0

مقالات زبان های خارجی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 8 : پژوهش زبان هاي خارجي 1387; -(47 (ويژه نامه روسي)):93-110.
 
مسايلي درباره اصول ترجمه هاي تطبيقي و مدل ترجمه
 
ولي پور عليرضا,نيكلايويچ مارچوك يوري
 
 
 

ترجمه يك فعاليت انساني است كه در طي انجام آن يك متن از يك زبان به زبان ديگر بر اساس تطبيق متن منتقل مي گردد، ضمن آنكه معنا و مفهوم يكسان حفظ و برقرار مي ماند. هنگام بحث روي ترجمه بايد موضوع ترجمه به عنوان چگونگي و جريان آن از محصول و نتيجه آن كه نتيجه اين جريان است متمايز گردد. تئوري هاي ترجمه به عنوان نظريات جديد زبانشناسي سابقه چنداني ندارند و اكثرا به پنجاه شصت سال اخير باز مي گردند. امروزه بسياري از زبانشناسان، بخصوص آنهايي كه به مسائل بنيادي ترجمه اشتغال دارند، بر اين باورند، كه ترجمه يك شاخه مستقل در زبانشناسي مي باشد. نقطه نظرات و تئوري هاي ترجمه زبانشناسان روسيه امروزه با توجه و استقبال فراواني مواجه شده است. در اين مقاله به معرفي اجمالي دستاوردهاي ايشان در اين حيطه پرداخته شده است.

 
كليد واژه: ترجمه، آناليز، مدل سازي، سنتز، ترجمه تطبيقي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 2 : پژوهش زبان هاي خارجي پاييز 1387; -(46):19-34.
 
نمود «شخص» به عنوان يك مقوله دستوري در افعال روسي
 
حسيني امير*
 
* دانشكده زبانها و ادبيات خارجي، دانشگاه تهران، ايران
 
 

فعل زبان روسي، گونه اي از كلام است، كه ويژگي هاي دستوري متعددي را بيان مي كند، و به لحاظ اين ويژگي هاي دستوري - نحوي و چگونگي بيان شخص، آن را به گروه افعال شخص دار و افعال بدون شخص دسته بندي مي كنند. تفاوت اين دو گروه فعلي، در بيان يا عدم بيان ويژگي هاي دستوري شخص است. هدف از اين پژوهش، بررسي ابزار بيان مقوله شخص در گزاره هاي فعلي جملات روسي است. معني دستوري شخص را گاهي وندهاي فعلي بيان مي كنند، كه در اين صورت، ابزار بيان معني شخص دستوري است، و زماني عناصر ديگر جمله، يعني ضماير شخصي، يا اسامي، اين معني را به فعل مي دهند، كه آن را ابزار لغوي مي ناميم. در زبان روسي ابزار لغوي در بيان اين معني نقش بسيار مهمي دارند، زيرا در برخي شرايط، مثلا نبودن فاعل ظاهري در جمله وندهاي (شناسه هاي) فعلي، معني واقعي شخص را نشان نمي دهند و در معناي مجازي به كار مي روند.

 
كليد واژه: شخص، وجه، شمار، فعل، ضمير شخصي، ابزار دستوري، ابزار لغوي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 1 : پژوهش زبان هاي خارجي پاييز 1387; -(46):5-18.
 
لنتس، اثر گئورگ بوشنر، بهانه اي براي توصيف معضلات اجتماعي در دوره بيدر ماير
 
استارمي ابراهيم*
 
* دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه شهيد بهشتي، ايران
 
 

داستان لنتس (Lenz) اثر گئورگ بوشنر (Georg Buchner) ترسيم گوشه اي از زندگي نويسنده بزرگ دوره توفان و طغيان آلمان ياكوب ميشاييل راينهلد لنتس (1792- 1751) است كه بر اثر تنهايي و افسردگي روحي از محيط خانوادگي و اجتماعي خود مي گريزد و پس از قطع رابطه با گوته و طرد شدن از شهر وايمار، براي نجات خويش به كشيش ابرلين (Oberlin) پناه مي آورد. بوشنر اثر لنتس را زماني نوشت كه روشنفكران زيادي به دليل معضلات اجتماعي كه معلول نظام خودكامه نجبا بود منزوي، منفعل و دچار افسردگي شديد روحي بودند. بررسي دقيق زندگي قهرمان داستان، نمايانگر آثار ويرانگر اين افسردگي روحي فردي و خمودي اجتماعي است كه نتيجه آن جنون و خودكشي افرادي همچون لنتس بود. بنابراين اين اثر نوشته اي است انتقادي از اوضاع نابسامان اجتماعي و سياسي دوران حيات لنتس و خود نويسنده در عصر بيدر ماير (Biedermeier) كه درآن توده مردم مايوس و جامعه خمود و بي روح بود. هدف بوشنر از نوشتن اين اثر، نشان دادن سرنوشت غمبار يك فرد نبود، بلكه فرد در اينجا به عنوان نماينده جامعه اي بحران زده است كه راه نجاتي نمي يابد. بنابراين بوشنر به دليل تشابهات زياد بين دو دوران تاريخي، در حقيقت سرنوشت خويش و مشكلات نيمه اول قرن نوزدهم ميلادي را در اين اثر مطرح مي سازد.

 
كليد واژه: تنهايي، بحران روحي، جنون و خودكشي، حكومت خودكامه نجبا، عصر بيدرماير
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 3 : پژوهش زبان هاي خارجي پاييز 1387; -(46):35-52.
 
حضور مترجم در متن روايي
 
حري ابوالفضل*
 
* دانشکده علوم انساني، دانشگاه اراک، ايران
 
 

اين مقاله، حالت هاي حضور مترجم را در متن روايي ترجمه شده بررسي مي كند. ابتدا، به پيشينه بحث اشاره مي شود. آنگاه، به نقل از هرمانز كه معتقد است متن ترجمه شده از آن صداي دومي است كه هميشه در متن ترجمه شده حضور دارد، به سه حالت حضور مترجم به همراه نمونه آثار ترجمه شده، اشاره مي شود: حالت (هايي) كه در آن جهت گيري متن به سمت خواننده مستتر است؛ حالت (هايي) كه زبان خود را بازتاب دهد يا به خود ارجاع دهد؛ حالت (هاي) بيش تعين پذيري بافت محور. سپس در بررسي اين حالت ها، به مباحث پيدايي و ناپيدايي؛ مقاومت و اقليت سازي ونوتي نيز اشاره شده، شيوه هاي غرابت سازي / زدايي نيز ذكر مي شود. در پايان به ديگر شيوه هاي حضور مترجم در سطح مسايل زبان محور نيز اشاره مي شود.

 
كليد واژه: حضور مترجم، متن روايي ترجمه شده، هرمانز، صداي دوم، پيدايي، ناپيدايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 4 : پژوهش زبان هاي خارجي پاييز 1387; -(46):53-65.
 
آواي شوريدگي مولانا و نغمه شيفتگي سان خوآن دلاكروز
 
حق روستا مريم*
 
* دانشكده زبانها و ادبيات خارجي، دانشگاه تهران، ايران
 
 

عارف و شاعر نامي ايراني؛ مولانا، با سردادن شوريدگي خود، قرن ها تاثير چشمگيري در ادبيات ملت هاي مختلف داشته است، به طوري كه شاعران و نويسندگان ديگر كشورها شيفته اشعار عارفانه وي شدند و آثار ماندگاري آفريدند. ادبيات اسپانيايي زبان نيز از آثار مولانا بي بهره نبوده و شاعراني در اين خطه پرورش يافته اند كه تاثيرپذيري از انديشه ها و تفكرات عارف بزرگ پارسي، مولانا، در آثارشان به گونه اي چشمگير مشهود است. عارفاني چون سان خوآن دلاكروز و سانتا ترسا اين جمله كسان اند كه با تحقيقي پيرامون اشعارشان مي توان بر اين مدعا صحه گذاشت. در اين مقاله ابتدا پيرامون عرفان اسلامي در اسپانيا و تاثيرات تصوف اسلامي بر ادبيات و فرهنگ آن سرزمين توضيحاتي داده خواهد شد و سپس درباره تاثير انديشه هاي مولانا بر يكي از نام آورترين اديبان اسپانيايي زبان، سان خوآن دلاكروز، بحث خواهد شد.

 
كليد واژه: مولانا، ادبيات فارسي، ادبيات اسپانيايي، سان خوان دلاكروز، عرفان اسلامي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 5 : پژوهش زبان هاي خارجي پاييز 1387; -(46):67-84.
 
اهميت انتقال فرهنگ در كسب مهارت هاي زباني
 
دوستي زاده محمدرضا*
 
* دانشكده زبانها و ادبيات خارجي، دانشگاه تهران، ايران
 
 

چندين دهه است كه آموزش زبان بدون در نظر گرفتن فرهنگ، آداب و رسوم ملل، منسوخ شده است. بر اساس نظريه هاي معاصر، علم آموزش زبان هاي خارجي و كسب مهارت زباني، بدون شناخت مسايل بين فرهنگي ناپايدار خواهد بود. واقعيت اين است كه گرايش گاه شديد زبان آموزان به فرهنگ و شيوه زندگي جوامع مقصد، انگيزه گروه قابل توجهي از آنها است. روش هاي جديد آموزش زبان هاي خارجي بر اساس نظريه هاي ارتباط بين فرهنگي، استفاده فرهنگ مقصد را نه تنها به عنوان ابزاري براي يادگيري زبان مي دانند، بلكه اصل آموزش را بر پايه انتقال اطلاعات فرهنگي مي گذارند. در تكميل روش هاي جديد آموزش زبان هاي خارجي، مقاله حاضر با تاكيد بر نقش فرهنگ مبدا و مقصد در آموزش زبان هاي خارجي با بكارگيري تحقيقي جامع درباره چگونگي ارايه زبان آلماني در موسسات آموزشي ايراني، ضمن بررسي ريشه ها و عناصر فرهنگي تاثيرگذار در آموزش زبان، علل توجه به عناصر مهم فرهنگي را كه سهم بسزايي در كسب مهارت زباني دارند، تحليل مي كند. بر اساس اين تحقيق، تنها كسب مهارت زباني در پرتوي شناخت فرهنگ ها موجب اشراف زبان آموز بر كنش و واكنش مناسب در ارتباط مستقيم با متكلمان زبان مقصد مي شود.

 
كليد واژه: توانش ارتباطي، مهارت زباني، ارتباط بين فرهنگي، فرهنگ مبدا، فرهنگ مقصد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 6 : پژوهش زبان هاي خارجي پاييز 1387; -(46):85-100.
 
پدرسالاري در بامداد خمار (با تكيه بر نظريات آلتوسر)
 
صادقي اميرحسين*
 
* دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه قم
 
 

مقاله حاضر به موضوع روابط قدرت و چگونگي حفظ آن در رمان بامداد خمار بر اساس نظريات آلتوسر(Althusser)  (1990-1918) انديشمند فرانسوي مي پردازد. به باور آلتوسر فرايند حفظ قدرت به دو شكل صورت مي پذيرد. در دوره ما قبل مدرن، حكومت ها با توسل به دستگاه هاي سركوب گر (suppressive apparatuses) همچون ارتش، زندان، و ... قدرت خود را حفظ مي كردند اما، در دوره مدرن شيوه حفظ قدرت، نامحسوس و از طريق دستگاه هاي ايدئولوژيكي (ideological apparatuses) همچون آموزش، ادبيات و ... صورت مي پذيرد. رمان بامداد خمار روايت مسير هشتاد ساله تغيير جامعه ايراني از يك جامعه سنتي به مدرن است. به همين دليل به روشني مي توان روند تغيير شيوه حفظ قدرت، از شكل سنتي خشن به شكل نامحسوس و ايدئولوژيك مدرن را در آن ديد. مهمترين محمل تجلي قدرت در جامعه ايراني خانواده و مصداق عيني نمود اين قدرت، پدرسالاري است. نوشته حاضر به بررسي چگونگي حفظ اين نمود قدرت (پدر سالاري) در رمان بامداد خمار مي پردازد. در مقاله حاضر با تكيه بر عناصر داستاني در اين رمان استدلال شده است كه اين رمان پيش از آن كه داستاني رمانتيك باشد، روايتي است درباره روابط قدرت در جامعه ايراني از دوران سنتي تا دوره مدرن.

 
كليد واژه: بامداد خمار، حاج سيد جوادي، ايدئولوژي، پدر سالاري، مصادره به مطلوب، آلتوسر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 7 : پژوهش زبان هاي خارجي پاييز 1387; -(46):101-115.
 
ادبيات، بستري مناسب براي آموزش زبان به زبان آموز ايراني
 
لطافتي رويا*
 
* دانشگاه تربيت مدرس، ايران
 
 

براي آموزش زبان خارجي، نياز به روشي داريم كه بيشترين نيازهاي انگيزشي زبان آموز را در راه يادگيري زبان برآورده كند. استفاده از متن هاي ادبي، ابزار بسيار مناسبي است تا جدا از بستري براي طرح آموزه هاي زبان، نيازهاي انساني زبان آموز را هم برآورد. متن هاي ادبي با ديدگاه هاي انساني، متوني حقيقي اند كه طرح آن در آموزش زبان، انگيزه هاي عاطفي و خلاقانه اي به وجود مي آورد تا كيفيت يادگيري زبان ارتقا يابد. با استفاده از متون ادبي كه بازتاب كنش هاي زباني جامعه اند، آموزگاران زبان ابزار قدرتمندي را در اختيار مي گيرند تا زبان در حال يادگيري را همراه ظرافت هاي زباني آن بياموزانند. متون ادبي يكي از مولفه هاي قدرتمند فرهنگ هر جامعه اي ست كه در صورت به كارگيري آن در راه آموزش زبان، گوشه هاي فرهنگي مستتر در زبان را به زبان آموز منتقل خواهد كرد؛ تا او زباني را درك كند كه به درستي در فعاليت هاي حرفه اي اش پاسخگوي نياز جامعه باشد. زبان آموز ايراني با جذب ادبيات كهن خود در خانواده و جامعه، مستعد فراگيري زبان به كمك متون ادبي ست؛ چرا كه بيش و كم ادبيات را ركن اساسي فرهنگ خود مي داند و به آن افتخار مي كند. چگونگي گزينش متون ادبي در كلاس درس، اهميت بسياري دارد. براي اين منظور مي بايد با توجه به سطح زبان آموزان متن هايي براي طرح در كلاس برگزيد. مي بايد از متون ساده تر آغاز كرد و به تدريج به موازات رشد ادراكي دانشجويان به ارايه متون سخت تر اقدام كرد. عوامل موثر در جذب بهتر آموزه هاي زبان، بيشتر متاثر از انگيزه هاي خودجوش زبان آموزان است. به اين معني كه با در آميختن با جهان متن و فهم مضامين آن، گفت و گويي ميان متن و خواننده برقرار مي شود. شركت فعالانه زبان آموز در مقام خواننده متن، سبب دريافت مولفه هاي ساختاري زبان تازه توسط او مي شود.

 
كليد واژه: ادبيات، آموزش زبان، متن ادبي، زبان آموز ايراني، روش آموزش زبان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 8 : پژوهش زبان هاي خارجي پاييز 1387; -(46):117-133.
 
نقش تكرار عناصر زباني در تحليل داستان كوتاه: رهيافتي زبانشناختي در تحليل متون ادبي
 
منصوري مهرزاد*
 
* دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه ايلام، ايران
 
 

اين پژوهش كوشيده است تا با تحليل عناصر زباني در سه داستان كوتاه از همينگوي، راجرز و چوبك با استفاده از رايانه نشان دهد كه مي توان راهيافتي به منظور تحليل ادبي به دست داد. در اين راستا اين پژوهش كوشيده است تا با توجه به معيارهاي كمي راهي به منظور تحليل متون ادبي به گونه اي كه با روح ادبيات سازگار باشد و وارد عرصه هاي ارزشي ادبيات نشود به دست دهد. در اين پژوهش با استناد به داده هاي سه داستان كوتاه نقش تكرار در اين داستان ها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. تكرار در اين سه نثر ادبي به گونه هايي متفاوت به كار گرفته شده است. در دو داستان كوتاه انگليسي از تكرار به منظور برجسته كردن شخصيت داستان و حفظ حضور زنده او در طول داستان استفاده شده است. در حاليكه در داستان كوتاه فارسي از تكرار بيشتر به منظور ايجاد توازن آوايي و انتقال معناي مورد نظر از اين طريق استفاده گرديده است.
اين پژوهش همچنين نشان مي دهد كه دو داستان كوتاه انگليسي از نقل قول به نسبت كاملا متفاوتي بهره جسته اند. همچنين مقايسه طول جملات در دو داستان كوتاه انگليسي نشان مي دهد كه اين دو اثر كاملا از اين لحاظ نيز متفاوت مي باشند. اين پژوهش در مجموع گامي در جهت تبيين استفاده از ابزارهاي زبان شناسي آن هم به شكل كمي در تعيين سبك فردي و همچنين تفاوت هاي ادبيات هاي متفاوت كه مورد نظر ادبيات تطبيقي مي باشد، تلقي مي گردد
.

 
كليد واژه: زبان شناسي، ادبيات، ادبيات تطبيقي، تحليل ادبي، داستان كوتاه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

1 : پژوهش زبان هاي خارجي تابستان 1387; -(45):5-15.
 
بررسي «نهاد» در زبان ايتاليايي بر اساس نظريه مارتينه
 
اسماعيلي فرد زهرا*
 
* دانشكده زبان هاي خارجي، دانشگاه تهران، ايران
 
 

بر اساس نظريه نقشگراي آندره مارتينه، نهاد مفهومي جهاني نيست، اما در بسياري از زبان ها مي توانيم به نقش نهاد اشاره كنيم. به هر حال در هر زبان بايد وجود احتمالي آن و ويژگي هايش بررسي شود. در زبان ايتاليايي كوتاهترين جمله از نهاد و گزاره تشكيل مي شود، بنابراين وجود هر دو براي ساخت جمله لازم و بايسته است. مهمترين نقش نهاد، تحقق بخشيدن به گزاره است، به همين دليل امكان حذف آن وجود ندارد. جايگاه نهاد اجباري در اين زبان ثابت است و در شمار كثيري از جمله ها به صورت شناسه فعل ظاهر مي شود. به همين دليل نمي توان آن را از گزاره جدا كرد. افزون بر اين نهاد، در مواقع زيادي عنصر ديگري هم در جمله ها ظاهر مي شود كه از حيث شمار و شخص و گاه از نظر جنس با نهاد اجباري مطابقت دارد و مشخصه اصلي آن اختياري بودن آن است. نهاد اختياري قابل حذف است و جايگاه ثابتي در جمله ندارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 2 : پژوهش زبان هاي خارجي تابستان 1387; -(45):17-30.
 
تفاصيل موسيقايي و شرق شناسانه: نگاهي به موسيقي در آثار ادوارد سعيد
 
پيرنجم الدين حسين,مرندي سيدمحمد
 
 
 

اين مقاله به بررسي موسيقي و نسبت آن با مفهوم شرق شناسي و ديگر مفاهيم كليدي در انديشه و نقد ادوارد سعيد مي پردازد. با توجه به مركزيت موضوع فرهنگ در آثار سعيد و تاكيدي كه او بر رابطه و تباني آن با امپرياليسم، استعمار و نگاه شرق شناسانه مي گذارد، موسيقي كلاسيك غرب در آراي او اهميت مي يابد. تحليل زمينه هاي فرهنگي- اجتماعي موسيقي كلاسيك غرب (در يكي از واپسين آثار سعيد) چونان هنري كه باز تاباننده جامعه بود و هم اثر گذار بر آن، از ديگر موضوعات مطرح شده در اين نوشتار است. اين مقاله با بررسي ماهيت تناقض آميز موسيقي از ديدگاه سعيد- هنري مخاطب مدار و عمومي و در عين حال عميقا خصوصي- پايان مي يابد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 3 : پژوهش زبان هاي خارجي تابستان 1387; -(45):31-46.
 
بازتاب تجربيات شخصي ژيد در آثارش
 
حاج عبداله جواهري بهاره*
 
* واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد تهران، ايران
 
 

بيش از نيم قرن است راجع به ژيد، يكي از بزرگترين «استادان تفكر» قرن بيستم، و آثار او مي گويند و مي نويسند. شايد نتوان درباره اين سبك شناس برنده جايزه نوبل مطلبي تازه گفت؛ ولي در اين مقاله مي كوشيم با بهره گيري از روش توصيفي- تحليلي و برداشت هاي ساختارگرا در تحليل ادبي، بازتاب تجربيات شخصي ژيد را در آثارش به تصوير كشيم و با ارايه تعاريفي دقيق از واژگان ضد اخلاق و اخلاق ستيز، بار منفي ضد اخلاق بودن را از او دور كنيم. ژيد كه پس از سفر به آفريقاي شمالي براي درمان بيماري سل و آشنايي با اسكار وايلد، در كتاب مائده هاي زميني به ناتانائل شور را مي آموزد و ترغيبش مي كند تا «همواره آماده باشد تا با شوري بي وقفه پرحرارت تر از پيش، هيجانات و شادي هاي جديد را پذيرا باشد»، در كتاب در تنگ نيز اين دو درونمايه را، كه پايه و اساس شان در مذهب مسيحيت است و ژيد نيز بنا بر تربيت سرسخت مذهبي اش با آنها آشنايي كامل دارد، دوباره مطرح مي كند. نويسنده اي كه هم زندگي و هم آثارش پيوسته رويارويي تاريكي و روشنايي را نشان مي دهند، در برابر چهره فرشته وار مادلن (همسرش) خود را جهنم قلمداد مي كند و بين آزادي و اجبارهاي اخلاقي كه همانا منشا تضاد موجود در تفكر اوست، در نوسان است. او در كتاب اگر دانه نميرد با نقل خاطرات دوران كودكي و نوجواني اش صادقانه به دروني ترين تمايلاتش اعتراف مي كند و نظريه عمل بي دليل خود را كه چالشي است در برابر خداوند و نظم جهان در كتاب سرداب هاي واتيكان ارايه مي دهد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 4 : پژوهش زبان هاي خارجي تابستان 1387; -(45):47-64.
 
ادبيات و فلسفه وجودي (اگزيستانسياليسم)
 
خطاط نسرين دخت,امن خاني عيسي
 
 
 

ارتباط ميان فلسفه و ادبيات به روزگاران بسيار دور و حداقل به زمان افلاتون فيلسوفي كه همپاي شهرت فلسفي اش اديب توانايي نيز بود، باز مي گردد؛ شوپنهاور، راسل، برگسون و... از ديگر فيلسوفاني بودند كه آثارشان، به گواهي منتقدان، با بهترين آثار ادبي پهلو مي زد. چنين به نظر مي رسد كه اين انديشمندان براي بيان عقايد فلسفي خود ناگزير از به كارگيري زباني روشن بوده اند اما درباره فيلسوفان وجودي و ارتباط آنان با ادبيات و ژانرهاي ادبي، بايد به گونه اي ديگر انديشيد. در اين مقاله ابتدا كوشيده شده است تا با برجسته ساختن مواردي چون رويكرد پديدار شناسانه اين فيلسوفان، تغزلي و عاطفي بودن انديشه آنان و تلقي شان از انسان چون «هستي- در- جهان» به علل درهم تنيدگي اين انديشه فلسفي با ادبيات اشاره شود و در ادامه نيز نشان داده شود كه چگونه اعتقاد به تقدم وجود بر ماهيت انساني و نقش تعيين كننده وضعيت هاي انساني در شكل گيري ماهيت انسان سبب پيوند اين انديشه با ژانرهايي چون رمان، داستان كوتاه و نمايش نامه گرديده است و باور به توانايي شعر در آشكار ساختن هستي، عامل آشتي دهنده شعر با فلسفه وجودي است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

 5 : پژوهش زبان هاي خارجي تابستان 1387; -(45):65-80.
 
دغدغه قصه گو: هاثورن و هنر داستان سرايي
 
رامين زهره,قادري سهي بهزاد
 
 
 

اين نوشتار به شيوه داستان سرايي ناثانيل هاثورن، به عنوان نقطه عطف تاريخ ادبيات آمريكا، مي پردازد. يكي از پيامدهاي انقلاب آمريكا بي بند و باري و ترك پايبندي به ارزش هاي خشكه مقدسان بود. كمي بعدتر رومانتيسيسم اين شكاف را با ستايش فرديت نويسنده و نقش او در ايجاد يك شخصيت نوين آمريكايي ژرف تر كرد. با در نظرگرفتن اين حقيقت كه هاثورن در چنين وضعيتي مي نوشت، انتقال چنين مفاهيم مذهبي وسياسي را به درون قلمرو داستان هاثورن مي ديد و تلاش مي كرد پيش زمينه هاي خشك پيشين را بشكند و آنها را با شيوه اي كه ابايي از محدود كردن معني و دلايل وقايع ندارد، جايگزين كند تا، بدين ترتيب، از منظري متفاوت به دنيا و ساكنانش نظر بيفكند. اين مقاله هاثورن را نويسنده اي آگاه نسبت به هنر خويش معرفي مي كند، براي اثبات اين سخن به بخش هايي از وقايع داستان اشاره مي شود كه هنرمند از خود ردپا بر جاي مي گذارد. همچنين، اين گفتار با تاكيد بر بخش هاي متفاوت داستان هاي وي و همچنين با تاكيد بر زنجيره وقايع، بر اين نكته انگشت مي گذارد كه هاثورن راه را براي تفاسير متفاوت از متن هاي خويش باز مي گذارد، كاري كه به صورت نمادين تلاشي است براي رهايي از قيد و بندهاي دست و پا گير جامعه اش.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات زبان های خارجی

6 : پژوهش زبان هاي خارجي تابستان 1387; -(45):81-97.
 
كاركرد روايت در «ذكر بر دار كردن حسنك وزير» از تاريخ بيهقي
 
رسولي حجت,عباسي علي
 
 
 

پروپ در كتاب ريخت شناسي قصه هاي پريان كوشيد تعريف روشني از روايت ارايه دهد. به همين منظور پروپ سعي كرد رخدادهاي اساسي هر روايت را بيابد و آنگاه از آنها فهرستي تهيه كند. وانگهي، وي اين رخدادهاي پايه را كاركرد ناميد. در حقيقت، او بر اين اعتقاد است كه قصه هاي مورد مطالعه او علي رغم شـــكل متفاوتشان داراي ساختار مشتركي اند. از نظر او كاركرد ساده ترين و كوچكترين واحد روايتي است. به عبارتي ديگر كاركردها سلسله اي از كنش هاي شخصيت هاي داستان و قصه اند كه از كل آنها قسمت هاي متفاوت قصه تشكيل مي شود. در اين مقاله سعي مي شود به عنصر طرح يا پيرنگ در «حسنك وزير» از تاريخ بيهقي پرداخته شود، تا بدين وسيله نگارندگان مقاله بتوانند براي پرسش زير پاسخ مناسبي پيدا كنند: چرا راوي در «حسنك وزير» براي روايت داستانش از چندين راوي استفاده كرده است؟ براي پاسخ به اين پرسش، نگارندگان كار خود را با اين فرض آغاز خواهند كرد: راوي از چندين راوي سود جسته است تا بتواند واقعيت پذيري اين اثر ادبي را بيشتر كند (زيرا زبان مورد استفاده در اين روايت، بيشتر زباني ارجاعي است تا عاطفي، به همين خاطر، اين روايت بيشتر ميل به مصداق نشانه ها دارد، تا به خود زبان).

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  5:45 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها