0

بانک مقالات جغرافیا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 
الگوهاي فضايي حوادث ترافيک درون شهري در رشت
 
عظيمي نورالدين*,فاروقي محمدرضا
 
* گروه شهرسازي، دانشگاه گيلان
 
 

گسترش شهرنشيني، استفاده روزافزون از اتومبيل شخصي و محدوديت توسعه شبکه هاي ارتباطي بر مشکل ازدحام ترافيکي به ويژه در شهرهاي بزرگ کشور افزوده است. از تبعات چنين وضعيتي، حوادث زياد رانندگي و خسارت هاي ناشي از آن مي باشد. مقاله حاضر کوشش مي کند الگوي توزيع فضايي حوادث ترافيکي و دلايل احتمالي آن را در شهر رشت که از بالاترين آمار حوادث رانندگي در ايران برخوردار است، بررسي نمايد. بخش عمده داده هاي مورد استفاده مبتني بر آمار حوادث رانندگي درون شهري رشت در سال 1385 مي باشد. نتايج تحقيق نشان مي دهد که مسير کمربندي و خيابان هاي اصلي منشعب از مرکز شهر در مقايسه با خيابان هاي کوتاه تر و واقع در محدوده بين مرکز و پيرامون شهر مقادير حوادث رانندگي بيشتري دارند. در عين حال فرم و موقعيت تقاطع ها با ميزان حوادث ترافيکي آن ها در رابطه مي باشد و تقاطع هاي به شکل فلکه به ويژه در امتداد مسير کمربندي نسبت به تقاطع هاي چهار راه و يا سه راه در قسمت هاي ديگر شهر حوادث ترافيکي بيشتري دارند. اين در حالي است که تمرکز فعاليت هاي تجاري، خدماتي و اداري مهم در محدوده مرکزي شهر با مقادير بالاي حوادث ترافيکي در خيابان هاي مهم و منشعب از مرکز مرتبط مي باشد. بنابراين حذف ترافيک ترانزيت از داخل شهر، تقويت سيستم حمل و نقل عمومي، اصلاح فرم، غيرهمسطح کردن تقاطع هاي مهم و بهبود کيفيت معابر موجود به منظور عبور حجم بيشتر ترافيک از مواردي هستند که بايستي در کاهش حوادث ترافيک شهري مورد توجه قرار گيرند.

 
كليد واژه: حوادث ترافيکي، توزيع فضايي، تقاطع، شبکه معابر، شهر رشت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:16 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 4 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1387; 40(65):53-70.
 
بررسي دگرگوني در ساختار کالبدي و معماري روستاها و تشكيل روستا - شهر مورد: آلارد و پرندک
 
قرخلو مهدي,كلانتري خليل آباد حسين,اسكندري نوده محمد*
 
* دانشگاه تهران
 
 

مهاجرت هاي روستا شهري به عنوان يکي از پديده هاي رايج در اکثر کشورهاي جهان شناخته شده است. اين شکل از مهاجرت در ايران علت تبديل بسياري از روستاها به شهر بوده است. شهر آلارد و پرندک نيز از جمله شهرهايي است که سابقه اي روستايي دارد و با توجه به گذشته نه چندان دور روستايي خود از ويژگي هاي کالبدي خاصي برخوردار مي باشد. داده هاي به کار رفته در تحقيق عبارت است از كاربري هاي موجود، كيفيت ابنيه، ويژگي هاي معماري و مراحل توسعه ناحيه. در اين تحقيق از روش هاي ميداني براي جمع آوري اطلاعات، از روش تبييني و توصيفي براي تحليل نتايج و از روش سيستمي براي تلفيق و ارايه نتايج استفاده شده است. هدف اين تحقيق توجه به سازوکارهاي اقتصادي، شرايط جغرافيايي، تيپ مساكن و ويژگي هاي کالبدي انعکاس يافته از چنين رشدي است. از اين رو به ترتيب به مطالعه مراحل توسعه، وضع کاربري هاي موجود، کيفيت ابنيه و مساکن و ساير خصوصيات معماري بافت شهري مي پردازد. نتايج بررسي بيانگر آن است كه بيشترين پراکندگي ساختمان هاي يک طبقه با مصالح کم دوام در نقاطي مشاهده مي شوند که جزو هسته هاي اوليه و روستايي بوده اند و به عبارتي بنيان هاي فيزيکي و کالبدي دو روستاي آلارد و پرندک را شکل مي دهند.

 
كليد واژه: استان تهران، آلارد و پرندک، مهاجرت روستايي – شهري، ويژگي هاي کالبدي، خصوصيات معماري و مسکن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:16 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 5 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1387; 40(65):71-85.
 
تحليل نابرابري اجتماعي در برخورداري از كاربري هاي خدمات شهري (مورد مطالعه: شهر اسفراين)
 
حاتمي نژاد حسين*,فرهودي رحمت اله,محمدپورجابري مرتضي
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

يکي از مهمترين پيامدهاي رشد شتابان شهرنشيني و توسعه فيزيکي شهرهاي کشور در دهه هاي اخير از هم پاشيدگي نظام توزيع مراکز خدماتي شهري بوده که زمينه ساز نابرابري اجتماعي شهروندان در برخورداري از اين خدمات شده است. در اين پژوهش رابطه بين سطح اقتصادي- اجتماعي شهروندان و ميزان برخورداري از كاربري هاي خدمات شهري در شهر اسفراين مورد بررسي قرار گرفته است. داده هاي پژوهش از طريق پرسشنامه و طرح تفصيلي بدست آمده است. با استفاده از «شاخص ناموزون موريس»، محلات از نظر ويژگي هاي اقتصادي - اجتماعي ساکنين آن و همچنين سطح برخورداري از کاربري هاي خدماتي سطح بندي و مقايسه شده اند. نتايج حاصله نشان مي دهد طبقات اقتصادي - اجتماعي برتر از كاربري هاي خدماتي مطلوب تري برخوردارند و الگوي توزيع کاربري هاي خدماتي به نفع گروه هاي مرفه تر عمل کرده است.

 
كليد واژه: کاربري هاي خدمات شهري، نابرابري اجتماعي، عدالت اجتماعي، محله، اسفراين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:16 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 6 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1387; 40(65):87-104.
 
بررسي عوامل موثر بر تصادفات جاده اي و ارايه راه کارهايي براي کاهش آن مورد مطالعه: منظومه روستايي جنوب خور و بيابانک
 
سلماني محمد*,رمضان زاده لسبويي مهدي,دريكوند مسلم,ثابتي فرخ
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

هدف اين مقاله بررسي و شناخت عوامل موثر در بروز تصادفات رانندگي در منطقه روستايي خور و بيابانک است ابتدا با بررسي منابع مشخص گرديد که در بروز تصادف عوامل گوناگوني مانند انساني، محيطي، جاده و وسيله نقليه دخالت دارند که از اين بين، نقش عوامل انساني بيش از ساير عوامل است. روش تحقيق از نوع توصيفي - تحليلي است که در کنار آن از پرسشنامه و بررسي ميداني براي تکميل کار مورد استفاده قرار گرفت. يافته ها حاکي از آن است که از بين عوامل موثر بر تصادفات، عوامل انساني با 54 درصد بيشترين نقش را داشته است و از بين عوامل انساني سرعت زياد، عجله کردن در راه رسيدن به مقصد، عدم رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي، خواب آلود بودن رانندگان، سبقت غيرمجاز و فاصله زياد مسافت بين مبدا و مقصد و خستگي ناشي از آن نسبت به ساير عوامل نقش بيشتري داشته است. عوامل مديريتي و طبيعي و به ترتيب با 34 و 12 درصد از عوامل ديگر تاثير گذار در بروز تصادفات است.

 
كليد واژه: تصادفات جاده اي، عامل انساني، عامل محيطي، عامل مديريتي، خور و بيابانک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:16 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 7 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1387; 40(65):105-116.
 
توزيع فضايي مراكز اقامتگاهي در شهرهاي تاريخي مطالعه موردي: شهر اصفهان
 
موحد علي*
 
* دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

اين مقاله سعي دارد توزيع فضايي مراكز اقامتگاهي گردشگري شهري را با تاكيد بر شهرهاي تاريخي بر اساس مدل هاي آشورث، تنبريگ و گتز مورد آزمون قرار دهد. روش اين پژوهش توصيفي - تحليلي است که با بهره گيري از دو شيوه کتابخانه اي و ميداني اطلاعات جمع آوري و طبقه بندي و سپس در سامانه اطلاعات جغرافيايي وارد شد. به کارگيري اين مدل ها در شهر اصفهان نشان مي دهد كه جاذبه هاي شهري، تاسيسات اقامتي و تجاري، محدوده مركزي شهر و بخش تاريخي شهر را شكل داده و اهميت گردشگري بيشتر اين قسمت از شهر را سبب شده اند. همچنين مكان يابي هتل ها بر اساس محور خيابان هاي تاريخي (از جمله چهارباغ) شکل گرفته كه اين وضعيت برخلاف نظر وال، دوديكا و هاچينسون و آشورث و تنبريگ مي باشد.

 
كليد واژه: گردشگري شهري، هتل، توزيع فضايي، شهرهاي تاريخي، اصفهان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:17 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 1 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1390; 43(77):1-19.
 
پتانسيل سنجي مناطق بهينه توسعه ژئومورفوتوريسم (مطالعه موردي: منطقه مرنجاب در جنوب درياچه نمك)
 
مقصودي مهران*,شمسي پور علي اكبر,نوربخش سيده فاطمه
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

منطقه مرنجاب، در شمال كاشان و جنوب درياچه نمك واقع شده است. اين منطقه، به علت شرايط ويژه ژئومورفولوژيكي و مناظر طبيعي و بي همتايش كه گوياي عناصر و اجزاي كوير است جاذبه هاي خاص ژئومورفولوژيكي و ژئوتوريسمي دارد كه در صورت مطالعه و شناسايي قابليت هاي گردشگري آن و برنامه‏ريزي لازم در اين خصوص، توانايي تبديل شدن به منطقه اي ژئوتوريسمي فوق العاده را دارد. هدف اين پژوهش، شناسايي دقيق جاذبه هاي ژئومورفولوژيكي مناسب براي توسعه ژئوتوريسم و اكوتوريسم در منطقه و معرفي مستعدترين قسمت هاي منطقه براي تمركز تاسيسات گردشگري است. به همين دليل، اطلاعات مورد نياز در اين پژوهش به دو روش كتابخانه اي و مطالعات ميداني گردآوري و با استفاده از نقشه هاي مورد نياز، عكس و تصاوير ماهواره اي، وسايل صحرايي و نرم افزارها و همچنين با استفاده از دو مدل دلفي و تحليل سلسله مراتبي به تجزيه و تحليل آنها پرداخته شد. در روش كتابخانه اي علاوه بر متون مرتبط با موضوع، برخي از اطلاعات مورد نياز، به ويژه اطلاعات كمي با مراجعه به كتابخانه ها، اداره ها و سازمان ها جمع آوري شد. در روش مطالعات ميداني، جمع آوري اطلاعات، با مشاهده مستقيم (عكس و فيلم)، مصاحبه و پرسش نامه انجام شد. در اين راستا، تعداد 10 پرسش نامه به روش دلفي يا پرسشگري خبره، پر شد و وزن هاي به دست آمده وارد لايه هاي GIS شد تا به روش تحليل سلسله مراتبي يا AHP منجر به تعيين مكان هاي مناسب شود. نقشه نهايي و نتايج آن نشان داد كه از مجموع 32000 هكتار مساحت منطقه مورد مطالعه، حدود 32.1 هكتار پتانسيل بالا، 8.3 هكتار پتانسيل به نسبت بالا، 8.5 هكتار پتانسيل متوسط، 46.1 هكتار پتانسيل به نسبت پايين و 10.7 هكتار نيز پتانسيل پايين دارند. درنتيجه، مي توان براي 7.3% از مساحت منطقه كه پتانسيل اكوتوريسمي متوسط به بالا دارند، برنامه ريزي كرد.

 
كليد واژه: اكوتوريسم، ژئوتوريسم، تحليل سلسله مراتبي (AHP)، مرنجاب، GIS
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 3 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1390; 43(77):39-55.
 
نقش بلاكينگ در رخداد سرماهاي فرين ايران
 
عزيزي قاسم*,خليلي مائده
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

ژانويه سال هاي 1964 و 2008، سردترين روزها را در طول تاريخ ثبت داده هاي هواشناسي در كشور داشته اند. براي تبيين ويژگي هاي آماري و همديدي اين دو ماه، دماي حداقل همه ايستگاه هاي كشور از سايت سازمان هواشناسي كشور، براي ژانويه 1964 و 2008 استخراج شد. بررسي نوسان دما در دوره (1964-2005)، نشان داد كه بيشينه ناهنجاري منفي دما در طي دوره 50 ساله، در روزهاي ژانويه اين دو سال رخ داده است. با بررسي نمره استاندارد، تعدادي از روزهاي بسيار سرد براي مطالعه علت همديدي سرما انتخاب شدند. براي بررسي سامانه هاي همديدي موثر در سرماهاي مذكور، نقشه هاي ميانگين فشار سطح دريا و سطح 500 هكتوپاسكال از سايت NCEP/NCAR دريافت و بررسي شدند. با وارسي نقشه ها، مشخص شد كه سامانه غالب در اين دو ماه، پديده بلاكينگ بوده است. اين پديده، شرايط همديد مناسبي را براي فرارفت هواي سرد بر روي كشور فراهم كرده است. از جمله پيامدهاي اين شرايط، تداوم سرماي شديد بر روي ايران و مناطق همجوار است. مقايسه دو سامانه بلاكينگي مشخص كرد كه بلاكينگ ژانويه سال 1694 از نوع امگا و بلاكينگ سال 2008 از نوع دوقطبي بوده است. شاخص شدت بلاكينگ نيز نشان از شدت بيشتر الگوي امگاي روزهاي 25-21 ژانويه سال 1964، نسبت به الگوي دوقطبي روزهاي 20-16 ژانويه سال 2008 دارد. موقعيت قرارگيري سامانه بلاكينگ نيز از مهم ترين عوامل در وقوع سرماي دو ژانويه بوده است. داده هاي دماي كمينه نيز، بيانگر شدت بيشتر الگوي امگا در طول استقرار خود در ژانويه سال 1964 است كه بيشترين افت دما را در سراسر كشور در پي داشته است.

 
كليد واژه: ناهنجاري دماي حداقل، شاخص شدت بلاكينگ، سرماي ژانويه، الگوي امگا، فرارفت هواي سرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 2 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1390; 43(77):21-37.
 
تعيين حقابه زيست محيطي درياچه هاي طشك و بختگان با استفاده از روش طبقه بندي C - ميانگين فازي
 
تيموري ايرج*,پوراحمد احمد,حبيبي ليلا,سالارونديان فاطمه
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

انسان مي تواند با تكنولوژي موجود، طبيعت را مقهور اراده و خواست خود كند، ولي در صورت استفاده نامناسب و مهار نشده از طبيعت، موجب تخريب و بر هم خوردن تعادل اكوسيستم خواهد شد. آنچه به عنوان تخريب محيط زيست از آن ياد مي شود، نتيجه برنامه ها و سياست هاي نادرست در مديريت سرزمين است و نمونه بارز اين مساله، درياچه هاي طشك و بختگان است. با احداث سدهاي مخزني (سدهاي درودزن و سيوند) و برداشت بي رويه از آب رودخانه هاي كر و سيوند براي مصارف كشاورزي، شهري و صنعتي، رژيم آبگيري طبيعي درياچه هاي طشك و بختگان دچار اختلال شده و اين امر سبب شده اين دو درياچه در فصول مختلف سال، دوره هاي خشك و بدون آب را سپري كنند. اين درحالي است كه اين دو درياچه، جزء مناطق تحت حفاظت سازمان محيط زيست كشور بوده و طرح هايي كه در بالادست براي برداشت آب به اجرا درمي آيد، بدون توجه به حفظ حيات درياچه هاي طشك و بختگان انجام مي شود. در صورت عدم تعلق حقابه زيست محيطي به اين درياچه ها، اكوسيستم منطقه به اكوسيستم كويري تبديل خواهد شد. اين مقاله قصد دارد تا آثار سوء ناشي از احداث سدهاي فوق را در تغيير چشم اندازهاي جغرافيايي نشان دهد و سپس به بررسي نقش و اهميت سيستم اطلاعات جغرافيايي، در برآورد نياز آبي درياچه ها بپردازد. براي اين كار با استفاده از تصوير ماهواره اي ETM+ و تركيب باند هاي (7-5-2)، سطح درياچه با توجه به عمق و با استفاده از تكنيك -C ميانگين فازي به هفت طبقه دسته بندي شد. درنهايت با استفاده از تابع Cut/fill در محيط GIS مشخص شد كه حجم آب مورد نياز سالانه براي پرشدن كل سطح درياچه، 1592 ميليون مترمكعب است.

 
كليد واژه: منطق فازي، طبقه بندي C ميانگين فازي، سيستم اطلاعات جغرافيايي، درياچه هاي طشك و بختگان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 4 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1390; 43(77):57-68.
 
شبيه سازي آبدهي چشمه هاي كارستي با استفاده از شبكه عصبي مصنوعي (مطالعه موردي: ارتفاعات البرز مركزي)
 
درواري زهرا,غلامي وحيد,جوكارسرهنگي عيسي*
 
* گروه جغرافيا و برنامه ريزي شهري، دانشگاه مازندران
 
 

چشمه ها يكي از منابع آبي مهم در سطح كشور شمرده مي شوند. در ارتفاعات البرز مركزي چشمه هاي كارستي فراواني گسترش دارند كه شناخت وضعيت هيدرولوژيكي آنها در بهره برداري و مديريت آنها ضرورت دارد. هدف از اين پژوهش، بررسي كارايي شبكه عصبي مصنوعي در شبيه سازي آبدهي چشمه هاي كارستي در استان مازندران است. بدين منظور، 80 چشمه كارستي مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 60 نمونه براي آموزش يا ارائه مدل و تعداد 20 نمونه براي تست يا اعتباريابي استفاده شد. مقادير كمي عوامل موثر در آبدهي چشمه هاي كارستي، شامل، درصد تخلخل تشكيلات آبخوان، ارتفاع مكان، شيب زمين، بارش متوسط سالانه و فاصله از منابع آب با به كارگيري داده ها و نقشه ها در محيط سيستم اطلاعات جغرافيايي(GIS)  برآورد شد. براي ارائه مدل مناسب براي آبدهي چشمه هاي كارستي از نرم افزار MATLAB شاخهNeural Network  و از شبكه پرسپترون چند لايه استفاده شد. براي فرآيند شبيه سازي، 80 درصد داده ها براي آموزش و 20 درصد مابقي براي تست يا اعتباريابي استفاده شد. عملكرد شبكه عصبي با پارامترهايي چون، جذر ميانگين مربع خطا (RMSE) و ضريب همبستگي بين خروجي هاي حقيقي و دلخواه  (R) سنجيده شد. نتايج پژوهش، نه تنها كارايي شبكه عصبي مصنوعي در شبيه سازي آبدهي چشمه ها را نشان داد، بلكه حاكي از آن است كه عوامل فاصله از منابع آب، تخلخل تشكيلات آبخوان و ارتفاع مكان، عوامل اصلي در آبدهي چشمه هاي كارستي در ارتفاعات البرز مركزي به شمار مي آيند، بنابراين با استفاده از شبكه عصبي مصنوعي، مي توان آبدهي چشمه هاي فاقد آمار را با دقت قابل قبولي برآورد كرد.

 
كليد واژه: تخلخل، منابع آب، شبكه عصبي مصنوعي، استان مازندران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 6 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1390; 43(77):93-108.
 
بررسي تغييرات روزهاي بارشي تحت تاثير خرد اقليم شهري در كلانشهر تهران
 
رحيمي جابر*,بذرافشان جواد,رحيمي علي
 
* گروه مهندسي آبياري و آباداني، پرديس كشاورزي و منابع طبيعي، دانشگاه تهران، كرج
 
 

گفتمان اصلي خرد اقليم شناسي شهري، طبيعت انسان زده است. بافت فيزيكي شهر در مقايسه با فضاي خارج شهر، همانند روستاهاي پيرامون، تفاوت هاي زيادي دارد. مقايسه شاخص هاي اقليمي شهر با نواحي پيراموني، نشانه بارزي از تاثيرپذيري خرد اقليم شهري از مناطق شهري است. يكي از شاخص هاي مهم تاثيرپذير اقليمي از نواحي شهري، فرايند بارندگي است. گمان مي رود به دليل دگرگوني بافت شهري تهران در دهه پيش، پارامتر بارندگي نيز نسبت به دهه هاي گذشته، دستخوش تغيير شده باشد. در اين مطالعه، نخست داده هاي بلندمدت بارش روزانه دو ايستگاه مهرآباد (تحت تاثير خرد اقليم شهري) و بيلقان (خارج از محدوده تاثير خرد اقليم شهري) در ماه هاي گرم سال (ژوئن تا سپتامبر) جمع آوري شد؛ سپس با استفاده از دو روش آزمون آماري كروسكال واليس و آزمون تاو كندال، وجود روند در داده ها، مورد بررسي قرار گرفت. سرانجام، براي تعيين نوع و زمان تغيير در سري داده ها از روش آماري گرافيكي «من-كندال» استفاده شد. ارزيابي آزمون هاي آماري روي تمام دوره ها نشان داد كه فرض تصادفي بودن داده ها در سطح اطمينان 95 درصد، در ايستگاه مهرآباد به شدت رد شده و روند فزاينده شمار روزهاي بارندگي، به ويژه در سال هاي گذشته معنادار است. اين در حالي است كه در ايستگاه بيلقان هيچ گونه روند معنا داري در سطح اطمينان 90 و 95 درصد يافت نشد. همچنين، پراكنش روزهاي بارشي در طول هفته براي پانزده سال نخست و پانزده سال انتهايي دوره آماري در دو ايستگاه مهرآباد و بيلقان مقايسه شد. نتايج نشان داد كه تنها در ايستگاه مهرآباد، تعداد روزهاي بارشي در پانزده سال پاياني طي روزهاي كاري هفته افزايش و در روزهاي پاياني هفته كاهش مي يابد كه اين امر به احتمال، برآمده از تاثيرات خرد اقليم شهري بر فرايند هواشناختي بارش است.

 
كليد واژه: خرد اقليم شهري، بارندگي، آزمون آماري، كلانشهر تهران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 5 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1390; 43(77):69-92.
 
تحليل همديد و آماري مه هاي فرودگاه اردبيل و ارائه ساعات مناسب پروازي
 
صلاحي برومند*,محمدي سياوش
 
* گروه جغرافياي طبيعي، دانشگاه محقق اردبيلي
 
 

در اين مقاله، براي تحليل آماري و همديدي مه هاي فرودگاه اردبيل، از آمار پنج ساله (2008-2004) ايستگاه هواشناسي همديد فرودگاه اردبيل، شامل متوسط دماي هوا، دماي نقطه شبنم، رطوبت نسبي، سرعت باد، مقدار ابر و تغييرات بيست و چهار ساعته فشار جو براي روزهاي مه آلود با بيست و چهار ساعت قرائت در شبانه روز استفاده شده است. براي مدل بندي پيش بيني مه و بررسي همبستگي آن با ديگر عناصر جوي، از مدل رگرسيون چندگانه و ضريب همبستگي رتبه اي پيرسون و داده هاي ساعات 03 و 15 گرينويچ استفاده شد كه بيشترين وقوع پديده مه را داشتند و انواع مه از نظر توانايي ديد، به رتبه هاي 2 تا 4 درجه بندي شدند. سپس، نقشه هاي هم فشار و هم رطوبت سطح زمين، ارتفاع ژئوپتانسيل تراز 500 هكتوپاسكال جو و سرعت و جهت بادهاي آن تراز براي روزهاي همراه با مه استخراج و بررسي شدند. با بررسي نقشه هاي گفته شده براي 500 روز مه آلود، الگوهاي همديد مولد مه، شناسايي و مناسب ترين ساعات پرواز براي ماه هاي مختلف سال، ارائه شد. در ميان عناصر اقليمي مورد بررسي، رطوبت نسبي، بيشترين همبستگي را با توانايي ديد ايستگاه دارد. از كل مه هاي منطقه، 40.8 درصد تشعشعي، 31.4 درصد جبهه اي و 27.8 درصد فرارفتي هستند. الگوهاي همديد موثر در تشكيل مه، نفوذ زبانه هاي پرفشار شمالي و شمال غربي در سطح زمين و وجود جريان هاي كاهنده و فزاينده ارتفاع ژئوپتانسيل تراز 500 هكتوپاسكال بودند. بهترين زمان براي انجام عمليات پروازي فرودگاه اردبيل در ماه هاي آوريل، مي، سپتامبر و اكتبر از ساعت 08 تا 14 گرينويچ، در ماه هاي نوامبر، دسامبر، ژانويه، فوريه و مارس از ساعت 09 تا 12 گرينويچ و در ماه هاي ژوئن، ژوئيه و اوت از نيم روز تا نزديكي هاي غروب است.

 
كليد واژه: الگوهاي همديد، رگرسيون چندگانه، ساعات پروازي، فرودگاه اردبيل، مه، همبستگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:19 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 7 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1390; 43(77):109-124.
 
تعيين الگوهاي رفتار اقليم در مناطق مختلف ايران بر اساس تحليل طيفي و خوشه بندي مقادير حدي بارش و دما
 
تقوي فرحناز*,ناصري محسن,بيات برديا,متوليان سيدساجد,آزادي فرد داود
 
* موسسه ژئوفيزيك، دانشگاه تهران
 
 

رويدادهاي آب و هوايي حدي، پديده هايي هستند كه از نظر فراواني، كمياب و درجه شدت بالا دارند و در هنگام وقوع آنها، بوم سامانه و ساكنان منطقه به دشواري مي توانند خود را با تغييرات ايجادشده تطبيق دهند. از آنجا كه بستر رخداد رويدادهاي آب و هوايي حدي، شرايط دمايي و بارش هاي حدي است؛ بنابراين،بررسي داده هاي اقليمي حديدر اين مورد ضروري به نظر مي رسد. يكي از مباحث مهم در شناخت رفتار اقليمي مناطق مختلف، تعيين مناطق هم رفتار اقليمي است. منطقه بندي اقليمي مناطق مختلف بر اساس داده هاي حدي اقليمي، مي تواند به تصميم گيرندگان و برنامه ريزاندر امر مديريت بحران هاي ناشي از رويدادهاي آب و هوايي حدي ياري رسانده و همچنين به درك بيشتر شيوه رفتار مناطق مختلف در شرايط حدي كمك كند. در اين مقاله با استفاده از روش تحليل طيفي و خوشه بندي، يك منطقه بندي اقليمي براي 65 ايستگاه سينوپتيك سازمان هواشناسي كشور ارائه شده است. نشانك هاي اقليمي مورد استفاده، شامل حداكثر بارش 24 ساعته ماهانه، دماي بيشينه و كمينه ماهانه و همچنين سري زماني داده هاي اقليمي مربوط به دوره زماني سال هاي 1986 تا 2005 ميلادي هستند. به منظور نيل به منطقه بندي مناسب، نخست با استفاده از روش تحليل طيفي، مشخصات طيف هاي اصلي نشانك هاي اقليمي، شامل دامنه و بسامد، محاسبه شده سپس خوشه بندي با استفاده از روشي قطعي (K-means) انجام پذيرفته است. نتايج به دست آمده گوياي تنوع رفتاري مشخصات حدي در مناطق مختلف اقليمي است، به گونه اي كه لزوما يك سامانه اقليمي خاص بر مناطق هم رفتار حاكم نيست، در اين خصوص تكينه بودن رفتاري ايستگاه هاي رامسر و كنارك چابهار جالب توجه است.

 
كليد واژه: الگوهاي رفتار اقليم، منطقه بندي، مقادير حدي بارش و دما، تحليل طيفي، خوشه بندي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 8 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1390; 43(77):125-140.
 
بررسي توانمندي مدل اقليمي PRECIS در شبيه سازي بارش هاي منطقه اي ايران
 
بابائيان ايمان*,مديريان راهله,كريميان مريم,ملبوسي شراره
 
* گروه پژوهشي تغيير اقليم، پژوهشكده اقليم شناسي، سازمان هواشناسي كشور
 
 

در اين مقاله، برونداد مدل گردش عمومي جو HADAM3P با مدل منطقه اي PRECIS در دوره 1990-1976 ريزمقياس نمايي ديناميكي شد و داده هاي بارش ايران در مقياس هاي زماني ماهانه و فصلي در دو حالت با و بدون چرخه سولفور، مورد ارزيابي قرار گرفت. در پژوهش حاضر، مدل PRECIS با تفكيك افقي 0.44 درجه جغرافيايي در شبكه هايي با ابعاد حدود 2500 كيلومترمربع اجرا شد و نتايج حاصل از اجراي مدل به دو روش ناحيه اي و ايستگاهي با داده هاي واقعي ايستگاه هاي هواشناسي مقايسه شدند، سپس ميانگين هاي خطا و اريبي بارش ماهانه و انحراف معيار آن براي نواحي مختلف محاسبه شدند. ميانگين خطاي شبيه سازي حدود 5.3 درصد برآورد شد كه بيشترين ميانگين خطاي شبيه سازي در نواحي بارشي فارسي، هرمزي، خوزي و خزري به ترتيب با 24.9، 16.9، 12.2 و 10.2- درصد و كمترين ميانگين خطاي شبيه سازي در نواحي بارشي كردي، آذري، ميانه شمالي و خراسان شرقي با حدود يك درصد محاسبه شد. اريبي مثبت بارش در نواحي جنوبي كشور ممكن است ناشي از تزريق رطوبت از ياخته هاي بزرگ مقياس مدل گردش عمومي به ساختار ريزمدل منطقه اي باشد. همچنين اريبي منفي بارش هاي خزري مي تواند به دليل ضعف مدل منطقه اي PRECIS در پارامترسازي بارش هاي همرفتي اين منطقه باشد. علاوه بر آن، بيشترين ميانگين خطاي شبيه سازي ماهانه در ماه هاي گرم سال ديده شد كه در آنها وقوع يك بارش هاي ناگهاني همرفتي مي تواند منجر به خطاي كمابيش بزرگي شود. كمترين ميانگين اريبي فصلي در بهار با 0.1 ميلي متر و بيشترين آن در زمستان با 17.2- ميلي متر رخ داده است. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد كه مدل منطقه اي PRECIS توانمندي شبيه سازي بارش هاي كلي كشور را دارد؛ اما توانمندي آن در شبيه سازي بارش هاي ناحيه اي و همرفتي ضعيف است.

 
كليد واژه: مدل PRECIS، ريزمقياس نمايي ديناميكي، بارش ايران، ميانگين خطا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 2 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1390; -(78):17-28.
 
شبيه سازي سطح ايستابي دشت ملاير بر اساس داده هاي هواشناسي با استفاده از شبکه عصبي مصنوعي
 
زارع ابيانه حميد*,بيات ورکشي مريم,معروفي صفر,ايلدرومي عليرضا
 
* گروه مهندسي آبياري، دانشكده كشاورزي، دانشگاه بوعلي سينا، همدان
 
 

براي بررسي کارايي شبکه عصبي مصنوعي در شبيه سازي تغييرات سطح ايستابي سفره آب زيرزميني دشت ملاير، از اطلاعات هواشناسي ايستگاه هاي تبخيرسنجي در سطح دشت، حجم آب برداشتي از سفره و مقادير سطح ايستابي آن استفاده شد. از اين اطلاعات، به عنوان ورودي شبکه عصبي مصنوعي نوع پرسپترون چندلايه در چارچوب چهار ساختار اطلاعاتي استفاده شد. ساختار اول، شامل ميانگين اطلاعات دماي حداكثر هوا، دماي حداقل هوا، حداكثر رطوبت نسبي هوا، حداقل رطوبت نسبي هوا و ميانگين تبخير در مقياس زماني ماهانه و ارتفاع سطح ايستابي ماه پيش بود. در ساختار دوم از اطلاعات سطح ايستابي در يک، دو، سه و چهار ماه پيش استفاده شد. در ساختار سوم، افزون بر اطلاعات ساختار شماره دو، ميانگين سطح ايستابي ماه مورد نظر و ميانگين سطح ايستابي ماه پيش هم به کار گرفته شد. ساختار چهارم، بر اساس ميانگين سطح ايستابي ماه مورد نظر، ميانگين سطح ايستابي ماه پيش و اطلاعات هواشناسي ماهانه تعريف شد. ساختار سوم با آرايش 1-4-4-6، به عنوان ساختار مناسب با 1.9 درصد خطا در مقايسه با مقادير واقعي پيشنهاد شد كه نشان دهنده اهميت به کارگيري عوامل سطح ايستابي سال هاي گذشته، در ورودي شبکه عصبي است. اجراي مدل بهينه شبکه عصبي، افت سطح ايستابي را 1.18 متر، به ازاي 1.9 درصد خطا برآورد كرد. جذر ميانگين مربعات خطا در مدل بهينه شبکه عصبي با آرايش 1-4-4-6 بر مبناي قانون آموزش لونبرگ مارکوات و تابع محرک سيگموئيد، در مقابل تغييرات واقعي سطح سفره 0.44 متر با ضريب تعيين 0.99 به دست آمد. با توجه به دقت مناسب مدل و روند كاهنده حاکم بر سفره، مي توان استفاده از شبکه عصبي مصنوعي براي تصميم گيري در مديريت دشت را، به عنوان ابزاري با سرعت و دقت مناسب در شبيه سازي سطح آب زيرزميني دشت ملاير، توصيه كرد.

 
كليد واژه: مدل سازي، آب زيرزميني، شبيه سازي، شبکه عصبي مصنوعي پرسپترون چند لايه، دشت ملاير
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 3 : پژوهشهاي جغرافياي طبيعي (پژوهش هاي جغرافيايي) زمستان 1390; -(78):29-48.
 
مکان يابي نواحي مستعد کشت کلزا در منطقه سرپل زهاب
 
لشكري حسن*,رضايي علي
 
* گروه جغرافياي طبيعي، دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

اين پژوهش به مطالعه و مكان يابي مناطق مناسب براي كشت كلزا در شهرستان سرپل زهاب با استفاده از مدل سازي آماري پرداخته است. براي اين كار، آمار بلندمدت هواشناسي شهرستان طي 15 سال، مورد استفاده قرار گرفته است. براي تهيه نقشه ها در سيستم اطلاعات جغرافيايي و نيز، تحليل و مقايسه داده ها از ايستگاه هاي اسلام آباد غرب، روانسر و قصر شيرين استفاده شده است. با توجه به برآورده شدن نياز دمايي، تاريخ هاي آغاز و پايان هر كدام از مراحل رشد كلزا به دست آمد. مقدار آب مورد نياز و مقدار بارش رخ داده در مراحل رشد گياه نيز، محاسبه شد. تمامي عناصر و عوامل موثر در رشد و عملكرد بهينه كلزا در مدل سازي مورد استفاده قرار گرفته كه در هر مرحله، تعدادي از آنها حذف شدند. به كمك سيستم اطلاعات جغرافيايي براي هركدام از متغيرهاي نهايي اقدام به تهيه نقشه شده و سپس مدل نهايي مورد آزمون قرار گرفت و با مطالعات ميداني، نقشه نهايي با واقعيت منطقه انطباق داده شد. بر اساس نتايج به دست آمده در منطقه مطالعاتي، مقدار درجه/روز مورد نياز كلزا به خوبي برآورده مي شود؛ اما در ابتدا و انتهاي فصل رشد با تنش آبي مواجه مي شود. بهترين و معنادارترين مدل Backward با متغيرهاي ميانگين سالانه بارش طي دوره رشد، ميانگين دماي خاك طي دوره كاشت تا روزت، اولين يخبندان هاي پاييزه و ميانگين بارندگي در دوره گل دهي و تشكيل غلاف به دست آمده است. با استفاده از آمار واقعي محصول كلزا در سطح شهرستان، مدل مورد آزمايش قرار گرفت كه با احتمال 97 درصد، نتيجه قابل اعتماد است. نتايج حاصل از مطالعات ميداني نيز با خروجي مدل همخواني دارد، به گونه اي كه 41 درصد از مساحت منطقه مطالعاتي براي کشت مناسب و 59 درصد ضعيف و نامناسب است.

 
كليد واژه: کلزا، مكان يابي، رگرسيون چند متغيره، سرپل زهاب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:21 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها