0

مقالات علوم سیاسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

 2 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) بهار و تابستان 1385; 2(2):25-45.
 
پسا ماركسيسم و «پسا ماركسيسم»
 
تاجيك محمدرضا*
 
* گروه علوم سياسي، دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

چرا امروز مي بايست، به بازانديشي پروژه سوسياليسم بينديشيم؟ ارنستو لاكلاو و شنتال موفه، در پاسخ به اين پرسش، تلاش دارند در تاريخ معاصر، نقشي فعال و آگاهانه و نه انفعالي و كوركورانه را در پيش گيرند هدف خود را انتزاعي روشن (به طور نسبي)، از كشمكش هايي كه در آن سهيم هستند و فهم تغييراتي كه پيش چشمانشان رخ مي دهند، قرار داده و در واپسين تحليل، بدين نتيجه مي رسند كه لازم است با بهره بردن از روش واسازي دريدا، شالوده و ساخت ماركسيسم ارتدكسي را مورد چالش جدي قرار دهند.
لاكلاو و موفه از يك سو، به چالشي بنيان كن عليه رويكرد هاي «تقليل گرا، جوهرگرا و جهان شمول» برخاستند و از سوي ديگر، به نقد آموزهاي مبتني بر برداشتي خاص از جامعه روي آوردند: آموزه هايي كه جامعه را از دريچه عناصر مستقلي و داراي هويتي خاص مورد تحليل و تعريف قرار مي دهند (جوهرگرايي عناصر) و بدين ترتيب، افقي فراسوي ماركسيسم ارتدوكسي، فراساختگرايي و هرمنوتيك گشودند. با اين هدف، اين دو متفكر نقطه عزيمت تئوريك خويش را بر شماري از جريان هاي نظري و فلسفي نظير: واسازي دريدا، تبارشناسي و ديرينه شناسي فوكو، روانكاوي لاكان، پديدارشناسي هوسرل و هايدگر، پراگماتيسم رورتي، زبانشناسي و نشانه شناسي مدرن (سوسور، بارتز و ...)، رهيافت فراتحليلي ويتگنشتاين و هژموني گرامشي بنا نهادند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

3 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) بهار و تابستان 1385; 2(2):47-68.
 
طرح برشي از عدالت در افلاطون و راولز
 
يونسي مصطفي*
 
* گروه علوم سياسي، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

از جمله مباحث پايدار و ناميراي فلسفه سياسي و اخلاق موضوع عدالت است. از اين رو در اين باب فلاسفه در دوران هاي مختلف و با رويكردهاي متفاوت به اين مهم پرداخته اند. مقاله حاضر به صورت خاص، دو فيلسوف متعلق به دو دوره متفاوت يعني افلاطون و راولز را كه به صورت مستقيم يا غيرمستقيم اما موثر دغدغه عدالت داشته اند، برگزيده است مبناي انتخاب اين دو متفكر اين است كه آن ها فراتر از فرديت خود نماينده و بيانگر دو مدل متفاوت و به تعبير جزيي تر متقابل در عرصه فلسفيدن عدالت هستند. بر اين اساس در تك نگاشت حاضر در پي آن هستيم كه با تمركز بر بخش مقايسه پذير دو اثر «سياست» افلاطون و «نظريه در باب عدالت» راولز به طرح برشي از انديشه آن ها در مورد عدالت بپردازيم. با انجام اين كار در مي يابيم كه افلاطون از درون انسان مبحث عدالت را شروع مي كند، و در مقابل راولز از بيرون انسان بحث عدالت را پيش مي كشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

4 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) بهار و تابستان 1385; 2(2):69-91.
 
بازخواني فلسفه سياسي سقراط تاريخي/ افلاطوني
 
نجاتي حسيني سيدمحمود*
 
* گروه علوم سياسي، دانشگاه علم و هنر
 
 

تمايز سقراط تاريخي و سقراط افلاطوني را مي توان مساله و موضوعي در تاريخ فلسفه سياسي دانست؛ که در عين ناباوري تنها در حاشيه اين ادبيات به آن پرداخته شده است. اما در اين مقاله اين مساله ـ موضوع به مرکز بحث آورده شده است. مساله مقاله اين است که فلسفه سياسي سقراط و افلاطون در يک نسبت سنجي ژرف، واگرايي (سقراط تاريخي و افلاطون حقيقي) و هم گرايي (سقراط افلاطوني و افلاطون سقراطي) دارند.
نقطه عزيمت اين مساله نيز اين است که با بازخواني و بازکاوي متن هاي گفتاري و نوشتاري سقراط و افلاطون مي توان جا پاي اين واگرايي و هم گرايي را در لوگو(ها) و ديالوگ (هاي) سقراط و افلاطون پي گيري کرد. بنابر اين نشانه شناسي لوگو ـ ديالوگ سقراط تاريخي و افلاطوني و لوگو ـ ديالوگ افلاطون سقراطي و حقيقي دو فلسفه سياسي کلاسيک بنياني را كشف خواهد كرد. اين مقاله تلاشي براي تثبيت اين مدعيات و مفروضات با بهره گيري از تحليل هاي هرمنوتيکي و نشانه شناختي (متن، زمينه و مولف محور) است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

5 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) بهار و تابستان 1385; 2(2):93-116.
 
پارادوكس اورولي
 
آب نيكي حسن*
 
 
 

جورج اورول، رمان نويس انگليسي، رمان معروف «1984» را نوشت تا يوتوپياهاي عصر خود را نقد نمايد. وي كه در صدد بيان و هشدار در باب آينده احتمالي توتاليتري همه جا حاضر است، در رمان خود انساني را به تصوير مي كشد كه ساختارهاي قدرت به شدت متصلب وي را تبديل به سوژه اي سياسي، يعني تابع ساخته است. سوژه اي كه به نهايت خود رسيده است. بنابراين مهم نوع نگاه اورول به انسان و تبديل كردن آن به سوژه است. اين تاكيد بيش از حد اورول بر سوژ‌گي، انسان را متافيزيكي كرده و نظام يوتوپيايي ديگري را پيش روي وي قرار داده است. نظامي كه اورول در ابتدا در پي نقد آن بوده اما خود گرفتار آن مي شود. در واقع پارادوكس اورولي در همين امر نهفته است، چرا كه وي در عين نقد يوتوپيا، نظام يوتوپيايي بدون سلطه را به سوژه متافيزيكي خود پيشنهاد مي دهد. پارادوكسي كه با نوع نگاه اورول به انسان به مثابه سوژه سياسي شروع شد.

 
كليد واژه: اورول، سوژه سياسي، سوژه متافيزيكي، پارادوكس، نظام بدون سلطه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

 6 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) بهار و تابستان 1385; 2(2):119-146.
 
اينترنت و توسعه سياسي: حوزه عمومي در فضاي سايبرنتيك
 
ميناوند محمدقلي*
 
 
 

در طي آخرين دهه قرن بيستم، همراه با توسعه و تكامل فوق العاده سريع ارتباطات رايانه اي و گسترش روزافزون دسترسي مردم جوامع مختلف به اينترنت و شبكه هاي رايانه اي، كوشش هاي نظري بسياري صرف يافتن الگوهاي مناسب براي مطالعه اينترنت و ابعاد و تاثيرات سياسي و اجتماعي آن گرديد. در جريان اين تلاش ها مفهوم حوزه عمومي در چارچوب نظريات جامعه شناختي يورگن هابرماس جايگاه برجسته اي يافته است. پژوهشگران در اين زمينه معمولا درصدد پاسخگويي به اين سوال بوده اند كه آيا ارتباطات رايانه اي در اينترنت مي تواند زمينه توسعه سياسي و تقويت دموكراسي را از طريق احياي حوزه عمومي فراهم سازد؟ پاسخ دادن به اين سوال قبل از هر چيز نيازمند آن است كه بدانيم آيا اصولا  ايده حوزه عمومي مدل نظري مناسبي براي پژوهش در اين زمينه است يا خير؟ كارهاي نظري و پژوهش هاي انجام شده طي سال هاي اخير كه به برخي از آن ها در اين مقاله اشاره شده است هر يك بعضي از ابعاد مفهوم حوزه عمومي را مورد توجه قرار داده و آن را در بررسي رابطه اينترنت با سياست و قدرت و تاثيرات متقابل آن ها به كار برده اند. از اين بررسي ها چنين برمي آيد كه مفهوم حوزه عمومي از نظر اكثر محققان الگوي نظري مناسبي است ولي به جز موارد معدودي، همه نويسندگان اين الگو را نيازمند جرح و تعديل و يا تطبيق با شرايط خاص ارتباطات رايانه اي و تحولات اخير در جوامع گوناگون مي دانند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

 7 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) بهار و تابستان 1385; 2(2):147-171.
 
شكل گيري همكاري بين المللي در مواجهه با تروريسم: فرصت ها، چالش ها و راهكارها
 
سيم بر رضا*
 
* گروه حقوق، دانشگاه گيلان
 
 

در اين نوشتار بر ايده همكاري جهاني براي مواجهه با پديده تروريسم بين المللي تاكيد و ناكامي در نيل به اجماع در تعريف تروريسم از موانع عمده براي تعامل با اين پديده در سطح بين المللي محسوب مي شود. اين مقاله درباره نقش موثرتر سازمان ملل متحد و حقوق بين الملل براي مواجهه با تروريسم بحث مي كند سازمان ملل متحد بايد با فقر، حاكميت هاي كارآمد و توسعه نيافتگي به مبارزه بپردازد چه اين موضوعات با پديده تروريسم مرتبط يا نامرتبط باشند. هدف سازمان ملل در مقابله با تروريسم بايد اين باشد كه تا حد ممكن اقدام به ارتكاب اعمال تروريستي را براي افراد بيشتري نامطلوب جلوه دهد تا انگيزه هر چه كمتري براي ارتكاب چنين اعمالي وجود داشته باشد. به عبارت ديگر سوال اصلي مقاله اين است كه راهكارهاي اصلي جامعه جهاني براي مقابله با تروريسم بين الملل چيست؟ ايده مقاله حاضر اين است كه دو راهكار حقوقي و سياسي مي توانند تكميل كننده يكديگر باشند و راه را براي همكاري هاي بين المللي هر چه بيشتري بگشايند.

 
كليد واژه: تروريسم، سازمان ملل متحد، سياست و حقوق بين الملل، مبارزه با تروريسم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

1 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) زمستان 1388 و بهار 1389; -(7):1-26.
 
مباني وجودي آرمان گرايي سياسي در فلسفه اسلامي (با تاکيد بر حکمت الاشراق سهروردي)
 
بستاني احمد*
 
* گروه پژوهشي علوم سياسي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهاد دانشگاهي
 
 

اين مقاله به بحث از نسبت وجودشناسي و انديشه سياسي در نگرش فلاسفه و حکماي مسلمان، به ويژه در ايران، اختصاص دارد. در نظام هاي فلسفي قديم وجودشناسي از اهميت کانوني برخوردار بود و تمامي مباحث فکري، از جمله انديشه سياسي را از خود متاثر مي ساخت. فلسفه سياسي اسلامي نگرشي است آرمان گرا که واقعيت سياسي موجود را نفي مي کند و افقي نوين مي گشايد. اين سياست آرماني اما پشتوانه در وجودشناسي حکماي اسلامي دارد و از همين روي فهم مباني فلسفه سياسي اسلامي بدون مطالعه موشکافانه مباني وجودشناسانه و کيهان شناسانه فلسفه اسلامي ميسر نخواهد شد. در بحث حاضر اين نکته به ويژه از اين جهت اهميت اساسي دارد که فلاسفه مسلمان معتقد بودند نظام سياسي مطلوب بايد از نظم کيهاني حاکم بر عالم هستي دقيقا الگوبرداري شود. بدين سان هرگونه انسجام يا خلل در نگرش وجودي و کيهاني مي تواند تاثيري مثبت يا منفي بر آرمان گرايي سياسي داشته باشد. در اين ميان شهاب الدين سهروردي با طرح «حکمت نوري» و تدوين نظام نويني در کيهان شناسي توانست افق هاي جديدي در فلسفه سياسي آرماني بگشايد. اين مقاله علاوه بر بحث از مباني آرمان گرايي در فلسفه اسلامي به طور خاص مورد حکمت الاشراق را نيز بررسي خواهد کرد.

 
كليد واژه: فلسفه اسلامي، وجودشناسي، آرمان گرايي، حکمت اشراق، عالم خيال
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

 2 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) زمستان 1388 و بهار 1389; -(7):27-49.
 
وضع معرفتي فلسفه سياسي
 
بحراني مرتضي,گورابي سيدياسم
 
 
 

مي توان در پاسخ به اين پرسش که جايگاه دانشي به نام فلسفه سياسي در ميان ساير دانش هاي انساني کجاست، دوره هاي مختلفي را شناسايي کرد: در انديشه سنتي که نگاهي هنجاري و فضيلت محور به انسان و جامعه دارد، فلسفه سياسي که پيوند عميقي با اخلاق دارد ذيل حکمت عملي قرار مي گيرد و از سوي ديگر، گزاره هاي معرفتي خود را جهان شمول معرفي مي کند. در دوران مدرن از يک سو هنجاري بودن فلسفه سياسي مورد تشکيک قرار گرفت و از سوي ديگر موضوع فلسفه سياسي تا حد زيادي به امور ممکن و در دسترس از جمله قدرت و امنيت تقليل يافت. در دوران معاصر، و به دنبال تجزيه «علمي» دانش ها، تلاش هاي زيادي شد تا از موجوديت اين معرفت در مقابل حملات پوزيتويستي دفاع به عمل آيد؛ در نتيجه فلسفه سياسي دست از بسياري از مدعيات هنجاري و جهان شمول خود برداشت در دوران معاصر فلسفه سياسي براي ادامه حيات و اثبات موجوديت و فايده مندي خود، بطور جدي به تامل در باب خاستگاه و جايگاه خود پرداخته است، درست به همان سان که طي چرخش زباني، زبان هم زمان، ابژه و سوژه واقع شد؛ اين امر توانست فلسفه سياسي را اعتباري ديگر ببخشد. در نهايت اين که «امر سياسي» به مثابه مقوله اي بس مهم مي تواند در تبيين جايگاه کنوني فلسفه سياسي و تفسير معنا و مقصود آن کارگر و حايز اهميت باشد.

 
كليد واژه: فلسفه سياسي، طبقه بندي دانش، معرفت هنجاري، اخلاقي، امر سياسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) زمستان 1388 و بهار 1389; -(7):51-69.
 
«مطلق خاص» در انديشه رورتي
 
تاجيك محمدرضا*
 
* گروه علوم سياسي، دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

آماج رويکرد انتقادي رورتي عمدتا معرفت شناسي غربي و در متن و بطن آن، نظريه معرفتي بازنمايي است. رورتي با منظر و نظري پراگماتيستي در پي يافتن توجيه و توضيحي براي نگرش اخلاقي و سياسي غرب امروز است. اين منظر و نظر رورتي، سخت وام دار آموزه هاي زبان شناختي و رويکردهاي توصيفي در شکل گيري درک آدمي از امور است. اما، آيا رورتي مي تواند در اين فضاي نظري از آفات فراتئوري ها، از يک سو، و نگاه هاي هنجاري در عرصه علوم، از سوي ديگر، پرهيز کند؟

 
كليد واژه: مطلق خاص (Particular Absolute)، واژه هاي نهايي (غايي)، رند، رند ليبرال، پراگماتيسم، نام انگاري، همبستگي، بازنمايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

 4 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) زمستان 1388 و بهار 1389; -(7):71-94.
 
آنتيگونه سوفوکلس و دموکراسي آتني
 
يونسي مصطفي,مقيمي زنجاني شروين
 
 
 

موضوع اين مقاله يافتن نسبت دلالت هاي سياسي تراژدي آنتيگونه با دموکراسي آتني است. رهيافتي که در رسيدن به اين مقصود موردنظر است، رهيافت ساختاري است. يکي از مولفه هاي اصلي در رهيافت ساختاري، کشف تقابل هاي دوتايي در درون اثر است تا از اين رهگذر به کشف تقابل ها در حياتي سياسي اجتماعي رهنمون شويم که به يک معنا بستر خلق اثر را تشکيل مي دهد. تقابلي که از حيث انديشه سياسي در محور تراژدي آنتيگونه برجسته مي شود، و شبکه اي از تقابل ها، گرد آن شکل مي گيرند، تقابل ميان «خانواده» و ارزش هاي آن، و «سامان سياسي» و مناسبات شهروندي است. کريستيان ماير، ژان پير ورنان، چارلزسگال، و حتي مايکل زلناک همگي بر اهميت اساسي اين تقابل، در کانون تراژدي آنتيگونه، صحه نهاده اند. تقابل خانواده/ پوليس از منظر انديشه سياسي واجد کمال اهميت است، چرا که از حيث خاستگاه تاريخي بسط و تحول مقوله پوليس در يونان باستان، چنين تقابلي نشانگر گسست از جهان «موکينايي» و گذار به عصر مناسبات شهروندي است. همين تقابل است که زمينه را براي برخورد «قوانين نانوشته الهي» و «قوانين مدون انساني» آماده مي کند. تقابلي که شالوده اساسي اين مقاله را تشکيل مي دهد.

 
كليد واژه: تراژدي، سياست، دموکراسي آتني، پوليس، تقابل، خانواده، قانون، امر الهي، امر انساني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

5 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) زمستان 1388 و بهار 1389; -(7):95-111.
 
دولت مدرن، ارتش ملي و نظام وظيفه
 
سينائي وحيد*
 
* گروه علوم سياسي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

ارتش هاي ملي و نظام وظيفه از جمله نهادهايي هستند که به دنبال ايجاد دولت ملت شکل گرفتند. زيرا دعوي سلطه انحصاري دولت بر قوه قهريه و انحصار کاربرد مشروع زور در چارچوب يک قلمرو مشخص مستلزم تشکيل نهادهاي نظامي مدرن يعني ارتش ملي و نظام وظيفه بود. اين پيوند از طريق بنيانهاي حقوقي نظري اين دولت؛ حاکميت ملي و ناسيوناليسم برقرار شد. در اين چارچوب ملت به حوزه تامين منابع انساني پيراموني سازمان هاي نظامي دولت تبديل و با برقراري نظام وظيفه عمومي ارتش هاي ملي تشکيل شدند. اين ارتش ها به نوبه خود به تحکيم و تثبيت دولت مدرن کمک کردند.

 
كليد واژه: دولت مدرن، ارتش ملي، نظام وظيفه، حاکميت ملي، ناسيوناليسم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

 6 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) زمستان 1388 و بهار 1389; -(7):113-142.
 
بازنمايي ابعاد تاريخي و سياسي هويت ملي در تلويزيون جمهوري اسلامي ايران (مطالعه موردي سريال هاي تلويزيوني تاريخي درجه الف در سه دهه پس از انقلاب اسلامي ايران)
 
ساعي منصور*
 
* گروه جوانان و مناسبات نسلي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهاد دانشگاهي
 
 

هدف اصلي مقاله حاضر بررسي «ميزان و چگونگي بازنمايي ابعاد تاريخي و سياسي هويت ملي در سريال هاي درجه الف تاريخي تلويزيون در سه دهه بعد از انقلاب اسلامي (1388 1359)» است. در اين مقاله 15 سريال تاريخي الف و پرمخاطب توليد و پخش شده از شبکه يک و دو در سه دهه بعد از انقلاب (از هر دهه 5 سريال) انتخاب و مورد تحليل قرار مي گيرد. نتايج نشان مي دهد که تحت تاثير سياست هاي فرهنگي و رسانه اي تلويزيون، بازنمايي هويت ملي ساختي ايدئولوژيک پيدا کرده است. ساخت زباني و تصويري تلويزيون در روايت و بازنمايي ابعاد تاريخي و سياسي مبتني بر انگاره سازي منفي از گذشته تاريخي و ميراث سياسي ايرانيان و کم توجهي به نمادهاي ملي مانند پرچم و سرود ملي و جهت گيري و شخصيت پردازي مثبت نسبت به شخصيت هاي تاريخي داراي پايگاه مذهبي بوده است.

 
كليد واژه: هويت ملي ايرانيان، تلويزيون، سريال هاي تاريخي، بازنمايي، هويت تاريخي، هويت سياسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

 7 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) زمستان 1388 و بهار 1389; -(7):143-174.
 
سيکل تجاري سياسي: استدلال هايي سياسي براي بي ثباتي هاي اقتصادي
 
حاتمي عباس*
 
* گروه علوم سياسي، دانشگاه اصفهان
 
 

مرور ادبيات موجود نشان مي دهد اقتصاددانان تا قبل از دهه 1970 عموما بر عوامل اقتصادي به عنوان علت وقوع بي ثباتي هاي اقتصادي تاکيد مي کردند. اما از دهه 1970 به اين سو اقتصاددانان سياسي سر برآوردند که عامل وقوع اين بي ثباتي هاي اقتصادي را به عوامل غير اقتصادي نسبت مي دادند. اين دسته از اقتصاددانان سياسي تلاش کردند با ارايه نظريه هايي مانند سيکل تجاري سياسي، عوامل غيراقتصادي يا به عبارتي دقيق تر عوامل سياسي را شناسايي نمايند که عامل بي ثباتي در اقتصاد کلان بودند. به همين منظور آنها سيکل هاي تجاري سياسي فرصت طلبانه و سيکل هاي تجاري سياسي حزبي را ارايه نمودند که اولي انتخابات و دومي جابه جايي احزاب در قدرت را عامل بي ثباتي هاي اقتصادي مي دانست. اين مقاله در تداوم ادبيات مزبور بر گونه هاي دوگانه سيکل هاي تجاري سياسي متمرکز شده، تلاش مي کند اولا نشان دهد چگونه و بر اساس چه سازوکاري عوامل سياسي باعث بي ثباتي در اقتصاد کلان مي شوند. ثانيا استدلال مي کند سيکل هاي تجاري سياسي را بايد به علت تاکيد بر عوامل سياسي در توضيح فرايند هاي اقتصادي، مصداق بارزي از بازگشت دوباره سياست به اقتصاد دانست که در حدود دو قرن ايده اي منسوخ شده در نظر گرفته مي شد. ثالثا نشان مي دهد که اين بازگشت از يک سو نقدي اساسي بر داعيه اقتصاددانان جريان غالب در اقتصاد است که از ديرباز اصرار بر جدايي اقتصاد از سياست دارند و از ديگر سو بر اهميتي تاکيد مي گذارد که مطالعات ميان رشته اي در دهه هاي اخير پيدا کرده اند.

 
كليد واژه: انتخابات، بي ثباتي هاي اقتصادي، سيکل تجاري سياسي فرصت طلبانه، سيکل تجاري سياسي حزبي، رهيافت ميان رشته اي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) تابستان و پاييز 1388; جديد(6):1-26.
 
گفتمان هويتي احياگري اسلامي: تاملي در زمينه ها و انديشه ها
 
نظري علي اشرف*
 
* گروه علوم سياسي، دانشگاه تهران
 
 

گفتمان «احياگري اسلامي» مبين نخستين و موثرترين كنش فكري در يك سده اخير است. توسل به سنت هاي ديني و طرح اسلام به عنوان ايدئولوژي و به مثابه مدلي از سازماندهي اجتماعي، نقطه محوري تجمع و صف آرايي فكري - سياسي انديشه پردازان آنان مي باشد. آنها در تلاش بر مي آيند تا با ايفاي نقشي موثر، با طرفداري از عقلانيت، عدالت، حريت، مساوات، تحول تدريجي و اصلاح، شورا و حکومت پارلماني، انطباق سياست با شريعت اسلامي، ... گفتمان خويش را وضع و تثبيت نمايند.
گفتمان احياگري در عصر مشروطه واجد سه خصيصه اصلي بود كه ساختار اصلي مقاله حاضر را شكل مي دهد: بصيرت و آگاهي عميق ديني، «تحديد حدود سلطنت» از طريق «استقرار اساس قويم مشروطيت» با هدف حفظ اسلام، و رويارويي با غرب و محوريت دادن به ارزش هاي اسلامي. نظر به اين که فهم اين سه خصيصه مي تواند چارچوب کلي انديشه احياگري اسلامي را مکشوف نمايد در ادامه به بررسي آنها مي پردازيم. در ادامه جهت تحليل موردي انديشه هاي حاملان گفتمان اصلاح، به بررسي يكي از محوري ترين واضعان اين گفتمان، «آيت الله محمدحسين نائيني» مي پردازيم
.
نويسنده در بخش نتيجه گيري، تلاش براي تبيين معرفت شناختي پارادايم هويتي اسلام، تبيين گفتمان مترقي اسلام، جست و جوي خستگي ناپذير براي يافتن نشانه ها و دال هاي معنايي گفتمان اسلام حقيقي از لابلاي متون اسلامي، و قرار دادن اسلام در متن سنت تاريخي پيشتاز، مترقي و متمدن را از خصيصه هاي بارز گفتمان احياگري اسلامي معرفي مي كند
.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات علوم سیاسی

2 : پژوهش سياست نظري (پژوهش علوم سياسي) تابستان و پاييز 1388; جديد(6):27-60.
 
ايرانشهري در آثار يوناني: با تاکيد بر آثار فلسفي سياسي افلاطون - گزنفون (2)
 
قادري حاتم*
 
* گروه علوم سياسي، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

ايرانيان و يونانيان در راستاي گسترش فضاي زندگاني خود، خيلي زود با يكديگر در تماس قرار گرفتند: به رغم غلبه سويه هاي سياسي-نظامي، نبايد از سويه هاي تاثيرگذاري و تاثيرپذيري سياسي، فلسفي-ديني صرف نظر كرد. تا جايي كه به تعامل گسترده ايرانيان و يونانيان دراوان رابطه آنان برمي گردد، بايد توجه داشت كه يونانيان بيشتر از آموزه ها و سلوك سياسي، فلسفي-ديني ايرانيان متاثر بودند. اين بخش از مقاله، مهمترين تاملات يونانيان، (آتنيان)، بر آموزه هاي سياسي، فلسفي-ديني ايرانيان را برجسته مي سازد.

 
كليد واژه: فلسفه سياسي، ايرانيان، يونان، افلاطون، گزنفون
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  8:49 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها