0

بانک مقالات جغرافیا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 4 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1390; -(78):49-68.
 
ارزيابي و اصلاح مدل مناسب تبخير و تعرق بالقوه براي ايران
 
روشن غلامرضا,خوش اخلاق فرامرز*,كرمپور مصطفي
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

هدف اصلي اين پژوهش، اصلاح و بومي سازي مدل تبخير و تعرق بالقوه مناسب براي ايران است. بنابراين، اين پژوهش متشکل از سه مرحله اصلي: 1- خوشه بندي کشور بر اساس مولفه هاي آب و هوايي موثر بر تبخير و تعرق؛ 2- آزمون نتايج استخراج شده تبخير و تعرق با استفاده از رابطه هاي پيشنهادي و مقادير تجربي (تشت تبخير و لايسيمتري) و 3- اصلاح و بومي سازي معادله تبخير و تعرق منتخب با استفاده از داده هاي مشاهداتي است. براي اين پژوهش، از هشت متغير آب و هوايي، ميانگين اختلاف دما، ميانگين حداقل، حداكثر رطوبت نسبي، مقادير ساعت آفتابي، مقادير بارش ماهانه، روزهاي با بارش بالاتر از 10 و 5 ميلي متر، فراواني مقادير رخداد سرعت متوسط باد بالاي 5 نات بر ثانيه، براي يک دوره 26 ساله از 1980 تا 2005 و براي 64 ايستگاه سينوپتيکي و کليماتولوژي کشور استفاده شده است. هدف از انتخاب اين متغيرها، خوشه بندي ايستگاه هاي مورد مطالعه، بر اساس فراسنج هاي تاثيرگذار بر تبخير و تعرق است تا بتوان پس از اين مرحله، براي هر خوشه، بر اساس تشابه ايستگاه ها از نظر تبخير و تعرق، ضرايب اصلاحي مشابهي را اعمال کرد. در انجام خوشه بندي، بهترين حالت به شكل شش خوشه اي معرفي شد. همچنين نتايج واسنجي چهار روش تورنث وايت، بلاني کريدل، جنسن هيز و هارگريوز ساماني نشان داد که روش بلاني کريدل همخواني بهتري با شرايط محيطي را ارائه مي دهد. در انتها، با استفاده از داده هاي لايسيمتر، معادله بلاني کريدل براي ماه هاي مختلف هر شش خوشه مطالعاتي اصلاح و بومي سازي شد.

 
كليد واژه: تبخير و تعرق بالقوه، داده هاي تجربي، ارزيابي و استخراج مدل، خوشه بندي، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 1 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1390; -(78):1-15.
 
بررسي علل ناپايداري آبراهه ها در سطح دلتاي رود کل (غرب بندرعباس)
 
يماني مجتبي*,علمي زاده هيوا
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

مورفولوژي و رفتار شبكه زهكشي رودخانه ها به تغييرات حاصل از فعاليت هاي زمين ساختي، داده هاي رسوب شناسي و ديناميک جريان، بسيار حساس بوده و الگوي آنها تا حد زيادي از اين عوامل تاثير مي پذيرد. اين پژوهش، تاثير اين فعاليت ها را بر تغييرات مورفولوژي و بستر رودخانه کل، واقع در شمال غربي تنگه هرمز، مورد بررسي قرار داده است. مهم ترين شواهد آن، تغيير مسيرهاي متعدد اين رودخانه در دوره هاي زماني مختلف است. همچنين مکان اين تغيير مسيرها نيز، محدوده مشخصي را در سطح دلتا نشان مي دهد و به نظر مي رسد بيشتر تحت تاثير حركات زمين ساختي و ديناميک جريان باشد. هدف از اين پژوهش، بررسي شواهد موجود و ارزيابي تاثير اين عوامل در تغييرات بستر رود کل در محدوده دلتا است. براي دست يابي به اين هدف و براي شناخت شيوه عملكرد و ميزان اثرگذاري عوامل گفته شده در مورفولوژي و رفتار رودخانه مورد مطالعه، آثار زمين ساختي، ويژگي هاي رسوب و ديناميک جريان مسير آبراهه رود کل، به عنوان داده ها و نيز، پاره اي از شاخص هاي مورفومتريک به عنوان ابزارهاي مفهومي براي شناخت شيوه عملكرد آنها و زمين ساخت منطقه، مورد استفاده قرار گرفته است. سپس نتايج به دست آمده با انجام کارهاي ميداني گسترده، کنترل شده اند. علاوه بر اين، از عکس هاي هوايي، تصاوير ماهواره اي، نقشه هاي توپوگرافي و زمين شناسي، به عنوان ابزارهاي مقايسه زماني و مکاني پژوهش استفاده شده است. نتايج به دست آمده از تحليل داده ها با شاخص هاي مذكور و نيز، داده هاي ژئوديناميك نشان مي دهد که منطقه مورد مطالعه تا اندازه زيادي از فعاليت هاي زمين ساختي كواترنري متاثر شده است با اين تفاوت که ميزان تاثيرگذاري فعاليت در همه جاي آن يكسان نيست، بلکه قسمت هاي بالادست بيشتر از بخش هاي پايين دست دلتا از اين فعاليت ها تاثير مي پذيرند.

 
كليد واژه: نوزمين ساخت، ديناميک رود، شاخص هاي ژئومورفيک، دلتا، رود کل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 5 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1390; -(78):69-82.
 
بررسي نقش اشکال و فرايندهاي ژئومورفولوژي در کيفيت سنگ دانه ها در حوضه آبخيز خرم آباد
 
بهرامي شهرام*,زنگنه اسدي محمدعلي,عزيزي پور گوهر,بهرامي کاظم
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه تربيت معلم سبزوار
 
 

لندفرم ها و فرايندهاي ژئومورفولوژي از مهم ترين عوامل تاثيرگذار در حجم، پراکندگي و کيفيت مصالح ساختماني، به ويژه سنگ دانه ها هستند. حوضه مورد مطالعه در شمال شهرستان خرم آباد و بخشي از واحد ساختماني زاگرس چين خورده به شمار مي رود. هدف اين پژوهش، بررسي نقش اشکال و فرايندهاي ژئومورفولوژي در مکان يابي و کيفيت سنگ دانه ها در حوضه خرم آباد است. براي دست يابي به اين هدف، نخست لندفرم ها و فرايندهاي ژئومورفولوژي بر اساس تصاوير ماهواره اي کويک برد و مطالعات ميداني منطقه شناسايي شد. لندفرم هايي مانند واريزه ها، مخروط افکنه هاي جديد و قديم، بسترهاي رودخانه اي جديد و قديم مقادير زيادي مواد هوازده و خردشده دارند که مي توانند به عنوان مصالح ساختماني استفاده شوند. براي بررسي کيفيت و مقاومت سنگ دانه ها، سه آزمايش مقاومت به سايش، مقاومت فشاري تک محوري و ارزش ضربه اي انجام شد. آزمايش سايش لس آنجلس براي دو نمونه 30 کيلويي از بستر قديم و جديد رودخانه خرم آباد انجام شد. براي بررسي مقاومت فشاري سنگ دانه ها، آزمايش مقاومت فشاري تک محوري به روش (ASTM: D2938) در واريزه ها، مخروط افکنه هاي جديد و قديم انجام شد. براي انجام آزمايش ارزش ضربه اي، 10 نمونه از سنگ دانه ها در لندفرم هاي واريزه، بسترهاي رودخانه اي جديد و قديمي، مخروط افکنه هاي جديد و قديمي، برداشت و بر اساس استاندارد BS-812 و با استفاده از الک شماره 8، ميانگين ارزش ضربه اي در هر لندفرم به دست آمد. نتايج نشان مي دهد که واريزه ها، مخروط افکنه هاي قديم و جديد و بستر هاي رودخانه اي جديد و قديم، مصالح ساختماني با مقاومت مناسبي دارند. با وجود اين، مقاومت سنگ دانه ها در واريزه ها نسبت به ديگر لندفرم ها بالاتر است. همچنين مخروط افکنه هاي قديمي با توجه به تاثير فرايند هوازدگي، مقاومت کمتري نسبت به مخروط افکنه هاي جديد دارند.

 
كليد واژه: خرم آباد، لندفرم هاي ژئومورفولوژي، فرايندهاي ژئومورفولوژي، سنگ دانه، مقاومت فشاري تک محوري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 6 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1390; -(78):83-100.
 
مسيريابي بهينه در محيط GIS براي تخليه اضطراري آسيب ديدگان از حوادث ناگهاني
 
طالعي محمد*,سعادت سرشت محمد,منصوريان علي,احمديان سميه
 
* دانشگاه صنعتي خواجه نصيرالدين طوسي، تهران
 
 

هدف از اين مقاله، توسعه يک مدل بر پايه سامانه اطلاعات مکاني، به منظور پاسخ گويي به مساله جست و جوي مسير بهينه، براي تخليه و انتقال سريع آسيب ديدگان حوادث ناگهاني به مناطق امن از پيش تعيين شده است. در بسياري از حوادث، بهترين گزينه، جا به جايي افراد نجات يافته از بلايا که در منطقه تحت تاثير مخاطره واقع شده اند، به مناطق امن است. پس تخليه اضطراري، از نخستين مراحل مديريت بحران به شمار مي رود كه بايد در كمترين زمان ممکن انجام شود. چالش اصلي در مديريت تخليه اضطراري، هدايت مردم در مسيرهاي بهينه براي دست يابي به مناطق امن مورد نظر است. از اين رو، به دليل لزوم سرعت در تخليه منطقه تحت خطر، وجود يک طرح مسيريابي بهينه و کارآمد، بسيار ارزشمند است. مدل پايه براي مسيريابي بهينه در اين پژوهش، دايجسترا است که با مقيد شدن به پاره اي شرايط خاص، براي حادثه زلزله بهينه شده است. از آنجا که فرايند مسيريابي براي تخليه اضطراري آسيب ديدگان مي بايست به كرات (برابر حاصل ضرب تعداد بلوک هاي ساختماني در تعداد نواحي امن مربوطه) انجام پذيرد، مهم ترين ويژگي الگوريتم پيشنهادي سرعت بالاي آن است. قابليت و سرعت روش پيشنهادي، در يک شبکه مجازي شبيه سازي شده و همچنين در يک شبکه واقعي معابر شهري واقع در منطقه 7 شهرداري تهران، مورد آزمون قرار گرفته است. آزمايش هاي انجام شده حاکي از آن است که براي تعيين مسير بهينه در يک شبکه واقعي شهري با 432 گره بلوك ساختماني، 11 گره ناحيه امن و تعداد 1189 يال، تنها نياز به زماني در حدود 90 ثانيه است. قابليت جست و جوي چند مقصدي مدل در يك بار اجراي آن، از ديگر ويژگي هاي روش پيشنهادي است.

 
كليد واژه: مسيريابي بهينه، نظريه گراف، زلزله، تخليه اضطراري، GIS
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

7 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1390; -(78):101-112.
 
بررسي توزيع مكاني بارش سالانه با استفاده از روش هاي زمين آماري (مطالعه موردي: استان قم)
 
ذبيحي عليرضا*,سليماني كريم,شعباني مرتضي,آبروش صادق
 
* دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي، ساري
 
 

در بسياري از مطالعات و بررسي هاي منابع طبيعي و کشاورزي، به دليل عدم پوشش کامل ايستگاه هاي اندازه گيري نقطه اي باران، برآورد بارش منطقه اي يا تخمين بارش در مناطق خشک ميان ايستگاه ها ضروري است. بنابراين، آگاهي از ميزان متوسط بارندگي در يك حوضه آبخيز، از عوامل اساسي در هيدرولوژي و طراحي سازه است. روش هاي مختلفي براي برآورد بارش وجود دارد كه از جمله آن مي توان به روش هاي ميان يابي اشاره كرد. در بيشتر موارد، يكي از روش هاي موجود دلخواه كارشناس انتخاب و مورد استفاده قرار مي گيرد كه ممكن است برآورد دقيقي نباشد. هدف از اين پژوهش، مشخص كردن توزيع مکاني بارش سالانه حوزه آبخيز قم با استفاده از روش هاي زمين آماري و مقايسه روش هاي موصوف با يكديگر است. براي اين كار، پس از جمع آوري آمار و اطلاعات مربوطه و وارد كردن آنها در محيط نرم افزار GS+ و ARC GIS نسخه 10، نقشه هم باران تهيه و آناليز واريوگرام منطقه مورد مطالعه انجام شد. سپس براي ارزيابي روش هاي ميان يابي از روش ارزيابي متقابل و دو عامل MAE وMBE  استفاده شد. در اين مطالعه، دو روش زمين آماري كريگينگ و عكس فاصله با توان هاي (1 تا 3) براي برآورد بارش سالانه با استفاده از آمار سي ساله ايستگاه هاي باران سنجي در استان قم و اطراف آن مورد ارزيابي قرار گرفتند و براي ارزيابي دو روش فوق نيز، از معيار ميانگين خطاي مطلق (MAE) استفاده شد. نتايج اين ارزيابي نشان داد كه تغييرات بارندگي سالانه، بيشتر از مدل گوسي تبعيت مي کند. در محدوده مورد مطالعه، روش کريگينگ با MAE برابر 30.22 ميلي متر، مناسب ترين روش تخمين بارندگي سالانه است و روش عكس فاصله به توان يك با MAE برابر 32.23 ميلي متر و عكس فاصله به توان دو با MAE برابر 33.55 ميلي متر و عكس فاصله به توان سه با MAE برابر 35.1 ميلي متر در رده هاي بعدي قرار مي گيرند.

 
كليد واژه: زمين آمار ، ميان يابي ، بارندگي ، كريگينگ و عكس فاصله
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 8 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1390; -(78):113-130.
 
اندرکنش گردش جو و پوشش سطح زمين در سازوکار تشکيل و گسترش توفان هاي گردوغبار تابستانه خاورميانه (توفان گردوغبار تيرماه 1388)
 
كريمي احمدآباد مصطفي*,شكوهي رازي كاميار
 
* گروه اقليم شناسي، دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

توفان هاي گردوغبار يکي از انواع مخاطرات جوي هستند که در منطقه خاورميانه، در طي سال، بارها امکان وقوع آنها وجود دارد. در دهه پيشين، رخداد اين توفان ها فزوني يافته که بررسي علل اين افزايش وقوع و سازوکارهاي تشکيل آن، توجه پژوهشگران را به خود جلب كرده است. هدف مقاله پيش رو نيز، دست يابي به شيوه سازوکار تشکيل و فعاليت توفان هاي گردوغبار مذكور است. در اين مقاله، فراواني توفان هاي دهه 80 و گردوغبار تيرماه 1388 را با رويکردي اقليم شناسي، همراه با در نظر گرفتن شرايط سطح زمين با استفاده از داده هاي شبکه بندي شده، شامل ارتفاع ژئوپتانسيل، سمت و سرعت باد، امگا و فشار سطح دريا از مرکز ملي پيش بيني هاي محيطي (NCEP)، داده هاي پوشش سطح زمين و خاک مورد استفاده در مدل اقليمي منطقه اي (RegCM) مطالعه و بررسي شده است. نتايج اين بررسي نشان داد که تشکيل کم فشار روي خليج فارس و پيشروي آن تا جنوب ترکيه و مساعدت جريان هاي سطوح مياني و بالايي وردسپهر با استقرار ناوه روي اين سطوح، در ساحل شرقي مديترانه، سبب ايجاد گردش چرخندي در جنوب شرق سوريه، در سطح زمين روي زمين هاي بدون پوشش سطحي (پوشش گياهي، سنگ فرش بياباني) و داراي خاک سطحي ريزدانه و گچي شده است. قرارگيري شرايط ناپايدار جوي روي چنين خاک هايي، زمينه را براي تشکيل گردوغبار فراهم كرده است. در طي روزهاي بعد با حرکت به سمت شرق ناوه و عميق شدن شرايط ناپايداري، گردوغبار با حرکت شرق سوي خود از روي ارتفاعات زاگرس عبور کرده و تمام کشور، به استثناي جنوب شرق را تحت تاثير قرار داده است. آن چيزي که در اين توفان گردوغبار مشهود است، همراهي شرايط گردش جو (ناپايداري با عمق مناسب) و شرايط سطح زمين (زمين بدون پوشش و خاک خشک و نرم) در ايجاد و فعاليت آن است.

 
كليد واژه: گردوغبار، خاورميانه، گردش جو، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 1 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1390; -(76):1-20.
 
لس: ويژگي ها و کاربردها براي مطالعات اقليم گذشته
 
كريمي عليرضا*,خادمي حسين,جلاليان احمد
 
* دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

مطالعات مستند لس، قدمت 185 ساله دارد. بادرفتي بودن و غالب بودن جزء سيلت، دو ويژگي اصلي رسوبات لسي است. لئونارد در سال 1824 اين رسوبات را شناسايي و واژه لس را براي آنها ارايه کرد. لايل در سال 1833 با گزارش هاي خود، توجه جهاني را به اين رسوبات جلب کرد. تعيين ماهيت (بادرفتي، آبرفتي يا تشکيل درجا) و تعيين و تبيين فرآيند هاي توليد سيلت، دو موضوع مهم پژوهش ها در اين دوره بوده اند. برگ (1916) به شدت طرفدار تشکيل درجاي لس بود، ولي ريکتوفن، خيلي پيش تر از او، در سال 1882، ماهيت بادرفتي رسوبات لسي را اثبات کرده بود. تاتکوفسکي در سال 1899، بر اساس رابطه نزديک پهنه هاي بزرگ لسي با نواحي يخچالي، نقش يخچال ها را در توليد سيلت مطرح کرد و حتي تا دهه اخير، برخي پژوهشگران مانند اسمالي با آن موافق بوده و سايش يخچالي را تنها عامل داراي انرژي کافي براي توليد سيلت کوارتزي مي دانستند. ابرشو در ابتداي قرن بيستم (1911)، لس را به دو دسته لس سرد و لس داغ يا بياباني، تقسيم و به عواملي غير از سايش يخچالي براي توليد سيلت اشاره کرد. در حال حاضر بر اساس منشا سيلت، رسوبات لسي به چهار دسته لس يخچالي يا حاشيه يخچالي، لس بياباني يا حاشيه بياباني، لس کوهستاني يا حاشيه کوهستاني و لس غير تيپيک تقسيم شده اند. جنبه ديگر مطالعات لسي بر اساس مشاهده هاي اوليه هارد کاستل در سال 1890 بود که تشکيل لس را به تغييرات اقليمي ربط داد. نتيجه مطالعات فراوان تا به امروز، نشان داده است که رسوب لس و تشکيل خاک، به ترتيب در دوره هاي سرد يخچالي و گرم بين يخچالي انجام شده است. در ايران پهنه هاي گسترده لس در شمال کشور وجود دارد. در دهه اخير، مطالعات گسترده اي درباره جنبه هاي مختلف رسوبات لسي در قسمت هاي مختلف ايران انجام شده است، با اين حال، هنوز نياز به بررسي هاي بيشتر احساس مي شود. در اين نوشتار، پژوهش هايي که در دنيا درباره لس ها انجام شده مورد بررسي قرار گرفته و تاريخچه مطالعات لس در ايران تشريح مي گردد.

 
كليد واژه: سيلت، لس، اقليم گذشته، خاک قديمي، مراحل ايزوتوپ دريايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 2 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1390; -(76):35-50.
 
بازسازي برف مرزهاي پليوستوسن در حوضه جاجرود
 
يماني مجتبي*,شمسي پور علي اكبر,جعفري اقدم مريم
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

پژوهش حاضر با ماهيت بنيادي، تلاش دارد تا رابطه ميان جهت ناهمواري ها و گسترش سيرک هاي يخچالي را بررسي و سرانجام برف مرزهاي آخرين دوره يخچالي کواترنري را در حوضه آبريز جاجرود تعيين کند. سيرک ها، جريان هاي يخرفتي و سنگ هاي سرگردان مهم ترين لندفرم هاي يخچالي و شواهد تغييرات اقليمي موجود در حوضه مورد مطالعه به شمار مي روند. نقشه هاي توپوگرافي، زمين شناسي، تصاوير ماهواره اي ETM+ و داده هاي اقليمي دما و بارش ماهانه، ابزارها و داده هاي مورد استفاده در اين پژوهش هستند. همچنين از نرم افزار Arc GIS 9.3 و ساير نرم افزارها براي تجزيه و تحليل داده ها استفاده شده است. در اين راستا، با استفاده از تصاوير ماهواره اي و بازديدهاي ميداني، موقعيت سيرک هاي منطقه شناسايي شده و براي بازسازي خط تعادل برف و يخ گذشته (ELA)، از ميان روش هاي پنج گانه پورتر، روش مطالعه ارتفاع کف سيرک و از روش رايت نيز براي برآورد حد برف مرز آخرين دوره يخچالي استفاده شده است. براي بررسي وجود رابطه ميان گسترش و پراکندگي سيرک هاي منطقه با جهت ناهمواري ها، از آزمون توان دوم کي پيرسون (مجذور X) استفاده شده است. نتايج نشان مي دهد که 38.8 درصد از سيرک هاي منطقه رو به قطب و 24.7 درصد سيرک ها در دامنه هاي رو به استوا شکل گرفته اند، همچنين خط برف مرز وورم با استفاده از روش پورتر، ارتفاع 3072 متر و با استفاده از روش رايت، ارتفاع 3095 متري را نشان مي دهد. برف مرز کنوني با استفاده از داده هاي دما و بارش، ارتفاع 3720 متري را نشان مي دهد، درحالي که بيشتر پژوهشگران قبلي اين مرز را بالاي 4000 متر تعيين کردند.

 
كليد واژه: حوضه جاجرود، کواترنري، برف مرز، تغييرات اقليمي، يخچال کوهستاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 3 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1390; -(76):51-70.
 
بررسي نقش تکتونيک در ناهنجاري مورفومتري شبکه زهکشي در چهار حوضه آبخيز در زاگرس
 
بهرامي شهرام*,مقصودي مهران,بهرامي کاظم
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه تربيت معلم سبزوار
 
 

اين پژوهش، نقش تکتونيک در ناهنجاري سيستم زهکشي در چهار حوضه زهکشي پيران، پاطاق، کمندان و دره تخت در زاگرس شمال غرب را بررسي کرده است. شاخص ناهنجاري سلسله مراتبي ( Da)، شاخص انشعابات (R)، شاخص عدم تقارن حوضه (AF)، شاخص تقارن توپوگرافي عرضي حوضه (T) و الگوي زهکشي پارامترهاي مورد بررسي اين پژوهش هستند. پارامترهاي مذکور، بر اساس نقشه هاي توپوگرافي با مقياس 1.50000 به دست آمد. خطوط منحني ميزان، با اختلاف ارتفاع 20 متر حوضه ها در محيط نرم افزار ILWIS رقومي شد و بر اساس آن، نقشه مدل ارتفاعي رقومي حوضه ها و شبکه هاي زهکشي با درجه هاي مختلف به روش استراهلر تهيه شد. بعد از تعيين مسيرهاي زهکشي ناهنجار و تعداد آبراهه ها در هر مسير، شاخص هاي ناهنجاري زهکشي براي حوضه ها تعيين شد. شاخص هاي عدم تقارن حوضه (AF) و شاخص تقارن توپوگرافي عرضي حوضه (T) بر اساس تعيين خط مرکز حوضه ها و رودخانه هاي اصلي حوضه ها محاسبه شدند. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد که مقدار شاخص ناهنجاري سلسله مراتبي (Da) در حوضه پاطاق و پيران که در زاگرس چين خورده قرار دارند، نسبت به دو حوضه ديگر در زاگرس رورانده، بيشتر است. شاخص مذکور در حوضه هاي پاطاق، پيران، کمندان و دره تخت به ترتيب 2.06، 1.65، 1.24، 1.15 است. حداکثر پارامتر R (شاخص انشعابات) نيز در حوضه پاطاق (1.01) و حداقل آن در حوضه کمندان (0.75) است. بررسي داده ها نشان مي دهد، رابطه معنادار مستقيمي بين پارامتر Da و AF وجود دارد، به طوري که ضريب همبستگي بين اين دو متغير 96 درصد است. ضريب همبستگي بين Da و T نيز 87 درصد است، با اين وجود، بررسي رابطه بين پارامتر R و AF نشان مي دهد که رابطه مستقيمي بين اين دو متغير وجود ندارد و ضريب همبستگي آنها حدود 44 درصد است. ضريب همبستگي بين R و T نيز ضعيف (23 درصد) است. مطالعه الگوي زهکشي در حوضه ها نشان داد که حوضه هاي قديمي تر و فرسايش يافته ترِ واقع در زاگرس رورانده (کمندان و دره تخت) الگوي زهکشي شبکه درختي دارند. الگوي زهکشي کلي در دو حوضه پيران و پاطاق (در بخش جوان تر و فعال تر زاگرس چين خورده) داربستي است، با اين وجود، در اين حوضه ها در پهلوهاي پرشيب طاقديس ها، الگوي موازي توسعه يافته است، درحالي که در مناطق کم شيب ساختماني، الگوي شبکه درختي ديده مي شود. به طور کلي، اين پژوهش نشان مي دهد که ناهنجاري زهکشي در حوضه هاي مورد مطالعه، متاثر از تکتونيک بوده و پارامتر Da، در مقايسه با پارامتر R، کارايي بالايي در تعيين تکتونيک فعال حوضه ها دارد.

 
كليد واژه: کمندان، پيران، ناهنجاري زهکشي، شاخص ناهنجاري سلسله مراتبي، زاگرس، تکتونيک، شاخص انشعابات
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 4 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1390; -(76):71-83.
 
مقايسه روش پنمن مانتيث فائو و تشت تبخير کلاس A با داده هاي لايسيمتري در برآورد تبخير و تعرق گياه برنج در منطقه آمل
 
زارع ابيانه حميد*,نوري حديثه,لياقت عبدالمجيد,نوري حميده,كريمي ولي اله
 
* گروه مهندسي آبياري، دانشكده كشاورزي، دانشگاه بوعلي سينا
 
 

در بخش عظيمي از قاره آسيا، برنج تامين کننده بيش از 80 درصد کالري مصرفي مردم است. تامين نياز آبي برنج، به عنوان گياهي با ارزش غذايي و اقتصادي بالا، در بسياري از اراضي شاليزاري امري مهم تلقي مي شود. در اين مطالعه، تبخير و تعرق گياه برنج در قالب طرحي دو ساله، با کشت دو رقم خزر و طارم به دو روش مستقيم (لايسيمتر) و غيرمستقيم (فائو) در منطقه آمل در استان مازندران مورد بررسي قرار گرفت. در راستاي اندازه گيري هاي لايسيمتري و محاسبه هاي فوق، تبخير و تعرق گياه مرجع از اندازه گيري هاي روزانه تشت تبخير کلاس A و تعيين ضرايب اصلاحي تشت تبخير به دست آمد. ضرايب اصلاحي تشت تبخير از معادله هاي پژوهشگران مختلفي مانند کونيکا، آلن و پرويت، اشنايدر، اشنايدر اصلاح شده، اورنگ و کونيکا محاسبه شد. با بررسي نتايج لايسيمتري، تبخير و تعرق گياه برنج در سال اول کشت 578.5 ميلي متر و در سال دوم 481.6 ميلي متر حاصل شد. نتايج مطالعه نشان داد، استفاده از روش پنمن مانتيث فائو در محاسبه تبخير و تعرق گياه مرجع و اعمال ضريب گياهي تبخير و تعرق برنج در اين منطقه، 5- 4 درصد برآورد بيشتري نسبت به مقادير اندازه گيري لايسيمتري دارد. بر اساس نتايج به دست آمده، روش اشنايدر براي تعيين ضريب تشت توصيه مي شود. همچنين، استفاده از تشت تبخير در برآورد تبخير و تعرق گياه مرجع منطقه مورد مطالعه، مناسب است. مقايسه تبخير و تعرق برنج برآوردي، بر اساس داده هاي تشت تبخير و ضريب تشت اشنايدر و اعمال ضريب گياهي با مقادير تبخير و تعرق واقعي برنج نشان داد، مقادير برآوردي به طور ميانگين 1.5 درصد نسبت به مقادير واقعي کمتر است که مويد دقت مناسب مدل در برآورد تبخير و تعرق گياه برنج در منطقه مورد مطالعه است. در مجموع يافته هاي پژوهش نشان داد با به کارگيري روش هاي مناسب تخمين تبخير و تعرق گياه مرجع و اعمال ضريب گياهي، مي توان تبخير و تعرق گياه برنج را که براي مناطق مختلف کاربردي و مناسب است با دقت مطلوب محاسبه کرد.

 
كليد واژه: روش اشنايدر، برنج آمل، روش پنمن مانتيث فائو، ضريب گياهي و لايسيمتر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 5 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1390; -(76):85-104.
 
کاربرد گلباد و گل غبار در تحليل پديده گرد و خاک و تعيين رژيم فصلي بادهاي همراه با اين پديده (مطالعه موردي: شهر سبزوار)
 
اميدوار كمال*,نكونام زري
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه يزد
 
 

يکي از نيازهاي اساسي اقليم شناسي، دستيابي به روش هاي آسان، سريع و کاربردي تحليل داده هاي بادسنجي، به منظور شناخت رژيم وزش بادهاي همراه با گرد و خاک، است. پديده گرد و خاک در سبزوار به عنوان يک معضل جوي در طي سال به طور دايم روي مي دهد. در اين پژوهش، پديده گرد و خاک از نظر زماني و فضايي، مورد مطالعه قرار گرفت. بدين منظور داده هاي شامل زمان و تاريخ ديده باني، سمت و سرعت باد و وضعيت هواي حاضر ايستگاه سينوپتيک سبزوار، طي دوره آماري بيست ساله (1367-1387) تهيه شد. نتايج حاصل از تحليل آماري و تحليل فضايي داده ها با استفاده از نرم افزار View WRplot (رسم گلباد و گل غبار به صورت سالانه و فصلي) نشان مي دهد، به طور متوسط 17.15 روز در سال هوا همراه با گرد و خاک است و در دوره آماري ذکرشده وقوع اين پديده، روند افزايشي داشته است. همچنين، در شهر سبزوار، فصل بهار، شايع ترين زمان بروز پديده گرد و خاک است. بررسي گلباد و گل غبار سالانه نيز، تشکيل کانال باد را در مسير شرقي غربي تاييد مي کند که کاملا با وضعيت توپوگرافي منطقه سازگار است. گل غبارهاي سالانه که به تفکيک دو کد هواشناسي 06 و 07 ترسيم شدند، مشخص مي کند، بادهايي که در اثر تشکيل سيستم هاي حرارتي در دوره گرم سال از نيمه شرقي به سمت منطقه مي وزند، در ايجاد گرد و خاک هاي محلي و گرد و خاک هاي فرامنطقه اي نقش مهمي دارند، اما نقش سيستم هاي غربي، در انتقال ذرات معلق گرد و خاک از سرزمين هاي دورتر، پررنگ تر است. گل غبارهاي فصلي نيز، تاثير سيستم هاي جوي مختلف را در طي سال در شکل گيري پديده گرد و خاک در منطقه بهتر و دقيق تر نشان مي دهد. با آغاز دوره سرد سال، وزش بادهاي همراه با گرد و خاک از نيمه غربي به سمت شهر سبزوار شدت گرفته و در زمستان به بيشترين حد خود مي رسد، اما با شروع فصل بهار و عقب نشيني سيستم هاي غربي، وزش اين بادها از نيمه غربي کاهش مي يابد، به طوري که، در فصل تابستان وزش آنها از سمت غرب تقريبا به صفر رسيده و همه از نيمه شرقي به سمت منطقه مي وزد.

 
كليد واژه: گلباد، سبزوار، گرد و خاک، رژيم باد، گل غبار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 6 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1390; -(76):105-120.
 
تحليل الگوي ديناميکي و همديدي بارش هاي سنگين در جنوب غرب خزر و غرب ايران (مطالعه موردي: بارش)
 
ياراحمدي داريوش*,مريانجي زهره
 
* دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه لرستان
 
 

براي شناخت بهتر از بارش هاي سنگين يک منطقه، لازم است تا مطالعات کافي از شرايط ديناميکي و همديدي رخداد بارش در آن منطقه صورت بگيرد. بدين منظور، پژوهش حاضر، به تحليل ديناميکي و همديدي بارش سنگين در تاريخ 14/8/1383 که در غرب ايران و جنوب غرب درياي خزر رخ داده مي پردازد. براي انجام اين پژوهش، پارامترهاي دما، ارتفاع ژئوپتانسيل، رطوبت، باد و فشار سطح دريا در سال 2004 براي تمام سطوح استاندارد تهيه شد، سپس شبکه اي که بتواند تحليل قابل قبولي از رخدادهاي هواشناسي ارايه بدهد و تا حد ممکن سامانه هاي همديدي در آن نمايان باشد، طراحي شد. در مرحله بعد پارامترهاي جوي بر روي اين شبکه، با استفاده از نرم افزار گردس کشيده شد. براي بررسي و تحليل بهتر به مدت يک هفته، نقشه هاي روزهاي وقوع، قبل و بعد از بارش ترسيم شد. نتايج نشان مي دهد که در روز چهاردهم آبان 1383 در جنوب غرب خزر سامانه کم فشاري در سطح زمين گسترش يافته است. همچنين در اين روز، شکل گيري ناوه در ترازهاي مياني جو و فرارفت هواي سرد نيز مشاهده شده است. محور ناوه مذکور با محور جت باد شمال خزر همراهي دارد. وضعيت مولفه نصف النهاري باد باعث افزايش شيو افقي فشار شده است که خود موجب افزايش همرفت و ايجاد تاوايي مثبت شده است. اين شرايط با تشديد سرعت قائم، مولفه آزمين گرد باد را تقويت کرده است و موجب تشديد ناپايداري کژفشاري و افزايش جريان هاي صعودي گرديده است. وضعيت همگرايي و تاوايي تراز 500 هکتوپاسکال اين روز، نشان دهنده شرايط مساعد جريان هاي صعودي در جنوب غرب خزر و نوار مرزي غرب کشور است. سامانه ناپايدار در روز پانزدهم آبان به تدريج در جنوب غرب خزر و غرب به دليل از بين رفتن ناوه مذکور و فرارفت هواي سرد و همچنين غلبه شرايط واگرايي در سطوح بالاي جو و پرفشاري در سطح زمين، تضعيف و ناپديد مي شود که اين به معني توقف بارش در اين منطقه است.

 
كليد واژه: ايران، همديد، ديناميک، بارش، همگرايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 7 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1390; -(76):121-135.
 
بررسي طغيان آفت سن گندم بر مبناي ويژگي هاي دما در استان کردستان (مطالعه موردي: شهرستان بيجار)
 
مظفري غلام علي*,عزيزيان محمدصادق
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه يزد
 
 

اهميت گندم به عنوان غذاي اصلي مردم در کشور برکسي پوشيده نيست. استان کردستان يکي از قطب هاي توليد گندم کشور محسوب مي شود. محصول گندم اين استان نيز، مانند ساير نقاط گندم خيز کشور از آفت سنِ گندم در امان نبوده و اين آفت هر ساله مقادير زيادي محصول گندم اين استان را نابود مي کند. در اين پژوهش، ويژگي هاي دما شامل دماهاي ميانگين، حداقل، حداکثر و ميزان واحدهاي گرمايي روزانه در پنج مقطع زماني و رابطه آن با ميزان گسترش آفت سن در طول سال هاي زراعي 71-70 تا 82-81 در سطح شهرستان بيجار مطالعه شد. نتايج پژوهش نشان مي دهد که آفت سنِ گندم از نظر ميزان جمعيت به شرايط دمايي وابسته است، در سال هاي زراعي که ميزان دما و ميزان واحدهاي گرمايي در فصل بهار بالا بوده و تعداد روزهاي يخبندان سالانه و تعداد روز هاي با يخبندان شديد به ويژه در فصول پاييز و زمستان سال قبل کم باشد، آفت به شدت طغيان مي کند و برعکس. نتايج حاصل از تحليل همبستگي بين مقادير سالانه واحد هاي گرمايي و ميزان واحدهاي گرمايي در دوره فعاليت آفت سن در فصل بهار با سطح مبارزه با آفت سن، يک همبستگي قوي و معنادار در سطح 99 درصد را نشان مي دهد. ضريب تبيين (R2) به دست آمده، براي مقادير سالانه واحد هاي گرمايي و ميزان واحدهاي گرمايي از زمان ريزش آفت سن در سطح مزارع تا زمان خاتمه مبارزه با آفت سن، براي شهرستان بيجار 70 درصد محاسبه شد که اهميت واحدهاي گرمايي را در پيش بيني آفت سن در مدل رگرسيون نشان مي دهد.

 
كليد واژه: يخبندان، اقليم شناسي کشاورزي، بيجار، سن گندم، واحدهاي گرمايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 1 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1390; -(75):1-13.
 
ارزيابي تاثير عوامل اقليمي بر رشد پوشش گياهي در مراتع متراكم ايران با استفاده از تصاوير AVHRR
 
فرج زاده منوچهر*,فتح نيا امان اله,عليجاني بهلول,ضيائيان پرويز
 
* گروه جغرافيا و سنجش از دور، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

در تحقيق حاضر همبستگي پوشش گياهي متراكم با متغيرهاي اقليمي ماهانه بارش، رطوبت نسبي و دما (متوسط، حداكثر و حداقل) در مراتع متراكم ايران مورد ارزيابي قرار گرفت. براي اين هدف از داده هاي 134 ايستگاه هواشناسي و تصاوير NOAA-AVHRR سال 2006 استفاده شد. سپس داده هاي هواشناسي با استفاده روش بهينه زمين آماري درون يابي گرديد. بعد از اصلاح تصاوير ماهواره اي و محاسبهNDVI ، مقادير حداكثر ماهانه استخراج شد. در نهايت، همبستگي داده هاي هواشناسي و مقادير NDVI به صورت ماهانه انجام گرفت. نتايج تحقيق نشان داد كه همبستگي NDVI با رطوبت نسبي (ميانگين و حداكثر) و دماي حداكثر بالاتر است، اما با بارش و دماي حداقل پايين تر است و مي توان گفت هر چه عنصري داراي توزيع يكنواخت تر مكاني باشد، تاثير آن در پيش بيني مقدار NDVI بيشتر است. تاثير آب و هواي فصل گرم بر روي NDVI بيشتر از فصل سرد بوده است، و اين خود به نياز آبي و دمايي گياه متناسب با رشد پوشش گياهي برمي گردد. در تابستان با افزايش دما و كاهش رطوبت نسبي نقش بارش بسيار افزايش مي يابد. همچنين تاثير دما در زمستان مثبت است و به طرف ماه هاي گرم سال منفي مي گردد. ديگر اينكه بالاترين همبستگي (0.78) در ماه اكتبر و پايين ترين همبستگي 0.23 براي ژانويه به دست آمد. در اغلب متغيرهاي هواشناسي، نتايج درون يابي كوكريجينگ داراي كمترين مقدار خطاست، اما در درون يابي دماي ميانگين، روش وزن دهي عكس فاصله نتيجه قابل اعتمادي را ارايه داد. همچنين نتايج تاثير تاخير زماني، نشان دهنده پاسخ پوشش گياهي به بارش 2 ماه قبل و دما و رطوبت نسبي 1 ماه قبل است، دليل كوتاهي زمان پاسخ گياه به عناصر اقليمي، قرارگيري ايران در عرض هاي خشك و نيمه خشك است.

 
كليد واژه: سنجش از دور، رشد پوشش گياهي، AVHRR، آب و هوا و رشد مرتع، مراتع ايران، NDVI
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 8 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1390; -(76):219-34.
 
مدل سازي و پيش بيني عملکرد گندم ديم با توجه به دوره هاي فنولوژيکي رشد گياه (مطالعه موردي: استان کردستان)
 
فرج زاده اصل منوچهر*,خوراني اسداله,بازگير سعيد,ضياييان پرويز
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

اين مطالعه، به منظور مدل سازي آماري و پيش بيني عملکرد محصول گندم ديم در استان کردستان، برمبناي شاخص هاي هواشناسي کشاورزي و پارامترهاي اقليمي انجام شده است. به اين منظور مدل رگرسيون خطي داده هاي عملکرد محصول گندم ديم، براي سال هاي 70 تا 1382 محاسبه شد. متغيرهاي مستقل در اين مطالعه، شامل 5 شاخص هواشناسي کشاورزي و 12 پارامتر اقليمي هستند که هرکدام براي 6 مرحله فنولوژيکي رشد محصول - از کاشت تا برداشت - کل فصل رشد و نيز مجموع مرحله دوم رويشي پس از خواب و مرحله زايشي استخراج شده اند (در مجموع 8 مرحله از رشد گياه). با توجه به زياد بودن متغيرهاي مستقل، اين متغيرها به روش گام به گام (stepwise) وارد مدل رگرسيوني شده و بهترين متغيرهاي مستقل پيش بيني کننده براي هر مرحله و هر ايستگاه با توجه به مقادير ضريب تعيين (R2)، R، و خطاي معيار (SEOE) انتخاب شدند، سپس از بين مدل هاي ارايه شده براي مراحل رشد، بهترين مدل براي هر شهرستان و کل استان انتخاب شد و براي آزمون آنها اقدام به تخمين محصول براي سال هاي 83 تا 1385، با اين مدل هاي بهينه شد. نتايج حاصل از اين مدل ها نشان مي دهند که 81، 70.2، 82.2، 71، 80، 90.6، 65.6 درصد تغييرات عملکرد محصول گندم ديم، به ترتيب در شهرستان هاي بانه، مريوان، ديواندره، بيجار، قروه، سقز، سنندج با پارامترهاي اقليمي و شاخص هاي هواشناسي کشاورزي استخراج شده، انجام مي شود. همچنين بهترين مرحله ي فنولوژيکي براي پيش بيني عملکرد گندم ديم در شهرستان هاي سقز، قروه و بيجار، مرحله زايشي (22 ارديبهشت تا 20 خرداد) است. اين زمان براي شهرستان بانه، مرحله دوم رشد رويشي پس از مرحله خواب (26 اسفند تا 21 ارديبهشت) و براي شهرستان مريوان مرحله خواب (22 آذر تا 25 اسفند) است. براي شهرستان هاي سنندج و ديواندره بهترين مدل رگرسيوني با استفاده از داده هاي کل فصل رشد انتخاب شد.

 
كليد واژه: مدل هاي آماري، پيش بيني عملکرد گندم ديم، شاخص هاي هواشناسي کشاورزي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:23 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها