0

بانک مقالات جغرافیا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 6 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1389; 42(73):83-96.
 
تلفيق مدل سازي رياضي و آماري ناهمواري برخان مطالعه موردي: ريگ چاه جام
 
موسوي سيدحجت*,معيري مسعود,ولي عباس علي
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

تپه هاي برخاني در مناطقي مشاهده مي شوند كه قابليت دسترسي باد به ماسه كم است و مسير باد غالب در اكثر طول سال تقريبا ثابت است. يكي از رايج ترين چشم اندازهاي بادي منطقه جنوبي كوير حاج علي قلي، تپه هاي برخاني هستند. در اين پژوهش، تلاش شده است تا ويژگي هاي شكل شناسي برخان هاي مطالعاتي با استفاده از روش هاي مدل سازي رياضي و آماري شكل آنها تشريح گردد. نتايج حاصل از اين روش در بررسي شكل برخان و شناسايي نحوه رفتار آن اهميت بسيار دارد. مدل سازي رياضي شكل برخان ها از طريق شبيه سازي آنها در دستگاه مختصات و با استفاده از معادلات غيرخطي سهمي صورت گرفته، كه در مجموع براي سهمي دامنه رو به باد برخان يك معادله و براي سهمي دامنه باد پناه معادله اي ديگر محاسبه گرديده است. با استفاده از روش مدل سازي آماري، نوع و شدت روابط بين مولفه هاي رياضي و مورفولوژي برخان تعيين شده است كه حاكي از تبعيت روابط موجود از رابطه تواني با حداكثر ضريب تبيين و كمترين ميزان خطاي برآورد نسبت به ديگر روابط است. تلفيق دو روش مذكور شالوده اي بنيادي براي شبيه سازي برخان در محيط هاي مجازي و آزمايشگاهي است و يكي از مهم ترين نتايج اين پژوهش تبديل دو روش مدل سازي رياضي و آماري مورفولوژي برخان به يكديگر است. فاصله كانوني از پارامترهاي مهم سهمي هاي برخان است، كه حالت هاي مختلف برخان ها را نسبت به يكديگر بيان مي كند. اگر فاصله كانوني برخان كاهش يابد، دهانه آن تنگ تر مي شود و حالت واگرايي بازوهاي برخان نيز كاهش مي يابد. برخان هايي كه فاصله كانوني بيشتري دارند، داراي پهناي عريض تر، ابعاد وسيع تر و حجم بيشتري هستند.

 
كليد واژه: برخان، ريگ چاه جام، معادلات سهمي، مدل رگرسيوني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 7 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1389; 42(73):97-110.
 
بررسي عوامل موثر در تبخير و تعرق مرجع، با استفاده از آناليز حساسيت معادله فائو ـ پنمن ـ مانتيث مطالعه موردي: ايستگاه هاي يزد، طبس و مروست
 
طالبي علي*,پورمحمدي سمانه,رحيميان محمدحسن
 
* دانشكده منابع طبيعي، دانشگاه يزد
 
 

يكي از راه هاي هدررفت آب در مناطق مختلف آب و هوايي ايران، تبخير و تعرق است. اين پديده سهم مهمي در اتلاف آب به ويژه در مناطق كوير مركزي كشور دارد و تابع پارامترهاي مختلف اقليمي و ويژگي هاي توپوگرافي هر منطقه است. اولويت بندي و تعيين شدت تاثير هر يك از اين پارامترها بر روي تبخير و تعرق مي تواند ضمن افزايش شناخت از عوامل موثر بر تبخير و تعرق در هر منطقه، به مديريت منابع آب در آن منطقه بسيار كمك كند. در اين تحقيق اقدام به بررسي و آناليز ميزان حساسيت پديده تبخير و تعرق نسبت به تغيير پارامترهاي اقليمي موثر بر آن در چند نقطه از استان يزد در ايران مركزي شده است. بدين منظور ابتدا به تغيير مقادير پارامترهاي ورودي به مدل كراپ وات، به عنوان يكي از معتبرترين مدل هاي محاسبه تبخير و تعرق مرجع به روش فائو ـ پنمن ـ مانتيث پرداخته شد، و سپس تاثير تغيير اين پارامترها در هر يك از ماه هاي سال در ايستگاه هاي مختلف به صورت كمي محاسبه گرديد و مورد مقايسه قرار گرفت. اين تغييرات شامل افزايش و كاهش ±10،  ±20و  ±30درصد پارامترهاي ورودي به مدل بود. نتايج اين تحقيق نحوه اولويت بندي پارامترهاي اقليمي و ميزان تاثيرگذاري آنها را در ماه هاي مختلف سال در هر يك از ايستگاه هاي مطالعاتي نشان مي دهد. بر اين اساس، تغييرات دو پارامتر بيشينه دما و سرعت باد در سال بيشترين تاثير را در نوسانات تبخير و تعرق در هر سه ايستگاه داشته است. همچنين اولويت بندي عوامل موثر در تبخير و تعرق در فصول مختلف متفاوت اند، به طوري كه براي مثال در فصل بهار در هر سه ايستگاه دماي بيشينه، سرعت باد و دماي كمينه به ترتيب موثرترين عوامل بوده اند، در حالي كه در فصل پاييز سرعت باد، دماي بيشينه و رطوبت نسبي به ترتيب موثرترين عوامل بوده اند.

 
كليد واژه: آناليز حساسيت، تبخير و تعرق، كراپ وات، پارامترهاي اقليمي، يزد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 8 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1389; 42(73):111-120.
 
ارزيابي كاربرد روش مه پاشي و كاربرد توام آن با بخاري باغي در مبارزه با سرمازدگي بهاره
 
يزدان پناه حجت اله*,اوحدي دلناز
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه اصفهان
 
 

به طور كلي دو روش براي حفاظت در مقابل سرمازدگي وجود دارد: فعال و غيرفعال. روش هاي غيرفعال، بايستي خيلي زودتر از زمان سرمازدگي انجام گيرند، چرا كه اين روش ها براي مقابله مستقيم با سرمازدگي نيستند، بلكه راه هايي براي اجتناب و دوري از يخبندان هستند. روش هاي فعال، راه هاي مبارزه با سرمازدگي اند كه بلافاصله قبل از سرمايه زدگي يا در زمان سرمازدگي به كار گرفته مي شوند و شامل بخاري هاي باغي، آبياري باراني، ماشين هاي باد و مانند اينها هستند. در اين تحقيق سه روش مبارزه با سرما شامل: مه پاشي، بخاري و بخاري ـ مه پاش با تيمار شاهد مقايسه گرديد. براي انجام اين مقايسه ابتدا در داخل باغ بادامي به وسعت 20 هكتار سه كرت به ابعاد پنجاه در پنجاه متر انتخاب گرديد و در داخل هر كرت يك پناهگاه چوبي مجهز به دمانگار و دماسنج هاي ماكزيمم و مينيمم قرار داده شد. فاصله اي معادل با پنجاه متر نيز بين كرت ها در نظر گرفته شد. كرت شاهد نيز به فاصله حدود 1000 متر دورتر از اين كرت ها و در داخل باغ با شرايط مشابه كرت هاي تيمار قرار گرفت. به كمك ثبت آمار دما و تجزيه و تحليل آنها به كمك آناليز واريانس و مقايسه ميانگين ها به كمك آزمون دانت، مشخص گرديد كه در بين تيمارها تنها تيمار بخاري ـ مه پاش تفاوت معني داري را با شاهد در سطح 5 درصد نشان مي دهد و اين خود مبين اين نكته است كه كاربرد دستگاه مه پاش به تنهايي نتوانسته است نقش زيادي در افزايش دما داشته باشد، به طوري كه در بهترين حالت تنها دما به ميزان 0.6 درجه سانتي گراد افزايش يافته و به طور متوسط 0.3 درجه دماي هوا را افزايش داده است. بهترين نتيجه زماني به دست مي آيد كه دستگاه مه پاش در كنار بخاري استفاده شود، به نحوي كه افزايش دما در اين حالت به 1.8 درجه سانتي گراد نيز رسيده و به طور متوسط حدود  0.9درجه دماي هوا را افزايش داده است. به منظور كنترل نتايج ديدباني هاي فنولوژيكي درصد خسارت سرما بر روي شكوفه ها انجام گرفت كه نشان داد كاربرد مه پاش و بخاري در كنار هم بهترين نتيجه را در كاهش خسارت سرما داشته است.

 
كليد واژه: سرمازدگي، روش هاي فعال و غيرفعال، بخاري، مه پاش، خسارت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 1 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; -(71):1-20.
 
مورفوتکتونيک ناحيه دهشير با استفاده از تکنيک هاي ژئومورفومتري
 
يماني مجتبي*,قاسمي محمدرضا,علوي پناه سيدكاظم,گورابي ابوالقاسم
 
* دانشکده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

در اين بررسي با بهره گيري از SRTM مورفوتکتونيک ناحيه دهشير تفسير و تبيين شده است. جهت دستيابي به اين امر، تجزيه و تحليل شبکه زهکشي رقومي، ژئومورفومتري رقومي، پردازشِ تصوير رادار، استخراج خطواره ها و تجزيه و تحليل آنها، تجزيه و تحليل فضايي و آماري داده ها صورت پذيرفته است. مدل برجسته سايه دار، نيمرخ ها، مدل سه بعدي، همچنين مدل ها و اشکال توپوگرافي، از جمله مدل هاي رقومي خاصي مي باشند که با بکارگيري الگوريتم هاي خاص از SRTM استخراج و مورد استفاده قرار گرفته اند. داده هاي ساختماني از منابع ديگر مانند؛ نقشه هاي زمين شناسي و توپوگرافي، تصاوير ماهواره اي و مشاهدات ميداني همراه با تکنيک GIS مکملِ روش ها و تکنيک هاي فوق بوده اند. نتايج اين بررسي نشان مي دهند که؛ روش هاي تجزيه و تحليل عوارض بصورت رقومي بر روي SRTM که روش پيشنهادي و کاربردي در اين مطالعه مي باشند، توانسته اند، با استخراج اشکال و مدل هاي توپوگرافي، شيب و الگوي جهات دامنه (نمودار گلبرگي آنها، ارتفاع و طبقات ارتفاعي (نحوه پراکنش آنها)، الگوي شبکه زهکشي و تجزيه و تحليل ارتباط بين آنها و همچنين انجام محاسبات آماري يک متغيره، چند متغيره، سطح واريوگرام و سمي واريوگرام ساختارِ مورفوتکتونيکي پيرامون گسل دهشير را شناسايي و شواهد مورفوتکتونيک موجود در لندفرم هاي آن را از ديدگاه تکتونيکي تفسير نمايد. بر اساس شواهد نوزمين ساخت استخراج شده از SRTM  ناحيه پيرامون گسل دهشير، از قبيل؛ پرتگاه و اثر گسل، شبکه زهکشي منحرف و جابجاشده، الگوي مئاندري شبکه آب، سطوح فرسايشي ارتفاع يافته و فرسايش قهقرايي شبکه زهکشي، بدليل موقعيت استقرار آنها (در لندفرم هاي کواترنري) همگي از جمله شواهد نوزمين ساخت گسل دهشيرند که دلالت بر فعاليت اين گسل در طي کواترنري مي باشند.

 
كليد واژه: مورفوتکتونيک، گسل دهشير، SRTM
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 2 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; -(71):21-30.
 
تحليل مقايسه عملکرد شبکه هاي عصبي مصنوعي و مدل هاي رگرسيوني پيش بيني رسوب معلق مطالعه موردي: حوضه آبخيز اسکندري واقع در حوضه آبريز زاينده رود
 
ولي عباس علي*,معيري مسعود,رامشت محمدحسين,موحدي نيا ناصر
 
* دانشگاه اصفهان، دانشگاه شيراز
 
 

يکي از جنبه هاي حايز اهميت در مديريت محيط در ژئومورفولوژي کاربردي حل مشکل برآورد رسوب يک سيستم رودخانه اي مي باشد. هدف اين مطالعه ارزيابي عملکرد مقايسه اي دو نوع شبکه عصبي مصنوعي (مدل ژئومورفولوژيکي و مدل غيرژئومورفولوژيکي) و دو نوع مدل رگرسيوني (مدل تواني و مدل غيرخطي چندگانه) براي پيش بيني بار رسوب معلق حوضه اسکندري در حوضه آبريز زاينده رود مي باشد. مدل ها بر اساس آمار 104 حادثه وقوع همزمان ثبت شده دبي و رسوب طراحي شده اند. پارامترهاي ژئومورفولوژيکي بکار رفته در مدل هاي مزبور شامل: نسبت ناهمواري، ضريب شکل و تراکم زهکشي مي باشند. شبکه هاي عصبي مصنوعي طراحي شده از نوع انتشار برگشتي چهار لايه است. بهترين نتايج پيش بيني مربوط به روش شبکه عصبي مصنوعي ژئومورفولوژيکي با ضريب تبيين معني دار 98/0 و جذر ميانگين خطاي 49/4 در مقايسه با روش شبکه عصبي مصنوعي طراحي شده بر اساس آمار جريان با مقادير ضريب تبيين 96/0 و خطاي 35/5 مي باشد. عملکرد روش هاي رگرسيوني با ضريب تبيين 893/0 و خطاي 66/8 براي روش چند متغيره غيرخطي ومقادير ضريب تبيين 814/0 و خطاي برآورد 05/15 براي روش غيرخطي ساده تواني ضعيف تر از شبکه هاي عصبي مشاهده گرديد. تفاوت فاحش در شاخص هاي ارزيابي مدل هاي شبکه عصبي مصنوعي نسبت به روش هاي رگرسيوني در عملکرد مناسب آنها براي تعداد کم نمونه هاي مدل مي باشد. بنابراين شبکه هاي عصبي مصنوعي به خصوص شبکه هاي ژئومورفولوژيکي به عنوان يک ابزار قوي پيش بيني شايسته بار رسوب يک سيستم پيچيده رودخانه اي معرفي مي شوند.

 
كليد واژه: بار رسوب، رواناب، ژئومورفولوژي، شبکه عصبي مصنوعي، مدل رگرسيوني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 3 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; -(71):31-42.
 
ارزيابي و پهنه بندي اقليم گردشگري ايران با استفاده از شاخص اقليم گردشگري (TCI)
 
فرج زاده منوچهر*,احمدآبادي علي
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

در اين پژوهش با استفاده از شاخص اقليم گردشگري (TCI) ميکزکوفسکي (1985) به ارزيابي اقليم گردشگري کشور پرداخته شده است. اين شاخص به شکلي سيستماتيک شرايط اقليمي را براي فعاليت گردشگري با استفاده از پارامترهاي ميانگين حداکثر ماهانه دماي روزانه، ميانگين دماي روزانه، حداقل رطوبت نسبي، ميانگين رطوبت نسبي روزانه، بارش (mm)، کل ساعات آفتابي و سرعت باد مورد ارزيابي قرار مي دهد. در اين تحقيق، شاخص موردنظر براي 144 ايستگاه سينوپتيک کشور که داراي آمار مشترک 15 ساله (2004-1990) بودند محاسبه و سپس نتايج حاصله به محيط GIS وارد شد و با استفاده از سيستم هاي اطلاعات جغرافيايي، پهنه بندي اقليم گردشگري ايران در ماه هاي مختلف انجام شد. نتايج اين مطالعه نشان مي دهد که شاخص اقليم گردشگري ايران داراي تنوع زيادي در طي سال مي باشد. شاخص مورد استفاده نشان مي دهد که در ماه هاي فصل زمستان، مناطق جنوبي کشور از شرايط اقليم گردشگري عالي برخوردار مي باشد که به سمت مناطق شمالي شرايط مطلوب گردشگري کاهش پيدا مي کند. در ماه هاي فصل بهار، نيمه شمالي کشور از شرايط مطلوب گردشگري برخوردار است، به استثناي مناطق شمال غربي و شمال شرقي که در اوايل بهار از وضعيت نسبتا نامطلوبي برخوردار هستند. در ماه هاي تابستان به استثناي مناطق شمال غربي و شمال شرقي که از وضعيت مطلوبي برخوردار هستند تقريبا شرايط نامطلوب در کل کشور استيلا پيدا مي کند. در ماه هاي فصل پاييز، شرايط اقليم گردشگري مناسب به سمت نيمه جنوبي سوق پيدا مي کند هرچند که در اوايل اين فصل، سواحل شمالي کشور از وضعيت مطلوبي برخوردار هستند. همچنين بر اساس خوشه بندي انجام شده براي شاخص اقليم گردشگري، شش منطقه اقليم گردشگري براي کشور قابل تشخيص است که در هر يک از اين مناطق، شرايط اقليم گردشگري از ويژگي هاي همسان برخوردار است. با توجه به موارد مذکور مي توان گفت که شاخص مورد استفاده در اين پژوهش، بخوبي توانايي لازم را براي ارايه وضعيت اقليم گردشگري کشور را دارا مي باشد.

 
كليد واژه: اقليم گردشگري، شاخص اقليم گردشگري (TCI)، سيستم اطلاعات جغرافيايي، شاخص هاي آسايش، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

4 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; -(71):43-50.
 
بررسي فرآيندهاي تشکيل دهنده موانع طولي در رودخانه هاي کوهستاني، مطالعه موردي: البرز شمالي، حوضه آبريز لاويج رود
 
اسماعيلي رضا*,حسين زاده محمدمهدي
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد نور
 
 

موانع طولي يکي از اشکال ژئومورفيک درون کانالي هستند که در قسمت مرکزي کانال هاي رودخانه اي تشکيل مي شوند و به علت اينکه نقش مهمي در فرآيند شرياني شدن رود دارند داراي اهميت هستند. از اين رو در اين مقاله تشکيل موانع طولي و نقش آن در تغيير الگوي کانال مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. محدوده مورد مطالعه حوضه آبريز لاويج رود نام دارد که در استان مازندران و جنوب شهر نور در دامنه هاي شمالي البرز مرکزي قرار گرفته است. روش تحقيق بدين صورت بوده است که 3 بازه از مسير رود که داراي موانع طولي بوده اند مورد بررسي قرار گرفتند. نقشه برداري از مسير رود با استفاده از GPS انجام گرفت و موقعيت موانع طولي در کانال رود مشخص گرديد. سپس از چندين مقطع عرضي از هر بازه نقشه برداري شد و اندازه ذرات رسوبي با استفاده از روش شمارش پبل تعيين گرديد. حد دبي لبالبي با استفاده از شواهد ميداني شناسايي گرديد. سپس با استفاده از روابط تنش برشي مرزي (کل)، تنش برشي بحراني و پايداري نسبي بستر، توانايي رود مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج مقدار کم تنش برشي شکل بستر نشان مي دهد که قسمت زيادي از انرژي رودخانه صرف غلبه بر مقاومت اشکال بستري مي شود. نسبت کمتر از 1 پايداري نسبي بستر در بازه هاي مورد مطالعه نشان دهنده پايداري کم ذرات رسوبي در بستر رود مي باشد. از اين رو موانع طولي در قسمت هاي عريض کانال رود در جريان هاي کمتر از لبالبي و در نتيجه تغذيه زياد رسوب و کاهش قدرت رود انباشته شده اند. تعداد اين موانع در بعضي از بازه ها نشان دهنده تغيير تدريجي الگوي رود از حالت تقريبا مستقيم به الگوي تقريبا شرياني مي باشد که نتيجه آن ناپايداري بيشتر کانال مي باشد.

 
كليد واژه: رودخانه هاي کوهستاني، موانع طولي رودها، پايداري نسبي بستر رود، الگوي رود، لاويج رود
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 6 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; -(71):65-72.
 
مقايسه نتايج شبکه هاي عصبي پرسپترون چند لايه با رگرسيون چندگانه در پيش بيني غلظت ازن در شهر تبريز
 
صدرموسوي ميرستار*,رحيمي اكبر
 
* گروه جغرافيا و برنامه ريزي شهري، دانشگاه تبريز
 
 

تبريز بعنوان يکي از پنج شهر بزرگ صنعتي و دومين شهر آلوده کشور به حساب مي آيد. مکانيابي مراکز صنعتي در غرب و جنوب غربي تبريز و وزش باد غالب در فصل هاي سرد از آن جهات، باعث آلودگي هواي شهر تبريز مي شود. بر اساس اطلاعات اداره کل حفاظت محيط زيست استان آذر بايجان شرقي در سال 84، 60 درصد آلودگي هواي تبريز مربوط به صنايع سنگيني است که در جنوب غربي و غرب آن مکانيابي شده اند. در اين مقاله يک مدل برمبناي رگرسيون چندگانه (روش خطي) و يک مدل ديگر بر اساس شبکه عصبي (روش غيرخطي) به منظور پيش بيني کوتاه مدت غلظت ازن برحسب شرايط آب و هوايي براي شهر تبريز ارايه شده و در ادامه به مقايسه نتايج به دست آمده از مدل خطي و غيرخطي پرداخته شده است. داده هاي هواشناسي اين تحقيق شامل سرعت باد، رطوبت نسبي، جهت باد، درجه حرارت، بارندگي، فشار هوا، مقدار تابش و مقدار تبخير از اداره هواشناسي تبريز (ايستگاه هواشناسي تبريز) و داده هاي آلودگي هوا (غلظت ازن) از اداره کل محيط زيست استان آذربايجان شرقي تهيه گرديده است. در اين تحقيق داده هاي ماههاي آذر و دي سال 1385 به صورت ساعتي مورد استفاده قرار گرفته است. داده هاي آلودگي هوا از ميانگين چهار ايستگاه اندازه گيري موجود در تبريز، به دست آمده است. براي آموزش بهينه شبکه، پارامترهاي هواشناسي در اين پژوهش قبل از اينکه وارد شبکه شوند در محدوده 0 و 1 و غلظت آلودگي در محدوده 9/0- و 9/0 نرماليزه شدند و از 1253 داده نرماليزه شده 650 داده براي آموزش شبکه،404 داده براي تاييد شبکه و 199 داده براي تست شبکه انتخاب گرديد. نتايج به دست آمده نشان مي دهند که مدل شبکه هاي عصبي توانايي بيشتري نسبت به روشهاي خطي (رگرسيون چندگانه) داشته است. بطوريکه ضريب همبستگي در مدل رگرسيون چندگانه 45/0 در حاليکه ضريب همبستگي در شبکه هاي عصبي 91/0 بوده است.

 
كليد واژه: پيش بيني آلودگي هاي هوايي، رگرسيون چندگانه، شبکه عصبي مصنوعي، پرسپترون چندلايه، ازن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 5 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; -(71):51-63.
 
پيش بيني بارش ماهانه با استفاده از شبکه هاي عصبي مصنوعي (مورد: تهران)
 
قلي زاده محمدحسين*,دارند محمد
 
* دانشگاه کردستان
 
 

گسترش سريع استفاده از شبکه هاي عصبي مصنوعي (ANN) به عنوان مدل تجربي و کارآمد در علوم مختلف از جمله هواشناسي و اقليم شناسي نشان دهنده ضرورت ارزش بالاي مطالعه اين مدل هاست. پيش بيني بارش براي اهداف مختلفي نظير برآورد سيلاب، خشکسالي، مديريت حوضه آبريز، کشاورزي و ... داراي اهميت بسياري است. هدف اين مقاله پيش بيني بارش ماهانه با استفاده از شبکه هاي عصبي مصنوعي در شهر تهران مي باشد. در اين تحقيق از داده هاي بارش ماهانه طي دوره آماري 53 سال (1951-2003) و شبکه هاي عصبي مصنوعي به عنوان يک روش غيرخطي جهت پيش بيني بارش استفاده شده است. نتايج اين تحقيق بعد از آزمون شبکه با لايه هاي پنهان و با ضرايب يادگيري مختلف نشان داد که استفاده از شبکه هاي عصبي مصنوعي با يک پرسپترون 2 لايه پنهان با ضريب يادگيري 1/0 و مومنتم 7/0 مدل نسبتا بهتري را ارايه مي کند. ضريب همبستگي بين مقادير واقعي ماهانه بارش و پيش بيني شده توسط شبکه بدون ترکيب با الگوريتم ژنتيک برابر با 88/0 و ضريب تعيين برابر با 77/0 مي باشد. همچنين بعد از آموزش مجدد شبکه و آزمون شبکه با لايه هاي پنهان و ضرايب مختلف يادگيري در ترکيب با الگوريتم ژنتيک نشان داد که ترکيب شبکه با ويژگي هاي مذکور با الگوريتم ژنتيک باعث کاهش خطا و افزايش سرعت محاسبات شده و مدل بهتري را ارايه مي کند. ضريب همبستگي بين مقادير واقعي ماهانه بارش و پيش بيني شده توسط شبکه برابر با 91/0 و ضريب تبيين برابر با 83/0 مي باشد.

 
كليد واژه: بارش، پيش بيني، شبکه هاي عصبي مصنوعي، الگوريتم ژنتيک، تهران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 8 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; -(71):83-94.
 
ارزيابي کمي و کيفي مقاله هاي فصلنامه پژوهش هاي جغرافيايي طي دوره 10 ساله (87ـ1378)
 
موحد علي*,ايزدي پگاه
 
* گروه جغرافيا و برنامه ريزي، دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

اين مقاله به بررسي روند شمارگان منتشر شده فصلنامه پژوهشهاي جغرافيايي در 10 سال گذشته از شماره 36 (مهر ماه 1378) تا شماره 66 (زمستان 1387) در قالب 8 پارامتر:"سهم موضوعي مقالات "، "مشارکت گروههاي علمي ـ تخصصي"، "منابع و مآخذ"، تفکيک مقالات برحسب منبع استخراجي"و "روش و تکنيک هاي مورد استفاده" پرداخته است. در اين پژوهش 320 مقاله در 30 شماره منتشره مورد بررسي قرار گرفته است. روش تحقيق مورد استفاده در اين پژوهش روش تحليل محتواي کمي مي باشد. اين تحقيق به منظور توصيف عيني و کيفي محتواي مفاهيم به صورت نظامدار انجام مي شود. نتايج به دست آمده نشان دهنده پيشرفت کمي و کيفي در 8 پارامتر مورد بررسي است. مقالات در 15 رشته علوم جغرافيايي بررسي که موضوعات جغرافياي طبيعي بيشترين سهم را از علوم جغرافيا داراست؛ به طوري که اقليم شناسي با 5/17 درصد بيشترين موضوع مورد استفاده در اين مقالات بوده است. بررسي مولفين مقاله نشان مي دهد، مولفين با رتبه علمي استاديار بيشترين تعداد از نويسندگان را به خود اختصاص داده اند. مقالات از 19 گروه علمي ـ تخصصي ارسال و در مجله مشارکت داشته اند. همچنين تنها 6/6 درصد از مقالات مورد بررسي حاصل استخراج از کارهاي علمي ـ پژوهشي قبل بوده است و در اغلب مقالات روش تحقيق در مقاله به روشني ذکر نشده است و بيشترين روش تحقيق استفاده شده در مقالات روش تحليلي ـ توصيفي بوده است.

 
كليد واژه: تحليل کمي و کيفي، سهم موضوعي مقالات، مشارکت نهادها، رتبه هاي مولفين، پژوهش هاي جغرافيايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 7 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; -(71):73-84.
 
مقايسه روش هاي پيکسل پايه، شي گرا و پارامترهاي تاثير گذار در طبقه بندي پوشش / کاربري اراضي استان آذربايجان غربي
 
فيضي زاده بختيار*,هلالي حسين
 
* گروه جغرافيايي طبيعي، دانشگاه تبريز
 
 

طبقه بندي يکي از مهم ترين روش هاي استخراج اطلاعات از تصاوير رقومي ماهواره اي است. در روش هاي معمول پيکسل پايه، طبقه بندي بر اساس ارزش عددي هر يک از پيکسل ها انجام مي شود که نتيجه بازتاب عارضه هاي متناظر آن در سطح زمين است. توانايي روش هاي کلاسيک در طبقه بندي تصاوير ماهواره اي هنگامي که اشيا متفاوت اطلاعات طيفي مشابهي دارند محدود مي با شد. اين امر موجب کاهش صحت روش هاي طبقه بندي پيکسل پايه مي گردد. اما در روش طبقه بندي شي گرا اطلاعات طيفي با اطلاعات مکاني ادغام گرديده و پيکسل ها بر اساس شکل، بافت و تن خاکستري در سطح تصوير با مقياس مشخص سگمنت سازي شده و طبقه بندي تصوير بر اساس اين سگمنت ها انجام مي شود. در اين تحقيق الگوريتم طبقه بندي پيکسل پايه حداکثر احتمال و الگوريتم طبقه بندي نزديک ترين همسايه شيءگرا در طبقه بندي تصاوير سنجنده HDR ماهواره اي SPOT 5 مورد مقايسه قرار گرفته است و به منظور مقايسه نتايج، نقشه کاربري اراضي استان آذربايجان غربي با هر دو روش طبقه بندي تهيه شده است. مقايسه نتايج مربوط به صحت کلي طبقه بندي ها نشان مي دهد که روش طبقه بندي شيء گرا با افزايش دقت معادل 7% در هر دو شاخص صحت کلي و کاپا، در طبقه بندي تصاوير ماهواره اي از دقت بالاتري برخوردار است. نتايج اين تحقيق در استخراج نقشه هاي کاربري اراضي استان آذربايجان شرقي و آشکارسازي تغييرات کاربري 30 ساله محدوده بالادست سد ستارخان مورد استفاده قرار گرفت.

 
كليد واژه: سنجش از دور، طبقه بندي پيکسل پايه، شي گرا، سگمنت سازي، استان آذربايجان غربي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 2 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1388; -(70):21-34.
 
تحليلي بر نيازهاي سرمايشي و گرمايشي در شمال غرب ايران
 
ذوالفقاري حسن*,هاشمي رضا,رادمهر پريوش
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه رازي
 
 

در پژوهش حاضر، داده هاي ماهانه نيازهاي سرمايشي و گرمايشي 28 ايستگاه هواشناسي شمال غرب كشور طي دوره آماري 20 ساله از سال 1984 تا 2003 با استفاده از روش هاي آماري، ابزارهاي مشاهداتي نقشه و نمودار، مورد بررسي قرار گرفت و توزيع فضايي و مكاني اين مقادير تحليل گرديد. همچنين با استفاده از سامانه جديد پهنه بندي اقليمي از ديدگاه نيازهاي سرمايشي ـ گرمايشي محيط، منطقه مورد مطالعه پهنه بندي شد و نقشه پهنه بندي اقليمي شمال غرب ايران بر پايه طبقه بندي هاي فوق، در محيط GIS ارايه گرديد. در بررسي تاثير عوامل مستقل بر نيازهاي سرمايشي و گرمايشي در منطقه، معلوم گرديد كه درياي خزر به جز بر باريكه ساحلي اين پهنه آبي تاثيري ندارد، ولي عرض جغرافيايي و ارتفاع بر نيازهاي گرمايشي و سرمايشي موثرند. نتيجه مطالعه نشان داد كه به ازاي افزايش هر درجه عرض جغرافيايي 0.622 درجه ـ روز، نيازهاي گرمايشي افزايش مي يابد و 0.651 درجه ـ روز از ميزان نيازهاي سرمايشي كاسته مي شود. همچنين معلوم شد كه در دهه دوم آماري در نقاط مرتفع منطقه، به طور متوسط 317 درجه ـ روز از ميزان نيازهاي گرمايشي كاسته شده است. به طور كلي مي توان گفت كه شرايط يكساني از نظر نيازهاي سرمايشي و گرمايشي در منطقه مورد مطالعه حاكم نيست، به طوري كه نتيجه پهنه بندي، وجود 11 طبقه متفاوت اقليمي از ديدگاه نيازهاي گرمايشي و سرمايشي را نشان مي دهد.

 
كليد واژه: پهنه بندي، نيازهاي سرمايشي، درجه ـ روز، نيازهاي گرمايشي، شمال غرب ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1388; -(70):35-44.
 
برآورد نيازهاي حرارتي مراحل فنولوژيكي كلزاي پاييزه (ارقام SLM046, Okapi) در شرايط اقليمي سرد ايران (مطالعه موردي شهركرد)
 
خوشحال دستجردي جواد*,براتيان علي
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه اصفهان
 
 

هر گياه برحسب شرايط اقليمي براي دوره حيات خود نياز به كسب مقدار معيني حرارت دارد. در پژوهش حاضر، نيازهاي حرارتي دو رقم از كلزاي پاييزه براي مناطق سرد بررسي شده است. به اين منظور به مدت 7 سال پياپي اين ارقام در مزرعه آزمايشي مركز تحقيقات هواشناسي كشاورزي فرخ شهر كشت گرديد و اقدام به برداشت اطلاعات فنولوژيكي آن شد. نتايج نشان داد كه ميانگين كل دوره حياتي ارقام SLM046, Okapi به ترتيب برابر 161 و 163 روز است و به اين ترتيب اختلاف زيادي با يكديگر ندارند. ميانگين مجموع نيازهاي حرارتي اين دو رقم نيز به ترتيب برمبناي دماي پايه صفر درجه (دماي فعال) برابر با 2340 و 2383 درجه بوده است و بر اساس دماي 5 درجه سانتي گراد (دماي موثر) به ترتيب برابر 1548 و 1559 محاسبه شد. مقايسه ميانگين مجموع طول كل دوره حياتي اين دو رقم با ديگر ارقام پاييزه كه بين 83 تا 126 روز در ساير نقاط دنيا گزارش شده است، نشان مي دهد كه اين دوره در منطقه سردسير كشور ايران در حدود 35 تا 40 روز بلندتر است. اين امر مي تواند به دو علت باشد يا تفاوت ژنتيكي ـ كه كمتر به نظر مي رسد چنين اهميتي داشته باشد ـ يا تفاوت اقليمي محل كشت ـ كه محتمل تر به نظر مي رسد ـ زيرا طول روز و عرض جغرافيايي مناطق كشت، ميزان انرژي كسب شده به وسيله گياه را تغيير مي دهد.

 
كليد واژه: مراحل فنولوژيكي، اقليم، كلزا، شهركرد، درجه ـ روز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 1 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1388; -(70):1-19.
 
تحليل همديدي موج سرماي شديد دي ماه 1386 ايران
 
عزيزي قاسم*,اكبري طيبه,داودي محمود,اكبري مهري
 
* گروه جغرافياي طبيعي، دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

سرماي شديد و يخبندان ها از مخاطرات مهم جوي به شمار مي آيند كه معمولا در ايران سالانه خسارات فراواني را به محصولات كشاورزي و تاسيسات وارد مي كنند. تحليل سينوپتيكي آماري اين يخبندان ها به پيش بيني وقوع آنها و اتخاذ تصميمات صحيح پيش از وقوع و البته مقابله با آنها كمك مي كند. در پژوهش حاضر به بررسي و تحليل موج سرماي شديد و فراگير در ژانويه 2008 پرداخته شده است. در اين تحقيق به منظور بررسي و تحليل رويداد سرماي غيرمعمول دي ماه 1386 (ژانويه 2008) اقدام به جمع آوري آمار و اطلاعات دماي حداقل روزانه ماه ژانويه در ايستگاه هاي سينوپتيك سراسر كشور شد. سپس با مطالعه 21 ايستگاه منتخب، ناهنجاري دماي ژانويه 2008 در مقايسه با ميانگين درازمدت دماي حداقل ژانويه كشور مورد بررسي قرار گرفت. با بررسي ناهنجاري ها و شاخص بي بعد نمره استاندارد، مشاهده شد كه دماي حداقل ژانويه 2008 به جز در 6 ايستگاه در نيمه جنوبي كشور (اهواز، بوشهر، بندرعباس، شيراز، كرمان، ايرانشهر)، در ساير ايستگاه ها داراي ناهنجاري بيش از 5- درجه سلسيوس در مقايسه با دوره آماري 30 ساله بوده است. با تحليل دماي حداقل ژانويه 2008 در قالب 6 دوره 5 روزه، مشخص شد كه ايستگاه هاي مورد بررسي در دوره چهارم (روزهاي شانزدهم تا بيستم) سردترين دماها را داشته اند. به منظور تحليل شرايط همديدي موثر در وقوع يخبندان ژانويه 2008 و تعيين علل آن، داده هاي مربوط به دما، فشار سطح دريا، ارتفاع ژئوپتانسيل، مولفه باد نصف النهاري و مداري U) و (V در ترازهاي متفاوت و در چهار ساعت، از سايت NCEP/NCAR براي روزهاي ژانويه 2008 استخراج گرديد. به وسيله داده هاي ارتفاع ژئوپتانسيل و فشار سطح دريا، وضعيت شكل گيري سامانه بندالي مورد بررسي قرار گرفت. از داده هاي دما، مولفه باد نصف النهاري و مداري U) و (V نيز براي ترسيم نقشه هاي تركيبي فرارفت دما، ضخامت جو، بردارهاي شيو دما و باد گرمايي استفاده شد. با مشاهده نقشه هاي تراز مياني جو مشاهده شد كه در سراسر ژانويه 2008 به طور مداوم سامانه بندالي حاكميت داشته است، به طوري كه تشكيل سامانه بندالي زوجي در پنجه چهارم (روزهاي شانزدهم تا بيستم) و پنجه دوم (روزهاي ششم تا دهم) به خوبي مشاهده مي شود. با بررسي باد گرمايي در لايه ضخامت 1000 تا 500 هكتوپاسكال، مشاهده مي شود كه نيمه شمالي كشور در معرض فرارفت شديد هواي سردي است كه از مناطق قطبي و شمال منطقه سرد سيبري مي گذرد و با خود هواي سرد و خشك را به داخل كشور منتقل مي كند. بنابراين، بروز يخبندان فرارفتي در نواحي شمال شرقي و نيمه شمالي كشور در روزهاي پنجه چهارم توجيه مي شود. همچنين باد گرمايي در جنوب كشور و بر روي خليج فارس و درياي عمان و كرانه هاي آن با سرعتي بيش از 30 متر بر ثانيه از شدت سرماي مناطق جنوبي كشور كاسته است. به نظر مي رسد كه بالاتر بودن دماي حداقل ايستگاه هاي اهواز، بوشهر، بندرعباس، شيراز، كرمان و چابهار به همين علت باشد.

 
كليد واژه: ايران، باد گرمايي، موج سرما، ژانويه 2008، فرارفت سرد، سامانه بندالي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 4 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1388; -(70):45-64.
 
مروري بر مدل سازي تجربي و فيزيكي زمين لغزش هاي ناشي از بارندگي
 
طالبي علي*,نفرزادگان عليرضا,ملكي نژاد حسين
 
* دانشكده منابع طبيعي، دانشگاه يزد
 
 

بروز پديده زمين لغزش مي تواند ناشي از عوامل متعدد زمين شناسي، ژئومورفولوژيكي، هيدرولوژيكي، بيولوژيكي و انساني باشد. با وجود اين، نقش اساسي در شروع زمين لغزش را عمدتا عاملي ماشه اي ايفا مي كند. بارندگي، به عنوان متداول ترين عامل ماشه اي وقوع زمين لغزش ها شناخته شده است. از اين رو، مهمترين بخش در مدل سازي تجربي، آماري و يا فيزيكي زمين لغزش، بخش هيدرولوژيكي آن خواهد بود. در پژوهش حاضر كوشش شده است با بررسي پژوهش هاي صورت گرفته (كتاب ها و مقالات پراستناد از پژوهشگران شناخته شده در زمينه مدل سازي هيدرولوژيكي زمين لغزش)، در بازه زماني 1975 (معرفي مفهومي به نام آستانه بارندگي براي شروع زمين لغزش به وسيله كمبل) تا 2008 ميلادي (ارايه مدل فيزيكي HSB-SM از سوي طالبي و همكاران)، مفاهيم به كار رفته در اين پژوهش ها معرفي و دستاوردهاي حاصل از آنها بررسي شود. اغلب مدل هاي فيزيكي، مقدار بارندگي مورد نياز براي وقوع زمين لغزش را به صورت ديناميك (در هر لحظه از رخداد بارندگي) برآورد مي كنند، اما محدوديت بزرگ مدل هاي فيزيكي (به خصوص در كشورهايي مانند ايران) نياز آنها به اطلاعات مفصل و دقيق از خصوصيات خاك، هيدرولوژي و مورفولوژي دامنه است، كه البته جمع آوري آنها معمولا دشوار و پرهزينه است. بنابراين با توجه به در دسترس بودن داده هاي بارندگي در اغلب مناطق كشور، پيشنهاد مي شود براي تعيين آستانه بارندگي وقوع لغزش در مناطق مستعد كشور، مدل هاي تجربي ـ آماري در نظر گرفته شود و براي هر منطقه رابطه قابل اطميناني بين خصوصيات بارش و وقوع زمين لغزش ارايه گردد. ورودي اين مدل ها اغلب داده هاي بارندگي در پايه هاي زماني مختلف است كه باعث سهولت استفاده از آنها مي گردد. از طرفي با توجه به تحقيقات انجام شده در نقاط مختلف جهان و نمونه اي در ايران (به وسيله نگارندگان)، نتايج اين مدل ها از دقت مناسبي برخوردار است.

 
كليد واژه: مدل سازي فيزيكي، آستانه بارندگي، زمين لغزش، ضريب پايداري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:32 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها