0

بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 7 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي زمستان 1387; 8(4 (پياپي 30)):413-418.
 
شيوع اختلالات خواندن در دانش آموزان پايه سوم و چهارم ابتدايي شهرکرد
 
شريفي علي اكبر*,داوري رقيه
 
* دانشگاه شهر كرد
 
 

هدف: مطالعه حاضر، با هدف بررسي ميزان شيوع اختلال خواندن در دانش آموزان پايه سوم و چهارم ابتدايي شهرکرد انجام شد. روش: اين پژوهش از نوع توصيفي - همه گيرشناسي است.  400 نفر دانش آموز دختر و پسر پايه سوم و چهارم ابتدايي با روش نمونه گيري خوشه اي انتخاب شدند و آزمون تشخيصي سطح خواندن براي آنها اجرا شد. داده هاي اين پژوهش از طريق روشهاي آمار توصيفي و آزمون خي دو تحليل شدند. يافته ها: اين پژوهش نشان داد که به طور کلي 10.5 درصد از دانش آموزان پسر پايه چهارم ابتدايي و 7.3 درصد دانش آموزان دختر پايه چهارم ابتدايي دچار اختلال خواندن هستند. در ضمن 8.4 درصد از دانش آموزان پسر پايه سوم ابتدايي و 4.3 درصد دانش آموزان دختر پايه سوم ابتدايي دبستانهاي شهرکرد از اختلال در خواندن رنج مي برند. همچنين مشخص شد که هرچند بين فراواني اختلال خواندن در دانش آموزان پسر و دختر تفاوت معنادار وجود دارد، ولي تفاوت دانش آموزان پايه سوم و چهارم معنادار نيست. نتيجه گيري: شيوع اختلال خواندن در ميان دانش آموزان پايه سوم و چهارم دبستانهاي شهرکرد نسبتا بالاست و اختلال خواندن در دانش آموزان پسر بيش از دانش آموزان دختر است ولي تفاوت معناداري بين فراواني اختلال خواندن در ميان دانش آموزان پايه سوم و چهارم وجود ندارد.

 
كليد واژه: شيوع، اختلالات خواندن، دانش آموزان ابتدايي، شهرکرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 5 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1388; 9(3 (پياپي 33)):239-254.
 
ميزان شروع اختلال کاستي توجه و بيش فعالي، اختلال سلوک و اختلال نافرماني مقابله اي در دانش آموزان دبستاني
 
نجفي محمود*,فولادچنگ محبوبه,علي زاده حميد,محمدي فر محمدعلي
 
 
 

هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسي ميزان شيوع اختلال کاستي توجه و بيش فعالي، اختلال سلوک و اختلال نافرماني مقابله اي در دانش آموزان دوره ابتدايي شهر شيراز بود. روش: با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي از جامعه آماري دانش آموزان عادي دوره ابتدايي مشغول به تحصيل در نواحي چهار گانه آموزش و پرورش شهر شيراز تعداد 1300 دانش آموز دختر و پسر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش، پرسشنامه علايم مرضي کودکان ( ) (CSI-4فرم والدين) بوده است. داده ها با استفاده از روشهاي آمار توصيفي شامل درصد، فراواني و آزمون Z نسبتها تحليل شد. يافته ها: نتايج نشان داد که ميزان شيوع اختلال هاي رفتاري در پرسشنامه علايم مرضي کودکان  (CSI-4)(فرم والدين) 17.5% درصد است. همچنين مشخص شد که شيوع اختلال هاي رفتاري در پسران بيشتر از دختران است. شايع ترين اختلال هاي رفتاري به ترتيب عبارت بودند از: کاستي توجه (6.7 درصد)، بيش فعالي/ تکانشگري (6 درصد)، نوع ترکيبي (5 درصد)، سلوک (5 درصد) و نافرماني مقابله اي (3.6 درصد). بنابراين، شايع ترين اختلال رفتاري دردانش آموزان ابتدايي شهر شيراز کاستي توجه است. نتيجه گيري: در مجموع، يافته ها نشان داد که شيوع اختلال هاي رفتاري با توجه به جنسيت و تحصيلات پدر متفاوت است. اين نتيجه براي موقعيتهاي آموزشي داراي مضامين کاربردي است و بيان کننده آن است که مدارس ابتدايي براي پيشگيري و درمان اختلال هاي رفتاري، نيازمند خدمات مشاوره و راهنمايي هستند. اين موضوع در برنامه ريزي، تنظيم بودجه و سياست هاي آموزشي و درماني، مي تواند سودمند باشد.

 
كليد واژه: شيوع، کاستي توجه و بيش فعالي، اختلال سلوک، اختلال نافرماني مقابله اي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 7 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1388; 9(3 (پياپي 33)):273-281.
 
مقايسه عملکرد تحصيلي و رفتاري دانش آموزان پسر کم شنواي مدارس استثنايي و تلفيقي
 
فرج الهي مهران*,سرمدي محمدرضا,تقديري نوش آبادي امير
 
* دانشگاه پيام نور
 
 

هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه وضعيت پيشرفت تحصيلي و رفتاري دانش آموزان پسر کم شنواي مدارس استثنايي و مدارس تلفيقي استان قم انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع علي – مقايسه اي است. جامعه آماري تحقيق 151 نفر از والدين و معلمان دانش آموز پسر کم شنواي مدارس استثنايي و تلفيقي استان قم بود. با توجه اهداف تحقيق 120 نفر به طور تصادفي و در دسترس به عنوان نمونه تحقيق انتخاب شدند. ابزار جمع آوري اطلاعات پرسشنامه دموگرافيک، پرسشنامه ارزيابي و رفتاري راتر و آزمون ماتريس پيش رونده بود. پرسشنامه آزمون ماتريس پيش رونده به منظور تعيين بهره هوشي دانش آموزان و پرسشنامه هاي دموگرافيک و ارزيابي رفتار راتر A و B  به ترتيب به منظور تعيين ميزان پيشرفت تحصيلي و نحوه رفتار دانش آموزان در بين معلمين و والدين دانش آموزان توزيع شد تا اطلاعات مورد نياز از اين طريق به دست آيد. اطلاعات جمع آوري شده با بهره گيري از روشهاي آماري همبستگي و T استودنت تجزيه و تحليل شد. يافته ها: نتايج تحقيق مبين اين است که بين نمرات دانش آموزان استثنايي و تلفيقي در حد از نظر آماري تفاوت معناداري وجود ندارد. اما ميزان افسردگي و رفتار ضداجتماعي آنها در حد تفاوت آماري معناداري وجود دارد. نتيجه گيري: دانش آموزاني که در مدارس استثنايي مشغول به تحصيل بودند، در مقايسه با دانش آموزاني که در مدارس تلفيقي تحصيل مي کردند، داراي افسردگي کمتر و رفتار ضد اجتماعي بيشتر هستند.

 
كليد واژه: آسيب شنوايي، مدارس ويژه، تلفيقي، عادي، رفتار ضد اجتماعي، پيشرفت تحصيلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 4 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1388; 9(3 (پياپي 33)):223-238.
 
ميزان شروع مشکلات رفتاري دانش آموزان مقطع ابتدايي شهر تهران
 
غباري بناب باقر*,پرند اكرم,حسين خانزاده فيروزجاه عباس علي,موللي گيتا,نعمتي شهروز
 
* دانشگاه تهران
 
 

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي ميزان شيوع اختلالات رفتاري در ميان دانش آموزان مقطع ابتدايي در شهر تهران انجام شده است. روش: در اين پژوهش 1407 دانش آموز مقطع ابتدايي در پايه هاي تحصيلي اول تا پنجم، با روش نمونه گيري خوشه اي از مناطق مختلف شهر تهران، انتخاب شده اند. ابزار اندازه گيري اختلالات رفتاري در اين پژوهش، سياهه رفتار کودک آخن باخ فرم معلم بود که داراي 11 خرده مقياس است. يافته ها: نتايج پژوهش نشان داده است که ميزان شيوع اختلالات رفتاري بر اساس طبقه بندي باليني در مقياس نظام مبتني بر تجربه 20.3 درصد در طبقه باليني و 5.8 درصد در طبقه مرزي است. در طبقه باليني، بيشترين فراواني به اختلالات دروني سازي و کمترين فراواني به اختلالات اضطرابي اختصاص دارد. در طبقه مرزي نيز بيشترين فراواني به افسردگي و کمترين فراواني به مشکلات تفکر اختصاص دارد. نتيجه گيري: درصد بالايي از مشکلات رفتاري در دانش آموزان وجود دارد که نيازمند طراحي برنامه هاي آموزشي و مداخلات روان شناختي است.

 
كليد واژه: اختلال رفتاري، ميزان شروع، سياهه رفتار کودک آخن باخ
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 6 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1388; 9(3 (پياپي 33)):255-272.
 
مروري بر نقش مخچه در نارساخواني
 
فاوست آنجلا,نيكلسون راد
 
 
 

هدف: در مقاله حاضر، شواهد و مستندات درباره ارتباط مشکلات نارساخواني با نقص مخچه ارايه مي شود. روش: در ابتدا، شواهد مربوط به نقش آشکار مخچه در مهارتهاي حرکتي و مهارتهاي شناختي، به ويژه در مهارتهاي مبتني بر زبان گفتاري مرور مي شود. سپس برخي شواهد آزمايشگاهي مبتني بر نقص عملکرد مخچه در افراد داراي نارساخواني بيان مي شود. يافته ها و نتيجه گيري: دو گروه از شواهد مد نظر قرار گرفته شده اند: شواهد رفتاري و شواهد تصويربرداري عصبي. شواهد نشان مي دهند که افراد نارساخوان نسبت به گروه کنترل، تفاوتهاي چشمگيري دارند. همچنين آزمونهاي رفتاري مشابه روي کودکان داراي ضعف در خواندن و با بهره هوشي همسان اجرا شد. سرانجام بر مبناي نقص مخچه از زمان تولد، زنجيره اي علي تکويني، از رشد نارساخواني به دست داده شد.

 
كليد واژه: نارساخواني، مخچه، واج شناسي، زنجيره علي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي تابستان 1387; 8(2 (پياپي 28)):127-140.
 
تغيير اصطلاح شناسي عقب ماندگي ذهني به کم تواني ذهني
 
علي زاده حميد*
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

هدف: هدف اين مقاله بررسي فرايند و ضرورت تحول در اصطلاح شناسي عقب ماندگي ذهني/كم تواني ذهني و همچنين ملاحظه هاي مربوط به آن است.
روش: روش اين تحقيق بررسي مقاله هاي مرتبط و ترجمه بيانيه انجمن كم تواني ذهني و رشدي امريکا (AAIDD) در رابطه با دلايل تغيير اصطلاح شناسي عقب ماندگي ذهني به كم تواني ذهني است.
يافته ها و نتيجه گيري: مفهوم و اصطلاح شناسي «عقب ماندگي ذهني» تغيير و تحولات فراواني داشته است. امروزه، اصطلاح «كم تواني ذهني» به جاي «عقب ماندگي ذهني» ترجيح داده مي شود ولي تعريف و فرضهاي کلي پيشين به قوت خود باقي مي ماند. اصطلاح كم تواني ذهني همان جمعيتي راتحت پوشش قرار مي دهد که اصطلاح عقب ماندگي ذهني قبلا از نظر تعداد، نوع، گروه، دوره ناتواني، و نياز به خدمات و حمايتهاي انفرادي، پوشش مي داد. افزون براين، هر فردي که در گذشته واجد شرايط عقب ماندگي ذهني بود، با اصطلاح كم تواني ذهني نيز همچنان واجد شرايط است
.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 2 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي تابستان 1387; 8(2 (پياپي 28)):141-156.
 
اثربخشي آموزش حل مساله گروهي بر مهارتهاي اجتماعي دانش آموزان با آسيب بينايي
 
خوشكام زهرا*,ملك پور مختار,مولوي حسين
 
* دانشگاه اصفهان، دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي
 
 

هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسي اثربخشي آموزش شيوه حل مساله گروهي بر مهارتهاي اجتماعي دانش آموزان با آسيب بينايي انجام شده است.
روش: اين پژوهش به شيوه نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون - پس آزمون با گروه كنترل اجرا شد. جامعه مورد مطالعه را همه دانش آموزان دختر و پسر با آسيب بينايي مقطع راهنمايي مركز ابابصير اصفهان در سال تحصيلي 1387-1386 تشكيل مي داد. نمونه پژوهش 20 نفر از دانش آموزان با آسيب بينايي اين مركز بودند كه به شيوه تصادفي انتخاب شدند و به صورت تصادفي به دو گروه آزمايش و دو گروه كنترل تقسيم شدند. ابزار جمع آوري اطلاعات پرسشنامه حل مساله هپنر و فرم معلم پرسشنامه مهارتهاي اجتماعي گرشام و اليوت بود. از هر دو گروه، پيش آزمون و پس آزمون به عمل آمد و گروههاي آزمايش در هشت جلسه 45 دقيقه اي تحت آموزش حل مساله قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحليل كواريانس تحليل شد.
يافته ها: نتايج اين پژوهش نشان داد كه آموزش شيوه حل مساله گروهي،مهارتهاي اجتماعي دانش آموزان با آسيب بينايي را به طور معناداري افزايش مي دهد
(p=0.0001) و باعث كاهش مشكلات رفتاري برون زاد مي شود (p=0.0001) و اين آثار تا يك ماه پس از جلسات آموزشي تداوم داشته است (p=0.0001).
نتيجه گيري: از يافته هاي به دست آمده مي توان نتيجه گرفت كه شركت دانش آموزان با آسيب بينايي در جلسات آموزشي حل مساله، ميزان مهارتهاي اجتماعي آنان را افزايش و مشكلات رفتاري آنان را كاهش مي دهد .

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 3 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي تابستان 1387; 8(2 (پياپي 28)):157-176.
 
انطباق و آماده سازي برنامه آموزش پيشگيري و درماني خواندن براي معلمان
 
خسروجاويد مهناز*,آگيلاروفايي مريم,نيلي پور رضا,رسول زاده طباطبايي سيدكاظم,حسينلو اقدس,آشورون مليحه,صفاري مهدخت,مهرگان فرانك,همتي مريم,يزداني پريچهر
 
* دانشگاه تربيت مدرس
 
 

هدف: هدف مقاله حاضر انطباق يك برنامه آموزش پيشگيري و درماني خواندن و آماده سازي يك بسته آموزشي براي معلمان از مقطع پيش دبستاني تا كلاس سوم دبستان به زبان فارسي است.
روش: مقاله حاضر يك مطالعه مروري درباره انطباق برنامه پيشگيري و درماني خواندن بلكمن (2003) به زبان فارسي است كه در ابتدا به زبان انگليسي گسترش يافت. بر اين اساس مواد آموزشي مورد نياز برنامه آماده و طراحي گرديد.
يافته ها: بر اساس گزارش انجمن ملي خواندن (2000)، پيشنهاد مي شود كه در برنامه خواندن براي همه كودكان (از جمله كودكان نارساخوان) بايد پنج مولفه اصلي خواندن شامل آموزش الفبا، آگاهي واجي، تناظر نويسه - واج، روان خواني، درك واژه اي و خوانداري، گنجانده شود. اين مؤلفه ها بايد به صورت سازمان يافته، جامع و واضح آموزش داده شوند. در ميان تعداد محدودي از اين برنامه ها، اثربخشي برنامه بلكمن (2003) با شواهد تجربي معتبر تاييد شده است. اين برنامه براي رشد مهارتهاي اصلي خواندن در كودكان كه قبلا اشاره شد، طراحي شده و شامل پنج مرحله است: (1) يادگيري ارتباط نويسه - واج، (2) آموزش مهارتهاي تقطيع و تركيب واجي مانند دسته بندي كلمات بر اساس قافيه و تجانس و يادگيري نام حرف و صداي حرف، (3) صحيح و روان خواندن كلمات، (4) خواندن متن و تقويت درك خوانداري و (5) فعاليت نوشتن و ديكته نويسي.
نتيجه گيري: در سالهاي اخير شواهد گوناگوني درباره اهميت پردازش واج شناختي در زبان هاي گوناگون و در حوزه هاي علوم عصب شناختي، روان شناسي شناختي و آموزش بدست آمده است. بنابراين برنامه انطباق يافته بلكمن (2003) به زبان فارسي مي تواند به صورت يك بسته آموزشي در اختيار معلمان قرار داده شود تا در كلاسهاي درسي خود از آن استفاده كنند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 

 4 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي تابستان 1387; 8(2 (پياپي 28)):177-186.
 
تاثير آموزش راهبردهاي شناختي بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان نارسانويس
 
نيازي الياس,كديور پروين*,يارياري فريدون
 
* دانشگاه تربيت معلم، تهران
 
 

هدف: هدف اين تحقيق، بررسي تاثير آموزش راهبردهاي شناختي بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان با نارسايي ويژه در يادگيري در زمينه بيان نوشتاري است.
روش: جامعه آماري شامل 480 دانش آموز نارسانويس از 30 مدرسه در شهر ايلام است كه از ميان آنها 60 نفر به طور تصادفي انتخاب و در دو گروه گواه و آزمايش جايگزين شده اند. گروه آزمايش طي 25 جلسه راهبردهاي شناختي را با استفاده از مدل انگلرت در پنج مرحله مجزا که به منظور تحليل بيان نوشتاري تهيه شده بود، دريافت کردند. از آزمون پيشرفت تحصيلي فارسي دوره ابتدايي، خرده آزمون خواندن و نوشتن، آزمون تحليل نوشتاري به منظور تشخيص مشکلات خواندن و نوشتن دانش آموزان و از آزمون راتر به منظور بررسي مشکلات عاطفي و رفتاري جهت همتا کردن دانش آموزا ن استفاده شد.
يافته ها: نتايج نشان داد كه آموزش راهبردهاي شناختي در بهبود و كاهش اختلال موثر بود و تفاوت بين گروه آزمايش و گواه معنا دار است.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که گروه آزمايش عملكرد تحصيلي بهتري نسبت به گروه گواه دارد، اما بين دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنا داري در عملكرد تحصيلي بعد از دريافت آموزش راهبردهاي شناختي مشاهده نشد
.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 5 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي تابستان 1387; 8(2 (پياپي 28)):187-204.
 
بررسي برنامه درسي تربيت بدني دانش آموزان كم توان ذهني از ديدگاه کارشناسان
 
خواجوي داريوش*,هاشمي مقدم سيدشمس الدين,خلجي حسن
 
* گروه تربيت بدني، دانشگاه اراك
 
 

هدف: هدف اين تحقيق، بررسي برنامه درسي تربيت بدني دانش آموزان كم توان ذهني است.
روش: روش اين تحقيق، پيمايشي از نوع توصيفي است. جامعه آماري تحقيق 375 نفر از کارشناسان آموزش و پرورش استثنايي استان مرکزي است. 197 نفر، بر اساس جدول تعيين حجم نمونه مورگان، به صورت تصادفي خوشه اي انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه با پايايي
0.90 بود. براي تحليل داده ها از محاسبه فراواني، درصد و آزمونهاي خي دو و کروسکال - واليس استفاده شد.
يافته ها: تحليل ديدگاههاي کارشناسان آموزش و پرورش استثنايي استان مرکزي نشان مي دهند که وضعيت تعريف و تدوين اهداف درس تربيت بدني دانش آموزان كم توان ذهني بسيار نامطلوب (%68.6)، وضعيت محتواي رسمي (%90.9) و غيررسمي (%39.6) اين درس نامناسب، شيوه تدريس درس تربيت بدني (%40.9)، و دانش تخصصي معلمان تربيت بدني (%34.3)، نامناسب و نامطلوب است. همچنين، آنها ميزان ساعات درس تربيت بدني را با نيازهاي دانش آموزان كم توان ذهني متناسب و کافي نمي دانند (%59.4). مهم ترين راهکارهاي اصلاحي برنامه درسي تربيت بدني دانش آموزان كم توان ذهني از ديدگاه كارشناسان، 1) تعريف و تدوين فلسفه و اهداف درس تربيت بدني، 2) تدوين کتاب درسي، جزوه ها، و لوحهاي آموزشي و کمک آموزشي تربيت بدني، 3) به کارگيري نيروي متخصص تربيت بدني استثنايي عنوان شده است.
نتيجه گيري: تدوين و تعريف فلسفه، اهداف، و محتواي درس تربيت بدني، به کارگيري نيروي انساني متخصصِ تربيت بدني استثنايي، و نظارت بر حسن اجراي اين درس، مهم ترين پيشنهادهاي اين تحقيق هستند
.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 1 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي بهار 1387; 8(1 (پياپي 27)):1-18.
 
مقايسه ويژگيهاي عصب روان شناختي كودكان خردسال با ناتوانيهاي يادگيري عصب روان شناختي/ تحولي و عادي پيش از دبستان
 
عابدي احمد*,ملك پور مختار,مولوي حسين,عريضي ساماني سيدحميدرضا,اميري شعله
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

هدف: پژوهش حاضر به منظور مقايسه ويژگيهاي عصب روان شناختي كودكان خردسال با ناتوانيهاي يادگيري عصب روان شناختي/ تحولي و عادي پيش از دبستان، انجام شده است.
روش: اين پژوهش با روش علي- مقايسه اي انجام گرفته است. نمونه پژوهش 20 نفر از كودكان خردسال 6-4 سال با ناتوانيهاي يادگيري عصب روان شناختي/ تحولي و 20 نفر كودك خردسال 6-4 سال عادي (بدون ناتواني يادگيري عصب روان شناختي/ تحولي) پيش از دبستان شهر اصفهان بودند كه پس از دو مرحله نمونه گيري، به شيوه نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي و اجرايي آزمونهاي تشخيصي انتخاب شدند. ابزارهاي مورد استفاده، عبارت از آزمون عصب روان شناختي نپسي
(NEPSY)، مقياس هوش كودكان پيش از دبستان وكسلر و فهرست وارسي نشانه هاي ناتوانيهاي يادگيري عصب روان شناختي/ تحولي كودكان خردسال پيش از دبستان بود.
يافته ها: داده هاي بدست آمده با روش آماري تحليل واريانس چند متغيري (مانوا) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج پژوهش نشان داد كه بين عملكرد كودكان خردسال با ناتواني يادگيري عصب روان شناختي/ تحولي و كودكان عادي (بدون ناتواني يادگيري عصب روان شناختي/ تحولي) در جنبه هاي عصب روان شناختي همچون كاركردهاي اجرايي/ توجه، زبان، كاركردهاي حسي- حركتي، پردازش بينايي- فضايي، حافظه و يادگيري تفاوت معنادار وجود دارد.
نتيجه گيري: كودكان خردسال مبتلا به ناتواني يادگيري پيش از دبستان داراي نارساييهاي عصب روان شناختي هستند كه بايد با ابزارهاي معتبر تشخيص زودهنگام داده شوند تا مداخلات مناسب زودهنگام براي بهبود آن طراحي شود
.

 
كليد واژه: ناتوانيهاي يادگيري عصب روان شناختي، كاركردهاي اجرايي/ توجه، زبان، كاركردهاي حسي- حركتي، پردازش بينايي- فضايي، حافظه و يادگيري، كودكان خردسال پيش دبستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 7 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي تابستان 1387; 8(2 (پياپي 28)):225-240.
 
شيوع اختلالهاي رفتاري در دانش آموزان دوره ابتدايي استان فارس
 
شجاعي ستاره,همتي علم دارلو قربان*,مرادي شهرام,دهشيري غلام رضا
 
* دانشگاه تهران
 
 

هدف: اين پژوهش به منظور بررسي ميزان شيوع اختلالهاي رفتاري در دانش آموزان دوره ابتدايي استان فارس انجام شده است.
روش: اين تحقيق بر روي نمونه اي به حجم 1445 نفر صورت گرفت. از اين تعداد 749 نفر دانش آموز پسر، 696 نفر دانش آموز دختر، 613 دانش آموز روستايي و 832 دانش آموز شهري بودند که به روش طبقه اي و خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند.از پرسشنامه علايم مرضي کودکان
(CSI-4) به منظور شناسايي اختلالهاي رفتاري در دانش آموزان و نيز يک پرسشنامه عوامل جمعيت شناختي استفاده شد. براي توصيف داده ها از روشهاي آمار توصيفي مانند فراواني و درصد و براي پاسخ گويي به سوالات و فرضيات پژوهش از آزمون خي دو استفاده شد.
يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد که
22.4 درصد دانش آموزان مبتلا به اختلالهاي رفتاري هستند. ميزان شيوع اختلالهاي رفتاري در دانش آموزان پسر بيشتر از دانش آموزان دختر و در دانش آموزان شهري بيشتر از دانش آموزان روستايي بود. علاوه بر اين، ميزان شيوع اختلالهاي رفتاري در دانش آموزان پايه سوم بيشترين و در دانش آموزان پايه پنجم کمترين بود. در اين پژوهش مشخص شد که رابطه معناداري ميان اختلالهاي رفتاري و جنسيت، شهري و روستايي بودن، تحصيلات مادر و شغل پدر وجود دارد. قابل ذکر است که در اين مطالعه بين تحصيلات پدر،شغل مادر،فوت والدين وطلاق والدين با اختلالهاي رفتاري رابطه معناداري به دست نيامد.
نتيجه گيري: شيوع اختلالهاي رفتاري در بين کودکان و نوجوانان نسبتا بالاست و از آنجايي که اختلالهاي رفتاري بر عملکرد تحصيلي، اجتماعي و حرفه اي کودکان و نوجوانان به طور چشمگيري تاثير منفي مي گذارد و احتمال ابتلا به بيماريهاي رواني در دوره بزرگسالي را افزايش مي دهند؛ بنابراين، ضروري است که مسوولين و دست اندرکاران امر تعليم و تربيت مساله اختلالهاي رفتاري کودکان را مورد توجه ويژه قرار دهند
.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 6 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي تابستان 1387; 8(2 (پياپي 28)):205-224.
 
بررسي رابطه استرس، نگرش مذهبي و آگاهي با پذيرش كودكان پسر كم توان ذهني، در مادران
 
تاجري بيوك*,بحيرايي احمدرضا
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد كرج
 
 

هدف: بررسي رابطه بين استرس درك شده، نگرش مذهبي، ميزان آگاهي با ميزان پذيرش كم تواني ذهني كودكان پسر توسط مادران آنها هدف پ‍‍‍‍ژوهش حاضر مي باشد.
روش: در اين پژوهش پس رويدادي، با استفاده از روش نمونه خوشه اي چند مرحله اي مادران 107 كودك كم توان ذهني پسر مدارس استثنايي با توجه به وضعيت اقتصادي - اجتماعي شهر تهران مورد بررسي قرار گرفتند. داده هاي پژوهش با استفاده از پرسشنامه شاخص استرس والدين، مقياس سنجش نگرشهاي مذهبي و اعتقادي و پرسشنامه سنجش آگاهي جمع آوري و به روش تحليل واريانس يك طرفه و رگرسيون چند متغيره، بررسي شد.
يافته ها: 1- مادران داراي استرس بالاتر، از پذيرش كمتري برخوردارند. 2- ميزان پذيرش مادران در بين سه گروه (بالا، متوسط و پايين) با همديگر تفاوت دارد. 3- مادران مذهبي تر از پذيرش بالاتري برخوردارند. 4- مادران داراي آگاهي بالاتر از پذيرش بيشتري برخوردارند. 5- مادران مذهبي تر استرس كمتري تجربه مي كنند. 6- مادران با آگاهي بالاتر از كم تواني ذهني، استرس كمتري تجربه مي كنند. 7- ميزان استرس مادران در سه گروه (بالا، متوسط و پايين) با هم متفاوت است.
نتيجه گيري: پ‍‍‍ژوهش حاضر نشان داد بين استرس مورد ادراك، نگرش مذهبي، ميزان آگاهي مادر با ميزان پذيرش كودك پسر كم توان ذهني توسط مادران آنها رابطه وجود دارد
.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 3 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي بهار 1387; 8(1 (پياپي 27)):34-42.
 
سرعت بريل خواني با کدام دست بيشتر است؟ يک مطالعه نوروسايکولوژيک
 
علي پور احمد*,آگاه هريس مژگان,يوسف پور ناهيد
 
* دانشگاه پيام نور، سازمان مركزي
 
 

هدف: پژوهش حاضر با هدف مقايسه سرعت خواندن خط بريل با دست چپ و دست راست با توجه به دست برتري در ميان دانش آموزان نابيناي شهر تبريز که در مقطع دبيرستان مشغول به تحصيل بودند، انجام شده است.
روش: در راستاي هدف فوق، 27 دانش آموز دختر و پسر دبيرستاني (شامل 8 دختر و 19 پسر) با ميانگين سني 19سال و 8 ماه که 14 نفر آنها راست دست و 13 نفر آنها چپ دست بودند، از ميان کليه دانش آموزان نابيناي مشغول به تحصيل در دبيرستان نابينايان شهيد مرادي شهر تبريز که از خط بريل استفاده مي کنند، به طور تصادفي انتخاب شدند. کليه آزمودني ها به گويه هاي پرسشنامه دست برتري ادينبورگ (اولدفيلد، 1971) پاسخ دادند. همچنين همه آزمودني ها به صورت انفرادي، متني با عنوان "پوشه يک ورقي" شامل 357 کلمه را که به بريل نوشته شده بود، در يکي از سه موقعيت (با هر دو دست، فقط با دست راست و فقط با دست چپ) خواندند و سرعت خواندن آنها با دستگاه زمان سنج بر اساس تعداد کل کلمات در ثانيه اندازه گيري شد.
يافته ها: پس از اجراي آزمونها به صورت انفرادي و استخراج زمان صرف شده براي خواندن کل متن، آزمودني ها بر اساس بهره برتري جانبي
(LQ) به دو گروه راست دست و چپ دست تقسيم شدند. براي تحليل از آزمون ناپارامتري فريدمن استفاده شد و نتايج نشان داد که سرعت بريل خواني به هنگام استفاده از هر دو دست، نسبت به ساير موقعيت ها (بدون در نظر گرفتن دست برتري) به طور معناداري بيشتر بود. همچنين بر اساس نتايج آزمون U من ويتني، ميان سرعت بريل خواني در افراد چپ دست و راست دست تفاوت معنادار وجود داشت، به طوري که سرعت بريل خواني افراد چپ دست و راست دست به هنگام استفاده از دست چپ بيشتر بود، ولي اين تفاوتها با توجه به نتايج آزمون کروسکال واليس در دو جنس معنادار نبود.
نتيجه گيري: سرعت بريل خواني به هنگام استفاده از هر دو دست، بدون در نظر گرفتن دست برتري بيشتر است. همچنين سرعت بريل خواني، با دست چپ بيشتر از سرعت بريل خواني با دست راست است
.

 
كليد واژه: بريل خواني، دست برتري، سرعت خواندن، نابينايان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 2 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي بهار 1387; 8(1 (پياپي 27)):19-33.
 
تاثير درمان شناختي- رفتاري بر عملکرد حل مساله رياضي دانش آموزان دختر دچار اختلال در رياضيات پايه پنجم
 
رييسي يزدي منيژه*,اميري شعله,مولوي حسين
 
* دانشگاه اصفهان، دانشکده روان شناسي و علوم تربيتي
 
 

هدف: هدف از  اين پژوهش بررسي تاثير درمان شناختي- رفتاري بر عملکرد حل مساله رياضي دانش آموزان دختر دچار اختلال در رياضيات پايه پنجم ابتدايي شهر يزد بوده است.
روش: نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان دختر دچار اختلال در رياضيات پايه پنجم ابتدايي شهر يزد در سال تحصيلي 86-1385 بودند که به روش تصادفي خوشه اي چندمرحله اي با استفاده از آزمون تشخيصي ايران کي مت دچار اختلال در رياضيات تشخيص داده شدند و در گروه آزمايش و کنترل قرار گرفتند. در مرحله بعدي پيش آزمون حل مساله رياضي (فرم الف) بر روي هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمايش به مدت 10 جلسه گروهي تحت درمان شناختي- رفتاري قرار گرفت و در پايان مجددا پس آزمون حل مساله رياضي (فرم ب) بر روي دو گروه اجرا شد.
يافته ها: نتايج به دست آمده از روش آماري تحليل کوواريانس نشان داد که درمان شناختي- رفتاري عملکرد حل مساله رياضي دانش آموزان دختر دچار اختلال در رياضيات که تحت درمان شناختي- رفتاري قرار گرفته اند (گروه آزمايش) نسبت به دانش آموزان دختر دچار اختلال در رياضيات که تحت درمان شناختي- رفتاري قرار نگرفته اند (گروه کنترل) را بهبود مي بخشد. همچنين بين عملکرد حل مساله رياضي، نمرات هوش، نمره امتحان رياضي ترم قبل، معدل و نمره آزمون تشخيص ايران کي مت آزمودنيها رابطه معناداري وجود داشت، در حالي که بين عملکرد حل مساله رياضي با وضعيت اقتصادي- اجتماعي آزمودنيها رابطه معنادار وجود نداشت.
نتيجه گيري: با استفاده از درمان شناختي- رفتاري مي توان عملکرد حل مساله رياضي دانش آموزان دختر دچار اختلال در رياضيات را بهبود بخشيد
.

 
كليد واژه: درمان شناختي- رفتاري، حل مساله رياضي، اختلال در رياضيات
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:56 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها