پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا
اين مقاله تأثير نوسازي شهري فن گرا را بر ايجاد حس لامكاني مورد مطالعه قرار ميدهد. نوسازي شهري فن گرا به نوعي نوسازي مدرنيستي اطلاق مي شود كه اساساً از بالا به پايين، اقتداري و غيرمشاركتي است و در آن، برنامه ريز به عنوان فردي حرفه اي و همه چيزدان تخريب واحدهاي مسكوني را در مقياس وسيع توصيه و تجويز و به جاي آن فضاهاي همانند و يكسان را برنامه ريزي و طراحي مي كند. حس لامكاني به احساس عدم تعلق به مكان كه ناشي از فقدان تنوع است اشاره دارد. اين مقاله پس از مرور اجمالي تاريخ و تجربه نوسازي شهري، عناصر اصلي نوسازي شهري فن گرا را مشخص مي سازد و تأكيد مي كند كه عليرغم فاصله گيري نوسازي شهري در جهان خارج از گرايشهاي اقتداري و فن گرا در كشور ما كماكان اين نوع برنامه ريزي ادامه دارد و برنامه ريزي شهري صورت گرفته در منطقه نواب، مبين اين نوع رفتار فن گرايانه است و بر ضرورت به رسميت شناختن سهم و اعانت جغرافياي انسانگرا در برنامه ريزي شهري تأكيد مي كند. اين مقاله همچنين يك الگوي روايي و رئاليستي را از فرايند توليد حس لامكاني ارائه مي كند كه در آن، رابطه و نقش برنامه ريزان فن گرا ، ماشين سياسي شهري و پيمانکاران ساختماني در توليد حس لامکاني تبيين شده است.نتايج اين مطالعه نشان ميدهد که برنامه ريزي فن گرا در ايجاد حس لامکاني مؤثر است. چنانچه برنامه ريزي صورت گرفته غير فن سالارانه و مشاركتي بود و روابط و ارتباطات اجتماعي و محلي را تحكيم و مردم ساكن را به اقامتي بيش از پنج سال ترغيب ميكرد مي توانست به جاي ايجاد حس لامكاني محيطي مأنوس و مطلوب فراهم آورد و حس تعلق مكان را تقويت كند.
نسخه قابل چاپ
يكي از راههاي نوين تأمين استحصال منابع آب در مناطق كم آب جهان، افزايش بارش از طريق بارورسازي ابرهاست. از طريق شناسايي مكانهاي مناسب باروري و مطالعات وسيعي كه در اين زمينه از جمله اقليم شناسي ابر انجام مي گيرد، مي توان به اين مقصود رسيد. تحقيق حاضر در ارتفاعات جنوبي كرمان با استفاده از داده هاي ابر ايستگاههاي بم، بافت، ميانده، كهنوج، سيرجان، ميناب و نيز ايستگاه جو بالاي كرمان صورت گرفته است. نتايج مطالعه نشان مي دهد كه بيشترين فراواني رخداد ابرهاي پايين و آسمان تمام ابري در ماههاي بارشي و سرد سال (از آذر تا فروردين بويژه اسفند) در منطقه ديده مي شود. بيشترين درصد فراواني (60-94درصد) ارتفاع پايه ابرهاي با توسعه قائم در ايستگاههاي كرمان، بافت و سيرجان بين (2760-3760متري) از سطح دريا قرار مي گيرند. از آذر تا اسفند تراز يخبندان به پايينترين سطح خود (2998-3473متري) مي رسد و به ارتفاع پايه ابرهاي پايين نزديكتر مي شود. به علاوه ارتفاع متوسط پايه بيش از 90 درصد از ابرهاي پايين در بالاي تراز يخبندان واقع مي گردد. بنابراين از آذر تا فروردين، ارتفاعاتي كه بيشترين درصد وقوع تراز يخبندان و حداكثر ارتفاع پايه ابرهاي پايين در آنها واقع مي شوند، شرايط مناسب تري راجهت اجراي طرحهاي افزايش بارش در منطقه فراهم مي كنند.
براورد و تخمين مقادير بارش حوضه آبريز قره سو بر اساس داده هاي مشاهداتي 21 ايستگاه باران سنجي موجود در سطح حوضه و همبستگي آن با داده هاي عوامل جغرافيايي ناحيه اي نشان داد كه با استفاده از داده هاي ناحيه اي مي توان به مدل نهايي بارشهاي فصلي و ساليانه دست يافت. ضرايب همبستگي چندگانه 69 تا82 درصد در تبيين عوامل جغرافيايي محلي (زمين ـ اقليم)در براورد بارشهاي ساليانه و فصلي حوضه، نشانه خوبي از اهميت پردازش آماري در مطالعات اقليمي و استفاده از داده هاي زمين ـ اقليم است. درمطالعه حاضر نيز با استفاده از ميانگين بارش ساليانه و فصلي ايستگاههاي حوضه، ارتباط عوامل جغرافيايي، يعني عرض و طول جغرافيايي، ارتفاع از سطح دريا، فاصله از كوه و فاصله از دريا به روش همبستگيهاي چند متغيره مدل بندي و به پيش بيني و تخمين بارش پرداخته شده است.
اين مقاله سعي در شناخت الگوي فضايي توريسم در شهر اصفهان دارد. فضاي توريسم بخشي از شهر است كه مورد توجه گردشگران قرار گرفته است. هدف از اين پژوهش، شناخت فضاي گردشگري در ارتباط با فضاي فيزيكي و اجتماعي با توجه به حركت و رفتار گردشگران است. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه فضاي گردشگري اصفهان تحت تأثير فضاي تاريخي شهر قرار گرفته و بيشتر بخش مركزي شهر را پوشش مي دهد.
گردشگري روستايي در دنياي امروز يكي از بخشهاي مهم فعاليتهاي اقتصادي محسوب مي گردد. اين فعاليت مهم اقتصادي از ديدگاههاي مختلفي مورد توجه قرار گرفته است. بعضي آن رابه عنوان بخشي از بازار گردشگري مي شناسند و عده اي نيز آن راسياستي براي توسعه روستايي قلمداد مي كنند. سوال اين است كه گردشگري روستايي چه نقش و اثري در توسعه روستايي و توسعه روستايي پايدار دارد؟ در دهه پاياني قرن بيستم بسياري از برنامه ريزان اجتماعي ـ اقتصادي در كشورهاي اروپايي گردشگري راروشي مطمئن با چشم اندازي بسيار روشن براي توسعه روستاها بويژه محرومترين آنها معرفي كرده اند. مطالعات انجام شده در كشورهاي فرانسه، اتريش، سوييس، انگلستان، ايرلند، تايلند و ژاپن نشان مي دهد كه گردشگري روستايي بسرعت در اقتصاد روستايي رشد كرده و مكمل فعاليتهاي كشاورزي شده است. ماهيت صنعت گردشگري ايجاد اشتغال و درامد، متنوع سازي اقتصاد، مشاركت اجتماعي و استفاده از منابع محلي است. از آنجا كه بخش اعظم مشكلات عقب ماندگي و توسعه نيافتگي روستايي نيز به فقدان اين صنعت برمي گردد، گردشگري روستايي با حل مسائل و مشكلات فوق مي تواند به توسعه روستايي كمك نمايد.
ادبيات جامعه شناسي و جغرافياي شهري معاصر، يكي از ويژگيهاي عمده كلانشهرهاي كنوني را كاهش نگران كننده پيوندهاي اجتماعي و اخلاقي شهروندان مي داند. در واقع دركنار معيارهاي متعدد تعيين كننده جغرافيايي، اقتصادي، اداري، فني و شبكه اي، كلانشهر كانون اجتماعي ـ فضايي است كه به تناسب افزايش جمعيت، توسعه نظام كار فني و نيز بالارفتن حجم انتظارات ساكنين آن، پيوسته در معرض اشكال مختلف از كاهش و يا گسست در پيوندهاي اجتماعي واخلاقي قرار دارد. گسترش كاهش همبستگيهاي شهري و شهروندي ممكن است در نهايت به ظهور اشكال گوناگون از ناهنجاريها و بيماريهاي رفتاري و حتي در سطحي بالاتر، شكل گيري جرائم شهري و اختلال در نظام روابط جمعي و كاركردهاي آن كمك كند. افزايش آمار جرائم شهري، فزوني ميزان ناهنجاريهاي رفتاري و رواني، تشديد خرده فرهنگهاي گروههاي اجتماعي ناهمگن، تغييركاركرد روابط خانوادگي، كاهش احساس مسئوليت مشترك اجتماعي، رواج فرهنگ فردگرايانه منفي و موارد متعدد مشابه ديگر، موضوع خطر كاهش همبستگيهاي اجتماعي و اخلاقي رابه يك نقطه تهديدكننده براي سلامت و توسعه پايدار در كلانشهرها تبديل نموده است. اگر بازسازي اجتماعي شهري با اركان فرهنگي، اخلاقي جهت دار، هدف توسعه پايدار كلانشهرهاي كشور ما مي باشد، لازم است بررسي گردد كه چرا و چگونه و تحت نفوذ چه عواملي همبستگيهاي اجتماعي در اين دسته از شهرها در معرض كاهش قرار دارد.به علاوه بهتر است تبيين گردد علائم و نشانه هاي كاهش همبستگيهاي اخلاقي و اجتماعي رابه كمك كدام دسته از رويكردهاي علمي مي توان مطالعه نمود. مطالعه مسأله كاهش همبستگيهاي اجتماعي در شهر اين موضوع را آشكار مي كند كه ماهيت توسعه شهري در دوران اخير با انواعي از گسست در روابط اجتماعي همراه مي باشد. به دليل تراكم جمعيت و انباشت انتظارات جديد در محيطهاي شهري و فقدان روشهاي جايگزين اجتماعي و فرهنگي و نيز راهكارهاي فضايي مناسب، كلانشهرها از آغاز شكل گيري در دوران اخير نتوانسته اند در كنار ارائه خدمات عمومي فيزيكي و اقتصادي ، موجبات افزايش پيوندهاي اخلاقي و معنوي ساكنين شهري رافراهم كنند. بررسيها نشان مي دهند تأخر فرهنگي در بعد روابط اجتماعي از منظرهاي مختلف شهري تبعات و نتايج تخريبي فراواني راتاكنون براي مجموعه هاي انساني به همراه داشته است. گذشته از عواملي كه ممكن است موجبات توليد جرم شهري در كلانشهرها را باعث گردند، مطالعات نشان مي دهند كه كاهش همبستگيهاي اجتماعي، فقدان انسجام و نظم پايدار در تعاملات انساني، متغيرهاي عمده در وقوع انحرافات و بزه هاي كوچك و بزرگ شهري مي باشند. به نظر مي رسد بازسازي تعاملات انساني، توجه به ابعاد جمعيت، سرمايه گذاري در بعد فرهنگي و سرانجام تغيير جهت برنامه ريزيها به سود حل فضاهاي اجتماعي مي تواند تغيير ساختار فوق را موجب گردند. مقاله حاضر به كمك بررسي جامعه شناختي و جغرافياي شهري و با استفاده از تجارب تحقيق شهري به مطالعه موضوع فوق پرداخته، تلاش دارد تا زمينه هاي علمي آن را مورد نقد و ارزيابي قرار دهد. بعلاوه اين نوشته در نظر دارد با استفاده از رويكردهاي علمي كنوني، شرايط پيچيده روابط انساني در كلانشهرها را مطالعه كند و راه را براي انجام بررسيهاي بيشتر پيرامون عواقب منفي فرايند فوق تسهيل گرداند.
در پهنه مناطق خشك ايران، توده هاي بزرگي از ماسه هاي بادي در نقاط مختلف متراكم شده اند. اين توده هاي ماسه اي در اصطلاح محلي "ريگ" ناميده مي شوند. مطالعاتي كه توسط محققين تاكنون انجام شده است، دو عامل اصلي، شامل جهت وزش باد غالب و نيز عامل توپوگرافي و بادپناهي ناهمواريها را علل اصلي استقرار اين توده هاي ماسه اي مي دانند؛ اما با استناد به فرضيه تحقيق، سلولهاي كم فشار محلي در طول دوره گرم سال، عامل اصلي يا مهمترين عامل تمركز و استقرار اين توده هاي ماسه اي مي باشند. محدوده مورد مطالعه، مجموعه ماسه اي بندريگ كاشان، واقع در چاله مسيله و در جنوب درياچه نمك مي باشد. متغيرهاي مورد بررسي دراين تحقيق، شامل ويژگيهاي باد منطقه، قطر ذرات رسوب و مورفولوژي تپه هاي ماسه اي مي باشد. روش تحقيق، مبتني بر يك روش تحليلي است. در اين روش، بين متغيرهاي سه گانه، از طريق روش حضور و اختلاف، همزمان ارتباط برقرار گرديده است. ابزار تحقيق، نقشه هاي توپوگرافي و عكسهاي هوايي بوده و تكنيك كار، مقايسه داده هاي ميداني، آمار روزانه باد و دانه سنجي ذرات ماسه بوده است. نتايج نشان مي دهد كه يك سلول كم فشار محلي، درست در جنوب درياچه مسيله در طول دوره گرم سال حاكميت پيدا مي كند. به همين سبب، راستاي وزش بادها در تمامي چاله مسيله نسبت به اين نقطه حالت همگرا دارد و بالتبع حركت همگراي ماسه هاي روان موجب استقرار مجموعه ماسه اي بندريگ در موقعيت كنوني شده است. بهترين شاهد اين مسأله، انطباق مورفولوژي تپه هاي ماسه اي در راستاي خطوط گراديان فشار نسبت به نقطه مركزي مي باشد.
در اين مقاله با استفاده از شاخص Z نرمال، داده هاي بارش ساليانه و فصلي ايستگاههاي سطح استان ايلام طي دوره آماري 1350-1379 تجزيه و تحليل و ويژگي عمومي رخداد خشكساليها، از قبيل فراواني، شدت و دوره تداوم مشخص شده است. نتايج اين بررسي نشان مي دهد كه در طي اين دوره آماري مورد مطالعه، در مناطق مختلف استان امكان وقوع خشكساليهاي ساليانه و فصلي بسيار زياد بوده است. از نظر شدت خشكسالي ساليانه، خشكساليهاي متوسط و از لحاظ دوره هاي تداوم، دوره هاي يك ساله بيشترين فراواني راداشته اند. به نظر مي رسد كه از ميان فصول، شدت خشكساليهاي فصل بهار در اكثر ايستگاهها بيشتر از فصول ديگر سال بوده است. مقايسه توزيع بارشهاي فصلي و ميزان عملكرد گندم ديم در خشكساليهاي متوالي سالهاي زراعي 77-78و78-79 حاكي از آن است كه توزيع نامناسب بارش در طول فصول سال و همچنين كاهش بارش ساليانه، موجب كاهش شديد عملكرد گندم ديم شده است، به طوري كه كاهش عملكرد گندم در سالهاي مذكور نسبت به ترسالي 76-77 به ترتيب 68.9 و 69.4 درصد و همچنين نسبت به ميانگين دوره به ترتيب 49.2و50.2 درصد بوده است. مقدار همبستگي بين توزيع بارشهاي فصلي (متغير مستقل) و ميزان عملكرد (متغير وابسته) در طول دوره مورد مطالعه نشان مي دهد كه در ايستگاههاي نواحي گرمسيري استان، بيشترين همبستگي به ترتيب به فصول پاييز و زمستان و در مناطق سردسير به فصول بهار و پاييز مربوط بوده است.
علت وجودي كشور مفهومي حساس و احياء شده در جغرافياي سياسي است. با وجود پيشينه نظريه اي گرانقدر و پرسابقه در اين زمينه كه به اغلب احتمال از فردريك راتزل آغاز شده است. اين مفهوم تا آنجا كه به مطالعات موردي و مصداقي مربوط مي شود، ضعيف و كم مقدار است. در اين پژوهش در راستاي غنا بخشيدن به اين مفهوم، با مطالعه موردي، تلاش شده است تا ريشه و منشا تكوين و بويژه تداوم بقاي ملي دولت ـ كشور ايران بررسي شود. پاسخ به پرسش علت موجوديت ايران جديد، يعني دولت ـ كشوري با عمري پانصد ساله و بويژه دليل استمرار بقاي آن با وجود تهديدهاي متراكم و گوناگون، بناي اصلي اين تحقيق است.
مكان گزيني مدارس در شهر بزرگي چون تهران همواره با مشكلات عديده اي روبه رو بوده است. تعدد عوامل موثر در مكانيابي مدارس و افزايش روز افزون مشكلات زندگي شهري لزوم استفاده از روشهاي موثر و سيستمهاي رايانه اي رادر مكانيابي مدارس بيش از پيش آشكار ساخته است. هدفهاي اين تحقيق ارزيابي نحوه توزيع مدارس ابتدايي، مشخص كردن نواحي محروم از مدارس ابتدايي، اولويت بندي آنها در محدوده منطقه 6 تهران و ارائه پيشنهاد به مسئولان آموزش و پرورش و نهادهاي متولي امر ساخت و ساز مدارس براي استفاده از امكانات، متخصصان و سيستمهاي اطلاعات جغرافيايي در تشخيص مكانهاي مناسب براي احداث مدرسه است. در اين تحقيق داده هاي مكاني از روي نقشه هاي رقومي و خطي تهيه و داده هاي توصيفي نيز با استفاده از مدارك، اسناد، آمار و پژوهشهاي ميداني، جمع آوري و به پايگاه اطلاعاتي متصل شد. سپس براي هر يك از عوامل موثر در مكانيابي مدارس، لايه اي تهيه و در هر لايه حريم كاربريها تعريف شد. با توجه به وزن مناطق و تركيب آنها، موقعيت فعلي مدارس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. در مرحله بعد مناسب ترين مكانها براي تاسيس مدارس جديد برحسب اولويت پيشنهاد گرديد. نتيجه تحقيق مشخص مي سازد كه مكان اكثر ساختمانهاي آموزشي دولتي مقطع ابتدايي در منطقه مورد مطالعه با معيارهاي مورد نظر مطابقت زيادي ندارد. همچنين نتايج تحقيق نشان مي دهد كه با استفاده از سيستمهاي اطلاعات جغرافيايي مي توان امكانات مناسبي براي تجزيه و تحليل وضع فعلي مدارس فراهم كرد و با توجه به معيارهاي تاسيس مدرسه، مكانهايي راكه با كمبود يا تراكم فضاي آموزشي مواجهند تشخيص داد و در كوتاه ترين زمان ممكن با توجه به اولويتها، ضروري ترين مكان براي احداث مدرسه راپيشنهاد كرد.
بررسي انجام شده روي 200 سامانه سوداني در يك دوره آماري 20 ساله (1969-1989) نشان داد كه سامانه هاي سوداني با توجه به الگوهاي سينوپتيكي از پنج مسير عمده وارد ايران شده و باعث ايجاد بارندگي مي شوند. دو مسير اول به صورت ادغام شده با چرخندهاي مديترانه اي و سه مسير ديگر به صورت مستقل وارد كشور مي شوند. در مسير اول سامانه هاي سوداني با چرخندهاي مديترانه اي بر روي قبرس و شرق مديترانه ادغام شده و از سمت غرب حركت مي كنند. در مسير دوم سامانه هاي سوداني و مديترانه اي بر روي عراق با هم ادغام شده و از سمت غرب و جنوب غرب ايران راتحت تاثير قرار مي دهند. در سه مسير باقيمانده كه سامانه هاي سوداني به صورت مستقل عمل مي كنند، در مسير الف. سامانه هاي سوداني از سمت شمال عربستان، كويت و خوزستان وارد ايران مي شوند. در مسير ب. سامانه ها از طريق شمال عربستان و استان بوشهر ايران را تحت تاثير قرار مي دهند. در مسير ج. سامانه هاي سوداني از طريق مركز عربستان و استان هرمزگان وارد كشور مي شوند.
در سالهاي نگارش "آنّا کارِنينا" در جهان بيني لف نيکلايويچ تولستوي تحولي صورت گرفت که بر روش زندگي و آثار اين نويسنده تأثير شديد گذارد و سرچشمة نظريات قاطع او در مورد مذهب و اخلاق گرديد. در مقاله، نخست به جريان اين تحول، علت بروز و زمان به ثمر نشستن آن مي پردازيم و سپس به بررسي شخصيت آنّا کارنينا، قهرمان اصلي زن که رمان نيز به نام او است، خواهيم پرداخت و علت تغيير تدريجي شخصيت او را از ديدگاه مذهبي- اخلاقي نويسنده بررسي خواهيم کرد.