0

بانک مقالات تاریخ

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 5 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) زمستان 1388; 45 (دوره جديد)(4):65-86.
 
نظام پولي در عصر ايلخانان ( 654-736هـ.ق و 1256-1238 ميلادي)
 
رضوي سيدابوالفضل*
 
* دانشگاه لرستان
 
 

صلح و امنيتي كه با ظهور سلسله ايلخاني، در نيمه قرن هفتم هجري به وجود آمد، موجبات رونق اقتصاد شهري را در بخش وسيعي از قلمرو ايلخانان فراهم آورد. رشد اقتصاد شهري در اين بخش از مناطق كه در پرتو ملاحظات سياسي- اقتصادي مورد نظر ايلخانان حاصل شد، به بهبودي نظام پولي اين عصر انجاميد و در بخشي از دوران حاكميت آنها ثبات در خور توجهي را در اين عرصه ايجاد كرد. با وجود اين، برخي محققان، اقتصاد عصر ايلخانان را اقتصاد كالايي به حساب آورده، بدون در نظر داشتن شرايط مختلف حاكم بر اين عهد، اقتصاد اين عصر را غير پولي مي دانند؛ همين طور در خصوص مسكوكات رايج در اين عصر و ميزان رواج آنها، به ويژه مسكوكات زرين اغراق كرده و برخي به فقدان اين دسته از مسكوكات در حيات اقتصادي اين عصر سخن گفته اند. اين مقاله با نقد چنين نظرياتي، در پي آن است تا با در نظر داشتن ارتباط متقابل اقتصاد شهري و نظام پولي، چگونگي نظام پولي عصر ايلخانان، رونق يا ركود آن و جايگاه هر كدام از مسكوكات سيمين و زرين را در اقتصاد و جامعه اين عصر مورد مطالعه قرار دهد. همين طور به انتشار اولين اسكناس موسوم به «چاو» در تاريخ اين عهد مي پردازد و علل ناكاركردي آن را مورد ملاحظه قرار مي دهد.

 
كليد واژه: نظام پولي، اقتصاد پولي، اقتصاد كالايي، چاو، ايلخانان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 4 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) زمستان 1388; 45 (دوره جديد)(4):55-64.
 
نگاهي نو به شهري كهن (مطالعه موردي: شهر جندي شاپور در روستاي شاه آباد (شاه ابوالقاسم) حومه دزفول)
 
خدايي محمدزمان*
 
* دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

يكي از ضوابط ساخت شهرها در عصر باستان، انتخاب محل مناسب احداث شهر بود. چنين محلي مي بايست داراي آب فراوان، خاك حاصل خيز، اقليمي مناسب و دور از عوامل بيماري زا مي بود؛ به طوري که سيل گير و زلزله خيز هم نباشد. همچنين، مي بايست در مسير راه هاي تجاري بوده، دفاع از آن هنگام حمله دشمن امكان پذير مي بود.
اكنون پرسش اين است كه چنين ضوابطي در انتخاب محل و ساخت شهري به نام جندي شاپور كه بناي آن به شاپور يكم ساساني منسوب است، وجود داشته است؟ به عبارتي ديگر، آيا شاپور که مصمم شد اين شهر را بسازد، از مردم منطقه و آگاهان دربار خويش درخصوص اقليم بسيار گرم خوزستان پرسش ننمود؟ بويژه كه گويا شهر را براي سكونت همسر خود، دختر امپراتور روم ساخته بوده است
.
البته، بناي آن شهر بسيار کهنتر از عصر ساسانيان بوده و شواهدي در دست است که در عصر ايلام، شهري مهم بوده است. نام کهن شهر جنتاشاپيرتا يا جنتاشاپير، نامي هندي است که اشاره به توطن هنديان و نامگذاري شهر توسط آنان دارد. نظر به آنکه هنديان، بويژه بزرگان و فرهيختگان، آگاهي هايي در خصوص پزشکي، داروسازي، نجوم و فلسفه داشته اند، احتمالا بناي شهري علمي توسط آنان پايه گذاري شده که با مهاجرت علماي يوناني و رومي، پذيراي آنان شده است
.
البته، شباهت نام جنتاشاپير که با جايگزيني واژگان، به جنداشاپور مبدل مي شود و نيز شباهت نام اخير به گنده شاپور يا گندي شاپور، مي تواند معرف دو شهر با نامي نسبتا يکسان باشد. شايبه وجود شهر کهن جندي شاپور، در محل روستاي شاه ابوالقاسم که مقبره يکي از مريدان شيخ اسماعيل قصري به نام شيخ ابوالقاسم بوده است، از آن جا ناشي مي شود، که مرحوم سيدمحمد علي مرتضوي در سال 1316، در محل بقعه اين عارف کتيبه اي مشاهده کرد که بر آن ابياتي منسوب به يعقوب ليث حک شده بود و چون يعقوب در جندي شاپور وفات يافته بود، پس جندي شاپور مي بايست در محل روستاي شاه ابوالقاسم واقع شده باشد، اما بررسي دقيق منابع، حاکي از اين است که گويا تنها يک شهر مي توانسته جندي شاپور کهن باشد و آن هم شوشتر است، که در طي تاريخ طولاني اش به نامهاي اَوان، تيشتر، تشتر، تستر، شاپورگرد، گندشاپور و گندي شاپور خوانده شده است
.

 
كليد واژه: جنتاشاپيرتا، جنتاشاپير، جندي شاپور، شاپورگرد، شوشتر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 6 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) زمستان 1388; 45 (دوره جديد)(4):87-108.
 
نقش سيد مرتضي اهرمي و آخوند خراساني در قيام مردم بوشهر (1327 ق.)؛ باز خواني اسناد
 
رنجبر محمدعلي*
 
* دانشگاه شيراز
 
 

تعطيلي مجلس شوراي ملي (1326ق.) به فرمان محمد علي شاه، آغاز دوره استبداد صغير بود. اين وضع، موجب مخالفت هاي گسترده اي در ميان مشروطه خواهان شد. از جمله اين حرکتهاي اعتراضي، قيام مردم جنوب ايران، بويژه بوشهر بود. نکته مهم در اين قيام حضور و نقش دو چهره روحاني؛ يعني آيت اله آخوند خراساني و سيد مرتضي اهرمي است. در اين مقاله، بر اساس اسناد منتشر نشده، رهبري سيد مرتضي اهرمي و نقش و حمايت آخوند خراساني در اين برهه از جنبش مشروطه خواهي مردم ايران توصيف و تبيين مي شود. اين بررسي پرتو بيشتري بر عمل و نظر رهبري مذهبي در جريان مشروطه خواهي ايرانيان مي افکند و بويژه آگاهيهاي نوي از نگرش آخوند خراساني به عنوان رهبر روحاني مشروطيت ارايه نموده، بر تمايز منطقه اي حرکتهاي مشروطه خواهي تاکيد مي کند.

 
كليد واژه: آخوند خراساني، اهرمي، دريابيگي، بوشهر، مشروطيت، اسناد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 7 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) زمستان 1388; 45 (دوره جديد)(4):109-130.
 
نهادها و شيوه هاي خط مشي گذاري عشايري در دولت پهلوي اول (1304-1320 هـ.ش)
 
واعظ شهرستاني نفيسه*
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد شهرضا
 
 

در اين پژوهش تلاش شده است تا نوع و جايگاه نهادهاي سياستگذار براي ايلات و عشاير در دوره پهلوي اول توصيف و تحليل شود. بر پايه قانون اساسي ايران، در ساختار حقوقي قدرت سه نهاد سلطنت، مجلس شوراي ملي و هيات وزرا از حق قانوني براي سياستگذاري، از جمله براي ايلات و عشاير برخوردار بودند، اما در ساختار حقيقي قدرت، شان رسمي پادشاه در تصميم گيري، مولفه هاي فردي رضاشاه، باور داشت هاي منفي او در باره بازدارندگي جامعه ايلي و عشيره اي در پروژه نوسازي کشور و صدور فرمانهاي متعدد در باره آنان، در حقيقت جايگاه منحصر به فردي در خط مشي گذاري ايلي و عشيره اي به رضا شاه در مقايسه با مجلس و هيات وزرا بخشيده بود.
در اين پژوهش، همچنين جايگاه مجلس در فرآيند سياستگذاري از رهگذر مصوبات عام وخاص براي ايلات و عشاير نيز تحليل شده است و بنا بر نتايج اين تحقيق، مجلس هشتم با تصويب هشت مصوبه براي ايلات و عشاير، از همسوترين و پرکارترين مجالس دوره پهلوي درخط مشي گذاري براي ايلات و عشاير بوده است
.
همچنين هيات وزيران از طريق تقديم لوايح و گذراندن «تصويب نامه»، بخشنامه، «اساسنامه» و «آيين نامه» در جريان سياستگذاري مشارکت مي نمود. يافته هاي اين تحقيق نشان مي دهد که متغير شخصيت رضا شاه بر ساير نهادهاي سياستگذار اولويت مي يافت و عموما به دليل مقام پادشاهي و فرمانده کل قوا بودن، ساير نهادهاي اصلي و فرعي را تحت شعاع جايگاه فراقانوني و تلقي و اشتياقهاي مدرنيستي خود از مساله پيچيده و چند وجهي ايلات و عشاير قرار مي داد
.

 
كليد واژه: رضاشاه، ايلات و عشاير، نهاد سلطنت، مجلس شوراي ملي، هيات وزرا، دولت پهلوي اول
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

1 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) پاييز 1388; 45 (دوره جديد)(3):19-32.
 
تبيين مواضع قبطيان مسيحي در برابر هجوم مسلمانان به مصر
 
چلونگر محمدعلي,سليماني مريم
 
 
 

پس از رحلت پيامبر و به خلافت رسيدن ابوبکر، مسلمانان دست به يک سلسله فتوح دامنه دار زدند. قسمت اعظم اين فتوح در مناطق مسيحي نشين انجام پذيرفت. مصر که از جمله مراکز مسيحي درآن روزگاران بود، در مدت کوتاهي به تصرف مسلمانان درآمد و ايشان توانستند بر اسکندريه، يکي از مراکز چهارگانه مسيحيان دست يابند.
واکنش مردم مصر در مقابل مسلمانان بسيار قابل ملاحظه بود. قبطيان در مقابل مسلمانان نه تنها مقاومت نکردند، بلکه از آنها استقبال هم نمودند. اين کنش از اصول چندگانه و متفاوتي سرچشمه مي گرفت که بايد در بستر جامعه آن زمان بررسي گردد و در راستاي همين امر به اوضاع ديني، موقعيت سياسي، اجتماعي و اقتصادي مصر توجه نمود.
پس از فتح مصر، رفتار مسلمانان نيز با قبطيان به عنوان اهل کتاب حايز اهميت است. قبطيان توانستند در سايه حکومت اسلامي، آزادي ديني راکه سالها در دوران حاکمان مسيحي ازآن محروم بودند، باز يابند.
در اين پژوهش، ضمن تشريح چگونگي فتح مصر، به بررسي علل پيروزي مسلمانان، عملکرد مسيحيان در مواجهه با مسلمانان و وضعيت آنان بعد از فتح پرداخته شده است. 

 
كليد واژه: مصر، مسلمانان، فتوح، مسيحيان، قبطيان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) پاييز 1388; 45 (دوره جديد)(3):33-40.
 
اختيارات مجلس در قوانين اساسي مشروطه ايران و عثماني
 
حضرتي حسن*
 
* دانشگاه تهران
 
 

يکي از مهمترين دستاوردهاي رخداد مشروطه در عثماني و ايران، تدوين قانون اساسي است. اين دستامد گران مايه علي رغم محاسن زيادي که داشته، به نسبت چشم اندازي که واضعان آن به نحوه پيشبرد جريان نوگرايي و اصلاحات داشتند، خود باعث تند يا کند شدن جريان مشروطه خواهي شده است. يکي از مصاديق مدعاي فوق، مساله اختيارات پارلمان در دو قانون مذکور است. به سبب قبض و بسط هاي موجود در خصوص اختيارات پارلمان در قوانين مشروطه ايران و مشروطه 1908 عثماني، جريان مشروطه خواهي، سرنوشت متفاوتي را به خود ديد که به زعم نگارنده، منبعث از رويکرد قوانين ياد شده به جايگاه نهادهاي مدني از قبيل پارلمان در ساختار هيات حاکمه دو دولت اسلامي با زعامت سلطان مشروع است.
در نوشتار حاضر، سعي مي شود با تامل در قوانين ياد شده، از زاويه اختيارات پارلمان، تاثير آن متون بر سرنوشت جريان نوگرايي در ايران و عثماني ارزيابي گردد. 

 
كليد واژه: مشروطه ايران، مشروطه عثماني، قانون اساسي، اختيارات مجلس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:43 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 3 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) پاييز 1388; 45 (دوره جديد)(3):41-54.
 
بررسي ساختار و ماهيت نظام حقوقي دولت سلجوقي
 
صدقي ناصر*
 
* دانشگاه تبريز
 
 

در بررسي نظام حقوقي دولت سلجوقي دوگونه محکمه بر اساس وظايف و حيطه هاي فعاليت هر کدام قابل تشخيص است: محکمه سلطاني يا همان ديوان مظالم که شخص سلطان و در مواردي نواب حکومتي وي در ايالات متولي و مسوول آن بودند، و محاکم شرع که توسط قضات و علماي ديني اداره مي شد. در محاکم شرع به دعاوي و مرافعات خصوصي و عمومي بين اشخاص و در محکمه سلطاني به جرايم و دعاوي اداري و سياسي مرتبط با حکومت رسيدگي مي شد. وجود محکمه سلطاني، در سنت ايراني به مظالم نشستن پادشاهان ريشه داشت و محاکم شرع برخاسته از سنتهاي دين اسلام بود.

 
كليد واژه: نظام حقوقي، محاکم شرع، محکمه سلطاني، دولت سلجوقي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 4 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) پاييز 1388; 45 (دوره جديد)(3):55-66.
 
عبور از گدروزيا
 
مهرآفرين رضا*,موسوي حاجي سيدرسول
 
* دانشگاه سيستان و بلوچستان
 
 

اسکندر مقدوني در سال 325 ق.م. در دهانه رود سند تصميم به بازگشت به غرب را گرفت. در نقشه ترسيمي وي سپاه بزرگ مقدوني که اينک از مليت هاي مختلف تشکيل شده بود، به فرماندهي خود وي از طريق سواحل گدروزيا (درياي عمان) سفر جنگي خود را آغاز نمود، در حالي که ناوگان دريايي او به سرکردگي نئارخوس در آبهاي اين دريا نيروي زميني را حمايت مي کرد. جغرافيانگاران يوناني در اين عهد بلوچستان را به سه بخش به نامهاي اوريتيايي، سواحل ماهي خواران و گدروزيا تقسيم کرده بودند.
اسکندر هنگام عبور از مناطق سه گانه فوق با مسايل و پديده هايي روبه رو گرديد که تا پيش از اين، براي وي و سپاه نيرومندش چندان شناخته شده نبود. در واقع، سختي اين مسايل بيش از تمام سختيهايي بود که خود وي و لشکريانش از آغاز جنگ در کناره رود گرانيکوس تا خاتمه آن در دهانه رود ايندوس تجربه کرده بودند.
اسکندر مي دانست که سرزمين گدروزيا داراي طبيعتي خشن و فاقد منابع غذايي لازم براي تغذيه سپاه و تعليف احشام است، با وجود اين، وي از سر نخوت و غرور و براي نشان دادن قدرت مافوق بشري خود مصمم گرديد تا از آن عبور نمايد. با همه اين اوصاف، آيا اسکندر توانست به اهداف جاه طلبانه و بلندپروازانه خود جامه عمل بپوشاند؟
با توجه به اين موضوع که بلوچستان فاقد يک نظام شهري متمرکز و پيشرفته بوده است، مورخان و جغرافيانگاران چگونه به اين موضوع نگريسته اند؟
در اين مقاله سعي شده است تا علاوه بر پاسخگويي شفاف به دو پرسش فوق، نسبت به مجموعه عمليات اسکندر و لشکريان او در خاک گدروزيا، چگونگي برخورد آنها با طبيعت و پديده هاي جغرافيايي و از سوي ديگر، ترسيم جغرافياي تاريخي منطقه با استناد به نوشته هاي مورخان و جغرافيانگاران يوناني به روش توصيفي– تحليلي اقدام شود. 

 

 
كليد واژه: اسکندر مقدوني، ايران، گدروزيا، بلوچستان، شهرهاي گدروزيا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 5 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) پاييز 1388; 45 (دوره جديد)(3):67-78.
 
مامون و محنه
 
ناظميان فرد علي*
 
* دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

مجادلات کلامي در سده هاي دوم و سوم هجري چنان بالا گرفت که انسجام فکري جامعه اسلامي را تهديد نمود. يکي از عمده ترين موضوعهايي که در اين روزگار، مسلمانان را ? در رد و قبول _ دو بخش نمود، مساله خلق قرآن بود. منازعات و مجادلاتي که بر سر اين موضوع در گرفت، سرانجام منجر به دخالت دستگاه خلافت و اتخاذ سياست محنه از سوي مامون گرديد. اين سياست بي سابقه و بي نظير در تاريخ اسلام - که او چهار ماه پيش از مرگش به اجراي آن فرمان داد - از سوي جانشينانش، معتصم و واثق پي گرفته شد و قريب به شانزده سال اساس کار دستگاه خلافت در رويايي با اهل حديث قرار گرفت.
اين اقدام بي سابقه مامون، توجه بسياري از پژوهشگران حوزه تمدن و فرهنگ اسلامي را به خود جلب نموده، و موجب پديد آمدن آرا و فرضيه هاي گوناگون پيرامون اين حادثه شده است. اين مقاله مي کوشد تا در تبيين انگيزه هاي مامون از اتخاذ سياست محنه، ابتدا سه فرضيه: 1- متاثر بودن خليفه از معتزله؛ 2- تاثيرپذيري او از تشيع؛ 3- اقتدارگرايي خليفه در برابر اهل حديث، را مورد سنجش و ارزيابي قرار دهد و سپس با تضعيف دو مفروض نخست، به تقويت فرضيه سوم روي آورد تا در پرتو بررسي داده هاي تاريخي، نتايج منقّحي را به دست دهد.

 
كليد واژه: اهل حديث، تشيع، خلق قرآن، مامون، محنه، معتزله
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 6 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) پاييز 1388; 45 (دوره جديد)(3):79-86.
 
پژوهشي در بازشناسي هويت "داريوش" در روايت کتاب حضرت دانيال نبي (ع)
 
نوروزي ايمان*
 
* دانشگاه تهران
 
 

در کتاب دانيال نبي (ع) "داريوش مادي" نام پادشاهي است که بابل را فتح مي کند و گروهي از علماي بني اسرائيل را به شوش مي آورد تا از آنها در امور ملک داري استفاده کند. اما در اينکه اين پادشاه مطابق آنچه يهوديان فرض مي کنند، همان داريوش يکم هخامنشي باشد، حرف و حديث فراوان وجود دارد. هيچ سند تاريخي بابلي و يا ايراني اي نيز به شخصيتي جز اين اشاره نکرده اند. هدف پژوهش حاضر دستيابي به تصوير روشني از شخصيتي است که در اين کتاب طرح شده تا در پرتو آن بتوان به هويت واقعي وي نزديک شد. پژوهشگر با بررسي اشارات متن مورد نظر و اعتبار سنجي ترجمه هاي اين متون به روش تحليلي و نقد نظريه هاي محققان کتاب مقدس به اين نتيجه مي رسد که آوردن نام داريوش در داستان دانيال نبي (ع) يا اشتباهي از سوي نسخه بردار کتاب در ضبط نام "داريوش" به جاي "کوروش" بوده و يا اصولا "داريوش" لقبي براي "کوروش" از سوي مردم بابل محسوب مي شده است. در همين راستا، مساله ديگري مطرح مي شود که تعداد نادرست شاهان هخامنشي در اين کتاب است. "جبرئيل" به آن حضرت الهام مي کند که چهار پادشاه پيش از "اسکندر" سلطنت خواهند کرد. اين تعداد با تعداد درست شاهان هخامنشي از داريوش (يا کوروش) تا اسکندر به هيچ روي همخواني ندارد. پژوهشگر نشان مي دهد که اين بار مقصر نه نسخه بردار، بلکه شخص نويسنده کتاب است که در زمان رونويسي يک عبارت از کتاب مقدس، واژه "مهمترين" را پيش از عبارت "شاهان پيش از اسکندر" جا انداخته و موجب اين گرفتاري شده است. پژوهشگر در پايان پيشنهاد مي دهد که اطلاعات تاريخي به دست آمده از کتاب مقدس بار ديگر مورد بازنگري و واکاوي قرار گيرند.

 
كليد واژه: داريوش مادي، کتاب دانيال نبي (ع)، تورات، هخامنشيان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 1 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) تابستان 1388; 45 (دوره جديد) (2):1-18.
 
نگاهي به وضعيت کنيزان، غلامان و خواجگان در عصر قاجار
 
زرگري نژاد غلام حسين,علي پور نرگس*
 
* دانشگاه تربيت مدرس تهران
 
 

در ايران عصر قاجار، بخشي از گروه مستخدمان و نوکران را که در خانه ثروتمندان به وفور يافت مي شدند، كنيزان، غلامان و خواجگان تشكيل مي دادند. بردگان سياه، آفريقايي بودند و خريد و فروش آنها از طريق خليج فارس صورت مي گرفت و سفيدها كه از قوميتهاي مختلف بودند، ـ از راه تجارت و خريد و فروش و يا اسارت در جنگها و تهاجمات ناگهاني تامين مي شدند. غالبا رفتاري كه با اين طبقه مي شد، مورد قبول همگان بود و در جامعه پذيرفته شده بود. کنيزان يا به عنوان زن صيغه اي و يا دايمي وارد حرمسراها مي شدند و يا در خدمت زنان بزرگان، به کارهاي خانگي مي پرداختند. غلامان نيز در زمينه هاي مختلف نظامي، خدمات خانگي، نگهباني، کشاورزي و آبياري، ماهيگيري و غواصي (در جنوب) به کار گرفته مي شدند و درصورت داشتن توانايي و کارداني به مناصب بالاي اداري و نظامي نيز دست مي يافتند.
اين تحقيق در پي بررسي وضعيت بردگان (کنيزان، غلامان و خواجگان) در عصر قاجار است که در چند مبحث مراکز تامين، جمعيت، موارد کاربرد و استفاده و طرز رفتار با بردگان، به اين موضوع پرداخته شده است.

 
كليد واژه: غلام، کنيز، خواجه، قاجار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 2 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) تابستان 1388; 45 (دوره جديد) (2):19-34.
 
حکام سيستان از تشکيل سلسله قاجار تا تسليم علي خان سرابندي
 
نايبيان جليل,شيخ نوري محمدامير*,پيري محمد
 
* دانشگاه الزهرا
 
 

با قتل نادر شاه و تشکيل سلسله دراني در افغانستان و تصرف نواحي شرقي ايران، از جمله سيستان به دست احمد خان ابدالي (دراني) در سال 1160 هـ .ق موضوع حاکميت ايران بر اين ايالت از پيچيدگي خاصي برخوردار گرديد، ضعف حکومت مرکزي ايران بعد از قتل نادر، موجب گسترش نظام شبه ملوک الطوايفي در ايران گرديد، کشمکش هاي جانشينان نادر و خاندان زنديه به اين روند کمک شايان توجهي نمود. اين امر موجب گرديد حاکمان سيستان با ايجاد پيوند نزديکتر با فرمانرواي ابدالي افغانستان به حيات نيمه مستقل خود در دوران پر تنش ايران ادامه دهند.
اين حاکمان در روند حاکميتشان با توجه به شرايط و موقعيت زماني و سياسي در دوره هايي که قدرت متمرکزي بر افغانستان سلطه مي يافت، براي جلوگيري از تهديدهاي داخلي و خطر امراي افغان به آنها تکيه مي کردند و گاهي با دادن باج و خراج به حيات خود ادامه مي دادند. با روي کار آمدن حکومت قاجار، موضوع ايالت سيستان به يکي از پيچيده ترين مشکلات فراروي اين سلسله تبديل گرديد. حاکمان قاجار با توجه به درگيريها و شورشهاي داخلي و خارجي موضوع تحکيم پايه هاي قدرتشان را بر سيستان به مماشات مي گذرانيدند. آنها در پي فرصت بودند تا بر مشکلات عديده داخلي و جنگهاي خارجي چيره شوند تا پس از آن به گسترش پايه هاي قدرتشان بر سيستان بپردازند
.
در اين مقاله، موضوع حاکمان سيستان از ابتداي تاسيس سلسله قاجار تا پذيرش حاکميت ايران به وسيله علي خان سرابندي در عصر ناصرالدين شاه بررسي شده است
.

 
كليد واژه: قاجار، سيستان، افغانستان، ايران، حاکمان، کياني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 3 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) تابستان 1388; 45 (دوره جديد) (2):35-48.
 
ترجمه كتب سيره و مناقب امامان در عصر صفوي
 
حسين زاده شانه چي حسن*
 
* دانشگاه آزاد اسلامي دهاقان
 
 

در دوره حاكميت صفويان اقدامات گوناگوني براي ترويج و تثبيت مذهب تشيع در ايران انجام شد كه يكي از آنها ترجمه متون عقيدتي و ديني شيعه به زبان فارسي، با هدف عمومي سازي فرهنگ تشيع بود. دراين راستا، تعدادي ازكتب سيره و مناقب امامان نيز به قلم برخي مترجمان و نويسندگان به فارسي برگردانده شد كه در بين آنها كشف الغمه في معرفه الائمه، اثر علي بن عيسي اربلي بيشتر مورد توجه مترجمان قرار گرفت؛ به طوري كه چند برگردان فارسي همزمان از آن پديد آمد. اين ترجمه ها گرچه به ارتقاي سطح علمي عمومي شيعيان كمك مي كرد، ولي به سبب اموري، همچون حذف اسناد روايات و يا گرايش به ادبيات حماسي، مشكلاتي نيز به همراه داشت كه مهمترين آنها كاسته شدن از ارزش عملي كتابهاي مورد نظر بود.

 
كليد واژه: كتب سيره و مناقب ائمه، صفويان، ترجمه، مترجمان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 7 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) پاييز 1388; 45 (دوره جديد)(3):117-18.
 
جايگاه و كاركرد خاندان دنبلي در تاريخ ايران صفويه تا قاجار
 
ميرجعفري حسين,هاديان كورش
 
 
 

از مهمترين مسايل تاريخ ايران، روابط حکومتهاي محلي و ايلات و عشاير و خاندانهاي مناطق مختلف کشور با دولت مرکزي است. آنچه در اين نوشتار در نظر بوده، توصيف و تبيين جايگاه و کارکرد يکي از خاندانهاي کرد ايراني در عرصه حکومت محلي و تعامل با دولت مرکزي است. در اين نوشتار، سعي بر اين است تا برخي ابعاد و زواياي مرتبط با حکومت محلي خاندان دنبلي بررسي و تجزيه و تحليل گردد. اين تحقيق به روش اسنادي و با بهره گيري از منابع کتابخانه اي و استناد به اسناد و مدارک موجود انجام شده و از جمله يافته ها و در يافته هاي آن مي توان به اين نکته اشاره کرد که خاندان دنبلي در مقام امراي حکومت محلي دنبلي در منطقه خوي و سلماس و تبريز، دست کم از زمان شاه تهماسب صفوي داراي تاريخي مستند و روشن است. در زمان شاه عباس اول نمود بيشتري يافته، در اواخر صفوي کم رنگ مي شود. در فاصله بين صفويه تا قاجار، امراي خاندان دنبلي در مقياسي گسترده تر و به گونه اي بارز به ايفاي نقش در مسائل داخلي و خارجي کشور مي پردازند و حکومت محلي اين خاندان از اقتدار بيشتري برخوردار مي شود. با روي کار آمدن سلسله قاجار، امارت اين خاندان رو به افول مي رود و در نهايت، در نخستين سالهاي ورود عباس ميرزا به آذربايجان در مقام ولي عهدي، عمر اين امارت محلي به پايان مي رسد. برخلاف برخي فرضيه هايي که قوم کرد را به واگرايي و تجزيه طلبي متهم مي کند، اين مقاله نشان مي دهد که خاندان دنبلي، به عنوان يکي از خاندانهاي اصيل و برجسته کرد، در عرصه هاي گوناگوني، از جمله ادب، فرهنگ، عمران و آبادي، سياست داخلي و روابط خارجي نقشي موثر، اساسي و انکارناپذير در تامين امنيت، اهداف، وحدت و منافع ملي کشور ايفا کرده است.

 
كليد واژه: خاندان دنبلي، کرد، دولت مرکزي، حکومت محلي، خوي، تبريز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات تاریخ

 5 : پژوهش هاي تاريخي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني اصفهان) تابستان 1388; 45 (دوره جديد) (2):65-87.
 
امير تيمور و مساله الوس جغتاي؛ تکاپوي مشروعيت سياسي و امنيت نظامي
 
فياض انوش ابوالحسن*
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

ظهور امير تيمور (ت: 736 ـ م: 807 ق) و گسترش حاکميت سياسي و نظامي وي بر ماوراءالنهر، در درجه نخست تحولي داخلي در قلمرو جغتاييان محسوب مي شد. از اين رو، از همان ابتدا هرگونه آينده اي براي اقدامات امير تيمور هنگامي متصور بود که وي بتواند به اين پرسش اساسي که:«آينده الوس جغتاي چه خواهد بود؟» پاسخ عملي مناسبي بدهد. اهميت و فوريت پاسخ به اين سوال ناشي از تاثير عظيمي بود که مي توانست براي آينده سياسي امير تيمور در پي داشته باشد. آينده سياسي امير تيمور نشان داد که دو عنصر اساسي حکومتي که وي پي ريزي کرد؛ يعني مشروعيت سياسي و امنيت نظامي، در پيوند مستقيم با اين پرسش بوده است. تا هنگامي که امير تيمور سرگرم تکاپو براي کسب قدرت سياسي در ماوراءالنهر بود، مقوله مشروعيت در نحوه پاسخي که وي به آن پرسش اساسي مي داد، تاثير پررنگ تري داشت، اما به موازات آن که ضرورت تثبيت و استمرار قدرت سياسي او بيشتر چهره نمود و وي در اندازه هاي يک فاتح، دست اندازي به قلمروهاي خارج از ماوراءالنهر را آغاز کرد، مقوله امنيت رجحان بيشتري در نحوه برخورد وي با بازماندگان الوس جغتاي يافت.

 
كليد واژه: الوس جغتاي، امير تيمور، مشروعيت، امنيت، ماوراءالنهر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 2 اردیبهشت 1391  9:45 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها