پاسخ به:بانک مقالات حقوق
6 : فصلنامه حقوق- مجله دانشكده حقوق و علوم سياسي بهار 1387; 38(1):111-123. |
|
«حقوق عاشقانه» عليه «حقوق کامجويانه»؛ گفتاري در فلسفه حقوق خانواده |
|
جعفري تبار حسن* |
|
* گروه حقوق خصوصي، دانشكده حقوق و علوم سياسي، دانشگاه تهران |
|
اين مقاله با شناسايي دو پاراديم تاريخي در حقوق خانواده ايران، آنها را حقوق كامجويانه (= حقوق سنتي) و حقوق عاشقانه (= حقوق نو) نام نهاده است. اين دو نگاه، در تحليل مراتب چهارگانه "عشق" بهتر تبيين مي شود: ا. شهوت (= Libido): كه شور حيات و ماده جذب دو موجود به يكديگر است. 2. عشق رومانتيك (= Eros): كه تعالي شهوت به سوي ايثار است. 3. انس و محبت (= Philia): در اين جا ديگر شهوت صرف نيست و آنچه هست صرف دوست داشتن است؛ همچون محبت مادر و پدر به فرزند. 4. عشق به كل (= Agape): عشقي است عرفاني و جامع همه عشق هاي پيشين. حقوق كامجويانه فقط در سطح ليبيدو توقف مي كند اما حقوق عاشقانه با عبور از ليبيدو و حتي اروس، به سطح فيليا ارتقا مي يابد. مشخصه هاي اين دو گونه حقوق را مي توان در پنج سطح، سبک شناسي كرد: نخست آن که در حقوق كامجويانه، مفهوم نكاح مساوي و مساوق با تمتع جنسي است ليكن در حقوق عاشقانه مقصود از خانواده، پايبند بودن زن و مرد است به يکديگر، و مكلف بودن آنان به تربيت فرزندان. دوم آن که زن را در حقوق كامجويانه شييي و موضوع بهره برداري مي شمرند؛ حقوق عاشقانه اما او را چون هدفي براي خود مي نگرد. سه ديگر آن که ادبيات حقوق كامجويانه به به كارگيري گسترده اصطلاحات استمتاعي شايق است، ليکن حقوق عاشقانه در حفظ عفت كلام خود ساعي است. چهارم آن که حقوق كامجويانه فقط زن را به وفاداري ملزم مي داند اما در حقوق عاشقانه، زن نيز به جد محق است كه خواهان پايبندي مرد به خانواده اش باشد. پنجم آن که حقوق كامجويانه، به رغم نامش، شهوت را سرسري مي گيرد ليكن حقوق عاشقانه شهوت را در مقام مهم خود مي نشاند و آن را همچون ملعبه اي نمي خواهد.
|
|
كليد واژه: |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391 10:37 PM
تشکرات از این پست