بنفشه های صداقت
به دوش ميكشي اي خورشيد، هزار قافله غربت را
به زخم خاطره ميكاري، بنفشههاي صداقت را
اگرچه اين شب طوفاني، به تازيانه اسيرت كرد
غرور بال و پرت اما، جواب كرده اسارت را
زلال جاري عطرآگين، بهار تشنه باران است
به شورهزار بلا يكبار، بريز شور طراوت را
به آسمان به غروب سرخ، برادرم به كجا رفتي
به عيش حادثهها بردي، ستارههاي شهادت را
سلام بر تو كه ميخواني صحيفههاي شفاعت را
منبع: كتاب حماسه هاي هميشه جلد1