0

بانک مقالات جغرافیا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 6 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1388; -(70):79-91.
 
تكتونيك فعال در رشته كوه بينالود با تكيه بر بررسي هاي مورفوتكتونيكي
 
شفيعي الهه*,علوي سيداحمد,نادري ميقان نصير
 
* سازمان نظام مهندسي معدن خراسان رضوي
 
 

منطقه مورد مطالعه، بخشي از رشته كوه بينالود است كه بين عرض هاي جغرافيايي´36o11 و´36o30 شمالي و طول هاي جغرافيايي´35 58o و 59o شرقي واقع شده است. هدف اين پژوهش بررسي دقيق نقش تكتونيك فعال در توسعه ساختارها، بر اساس بررسي هاي مورفوتكتونيكي و مورفومتري است. اولين گام به منظور انجام مطالعات مورفوتكتونيكي در منطقه مورد مطالعه، تهيه اطلاعات لازم و موجود از قبيل نقشه هاست. در اين راستا، نقشه هاي توپوگرافي با مقياس 1.50000 تهيه گرديد و به وسيله نرم افزار ArcGIS ديجيتايز شد. سپس محاسبات مورفومتري به طور دقيق و كامل به وسيله اين نرم افزار انجام گرفت و نتايج حاصل تفسير شد. با توجه به انديس هاي مورفومتري محاسبه شده (نامتقارن بودن حوضه آبريز، سينوسيتي پيشاني كوه، درصد مسطح شدگي پيشاني كوهستان، و نسبت پهناي كف دره به ارتفاع آن) منطقه مورد مطالعه به طور كلي از نظر تكتونيكي فعال است، ولي با توجه به تقسيم بندي انجام شده، فعاليت نسبي در همه جا يكسان نيست. وجود آبراهه هاي گسلي (تاثير زمين ساخت بر ايجاد شبكه آبراهه ها) و مخروط افكنه هاي جوان در راس مخروط افكنه هاي قديمي، گواه بالاآمدگي شديد در امتداد گسل هاي جوان مجاور دشت است، و اين نظر را تحكيم و تقويت مي كند كه بينالود به خاطر موقعيت خاص زمين ساختي كه دارد (محل برخورد صفحات ايران و توران و زمين درز پالئوتتيس) از لحاظ تكتونيكي فعال و در حال بالا آمدن است.

 
كليد واژه: بينالود، مخروط افكنه، آبراهه هاي گسلي، مورفومتري، تكتونيك
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 8 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1388; -(70):107-120.
 
پيكربندي بهينه مدل RegCM3 براي شبيه سازي بارش و دما در فصل پاييز منطقه خراسان در دوره 2000-1991
 
مديريان راهله*,بابائيان ايمان,كريميان مريم
 
* گروه فيزيك، دانشگاه آزاد اسلامي مشهد
 
 

با توجه به اهميت بارش هاي پاييزه و دما در تامين منابع، و نياز آبي محصولات كشاورزي و با هدف ارزيابي و واسنجي مدل اقليمي RegCM3 براي دستيابي به مدل اقليمي متناسب با شرايط اقليمي استان به منظور انجام مطالعات و پيش بيني هاي اقليمي، بارش و دماي فصول پاييز استان خراسان در يك دوره ده ساله به وسيله مدل مذكور شبيه سازي شد. در اين مطالعه از مدل اقليمي RegCM3 با قدرت تفكيك افقي 15 كيلومتر و چهار طرح واره مختلف گرل FC، گرل AS، كو و امانوئل براي دوره ده ساله 1991 تا 2000 استفاده شد. نتايج مدل سازي بارش با داده هاي واقعي و CMAP و نتايج دماي مدل سازي شده با داده هاي ديده باني شده ايستگاه هاي هواشناسي استان و داده هاي دماي مركز NCEP مقايسه شدند و خطاي مطلق ميانگين و اريبي آنها محاسبه شدند. كمترين ميانگين اريبي فصلي نسبت به بارش واقعي به ميزان 7.1- ميلي متر در طرح واره كو، و كمترين اريبي ميانگين فصلي نسبت به داده هاي CMAP به ميزان 9.3 ميلي متر در طرح واره امانوئل مشاهده گرديد. در مدل سازي دماي فصل پاييز، كمترين اريبي فصلي در مقايسه با داده هاي ديده باني شده به ميزان 1.1- درجه سانتي گراد در طرح واره گرل FC رخ داد. در مقايسه با داده هاي دماي مركز NCEP نيز طرح واره گرل FC با اريبي سرد -3.4oC داراي كمترين خطا بود. در تحليلي كلي مي توان گفت كه طرح واره گرل AS توانمندي مناسبي براي مدل سازي بارش و دماي استان ندارد. نتايج اين تحقيق مي تواند در مراكز پيش بيني عملياتي اقليمي براي صدور پيش بيني هاي فصلي مورد استفاده قرار گيرد.

 
كليد واژه: پاييز، دما، مدل سازي اقليمي، مدل RegCM، خراسان، بارش
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 5 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1388; -(70):65-77.
 
بررسي قابليت داده هاي چندزمانه ENVISAT-ASAR به منظور تفكيك زماني و مكاني مزارع برنج
 
درويشي بلوراني علي*,غلامي ايرج,ميرزاپور فردين
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

شرايط اقليمي و جوي گرم و مرطوب در مناطق زير كشت برنج در جنوب شرق آسيا منجر به عدم تطابق زماني در مراحل كاشت، داشت و برداشت در مناطق مختلف از يك ناحيه زراعي و حتي در مزارع مجاور گرديده است. علاوه بر تفاوت هاي ناشي از دوره هاي زماني كشت، كه ضرورت استفاده از داده هاي ماهواره اي چندزمانه را دوچندان كرده است، مناطق زير كشت برنج در جنوب شرق آسيا غالبا مناطقي ابري هستند كه ضرورت استفاده از فناوري تصويربرداري ماهواره اي فعال، نظير رادار (RADAR) و سار (SAR)، را در اين مناطق كاملا آشكار مي سازند. هدف از پژوهش حاضر، بررسي قابليت داده هاي ماهواره اي چندزمانه ENVISAT-ASAR به منظور پايش و تفكيك مكاني و زماني مزارع برنج است. دره پالولو، سولاوزي مركزي، در اندونزي به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گرديده است. تصاوير مورد بررسي در مد چند ـ پلاريمتريك به وسيله ماهواره ENVISAT در يك بازه زماني از چهارم فوريه تا بيست و هشتم ژوئيه سال 2004 ميلادي گرفته شده اند. داده هاي مورد بررسي شامل دو مجموعه داده اي اوليه و پنج مجموعه داده اي ثانويه (داده هاي حاصل از عمليات جبري بر روي داده هاي اوليه) است. داده هاي اوليه يا خام شامل اينهاست:?)  Co-Polarized HH, VVو 2) Cross-Polarized HV, VH و داده هاي مشتقي يا ثانويه شامل: 1) ميانگين بافت داده هايCo-Polarized ، (2 ميانگين بافت داده هايCross-Polarized ، (3 تفريق زماني داده ها، 4) تفريق Polarization و 5) تفريق Polarization نرمال شده. در پژوهش حاضر، رابطه مشاهده شده بين تغييرات ناشي از رشد گياه و ميزان بازخوردي ثبت شده سنجنده به عنوان اطلاعاتي مفيد براي تفكيك مزارع برنج با استفاده از تصاوير چندزمانه مورد بهره برداري قرار گرفته اند. به منظور بررسي دقت نتايج به دست آمده، تصاوير ماهواره اي Quickbird چندطيفي با قدرت تفكيك فضايي بالا (2.4 متر) كه تقريبا همزمان با داده هاي ENVISAT-ASAR برداشت گرديده است، در كنار اطلاعات حاصل از كار ميداني، مورد استفاده قرار گرفت. بررسي نتايج به دست آمده از تفكيك مكاني مزارع برنج حاكي از بالاترين ميزان دقت كلي (88 درصد) براي مجموعه داده اوليه Co-Polarized بوده در حالي كه مجموعه داده ثانويه Co-Polarized نرمال شده كمترين ميزان دقت كلي (80 درصد) را ارايه كرده است.

 
كليد واژه: ENVISAT-ASAR، تفكيك زماني و مكاني مزارع برنج، داده هاي چندزمانه SAR
 
 
 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 7 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1388; -(70):93-105.
 
خودسازماندهي در تالاب هورالعظيم / هورالهويزه با تاكيد بر اكولوژي سيماي سرزمين
 
مختاري سحر*,سلطاني فرد هادي,ياوري احمدرضا
 
* دانشگاه تهران
 
 

تالاب هورالعظيم / هورالهويزه يكي از مهمترين پناهگاه هاي حيات وحش و اكوسيستم هاي آبي مشترك بين كشور ايران (جنوب غرب) و كشور عراق و بخشي از تالاب هاي بزرگ بين النهرين است كه تغييرات مختلف در دو دهه اخير تاثيرات مهمي بر ساختار و كاركرد اين مجموعه گذاشته است. مساحت اين تالاب در فاصله زماني حدود 20 سال (1367-1345) بين 560000 تا 450000 هكتار گزارش شده است. (UNEP, 2001) به دلايل مختلف به مرور زمان بخش وسيعي از آن خشك شده و در سال 1991 وسعتي معادل 310000 هكتار داشته است. روند تحولات هور بر اساس تغييرات در عناصر ساختاري تعريف شده در 3 مقياس (لكه، پهنه همگن و كل سيماي سرزمين) و در دو دوره زماني 1991 و 2002 به كمك متريك ها مورد ارزيابي قرار گرفته است. نتايج نشان مي دهد كه روند تغييرات مشابه (خرد شدن و ...) به تفكيك مكان، متفاوت و در برخي پهنه ها شديدتر است. بخش مهمي از اين تغييرات بيشتر به علت فعاليت هاي توسعه ضمن ناديده گرفتن تاثيرات پايين دست آنان در مقياس كل سيماي سرزمين است، كه كليه كشورهاي مرتبط در بروز عوارض و تاثيرات توسعه سهيم اند و از اين رو انجام اقدامات اصلاحي به منظور جلوگيري از روند تخريب تالاب هورالعظيم مستلزم اقدامات مشترك دو يا چندجانبه و در برخي موارد با قبول مسووليت يك كشور اولويت مي يابد.

 
كليد واژه: تالاب هورالعظيم / هورالهويزه، تغييرات، خودسازماندهي، تصاوير ماهواره اي، متريك، سيماي سرزمين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 3 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1388; -(69):35-49.
 
مطالعه تطبيقي چهار نمايه خشكسالي هواشناسي بر پايه عملكرد نسبي محصول گندم ديم در استان همدان
 
زارع ابيانه حميد*,يزداني وحيد,اژدري خليل
 
* گروه مهندسي آبياري، دانشكده كشاورزي، دانشگاه بوعلي سينا
 
 

براي سنجش كمي خشكسالي هواشناسي از شاخص هاي استاندارد بارش (Z)، ناهنجاري بارش (RAI)، بارش استاندارد شده (SPI) و در صدي از نرمال (PNPI) بر اساس بارش هاي فصلي و سالانه 15 ايستگاه هواشناسي استان همدان استفاده شد. در بررسي تاثيرات خشكسالي هواشناسي بر كشاورزي نيز از شاخص عملكرد نسبي محصول گندم ديم استفاده گرديد. بررسي ها نشان داد كه شاخص هاي Z، RAI و SPI در مقياس فصلي و ساليانه و شاخص PNPI در مقياس فصلي، برآوردهاي خوبي از شدت و تداوم خشكسالي ها ارايه دادند. شدت خشكسالي هاي رخداده- فارغ از نوع شاخص- بيشتر در حد متوسط و خفيف بود. شاخص هاي Z، RAI و SPI روندي همسو با شاخص زراعي عملكرد نسبي گندم داشته است، اما شاخص SPI از نظر شدت خشكسالي هاي برآوردي با شاخص زراعي عملكرد نسبي همخواني مطلوب تري داشت. نتايج نشان داد كه منطقه همدان در هر 10 سال يك دوره خشكي دوسالانه داشته و در 30 سال گذشته نيز يك خشكسالي سخت و شديد را پشت سر گذاشته است. تعداد بالاي خشكسالي مي تواند ناشي از افزايش تعداد خشكسالي هاي كم شدت به واسطه كوتاه شدن دوره بازگشت باشد.

 
كليد واژه: شاخص خشكسالي، خشكسالي هواشناسي، خشكسالي كشاورزي، گندم ديم،‌ همدان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 4 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1388; -(69):51-65.
 
بررسي توسعه كارست در توده پرآو - بيستون با استفاده از ضرايب فرود، زمان مرگ چشمه ها و تحليل نتايج ايزوتوپي و شيميايي
 
مقصودي مهران*,كريمي حاجي,صفري فرشاد,چهارراهي ذبيح اله
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

توده پرآو- بيستون با وسعت 880 كيلومترمربع در زون زاگرس رورانده و در استان كرمانشاه واقع شده است. در اين توده كوهستاني تحت تاثير پالئوكليما، اشكال متنوعي كارستي همچون جاما، اووآلا و دولين ها شكل گرفته است و با شرايط اقليمي حاضر، در ارتفاعات بالاتر از 2500 متر شرايط براي فعاليت هاي كارستي فراهم آمده است. ميزان توسعه كارستي، مي تواند ضريب هيدروليكي و سرعت تاثيرپذيري آبدهي چشمه ها از بارش را تحت تاثير خود قرار دهد،‌ به همين دليل در پژوهش حاضر، تحولات كارستي در توده پرآو- بيستون بر اساس فاكتورهاي هيدروژئولوژيكي منطقه مورد ارزيابي و بررسي قرار گرفته است. بنابراين به بررسي ويژگي هاي ايزوتوپي- شيميايي، برآورد ضريب خشكيدگي، حجم ذخيره ديناميكي و تفسير رژيم تخليه چشمه هاي اصلي منطقه پرآو- بيستون (سراب برناج، سراب بيستون و سراب طاق بستان) در مقايسه با چشمه هاي ديگر واقع در زون زاگرس چين خورده (سراب شيان و سراب نيلوفر) پرداخته شده و براي مطالعه و ارايه تحليل هاي صورت گرفته از داده هاي مربوط به سال آبي 1384 استفاده شده است. هيدروگراف چشمه ها در توده پرآو- بيستون متاثر از توسعه كارستي به وجود آمده، نوسان و پيچيدگي هاي بيشتري را نشان مي دهد كه تغذيه به صورت كاناليزه رخ مي دهد و سطح تماس با عامل انحلال (آب) اندك است. ميزان تريتيوم بالاي چشمه هاي اطراف توده پرآو- بيستون به مقادير حدي باران و آب هاي جوي نزديك است و ميزان Co2 و C14 آنها نيز از نفوذ سريع و سطح تماس كم آب با بستر- به علت وضعيت كاناليزه حاكم بر منطقه- حكايت دارد. بررسي مقادير ايزوتوپي چشمه ها همچون ميزان تريتيوم، كربن 14 و فشار گازكربنيك نيز نشان دهنده كارستي بودن منطقه است. از طرف ديگر ميزان ضريب خشكيدگي چشمه ها، ضريب آلفا و حجم ذخيره ديناميكي آنها (چشمه هاي اطراف پرآو- بيستون)، در مقايسه با ديگر چشمه ها نيز دلالت بر توسعه كارست در منطقه دارد و تغذيه مجرايي و كاناليزه چشمه ها را نشان مي دهد.

 
كليد واژه: توده پرآو - بيستون، كارست، ضريب آلفا، منحني تاريسمان، حجم ذخيره ديناميكي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 5 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1388; -(69):67-82.
 
ارزيابي ژئومورفيك فعاليت هاي تكتونيكي در حوضه زهكشي سعيد آبادچاي
 
كرمي فريبا*
 
* گروه پژوهشي جغرافيا، دانشگاه تبريز
 
 

در مقاله حاضر، تحول كواترنري فعاليت هاي تكتونيكي حوضه آبريز سعيدآباد چاي با رويكرد تحليل شاخص هاي ژئومورفيك مورد ارزيابي قرار مي گيرد. حوضه آبريز سعيد آباد چاي در دامنه شمالي كوه سهند قرار دارد. عبور گسل شمال تبريز از اين حوضه و ايجاد تغييراتي در مورفولوژي جبهه كوهستاني دامنه شمالي سهند و دامنه جنوب غربي كوه تك آلتي، زمينه مناسبي براي ارزيابي فعاليت هاي تكتونيكي اين حوضه فراهم ساخته است. بنابراين، براي دستيابي به اين هدف از شاخص هاي ژئومورفيك شامل نسبت پهناي كف دره به ارتفاع آن (Vf)، نسبت شكل حوضه (Bs)، عامل تقارن توپوگرافي (T)، شاخص سينوسي جبهه كوهستان (Smf)، گراديان طولي رودخانه (SL)، عامل عدم تقارن حوضه (AF)، و شاخص درصد جبهه هاي كوهستاني ممتد (Eu)، نقشه هاي توپوگرافي، مدل رقومي ارتفاع (DEM)، تصاوير ماهواره اي و نرم افزارهاي Autocad map, Arc/view استفاده شد. نتايج اين پژوهش كه با شاخص Iat برآورد شده اند نشان مي دهند كه در اين منطقه، زير حوضه سعيدآباد چاي داراي فعاليت تكتونيكي متوسط (Iat=2) است و در زير حوضه كندول چاي با Iat=1.43 فعاليت هاي تكتونيكي زياد است. ارزيابي نسبي فعاليت هاي تكتونيكي به وسيله شاخص Iat براي كل حوضه، نشان از آن دارد كه در زمان حاضر اين منطقه فعاليت هاي تكتونيكي فراواني را در خود جاي داده است.

 
كليد واژه: شاخص هاي ژئومورفيك، فعاليت هاي تكتونيكي، كوه سهند، حوضه سعيد آباد چاي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1388; -(69):115-133.
 
پيش بيني بارش بهاره استان خراسان رضوي بر اساس سيگنال هاي بزرگ مقياس اقليمي با استفاده از شبكه هاي عصبي مصنوعي
 
فلاح قالهري غلامعباس*,خوشحال دستجردي جواد
 
* دانشگاه اصفهان، گروه اقليم شناسي كاربردي، پژوهشكده اقليم شناسي
 
 

هدف از پژوهش حاضر، بررسي ارتباط سيگنال هاي بزرگ مقياس اقليمي با بارش استان خراسان رضوي است. در اين مطالعه، با استفاده از شبكه هاي عصبي مصنوعي، پيش بيني بارش در بازه زماني آوريل تا ژوئن 1970-2007 (فروردين تا خرداد) در استان خراسان رضوي ارايه شده است. براي اين منظور ارتباط بين تغييرات سيگنال هاي اقليمي شامل فشار سطح دريا، اختلاف فشار سطح دريا، دماي سطح دريا، اختلاف دما بين سطح دريا و سطح 1000 ميلي باري، دماي سطح 700 ميلي بار، ضخامت بين سطوح 500 و 1000 ميلي بار، رطوبت نسبي سطح 300 ميلي بار و آب قابل بارش با بارش متوسط منطقه اي مورد بررسي قرار گرفت. در انتخاب اين مناطق، تاثيرپذيري بارندگي منطقه شمال شرق ايران از سيگنال هاي بزرگ مقياس اقليمي مورد توجه قرار گرفته است. سپس، مدل شبكه هاي عصبي مصنوعي در دوره 1970-1997 آموزش داده شده است و در پايان،‌ پيش بيني بارش در دوره 1998-2007 انجام شده است. نتايج نشان مي دهد كه شبكه هاي عصبي مصنوعي در تمامي سال ها مي تواند بارش را با دقت قابل قبولي پيش بيني كند. ريشه ميانگين مربعات خطا براي مدل، 2.5 ميلي متر به دست آمد.

 
كليد واژه: پيش بيني بارش، سيگنال هاي اقليمي، شبكه هاي عصبي مصنوعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 3 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1388; -(68):33-44.
 
تجزيه و تحليل شبكه هاي عصبي مصنوعي ژئومورفولوژيكي در برآورد رواناب مستقيم (حوضه جاجرود، زير حوضه امامه)
 
نصيري علي,يماني مجتبي*
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

برآورد و تعيين رواناب مستقيم رودخانه ها در عمل كار پيچيده اي است و تاكنون روش هاي متفاوتي براي محاسبه آن پيشنهاد شده است. يكي از روش هاي جديد در حل مسايل مهندسي آب و رودخانه ها و همچنين برآورد دبي رودها، استفاده از روش شبكه عصبي مصنوعي است كه با الگوبرداري از شبكه عصبي مغز انسان، ضمن اجراي فرايند آموزش، روابط دروني بين داده ها را كشف مي كند و آن را به موقعيت هاي ديگر تعميم مي دهد. هدف عمده پژوهش حاضر نيز برآورد رواناب از طريق تجزيه و تحليل روابط بارش رواناب براساس داده هاي كمي ژئومورفولوژي و با استفاده از تكنيك شبكه هاي عصبي مصنوعي ژئومورفولوژيكي (GANN) در حوضه امامه (از زير حوضه هاي جاجرود) است. در مطالعه حاضر بر مبناي ساختمان ژئومورفولوژي شبكه هيدرولوژي حوضه مورد نظر، يك سامانه شبكه عصبي ژئومورفولوژيكي سه لايه با تعدادي نودهاي مياني برابر تعداد مسيرها يا وضعيت هاي ژئومورفولوژيكي شبكه هيدرولوژي حوضه به منظور برآورد رواناب مستقيم ايجاد گرديد. وزن هاي مربوط به اتصالات درون شبكه اي ساختمان آن مدل با استفاده از متغيرهاي ژئومورفولوژي تعيين شد. نتايج به دست آمده از مدل شبكه اي مذكور با اطلاعات حاصل از مشاهدات مستقيم به منظور نشان دادن كارايي آن مقايسه شد. ارزيابي نتايج، حاكي از عملكرد بسيار خوب (R2=0.97) مدل شبكه ژئومورفولوژيكي در تعيين پاسخ هاي هيدرولوژيكي حوضه مورد مطالعه است. بدين وسيله، برتري مدل مذكور بر روش هاي رايج و معمول نشان داده مي شود.

 
كليد واژه: شبكه هاي عصبي مصنوعي (ANN)، شبكه هاي عصبي مصنوعي ژئومورفولوژي (GANN)، حوضه آبخيز جاجرود، زير حوضه امامه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 5 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1388; -(68):59-70.
 
طبقه بندي اقليمي چندمعياري نواحي كشت انگور در ايران
 
حيدري حسن*,سعيدآبادي رشيد
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه اروميه و زنجان
 
 

امروزه استفاده از شاخص هاي اقليمي براي ارايه گروه بندي هاي مستدل نواحي كشت محصولات كشاورزي مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. بر اين اساس، در ناحيه بندي مناطق كشت انگور نيز عوامل آب و هوايي، به ويژه در كيفيت محصول ثابت شده است. هر چند كه تاكيدات در اين زمينه عمدتا مبتني بر شاخص حرارتي بوده است ولي اصولا استفاده از روش هاي تك پارامتري كفايت لازم را براي ناحيه بندي ندارد. بر اين مبنا از مقادير ماهانه دماي حداقل، دماي حداكثر، مقدار بارش، درصد رطوبت نسبي،‌ ميانگين سرعت باد، تعداد ساعات آفتابي، و همچنين مقادير تبخير و تعرق پتانسيل پنمن در 45 ايستگاه هواشناسي كشور طي ماه هاي ژانويه تا سپتامبر از 1985-2005 كه مطابق با سايت مركز آمار ايران نواحي كشت انگور بودند مقادير 3 شاخص حرارت خورشيدني هاگلين، خنكي شبانه، خشكي (تراز آبي ريو) محاسبه شد. شاخص هاي مذكور تنوع اقليم كشت انگور را در ايران نشان داد. آنگاه 16 گروه اقليمي نواحي كشت انگور مطابق با روش تونيتو و كاربونئو (2004) به تفكيك مشخص شدند و سپس مشخصات آنها مورد بررسي قرار گرفت. در اين گروه بندي، مناطق مركزي و شرق ايران در گروه مناطق خيلي گرم با هواي گرم شبانه و نيز با خشكي خيلي زياد قرار گرفت، در صورتي كه ساير مناطق كشور داراي تنوع اقليمي بود. با تكيه بر الگوهاي ارايه شده در پژوهش حاضر، مي توان مناطق جديد با پتانسيل رشد انگور را همراه با در نظرگرفتن كيفيت محصول شناسايي كرد و با استفاده از گونه هاي كشت شده در نواحي مختلف اقليمي، حداكثر موفقيت را در كشت محصول در مناطق جديد به دست آورد.

 
كليد واژه: انگور،‌ اقليم، طبقه بندي، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 1 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1388; -(69):1-17.
 
مسير يابي رقومي سيكلون هاي خاورميانه در دوره سرد سال
 
حجازي زاده زهرا,صداقت مهدي*
 
* دانشگاه تربيت معلم تهران
 
 

پژوهش حاضر به بررسي مسيريابي رقومي سيكلون هاي خاورميانه پرداخته است. مناطق سيكلون زايي و مسيرهاي حركتي آنها را مي توان به وسيله الگوريتم هاي مرتبط تعيين ساخت. در اين تحقيق از داده هاي دوباره تحليل شده NCEP، با تفكيك زماني 24) ساعته)، و تفكيك مكاني 2.5×2.5 درجه، براي دوره سرد (ماه هاي دسامبر، ژانويه، فوريه و مارس) سال هاي 1993-94 تا 2003-03 استفاده شده است. محدوده مورد مطالعه، عرض هاي 10 تا 45 درجه شمالي و طول صفر تا 65 درجه شرقي را شامل مي شود. به منظور مكان يابي نقاط، از الگوريتم نوشته شده در زبان C++، و براي ترسيم مسيرها از نرم افزار ArcGIS استفاده شد. طبق نتايج به دست آمده، پنج مسير اصلي شناسايي شد. در ماه هاي مورد بررسي بيشترين فراواني ورود سيكلون ها از جانب غرب و شمال غرب صورت مي گيرد. هر ماه اقليم شناسي خاص خود را ارايه مي دهد. در ماه ژانويه، مسيرها به ميل حركت در طول بخش شمالي مديترانه دارند. در ماه مارس، كم فشارهاي اطلس به شدت افزايش مي يابند. بيشتر سيكلون ها تداوم 3-2 روزه دارند. تاثير عامل ناهمواري در تشكيل نواحي سيكلون زايي به مراتب بيشتر از هدايت مسيرهاست. سيكلون ها از سه مسير اصلي و سه مسير فرعي وارد ايران مي شدند. مهمترين مسير، غرب مركزي، از غرب كشور با منشا قبرس است. فراواني وقوع سيكلون ها در دهه مورد مطالعه، داراي روندي افزايش است.

 
كليد واژه: سيكلون، مسيريابي، خاورميانه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 2 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1388; -(69):19-34.
 
بررسي عوامل موثر در توليد رسوب حاصل از فرسايش خندقي در حوضه هاي آبخيز كوچك (مطالعه موردي: حوضه آبخيز دره كره- بوشهر)
 
نظري ساماني علي اكبر*,احمدي حسن,جعفري محمد,قدوسي جمال
 
* دانشكده منابع طبيعي، دانشگاه تهران
 
 

فرسايش خندقي به عنوان يكي از اشكال فرسايش خاك به وسيله آب،‌ از فرآيندهاي مهم تخريب سرزمين در ايران به شمار مي آيد كه تحت شرايط خاص محيطي به وقوع مي پيوندد. هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسي قابليت روش منشايابي تركيبي در شناسايي ميزان رسوب حاصل از فرسايش خندقي، با استفاده از تركيب ردياب هاي مختلف (كربن آلي، نيتروژن، فسفر، نسبت C/N و سزيم (137 در سه حوزه آبخيز كوچك با مساحت هاي 5، 25 و 175 هكتار. يافته هاي تحقيق حاكي از آن است كه سهم فرسايش خندقي در توليد رسوب بين 86 و 99 درصد متغيرست. مساحت حوضه، كاربري اراضي و تراكم خندق از مهم ترين عوامل اين تغيير به شمار مي آيند. مسلما با افزايش مساحت آبخيز، طول دامنه ها بيشتر مي شود و بنابراين فرايندهاي تخريب دامنه اي (فرسايش سياري و سطحي) نسبت به خندق ها رسوب كمتري تحويل سامانه زهكش مي دهند. بر اساس ميزان دقت مدل منشايابي، ردياب سديم 137 با خطاي 0.120 درصد دقيق ترين نتيجه را براي جدايي منابع رسوب سطحي و زيرسطحي (خندقي) به دست مي دهد. با توجه به تاثير فرايندهايي از قبيل فرسايش خندقي، كناري و رودخانه اي در ميزان رسوب توليدي حوزه هاي آبخيز، بسياري از مدل ها از قبيل USLE، MUSLE، WEPP،‌ EUROSEM،‌ GUEST و اندازه گيري هاي انجام شده به وسيله پلات هاي فرسايشي با در نظر گرفتن فرايندها و فرسايش پاشمان، سطحي و شياري نتايج دور از واقعيت ارايه مي دهند كه همواره بايد مدنظر مديران و پژوهشگران اين رشته قرار بگيرد.

 
كليد واژه: فرسايش خندقي، سهم رسوب، منشايابي، ژئومرفولوژي، سزيم 137
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 7 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1388; -(69):99-113.
 
بررسي ارتباط مورفولوژي گياهي با خصوصيات مورفومتري نبكاهاي گونه «روماريا تورسستانيكا»
 
پورخسرواني محسن*,ولي عباس علي,معيري مسعود
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

مدل سازي ارتباطات اكوژئومورفولوژيكي به دليل كاربردهاي متعددي از قبيل پيش بيني روند تغييرات توالي، تعديل و تخريب اراضي، ارزيابي تاثيرات تغييرات اقليمي، تغييرات در استفاده اراضي و احياي شرايط پايداري سامانه هاي مناطق خشك داراي اهميت است. نبكا يكي از اشكال ناهمواري در مناطق خشك است كه از فرايندهاي بادرفتي و پوشش گياهي تاثير مي پذيرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسي ارتباطات موجود بين خصوصيات مورفولوژي گونه گياهي روماريا تورسستانيكا با عوامل مورفومتري نبكاها و ارتباطات داخلي موجود بين مولفه هاي مورفومتري نبكاست. بدين منظور، پارامترهاي ارتفاع و قطر تاج پوشش گياه و مولفه هاي قطر قاعده، ارتفاع و شيب دامنه 157 نبكا در امتداد 10 ترانسكت در منطقه خيرآباد سيرجان اندازه گيري شد. تكنيك رابطه سنجي بين پارامترهاي گياهي با مولفه هاي مورفومتري نبكا بر اساس آناليز رگرسيون ساده و چندگانه تحليل شده است. نتايج آناليز رگرسيون ساده، حاكي از وجود ارتباط معني دار بين مولفه هاي ارتفاع گياه و ارتفاع نبكا در سطح احتمال خطاي كمتر از يك درصد با ضريب تبيين 58 درصد براي رابطه خطي و 60 درصد براي توابع درجه 2 و 3 است. همچنين بين مولفه هاي قطر تاج پوشش گياه با ارتفاع نبكا ارتباط معني داري در سطح احتمال خطاي كمتر از يك درصد با ضريب تبيين 54 درصد براي رابطه خطي و 58 درصد براي توابع درجه 2 و درجه 3 وجود دارد. نتايج آناليز رگرسيون چندگانه مبين توجيه 74 درصدي تغييرات ارتفاع نبكا با دو مولفه عمودي و افقي پوشش گياهي است. پارامترهاي تاج پوشش و ارتفاع گياه نيز 53 درصد تغييرات قطر قاعده نبكا را توجيه مي كنند. نتايج آناليز رگرسيون بررسي ارتباطات بين خصوصيات مورفومتري نبكاهاي گونه روماريا تورسستانيكا، حاكي از ارتباط معني دار بين مولفه هاي ارتفاع نبكا و قطر قاعده نبكا در سطح احتمال خطاي كمتر از 1 درصد با ضريب تبيين 49 درصد براي رابطه خطي و درجه 2 و 50 درصد براي رابطه درجه 3 است.

 
كليد واژه: اكوژئومورفولوژي، سيرجان، مورفولوژي، مورفومتري، نبكا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 6 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1388; -(69):83-98.
 
تهيه نقشه پوشش اراضي شهر اراك با استفاده از روش هاي طبقه بندي شبكه عصبي مصنوعي و حداكثر احتمال
 
احمدي ندوشن مژگان*,سفيانيان عليرضا,خواجه الدين سيدجمال الدين
 
* دانشكده منابع طبيعي، دانشگاه صنعتي اصفهان
 
 

تهيه نقشه پوشش اراضي، براي بسياري از فعاليت هاي برنامه ريزي و مديريت شهري داراي اهميت است. در پژوهش حاضر، به منظور تهيه نقشه پوشش اراضي شهر اراك از داده هاي رقومي سنجنده LISS-III (1385) استفاده شد. ابتدا تصوير با ميانگين خطاي مربعات 0.58 پيكسل تصحيح هندسي شد و با توجه به كوهستاني بودن منطقه، تصحيح توپوگرافي نيز بر روي تصوير اعمال گرديد. براي طبقه بندي تصوير، دو روش طبقه بندي نظارت شده با الگوريتم حداكثر احتمال و شبكه عصبي مصنوعي پرسپترون سه لايه با به كارگيري نقشه شيب و بدون استفاده از آن به كار گرفته شد. در نهايت، نقشه پوشش اراضي منطقه به 4 طبقه شهري، پوشش گياهي،‌ باير و رخنمون سنگي طبقه بندي گرديد. از نقشه شيب طبقه بندي شده منطقه به منظور جداسازي بهتر رخنمون هاي سنگي به عنوان ورودي در شبكه عصبي استفاده شد. براي ارزيابي صحت نتايج طبقه بندي، نقشه توليدي با نقشه واقعيت زميني ايجاد شده از طريق GPS بررسي گرديد و صحت كلي طبقه بندي براي روش حداكثر احتمال، روش شبكه عصبي بدون استفاده از نقشه شيب و شبكه عصبي با استفاده از نقشه شيب به ترتيب 92.6، 92.7 و 94.6 درصد برآورد گرديد. مطالعه حاضر نشان داد كه روش طبقه بندي شبكه عصبي، قابليت تهيه نقشه پوشش اراضي را با صحت بالا دارد.

 
كليد واژه: پوشش اراضي، شبكه عصبي مصنوعي، روش حداكثر احتمال، اراك
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 1 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1388; -(68):1-13.
 
تغييرت ژئومورفولوژيكي ناشي از احداث سدهاي سهند و ملاجيغ در بستر رودخانه هاي قرنقو و شور و دامنه هاي مشرف به درياچه هاي سدها (واقع در دامنه هاي شرقي كوهستان سهند)
 
بياتي خطيبي مريم*,كرمي فريبا,رجبي معصومه,مختاري كشكي داوود
 
* دانشكده علوم انساني و اجتماعي، دانشگاه تبريز
 
 

در نواحي نيمه خشك، تاثيرات ژئومورفولوژيكي (ريخت شناسانه) سدها بسيار شاخص است. اين ساختارهاي دست ساز انساني، با وجود مزايايي كه در تنظيم جريان رودخانه ها و كاستن از بزرگي و فركانس وقوع سيلاب ها دارند، رژيم هاي مصنوعي از جريان آب در پاياب رودخانه ها پديد مي آورند و در مسير انتقال رسوبات از سراب ها، آشفتگي هايي ايجاد مي كنند. تغييرات در عملكرد فرآيندهاي ژئومورفولوژيكي، با افزايش لغزش ها، به عمق رفتن بستر جريان و تغيير در آرايش جريان رودخانه ها و به طور كلي تغيير در فرايندهاي فرسايشي و نهشته گذاري در پاياب و سراب سدها جلوه گر مي شود. حوضه قرنقوچاي (واقع در دامنه هاي شرقي سهند با مختصات جغرافيايي از ?27/46° تا ?42/47° طول شرقي و از ?58/36° تا ?44/37° عرض شمالي) كه رودخانه هاي شور و قرنقوان را زهكشي مي كنند از حوضه هاي نيمه خشك با سدهاي متعدد است كه در دهه هاي اخير با تغييرات عمده اي مواجه شده است. در اين مقاله براي بررسي تغييرات ژئومورفولوژيكي رخ داده در اطراف سدها، آشفتگي هاي ايجاد شده در دامنه ها و همچنين شدت فرسايش، ميزان رسوب دهي بخش هاي مختلف آن با استفاده از روش دومتغيره ارزيابي و با بهره گيري از امكانات سامانه اطلاعات جغرافيايي (GIS) ، محدوده هاي حساس تعيين و پهنه بندي گرديده است. نقشه هاي ترسيمي نشان مي دهند كه بخش هاي بالادست حوضه از نظر شدت فرسايش، در وضعيت نسبتا بحراني قرار دارند و فعاليت فرايندهاي مختلف فرسايشي و وقوع لغزش هاي نسبتا بزرگ در كناره دره ها و در نزديكي سدها، رسوبات زيادي را وارد آبراهه ها مي كنند. بررسي ها همچنين حاكي از اين است كه واكنش هاي ژئومورفولوژيكي در اطراف سدها به صورت به عمق رفتن بستر جريان، ايجاد پيچان ها، افزايش فرسايش خطي، فرسايش كناره اي، لغزش ها و در قالب افزايش ميزان رسوبات منعكس شده است.

 
كليد واژه: تاثيرات ژئومورفولوژيكي، تاثيرات سدها، فرسايش، حوضه قرنقو، كوهستان سهند، پيچان، رودخانه شور، رودخانه قرنقو
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:34 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها