پاسخ به:بانک مقالات حقوق
2 : پژوهش هاي حقوق تطبيقي (مدرس علوم انساني) تابستان 1389; 14(2 (67)):29-55. |
|
بررسي فقهي وضعيت نسب در شبيه سازي انساني |
|
ايزدي فرد علي اكبر*,پيردهي حاجيكلا علي,كاويار حسين |
|
* گروه حقوق خصوصي، دانشکده حقوق و علوم سياسي، دانشگاه مازندران، مازندران، ايران |
|
در طول تاريخ بشر هرگاه کشف، اختراع يا نظريه اي انقلابي و غيرعادي پديد آمده، ابتدا بر آشفتگي منظومه معرفتي و ارزشي زمانه خويش را در پي داشته است. مساله شبيه سازي انسان نيز شايد قابل قياس با چنين وضعيت هايي باشد که دير يا زود در زمينه معرفتي و ارزشي زمانه، جاي مناسب خود را (البته همراه با تاثير و تاثر متقابل) خواهد يافت. چشم انداز ساخت انسان از طريق فناوري شبيه سازي، نگراني ها و دغدغه هاي گسترده اي را در ميان انديشمندان دين، اخلاق و حقوق ايجاد کرده است. شبيه سازي عبارت است از توليد مثل و ايجاد موجودي مشابه نسخه اصلي به طريقه اي غير جنسي. آنچه در اين مقاله بدان توجه شده، بحث «نسب» در شبيه سازي انساني است. دو ديدگاه تاکنون پيرامون نسب در شبيه سازي از سوي فقهاي معاصر ابراز شده است. ديدگاه نخست بيان مي دارد که به دليل عدم لقاح طبيعي يا ترکيب اسپرم و تخمک يا همان سلول جنسي زن و مرد، نسب در شبيه سازي انساني موضوعيت ندارد و منتفي است و بدين طريق قائل به فقدان نسب است. طرفداران ديدگاه ديگر به دليل فهم عرف و صدق عرفي عنوان تولد، به وجود نسب در شبيه سازي باور دارند و در نتيجه معتقدند اگر صاحب سلول مذکر باشد پدر کودک کلون شده به حساب مي آيد و اگر صاحب سلول مونث باشد مادر به حساب خواهد آمد. نظر مختار اين است که اولا نسب در شبيه سازي وجود دارد، ثانيا پدر و مادر صاحب سلول به عنوان پدر و مادر فرزند کلون شده و به بيان ديگر، صاحب سلول و فرزند حاصل از صاحب سلول، دوقلوي هم محسوب مي شوند.
|
|
كليد واژه: شبيه سازي، انسان، نسب، ثابت بودن نسب، دوقلو |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
شنبه 2 اردیبهشت 1391 12:29 PM
تشکرات از این پست