بانک مقالات علوم ارتباطات اجتماعي

مساله محوري اين مقاله بررسي رابطه بين تغييرات اجتماعي جامعه روستايي با آثار سينمايي ايران از زمان شکل گيري اين هنر تا سال 1357 است. در اين رهگذر بررسي چگونگي اين رابطه و نيز کيفيت بازتاب واقعيات جامعه روستايي مطمح نظر است. چارچوب نظري اين مقاله بر نظريه بازتاب استوار است. مطابق اين رويکرد، هنر آينه و انعکاسي از جامعه است و به واسطه جامعه مشروط شده و تعيين مي يابد. در اين مقاله از روش اسنادي براي مشخص کردن تغييرات عمده جامعه روستايي و نيز تفکيک تاريخي سالهاي مورد بحث استفاده کرده ايم. براي درک ساختار و کارکرد آثار سينمايي در روند اين پژوهش از روش تحليل محتواي کيفي استفاده شده است. يافته ها نشان مي دهد که تنها 9 درصد از فيلمهاي سينماي روستايي، ذيل کارکرد نشان دادن واقعيت ساخته شده اند. همچنين بررسي ما نشان داد که ميان برنامه هاي حکومت و تغيير کارکردهاي سينما در طول دوره مورد بحث رابطه معناداري وجود دارد. اجراي مهم ترين برنامه دولت در روستاها (اصلاحات ارضي) در سال 1341 نقطه عطف مشترک تغييرات اجتماعي جامعه روستايي و تغيير مضامين و کارکردهاي سينمايي روستايي در طول دوره مورد بحث است.
واقعيت گريزي، تبليغ براي حکومت و اقناع مردم براي پذيرفتن فرهنگ جديد و نگرشهاي نو، از مهم ترين کارکردهاي سينماي روستايي قبل از انقلاب است. نقد مناسبات ارباب و رعيت در سينماي بعد از اصلاحات ارضي، روشن ترين نمود همبستگي تغييرات اجتماعي، اقتصادي جامعه روستايي با محتواي فيلمهاي سينمايي به شمار مي رود.

 نسخه قابل چاپ

مقاله حاضر با هدف بررسي تغييرات ناشي از کاربرد اينترنت در رفتارهاي فراغتي کاربران جوان اينترنت در تهران و بر پايه تحليل ثانويه داده هاي مربوط به فعاليتهاي فراغتي آنان تنظيم شده است. سوال اصلي اين است که استفاده از اينترنت چه تاثيري بر ميزان زمان اختصاص يافته و الگوي انجام فعاليتهاي فراغتي جوانان بر جاي گذاشته است؟ يافته هاي مطالعه در خصوص زمان اختصاص يافته به فعاليتهاي فراغتي حاکي از آن است که کاربران اينترنت زمان بيشتري را صرف رفتارهاي فرهنگي و فراغتي مي کنند. همچنين کارکرد ارتباطي اينترنت موجب ارتقاي کيفي و کمي فعاليتهاي فراغتي داراي کارکرد غالب اجتماعي با محوريت روابط دوستانه شده است. در بخش فراغت رسانه اي، کاربرد اينترنت تاثير واحدي ندارد. بدين معني که اين تاثير در ارتباط با تماشاي تلويزيون، از الگوي جايگزيني، در ارتباط با گوش دادن به راديو، از الگوي دوگانه و در مورد مطالعه کتاب، روزنامه و مجله، از الگوي ارتقا پيروي مي کند. در نهايت کاربرد اينترنت بر رفتارهاي فراغتي سرگرم کننده تاثيري ترغيب کننده دارد.

 نسخه قابل چاپ

مطالعه سينما به عنوان يک عنصر فرهنگي و اجتماعي، مي تواند ما را به عمق لايه هاي حيات اجتماعي مان برساند. چنين هدفي در مطالعه اين مقاله، از طريق کاوش وضعيت بازنمايي مناسبات جنسيتي در فيلمهاي سينمايي پس از انقلاب اسلامي دنبال مي شود. پرسش آغازين تحقيق اين است که نابرابريهاي جنسيتي چگونه در فيلمهاي سينمايي پس از انقلاب بازنمايي و برساخت مي شوند؟ آيا تصوير دو جنس در اين فيلمها، در مقايسه با يکديگر از جهت مواجهه با مقوله هاي اجتماعي مختلف تفاوت معناداري دارد؟ چارچوب نظري در اين تحقيق، نظريه فمينيستي است که به کمک آن مناسبات جنسيتي در سينماي ايران بررسي مي گردد.
در اين تحقيق، تعداد 62 حلقه فيلم از سينماي پس از انقلاب به روش تحليل محتوا مورد بررسي قرار گرفته است که نتايج آن حکايت از تاييد همه فرضيات در نظر گرفته شده در اين تحقيق دارد. فرضياتي که مويد وجود نابرابري جنسيتي در سينماي ايران به سود مردان و ضرر زنان هستند. سينماي پس از انقلاب بنا بر رويکرد نظري فمينيستي، پدرسالاري را در روابط دو جنس بازنمايي و بر ساخت کرده است.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله کوشيده ايم دو رمان شازده احتجاب و بره گمشده راعي اثر هوشنگ گلشيري و نيز رمان سووشون سيمين دانشور را بر بستر گفتماني يک دوره خاص يعني دهه 40 بازخواني کنيم. اين گفتمان را مي توان گفتمان غربزدگي ناميد که شامل موتيفهاي مختلفي است از قبيل حسرت بر سنت و از دست رفتن يکپارچگي آن؛ تحقير روشنفکر طرفدار غرب و کوشش براي دادن تعريفي جديد از او، بيزاري از غرب و عامل کليه ويرانيها و مصيبتها چه مادي و چه معنوي دانستن آن و از اين قبيل. متني که کليه اين موتينها را در خود متبلور مي کند، کتاب غربزدگي جلال آل احمد است. در اين کتاب آل احمد نشان مي دهد که غرب از همان آغاز شکل گيري اش در صدد ضربه زدن و نابود کردن جهان اسلام بوده است؛ و در اين راه از انواع حربه ها و دسايس و توطئه ها استفاده کرده است. در نهايت غرب با اين ابزار کليت اسلامي را نابود کرده است. نابودي اين کليت در سووشون به صورت نابودي خانواده زري بازنمايي مي شود و در بره گمشده راعي به صورت پراکنده شدن گله و از هم پاشيدن مجموعه و بي اعتبار شدن عمل پيام آوري.

 نسخه قابل چاپ

روح جمعي يا همان اجتماع مطرح شده در نظريات جامعه شناسي کلاسيک و نيز گفتگو هر چند دو مفهوم کليدي جامعه شناسي و نظريه انتقادي هستند، اما دير زماني است که در درون گفتمان مطالعات فرهنگي مورد استفاده قرار مي گيرند؛ ولي پيشينه انسان گرايانه و تا حدي انتزاعي آنها باعث نشده تا مصاديق ملموس و تجربي آنها مورد بحث و بررسي قرار نگيرند، فوکو با مطرح کردن بحث فضا و قدرت و هابرماس نيز از طريق مفهوم کنش ارتباطي تلاش کردند تا اين مفاهيم را به شکلي عيني تر در علوم اجتماعي طرح کنند. در اين مقاله نيز با توجه به اهميت نشان دادن اين موضوع که چنين مفاهيمي فقط موضوعي براي بحثهاي روشنفکرانه نخبگان نمي باشند، جهت گيري اصلي پژوهش ارزيابي تجربي اين مساله بوده است که تا چه حد اجتماع همبسته و صميمي شکل گرفته در پاتوقها و نيز گفتگو در زندگي روزمره جوانان تهراني حضور دارد و نيز تا چه حد به اين مفاهيم آگاهي دارند يا علاقه دارند که آنها را تجربه کنند. بنابراين با توجه به ارزيابي فوق، مي توان به اين سوال پاسخ داد که آيا در متن زندگي هر روزه، تجربه حضور در اجتماعات گوناگون و نيز در کنار آن علاقه به تجربه گفتگوي واقعي با دوستانشان، هويتي آزادتر و مستقل تر را براي آنان شکل مي دهد يا خير؟

 نسخه قابل چاپ

مساله اصلي که در اين مقاله مورد توجه بوده است، بررسي چگونگي استفاده دانشجويان دانشگاه تهران از اينترنت با توجه به چارچوب نظري بهره وري و خرسندي است. به عبارتي، دانشجويان چگونه از اينترنت استفاده مي کنند و از آن رضايت دارند. براي جمع آوري اطلاعات پرسشنامه آن لاين طراحي شده به کاربران اينترنتي معرفي و پس از دريافت پاسخها به تجزيه و تحليل داده ها پرداخته شده است. در اين مقاله مدلهاي تحليل رگرسيون براي پيش بيني استفاده از اينترنت به کار گرفته شده است.تحليل عامل اجزاي اصلي منجر به پنج انگيزه استفاده اينترنت بين پاسخ دهندگان گرديد که عبارتند از: جستجوي اطلاعات، نظارت، سرگرمي، سودمندي شخصي و تعامل اجتماعي. چندين متغير از جمله جنسيت، سال تحصيلي، مواجهه اينترنت، علاقه و وابستگي و خشنودي و بهره مندي از اينترنت در ارتباط با پنج انگيزه مورد بررسي قرار گرفت. جنسيت به عنوان عامل مهم و معني دار يافت شد به طوريکه پسران بيشتر از اينترنت براي تعامل اجتماعي و دختران براي جستجوي اطلاعات استفاده کردند. سال اولي ها نسبت به سال چهارمي ها و دانشجويان کارشناسي ارشد / دکتراي از اينترنت براي سودمندي شخصي بهره بردند. وابستگي به اينترنت به شکل معني داري با همه انگيزه هاي اينترنت همبستگي داشت. همچنين همبستگي معني دار مثبتي بين خشنودي از اينترنت و انگيزه هاي سرگرمي، نظارت و اطلاعات وجود دارد. مواجهه اينترنت با سودمندي شخصي، تعامل اجتماعي و سرگرمي، همبستگي مثبتي داشته است. مواجهه و خشنودي به طرز معني داري به علاقه و وابستگي مربوط مي شود، اما ارتباطي با همديگر ندارند.

 نسخه قابل چاپ

اين مقاله بر آن است تا با استفاده از نظريه گفتمان لاکلا و موف که چارچوبي براي تحليل نظام گفتماني سياسي - اجتماعي است نشان دهد که چگونه نظام گفتماني حاکم بر يک جامعه محصولات فرهنگي اي مانند فيلمهاي سينمايي را توليد مي کند و بدان واسطه در واقع به باز توليد خود در جامعه مي پردازد. در اين راستا، بخشهايي از فيلم سينمايي «پارتي» ساخته سامان مقدم به عنوان نمونه مد نظر قرار گرفته است و اين سوالات مطرح شده است که اين فيلم در چه گفتمان اجتماعي اي توليد شده و چگونه اين فضاي گفتماني در فيلم بازنمايي شده است. در نهايت، با استفاده از نظريه گفتمان لاکلا و موف فضاي گفتماني حاکمي که فيلم را توليد کرده است و چگونگي بازنمايي اين فضا در فيلم مورد بررسي قرار گرفته است. به طور کلي هدف از مقاله اين است که نشان دهد چگونه نظريه گفتمان مي تواند براي تحليل پديده هاي اجتماعي و محصولات فرهنگي به کار گرفته شود.

 نسخه قابل چاپ

چند سالي است که اخبار حاشيه هاي فوتبال به ويژه خارج از استاديومها با خبرهاي متن فوتبال برابري مي کنند. در ميان خبرهاي حاشيه اي، رفتارهاي تماشاگران از جمله خشونت گرايي آنها جايگاه مهمي دارد. در ايران، خشونت گرايي در فوتبال به هيچ وجه مانند کشورهاي اروپايي نيست؛ اما به تاثير از هيجانات و حساسيتهاي ايجاد شده حول مسابقات داخلي و ملي، تماشاگران و هواداراني به نسبت خشن در برخي مسابقات، شرايط خشونت باري را بر جمع تماشاگران حاکم کرده اند.
پژوهش حاضر با روش پيمايشي، ميان 1020 نفر از تماشاگران فوتبال در مسابقات پرتماشاگر کشور انجام گرفته است. در اين تحقيق که با هدف شناخت دلايل اجتماعي خشونت گرايي تماشاگران فوتبال آغاز شده است، اثرات سه دسته متغيرهاي هويتي، گروهي و وضعيتي بر خشونت در فوتبال مفروض انگاشته شده اند.
يافته ها نشان مي دهد که بخشي از دلايل خشونت گرايي و درگيريها در ميادين ورزشي را بايد در عوامل زير جستجو کرد: سن افراد (ميانگين سن 21 سال)، احساسي بودن رفتار و فعاليتها در جمع تماشاگران، بي نامي، تلقين پذيري و فشار گروه و جمع، مطالعه مطبوعات تيم گرا و تاثيرپذيري از تفاسير آنها، عملکرد نيروي انتظامي حاضر در ميدان، احساس نبود نيروهاي کنترل کننده در جمع و بروز رفتارهاي عنادورزانه و کينه توزانه، احساس علاقه و تعلق قطبي و افراطي به يک تيم خاص (تيم گرايي)، بنابراين مي توان گفت که خشونت فوتبال - در تحليلي جامعه شناختي - تابعي از ويژگيهاي خرده فرهنگي تماشاگران، ساختار گروهي جماعت تماشاگر و وضعيت عناصر مداخله گر در ميدان مسابقه (اعم از داور، نيروهاي انتظامي و ...) است. بديهي است اگر خواسته شود در راستاي مديريت بهينه فضاي تماشاگران و اعمال در رفتارهاي خشن آنان تلاشي صورت گيرد، توجه به عوامل مذکور به موفقيت امر کمک مي کند.

 نسخه قابل چاپ

بحث پيرامون گردش اطلاعات در جوامع مختلف و قدرتهاي پنهان و آشکار کنترل کننده آن، يکي از مباحث ژئوپليتيک اطلاعات يا سياست جغرافيايي اطلاعات است. پژوهش حاضر که توصيفي - مقطعي است، تلاش کرده با استفاده از دو روش تحليل محتوا و تحليل استنادي به بررسي کمي و مقايسه تطبيقي مولفه هاي اصلي مورد بحث در اطلاعات سياسي دو روزنامه کشوري «آفتاب يزد» و «کيهان» در تير ماه 1385 بپردازد و به سوالاتي از قبيل: موضوعات محوري مورد بحث در اين دو روزنامه کدامند؟ اطلاعات سياسي بيشتر حول چه افراد و چه کشورهايي دور مي زند؟ وضعيت استناد به منابع خبري در اين دو روزنامه چگونه است؟ به کدام منابع خبري داخلي و خارجي بيشتر استناد شده است؟ آيا اطلاعات سياسي مندرج در روزهاي مختلف از نظر کميت تفاوتي با هم دارند؟ آيا اطلاعات سياسي مندرج در دو روزنامه مورد بررسي با يکديگر تفاوت دارند؟ پاسخ دهد.
يافته ها نشان داد که دو روزنامه کيهان و آفتاب يزد از نظر نوع پوشش خبري، دامنه و موضوع، منابع مورد استناد، توجه به اشخاص خبرساز، کميت اطلاعات سياسي و توزيع آن در روزهاي هفته با يکديگر متفاوت هستند. آفتاب يزد بيشتر به طرح مسايل و مشکلات داخلي کشور و نقد عملکرد دولت توجه دارد، در حالي که کيهان بيشتر به طرح سياست خارجي ايران و ديگر کشورها پرداخته است. از نظر اطلاعات ارايه شده در مورد کشورها هر دو روزنامه به کشورهايي يکسان البته با ترتيبهاي متفاوت پرداخته اند. به نظر مي آيد دليل تفاوتهاي مشاهده شده در اخبار و اطلاعات سياسي دو روزنامه کيهان و آفتاب يزد ناشي از وابستگي جناحي متضاد اين دو روزنامه و به تبع آن نگرشها و گرايشهاي سياسي مختلف آنها و تاثير آن بر گزينش و نشر اخبار سياسي باشد.

 نسخه قابل چاپ

سازه گرايي به عنوان مکتبي انتقادي با به چالش کشيدن ديدگاه ذات گرايي بر آن است که هويت جنسيتي، بر ساخته اي اجتماعي است. از اين ديدگاه «زنانگي» فراتر از ويژگيهاي ذات گرايانه و متفاوت از «زني» و «مادينگي» است. اين پژوهش ضمن توجه به تنوع هويتهاي جنسيتي در ميان زنان (در اينجا دختران) الزامات اين تنوع در نگرش به ارزشها و کليشه ها، اهميت مفهوم جنسيت و کاربرد آن در مطالعات زنان و دختران را يادآوري کرده و بر مفهوم «زنانگيها» به مثابه مفهومي کليدي در مطالعات جنسيت و مطالعات زنان توجه مي نمايد. در اين پژوهش با انجام پيمايش و استفاده از نمونه اي معرف دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران، هويت جنسيتي دختران و نيز نگرش آنان به ارزشهاي زنان و رابطه آن با پايگاه اجتماعي - اقتصادي را مورد مطالعه قرار داده ايم. نتايج اين پژوهش ضمن اذعان به وجود تنوعي از هويتهاي زنانه در ميان دخترهاي دانش آموز شهر تهران، برخي اختلافات را در زمينه نگرش به ارزشهاي زنانه نشان مي دهد. بر اين اساس دختران متعلق به پايگاه اجتماعي - اقتصادي بالاتر پاي بندي کمتري به ارزشهاي زنانه دارند، در حالي که پاي بندي دختران متعلق به پايگاه اجتماعي - اقتصادي پايين تر به ارزشهاي زنانه بيشتر است. يافته ديگر اين پژوهش حاکي از آن است که رابطه معناداري بين پايگاه اجتماعي - اقتصادي و هويت جنسيتي دختران وجود ندارد و در هر دو پايگاه اجتماعي - اقتصادي بالاتر و پايين تر توزيع مشابهي از هويتهاي جنسيتي چهارگانه (زنانه، مردانه، دو جنسيتي و نامتمايز) وجود دارد.

 نسخه قابل چاپ

ايران سرزميني است با تنوع طبيعي - فرهنگي بسيار بالا که مي توان از آن به نحو مطلوبي در روند توسعه و قدرتمند تر شدنش بهره برد. تکثر زبانها و قوميتها يکي از اشکال اين تنوع است که به رغم تصويري که عموما به صورت منفي از آن ايجاد شده و گاه آن را به مثابه مشکلي احتمالي براي انسجام و فرآيند شکل گيري روحيه و ساختارهاي دولت ملي مطرح کرده اند، مي تواند درست برعکس به مثابه ابزاري اساسي براي تقويت اين فرآيند به کار گرفته شود. در مقاله حاضر که حاصل بخشي از نتايج يک طرح تحقيقاتي است، تلاش شده است امکانات بالقوه اي را که اين تنوع مي تواند براي ارتقا سطح علمي کشور به ما ارزاني کند نشان داده شوند. تاکيد اصلي مقاله بر تداوم سرزميني و جهاني اقوام ايراني است که به کشور ما امکان جذب و مبادله دانشجويان و اساتيد و مشارکت در فرآيندهاي جهاني توليد علم را در حوزه هاي جغرافيايي ديگر و شکوفا ساختن همکاريهاي منطقه اي و بين المللي در سطوح دانشگاهي و موسسات پژوهشي مي دهد. در اين مقاله استدلال مي شود که مديريت و سياست گذاري عمومي در زمينه آموزش و پژوهش استفاده لازم را از اين امکانات بالقوه انجام نداده اند و راهکارهايي را براي خروج از اين موقعيت در چهار منطقه زباني - فرهنگي مورد مطالعه، يعني حوزه هاي آذري، بلوچ، عرب و کرد ايراني ارايه مي دهد.
نقطه اتکاي اصلي مقاله موضوع زبان است؛ زيرا زبان عمده ترين سطحي است که در آن هويتهاي محلي تعريف مي شوند. همچنين مساله نياز به اتخاذ يک سياست زبان شناختي مشخص در سطح آموزش عالي که بتواند ما را در موقعيت بهتري براي جذب و گسترش فرهنگي ملي و فرهنگ قومي و محلي مان قرار دهد.

 نسخه قابل چاپ

در چند دهه گذشته پيشرفت تکنولوژيک در زمينه ارتباطات و انتقال اطلاعات باعث تسهيل و تسريع تعاملات ميان افراد در سراسر جهان شده است. در چنين جهاني ترجيحات افراد خواسته و ناخواسته متاثر از الگوهاي روابط، رفتار و فرهنگ ساير ملل و جوامع است. ورود عناصر فرهنگي جديد به واسطه استفاده از اينترنت و ماهواره به ويژه در ميان جوانان سليقه هاي مجازي را وارد زندگي نموده که به زعم برخي از صاحب نظران پي آمد آنها مي تواند کسب منزلت و ارتقا جايگاه آنان باشد. در مقابل بعضي ديگر بر اين باورند که استفاده از تکنولوژيهاي مدرن به افراد اين امکان را بخشيده که از حضور در جهان به عنوان يک کل واحد آگاه شوند و با استفاده از عناصر متنوع از سراسر جهان هماهنگي بيشتري با مشترکات فرهنگ بشري يافته و به نوعي عام گرايي مثبت رواج يابد. در اين پژوهش رابطه آشنايي و برگذاري مراسم ولنتاين به عنوان يک سنت فرهنگي بيگانه از طريق تکنولوژيهاي مدرن ارتباطي - اطلاعاتي در ميان جوانان ساکن در شهر تهران با استفاده از روش پيمايش و با حجم نمونه اي بالغ بر 230 نفر مورد مطالعه قرار گرفت. نتايج نشان داد که پي آمد برگذاري ولنتاين هماهنگي بيشتر با مشترکات فرهنگ بشري بوده است.

 نسخه قابل چاپ

در عصر حاضر از کارآفريني به عنوان نيروي محرکه رشد و توسعه اقتصادي و مهم ترين عامل ايجاد اشتغال تعبير مي شود. بدين لحاظ اکثر دولتها کارآفريني را به عنوان يک استراتژي توسعه ملي پذيرفته و اقدامات بسياري براي توسعه آن انجام داده اند. چندي است در کشور ما نيز حمايت از کارآفريني محور سياستهاي دولت قرار گرفته و در قوانين توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به آن توجه ويژه اي مبذول شده است.
در اين پژوهش با توجه به ظرفيت بخش فرهنگ در کارآفريني و اشتغال زايي و همچنين اهميت توليد و مصرف کالاهاي فرهنگي تلاش گرديده است تا ضمن شناسايي عوامل مهم تاثيرگذار بر توسعه کسب و کار در اين بخش و تعيين و پيشنهاد استراتژي توسعه کارآفريني در صنعت بازيهاي رايانه اي به عنوان يکي از مهم ترين و پر رونق ترين صنايع فرهنگي، زمينه توليد محصولات متناسب با فرهنگ بومي در کشور فراهم گردد.
بدين منظور با مطالعه برنامه هاي حمايتي ده کشور برتر اين صنعت در جهان، سياستهاي حمايت از توسعه کارآفريني در کشورهاي مختلف و همچنين نظرات کارشناسان داخلي، 35 شاخص به عنوان مهم ترين عوامل تاثيرگذار بر موضوع پژوهش انتخاب و در تعيين متغيرهاي پژوهش و ارزيابي وضعيت موجود و مطلوب مورد استفاده قرار گرفته است. اين ارزيابي با استفاده از پرسشنامه و نظرخواهي از 57 تن از توليد کنندگان و سياست گذاران صنعت بازيهاي رايانه اي کشور به عمل آمده و نتايج آن پس از تجزيه و تحليل با روشهاي آماري تحليل مسير و آزمون فريدمن در تعيين استراتژيهاي پيشنهادي به کار گرفته شده است.

 نسخه قابل چاپ

شايعه هايي که در ارتباط با تغيير برخي از وزرا در پايان سال اول فعاليت دولت نهم به گوش مي رسيد نهايتا در جلسه شبانگاهي دوم مهرماه 1385 منجر به بر کناري وزير رفاه شد. در آن ساعت که چنين تصميمي گرفته شد روزنامه هاي سوم مهر ماه در حال چاپ بودند و هنگامي که صبح دوشنبه سوم مهر ماه اين خبر از طريق راديو و تلويزيون اعلام مي شد بديهي بود که مخاطبان روزنامه ها نتوانند خبر را در روزنامه هاي صبح مورد علاقه خود بيابند. بنابراين خوانندگان روزنامه هاي صبح تا روز بعد بايد منتظر مي ماندند. اين مقاله شامل بررسي تيتر انتخابي اين خبر مهم در صفحه اول روزنامه هاي صبح سه شنبه چهارم مهر ماه است. خبري که 24 ساعت پس از انتشار توسط خبرگزاريها تازگي خود را از دست داده بود، اما به دليل اهميت خبري بايد مورد توجه قرار مي گرفت. پيش از آن به ساعت انتشار اين خبر و حواشي آن در خبرگزاريهاي داخلي و همچنين روزنامه اطلاعات عصر سوم مهر ماه نيز خواهيم پرداخت.

 نسخه قابل چاپ

طي سالهاي اخير، جمعا يا کلاسهايي در سطح شهر تهران و ديگر شهرها شکل گرفته اند که در آنها شيوه هاي نويني براي «چگونه بهتر زيستن» آموزش داده مي شود. در اين جمعها که اساس شان بر پايه ديدگاههاي گوناگوني از جمله روان شناسي و عرفان قرار گرفته، افراد به دنبال آن هستند که ضمن تجربه نوعي احساس معنوي و روحاني، چگونگي دست يابي به راههاي خوشبختي، موفقيت، کمال را همراه با آرامش روحي دريابند. در اين مقاله تلاش شده بر اساس نتايج يک پژوهش کيفي که در آن دو کلاس از اين دسته جمعها مورد بررسي قرار گرفته اند، نوع سازمان دهي اجتماعي و چگونگي روابط اعضاي مختلف آنها با يکديگر مورد بررسي قرار گيرد. بر اساس يافته هاي اين پژوهش، اين جمعها را مي توان «جوامعي در نوستالژي اجتماع» با خصوصيات «بسته و رازدار» و داراي «رهبري فرهمند» معرفي و در عين حال حضور آنها را به عنوان نشانه هايي از پويايي حيات زنده اجتمعي در لايه هاي زيرين جامعه قلمداد کرد.

 نسخه قابل چاپ