پاسخ به:مقالات زبان های خارجی
5 : پژوهش زبان هاي خارجي زمستان 1388; -(55):71-86. |
|
رابطه زبان مادري، جنسيت و سن با سطح تفکر انتقادي |
|
جمشيديان قلعه سفيدي توران,خميجاني فراهاني علي اكبر |
|
|
تفکر انتقادي از بدو خلقت انسان با او همراه بوده است. زماني که انسان براي ارزشيابي موضوعي به صورت عقلي و منطقي مي پردازد، در واقع اولين گام را در جهت تفکر انتقادي برمي دارد. امروزه براي توسعه تفکر انتقادي و اهميت گنجاندن اين مهارت در حيطه علوم، پژوهش هاي علمي متعددي انجام شده است. از جمله اين تحقيقات مي توان به مطالعات قبلي که به نتايج متناقضي دست يافته بودند، مانند بابا محمدي و خليلي (2004) اشاره داشت، آنها دريافتند که دانشجويان سال چهارم نسبت به سال سوم از سطح تفکر انتقادي بالاتري برخوردارند، اما در مورد رابطه سن و تفکر انتقادي نافعي و ديگران (2008) دريافتند که هيچ تفاوت معني داري بين دانشجويان سال اول و سال آخر رشته پرستاري دانشگاه علوم پزشکي ايران در سطح تفکر انتقادي وجود ندارد. اين پژوهش در زمينه اين تحقيقات انجام شده است. هدف اصلي اين تحقيق بررسي رابطه زبان مادري، سن و جنسيت، با سطح تفکر انتقادي دانشجويان انگليسي زبان است که در دوره کارشناسي ارشد رشته هاي علوم اسلامي کالج اسلامي لندن مشغول به تحصيل اند. براي نيل به اين هدف، سي نفر از دانشجويان، 13دختر و 17 پسر، که سن آنها بين 23 و 54 سال بود، به عنوان نمونه تحقيق انتخاب شدند. زبان مادري 14 نفر از اين دانشجويان انگليسي بود و 16 نفر ديگر در کشورهاي انگليسي زبان تولد و رشد يافته بودند، ولي زبان مادريشان غير از زبان انگليسي بود. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش، آزمون مهارت هاي تفکر انتقادي کاليفرنيا، فرم ب Califormia Critical Thinking Skills Test from B است. نتايج به دست آمده مشخص کرد که رابطه معني داري بين زبان مادري و سطح تفکر انتقادي وجود دارد، اما رابطه اي ميان سن و جنسيت از يکسو و سطح تفکر انتقادي از سوي ديگر وجود ندارد.
|
|
كليد واژه: تفکر انتقادي، زبان مادري، آزمون مهارت هاي انتقادي |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
جمعه 1 اردیبهشت 1391 5:12 PM
تشکرات از این پست