پاسخ به:مقالات علوم سیاسی
4 : فصلنامه سياست- مجله دانشكده حقوق و علوم سياسي پاییز 1383; -(65):59-85. |
|
فرايند خلع سلاح و كنترل تسليحات در حقوق بين الملل منشور: از نظر تا عمل |
|
ساعد نادر* |
|
* دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران |
|
منشور ملل متحد هم در مقدمه و هم در موارد بسيار مهم خود به مفاهيم، ضرورت ها، اهداف و اصولي اشاره کرده که چه بسا يکي از ابزارهاي حصول آنان، خلع سلاح باشد. تامين صلح و امنيت بين المللي، جلوگيري از وقوع جنگ جهاني سوم و ايجاد صلحي دائمي براي نسل هاي حال و آتي بشريت، ممنوعيت توسل به زور در روابط بين المللي، لزوم حل و فصل اختلافات بين المللي به طرق مسالمت آميز و پرهيز از قراردادن جنگ به عنوان سياستي ملي، همگي مويد نکاتي هستند که (از ديد تئوريک) گسترش تسليحات با آنها منافات داشته و به عکس خلع سلاح يکي از شرايط تحقق آنها خواهد بود. بر اين اساس، شوراي امنيت به خود صلاحيت داده تا در چارچوب مسئوليت اصلي حفظ صلح و امنيت بين المللي، به اين مقولات پرداخته و حتي براساس فصل هفتم منشور عليه دولت هايي که به خلع سلاح پاي بند نيستند، اقدام نمايد. اين اقدامات، از تحريم هاي نظامي و اقتصادي گرفته تا ايجاد نهادهاي فرعي ناظر خلع سلاح و حتي تجويز توسل به زور در صورت عدم پاي بندي، متفاوت بوده اند. به نظر مي رسد که سير نگاه ملل متحد به مقوله خلع سلاح را بتوان به مراحلي مختلف تقسيم نمود. ملل متحد تا پايان جنگ سرد صرفا به سلاح هاي کشتار جمعي توجه نمود. اما با پايان يافتن جنگ سرد، اين سازمان به تسري فرايند خلع سلاح و کنترل تسليحات به ساير سلاح ها يعني سلاح هاي متعارف و تقويت ابزارهاي اجرايي برخي سلاح هاي کشتار جمعي نيز اقدام نمود و حتي در آخرين اقدام خود در سال 2004، عدم حمايت از گسترش سلاحهاي کشتار جمعي توسط بازيگران غير دولتي را به مثابه تعهدي براي کليه دولتها برشمرد.
|
|
كليد واژه: |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
جمعه 15 اردیبهشت 1391 7:09 PM
تشکرات از این پست