صدام حسين عقلش هم خيلى عقل درستى نيست، پوسيده‏اند اينها و حالا هى نقشه مى‏كشد براى اينكه ما چه و فلان، و همه حرف‏هايش هم اين است كه ما عرب هستيم. اين كلمه‏اى كه ما عرب هستيم ملت‏هاى مسلمان بدانند كه معنايش اين است كه ما عرب هستيم اسلام را نمى‏خواهيم. اگر اين كسى كه مى‏گويد مقصد من اين است كه عرب چه بشود (عرب در مقابل اسلام مى‏خواسته يك وقتى بايستد) اينها مى‏گويند كه ما مى‏خواهيم مجد بنى‏اميه را (تصريح به اين معنا مى‏كنند) ما مى‏خواهيم مجد بنى‏اميه را چه بكنيم. خوب بنى‏اميه را ديديد و ديدند و تاريخ ديد كه مقابل اسلام بودند.

اينها مى‏خواهند به همان زمان جاهليت برگردند كه قواى عربى باشد و اسلام از آن خبرى نباشد، تازه اينها اعتقاد به اسلام ندارند. ملت عرب مى‏داند كه حزب اينها را مرحوم آيت الله حكيم، حكم به شركشان كرد، مشرك گفت هستند اينها. اينها الان يك دسته مشركين هستند به امر مرحوم آيت الله حكيم كه از آنوقت اينها را گفت مشرك هستند و ملت عرب بايد اگر چنانچه براى خدا، براى اسلام مى‏خواهند عمل بكنند، با اينها مخالفت بكند. اين ارتش اينها خوب از همين مسلمان‏ها هستند، از همين اهل سنت هستند، از همين شيعه‏ها هستند، از همين مسلمين هستند. خوب اين ارتشى كه از مسلمين است، قيام مى‏كند و عربيت را در مقابل اسلام مى‏خواهد؟ يا اسلام را مى‏خواهد كه اسلام هم عربيت دارد، عجميت هم دارد. اينها ضد اسلامند و بايد اين مملكت شريف عراق خودش را از چنگ اينها بيرون بياورد، اين ارتش عراق بايد همانطورى كه در ارتش ايران وقتى كه فهميدند كه اين دارد جنگ مى‏كند با اسلام، جنگ با نهضت اسلامى مى‏كند، همانطور كه اينها قيام كردند و ارتش هم ملحق شد به خود مردم و كلك شاه را كندند، ارتش عراق هم بايد همين كار را بكند. اين جنگ با اسلام است، ارتش عراق حاضر است با اسلام جنگ كند؟ حاضر است سرنيزه را به قرآن بزند؟ اين سرنيزه به قرآن زدن است، بايد واجب است بر آنها، لازم است بر آنها، هم ملت عراق و هم ارتش عراق، ارتش عراق لازم است كه پشت بكند به اين حزب غير اسلامى، پشت بكند به اين افراد غير اسلامى كه يك عدد كمى هستند و همانطور كه ارتش ايران متصل مردم شد، متصل به ملت شد و

صحيفه نور ج 12 صفحه 49

كلك اين نظام باطل را كند، شما هم همينطور. شما عذرى پيش خدا نداريد، اين لشكرى كه الان سرنيزه را كشيده‏اند و توپ و تانك‏ها را كشيده‏اند و با مردم مخالفت مى‏كنند يا آمده‏اند با ايران كه يك مملكت اسلامى است دارند جنگ مى‏خواهند بكنند يا هجوم مى‏خواهند بكنند، اين جنگ با اسلام است، جنگ با قرآن است، جنگ با رسول الله است. ارتش عراق حاضر است كه با رسول الله جنگ كند؟ با قرآن جنگ بكند؟ ايران الان مملكت رسول الله است، ايران الان نهضت اسلامى است، مملكت اسلامى است و قانون اسلامى است حكومت اسلامى است، افراد حكومت همه آراء اسلامى دارند. ما مى‏خواهيم مملكت اسلامى درست بكنيم، ما مى‏خواهيم عرب و عجم و ترك و ساير چيزها را همه را در تحت لواى اسلام در بياوريم، چرا نشسته‏اند؟ چرا عشائر عرب نشسته‏اند و نگاه مى‏كنند و اينها به برادرانشان تعدى مى‏كنند و فوج فوج جوان‏ها را اينها مى‏كشند در سياهچال‏ها؟ چرا ارتش عراق نشسته‏اند و يك كسى كه مخالف با اسلام، مخالف با قواعد اسلام، مخالف بر قرآن است از او تأييد مى‏كنند؟ نمى‏دانند اينها كه اگر خودشان را بكشند در راه كفر و جنگ با اسلام، عاقبت كسى كه كشته بشود براى كفر و براى مخالفت با اسلام چه خواهد بود؟ نمى‏دانند كه اگر اينها بخواهند تعدى به ايران بكنند، ايران خردشان مى‏كند و تا بغداد مى رود، ملت را مى‏خواهد، دولت را از بين مى‏برد. آنوقت اين ارتش اسلامى كه براى اسلام بايد كار كند، آنها همه سعادتمندند، چه كشته بشوند چه بكشند، اما آن كه مقابل اسلام ايستاده، مقابل قرآن ايستاده. مملكت ما مملكت الله اكبر است، مملكت قرآن است، اينها در مقابل قرآن و در مقابل اسلام ايستاده‏اند و اين ارتش عراق بايد توجه به اين معنا داشته باشد كه اينها را خودش سركوب كند، خودش از بين ببرد اينها را. خوب، صاحب منصب‏هاى خوب ما داريم در عراق، صاحب منصب‏هاى صحيح و متدين هستند، خود آنها كودتا كنند و اين را از بين ببرند و حرام است بر آنها كه قدم دنبال اين شخص لعين باشند و بايد قيام كنند بر ضد او و مملكت خودشان را اسلامى كنند و حكومت خودشان را اسلامى كنند و قواعد هم اسلامى باشد، نه مثل حالا كه چهار نفر بنشينند و سرنوشت يك ملت اسلامى را يك چهار نفر كافر كه تابع مى‏دانم ميشل عفلق هستند كه مسيحى هم نيست حتى مسيحى هم معلوم نيست اين مرد باشد، برخلاف ما و برخلاف اسلام كارى بكنند. خداوند انشاءالله شما را تأييد كند، موفق كند و شما را غلبه بدهد هم بر شياطين باطنى و هم بر شياطين ظاهر.

والسلام عليكم و رحمة و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:31 AM
تشکرات از این پست
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:مجموعه سخنراني هاي امام خميني (ره)

 

صحيفه نور ج 12 صفحه 52

تاريخ:1/2/59

بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان عضو انجمنهاى اسلامى و سازمان‏هاى دانشجويان مسلمان دانشكده‏هاى سراسر كشور و گروهى از مردم تهران

ما مى‏گوئيم دانشگاه بايد از بنيان تغيير بكند و اسلامى باشد

بسم الله الرحمن الرحيم

سلام بر شما ملت بزرگ ايران، سلام بر ملت مسلمان جهان، سلام بر دانشگاهيان و دانشجويان معظم كه سربازانى براى اسلامند. و من لازم است كه يك تذكر به شما بدهم كه بدانيد مقصود ما از اصلاح دانشگاه‏ها چيست. بعضى گمان كردند كه كسانى كه اصلاح دانشگاه‏ها را مى‏خواهند و مى‏خواهند دانشگاه‏ها اسلامى باشد اين است كه گمان كردند كه اين اشخاص توهم كردند كه علوم دو قسم است، هر علمى دو قسم است، علم هندسه يكى اسلامى است، يكى غير اسلامى، علم فيزيك يكى اسلامى است يكى غير اسلامى، از اين جهت اعتراض كردند به اينكه علم، اسلامى و غير اسلامى ندارد و بعضى توهم كردند كه اينها كه قائلند به اينكه بايد دانشگاه‏ها اسلامى بشود يعنى فقط علم فقه و تفسير و اصول در آنجا باشد يعنى همان شأنى را كه مدارس قديمه دارند بايد در دانشگاه‏ها هم همان تدريس بشود. اينها اشتباهاتى است كه بعضى مى‏كنند با خودشان را به اشتباه مى‏اندازند. آنچه كه ما مى‏خواهيم بگوئيم اين است كه دانشگاه‏هاى ما، دانشگاه‏هاى وابسته است، دانشگاه‏هاى ما دانشگاه‏هاى استعمارى است، دانشگاه‏هاى ما اشخاصى را كه تربيت مى‏كنند تعليم مى‏كنند، اشخاصى هستند كه غربزده هستند، معلمين بسيارشان غربزده هستند و جوان‏هاى ما را غربزده بار مى‏آورند. ما مى‏گوئيم كه دانشگاه‏هاى ما يك دانشگاه‏هائى كه براى ملت ما مفيد باشد نيست. ما بيشتر از پنجاه سال است كه دانشگاه داريم با بودجه‏هاى هنگفت كمرشكن كه از دسترنج همين ملت حاصل مى‏شود و در اين پنجاه سال نتوانستيم در علومى كه در دانشگاه‏ها كسب مى‏شود خودكفا باشيم ما بعد از پنجاه سال اگر بخواهيم يك مريضى را معالجه كنيم، اطباء ما بعضى‏هايشان يا بسيارشان مى‏گويند اين بايد برود به انگلستان. پنجاه سال دانشگاه داشتيم و طبيبى كه بتواند كفايت از ملت بكند، از احتياج ملت بكند به حسب اقرار خودشان نداريم. ما دانشگاه داشتيم و داريم و براى تمام شوونى كه يك ملت زنده لازم دارد احتياج به غرب داريم. ما كه‏گوئيم دانشگاه بايد از بنيان تغيير بكند و تغييرات بنيادى داشته باشد اسلامى باشد نه اين است كه فقط علوم اسلامى را در آنجا تدريس كنند، نه اينكه علوم دو قسمند هر علمى دو قسم است يكى اسلامى و يكى غير اسلامى. ما مى‏گوئيم كه در اين پنجاه سال يا

صحيفه نور ج 12 صفحه 53

بيشتر كه ما دانشگاه داريم، فراوردهاى دانشگاه را براى ما عرضه داريد. ما مى‏گوئيم كه دانشگاه‏هاى مانع از ترقى فرزندان اين آب و خاك است. ما مى‏گوئيم كه دانشگاه ما مبدل شده است به يك ميدان جنگ تبليغاتى. ما مى‏گوئيم كه جوان‏هاى ما اگر علم هم پيدا كردند تربيت ندارند، مربا به تربيت اسلامى نيستند. آنهائى كه تحصيل مى‏كنند، براى اين است كه يك ورقه‏اى به دست بياورند و بروند و سربار ملت بشود. آنطور نيست كه به حسب احتياجات ملت، به حسب احتياجاتى كه كشور ما دارد دانشگاه به آن ترتيب رفتار كند و نگذارد اين نسل‏هاى بزرگ و اين جوان بسيار عزيز به هدر بروند قواى آنها به هدر برود قواى ما را به هدر بردند يا به خدمت خارجى‏ها وادار كردند. معلمين مدارس ما، معلمين اسلامى به حسب نوع نيست و تربيت در كنار تعليم نبوده و لهذا آن چيزى كه از دانشگاه‏هاى ما بيرون آمده است، يك انسان متعهد، يك شخصى كه براى مملكت خودش دلسوز باشد و تمام نظرش به اين نباشد كه منافع خودش را به دست بياورد، ما نداريم. ما كه مى‏گوئيم بايد بنياداً بايد اينها تغيير بكند، مى‏خواهيم بگوئيم كه دانشگاه‏هاى ما بايد در احتياجاتى كه ملت دارند، در خدمت ملت باشند، نه در خدمت اجانب. ما معلمينى كه در مدارس ما، اساتيدى كه در دانشگاه‏هاى ما هستند بسيارى از آنها در خدمت غربند، جوان‏هاى ما را شستشوى مغزى دهند، جوان‏هاى ما را تربيت فاسد مى‏كنند. ما نمى‏خواهيم بگوئيم ما علوم جديده را نمى‏خواهيم، ما نمى‏خواهيم بگوئيم كه علوم دو قسم است كه بعضى مناقشه مى‏كنند عمداً يا از روى جهالت، ما مى‏خواهيم بگوئيم دانشگاه‏هاى ما اخلاق اسلامى ندارند، دانشگاه ما تربيت اسلامى ندارد. اگر دانشگاه‏هاى ما تربيت اسلامى و اخلاق اسلامى داشت، ميدان زد و خورد عقايدى كه مضر به حال اين مملكت است نمى‏شد. اگر اخلاق اسلامى در اين دانشگاه‏ها بود اين زد و خوردهائى كه براى ما بسيار سنگين است، تحقق پيدا نمى‏كرد. اينها براى اين است كه اسلام را نمى‏دانند و تربيت اسلامى ندارند. دانشگاه‏ها بايد تغيير بنيانى كند و بايد از نو ساخته بشود كه جوانان ما را تربيت كنند به تربيت‏هاى اسلامى، اگر چنانچه تحصيل علم مى‏كنند، در كنار آن تربيت اسلامى باشد نه آنكه اينها را تربيت كنند به تربيت‏هاى غربى، نه آنكه يك دسته به طرف غرب بكشانند جوان‏هاى ما را و يك دسته به طرف شرق و يك دسته با اشخاصى كه با ما جنگ دارند و بالفعل اشخاصى كه ما را مى‏خواهند در انحصار اقتصادى قرار بدهند يا براى ما ادعا مى‏كنند كه ما شما را، حصار اقتصادى مى‏كشيم دور شما، و دست و پا مى‏كنند در اين موارد، يك دسته از دانشگاهى‏هاى ما، از جوان‏هاى ما كمك به آنها نكنند. ما مى‏خواهيم كه اگر چنانچه ملت ايران در مقابل غرب ايستاد جوان‏هاى دانشگاهى ما هم همه در مقابلش بايستند. ما مى‏خواهيم كه اگر ملت ما در مقابل كمونيست ايستاد، تمام دانشگاهى‏هاى ما هم در مقابل كمونيست بايستند نه اينكه وقتى اين جوان‏هائى كه به واسطه ساده‏لوحى خودشان، تربيت‏هاى باطل بعضى از معلمين را قبول كردند و حالا كه ما مى‏خواهيم يك دانشگاه مستقل درست كنيم و تغيير بنيادى بدهيم كه مستقل بشود، وابسته به غرب نباشد، وابسته به كمونيسم نباشد، وابسته به ماركسيسم نباشد، اگر چنانچه ما بخواهيم اينطور كنيم جبهه‏بندى مى‏كنند همين دليل بر اين است كه ما دانشگاه اسلامى و

صحيفه نور ج 12 صفحه 54

دانشگاهى كه تربيت كرده باشد جوانان ما را نداشتيم و نداريم. همين شاهد است بر اينكه جوان‏هاى ما تربيت صحيح نشدند و از آن طرف دنبال تحصيل نيستند، تمام عمرشان را صرف شعار مى‏كنند و صرف تبليغ سوء باطل، طرفدارى از آمريكا، طرفدارى از شوروى. ما مى‏خواهيم كه جوانان ما، جوانان مستقل باشند و خودشان را ببينند، احتياجات خودشان را ببينند شرقى نباشند، غربى نباشند. اينهائى كه راه افتادند در خيابانها يا در خود دانشگاه‏ها و درگيرى ايجاد مى‏كنند و زحمت براى دولت و ملت ايجاد مى‏كنند، اينها اشخاصى هستند كه طرفدار غرب يا شرقند و به عقيده من طرفدار غربند، طرفدار آمريكا هستند. ما كه امروز با آمريكا در قبال هم ايستاديم، در قبال اين ابرقدرت ايستاديم و احتياج به اين داريم كه جوان‏هاى ما هم در قبال آنها بايستند، جوان‏هاى ما در مقابل خودشان مى‏ايستند و براى آمريكا كار مى‏كنند. ما مى‏خواهيم دانشگاه‏ها را طورى كنيم كه جوان‏هاى ما براى خودشان و براى ملتشان كار كنند. اين آقايانى كه اشكال مى‏كنند در اين معانى و كنار نشسته و اشكال مى‏كنند، اينها گمان مى‏كنند كه اعضاى شوراى انقلاب نمى‏فهمند به اينكه معنى اسلامى كردن اين نيست كه دوتا در همه علوم دو قسم ما داريم، يك قسم هندسه اسلامى داريم، يك قسم هندسه غير اسلامى. اشكال مى‏كنند نمى‏دانند كه اعضاى شوراى ما كه بعضى از آنها دكتر هستند و بعضى از آنها مجتهد هستند، نمى‏فهمند اينها كه علوم اسلامى جائى دارد در مدارس قديمه هست و اينجا جاى علوم ديگر است؟ لكن بايد دانشگاه اسلامى بشود تا علومى كه در دانشگاه تحصيل مى‏شود در راه ملت و در راه تقويت ملت و با احتياج ملت همراه باشد. ما مى‏گوئيم كه برنامه‏هائى كه در دانشگاه‏ها هست، منتهى مى‏كند جوانان ما را به اينكه طرف كمونيسم كشيده بشوند يا طرف غرب و نبايد اينطور باشد. ما مى‏گوئيم كه جوانان ما را اين معلمينى كه يا اساتيدى كه در دانشگاه‏ها بودند بعضى از آنها كه هستند، نمى‏گذارند تحصيل حسابى بكنند، آنها را متوقف مى‏كنند، مانع از پيشرفت آنها هست، در خدمت غرب هستند و مى‏خواهند ما در همه چيز محتاج به غرب باشيم.

معنى اسلامى شدن دانشگاه اين است كه استقلال پيدا كند

معنى اسلامى شدن دانشگاه اين است كه استقلال پيدا كند و خودش را از غرب جدا كند و خودش را از وابستگى به شرق جدا كند و يك مملكت مستقل، يك دانشگاه مستقل، يك فرهنگ مستقل داشته باشيم. عزيزان من! ما از حصر اقتصادى نمى‏ترسيم، ما از دخالت نظامى نمى‏ترسيم، آن چيزى كه ما را مى‏ترساند وابستگى فرهنگى است، ما از دانشگاه استعمارى مى‏ترسيم، ما از دانشگاهى مى‏ترسيم كه جوان‏هاى ما را آنطور تربيت كنند كه خدمت غرب بكنند، ما از دانشگاهى مى‏ترسيم كه آنطور جوان‏هاى ما را تربيت كنند كه خدمت به كمونيسم كنند ما مى‏خواهيم كه دانشگاه ما مثل اشخاصى كه (بعضى از اين اشخاصى كه) اشكال به اين مسأله كردند، نباشند. اينها نمى‏فهمند معناى استقلال و معناى اسلاميت دانشگاه را.

من آن چيزى را كه شوراى انقلاب و رئيس جمهور گفته‏اند راجع به تصفيه دانشگاه و راجع به‏

صحيفه نور ج 12 صفحه 55

اينكه بايد دانشگاه از اين جهاتى كه در آن هست بيرون برود تا مستقل بشود تا بتوانيم ما استقلالش را حفظ كنيم، پشتيبانى مى‏كنم و من از تمام جوانها، از تمام جوان‏ها خواستارم كه كارشكنى نكنند و مقاومت نكنند و نگذارند كه اگر مقاومت كردند، ما تكليف آخر را براى ملت معين كنيم. از خداوند تعالى سعادت ملت اسلام را و سعادت جوان را خواستارم و اميدوارم كه همانطورى كه پيشنهاد شده است، دانشگاه را از همه عناصر تخليه كنند و از همه وابستگى‏ها تخليه كنند تا اينكه انشاءالله يك دانشگاه صحيح با اخلاقى اسلامى و فرهنگ اسلامى تحقق پيدا بكند.

و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  2:31 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها