نظام حقوقي مسووليت مدني زيست محيطي بدون توجه به ويژگي هاي خاص اين خسارات و همچنين اهميت اين حوزه از مباني ضعيفي تبعيت مي کند. اين مقاله به دنبال ارايه و تحليل مباني نظري ضرورت تحول مسووليت مدني ناشي از تخريب محيط زيست با استفاده از منابع و مباني موجود در نظريات مسووليت مدني در فقه شيعه و حقوق معاصر است. لذا ضمن اشاره به اهميت محيط زيست در فقه اماميه ابتدا به ضرورت تحول در مباني نظري حفاظت حقوقي از محيط زيست پرداخته و سپس ضمن ارايه نظريات روز حقوقي، به دنبال بازشناسي و ارايه نظريه فقه اماميه و حقوقدانان و تحليل دکترين مطلوب جهت حمايت از محيط زيست خواهيم بود. فرض اساسي مقاله براين مبنا استوار است که مي توان با واکاوي آموزه هاي فقهي و حقوقي به نظرياتي چون «نظريه احترام اموال» دست يافت که ضمن حمايت مطلوب از محيط زيست مبناي کنوني، دکترين هاي خسارت زيست محيطي را تحت تاثير قرار مي دهد.