0

بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 2 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1387; 86(3 (پياپي 29)):271-280.
 
بررسي و مقايسه حافظه کاري کودکان مبتلا به اختلال نارسايي توجه/ بيش فعالي با کودکان عادي
 
عليرضايي مطلق مرجان,مرادي عليرضا,فرزاد ولي اله
 
 
 

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسي حافظه کاري کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بيش فعالي (ADHD) و مقايسه آن با کودکان عادي است. نمونه هاي مورد مطالعه 11 پسر (12 -6) ساله مبتلا به اختلال نارسايي توجه/ بيش فعالي و 11 پسر (12 -6) ساله عادي است.  
روش: اختلال نارسايي توجه/ بيش فعالي براساس مصاحبه باليني به وسيله روان پزشک و پرسشنامه علايم مرضي CSI-4 و مقياس ارزيابي والدين کانزر تشخيص داده شده است. براي يکسان سازي هوش کودکان، از آزمون هوش ريون و به منظور بررسي حافظه کاري کودکان از تست مخصوص حافظه ديداري کيم کاراد و تست فراخواني داستان استفاده شده است.
يافته ها: يافته هاي حاصل با استفاده از آزمون آماري
t براي گروههاي مستقل تجزيه و تحليل شدند. نتايج تحقيق نشان داد که بين ميانگين عملکرد کودکان مبتلا به اختلال نارسايي توجه/ بيش فعالي در فراخواني آزمون حافظه ديداري کيم کاراد و آزمون فراخواني داستان با ميانگين عملکرد کودکان عادي در اين آزمونها تفاوت معنادار وجود دارد.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که کودکان مبتلا به اختلال نارسايي توجه/ بيش فعالي در آزمون حافظه ديداري کيم کاراد و آزمون فراخواني داستان عملکرد ضعيف تري از کودکان عادي دارند؛ به علاوه سرعت پردازش اطلاعات ديداري در اين کودکان کندتر از کودکان عادي است. لذا کودکان مبتلا به اختلال نارسايي توجه/ بيش فعالي به واسطه نقص در بازداري، نواقصي را در حافظه کاري تجربه مي کنند که کودکان عادي آن را تجربه نمي کنند. 

 
كليد واژه: اختلال نقص توجه همراه با بيش فعالي، حافظه کاري، حافظه ديداري،حافظه کلامي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 3 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1387; 86(3 (پياپي 29)):281-294.
 
تاثير قصه درماني بر کاهش نشانه هاي اختلالهاي اضطرابي دانش آموزان مضطرب پايه چهارم ابتدايي
 
يوسفي لويه معصومه,دلاور علي,يوسفي لويه مجيد
 
 
 

هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسي تاثير قصه درماني بر کاهش نشانه هاي اختلالهاي اضطرابي و اختلال همبود در کودکان (10 -9 ساله) بوده است.
روش: بدين منظور در چارچوب روش پژوهشي نيمه آزمايشي 14 نفر از دانش آموزان دختر پايه چهارم ابتدايي داراي اختلالهاي اضطرابي به طور تصادفي به دو گروه تقسيم شدند. طرح پژوهشي از نوع پيش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. پرسشنامه علايم مرضي کودکان(CSI4)  مورد استفاده قرار گرفت. پس از انجام پيش آزمون، برنامه قصه درماني به مدت 14 جلسه (هر جلسه به مدت 90 دقيقه- دوبار در هفته) براي گروه آزمايشي اجرا شد. براي تحليل داده ها از روش تحليل واريانس با اندازه گيري مکرر استفاده شد.
يافته ها: نتايج نشان داد که نشانه هاي اختلالهاي اضطرابي و اختلال همبود در کل آزمودنيها پس از قصه درماني کاهش معنادار داشته است.
نتيجه گيري: قصه درماني موجب کاهش نشانه هاي اختلالهاي اضطرابي در کودکان مضطرب شده است؛ بنابراين مي توان قصه درماني را به مثابه يک فن اثربخش براي درمان اختلالهاي اضطرابي کودکي به کار برد.

 
كليد واژه: قصه درماني، اختلالهاي اضطرابي کودکي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 1 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1387; 86(3 (پياپي 29)):257-270.
 
تاثير مداخلات بهنگام روان شناختي و آموزشي خانواده محور بر رفتار سازشي فرزندان با نشانگان داون
 
فرامرزي سالار,افروز غلامعلي,ملك پور مختار
 
 
 

 

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير مداخلات بهنگام روان شناختي و آموزشي خانواده محور بر رفتار سازشي فرزندان داراي نشانگان داون زير 5 سال در شهر اصفهان انجام گرفت.
روش: پژوهش از نوع آزمايشي بود و از طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. بدين منظور والدين 36 فرزند مبتلا به نشانگان داون به صورت تصادفي ساده انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمايشي گمارده شدند و براي جمع آوري داده ها از مقياس رفتار سازشي واينلند استفاده شد.
يافته ها: تحليل داده هاي پژوهش با استفاده از روشهاي آماري تحليل کواريانس نشان داد که تفاوت بين عملکرد فرزندان با نشانگان داون در دو گروه مداخله و کنترل در رفتار سازشي و خرده مهارتهاي آن معنادار است
.
نتيجه گيري: مداخلات بهنگام روان شناختي و آموزشي خانواده محور بر بهبود رفتار سازشي فرزندان داراي نشانگان داون تاثير دارد. 

 
كليد واژه: مداخله بهنگام، مداخله بهنگام خانواده محور، نشانگان داون، رفتار سازشي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 4 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1387; 86(3 (پياپي 29)):295-306.
 
مقايسه نگرش معلمان رابط و عادي دانش آموزان کم شنوا به اثربخشي برنامه هاي آموزش تلفيقي
 
به پژوه احمد,كاكابرايي كيوان,شكوهي‌ يكتا محسن,غلامعلي لواساني مسعود
 
 
 

هدف: پژوهش حاضر به منظور مقايسه نگرش معلمان رابط و عادي دانش آموزان کم شنواي تلفيقي نسبت به اثربخشي برنامه هاي آموزش تلفيقي بر روي 60 نفر معلم رابط و 60 نفر معلم عادي، شاغل در دبستانهاي پسرانه شهر تهران اجرا شد.
روش : طرح پژوهش حاضر از نوع علي- مقايسه اي است و آزمودنيها بهطور تصادفي با استفاده از روش نمونه گيري چند مرحله اي انتخاب شدند. ابزار اندازه گيري مورد استفاده، مقياس محقق ساخته نگرش سنج معلم بود که اعتبار آن با استفاده از روش آلفاي کرونباخ 94/0 برآورد شد. تحليل آماري داده ها، با استفاده از آزمون تي مستقل و روش رگرسيون چندگانه صورت گرفت.
يافتهها: نتايج اين پژوهش نشان داد که بين دو ميانگين نگرش معلمان رابط و نگرش معلمان عادي نسبت به اثربخشي برنامه هاي آموزش تلفيقي به نفع معلمان رابط تفاوت معنا داري وجود دارد. اما متغيرهاي پيش بين مورد بررسي همچون جنسيت، سن، مدرک تحصيلي، سابقه تدريس، پايه تدريس، وضعيت استخدام معلمان و تعداد دانش آموزان کم شنواي تحت پوشش در کلاس نتوانستند تغييرات نگرش معلمان را پيش بيني کنند.
نتيجه گيري: با توجه به اينکه نگرش معلمان عادي دانشآموزان کمشنواي تلفيقي نسبت به برنامههاي آموزش تلفيقي مثبت نيست، لذا موفقيت اين گونه برنامه ها به خطر مي افتد و ضرورت دارد برنامههاي آموزش ضمن خدمت به منظور آگاه سازي معلمان عادي و اصلاح نگرش آنان اجرا شود.

 
كليد واژه: معلمان عادي، معلمان رابط، نگرش به برنامه‎هاي آموزش‎تلفيقي، دانش آموز‎کم شنوا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 5 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1387; 86(3 (پياپي 29)):307-316.
 
تاثير فعاليتهاي موسيقايي بر حافظه کوتاه مدت دانش آموزان کم توان ذهني
 
هداوندخاني فاطمه,ميرزماني بافقي سيدمحمود
 
 
 

هدف: هدف از اين پژوهش بررسي تاثير فعاليتهاي موسيقايي بر حافظه کوتاه مدت دانش آموزان کم توان ذهني است. روش: در اين پژوهش که از نوع مطالعات آزمايشي و طرح پژوهشي پيش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است، 26 دانش آموز دختر کم توان ذهني با دامنه سني 12 تا 19 سال و ميانگين 65/14 و انحراف استاندارد 67/1 که در سال تحصيلي 86-1385 در پايه هاي چهارم و پنجم مرکز آموزشي دانش شهرري مشغول به تحصيل بودند، به تصادف به دو گروه مساوي تقسيم شدند وسپس با انتساب تصادفي، مداخله فعاليتهاي موسيقايي (شامل موسيقي و اجراي حرکات موزون) در گروه آزمايش به مدت 15 هفته و هر هفته دو جلسه اجرا شد. در اين مدت گروه کنترل تحت تمرينات موسيقي يا ورزشي قرار نداشتند و فقط برنامه درسي معمولي را دريافت کردند. براي هر دو گروه قبل و بعد از اجراي مداخلات خرده آزمون ارقام وکسلر براي سنجش حافظه کوتاه مدت اجرا شد. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از آزمون پارامتري t براي مقايسه تفاوت هاي پيش آزمون و پس آزمون ميانگينها استفاده شد.
يافته ها: با استفاده از آزمون پارامتري t، بين ميانگين نمرات گروه کنترل و آزمايش در پيش آزمون ) تفاوت معناداري مشاهده نشد. اما همين آزمون نشان داد که ميانگين?حافظه (926/p=0) نمرات دو گروه کنترل و آزمايش در پس آزمون حافظه (305/ t=-3و 006/0>) تفاوت?p معنادار دارد و عملکرد گروه آزمايشي بهتر بوده است. آزمون پارامتري t در گروه آزمايش نشان داد بين ميانگين نمرات پيش آزمون و پس آزمون حافظه تفاوت معنادار وجود دارد (836/ t=-9و 0001/0>). در حالي که با استفاده از همين آزمون، بين?p ميانگين نمرات پيش آزمون و پس آزمون حافظه در گروه کنترل تفاوت معناداري مشاهده نشد.(p=140/0)
نتيجه گيري: با استناد به داده هاي به دست آمده از اين تحقيق مي توان نتيجه گرفت که با اجراي فعاليتهاي موسيقايي، حافظه کوتاه مدت دانش آموزان کم توان ذهني بهبود مي يابد
.

 
كليد واژه: کم توان ذهني، فعاليتهاي موسيقايي، حافظه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 

 6 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1387; 86(3 (پياپي 29)):317-323.
 
مقايسه هوش هيجاني و خودپنداره دانش‎ آموزان تيزهوش و عادي
 
آقاجاني سيف اله,نريماني محمد,آسيايي مريم
 
 
 

هدف: اين پژوهش، بررسي رابطه هوش هيجاني با خودپنداره دانش آموزان عادي و تيزهوش است. همچنين مقايسه اين دو متغير در ميان دانشآموزان تيزهوش و عادي دومين هدف مطالعه حاضر بوده است.
روش: به همين منظور 400 نفر دانش
آموز مقطع متوسطه (200 دانشآموز دختر و پسر عادي و 200 دانشآموز دختر و پسر تيزهوش) شهر اردبيل به صورت خوشه¬اي چندمرحله اي تصادفي انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه خودپنداره راجرز، پرسشنامه هوش هيجاني شوت و همکاران و آزمون هوش کتل فرم A استفاده شده است.
يافته ها : نتايج نشان داد که هوشبهر، خودپنداره و هوش هيجاني دانشآموزان دختر تيزهوش از دانشآموزان دختر عادي به طور معناداري بيشتر است. همچنين ميانگين هوشبهر و خودپنداره دانش آموزان پسر تيزهوش از دانش آموزان پسر عادي به طور معناداري بالاتر است. اما بين هوش هيجاني دانش آموزان پسر تيزهوش و دانشآموزان پسر عادي تفاوت معناداري يافت نشد. در بين دانش آموزان تيزهوش، ميانگين خودپنداره و هوش هيجاني دانشآموزان دختر به طور معناداري از دانشآموزان پسر بيشتر است. بين هوشبهر اين دو گروه تفاوت معناداري مشاهده نشد. همچنين در بين دانشآموزان عادي، ميانگين هوشبهر دانشآموزان پسر به طور معناداري از دانشآموزان دختر بيشتر است. اما ميانگين خودپنداره دانشآموزان دختر به طور معناداري از دانشآموزان پسر بيشتر است. بين هوش هيجاني اين دو گروه تفاوت معناداري مشاهده نشد.
نتيجه گيري : با توجه به يافته هاي به دست آمده ميتوان چنين نتيجه گيري کرد که در مراکز آموزشي دانشآموزان تيز هوش و عادي علاوه بر رشد شناختي به عاملهاي هيجاني آنان نيز توجه شود.

 
كليد واژه: تيزهوش، هوش هيجاني، خودپنداره
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 7 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1387; 86(3 (پياپي 29)):324-324.
 
واقعيتها و چشم‎ اندازهاي نظام آموزش و پرورش ويژه: بررسي تطبيقي ايران با چند کشور توسعه يافته
 
كاكوجويباري علي اصغر,علي پور احمد,حسن زاده سعيد
 
 
 

هدف: اين تحقيق به منظور شناخت موقعيت آموزش و پرورش استثنايي کشور و فراهم آمدن امکان ارايه راهبردهاي توصيه اي به اجرا در آمده است.
روش: روش اين تحقيق کتابخانه اي و بررسي اسناد و مدارک علمي است. بدين منظور کشور ما در چهار خرده نظام مديريت و برنامه ريزي راهبردي، منابع انساني،منابع مالي و برنامه ريزي درسي با کشورهاي آلمان، انگليس، امريکا، کانادا، ژاپن و فرانسه مورد مقايسه تطبيقي قرار گرفتند
.
يافته ها: نتايج اين بررسي نشان داد که در مقايسه با کشورهاي پيشرو مورد مقايسه،کشور ما با مشکل فقدان قانون مصرح در حمايت از آموزش و پرورش فراگير روبه روست. طرح ملي سنجش با تاخير به مرحله اجرا درمي آيد. در مقايسه با کشورهاي مورد مطالعه که درجه تحصيلي کارشناسي، شرط اشتغال معلمان است، در کشور ما چنين شرطي وجود ندارد، ليکن 53 درصد شاغلين از چنين شرطي برخوردارند.
نتيجه گيري: در کشور ما رايگان بودن آموزش و پرورش ويژه و پيش بيني منابع بيمه درمان و آتي در منابع مالي آموزش و پرورش استثنايي، فهمي مناسب از حمايتهاست. ليکن در مقايسه با کشورهاي مورد مقايسه از قاعده جلوگيري از هر گونه هزينه اضافي به دليل معلوليت، فاصله داريم. کشور ما در برنامه ريزي، مقايسه با کشورهاي پيشرو با مشکل ساختار متمرکز مواجه است. 

 
كليد واژه: آموزش و پرورش ويژه، آموزش و پرورش فراگير، چشم انداز نظام آموزش و پرورش، بررسي تطبيقي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 1 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي زمستان 1387; 8(4 (پياپي 30)):358-369.
 
تاثير آموزش مهارتهاي مديريت خشم بر کنترل خشم مادران دانش آموزان کم توان ذهني و ديرآموز
 
شكوهي‌ يكتا محسن,به پژوه احمد,غباري بناب باقر,زماني نيره*,پرند اكرم
 
 
 

هدف: اين پژوهش با هدف ارزشيابي آموزش مهارتهاي مديريت خشم به مادران کودکان کم توان ذهني آموزش پذير و ديرآموز انجام شده است. روش: در اين تحقيق شبه تجربي، 46 مادر به روش نمونه گيري در دسترس از دو مدرسه ويژه دانش آموزان کم توان ذهني و ديرآموز در تهران انتخاب و از لحاظ ويژگيهاي جمعيت شناختي همگن شدند و در دو گروه آزمايشي و گواه جاي گرفتند. مهارت هاي مديريت خشم به صورت گروهي و به مدت هفت جلسه دو ساعته به گروه آزمايش آموزش داده شد. کارآيي برنامه با استفاده از اجراي پرسشنامه محقق ساخته ارزيابي خشم و مقياس خشم چندبعدي، قبل و بعد از مداخله ارزشيابي شد. يافته ها: داده ها با استفاده از روش تحليل کوواريانس تجزيه و تحليل شد و بيان کننده اين است که آموزش مديريت خشم بر کاهش خشم و افزايش استفاده از راهبردهاي کنترل خشم تاثير مثبت دارد. نتيجه گيري: نتايج اين پژوهش مبين کارآيي کاربرد روشهاي مديريت خشم در مادران دانش آموزان کم توان ذهني و ديرآموز است.

 
كليد واژه: دانش افزايي مادران، کنترل خشم، دانش آوزان کم توان ذهني آموزش پذير، دانش آموز ديرآموز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 2 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي زمستان 1387; 8(4 (پياپي 30)):370-381.
 
رابطه ويژگيهاي شخصيتي و هوش هيجاني با سلام روان افراد مبتلا به فنيل کتونورياي تحت درمان
 
آقايوسفي عليرضا,بهروزيان سحر*,سعدي پور اسماعيل
 
* دانشگاه پيام نور مركز تهران
 
 

هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه روابط ميان ويژگيهاي شخصيتي و هوش هيجاني با سلامت عمومي روان شناختي در بيماران مبتلا به فنيل کتونورياي ساکن شهر تهران انجام شد. در اين تحقيق، همه 41 بيمار فاقد تاخير ذهني و معلوليت حرکتي 15 سال به بالاي مبتلا به فنيل کتونوريا که در تهران سکونت داشتند مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه مشخصات فردي، شکل کوتاه پرسشنامه پنج عاملي BFI (که داراي 44 ماده است)، پرسشنامه هوش هيجاني بار - آَن و فرم 28 ماده اي پرسشنامه سلامت عمومي گلدبرگ بود. از آنجا که طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگي بود، داده ها به کمک نرم افزار SPSS ويراست 13 مورد پردازش قرار گرفتند و ضرايب همبستگي پيرسوني محاسبه و تحليل رگرسيون چندمتغيري خطي نيز اجرا شد. نتايج نشان داد که هوش هيجاني با برون گرايي، گشودگي، سازگاري و وظيفه شناسي همبستگي مثبت و با روان آزردگي گرايي همبستگي منفي دارد. سلامت روان شناختي نيز با برون گرايي، گشودگي و سازگاري رابطه مثبت و با روان آزردگي گرايي رابطه منفي داشت و ميان وظيفه شناسي با سلامت عمومي روان شناختي رابطه اي پيدا نشد. به علاوه، برون گرايي و سازگاري دو متغير شخصيتي بودند که توانايي پيش بيني نمرات هوش هيجاني را داشتند. روان آزردگي گرايي نيز مي توانست سلامت عمومي روان شناختي را پيش بيني کند. در نهايت، هوش هيجاني هم توانست سلامت عمومي را پيش بيني کند. تحليل واريانس نيز نشان داد که تحصيلات والدين بر سلامت رواني آزمودنيها تاثيري ندارد. نتيجه گيري: به نظر مي رسد از ميان ويژگيهاي شخصيتي تنها برون گرايي و سازگاري با هوش هيجاني و سلامت روان شناختي رابطه قوي تري داشتند و روان آزردگي گرايي نيز رابطه منفي نيرومندتري با سلامت رواني در مبتلايان به فنيل کتونورياي ساکن تهران دارد.

 
كليد واژه: ويژگيهاي شخصيتي، هوش هيجاني، سلامت رواني، فنيل کتونوريا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 4 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي زمستان 1387; 8(4 (پياپي 30)):389-395.
 
بررسي وضعيت عادت ماهيانه در دختران کم توان ذهني
 
گلابي سهيلا*
 
* دانشگاه آزاد اسلامي واحد دهاقان، كيلومتر 3 جاده دهاقان شهرضا، گروه پرستاري
 
 

هدف: هدف از انجام اين پژوهش تعيين وضعيت عادت ماهيانه، نشانگان قبل از عادت ماهيانه، عادت ماهيانه دردناک و رعايت بهداشت دوران عادت ماهيانه در معلولين ذهني يک مرکز توانبخشي در شهرضا بوده است. روش: اين پژوهش به روش توصيفي بر روي 188 نفر ازدختران عقب مانده ذهني، که در محدوده سني 60 - 14 سال قرار داشتند و به طور شبانه روزي دراين مرکز نگه داري مي شدند، انجام شد. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه اي مشتمل بر 21 سوال بود که 6 سوال مشخصات فردي و 15 سوال در مورد وضعيت عادت ماهيانه بود. پرسشنامه ها در طي 2 ماه، به وسيله مادرياران مرکز تکميل شد و اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهاي توصيفي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته ها: در رابطه با اهداف پژوهش، يافته ها نشان دادند که اکثريت افراد (89.4 درصد) وارد دوره عادت ماهيانه شده اند، اکثريت (65.5 درصد) مشخص نيست که کدام يک از علايم نشانگان قبل از عادت ماهيانه را دارند، 59.6 درصد عادت ماهيانه منظم داشتند، 78.2 درصد هيچ آگاهي در مورد رعايت بهداشت فردي در دوران عادت ماهيانه نداشتند و مادريار مراقبت آنان را به عهده داشت. نتيجه گيري: نتايج حاصل از اين پژوهش، تعدادي از نيازهاي اين افراد را مشخص کرده که براين اساس مسوولان و مديران مي توانند راهکارهايي براي بالا بردن کيفيت زندگي اين دختران بيابند.

 
كليد واژه: عادت ماهيانه کم توان ذهني، معلوليت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 3 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي زمستان 1387; 8(4 (پياپي 30)):382-388.
 
تصويرسازي ديداري و حرکتي دانش آموزان نابينا و عادي
 
يوسفي علمدار*,خانباني مهدي,خواجه پور ليلا,حاتمي حجت
 
* بزرگراه جلال آن احمد، بعد از تقاطع چمران، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي، دانشگاه تهران
 
 

هدف: هدف اين پژوهش، مقايسه تصويرسازي ديداري و حرکتي دانش آموزان پسر نابيناي مقطع راهنمايي با دانش آموزان عادي شهر تهران در اين مقطع است. روش: در پژوهش پس رويدادي حاضر 60 نفر حضور داشتند، که از اين تعداد 30 نفر دانش آموز نابيناي مادرزادي بودند و 30 نفر ديگر ازبين دانش آموزان عادي انتخاب شدند. نمونه گيري به صورت تصادفي خوشه اي از بين دانش آموزان مدارس عادي و به صورت تصادفي از مدارس نابينايان شهر تهران صورت گرفت. در اين پژوهش از دو پرسشنامه ارزيابي تصويرسازي حرکتي(VMIQ)  و پرسشنامه ارزيابي تصويرسازي ديداري(VVIQ)  استفاده شد. جهت تحليل داده ها از آزمون آماري  tمستقل استفاده شد. يافته ها: نتايج نشان داد که دانش آموزان نابينا به لحاظ تصويرسازي ديداري در سطح پايين تر از گروه عادي عمل کردند و تفاوت بين آنها معنادار بود. بين دو گروه از لحاظ تصويرسازي حرکتي تفاوت معناداري وجود نداشت و هر دو گروه تقريبا در يک سطح عمل کردند. نتيجه گيري: در افراد نابينا نيز تصويرسازي ديداري و حرکتي وجود دارد، اما آنها عملکرد ضعيف تري در تصويرسازي ديداري نسبت به افراد عادي دارند.

 
كليد واژه: تصويرسازي ديداري، تصويرسازي حرکتي، نابينايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 5 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي زمستان 1387; 8(4 (پياپي 30)):396-403.
 
مقايسه توانايي استريوگنوز دهاني کودکان کم شنوا و کودکان شنوا
 
بختياري جلال*,افتخاري زهرا,نوري تاجر عطيه
 
* دانشگاه علوم پزشكي تهران، دانشگاه علوم پزشكي سمنان
 
 

هدف: از اين پژوهش بررسي توانايي استريوگنوز دهاني به مثابه شاخصي براي عملکرد حسهاي داخل دهاني در کودکان کم شنواي 9 - 6 ساله در مقايسه با کودکان سالم همسن است. روش: در اين پژوهش مقطعي - مقايسه اي 10 کودک کم شنواي شديد تا عميق 9 - 6 ساله با 20 کودک سالم همسن از طريق آزمون تشخيص شکل از لحاظ توانايي استريوگنوز دهاني مورد مقايسه قرار گرفتند، براي تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزار آماري  spss11.5و آزمون t در سطح معناداري 0.05 استفاده شد. يافته ها: ميانگين و انحراف معيار استريوگنوز دهاني در کودکان کم شنوا 0.8±20 و در کودکان سالم 0.95±0.97 بود که اين تفاوت معنادار بود (P=0.001) و ميانگين وانحراف معيار مدت زمان صرف شده براي تشخيص اشکال برحسب ثانيه در کودکان کم شنوا 2.027±0.54 و در کودکان سالم 1.42±0.33 بود که در اين مورد هم تفاوت معنادار بود (P=0.001). نتيجه گيري: همان طور که يافته هاي اين پژوهش نشان داد، در کودکان کم شنوا به علت استفاده کمتر از گفتار وهمچنين رشد ناقص صداهاي گفتاري، گيرنده هاي حسي داخل دهان در آنها نيز به اندازه کافي تحريک نمي شوند و در نتيجه عملکرد اين حسها نيز دچار اختلال مي شود، که اين خود به مثابه عامل تاثيرگذار منفي بر توليد گفتار آنها خواهد بود؛ بنابراين بايد ارزيابي و تقويت حسهاي داخل دهاني لمس - فشار و حرکتي در برنامه هاي گفتار درماني اين کودکان مد نظر قرار گيرد.

 
كليد واژه: استريوگنوز دهاني، کم شنوايي، کودکان، اختلال توليد صدا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 6 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي زمستان 1387; 8(4 (پياپي 30)):404-412.
 
تعيين عوامل اختلالهاي هيجاني موثر بر نارساخواني دانش آموزان مقطع ابتدايي
 
باعزت فرشته*
 
* دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي، دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

هدف پژوهش حاضر، به منظور تعيين عوامل اختلالهاي هيجاني موثر در نارساخواني دانش آموزان مقطع ابتدايي صورت گرفته است. روش: به منظور انجام اين پژوهش، ابتدا تعداد 105 نفر از دانش آموزان مشکوک به نارساخواني از ميان جامعه دانش آموزان مقطع ابتدايي شهر تهران در پايه هاي سوم، چهارم و پنجم به شيوه نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي به صورت تصادفي انتخاب و سپس از ميان آنها تعداد 70 دانش آموز نارساخوان پس از اجراي آزمونهاي تشخيصي (از جمله آزمون هوشي وکسلر کودکان، آزمون اختلال خواندن، نصفت و همکاران، 1380) به صورت هدفمند برگزيده شدند. همچنين براي ارزيابي اختلالهاي هيجاني همراه در دانش آموزان نارساخوان از پرسشنامه رفتاري راتر استفاده شد. اعتبار و رو ايي اين آزمون را مهريار (1373) با به کاربردن روش دو نيمه کردن و باز آزمايي، 0.85 گزارش کرده است. در اين پژوهش به منظور تعيين اينکه تمام متغيرهاي پيش بين تا چه اندازه قدرت پيش بيني متغير ملاک را دارند، از روش تحليل رگرسيون پس رونده استفاده شده است. در اين تحقيق سرعت، دقت و درک خواندن به صورت متغير ملاک و متغيرهاي اضطراب - افسردگي، بيش فعالي - پرخاشگري، نارسايي توجه، ناسازگاري اجتماعي، رفتار ضد اجتماعي به مثابه متغيرهاي پيش بين وارد مدل رگرسيون شدند. يافته ها: نتايج نشان مي دهد که از بين مولفه هاي اختلالهاي هيجاني، متغير هاي اضطراب - افسردگي، بيش فعالي، پرخاشگري و نارسايي توجه در پيش بيني نارساخواني و مولفه هاي آن (سرعت، دقت و درک خواندن) نقش تعيين کننده اي داشته اند. نتيجه گيري: بر مبناي نتايج اين پژوهش مي توان به متخصصان اختلالهاي ويژه يادگيري پيشنهاد کرد که اقدام به تدوين و اجراي برنامه هاي درماني ترکيبي براي دانش آموزان نارساخوان همراه با اختلالهاي هيجاني کنند.

 
كليد واژه: اختلالهاي هيجاني، عوامل هيجاني، نارساخواني، دانش آموزان ابتدايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

2 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1388; 9(3 (پياپي 33)):203-210.
 
تاثير خودآموزي کلامي بر بهبود نشانه هاي مرضي کودکان مبتلا به اختلال نافرماني مقابله اي
 
هاشمي نصرت آباد تورج*,بيرامي منصور,اقبالي علي,واحدي حسين,رضايي رسول
 
* دانشگاه تبريز
 
 

هدف: در اين پژوهش اثر خودآموزي کلامي بر علايم مرضي کودکان مبتلا به اختلال بي اعتنايي مقابله اي مورد بررسي قرار گرفت. روش: با بهره گيري از طرح نيمه آزمايشي، نمونه اي شامل 40 نفر از دانش آموزان پايه چهارم و پنجم مبتلا به اختلال بي اعتنايي مقابله اي از مدارس ابتدايي شهر تبريز انتخاب و پس از جايگزيني تصادفي در دو گروه آزمايش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوري اطلاعات: شامل ملاکهاي تشخيصي DSM-IV-TR و پرسشنامه علايم مرضي کودکان (CSI-4) (فرم معلم) بود. در فرايند اجرا، گروه آزمايش به مدت 12 جلسه يک ساعتي طي 6 هفته تحت آموزش خودآموزي کلامي قرار گرفت و گروه کنترل هيچ مداخله اي دريافت نکرد. يافته ها: نتايج حاصل از روش تحليل کوواريانس يک راهه نشان داد که کاربرد و آموزش خودآموزي کلامي موجب بهبود نشانه هاي مرضي دانش آموزان واجد اختلال بي اعتنايي مقابله اي مي شود. نتيجه گيري: با استفاده از اين روش آموزشي – درماني مي توان به بهبود نشانه هاي مرضي دانش آموزان داراي اختلال بي اعتنايي مقابله اي کمک کرد.

 
كليد واژه: اختلال نافرماني مقابله اي، خودآموزي کلامي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته کودکان استثنایی

 

 3 : پژوهش در حيطه كودكان استثنايي پاييز 1388; 9(3 (پياپي 33)):211-222.
 
بررسي تحول پردازش اطلاعات اجتماعي دانش آموزان کم توان ذهني آموزش پذير
 
پورمودت خاتون*,بشاش لعيا
 
* دانشگاه پيام نور فارس
 
 

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي تحول پردازش اطلاعات اجتماعي در دانش آموزان کم توان ذهني آموزش پذير با توجه به ديدگاه پردازش اطلاعات اجتماعي کريک و داج (1994) انجام گرفت. روش: براي بررسي پردازش اطلاعات اجتماعي دانش آموزان کم توان ذهني آموزش پذير نمونه اي مشتمل بر 120 دانش آموز در سه گروه سني 10 تا 12 سال، 13 تا 15 سال و 16 تا 18 سال که از مدارس استثنايي شهر شيراز انتخاب شده با داستانهاي اجتماعي برايان و تورکاسپا (1994) که برگرفته از نظريه کريک و داج (1994) هستند مورد آزمون قرار گرفتند. يافته ها: نتايج نشان داد با افزايش سن بين ميانگين نمرات گروه دوم با گروه اول و سوم در هيچ يک از مراحل پردازش اطلاعات اجتماعي تفاوت معني دار مشاهده نشد. نتايج به دست آمده نشان دهنده سير تحولي کند رشد شناختي اجتماعي در کودکان ناتوان ذهني است. نتيجه گيري: نتايج به دست آمده نشان دهنده مسير تحولي کند رشد اجتماعي در کودکان ناتوان ذهني است.

 
كليد واژه: پردازش اطلاعات اجتماعي، کم توان ذهني آموزش پذير و تحولي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 1 اردیبهشت 1391  1:51 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها