بانک مقالات مدیریت بازرگانی

در پاسخ به افزايش رقابت، کوتاه شدن چرخه عمر محصولات و تغيير سريع سليقه مشتريان، بسياري از سازمان ها بر زنجيره تامين، به عنوان وسيله اي براي دستيابي به مزيت رقابتي بلندمدت، تاکيد و تمرکز نموده اند. يکي از اجزاي مهم مديريت زنجيره تامين مساله ارزيابي، رتبه بندي و انتخاب تامين کنندگان است، که اين فرآيند در اصل يک مساله تصميم گيري چند معياره است. مسايل مربوط به گزينش تامين کننده، مسايلي پيچيده هستند که ممکن است بسياري دغدغه هاي کمي و کيفي را به همراه داشته باشند. با توجه به ماهيت چند معياره انتخاب تامين کنندگان، فرآيند تحليل شبکه اي به عنوان مدلي قدرتمند و قابل اطمينان مي تواند به کار برده شود. همچنين فرآيند تحليل شبکه اي به عنوان ابزار تجزيه و تحليل تصميم براي حل مسايل چند معياره گزينش تامين کننده که شامل وابستگي هاي دروني اند قابل استفاده است. فرآيند تحليل شبکه اي متدولوژي پيچيده اي است و نسبت به متدولوژي سنتي فرآيند تحليل سلسله مراتبي نيازمند مقايسات بيشتري است و تلاش مضاعفي را مي طلبد. براي نشان دادن کاربردي بودن مدل پيشنهادي، موردي به عنوان مثال نيز ارايه شده است که خروجي مدل رتبه بندي نهايي و عوامل مهم در ارتباط با تصميم گيري را نشان مي دهد و با استفاده از اين اطلاعات، تصميم گيرندگان مي توانند جهت انتخاب تامين کننده راهبردي اقدام نمايند.

 نسخه قابل چاپ

پژوهش حاضر با هدف شناسايي عوامل موثر بر به کارگيري خدمات «موبايل بانک» با استفاده از مدلي که بر اساس مدل پذيرش فن آوري و تئوري انتشار نوآوري، طراحي و با نظرخواهي از استادان و صاحبنظران بانکي، بومي گرديده، تهيه شده است. اين مدل، عوامل موثر بر به کارگيري خدمات موبايل بانک را به سه بخش ويژگي ‌هاي فن آوري موبايل بانک، ويژگي‌ هاي روان شناختي و ويژگي هاي جمعيت شناختي تقسيم ‌بندي‌ مي ‌کند.
در اين پژوهش، با استفاده از روش توصيفي - پيمايشي، نمونه ‌اي متشکل از 666 نفر از مشتريان بانک تجارت در معرض سوال قرار گرفته ‌اند و با استفاده از آمار توصيفي و استنباطي، به بررسي عوامل موثر بر کاربرد خدمات موبايل بانک پرداخته‌ شده ‌است.
با توجه به نتايج پژوهش، از بين ويژگي ‌هاي فن آوري موبايل بانک، به ترتيب اولويت، متغيرهاي سازگاري، هزينه استفاده، قابليت آزمون و سودمندي، موثرتر هستند؛ در حالي که پيچيدگي و ريسک درک شده، در اين امر، تاثير چنداني ندارند.
از بين ويژگي ‌هاي روان شناختي، به ترتيب اولويت، خطرپذيري و طرز فکر پيرامون تغيير از عوامل موثر هستند؛ در حالي که رهبري عقيده در اين مورد، تاثير چنداني ندارد.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله رابطه ميان توانمندي ‌هاي مديريتي شرکت‌ هاي کوچک مستقر در مراکز رشد پارک ‌هاي علم و فناوري کشور در مراحل اوليه‌ رشد بر عملکرد آنها بهره گيري از نظرات يک گروه کارشناسي و خبره شامل 38 نفر از مديران بررسي مي ‌شود. اين بررسي نشان مي ‌دهد که سازه توانمندي ‌هاي مديريتي داراي سه بعد است: توانمندي بازاريابي، توانمندي مالي / عملياتي و توانمندي ‌هاي فناورانه. رابطه‌ مثبت ميان دو سازه اول و متغير عملکرد کمک مي ‌کند تا فعاليت ‌هاي کليدي و بحراني در مراحل اوليه ‌رشد شناسايي شود. به نظر مي ‌رسد عامل غالب? همان توانمندي بازاريابي باشد. علاوه بر اين? سطح توانمندي بازاريابي همراه با فرض وجود منابع مالي مطمئن خارج از شرکت نيز مطالعه و بررسي شده و نتايج نشان مي ‌دهد هر چه مديران شرکت توانايي هاي مديريتي بيشتري داشته باشند آن شرکت در کسب منابع مالي از منابع خارجي موفق تر است. در عين حال? آموزش ‌هاي هدف دار و حمايتي نيز عاملي تاثيرگذار و تعيين کننده در جهت ايجاد و تقويت اين توانمندي ‌ها هستند.

 نسخه قابل چاپ

هدف از انجام اين تحقيق ميداني بررسي عوامل موثر بر پذيرش بانکداري اينترنتي است. اساس چارچوب مفهومي اين تحقيق را مدل تکامل يافته پذيرش فن آوري تشکيل مي دهد و جامعه آماري آن، كليه مشتريان بانک ملي ايران در شهرستان تهران است كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي، 202 نفر از مشتريان به عنوان نمونه انتخاب شده اند. با استفاده از مدل يابي معادلات ساختاري، اعتبار مدل مورد تاييد قرار گرفته و بر اساس نتايج تحليل، مسير ارتباط متغيرهاي اين تحقيق نيز تاييد شده است. يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد که ادراک از مفيد بودن و ادراک از امنيت، بيشترين تاثير را در پذيرش بانکداري اينترنتي توسط مشتريان دارند.

 نسخه قابل چاپ

امروزه ايجاد، حفظ و توسعه شناسه از مهم ترين مسايلي است که در هر کسب و کاري مطرح مي شود. تحقيق حاضر، رابطه بين نوجويي مصرف کننده و پذيرش توسعه (افقي و عمودي) شناسه و همچنين تاثير تعديلي دو متغير دانش محصول و اعتماد به شناسه والد را بر اين رابطه، مورد بررسي قرار مي دهد. براي آزمون فرضيه هاي تحقيق از نمونه 385 نفري مصرف کنندگان محصولات «رامک» در شهر شيراز استفاده شد. مدل ارايه شده و فرضيه ها با استفاده از «روش تقسيم» مورد آزمون قرار گرفت. نتايج بدست آمده نشان داد که نوجويي مصرف کننده بر پذيرش توسعه افقي و عمودي شناسه، تاثير مثبتي دارد. از ميان دو متغير تعديل کننده مورد بررسي، اثر تعديلي دانش محصول، مورد تاييد قرار نگرفت و طبق يافته ها، مشخص شد که اعتماد به شناسه والد بر رابطه بين نوجويي مصرف کننده و پذيرش توسعه شناسه، اثر تعديل کننده دارد.

 نسخه قابل چاپ

شرکت ‌هاي موفق همواره به دنبال به‌ کارگيري روش ‌ها و ابزارهاي نوين به عنوان مزيت هاي رقابتي و جهت نيل به توسعه و بهبود مستمر هستند. يکي از اين ابزارها مديريت ارتباط با مشتري است که با توسعه فن‌ آوري و ارتباطات، امروز با عنوان مديريت ارتباط مشتري الکترونيک برشمرده مي‌ شود. اين نوع مديريت، راهبردي است که از طريق آن، شركت ها ارتباطاتي سودمند بر پايه ارزش دريافتي و ادراكي مشتريان ايجاد مي کنند. شناخت درست و ارزيابي عملکرد ناشي از به کارگيري اين ابزار، امروزه دغدغه محققان و مديران شرکت هاي جهاني است. در اين پژوهش، از روش کارت امتيازي متوازن (BSC) براي بررسي و ارزيابي عملکرد e-CRM استفاده شد. ابعاد اصلي BSC در اين راستا، مشتري، مبادلات داخلي، نوآوري و يادگيري و مالي در نظر گرفته شده اند. به منظور کسب داده ‌هاي معتبر، به کمک رويکرد مورد کاوي شرکت هاي زيرمجموعه گروه پيشگامان کوير يزد که درگير مسايل مرتبط با تجارت الکترونيک هستند، به عنوان جامعه تحقيق انتخاب شدند و نمونه‌ گيري با استفاده از روش گلوله برفي از آنها صورت گرفت. براي جمع ‌آوري داده ‌ها، از مصاحبه با متخصصان و توزيع پرسشنامه استفاده گرديد و نهايتا، نتايج تحقيق نشان داد با برنامه‌ هاي e-CRM موفق، تجارت ‌هاي داخلي اين شرکت ها مي ‌توانند سطح معني ‌داري از بهبود را از منظر چهار ديدگاه BSC تجربه کنند که شامل ارزيابي ‌هاي ملموس (همچون خروجي ‌هاي مالي) و شاخص‌ هاي غيرملموس‌ (همچون ارزش مشتري، نوآوري، مزيت و کارآيي در فرآيندهاي تجاري) است. در واقع سطح بالاي e-CRM منجر به بهبود در رضايت مشتري، ميزان و تواتر تعامل، بازتاب نام تجاري، مشتري مداري و مديريت پايگاه داده موثر، فرآيندهاي تجاري کارآ، سودمندي تکنولوژي، برتري و نوآوري در خدمات، بهبود فروش، سودبخشي و کاهش هزينه‌ هاي پشتيباني خدماتي مي‌ گردد.

 نسخه قابل چاپ

بسياري از سازمان‌ ها بخصوص سازمان هاي خدماتي، متناسب با آرمان و ماموريتشان رويكرد ويژه‌ اي به مبحث كيفيت و مديريت آن نموده اند. اين مقاله درصدد آن است تا با توجه به اهميت موضوع كيفيت خدمت ‌رساني در دفاتر کارگزاري ها، با استفاده از مدل تحليل شكاف و تكنيک سروكوال به تجزيه و تحليل كيفيت خدمات دفاتر کارگزاري ارايه شده در مطالعه موردي (دفاتر کارگزاري بورس اوراق بهادار منطقه اي استان يزد) بپردازد. بدين منظور، بر مبناي شكاف‌ هاي 5 گانه كيفي خدمت، پرسشنامه ‌اي با هدف سنجش سطح ادراكات و انتظارات سرمايه گذاران و کارگزاران از خدمات دفاتر کارگزاري ها طراحي و پيمايش شده است. با كاربرد آزمون هاي آماري ناپارامتريک براي تحليل معني داري شکاف هاي کيفي خدمات، پيشنهادهايي جهت بهبود كيفيت خدمات کارگزاري ها در سطح مطالعه موردي ارايه گرديده است. آزمون‌ هاي آماري در پنج حوزه مفهومي شكل دهنده كيفيت خدمات - شامل ملموسات، پاسخگويي، تضمين، اعتبار و همدلي - صورت گرفته است. نتايح نشان دهنده آن است که بين انتظارات و ادراكات سرمايه گذاران از كيفيت خدمات دفاتر کارگزاري ها در تمامي حوزه ‌ها تفاوت معني داري وجود دارد. مديران دفاتر کارگزاري ها، با استفاده از مدل ‌هاي تحليل كيفيت خدمات، قادر خواهند بود تا شكاف‌ هاي ايجاد شده بين دو وجه ارايه خدمت، يعني سرمايه گذاران و کارگزاران کارگزاري ها را شناخته و به برنامه ‌ريزي جهت تقويت و احيانا، اصلاح نابساماني ها بپردازند.

 نسخه قابل چاپ

شرکت هاي توليدي جهت رقابت پذيري به مديريت منابع انساني، صرفه جويي در هزينه، ارايه خدمات و پاسخگويي موثر به مشتريان نياز دارند. برنامه هايي از قبيل JIT، TQM ،TPM سازمان را در جهت رقابت پذيري ياري مي کنند. بنگاه هايي که بتوانند برنامه هاي مذکور را بهتر اجرا کنند، از مزاياي رقابتي بيشتري برخوردار خواهند شد. براي اجراي چنين برنامه هايي، شناخت اقدامات منجر به شکل گيري آنها الزامي است. هر برنامه شامل مجموعه اي از اقدامات است; بعضي از آنها در ساير برنامه ها نيز وجود دارند که به آنها «اقدامات مشترک» گفته مي شود. اقداماتي را که ويژه يکي از برنامه ها باشند «اقدامات تخصصي» مي نامند. هدف اين مقاله شناسايي اقدامات تخصصي و مشترک برنامه هاي مذکور است. براي نيل به اين هدف از روش «دلفي فازي» استفاده شده است. در اين پژوهش با توجه به ادبيات تحقيق? کليه اقدامات برنامه هاي فوق استخراج شده و سپس با استفاده از روش دلفي فازي و بر اساس ديدگاه هاي خبرگان صنعت کاشي و سراميک استان يزد اقدامات آنها در قالب اقدامات مشترک سه برنامه و اقدامات تخصصي هر برنامه طبقه بندي گرديده است.

 نسخه قابل چاپ

افزايش رقابت، به خصوص در بخش خدمات، توجه بيشتر به حفظ و نگهداشت مشتريان فعلي و تلاش براي جذب مشتريان جديد را سبب شده است. در اين ميان، موضوع وفاداري مشتري و تشخيص عوامل تاثيرگذار بر آن از اهميت دوچنداني برخوردار است. در مقاله حاضر که در صنعت بانکداري و در بين مشتريان بانک هاي خصوصي ايران انجام شده است، ابتدا، عوامل تاثيرگذار بر وفاداري شناسايي شده و سپس، چگونگي تعاملات بين متغيرهاي وابسته و مستقل در قالب مدل آزمون شده است. مدل وفاداري ارايه شده در سطح اول متغيرهاي اعتماد و تعهد را دربر مي ‌گيرد. دو متغير اخير به عنوان متغيرهاي واسطه اي کليدي در برقراري روابط طولاني مدت در محيط B2B و بازاريابي رابطه اي شناخته شده اند که تاثير آنها در مدل وفاداري به خدمت در محيط B2C بررسي و تاييد گرديد. همچنين مدل وفاداري ارايه شده در لايه دوم، انواع متغيرهاي مربوط به فرآيندهاي شناختي و عاطفي که در شکل گيري سطوح مختلف اعتماد و تعهد تاثير‌گذارند، مورد بررسي و آزمون قرار گرفت و از بين آنها متغيرهاي موثر شناسايي گرديد و رابطه آنها در قالب مدل نهايي وفاداري آشکار ساخته شد. در نهايت به اتکاي نتايج بدست آمده، پيشنهادهاي عملي جهت ارتقاي وفاداري مشتريان براي استفاده مديران اجرايي و بازاريابي ارايه شد و همچنين پيشنهادهايي براي تحقيقات آتي بيان گرديد.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش با هدف بررسي وضعيت توسعه بنگاه هاي كوچک و متوسط(SMEs)  صنعتي در راستاي خلق فرصت هاي كارآفريني انجام گرفته است. تعداد 309 شركت كوچک و متوسط صنعتي مستقر در سطح استان سمنان بر اساس جدول مورگان و كرجسي و طبق روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب گرديدند. روش تحقيق توصيفي از نوع پيمايشي بود و جهت آناليز داده ها از شيوه هاي آماري توصيفي و استنباطي سود جسته شد. يافته ها نشان مي دهند كه بر اساس خروجي آزمون هاي همبستگي بين وضعيت تكنولوژي پيشرفته و ماشين آلات جديد (فناوري توليد)، درجه تخصص و آگاهي نيروي كار، شيوه هاي مديريتي، وضعيت كيفي كالاي توليد شده، نحوه حمايت موسسات مالي، فعاليت هاي صادراتي، تنوع و نوآوري در توليد محصولات جديد و پذيرش ريسک SME ها و خلق فرصت هاي كارآفريني رابطه وجود داشته و بر اساس خروجي هاي آزمون ساين وضعيت متغيرهاي فوق الذکرSME  ها در خلق فرصت هاي كارآفريني تاثير داشته كه اين مطلب از خروجي هاي آزمون كالموگراف - اسميرنوف و از ديدگاه كارآفرينان، قابل دريافت است. در پايان، با توجه به نتايج، پيشنهادهايي نيز ارايه گرديد.

 نسخه قابل چاپ

روش متداول در بررسي اثرات به کارگيري فن آوري اطلاعات، استفاده از رگرسيون و همبستگي است. در اين مطالعه، نتايج يک تحقيق ميداني مبتني بر اطلاعات 213 شرکت ايراني در خصوص ارزيابي اثرات فن آوري اطلاعات با استفاده از سه ديدگاه تناسب و روش آماري مربوط به آنها توضيح داده شده است. به کارگيري سه روش مختلف به طور هم زمان علاوه بر فراهم ساختن يک ديدگاه نسبتا جامع در ارزيابي اثرات فن آوري اطلاعات بر سازمان و عملکرد آن، امکان مقايسه روش هاي مختلف تناسب را نيز فراهم مي سازد. نتايج اين تحقيق مي تواند در بسط تئوري و روش شناختي ادبيات در حال تکامل تئوري اقتضايي، نظريه اي که مبناي اصلي آن بر اين اعتقاد استوار است که اثربخشي يک سازمان به ميزان تناسب بين طراحي سازمان و زمينه هايي که سازمان با آن روبرو است متکي است، و تئوري هاي مربوط به اثرات فن آوري اطلاعات، نقش موثري ايفا نمايد.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش با هدف بررسي وضعيت توسعه بنگاه هاي كوچک و متوسط(SMEs)  صنعتي در راستاي خلق فرصت هاي كارآفريني انجام گرفته است. تعداد 309 شركت كوچک و متوسط صنعتي مستقر در سطح استان سمنان بر اساس جدول مورگان و كرجسي و طبق روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب گرديدند. روش تحقيق توصيفي از نوع پيمايشي بود و جهت آناليز داده ها از شيوه هاي آماري توصيفي و استنباطي سود جسته شد. يافته ها نشان مي دهند كه بر اساس خروجي آزمون هاي همبستگي بين وضعيت تكنولوژي پيشرفته و ماشين آلات جديد (فناوري توليد)، درجه تخصص و آگاهي نيروي كار، شيوه هاي مديريتي، وضعيت كيفي كالاي توليد شده، نحوه حمايت موسسات مالي، فعاليت هاي صادراتي، تنوع و نوآوري در توليد محصولات جديد و پذيرش ريسک SME ها و خلق فرصت هاي كارآفريني رابطه وجود داشته و بر اساس خروجي هاي آزمون ساين وضعيت متغيرهاي فوق الذکرSME  ها در خلق فرصت هاي كارآفريني تاثير داشته كه اين مطلب از خروجي هاي آزمون كالموگراف - اسميرنوف و از ديدگاه كارآفرينان، قابل دريافت است. در پايان، با توجه به نتايج، پيشنهادهايي نيز ارايه گرديد.

 نسخه قابل چاپ

ديدگاه‌ هاي متفاوتي در ارتباط با استانداردسازي و تطبيق برندهاي بين المللي وجود دارد. ضرورت دارد كه تصميمات برند بين المللي بايستي بر اساس استانداردسازي مفاهيم اساسي (هسته‌ اي) برند ميان كشورها و ارزيابي محدوده‌ اجرايي كه نيازمند تطبيق محلي است، صورت بگيرد. در اين پژوهش، براي تسهيل چنين ارزيابي، يک مدل عرضه - تقاضا ارايه مي شود. اين مدل در شرکت هاي صادراتي مواد غذايي شرکت کننده در چهاردهمين نمايشگاه بين المللي مواد غذايي آزمون شده است. ديدگاه‌ هاي متفاوتي در ارتباط با استانداردسازي و تطبيق برندهاي بين المللي وجود دارد. ضرورت دارد كه تصميمات برند بين المللي بايستي بر اساس استانداردسازي مفاهيم اساسي (هسته ‌اي) برند ميان كشورها و ارزيابي محدوده‌ اجرايي كه نيازمند تطبيق محلي است، صورت بگيرد. در اين پژوهش، براي تسهيل چنين ارزيابي، يک مدل عرضه - تقاضا ارايه مي شود. اين مدل در شرکت هاي صادراتي مواد غذايي شرکت کننده در چهاردهمين نمايشگاه بين المللي مواد غذايي آزمون شده است. در اين پژوهش، مدل مفهومي براي ساختاربندي تصميمات براي استاندارد و سازگار ساختن برندهاي بين ‌المللي ارايه مي ‌شود و مقتضيات آن مورد ارزيابي قرار مي‌ گيرد. بعد از مروري بر بحث ‌هاي استانداردسازي، تاكيد مي ‌شود كه اساس هسته ‌اي برند مي ‌بايستي بدون تغيير باقي بماند در حاليكه اجراي آن مي ‌بايستي بومي سازي شود. در نتيجه اين پژوهش، حفظ مفاهيم اساسي برند ميان كشورها و تطبيق اجراي آن براي تعديل تفاوت هاي محلي تاييد شد. در نتيجه اين پژوهش، حفظ مفاهيم اساسي برند ميان كشورها و تطبيق اجراي آن براي تعديل تفاوت هاي محلي تاييد شد.

 نسخه قابل چاپ

حرکت به سوي مديريت پروژه‌ نوين، راه گريز‌ناپذير همه سازمان ‌هايي است که به نوعي، با برنامه‌ ريزي يا اجراي پروژه‌ ها سروکار دارند. روند تکامل سازمان ‌ها در مديريت پروژه ‌ها، در چهل سال گذشته بر مبناي طبقه ‌بندي هارولد كرزنر به سه مرحله تفکيک مي ‌شود: دوران سنتي، رنسانس، و مدرن. در اين چارچوب نظري، کليه‌ سازمان ‌ها - اعم از سازمان‌ هاي پروژه محور، غيرپروژه ‌اي، و هيبريدي - در هر دوره، برنامه ‌ريزي و اجراي پروژه‌ هاي احتمالي را با اهداف و روش‌ هاي خاصي انجام مي ‌دهند و از اين رو، نتايج متفاوتي نيز متصور است. سبک مديريت موثر در هر دوره نيز تمايز آشکاري با دوره‌ هاي ديگر دارد. در اين مقاله، با انجام يک مطالعه ميداني، ميزان تکامل نظري مديريت پروژه در 9 سازمان بزرگ پروژه محور فعال در صنايع نفت، گاز، و پتروشيمي کشور بررسي گرديد. مطالعات نشان داد كه ضرورت به کارگيري معيارهاي درست تصميم‌ گيري و حل مسايل با اتکا به گزارش ‌هاي عملکردي مناسب به عنوان دو شاخص مهم در مهارت‌ هاي مديران پروژه به حد کافي درک شده است؛ اما معضلات ساختاري، و تعارض قدرت و اختيار از جمله مسايل جدي در بعد روابط اختيار در سازمان‌ ها هستند. در مجموع، وضعيت کلي سازمان‌ ها از بعد نظري در مرحله‌ گذر از رنسانس به مدرنيته ارزيابي شد.

 نسخه قابل چاپ

هدف از اجراي تحقيق حاضر، بررسي و شناسايي متغيرها و تبيين مدل معادله ساختاري عوامل موثر بر فرآيند كارآفريني مستقل (شركتي) در سطح شهرستان بابل بوده است. بر اين اساس، ضمن مروري جامع بر ادبيات موضوعي مربوط به كارآفريني به صورت عام و كارآفريني مستقل به صورت خاص، از ميان جامعه آماري 100 عضوي انتخاب شده، از ديدگاه هاي تعداد 33 نفر استفاده شده و سپس با جمع ‏آوري داده‏ هاي مورد نياز، با استفاده از ابزارهاي مراجعه به اسناد و مدارک، مصاحبه و بويژه پرسشنامه با ضريب پايايي %85 در قالب روش تحقيق غيرآزمايشي پيمايشي، به استخراج مدل معادله ساختاري تبيين ‌كننده عوامل موثر بر فرآيند كارآفريني مستقل (شركتي) با استفاده از آزمون هاي آماري همبستگي و روابط مستقيم و غيرمستقيم بين متغيرها، و نيز معادلات رگرسيون تعاملي در قالب تحليل مسير با استفاده از نرم ‌افزارهاي SPSS و Lisrel پرداخته شده است. نتايج تحقيق نشان داده است كه از چهار گروه متغيرهاي تبيين ‌كننده فرآيند كارآفريني مستقل در قالب يک مدل معادله ساختاري، يعني متغيرهاي فردي، شغلي، رفتاري و محيطي، ضمن تاييد كليت مدل استخراج شده، هر كدام با شدت و ضعف خاص خود، هم بصورت مستقيم، و هم بصورت غيرمستقيم و تعاملي، بر فرآيند كارآفريني مستقل در سطح شهرستان بابل تاثيرگذار بوده ‌اند. به استناد ضرايب مدل معادله ساختاري، بيشترين اثرگذاري مستقيم بر روي فرآيند كارآفريني مستقل مربوط به متغير رفتاري بوده و از اين نظر متغيرهاي محيطي، شغلي و فردي در درجات اهميت بعدي قرار دارند. در پايان مقاله، نتيجه‌ گيري، بحث و مقايسه، پيشنهادهاي كاربردي مديريتي و پيشنهادهاي مرتبط با ادامه و پيگيري تحقيقات مشابه در آينده ارايه شده است.

 نسخه قابل چاپ