0

بانک مقالات جغرافیا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 7 : مدرس علوم انساني بهار 1386; 11((پياپي 53) (ويژه نامه جغرافيا) ):183-214.
 
کارايي مطالعات سنجش از دور در مدل سازي مخازن هيدروکربوري گستره جنوب باختري ايران: مطالعه موردي از سازند آسماري
 
شهرياري سهراب*,عزيززاده مهران,شايان سياوش,سجاديان ولي احمد
 
* دانشكده علوم زمين، دانشگاه شهيد بهشتي، تهران، ايران
 
 

بسياري از ذخاير هيدروکربوري شناخته شده ايران در نفتگيرهاي تاقديسي سازند آسماري متمرکز شده اند. تاثير شکستگيها در آنيزوتروپي و ناهمگني مخازن کربناته آسماري موجب شده تا اين عناصر ساختاري فرايند شبيه سازي جريان سيالات هيدروکربوري از اهميت زيادي برخوردار شوند. مدل سازي شبکه شکستگيها در مخازن آسماري، نيازمند پارامترهاي زيادي است که اغلب آنها را نمي توان از روي داده هاي چاهها به دست آورد. از اين رو، اطلاعات حاصل از مطالعات سنجش از دور رخنمونهاي آسماري مي تواند به عنوان مبنايي براي تعيين اين پارامترها قرار گيرد.
تصاوير ماهواره اي يکي از مهمترين تکنيکهاي زمين شناسي براي شناسايي و استخراج سيستمهاي شکستگي محسوب مي شوند. به منظور مطالعات سنجش از دور سيستمهاي گسلش / شکستگي در برونزدهاي سازند آسماري، ناحيه تاقديس کوه آسماري در حاشيه کمربند چين - راندگي زاگرس مورد توجه قرار گرفت. در اين پژوهش، از تصاوير ماهواره اي
ETM+ لندست، تصاوير ASTER (با توان تفکيک طيفي بالا) و تصاوير IRS-PAN (با توان تفکيک مکاني بالا) و مدل رقومي ارتفاع (با مقياس 1:25000) ناحيه تاقديس کوه آسماري استفاده شده است. تصحيح هندسي، پردازش داده هاي رقومي، و بارزسازي آثار شکستگي در تصاوير ماهواره اي با استفاده از نرم افزار ER Mappe6.4 انجام گرديد. علاوه بر اين، به منظور بهبود فرايند مطالعه شکستگيها، ضمن همپوشاني DEM با نقشه زمين شناسي و تصاوير ماهواره اي، انواع مدلهاي سه بعدي ايجاد شد. در اين مطالعات، برداشتهاي متعددي بر روي آثار شکستگي صورت گرفت که نتايج آن در قالب انواع تصاوير، نقشه ها، مدلهاي سه بعدي، و نمودارهاي آماري ارايه گرديده است. مطالعات آماري و آناليزهاي ساختاري در تاقديس کوه آسماري، نشانگر سيستمهاي گسلش / شکستگي متعددي است که توسط سازوکارهاي مختلف و بعضا در زمانهاي متفاوت تشکيل شده اند. نتايج اين مطالعات مي تواند به عنوان مبنايي براي مدل سازي الگوي شکستگي، و پيش بيني جريان سيالات هيدروکربوري در مخازن آسماري قرار گيرد.

 
كليد واژه: تصاوير+ETM لندست، تصاوير ASTER، تصاوير IRS-PAN، مدل رقومي ارتفاع (DEM)، کوه آسماري، تحليل شکستگي، مخازن به طور طبيعي شکسته شده، مدل سازي مخزني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  11:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 10 : مدرس علوم انساني بهار 1386; 11((پياپي 53) (ويژه نامه جغرافيا) ):257-292.
 
اشکال مختلف مخروط افکنه اي در اطراف توده کوهستاني ميشوداغ (شمال غرب ايران) با تاکيد بر نقش فعاليتهاي تکتونيکي کواترنر در ايجاد آنها
 
مختاري كشكي داوود*,كرمي فريبا,بياتي خطيبي مريم
 
* گروه پژوهشي جغرافيا، دانشگاه تبريز، ايران
 
 

در امتداد جبهه کوهستاني دامنه شمالي و جنوبي رشته کوهستاني ميشوداغ، واقع در شمال غرب ايران، مخروط افکنه هايي شکل گرفته اند که تشکيل آنها بي ارتباط با عوامل محيطي، از قبيل فعاليتهاي تکتونيکي نيست. در اين تحقيق، فعاليتهاي تکتونيکي در بخشهاي مختلف رشته کوهستاني ميشوداغ (37 مخروط افکنه کواترنري در قالب چهار گروه)، به عنوان مهمترين عامل ايجاد کننده فضاي مناسب براي رسوبگذاري فرض شده است و براي اثبات اين فرضيه و دستيابي به اهداف آن که همانا تعيين نقش فعاليتهاي تکتونيکي در ايجاد اشکال مخروط افکنه اي است، ابتدا مخروط افکنه هاي واقع در دو سوي کوهستاني و حوضه هاي مربوط شناسايي، و سپس ويژگيهاي مورفولوژيکي و شاخصهاي مورفومتري آنها از طريق کارهاي ميداني، تحليل نقشه هاي توپوگرافي و زمين شناسي و تفسير عکسهاي هوايي و ماهواره اي استخراج و ارتباط بين اين ويژگيها از طريق روشهاي آماري بررسي شده است. بررسيها نشان مي دهد که نقش فعاليتهاي تکتونيکي در کنترل سازوکارهاي موثر در مورفولوژي و مورفومتري سيستمهاي مخروط افکنه اي منطقه، نقشي دو گانه بوده است. اين فعاليتها از يک سو موجبات جا به جاييهاي تکتونيکي را در حوضه هاي آبريز فراهم کرده اند و از سوي ديگر، با ايجاد حرکات عمودي و راستالغز در پايکوههاي شمالي و جنوبي ميشوداغ، تفاوتهايي را در نوع فضاي رسوبگذاري در قسمتهاي مختلف منطقه مورد مطالعه پديد آورده اند. در کل، اثر اين فعاليتها بر سيستمهاي مخروطه افکنه اي منطقه به صورت تغيير در زاويه رفت و روب، ويژگيهاي نيمرخ طولي و عرض سطح، چند بخش شدگي، بريدگي راس، تشکيل خندقهاي فرسايشي، بالاآمدگي رسوبات کواترنري، تشکيل مخروط افکنه هاي تلسکوپي، ويژگيهاي ساختمان زيرين مخروط افکنه ها و همچنين در کشيدگي حوضه هاي آبريز تغذيه کننده، تغييرات شيب در جبهه کوهستاني، وجود آلومتري مثبت در رابطه بين مساحت مخروط افکنه ها و مساحت حوضه هاي آبريز در برخي از گروههاي مخروط افکنه اي و تشکيل حوضه هاي رسوبي جديد، ظاهر شده است.

 
كليد واژه: اشکال مخروط افکنه اي، فعاليتهاي تکتونيکي کواترنري، مورفومتري مخروط افکنه ها، توده کوهستاني ميشوداغ، شمال غرب ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  11:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 1 : مدرس علوم انساني تابستان 1385; 10(2 (پياپي 45) ويژه نامه جغرافيا):1-30.
 
راهكارهاي توسعه گردشگري روستايي با استفاده از مدل SWOT: دهستان لواسان كوچك
 
ركن الدين افتخاري عبدالرضا*,مهدوي داوود
 
* گروه جغرافيا و سنجش از دور، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

گردشگري و اقتصاد گردشگري در حال حاضر، در حال تبديل شدن به يكي از اركان اصلي اقتصاد تجاري جهان است، افزون بر اين بسياري از برنامه ريزان و سياستگزاران توسعه نيز از صنعت گردشگري به عنوان ركن اصلي توسعه پايدار ياد مي كنند. در اين راستا گردشگري روستايي نيز جزيي از صنعت گردشگري به حساب مي آيد كه مي تواند با برنامه ريزي اصولي و مناسب و شناسايي مزيتها و محدوديتهاي گردشگري روستايي، نقش موثري در توسعه اين مناطق و در نتيجه توسعه ملي و تنوع بخشي به اقتصاد ملي بر عهده داشته باشد، از اين رو در اينجا سوال اين است كه پتانسيلها و محدوديتهاي توسعه گردشگري روستايي كدام است؟ و چه راهبردها و راهكارهايي جهت توسعه گردشگريي كه منجر به توسعه روستايي و توسعه ملي بشود، وجود دارد؟
به اين منظور مقاله حاضر با استفاده از روش پيمايش، مطالعات ميداني و تعيين نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهديدها به شيوه SWOT به ارايه استراتژي و راهبرد در جهت توسعه گردشگري در مناطق روستايي لواسان پرداخته است. تجزيه و تحليلهاي تجربي در منطقه مطالعه شده نشان مي دهد كه آستانه آسيب پذيري نقاط روستايي به علت گردشگري بودن بسيار بالاست و نيازمند بازنگري و ارايه سياستهاي مناسب در جهت رفع محدوديتها و استفاده از مزيتهاي نسبي موجود مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  11:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 2 : مدرس علوم انساني تابستان 1385; 10(2 (پياپي 45) ويژه نامه جغرافيا):31-58.
 
هيدروپليتيك هيرمند و تاثير آن بر روابط سياسي ايران و افعانستان
 
حافظ نيا محمدرضا*,مجتهدزاده پيروز,علي زاده جعفر
 
* دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

رودخانه هيرمند از افغانستان سرچشمه مي گيرد. زندگي مردم منطقه سيستان نيز وابسته به آن است. نوسان جريان آب هيرمند و كاهش آب جاري به سمت سيستان (ايران) در صد سال گذشته همواره مشكلاتي را در روابط سياسي ايران و افغانستان در سطوح محلي و ملي به وجود آورده است. اين پژوهش در پي يافتن علل نوسان آب هيرمند، كاهش جريان آن به سوي سيستان و تاثير آن بر روابط سياسي بين دو كشور مي باشد.
وقوع خشكسالي و كاهش جريان آب از سرچشمه هاي هيرمند باعث كاهش جريان آب به سمت سيستان و وقوع بحران آب در اين ناحيه شده است. در صد سال گذشته افغانيها با جداكردن كانالهاي متعددي از هيرمند و احداث سدهاي مخزني و انحرافي روي آن حجم بيشتري از آب را مصرف كرده و ميزان آب جاري به سيستان را كاهش داده اند. اين مساله در مواقع خشكسالي در بخش علياي رودخانه، كم آبي در سيستان را تشديد كرده است. قرار گرفتن سر چشمه هاي هيرمند و 95 درصد از مسير رودخانه در سرزمين افغانستان و وابستگي شديد افغانها به آب هيرمند موجب برتري ژئوپليتيك افغانستان در مقابل ايران شده است كه همواره موجب انعطاف ايران در برابر افغانستان در اين مورد بوده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  11:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 4 : مدرس علوم انساني تابستان 1385; 10(2 (پياپي 45) ويژه نامه جغرافيا):83-102.
 
بررسي و تحليل فرسايش آبراهه اي با استناد به شواهد ژئوموفولوژيكي با استفاده از روشهاي كمي و كلاسيك: حوضه قرنقوچاي (واقع در دامنه هاي شرقي كوهستان سهند در آذربايجان شرقي)
 
بياتي خطيبي مريم*,كرمي فريبا,مختاري كشكي داوود
 
* گروه پژوهشي جغرافيا، دانشگاه تبريز، تبريز، ايران
 
 

فرسايش آبراهه اي در حوضه هاي كوهستاني، از مهمترين عامل افزايش رسوب محسوب مي شود. عوامل بي شماري به تنهايي و يا در قالب يك مجموع، در تحريك بستر جريان رودخانه ها و يا شيبهاي مشرف به دره ها، نقش ايفا مي كنند. نحوه عملكرد فرايندهاي مختلف رودخانه اي و دامنه اي با شاخصه هايي همراه مي باشند كه مهمترين آنها، حضور اشكال كاوشي و يا نهشته اي در طول دره ها و تغيير نيمرخ طولي آنها در طي زمان است. استناد به نحوه آرايش نيمرخ طولي دره ها دربررسي نحوه عملكرد فرايندها مي تواند اطلاعات با ارزشي ارايه دهد. مهمتر اينكه، مي توان نيمرخ طولي دره ها را با استفاده از تحليلهاي رگرسيوني (با انواع توابع رياضي) تفسير و تغييرات آن را در طي زمان بررسي نمود و دره ها را با تكيه به ضرايب حاصل از تحليلهاي رگرسيوني مقايسه كرد. با اين توجيه كه تحول دره ها مشخص كننده ميزان سايش در طول دره ها و يا در كل حوضه يك آبريز ويژه است، در اين مقاله سعي شده است تا نحوه فرسايش در طول آبراهه ها در ارتباط با تحول دره ها و كل حوضه با استفاده از تحليلهاي رگرسيوني بررسي قرار گيرد و با استناد به نتايج حاصل، محدوده هاي تحت انواع فرسايش، پهنه بندي شود. نتايج اين بررسيها نشان مي دهد كه به طور كلي حوضه قرنقو، دره اصلي و بعضي از دره هاي فرعي آن در مرحله بلوغ (برازش با تابع تواني) واقع شده اند و بيشترين مساحت حوضه نيز تحت فرسايش آبراهه اي متوسط قرار داد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  11:56 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 1 : مدرس علوم انساني پاييز 1385; 10((پياپي 48) ويژه نامه جغرافيا):1-28.
 
جايگاه حكمروايي خوب برنامه ريزي شهري طرح متروي تهران
 
اسماعيل زاده حسن*,صرافي مظفر
 
* دانشگاه شهيد بهشتي، تهران، ايران
 
 

به طور كلي نظريه هاي برنامه ريزي به دو دسته كلي تقسيم مي شوند. دسته اول برنامه ريزي را از جنبه فرايند بررسي مي كند (برنامه ريزي فرايندي) و دسته دوم با محصول و نتيجه برنامه ريزي سروكار دارد (برنامه ريزي محصولي). در تحقيق حاضر، برنامه ريزي براي اجراي طرح متروي تهران (كه مورد مطالعه اين تحقيق است) از ديدگاه فرايندي بررسي شده است. به اين معنا كه مراحل تصميم گيري و برنامه ريزي براي اجراي طرح مزبور و آثاري كه اين برنامه ريزي از خود به جاي گذاشته است، مورد مطالعه قرار گرفته است. در اين ميان، جايگاه الگوي حكمروايي خوب (نظام اداره خوب) كه شامل اصولي از قبيل مشاركت، پاسخگويي، شهروندي، شفاف بودن، كارآمدي، قانون مداري و نظاير اينهاست، در جهت بررسي نقش مردم در فرايند برنامه ريزي براي طرح ياد شده و ميزان تعامل اضلاع حاكميت (مسوولان، مردم و بخش خصوصي) بررسي شده است. الگوي مربوط به آن (حكمروايي خوب) كه از اواخر دهه 1980 م. مطرح شده است، به طور كلي به فرايندي اشاره دارد كه تصميمها و اعمال قدرت در آن شكل مي گيرد و جايگاهي است كه دولت، مردم و بخشهاي خصوصي به تعامل با يكديگر مي پردازند.
الگوي حكمروايي خوب در زمان حاضر در مجامع بين المللي و محافل كارشناسي تنها راه خروج از بن بست فقر و توسعه نيافتگي تلقي مي شود و مديريت سطح محلي، گريز و گزيري از آن ندارد، زيرا اثر بخش ترين، كم هزينه ترين و پايدارترين شيوه اعمال مديريتي است كه توسعه منطقه اي و در نتيجه توسعه ملي را نيز به دنبال دارد.
به اين ترتيب ابتدا كلياتي در زمينه تاريخچه مترو (زمان و علت طرح مترو، مطرح كنندگان و مشاركت كنندگان در برنامه ريزي و اجراي طرح) ارايه شده است. سپس مصاحبه اي با مسوولان مترو و افراد ساكن يكي از ايستگاههاي مترو (ايستگاه امام خميني تهران) در زمينه ميزان مشاركت مردم در طرح ياد شده و ميزان رعايت اصول حكمروايي خوب از طرف مسوولان، صورت گرفته است. در ادامه نيز به بررسي، تجزيه و تحليل آنها به صورت توصيفي - تحليلي و با استفاده از آزمون
Spss،‌ پرداخته مي شود. در نهايت نيز به جمع بندي و ارايه پيشنهادات مربوط به آن اقدام خواهد شد. نتيجه كلي كه از اين تحقيق حاصل شد، اين است كه در طرح ياد شده، برنامه ريزي براي مردم بوده است نه برنامه ريزي با مردم، زيرا كه مردم در فرايند برنامه ريزي و اجراي طرح نقش خاصي نداشتند و تنها نظاره گر و استفاده كننده از نتايج طرح بوده اند (برنامه ريزي از بالا و ديوان سالارانه). در اين تحقيق، اصول حكمروايي خوب به هيچ عنوان رعايت نشده است. بديهي است كه تبعات نامطلوبي را هم از خود به جاي گذاشته است، زيرا زماني كه مسوولان به حقوق شهروندي توجهي نمي كنند، به طور طبيعي مردم نيز خود را در قبال طرح، مسوول نخواهند ديد و اين عوامل مانع توسعه منطقه اي و در نهايت توسعه ملي خواهد شد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  11:56 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 2 : مدرس علوم انساني پاييز 1385; 10((پياپي 48) ويژه نامه جغرافيا):29-48.
 
برآورد عمق رواناب حوضه بدون ايستگاه كبوتر لانه كنگاور با استفاده از يك رويداد بارش
 
جباري ايرج*,عارفي محمدرضا
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه رازي كرمانشاه، كرمانشاه، ايران
 
 

تنوع شرايط محيطي، بويژه آب و هوايي ايران، منجر به ايجاد رژيمهاي گوناگون توليد رواناب مي شود. اين وضعيت باعث مي شود كه مدلهاي تجربي براي همه مناطق ايران به يك اندازه مطمئن نباشند و حتي در آن نواحي كه بارشهاي فصلي به صورت برف نازل مي شود، كاربرد مدل پراستفاده SCS-CN نيز با شك و ترديد همراه شود. از اين رو، سعي بر اين است كه تا روشي پيدا شود كه با استفاده از آن، در مدت زمان كوتاه و با امكانات موجود، ميزان رواناب حوضه هاي بدون ايستگاه اندازه گيري به دست آيد. اندازه گيري ميزان رواناب در يك بارش 69 ميليمتري در حوضه كبوتر لانه كنگاور اين امكان را فراهم آورد تا با استفاده از پوشش گياهي و شيب، مدلي تنظيم شود كه با لحاظ كردن بارشهاي موثر و نوع بارشها، مدل ديگري براي رواناب حاصل از يك رگبار به دست آيد. با اعمال بارشهاي ماهيانه و بارشهاي ساليانه كل دوره آمارگيري، مدل نهايي را براي محاسبه حجم رواناب حاصل از بارشهاي ساليانه و حتي ماهيانه مي توان به دست آورد.
انعطاف پذيري مدل به دست آمده براي يافتن رواناب روزانه، ماهيانه و ساليانه و همچنين در شرايط تغيير كاربري اراضي، روش ساده مدلسازي و استفاده از داده هاي اصلي كه از خود حوضه ها براي ساخت مدل استخراج مي شود، از مزاياي اين روش مي باشد. نتايج حاصل از روش پيشنهادي اين تحقيق، برآورد حجم رواناب حوضه كبوتر لانه را - كه فاقد ايستگاه هيدرومتري مي باشد - مطمئنتر نشان مي دهد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  11:56 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 3 : مدرس علوم انساني تابستان 1385; 10(2 (پياپي 45) ويژه نامه جغرافيا):59-82.
 
نقش تراكم زهكشي و اختلاف ارتفاع بر وقوع لغزشهاي دره اي در كوهستانهاي نيمه خشك دامنه هاي شمال غربي سبلان
 
بياتي خطيبي مريم*
 
* گروه پژوهشي جغرافيا، دانشگاه تبريز، تبريز، ايران
 
 

كوهستانهاي نيمه خشك، به لحاظ حاكم بودن شرايط اقليمي خاص و ويژگيهاي هيدرولوژيكي و توپوگرافي، از مستعدترين مناطق براي وقوع لغزشها، بويژه لغزشهاي دره اي محسوب مي شوند. در اين مناطق، تشكيل آبراهه هاي عميق و تغيير آرايش جريان آبها در طول آنها، از عوامل تحريك كننده اصلي مواد ديواره دره ها، به وقوع لغزش به شمار مي آيند. در طول آبراهه هاي عميق منطقه مطالعه شده، به عنوان يك منطقه كوهستاني نيمه خشك، لغزشهاي متعددي به وقوع پيوسته است. با توجه به نقش اين لغزشها در تغيير ويژگيهاي هيررولوژيكي دره ها و همچنين تغيير در ميزان بار رسوبي رودخانه ها و تهديد مساكن روستايي، نقش عوامل مختلف در وقوع آنها، از جمله تراكم زهكش، اختلاف ارتفاع و ويژگيهاي سازندهاي سطحي، با استفاده از نقشه هاي زمين شناسي، توپوگرافي، عكسهاي هوايي و نمونه برداريها و بازديدهاي ميداني، بررسي و تحليل شده اند. نتايج اين تحليلها نشان مي دهد كه ميزان گسيختگيها و لغزشهاي دره اي، تابع ميزان تراكم زهكشي، بويژه تراكم آبراهه هاي عميق، تابع تغييرات نسبتهاي Ds/Dd و همچنين تابع تغييرات R مي باشد شايان ذكر است كه تا ارتفاع معيني از ناهمواري منطقه كه متشكل از سازنده هاي سست و منفصل مي باشد، هر چه بر ميزان اختلاف ارتفاع افزوده مي شود، احتمال وقوع لغزشهاي دره اي نيز افزايش پيدا مي كند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  11:56 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 4 : مدرس علوم انساني پاييز 1385; 10((پياپي 48) ويژه نامه جغرافيا):81-102.
 
تحليلي بر تخصصي شدن الگوي كشت و نقش آن در توسعه روستايي: كشت توت فرنگي در منطقه ژاورود مريوان
 
رحماني داريوش*,طاهرخاني مهدي
 
* دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

با وقوع انقلاب صنعتي و پيشرفت تكنولوژي تحولات بنيادي در نظامهاي توليدي از جمله توليد كشاورزي صورت گرفت. به جاي شيوه هاي سنتي - كه بر توليد معيشتي يا خود مصرفي در داخل يك روستا يا ناحيه استوار بود -، نظامهاي توليدي مبتني بر توليد كالا و محصولات براي رقابت در بازارهاي ملي و جهاني براي كسب سود بيشتر رواج پيدا كرد؛ با وجود اين، در نواحي روستايي، كشاورزان به منظور گريز از بي اطميناني موجود در قيمتها و بازار محصولات، از تنوع كشت به عنوان عامل متعادل كننده درامد استفاده مي كنند. اين تنوع كشت پيامدهايي چون پراكندگي در توليد، كاهش درامد و عدم بهره برداري بهينه از آب و خاك را در پي دارد. يكي از راههايي كه براي بهبود توسعه مناطق روستايي مدنظر است، تخصصي كردن الگوي كشت با توجه به مزيتهاي نسبي و ويژگيهاي خاص منطقه اي است.
در اين تحقيق، با توجه به اهميت محصول توت فرنگي در زندگي مردم نواحي روستايي منطقه ژاورود استان كردستان، به مطالعه و تحليل آثار كشت توت فرنگي و نقش آن در توسعه مناطق روستايي منطقه پرداخته شده است. ميزان توليد توت فرنگي در استان كردستان 81 درصد از كل توليدات كشور است كه بيش از 60 درصد آن در منطقه زاورود شهرستان مريوان توليد مي شود. بر اين اساس پس از تحليل و بررسي شيوه هاي توليدي، الگوهاي كشت و فرايندهاي موثر در گسترش الگوي كشت توت فرنگي، با استفاده از فرمول كوچران 178 خانواد بهره بردار از كشت توت فرنگي به منظور تبيين آثار و پيامدهاي آن در سطح خانوارها به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده هاي حاصل از پرسشنامه، استفاده از نتايج و يافته هاي ميداني تحقيق نشان مي دهد كه شاخصهاي توسعه خانوارهاي مطالعه شده در دوره بعد از رواج كشت توت فرنگي نسبت به دوره قبل، از بهبود و پيشرفت معناداري برخوردار بوده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  12:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 5 : مدرس علوم انساني پاييز 1385; 10((پياپي 48) ويژه نامه جغرافيا):102-123.
 
ارزيابي حساسيت پذيري دما و بارش تبريز به افزايش دي اكسيد كربن جو با استفاده از مدلهاي گردش جهاني پيوندي جوي – اقيانوسي
 
قويدل رحيمي يوسف*
 
* دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران
 
 

در اين تحقيق با استفاده از داده هاي ماهيانه حاصل از محاسبه ضرايب مربوط به دما و بارش نقاط شبكه در مختصات ايستگاه تبريز و داده هاي ماهيانه دما و بارش ايستگاه هواشناسي تبريز در يك دوره آماري 52 ساله از سال 1951-2003 آثار دو برابر شدن ميزان CO2 جو بر دما و بارش به عنوان مهمترين عناصر اقليمي شبيه سازي شده است. مدلهاي هايترگراف و آمبروتروميك ترسيمي براي تبريز مبين تغييرات ماهيانه عناصر اقليمي دما و بارش در وضعيت دو برابر شدن CO2 جو مي باشند. نتايج حاصل از شبيه سازي عناصر دما و بارش مبين افزايش دماي تبريز در كليه مقاطع ماهيانه، فصلي و ساليانه و كاهش بارش در فصول زمستان، بهار و افزايش آن در فصلهايي تابستان، پاييز و نيز مقطع ساليانه هستند. مدلهاي آمبروترميك، كليماگرام و هايترگراف فعلي و شبيه سازي شده تبريز از مدل GFDL و مدل ECHAM4 (از مدلهاي مركزتحقيقاتي هواشناسي ماكس پلانك در آلمان) در چگونگي دو برابر شدن CO2 جو، تغييرات دما و بارش را مورد تاييد قرار دادند. با توجه به مدلهاي آمبروترميك و هايترگراف ترسيمي براي چگونگي اقليم فعلي و اقليم شبيه سازي شده از مدلهاي GFDL و ECHAM4، تغيير اقليم تبريز در چگونگي دوبرابر شدن CO2 به صورت كاهش مدت و شدت دوره سرد و كاهش روزهاي همراه با يخبندان، كاهش بارش بهاره و زمستاني، تغيير شكل بارش زمستاني از برف و باران، طولاني شدن دوره رشد گياهان، افزايش دما و به تبع از آن خشكي، خود را نشان خواهد داد. با توجه به نتايج حاصل از شبيه سازيها و با در نظر گرفتن موقعيت فعلي اقليم بويژه بازه 14 ساله 1990-2003 چنين به نظر مي رسد كه تغيير شكل اقليم تبريز به طريق شبيه سازي شده از مدل ECHAM4 محتمل تر از مدل GFDL باشد.

 
كليد واژه: تغيير اقليم، آثار دو برابر شدن CO2، مدلهاي گردش جهاني پيوندي، شبيه سازي اقليم تبريز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  12:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 7 : مدرس علوم انساني پاييز 1385; 10((پياپي 48) ويژه نامه جغرافيا):145-172.
 
نقش تحول كاركرد مرز بر فضاي جغرافيايي بخش باجگيران در مرز ايران و تركمنستان
 
محمدپور علي,احمدي پور زهرا*,بديعي مرجان
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

يكي از عمده ترين تحولات دهه گذشته فروپاشي شوروي و فروريختن ديوار آهنين بلوك شرق بود. بعد از اين فروپاشي، بازشدن مرز ايران و تركمنستان در استانهاي خراسان و گلستان از جمله وقايعي بود كه موجب تحولات عظيمي در سطح استانهاي مذكور و منطقه شد كه مناطق مرزي نيز از اين تحولات در امان نماندند.
اين مقاله بخشي ازيك تحقيق ميداني است كه با استفاده از منابع كتابخانه اي و همچنين كار ميداني با انجام مصاحبه با مسوولان و مردم محلي و با استفاده از پرسشنامه هاي پخش شده در سطح روستاهاي منطقه مورد مطالعه (با شيوه مطالعه پانل) و در نهايت با استفاده از مشاهدات محلي تهيه شده است و سعي دارد تا تحولات فضايي صورت گرفته را در منطقه مرزي باجگيران در دوره بعد از بازگشايي و مقايسه آن با دوره قبل از بازگشايي مرز بررسي كند.
فرضيه اصلي تحقيق عبارت است از اينكه بازگشايي مرز ايران و تركمنستان در منطقه باجگيران باعث تحول در كاركرد مرز شده و اين تحول كاركردي فضاي جغرافيايي جديدي را در زمينه هاي مختلف ايجاد كرده است. بعد از بازگشايي مرز ايران و تركمنستان در منطقه باجگيران، اين منطقه شاهد تغييرات فضايي و جغرافيايي در زمينه هاي حمل و نقل، سكونتگاههاي روستايي - شهري، ارتباطات و تاسيسات عمومي و داير شدن تعداد زيادي از نمايندگيهاي ادارات و سازمانهاي دولتي و غيردولتي و همچنين تغيير روند حركت جمعيت بخصوص در شهر باجگيران بوده است؛ به طوري كه نماي اين شهر نسبت به قبل از بازگشايي، تحولي اساسي داشته است.
تحقيق فوق با هدف بررسي تحولات فضايي و ساختاري صورت گرفته در منطقه مرزي باجگيران (با استفاده از شاخصهاي مورد نظر) آثار تحول كاركرد مرز را بررسي خواهد كرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  12:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 8 : مدرس علوم انساني پاييز 1385; 10((پياپي 48) ويژه نامه جغرافيا):173-190.
 
عدم تطابق خشكسالي هواشناسي و خشكسالي هيدرولوژيكي در دو حوزه آبريز همجوار در دامنه شمالي شيركوه يزد
 
مظفري غلام علي*
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه يزد، يزد، ايران
 
 

خشكسالي، يكي از بلاياي طبيعي است كه با خسارتهاي مالي و جاني فراواني همراه است. اين پديده تحت هر رژيم بارش و رژيم دمايي به وقوع مي پيوندد. ارايه يك تعريف مورد قبول عام در مورد خشكسالي وجود ندارد؛ زيرا نزد افراد با تخصصهاي مختلف داراي معاني متفاوتي است و در منابع علمي به رخداد خشكسالي هواشناسي، هيدرولوژيكي و كشاورزي اشاره شده است. خشكسالي هواشناسي را كمبود غير نرمال و طولاني مدت بارش گويند. خشكسالي هيدرولوژيكي به كاهش چشمگير سطح آب درياچه ها، رودخانه ها، مخازن و غيره مربوط است و خشكسالي كشاورزي وضعيتي است كه ميزان رطوبت موجود در خاك براي محصول ناكافي است.
موضوع اين مقاله بررسي و مقايسه عدم تطابق روند خشكسالي هواشناسي و خشكسالي هيدرولوژيكي در دو حوزه آبريز همجوار در دامنه شمالي شيركوه يزد است. در ابتدا خشكسالي هواشناسي با استفاده از روش گيپس و ماهر و خشكسالي هيدرولوژيكي با استفاده از روش نمره استاندارد
z محاسبه و در ادامه نيز وجود يا عدم وجود روند خشكسالي هواشناسي و خشكسالي هيدرولوژيكي با استفاده از تحليل همبستگي در سطح دو حوزه آبريز اسلاميه و فخرآباد واقع در دامنه شمالي شيركوه يزد مورد بررسي، تحليل و مقايسه قرار گرفته است.
براي اجراي اين تحقيق از داده هاي بارندگي ساليانه دو ايستگاه باران سنجي وابسته به وزارت نيرو در طي يك دوره مشترك آماري 30 ساله و داده هاي هيدرومتري دو ايستگاه اسلاميه و فخرآباد دوره هاي آماري به ترتيب 26 و 28 ساله استفاده به عمل آمده است.
نتايج تحقيق نشان مي دهد كه از اين نظر تفاوتهاي چشمگيري در دو سطح دو حوزه آبريز وجود دارد، علي رغم اينكه روند خشكسالي هواشناسي در هر دو ايستگاه باران سنجي اسلاميه و فخرآباد مورد تاييد قرار نگرفت، اما روند خشكسالي هيدرولوژيكي در ايستگاه هيدرومتري اسلاميه تاييد شد و در ايستگاه هيدرومتري فخرآباد مورد تاييد قرار نگرفت. همچنين وجود رابطه قوي و معنادار بين ميزان بارش و دبي در ايستگاه هيدرومتري فخرآباد تاييد شد ولي در ايستگاه هيدرومتري اسلاميه تاييد نشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  12:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 9 : مدرس علوم انساني پاييز 1385; 10((پياپي 48) ويژه نامه جغرافيا):191-211.
 
تحليل فضايي كتابخانه هاي عمومي منطقه 12 تهران با استفاده از GIS
 
معصومي مرضيه,فرج زاده منوچهر*
 
* گروه جغرافياي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

كتابخانه هاي عمومي در دسترسي عموم مردم به محصولات فرهنگي و اطلاعاتي نقش به سزايي دارند. در اين مقاله كتابخانه هاي عمومي منطقه 12 تهران از نظر توزيع فضايي، دسترسيها و تسهيلات ارزيابي شده است. به همين منظور ابتدا نقشه هاي پايه و اطلاعات توصيفي مختلف از جمله: جمعيت، سطح سواد و همچنين زير ساختها و تسهيلات كتابخانه ها جمع آوري شد. سپس با تنظيم و تكميل پرسشنامه برخي از اطلاعات مورد نياز ارزيابي از مراجعان تهيه گرديد. نتايج اين تحقيق نشان داد كه علي رغم اينكه ميانگين جمعيت منطقه 12 تهران نسبت به ساير مناطق تهران كمتر مي باشد؛ ولي تعداد كتابخانه ها از فراواني بيشتري برخوردار است. همچنين كتابخانه هاي موجود، توزيع فضايي مناسبي نداشتند و امكانات و تسهيلات موجود در كتابخانه ها به هيچ وجه پاسخگوي جمعيت شعاع 1000 متري تحت پوشش (كه با استفاده از توابع سامانه اطلاعات جغرافيايي محاسبه شده است) نمي باشد. دسترسي به كتابخانه ها نيز در وضعيت مناسبي قرار ندارد. براي حل مشكلات موجود، پيشنهاد استفاده از فضاهاي فرهنگي موجود و ايجاد كتابخانه هاي جديد در منطقه داده شده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  12:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 : مدرس علوم انساني پاييز 1385; 10((پياپي 48) ويژه نامه جغرافيا):213-234.
 
بررسي بحران آب استان خراسان
 
ولايتي سعداله*
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه فردوسي مشهد، مشهد، ايران
 
 

حجم آب تجديد شونده ساليانه در سطح استان خراسان، حدود 11.9 ميليارد مترمكعب است كه 3.9 ميليارد مترمكعب آن سطحي و 8 ميليارد مترمكعب آن زيرزميني است. آب زيرزميني استان به طور عمده در آبخانه دشتهاي استان يافت مي شود و نسبت به منابع آب سطحي از اهميت بيشتري برخوردار است. هر ساله حدود 9.7 ميليارد مترمكعب آب زيرزميني از اين آبخانه ها استخراج و به مصارف مختلف (به طور عمده كشاورزي) مي رسد. توسعه اي كه به صورت اضافه برداشتها (برداشت بيشتر از تغذيه ساليانه) به وسيله چاههاي عميق صورت مي گيرد، سبب شده است كه آبخانه 57 دشت از 76 دشت استان، با كسري مخزن روبه رو شود و استان با بحران شديد آب مواجه گردد. كسري مخزن آب زيرزميني، به 1.7 ميليارد مترمكعب در سال مي رسد. گزارشاتي كه تاكنون درباره بحران آب در استان خراسان انتشار يافته اند، عامل اصلي بحران آب را خشكساليها قلمداد كرده اند؛ در حالي كه در اين تحقيق معلوم شده است، عامل اصلي بحران آب، اضافه برداشتهاي مستمري است كه به وسيله چاههاي عميق از آبخانه دشتها صورت مي گيرد و نه خشكساليها به تنهايي؛ اگر چه خشكساليها نيز در اين بحران نقش دارند. براي اثبات اين ادعا، متوسط ساليانه بارندگي (متحرك 5 ساليانه) هر دشت، با هيدروگراف آبخانه همان دشت، به مقايسه و تحليل گذاشته شده است. در اين تحليل معلوم شده است كه سطح آب زيرزميني، حتي در سالهاي تر كه بر طبق قاعده بايد بالا مي آمد، همچنان به افت خود ادامه داده است. پيامدهاي جبران ناپذير بحران آب عبارتند از بالارفتن هزينه پمپاژ آب، شورشدن آب زيرزميني، نشست زمين و ايجاد شكافها در سطح دشتها و مشكلات زيست محيطي.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  12:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 6 : مدرس علوم انساني پاييز 1385; 10((پياپي 48) ويژه نامه جغرافيا):125-145.
 
پهنه بندي خطر حركات توده اي مواد در حوضه آبريز ليقوان چاي
 
كرمي فريبا*,بياتي خطيبي مريم,رستم زاده هاشم
 
* گروه پژوهشي جغرافيا، دانشكده علوم انساني و اجتماعي، دانشگاه تبريز، تبريز، ايران
 
 

حوضه آبريز ليقوان چاي در دامنه شمالي توده كوهستاني سهند واقع شده است. تحول اين حوضه، خصوصا در كواترنر جديد،‌ جدا از تحول مخروط آتشفشاني سهند نيست. به دليل حاكم بودن سيستم فرسايشي پريگلاسير و رودخانه اي در دامنه شمالي اين توده كوهستاني، وقوع حركات دامنه اي، جريانهاي رودخانه اي و سيلابي، از عمده ترين پديده هاي مورفوژنيك و مخاطرات ژئومورفولوژيك حوضه آبريز ليقوان چاي مي باشند كه علاوه بر اينكه سكونتگاههاي روستايي و شهري را تهديد مي كنند، از تنگناهاي ژئومورفولوژيكي موجود، بر سر راه برنامه هاي عمراني منطقه نيز محسوب مي شوند. پژوهش حاضر به بررسي و پهنه بندي حركات توده اي مواد در حوضه زهكشي ليقوان مي پردازد و نتيجه آن، از طريق ارايه نقشه پهنه بندي خطر حركات توده اي مواد و مميزي مناطق پرخطر - كم خطر سعي دارد، برنامه ريزان و مديران اجرايي را به سوي برنامه ريزي و مديريت صحيح كاربري زمين سوق دهد. به اين ترتيب، توسعه بخشهاي مسكوني، كشاورزي، صنعتي و غيره در اراضي دور از مخاطرات ژئومورفولوژيكي تا حدودي امكانپذير خواهد شد. نقشه پهنه بندي خطر حركات توده اي مواد، با استفاده از نقشه هاي توپوگرافي رقومي شده به مقياس 1:250000 و 1:50000، نقشه هاي زمين شناسي و ژئومورفولوژي، داده هاي سنجش از دور (تصاوير ماهواره اي ETM، 2002) و بهره گيري از سيستم اطلاعات جغرافيايي شامل نرم افزارهاي ARC/GIS و ARC/VIEW و بر اساس هشت متغير (شيب، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از روستا يا شهر، ليتولوژي، كاربري زمين و بارش) ارايه شد. نتايج اين مطالعه نشان مي دهد كه در حدود 36.11 درصد منطقه مطالعاتي از نظر استعداد وقوع حركات توده اي مواد در محدوده خطر متوسط تا بسيار شديد قرار دارند و 64.66 درصد زمين لغزشها در همين محدوده اتفاق افتاده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391  12:03 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها