پاسخ به:بانک مقالات تاریخ
5 : فرهنگ (ويژه تاريخ) زمستان 1385; 19(4 (مسلسل 60)):143-185. |
|
زندگي و معيشت مغولان (ساختار اجتماعي) |
|
مفتاح الهامه* |
|
* پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي |
|
ترسيم تصويري از ساختار اجتماعي مغولان به استناد منابع، آداب و رسوم و افسانه هاي كهن ايشان مي تواند در تجزيه و تحليل حقيقت اجتماع مغولان موثر باشد؛ اجتماعي كه به منزله بستر هميشگي رودي در زير جريان حوادث قرار داشته و در شكل گيري آنها موثر بوده است. منابع مهم قابل استناد، به سه دسته تقسيم مي شوند: منابع مغولي، چيني و فارسي. تنها منبع قديمي مغولي كه تاكنون به دست آمده است، تاريخ عمومي مغولان (يوان چائويي شه) يا تاريخ سري خوانده مي شود. منابع چيني، تاريخ هاي رسمي سلسله هاي يوان است كه با شتاب فراوان در زمان به سلطنت رسيدن مينگ ها تدوين شده و نهايتا دو منبع اصلي و قديمي تر فارسي آثار جويني و رشيدالدين است. با توجه به اينكه براي ترسيم تصويري از ساختار اجتماعي مغولان هيچ تاليف مستقيمي وجود ندارد، پاسخ به سوالاتي نظير نوع زندگي و معيشت قبايل مغول، روابط اقتصادي آنان، عنصر تشكيل دهنده جامعه مغول، روابط خانوادگي، موقعيت زنان و فرزندان، مالكيت ها و اختلاف طبقاتي، تنها با استناد به منابع فوق الذكر و مقايسه و مقابله موردي موارد قديم و متاخر ممكن مي شود. در اين راستا، مولف را چاره اي جز استنتاج از نمونه هاي متاخر نيست.
به رغم گوناگوني تركيب قبايلي كه اتحاديه اقوام مغول را تشكيل و اساس امپراتوري عظيم آنان را پايه ريزي كردند، شيوه زندگي چادرنشيني و روابطي كه از اين شيوه زيست ناشي مي شد تا مدت ها بدون دخالت هر گونه قدرتي باقي مانده بود. گذار از زندگي كوچ نشيني به زندگي اسكان يافته، اغلب تحت فشار نيازها و شرايط اقتصادي صورت گرفت و موجب شد كه بيابانگردان با شهرنشينان ارتباط دادوستدي برقرار كنند. ضرورت اين ارتباط، گاه به مبارزه منتهي شد و ضرورت مبارزه، نه تنها اقوام را به مهاجرت يا اسكان واداشت، نه تنها دولت ها را جا به جا كرد و در هم آميخت، بلكه به فرهنگ هاي گوناگون نيز بر اثر تماس و اصطكاك اجزاي مركبه آنها خصايص و امتيازات خاص بخشيد. ايلات و قبايل صحراگرد و شكارچي جنگل كه بنابر اصل پدرشاهي زندگي مي گذراندند، بدون آنكه هيات قانوني خاصي به خود گرفته باشند، مجتمع هاي قبيله اي ايجاد مي كردند كه وابستگي اصلي آن را رشته هاي پيوند خويشاوندي، و وحدت در سنن و آداب ايشان تشكيل مي داد. اختلاط جامعه يكجانشين و زراعتي با جامعه كوچ نشين دامدار و صحرانشين به هنگام تاسيس امپراتوري مغول، نتيجه مستقيم ورود به مرحله زمين داري بود. در دوران متقدم جامعه مغول، زندگي برده داري نيز به چشم مي خورد؛ و از اين رو، جامعه مغولي تقسيمات طبقاتي خاص خود داشت كه در اين تحقيق معرفي شده است.
|
|
كليد واژه: |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391 10:36 PM
تشکرات از این پست