0

بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

4 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي 1383; 4(4-1 (پیاپی 14-11)):63-78.
 
بررسي نقش هنرهاي نمايشي در رشد اجتماعي دانش آموزان كم توان ذهني آموزش پذير
 
جليلوند مريم,غباري بناب باقر
 
 
 اين پژوهش با آموزش رفتارهاي سازشي از طريق نمايش عروسکي به دانش آموزان کم توان ذهني آموزش پذير، سعي در بررسي تأثير هنر نمايشي در رشد اجتماعي اين کودکان را دارد. از ميان 6 مدرسه معرفي شده از طرف سازمان آموزش و پرورش استثنايي شهر تهران با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي، يک مدرسه انتخاب و با استفاده از جدول اعداد تصادفي 70 نفر آزمودني در دو گروه 35 نفري کنترل و آزمايش جا يابي شدند. قبل از اجراي متغير مستقل،هر دو گروه رشد اجتماعي با استفاده از مقياس رشد اجتماعي وايلند بررسي شد براي گروه آزمايش (35) نفر به مدت 6 هفته فعاليت هاي نمايشي هدف دار مبتني بر آموزش مهارتهاي اجتماعي اجرا گرديد و پس از پايان مدت مشخص شده، دوباره براي هر دو گروه (کنترل و آزمايش)، مقياس رشد اجتماعي وايلند اجرا شد. پس از جمع آوري داده ها براي بررسي تأثير متغير مستقل هنرهاي نمايشي، آزمون T مربوط به تفاضل نمرات پيش آزمون و پس آزمون توسط نرم افزار آماريSPSS  اجرا نتايج مورد مقايسه و تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت. تمامي70 نفر آزمودني در محدوده سني 12–9 سال، طيف بهره هوشي 74-60 و هوشبهر اجتماعي 81-70 قرار داشتند. آزمون T مستقل تفاوت معني داري در دو گروه از نظر بهره هوشي  و هوشبهر اجتماعي نشان نداد. لذا دو گروه از نظر بهره هوشي و نيز هوشبهر اجتماعي معادل بودند. اما نتيجه آزمون پيش تست- پس تست مربوط به هوشبهر اجتماعي در دو گروه ،اختلاف معني داري را نشان داد. (P<0.01) بدين معني که ميتوان با استفاده از هنرهاي نمايشي در کودکان کم توان ذهني آموزش پذير تأثير مثبتي در رشد اجتماعي و در نتيجه کيفيت زندگي آنان ايجاد نمود.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 5 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي 1383; 4(4-1 (پیاپی 14-11)):79-90.
 
ويژگي هاي روان سنجي آزمون سنجش آمادگي تحصيلي
 
آل ابراهيم فريدون,علي پور احمد*
 
* دانشگاه پيام نور
 
 

اين پژوهش با هدف بررسي همخواني نتايج آزمون گام نخست با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان صورت گرفت. از بين نو آموزان بدو ورود به مدرسه در سال 80 در شهر کرد 110 نفر به روش نمونه گيري طبقه اي انتخاب شدند و پيشرفت تحصيلي آنها در سال اول دبستان و ارتباط آن با نتايج آزمون گام نخست مورد بررسي قرار گرفت. تجزيه و تحليل اطلاعات جمع آوري شده با استفاده از روش تحليل واريانس، تحليل رگرسيون و همبستگي پيرسون نشان داد که رابطه بين نتايج آزمون گام نخست و پيشرفت تحصيلي نو آموزان درسطح 0.01 معنادار است .نتايج همچنين نشان داد که اثرات کلي رگرسيون نمره پيشرفت از طريق نمرات سه حيطه شناختي،زباني و حرکتي بر اساس F محاسبه شده معنادار است. بر اساس R محاسبه شده واريانس مشترک آزمون گام نخست و پيشرفت تحصيلي 24 درصد است و اين ميزان در حيطه زباني بالاتر است. همچنين بين خرده آزمون هاي گام نخست همبستگي معناداري وجود دارد و آزمون از يک انسجام دروني برخوردار است. خرده آزمون مهارتهاي شناختي گام نخست با پيشرفت در خواندن و خرده آزمون مهارتهاي زباني اين آزمون با پيشرفت در رياضي همبستگي معناداري دارد. تحليل کلي نشان مي دهد که آزمون گام نخست توانسته دانش آموزان عادي، دير آموز و کم توان ذهني را از هم متمايز کند. نتايج کلي نشان مي دهد که آزمون گام نخست يک آزمون روا در سنجش آمادگي تحصيلي نو آموزان در بدو ورود به مدرسه است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 1 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاییز و زمستان 1382; 3(4-3 (پیاپی 10-9)):207-222.
 
تاثير آموزش راهبرد خود نظارتي بر اصلاح رفتارهاي دانش آموزان داراي اختلال نقص توجه
 
اشتري زاده لي لي,علي پور احمد*,بابامحمدي حسن
 
* دانشگاه پیام نور
 
 

هدف از پژوهش حاضر، بررسي تاثير آموزش راهبرد خود نظارتي در دانش آموزان داراي اختلال نقص توجه شهر تهران است. با استفاده از روش نمونه گيري انباشته، تعداد 5 نفر دانش آموز داراي اختلال نقص توجه مرضي کودکان بر اساس CSI-4 انتخاب شدند. روش تحقيق از نوع طرح تک آزمودني است که بر اساس آن دو رفتار مربوط به اختلال نقص توجه شامل توجه بر تکاليف خواندن و بي اجازه صحبت کردن در کلاس رياضي، طي سه مرحله خط پايه (شامل مشاهده فراواني اين دو رفتار در آزمودنيها)، مرحله مداخله (شامل آموزش راهبرد خود نظارتي و ثبت فراواني اين رفتارها توسط آزمودنيها) و مرحله پيگيري (بررسي تداوم زماني اثر خود نظارتي بر رفتارهاي مذکور) مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج نشان داد که آموزش راهبرد خودنظارتي موجب افزايش ميزان توجه و کاهش ميزان بي اجازه صحبت کردن در دانش آموزان داراي اختلال نقص توجه مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 2 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاییز و زمستان 1382; 3(4-3 (پیاپی 10-9)):223-244.
 
تحليل خطاهاي محاسباتي دانش آموزان حساب نارسا
 
رمضاني مژگان*
 
* پژوهشکده کودکان استثنایی
 
 

برخي دانش آموزان بويژه دانش آموزان داراي نارسايي هاي ويژه در اکتساب حساب قادر به انجام صحيح عمليات بنيادين حساب (جمع، تفريق، ضرب و تقسيم) نيستند. آنها بکرات مرتکب خطاهاي محاسباتي شده و از ادامه عمليات منصرف مي شوند. پژوهشگران علاقمند به اين حيطه علت اين مشکلات را در آموزش ناکافي و نادرست معلم و يا ناتواني دانش آموزان در اکتساب مفاهيم بنيادين (مطابقت يک به يک، شمارش، مجموعه ها و ...) مي دانند. با تحليل خطاهاي محاسباتي اين دانش آموزان معلوم شده است که آنها الگوهاي مشابهي در خطاهاي خود نشان مي دهند. معلمان با درک اين الگوها مي توانند در حل مسايل دانش آموزان موفق شده و مشکلات آن ها در درک مفاهيم کمي را به حداقل برسانند. به منظور دستيابي به اين هدف 20 نفر از دانش آموزان مراجعه کننده به مرکز مشکلات ويژه يادگيري در شهرستان ياسوج که پس از ارزيابي هاي کارشناسان شاغل، حساب نارسا تشخيص داده شده بودند، مورد بررسي قرار گرفتند. خطاهاي دانش آموزان در حوزه عمليات آزمون پيشرفت تحصيلي ايران- کي مت بررسي و طبقه بندي شد. نتايج نشان داد که از عمده ترين مشکلات دانش آموزان حساب نارسا اشکال دانش آموزان در شناخت واقعيت هاي رياضي است. مشکلات ديگر نتيجه اشکال در درک دانش روشي (شيوه اي)، زمان و مکان استفاده از واقعيت ها يا روش هاي معين و نيز خطاهاي تصادفي ناشي از بي دقتي يا بي توجهي است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 3 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاییز و زمستان 1382; 3(4-3 (پیاپی 10-9)):245-264.
 
مقايسه شيوه هاي فرزند پروري مادران كودكان داراي اختلال هاي افسردگي، اضطرابي و وسواس فكري و عملي با مادران كودكان عادي
 
رمضاني مژگان*,محمداسماعيل الهه,رئوفيان مقدم فاطمه,عسگري مقدم هاجر
 
 
 

هدف از پژوهش حاضر مقايسه شيوه هاي فرزندپروري مادران کودکان داراي اختلال هاي افسردگي، اضطرابي و وسواس فکري و عملي با مادران کودکان عادي بود. به اين منظور با استفاده از روش نمونه گيري چند مرحله اي، تعداد 40 کودک عادي 7 تا 11 سال (دختر و پسر) از مدارس 3 منطقه آموزشي شهر تهران و تعداد 90 کودک با تشخيص اختلال هاي افسردگي (افسردگي اساسي و افسرده خويي) اضطرابي (اختلال اضطراب فراگير، اضطراب جدايي (هراس اجتماعي) و وسواس فکري و عملي به روش نمونه هدفمند از بيمارستانهاي امام حسين، روزبه، نواب صفوي و درمانگاه شهيد اسماعيلي انتخاب شدند. مادران 130 کودک برگزيده (عادي و باليني) با استفاده از پرسشنامه شيوه هاي فرزندپروري ديانا باوم ريند آزمون شدند. اطلاعات بدست آمده با استفاده از روش تحليل واريانس يک متغيري تحليل شد. نتايج نشان داد که بين مادران کودکان داراي اختلال هاي افسردگي، اضطرابي و وسواس فکري و عملي با مادران کودکان عادي در شيوه هاي فرزند پروري قاطع و اطمينان بخش و مستبدانه تفاوت وجود دارد. همچنين مادران کودکان داراي اختلال هاي افسردگي، اضطرابي و وسواس فکري و عملي بيشتر از مادران کودکان عادي از شيوه فرزندپروري مستبدانه در تربيت فرزندان خود استفاده مي کنند. در حالي که مادران کودکان عادي در مقايسه با مادران کودکان داراي اختلال هاي افسردگي بيشتر از شيوه قاطع و اطمينان بخش در تربيت فرزندان خود استفاده مي کنند. اما ميزان گرايش آنان به استفاده از اين شيوه (قاطع و اطمينان بخش) تفاوتي با مادران کودکان داراي اختلال هاي اضطرابي و وسواس فکري و عملي ندارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 4 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاییز و زمستان 1382; 3(4-3 (پیاپی 10-9)):265-288.
 
ويژگي هاي گفتار و زبان دانش آموزان كم توان ذهني
 
دستجردي كاظمي مهدي*
 
* پژوهشکده کودکان استثنايي
 
 

در اين پژوهش به بررسي برخي ويژگي هاي کلي گفتار و زبان دانش آموزان کم توان ذهني مدارس استثنايي شهر تهران در سال 1380 پرداخته ايم. 133 دانش آموز (66 پسر و 67 دختر) که در پايه هاي تحصيلي آمادگي مقدماتي، آمادگي تکميلي، اول و دوم ابتدايي مشغول به تحصيل بوده و داراي طيف سن تقويمي 6.7 تا 13.6 سال بودند. اين دانش آموزان با روش نمونه گيري چند مرحله اي از مدارس استثنايي شهر تهران انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در اين تحقيق عبارت بود از «آزمون رشد زبان» که داراي 6 خرده آزمون اصلي (واژگاني و نحوي) و 3 خرده آزمون تکميلي (توليدي و شنيداري)، مي باشد. با ترکيب نمرات 6 خرده آزمون اصلي، 6 نمره ترکيبي نيز به دست مي آيد. در اين مطالعه براي تجزيه و تحليل اطلاعات از آزمون t، و آزمون ناپارامتري «يومان ويتني» استفاده شد. نتايج به دست آمده از اين مطالعه حاکي از اين است که: 1- جنسيت دانش آموزان بر عملکرد گفتاري و زباني آنها تاثيري ندارد، 2- سن تقويمي 13 سالگي، مقطع بروز تفاوت در عملکرد دانش آموزان در اکثريت مهارت هاي زباني مورد مطالعه است، 3- پايه تحصيلي دوم، مقطع بروز تفاوت در عملکرد دانش آموزان در بيشتر مهارت هاي زباني مورد مطالعه است، 4- عملکرد دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون از عملکرد دانش آموزان غير داوني، بطور معناداري پايين تر و ضعيفتر است، 5- بيشترين مشکل دانش آموزان در واژگان شفاهي و تقليد جمله بوده و کمترين مشکل ايشان در درک واژگاني (واژگان تصويري) است 6- دو زبانگي بر عملکرد آزمودني ها در مهارتهاي زباني مورد مطالعه بي تاثير است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 5 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاییز و زمستان 1382; 3(4-3 (پیاپی 10-9)):289-312.
 
هنجاريابي تست افسردگي كودك رينولدز (RCDS) بر روي دانش آموزان مدارس ابتدايي شهر تهران
 
فرضي گلفزاني مرجان,هومن حيدرعلي,جمالي محمود
 
 
 

هدف از اين پژوهش، هنجاريابي تست افسردگي کودک رينولدز بر روي دانش آموزان مدارس ابتدايي شهر تهران بود. به اين منظور، با استفاده از روش نمونه برداري چند مرحله اي، تعداد 448 دانش آموز پايه هاي تحصيلي دوم تا پنجم ابتدايي (224 دختر، 224 پسر) به شيوه تصادفي از 14 مدرسه ابتدايي واقع در 7 منطقه آموزشي شهر تهران انتخاب و با استفاده از فرم HS تست افسردگي کودک رينولدز (RCDS) آزمون شدند. نتايج نشان داد که RCDS از اعتبار و روايي کافي جهت سنجش شدت نشانه هاي افسردگي کودکان 8 تا 11 ساله تهراني برخوردار است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 1 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي تابستان 1382; 3(2 (پیاپی 8)):105-116.
 
بررسي سلامت رواني مادران دانش آموزان مبتلا به اختلالات رفتاري
 
محمداسماعيل الهه*,موسوي حكيمه سادات
 
* پژوهشکده کودکان استثنايي
 
 

هدف از تحقيق حاضر بررسي سلامت رواني مادران کودکان داراي اختلالات رفتاري است. در اين تحقيق تعداد 243 نفر از مادران دانش آموزان داراي اختلالات رفتاري مدارس ابتدايي و راهنمايي مناطق نوزده گانه شهر تهران به همراه فرزندانشان مورد بررسي قرار گرفتند. مادران دانش آموزان پس از مصاحبه روانپزشکي و تشخيص اختلالات رفتاري فرزندشان، پرسشنامه سلامت عمومي و پرسشنامه علايم مرضي کودکان را تکميل نمودند. ابزارهاي بکار گرفته شده پرسشنامه 28 سوالي سلامت عمومي، پرسشنامه علايم مرضي کودکان و مصاحبه روانپزشک بود. نتايج يافته هاي آماري نشان داد که: 1) 61 درصد از مادران کودکان مبتلا به اختلالات رفتاري هيجاني مشکوک به عدم سلامت روان هستند که اين ميزان بر حسب اختلالات رفتاري کودکان آنها به اين شرح است: اختلال بيش فعالي – نقص توجه 69%، اختلال افسردگي، 60%؛ اختلال بي اعتنايي مقابله اي، 72%؛ و اختلال وسواس فکري – عملي، 50%؛ اختلال تيک، 72%؛ اختلال شب ادراري، 66%؛ اختلال اضطرابي، 54%؛ اختلال هراس اجتماعي، 44%؛ اختلال هراس خاص، 50%؛ اختلال اضطراب فراگير، 67%؛ اختلال اضطراب جدايي، 48%؛ 2) بين خرده آزمونهاي چهارگانه (علايم جسماني، اضطراب، ناسازگاري اجتماعي و افسردگي) سلامت عمومي مادران کودکان داراي اختلالات بيش فعالي – نقص توجه، افسردگي، اختلالات اضطرابي، بي اعتنايي مقابله اي، وسواس فکري – عملي و اختلال شب ادراري تفاوت معناداري وجود دارد، بطوري که بالاترين ميانگين در سلامت رواني مادران در چهار خرده آزمون در تمام اختلالات مورد بررسي به استثناي اختلال شب ادراري، متعلق به حيطه اضطراب است و اکثر مادران اضطراب بالايي را تجربه مي کنند 3) بين عدم سلامت رواني مادران و کودکان داراي اختلال افسردگي، اختلال اضطرابي، اختلال بي اعتنايي مقابله اي، وسواس فکري – عملي همبستگي معني داري وجود دارد، ولي بين سلامت روان مادران و اختلال بيش فعالي – نقص توجه و اختلال تيک تفاوت معناداري مشاهده نشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 2 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي تابستان 1382; 3(2 (پیاپی 8)):117-142.
 
تحليل محتواي كتاب درسي علوم پايه اول كودكان كم توان ذهني و مقايسه آن با كتاب درسي علوم پايه اول كودكان عادي
 
واشقاني فراهاني ماشااله,علي پور احمد*
 
* دانشگاه پيام نور
 
 

هدف از انجام اين تحقيق بررسي و تحليل محتواي کتاب درسي علوم پايه اول کودکان کم توان ذهني و مقايسه آن با کتاب درسي علوم کودکان عادي مي باشد. براي رسيدن به اين مقصود، سه کتاب علوم کودکان کم توان ذهني پايه اول و کتاب کودکان عادي، با توجه به اصول تحليل محتواي کتاب درسي از جنبه هاي يادگيري درسي، ماهيت موضوع آموزش علوم، سازماندهي محتواي درسي، روشهاي آموزش علوم، اصول و ساختار کتاب درسي، ويژگي هاي تصويري کتاب هاي درسي کودکان و مسايل خاص کتاب هاي درسي کودکان کم توان ذهني مورد بررسي قرار گرفت. در پايان ضمن بيان يافته ها و نتايج بررسي تحليل محتواي کتاب هاي مورد نظر، پيشنهادهايي جهت اصلاح کتاب هاي درسي مورد نظر ارايه گرديد. در مورد پيشينه اين بررسي بايد گفت که در کشور ما پژوهش هاي زيادي در اين خصوص انجام نشده است. با مراجعه به پژوهشکده تعليم و تربيت، سازمان برنامه ريزي درسي و دانشگاه هاي علوم تربيتي، معلوم شد که تحقيقات سازمان يافته اي در مورد تحليل محتوا به ويژه درباره کتاب هاي درسي کودکان کم توان ذهني در زمينه علوم انجام نشده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 3 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي تابستان 1382; 3(2 (پیاپی 8)):143-160.
 
توانبخشي مبتني بر جامعه و آموزش و پرورش فراگير
 
فرهبد مژگان*
 
* پژوهشکده کودکان استثنايي
 
 

کودکان بسياري بر اثر نقص هاي حرکتي، شنوايي، بينايي و ذهني، با ناتواني هايي مواجه هستند که هميشه با آن ها باقي خواهد ماند. بدون هيچ ترديدي روشن است که خدمات آموزشي و توانبخشي موجود براي برطرف کردن نيازهاي اين افراد، کافي نيست، و اين افراد از فرصت هاي کافي براي پيوستن به زندگي اجتماعي و اشتغال به کار، محروم هستند. ايجاد نگرش مثبت نسبت به افراد داراي ناتواني، فراهم نمودن فرصت هاي برابر و يکسان براي آن ها، شناخت نيازهاي مختلف افراد و ارزش گذاري به آن ها و بالا بردن آگاهي افراد جامعه، شيوه هاي مبارزه با اين محروميت موجود هستند. در چنين وضعيتي، آموزش و پرورش فراگير و به دنبال آن طرح توانبخشي مبتني بر جامعه مطرح مي گردد. اصول سيستم هاي آموزشي و توانبخشي مذکور بر اين اصل انسان گرايانه استوار است که انسان بايد به عنوان يک کل يکپارچه و سازمان يافته شناخته شود و همه کودکان حتي کودکان داراي ناتواني، بايد از آموزش براي ارتقاي کيفيت زندگي، برخوردار گردند و در اين راستا بر اين عقيده پافشاري مي نمايند که بايد همه موانع را از پيش روي برداشت و با فراهم کردن امکانات و تسهيلات، شرايط براي آموزش فراهم گردد. آموزش و پرورش فراگير و توانبخشي مبتني بر جامعه با اصل قرار دادن نيازها، تفاوت ها و ايجاد خودپنداره مثبت در افراد داراي ناتواني، بدون در نظر گرفتن ناتواني ها، احساس لذت بردن و اعتماد به نفس را ايجاد کرده و سبب خواهد شد که افراد داراي ناتواني، حداکثر موفقيت در حد توان خود را، کسب نمايند. در سايه چنين ارتباط و هماهنگي است که افراد داراي ناتواني از ارزش، شان و مقام برابري در جامعه برخوردار خواهند شد و تجربه موفقي از عملکردهايي که توانايي آن را دارند، کسب خواهند نمود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

1 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي بهار 1382; 3(1 (پیاپی 7)):3-12.
 
ارتباط فقر آهن با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان كم توان ذهني شهر تهران
 
نچواك سيدمصطفي*,رضايي منصور
 
* پژوهشکده کودکان استثنايي
 
 

به منظور بررسي رابطه فقرآهن با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان کم توان ذهني 7 تا 18 ساله، نتايج آزمايش هاي بيوشيميايي و هماتولوژيکي نمونه خون 49 نفر از اين دانش آموزان شامل آهن سرم (SI)، ظرفيت تام پيوستگي آهن (TIBC)، درصد اشباع ترانسفرين (Tsat)، فريتين و معدل تحصيلي آن ها بررسي گرديد. همبستگي معني داري بين معدل نيمسال اول دانش آموزان با آهن سرم (p=0.02) و درصد اشباع ترانسفرين (p=0.05) وجود داشت. براساس معيارهاي ارائه شده در Tietz براي سه شاخص خوني آهن سرم، درصد اشباع ترانسفرين و فريتين، دانش آموزان به دو دسته مبتلا به فقر آهن و سالم تقسيم شدند. آن گاه ميانگين معدل نيمسال اول هر گروه با يکديگر مقايسه گرديد، که تنها در مورد آهن سرم معني دار بود (15.82±2.23 در مقابل p=0.03, 17.68±1.86). ميانگين نمره معدل نيمسال دوم دانش آموزاني که از نظر شاخص فريتين سرم در آستانه ابتلا به کم خوني فقر آهن قرار داشتند و مکمل آهن دريافت کرده بودند نسبت به معدل نيمسال اول آن ها و در مقايسه با دانش آموزاني که از نظر اين شاخص سالم تشخيص داده شده بودند، بيش از 2.5 برابر افزايش نشان داد. آزمون آماري t همبسته متوسط اختلاف بين معدل تحصيلي قبل و بعد از استفاده از مکمل را معني دار نشان داد (p=0.005).

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 2 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي بهار 1382; 3(1 (پیاپی 7)):13-38.
 
ارزشيابي از برنامه هاي آموزش و پرورش دانش آموزان داراي اختلالات رفتاري
 
بشاورد سيمين*
 
* پژوهشکده کودکان استثنايي
 
 

اين پژوهش با هدف بررسي برنامه هاي آموزشي و پرورشي دانش آموزان داراي اختلالات رفتاري در مراکزي که به نحوي در آموزش و پرورش اين دانش آموزان سهم دارند، انجام شده است. اين مراکز شامل مدارس ويژه اختلالات رفتاري، مراکزي تحت عنوان اتاق هاي مرجع و کلاس هاي آموزشي مستقر در بخش هاي روان پزشکي اطفال بيمارستان ها هستند. به همين منظور با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه با کارکنان آموزشي مراکز مذکور اطلاعات لازم در ارتباط با 4 شاخص مورد ارزشيابي جمع آوري گرديد. اين شاخص ها عبارت بودند از: 1- فرآيند ارجاع و تشخيص، 2- امکانات، 3- خدمات و برنامه هاي آموزشي و پرورشي و 4- وضعيت حرفه اي کارکنان آموزشي. اهم نتايج به دست آمده در ارتباط با هر يک از شاخص هاي مذکور به شرح زير است: فرايند تشخيص گذاري به دليل کمبود ابزارهاي تشخيصي معتبر و عدم حضور متخصصين مجرب در ارتباط با دانش آموزان مدارس ويژه اختلالات رفتاري و دانش آموزان ارجاعي به اتاق هاي مرجع به خوبي طي نمي شود، در حالي که اين فرايند در بيمارستان ها به نحو مطلوب تر و با دقت بيشتر انجام مي شود. مکان هاي اختصاص يافته به کلاس هاي درس، فعاليت هاي مشاوره اي و روان شناختي و مواد و وسايل آموزشي و کمک آموزشي در هيچ يک از مراکز مناسب و کافي ارزيابي نشده اند. ارايه خدمات توان بخشي در کليه مراکز ناکافي گزارش شده است. بيش از دو سوم کارکنان آموزشي، اطلاعات خود را در زمينه هاي روش هاي اصلاح و تغيير رفتار، شناخت انواع اختلالات رفتاري و روش هاي تدريس ناکافي دانسته اند. اين يافته ها ضرورت تجديدنظر و انجام اصلاحات لازم در برنامه هاي آموزشي و پرورشي دانش آموزان داراي اختلالات رفتاري را مورد تاکيد قرار مي دهد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 4 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي بهار 1382; 3(1 (پیاپی 7)):55-74.
 
تاثير آموزش تلفيقي بر يادگيري زبان انگليسي دانش آموزان نابيناي مقطع پيش دانشگاهي شهر تهران
 
گرامي محمدرضا*
 
 
 

پژوهش حاضر به منظور بررسي تاثير آموزش تلفيقي دانش آموزان نابينا با دانش آموزان بينا بر يادگيري زبان انگليسي دانش آموزان نابيناي پسر پيش دانشگاهي انجام گرفته است. در اين پژوهش از کليه دانش آموزان نابيناي پسر شهر تهران (26 نفر) در مقطع پيش دانشگاهي در سال تحصيلي 81-80 استفاده گرديد. تعداد 6 دانش آموز بيناي عادي که ميانگين نمرات آنان در سطح ±1 انحراف از ميانگين نسبت به ميانگين دانش آموزان نابينا قرار داشت، از ميان 30 دانش آموز انتخاب گرديدند. کليه آزمودني ها به دو گروه آزمايش (شامل 6 بينا و 10 نابينا) و گواه (شامل 16 نابينا) تقسيم شدند. تقسيم افراد نابينا به صورت تصادفي انجام شد. ابزار جمع آوري اطلاعات شامل دو آزمون زبان انگليسي وزارت آموزش و پرورش بودند که اولي براي ارزيابي مهارت هاي زباني: واژگان، درک مفاهيم، ساختمان جمله و دومي براي ارزيابي مهارت هاي نگارشي با توجه به اهداف آموزش زبان در دبيرستان هاي کشور تهيه شده بودند. در اين پژوهش گروه آزمايش با روش هاي آموزش تلفيقي در آموزش زبان از طريق سيستم آموزش گروهي آموزش داده شد. داده ها با روش آمار استنباطي مورد بررسي قرار گرفت و نتايج نشان داد که آموزش زبان به نابينايان با شيوه فعلي به دليل عدم وجود تعامل اجتماعي و زباني نابينايان با دانش آموزان عادي مناسب نيست و دانش آموزان نابينا مي توانند همانند ديگر دانش آموزان عادي پيش دانشگاهي در کنار ديگر افراد عادي با بهره مندي از روش هاي مناسب و دريافت وسايل و برنامه هاي کمک آموزشي به تحصيل خود ادامه دهند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 5 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي بهار 1382; 3(1 (پیاپی 7)):75-92.
 
مقايسه الگوهاي انشا نويسي در دانش آموزان پسر نارساخوان و نارسانويس پايه هاي چهارم و پنجم ابتدايي با دانش آموزان عادي شهر تهران در سال تحصيلي 81-80
 
سيف نراقي مريم,ميرمهدي سيدرضا*
 
 
 

هدف از تحقيق حاضر بررسي و مقايسه الگوهاي انشا نويسي در دانش آموزان نارساخوان و نارسانويس پايه هاي چهارم و پنجم دوره ابتدايي با دانش آموزان عادي شهر تهران در سال تحصيلي 81-80 بود. براي اين منظور با استفاده از نمونه گيري در دسترس، در پايه هاي چهارم و پنجم و در هر پايه، 20 دانش آموز نارساخوان و نارسانويس که در مرکز اختلالات يادگيري يوسف آباد مورد تشخيص قرار گرفته بودند، انتخاب شدند. براي انتخاب گروه مقايسه از طريق نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي در پايه هاي چهارم و پنجم از هر پايه 20 دانش آموز پسر انتخاب شد و گروه ها از نظر خصوصياتي همچون هوش و سن همتا شدند. ابزار اين پژوهش را سه موضوع انشا تشکيل مي داد با اين عناوين: 1) انشايي درباره معلم خود بنويسيد، 2) انشايي درباره خودتان بنويسيد و 3) از کدام برنامه تلويزيوني خوشتان مي آيد، انشايي درباره آن بنويسيد که اين سه موضوع با توجه به سطح رشدي دانش آموزان انتخاب شدند. براي اينکه امکان کمک والدين به دانش آموز در نوشتن انشا کنترل گردد، از هر دانش آموز در سه جلسه مختلف در اتاق مشاوره مدرسه انشاها گرفته شد. سپس انشاهاي گرفته شده از نظر خصوصياتي همچون ميانگين طول جملات، ميانگين جملات، تعداد جملات ناتمام و جملات ساده و همچنين از نظر ويژگي هاي دستوري در دوازده حوزه و خصوصيات املايي در ده مورد با استفاده از آزمون تجزيه و تحليل واريانس و توکي مورد مقايسه قرار گرفتند. نتايج اين پژوهش نشان داد که عمده ترين خصوصيات انشا نويسي دانش آموزان نارساخوان و نارسانويس در پايه هاي چهارم و پنجم ابتدايي مربوط به مشکلات دستوري و ناتواني در سازمان دهي متن نوشتاري، کوتاهي جملات و متن، فقدان محتواي غني در متن، جملات ناتمام و استفاده از کلمات محاوره اي است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 4 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي تابستان 1382; 3(2 (پیاپی 8)):161-176.
 
رابطه بين زبان دريافتي و زبان بياني در كودكان مبتلا به نشانگان داون
 
ابراهيميان شيوا*,نيلي پور رضا,يادگاري فريبا
 
 
 

اين پژوهش با هدف تعيين ميزان ارتباط بين زبان بياني و زبان دريافتي در کودکان مبتلا به نشانگان داون با سن عقلي 5-4 سال انجام شده است. در اين تحقيق با انجام تست غيرکلامي لايتر، کودکان نشانگان داون با سن عقلي 5-4 سال از ميان دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون مقاطع پيش دبستاني کلاس اول مدارس استثنايي پنج ناحيه آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شدند. سپس با انجام آزمون هاي غربالي شنوايي و آپراکسي 18 نفر از ميان گروه مذکور انتخاب شدند و با توجه به محدود بودن تعداد جامعه، از تمام آنها آزمون زبان به عمل آمد و روش نمونه گيري خاص اعمال نشد. براي انجام اين پژوهش از آزمون رشد زبان که تنها آزمون زباني است که در زبان فارسي هنجار شده است، استفاده شد و تنها چهار خرده آزمون درک واژگان، درک دستوري، واژگان شفاهي و تکميل دستوري اين آزمون روي هر کدام از نمونه ها اجرا شد و مشاهدات آزمونگر نيز ثبت گرديد و در نهايت يافته هاي حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون هاي آماري t زوجي و آزمون همبستگي و شاخص هاي آمار توصيفي مورد تجزيه و تحليلي قرار گرفت. نتايج که بين زبان دريافتي و زبان بياني کودکان نشانگان داون با سن عقلي 5-4 سال اختلاف معناداري وجود دارد و اين دو متغير همبستگي پاييني (P=0.55) را با هم نشان دادند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  2:20 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها