0

بانک مقالات جغرافیا

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1389; 42(72):83-102.
 
بررسي نظري مفهوم محله و بازتعريف آن با تاکيد بر شرايط محله هاي شهري ايران
 
عبدالهي مجيد*,صرافي مظفر,توكلي نيا جميله
 
* دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

در فرايند کنوني برنامه ريزي و مديريت توسعه شهري، استفاده از راهبردهاي مشارکتي و رويکرد برنامه ريزي از پايين به بالا به تدريج مورد اجماع نظر برنامه ريزان قرار گرفته است. تحقق اين رويکرد، نيازمند تعريف نظام تقسيمات فضايي خردتري است که مي توان «محله» را به عنوان واحد پايه و محور برنامه ريزي مشارکتي در عرصه همگاني در شهرها قلمداد کرد. اين مقاله مي کوشد با توجه به برداشت هاي گوناگون از محله، مبتني بر ديدگاه هاي مختلف علمي و با تاکيد بر زمينه هاي حقوقي و تاريخي در شهرهاي ايران به اصول مشترک در تعريف محله دست يابد. مطالعه حاضر به لحاظ روش تحقيق بر اساس رويکرد کيفي، و تحليل اسناد مطالعه به دو شيوه «تحليل دروني» و «تحليل بروني» انجام شد. يافته هاي نظري خاص خود، به تعريف و کاربست آن پرداخته اند. دارابودن مرز و محدوده مشخص، حس همبستگي و روابط متقابل ميان ساکنان، هويت جمعي و اشتراکت اهداف، يکپارچگي فضا و فعاليت، خودکفايي نسبي و جمعيت متناسب از مضامين مشترک در تعريف محله بوده است. بر مبناي ويژگي ها و معيارهاي مورد انتظار، مفاهيم جمعيتي، زيرساختي، سياسي، حسي، اجتماعي و محيطي به عنوان اصول پايه در تعريف محله محسوب مي شود. مفهوم شناسي محله در شهرهاي ايران نشان مي دهد که در گذشته ويژگي ها و معيارهاي قومي، مذهبي، نژادي و نظاير اينها، و در زمان حاضر اصول رسمي و قراردادي در تعريف مفهوم و تعيين حدود محله نقش تعيين کننده اي دارند. در مجموع محدوده فضايي يکپارچه، وجود مرزهاي کالبدي مبتني بر درک ذهني و يا نشانه عيني، حس تعلق مکاني و همبستگي اجتماعي، امکان شناخت رو در رو و وجود تسهيلات و خدمات محلي از جمله نکاتي است که در مفهوم شناسي محله اهميت مي يابند.

 
كليد واژه: جامعه، اجتماع، اجتماع محلي، محليت، محله
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 7 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1389; 42(72):103-120.
 
تبيين جايگاه روش هاي اثباتي و فرااثباتي در مطالعات جغرافياي سياسي و ژئوپليتيک
 
افضلي رسول*,كياني وحيد
 
* دانشکده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 بسياري از مسايل مهم جغرافياي سياسي و ژئوپليتيک، اساسا روش شناسانه اند. موضوعات روش شناختي در ابتدا در دهه 50 و 60 با تحول رفتارگرايي در علوم سياسي و روابط بين الملل، به جغرافياي سياسي و ژئوپليتيک نيز وارد شد و بسياري از پژوهشگران جغرافياي سياسي و ژئوپليتيک، تلاش کردند تا روش هاي علمي را در جغرافياي سياسي به کار بگيرند. اين امر واکنش مدافعان رهيافت هاي سنتي يا کلاسيک را موجب شد. در نتيجه، روش هاي ديگر ملهم از علم يا اثبات گرايي، مانند انتخاب عقلي و تجزيه و تحليل ساختاري، توسعه يافت. اين امر به نوبه خود روش هاي ديگر فرااثبات گرايي و از جمله نظريه هاي انتقادي و پسامدرنيسم را سبب گرديد. اين تحقيق تقسيم اساسي بين دو گروه از محققان روش هاي اثباتي و فرااثباتي را مورد مطالعه قرار داده است: 1- آن دسته از پژوهشگران جغرافياي سياسي و ژئوپليتيک که معتقدند روش پوزيتيويستي مي تواند براي تشريح علمي جغرافياي سياسي و ژئوپليتيک به کار رود؛ و 2- آن دسته از پژوهشگران جغرافياي سياسي و ژئوپليتيک که تصور مي کنند اين امر ناشدني است و آنچه در پژوهش هاي جغرافياي سياسي و ژئوپليتيک مي توان بدان دست يافت. از لحاظ پژوهشي، تفسير پديده ها در قالب روش ه اي فرااثبات گرايي است. از اين رو تحقيق حاضر صرفا به ماهيت و جايگاه اين روش ها در مطالعات جغرافياي سياسي و ژئوپليتيک پرداخته است و قصد سوق دادن پژوهشگران و انديشمندان اين رشته را به سوي روش خاصي مدنظر قرار نداده است. بلکه هدف اصلي اين است که اگر در تحقيقي از روش اثباتي يا فرااثباتي استفاده شده است، پژوهشگر بايد از چه اصول و معيارهايي پيروي کند تا مطالعه اي روشمند انجام داده باشد.
 
كليد واژه: اثبات گرايي، فرااثبات گرايي، جغرافياي سياسي، ژئوپليتيک، نظريه هاي انتقادي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 8 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1389; 42(72):121-134.
 
شاخص سازي مولفه هاي سياست و فضا در جغرافياي سياسي
 
حافظ نيا محمدرضا*,ميرقادري مصطفي,احمدي پور زهرا
 
* گروه جغرافياي سياسي، دانشگاه تربيت مدرس
 
 جغرافياي سياسي شاخه اي از علم جغرافياست که به مطالعه و کالبدشکافي پديده هاي سياسي فضايي و نواحي متشکل و سازمان يافته سياسي، از سطح خرد تا کلان (ميکرو تا ماکرو) مي پردازد. از ديدگاه علي، موضوع دانش جغرافياي سياسي را کنش متقابل متغيرهاي سياسي با متغيرهاي فضايي تشکيل مي دهد. پس با توجه به آنچه که اشاره شد، دو مولفه سياست و فضا از مفاهيم اساسي اين رشته اند که شناخت شاخص هاي آنها از مهم ترين اقدامات زيربنايي در درک پديده هاي سياسي– فضايي به شمار مي آيد.
فضا را مي توان عرصه اي سه بعدي که داراي هويت، ساختار، سيستم ها و مرزهاي مشخص است و مقياس هاي مختلف و چشم انداز پويا (ديناميک) دارد و قلمرو زندگي، تحرک، احساس، آرمان و فعاليت انسان ها را تشکيل مي دهد، به حساب آورد. اما سياست متاثر از ايدئولوژي هاي گوناگون عبارت است از: مفاهيم و نهادهاي سياسي فرمانروا، فرايندها و سازوکارهاي تصميم ساز که بر پايه نظام ارزشي پديد آمده اند و با پشتيباني عامل قدرت مستتر در حاکميت، بر فضاي جغرافيايي تاثير مي نهند و از آن تاثير مي پذيرند. اين مقاله به صورت کتابخانه اي و ميداني و با شيوه توصيفي– تحليلي، سعي برشناسايي و رتبه بندي، شاخص هاي سياست و فضا در جغرافياي سياسي دارد. يافته ها بيانگر اين مطلب است که شاخصه هاي شناخته شده در مباحث نظري با توجه به يافته هاي ميداني تاييد شدند، و بر اين اساس از 51 شاخص مورد آزمون، تعداد شاخص هاي سياسي مطلق 19 شاخص، شاخص هاي فضايي مطلق 22 و شاخص هاي دوگانه 10 شاخص شناسايي و رده بندي شدند. نکته شايان توجه وزن و اهميت بيشتر شاخص هاي فضايي در قياس با شاخصه هاي سياسي بود، که نشان از اهميت و جايگاه هر يک از اين مولفه ها در مطالعات جغرافياي سياسي و ژئوپليتيک دارد.
 
كليد واژه: سياست، فضا، ايدئولوژي، جغرافياي سياسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 9 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1389; 42(72):135-155.
 
سنجش ميزان پايدار نواحي روستايي بر مبناي مدل تحليل شبکه، با استفاده از تکنيک بردا مطالعه موردي: نواحي روستايي شهرستان فسا
 
فرجي سبكبار حسن علي*,بدري سيدعلي,مطيعي لنگرودي سيدحسن,شرفي حجت اله
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 امروزه توسعه روستايي به عنوان يکي از مباحث توسعه با چالش هاي فراواني روبه روست و بدون انجام سنجش و برنامه ريزي و تصميم گيري، پويايي از تصميم گيري بهينه و فراند بازخورد توسعه پايدار حذف مي گردد. در اين تحقيق براي سنجش ميزان پايداري نواحي روستايي از مدل تحليل شبکه اي که يکي از تکنيک هاي تصميم گيري چند معياره به شمار مي آيد، استفاده شده است. مدل تجزيه و تحليل شبکه از سلسله مراتب کنترل، خوشه ها، عناصر روابط بين بخشي، بين عناصر و بين خوشه ها تشکيل شده است که موضوع تصميم گيري را به چند سطح مختلف تجزيه مي کند و وابستگي دروني بين مولفه ها و درون شبکه را کنترل و مديريت مي کند. در اين تحقيق از شاخص هاي در نظر گرفته شده مربوط به هر يک از ابعاد پايداري براي سنجش نواحي روستايي استفاده شده است. بر اساس چنين هدفي، فرضيه تحقيق اين گونه صورت بندي شده است که بين ابعاد پايداري (اجتماعي، اقتصادي و محيطي) منطقه مورد مطالعه تفاوت معناداري وجود دارد. روش شناسي تحقيق توصيفي و تحليلي است و با استفاده از تکنيک بردار 250 خانوار در 46 روستا در چهار بخش شهرستان فسا مورد بررسي قرار گرفته است، به گونه اي که بعد از محاسبه وزن ها با استفاده از تکنيک بردا، تفاوت در ميزان پايداري ابعاد اقتصادي، اجتماعي و محيطي نواحي روستايي اين شهرستان مشخص شود. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد به دليل وجود هم پيوندي ميان شاخص ها و معيارها در ابعاد مختلف براي سنجش دقيق پايداري، توجه به گروه ها و ابعاد مختلف پايداري به صورت مستقل از يکديگر، همچنين استفاده از نظرسنجي ها و در نظر گرفتن نظريات کارشناسي الزامي است و از اين رو شيوه تصميم گيري گروهي با بهره گيري از روش بردا و پرسشنامه و ترکيب داده هاي آن در مدل ANP به خاطر توجه به ساختار شبکه اي و متقابل شاخص ها و معيارها در اين مدل، داراي کارايي بالايي است.
 
كليد واژه: سنجش پايداري، تحليل شبکه، تکنيک بردا، نواحي روستايي، شهرستان فسا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 10 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) تابستان 1389; 42(72):157-166.
 
حاشيه نشينان و ارتکاب جرايم اجتماعي مطالعه موردي: شهر يزد
 
حكمت نيا حسن,افشاني سيدعليرضا*
 
* دانشکده علوم اجتماعي، دانشگاه يزد
 
 حاشيه نشيني يکي از پيامدهاي صنعتي شدن و رشد شهرها در کشورهاي مختلف، اعم از توسعه يافته يا در حال توسعه است. حاشيه نشيني پديده اي ناميمون و ناهمسو با ساير ابعاد جامعه تلقي مي شود، چرا که به نوبه خود پيامدهاي متعددي براي جامعه به دنبال دارد که يکي از مهم ترين آنها رشد انحراف اجتماعي است. هدف تحقيق حاضر بررسي رابطه حاشيه نشيني با ارتکاب جرايم اجتماعي در شهر يزد بوده است. فرضيه اصل تحقيق اين است که بين وضعيت بد اقتصادي و معيشتي حاشيه نشينان و ارتکاب جرايم اجتماعي آنها رابطه وجود دارد. روش تحقيق از نوع پيمايشي بوده است. جامعه آماري تحقيق را کليه خانوارهاي ساکن در حاشيه شهر يزد تشکيل مي داد. با توجه به پراکندگي متغير اصلي تحقيق در پيش آزمون انجام شده و سطح اطمينان 95 درصد، نمونه اي به حجم 282 نفر از ساکنان مناطق حاشيه اي شهر يزد انتخاب و به صورت حضوري با آنها مصاحبه شد. طبق يافته هاي تحقيق بين بيکاري، درآمد خانواده و ارتکاب جرايم اجتماعي رابطه معني داري وجود دارد. افراد بيکار و با درآمد پايين نسبت به افراد شاغل و افراد با درآمد بالا بيشتر مرتکب جرايم اجتماعي شده اند. همچنين نتايج تحقيق نشان داد که بين مهاجرت، تحصيلات پدر، تحصيلات مادر و ارتکاب جرايم اجتماعي رابطه معني داري وجود ندارد. نتايج اين تحقيق، همسو با نظريات قشربندي اجتماعي و به ويژه نظريه محروميت و همچنين نظريه فشار است که مدعي است افراد به دليل داشتن مشکلات اقتصادي و کمبود درآمد از يک سو و مقايسه خود با ديگراني که در شهر هستند از سوي ديگر، تمايل زيادي به ارتکاب رفتار مجرمانه پيدا مي کنند.
 
كليد واژه: حاشيه نشيني، جرايم اجتماعي، فقر، بيکاري، شهر يزد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

1 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; 42(71):1-18.
 
تحليل و ارزيابي کاربري اراضي روستا– شهر گلوگاه بابل با استفاده از GIS
 
ابراهيم زاده عيسي*,حبيب زاده لمسو كاظم
 
* دانشگاه سيستان و بلوچستان
 
 ارزيابي کاربري اراضي شهري به عنوان هسته اصلي برنامه ريزي شهري، نقشي مهم در ساماندهي فضايي– مکاني شهرها ايفا مي کند. روستا– شهر گلوگاه در سال 1381 تبديل به نقطه شهري شده و با جمعيتي معادل 5114 نفر در جنوب شهرستان بابل قرار دارد، که به لحاظ ساماندهي مکاني– فضايي کاربري اراضي شهر، نابسامان مي باشد. علل اين نابساماني را بايستي عمدتا در توپوگرافي شهر، ضعف مديريت، عدم اجراي قوانين و مقررات شهرسازي جستجو کرد. نتايج بررسي هاي کمي سطوح و سرانه هاي شهري موجود و افق ده ساله آتي شهر (1395)، نشان مي دهد که مساحت کاربري هاي داير روستا– شهر گلوگاه با توجه به سرانه ها و استانداردها حدود 123873 متر مربع کمبود فضا دارد. در تحليل کيفي کاربري اراضي شهر با استفاده از نرم افزار Are GIS و با توجه به شاخص هاي ارزيابي (مطلوبيت، ظرفيت، سازگاري)، نتايج حاصل بيانگر آن است که مکان گزيني اکثر کاربري هاي اين شهر در ماتريس مطلوبيت، شرايط آن نسبتا نامطلوب بوده، گرچه از لحاظ سازگاري، در حد نسبتا سازگار بوده، در عين حال از حيث ماتريس ظرفيت، غير از کاربري تجاري و اداري، ساير کاربري ها نتوانسته اند جمعيت سطح شهر و حوزه نفوذ آن را تحت پوشش مناسب قرار دهند. يافته هاي حاصل از اين تحقيق بيانگر آن است که بايستي به توسعه درون بافتي شهر انديشيد و با در نظر داشتن شاخص هاي مکان گزيني کاربري ها به تفکيک قطعات و باز توزيع فضايي– مکاني اراضي شهر پرداخت. 
 
كليد واژه: کاربري اراضي، ارزيابي کيفي، ارزيابي کمي، روستا– شهر گلوگاه، Are GIS
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 2 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; 42(71):19-34.
 
برنامه ريزي تعاملي گردشگري روستايي با رهيافت ارزيابي مشارکتي روستايي مورد مطالعه روستاي وکيل آباد «سردابه»
 
طالب مهدي,ميرزايي حسين,بخشي زاده حسن*
 
* دانشگاه تهران
 
 گردشگري روستايي يکي از زمينه هاي نسبتا تازه در توسعه روستايي است که مي تواند فرصت ها و امکاناتي را به ويژه براي اشتغال و درآمد روستايي فراهم سازد و نقش موثري در احيا و نوسازي نواحي روستايي ايفا کند. نقش و اهميت گردشگري در فرايند توسعه روستايي در بسياري از کشورها به اثبات رسيده است. هم اکنون گردشگري روستايي به عنوان صنعت بالقوه پايداري قلمداد مي شود. توجه به اين امر مهم در برنامه ها و طرح هاي توسعه روستايي به ويژه طرح هاي محلي اهميت زيادي را طلب مي کند. گردشگري روستايي امروزه يکي از مردمي ترين اشکال گردشگري محسوب مي شود (پاپلي يزدي؛ 1385، 201). جاذبه ها، امکانات و قابليت هاي توسعه گردشگري در نواحي روستايي کشور ما بسيار متنوع و گسترده است. تاکنون اين جاذبه ها چندان شناخته و معرفي نشده و بهره برداري هاي لازم از آن ها به عمل نيامده است. گردشگري در فرآيند برنامه ريزي توسعه روستايي اهميت بسزايي دارد. لذا توجه به اين امر در برنامه ها و طرح هاي توسعه روستايي به ويژه طرح هاي محلي پيش از پيش احساس مي شود. با در نظر گرفتن مشکلات فراوان پيش روي توسعه و پيشرفت روستاي وکيل آباد و بعضا کمبود پتانسيل هاي لازم در جهت توسعه بخش کشاورزي به دليل تقطيع اراضي و کوهستاني بودن منطقه و مهاجرت روستاييان و بيکاري، گردشگري روستايي مي تواند نقش موثري در رونق بخشيدن به جامعه و اقتصاد روستايي ايفا نموده و گام موثري در جهت توسعه پايدار روستايي محسوب گردد. 
 
كليد واژه: گردشگري روستايي، برنامه ريزي تعاملي، رهيافت ارزيابي مشارکتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 3 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; 42(71):35-48.
 
نگرش و گرايش جامعه ميزبان به توسعه گردشگري در نواحي روستايي نمونه مورد مطالعه: دهستان کليجان، شهرستان تنکابن
 
علي قلي زاده فيروزجاني ناصر*,قدمي مصطفي,رمضان زاده لسبويي مهدي
 
* گروه جغرافياي دانشگاه پيام نور
 
 گردشگري يک فعاليت منبع پايه است و به جاذبه ها و خدمات وابسته است، اما در عين حال توسعه موفقيت آميز آن مستلزم ميهمان نوازي و استقبال از طرف جامعه ميزبان نيز مي باشد. به طوري که بدرفتاري، بي علاقگي و سوءظن جامعه محلي، نهايتا به گردشگران منتقل خواهد شد و احتمالا عدم تمايل گردشگران به بازديد مجدد از مقصدهاي مذکور، را در پي خواهد داشت. بدين سان درک واکنش جامعه محلي و عواملي که بر روي اين طرز تفکر تاثير مي گذارند، به منظور دستيابي به حمايت مطلوب جامعه روستايي از توسعه گردشگري امري ضروري به شمار مي آيد. گرايش و حمايت ساکنين يکي از مولفه هاي کليدي در رويکرد توسعه پايدار گردشگري محسوب مي شود. هدف اين تحقيق، بررسي عوامل موثر بر گرايش ها و ميزان حمايت ساکنين از توسعه گردشگري در نواحي روستايي دهستان گليجان از توابع شهرستان تنکابن مي باشد. اين تحقيق به لحاظ روش از نوع پيمايشي مبتني بر استفاده از پرسشنامه مي باشد. جامعه آماري به سه گروه خانوارهاي ساکن معمولي، فعالان بخش تجاري و خدماتي و مسوولين بخش عمومي تقسيم و از روش نمونه گيري طبقه اي نسبي با حجم نمونه 354 نفر (روش کوکران) استفاده شد. به منظور تحليل متغيرهاي مورد مطالعه، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش هاي آماري همبستگي، رگرسيون و آزمون هاي آماري ناپارامتريک استفاده شده است. نتايج تحقيق نشان مي دهد ماهيت نگرش و گرايش ساکنان محدود مورد مطالعه نسبت به گردشگري با يکديگر تفاوت معني داري دارند و ميزان حمايت ساکنان تحت تاثير سطح توسعه گردشگري مي باشد. به طوري که با افزايش ميزان اثرات منفي ناشي از توسعه گردشگري در مقايسه با منافع حاصله، به تدريج از ميزان حمايت هاي ميزبان کاسته خواهد شد. بر اين اساس روستاهاي ساحلي با درک قوي تر اثرات و پيامدهاي منفي گردشگري حمايت کمتري را از توسعه گردشگري نسبت به روستاهاي دور از ساحل داشته اند.
 
كليد واژه: گردشگري، توسعه پايداري گردشگري، نگرش و گرايش جامعه ميزبان، نواحي روستايي، تنکابن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 4 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; 42(71):49-65.
 
بررسي تطبيقي اثرات کاهش آب هيرمند بر فعاليت هاي کشاورزي در روستاهاي سيستان
 
ضياتوانا محمدحسن,رحماني فضلي عبدالرضا,گنجي محمدحسن,اصغري لفمجاني صادق*
 
* دانشگاه شهيد بهشتي
 
 با توجه به ميانگين بسيار کم بارش سالانه و محدوديت تشکيل سفره هاي آب زيرزميني در سيستان، خشکسالي هاي اين ناحيه را بايستي ناشي از کم آبي و يا خشکي رود هيرمند دانست که در طي تاريخ بارها حيات اجتماعي و اقتصادي روستاهاي سيستان را به خطر انداخته است. در دهه هاي اخير به دليل کنترل و بهره برداري بيشتر آب هيرمند در افغانستان، اثرات خشکسالي ها در اين روستاها تشديد گرديده است. در اين پژوهش، ضمن بررسي تطبيقي اثرات کاهش آب هيرمند بر فعاليت هاي کشاورزي روستاهاي سيستان، نقش آب زير سطحي قابل دسترس نيز در تعديل اين اثرات در چارچوب مطالعات تطبيقي روستايي مورد کنکاش قرار گرفته است. پژوهش به روش پيمايش، از پاييز 1386 تا تابستان 1387 در 101 روستا از 808 روستاي سيستان اجرا گرديد که در طي آن از 260 تن از اعضاي شوراي اسلامي روستاها يا خبرگان محلي پرسشگري به عمل آمده است. نتايج بررسي مويد آن است که طي خشکسالي ها، ضمن استمرار بخشي از فعاليت هاي کشاورزي در تعداد محدودي از روستاهاي واقع در نيمه شرقي سيستان (به دليل وجود شرايط مطلوب دسترسي به آب زير سطحي)، در ساير روستاهاي اين ناحيه، اين فعاليت ها به شکل بسيار شديدي کاهش يافته و حتي برخي از فعاليت ها متوقف مي گردد.
 
كليد واژه: هيرمند، خشکسالي، فعاليت هاي کشاورزي، نواحي روستايي، سيستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 5 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; 42(71):67-88.
 
سنجش کيفيت و ظرفيت گردشگري شهري بر اساس الگوي رفتاري گردشگران و جامعه ميزبان، نمونه موردي: شهر اصفهان
 
سيف الديني فرانك*,شعباني فرد محمد,حسيني علي,رشيدي مصطفي
 
* گروه جغرافيا و برنامه ريزي شهري، دانشگاه تهران
 
 شهرها داراي جاذبه هاي گردشگري فراوان مي باشند و همواره گردشگران زيادي را به سوي خود جذب مي نمايند. لذا توسعه گردشگري شهري پايدار و مديريت خردمندانه آن نيازمند برنامه ريزي مي باشد. در دهه هاي اخير رشد و توسعه صنعت گردشگري و اتخاذ آن به عنوان يکي از فعاليت هاي عمده اقتصادي از طرف کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه، برنامه ريزان را بر آن داشته تا جهت توسعه فعاليت هاي گردشگري به دو مقوله مهم توجه نمايند: اول افزايش کيفيت تجربه گردشگري، دوم تلاش در جهت حفظ منافع جوامع ميزبان در اين مطالعه هدف سنجش و ارتقا ظرفيت پذيرش گردشگري شهر اصفهان در راستاي توسعه پايدار گردشگر بوده است. اين تحقيق از نوع توسعه اي و روش آن کمي، تحليلي، پيمايشي مي باشد. در اين تحقيق شهر اصفهان به دليل وجود جاذبه هاي فراوان گردشگري و اهميت وافر آن در سطح ملي و منطقه اي و همچنين به دليل وجود جاذبه هاي فراوان گردشگري و اهميت وافر آن در سطح ملي و منطقه اي و همچنين به دليل چند نقشي بودن انتخاب گرديده است. قلمرو زماني تحقيق فروردين 1388 تا آذر 1388 بوده است. نتيجه اين تحقيق نشان مي دهد که ظرفيت پذيرش و کيفيت گردشگري اين شهر از ديد گردشگران بيش از ظرفيت پذيرش بالفعل اين شهر مي باشد هر چند که تسهيلات و زيرساخت هاي گردشگري اين مقصد هنوز در مرحله توسعه قرار دارد. اين مقصد در مرحله اي قرار گرفته است که به تدريج آثار مخرب محيطي و اجتماعي– اقتصادي آن از سوي گردشگران درک مي شود. و مدل تحقيق نيز تاييد نموده که حجم گردشگران بيش از ظرفيت پذيرش اين شهر مي باشد. در مجموع مي توان نتيجه گرفت که به دليل حجم ورودي گردشگران بيش از ظرفيت پذيرش کالبدي اين مقصد گردشگري جامعه ميزبان نيز تاثيرات نامطلوب و منفي گردشگري را در ابعاد مختلف اقتصادي اجتماعي محيطي کالبدي احساس نموده اند. از ديگر سو کيفيت تجربه گردشگري نيز در شهر اصفهان رو به کاهش است و تنها وجود جاذبه هاي با اهميت در اين شهر باعث جذب گردشگران به اين مقصد شده است و امکانات و تسهيلات مناسب گردشگري نتوانسته است نقش مناسبي در اين ميان ايفا نمايد.
 
كليد واژه: ظرفيت پذيرش، گردشگري شهري، جاذبه هاي گردشگري، سنجش کيفيت گردشگري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 
تمرکززدايي و توسعه پايدار در ايران
 
اطاعت جواد*,موسوي سيده زهرا
 
* دانشکده جغرافيا، دانشگاه شهيد بهشتي
 
 نوع نظام اداري– مديريتي در واحدهاي سياسي مختلف با توسعه پايدار رابطه معناداري دارد. در اين راستا، سازماندهي فضايي و تقسيم سرزمين به واحدهاي جغرافيايي (سياسي– اداري) از نظر کمي و کيفي، به منظور اداره بهتر که با شرايط جديد سازگاري داشته باشد، در دستور کار دولت ها قرار گرفت. واحدهاي سياسي متناسب با قلمرو جغرافيايي، ساختار فرهنگي و قوميتي، وضعيت توپوگرافيک، آمايش سرزمين و نوع ساختار حقوقي– سياسي حاکم، الگويي از نظام هاي متمرکز يا بسيط، عدم تمرکز يا فدرال، تراکم زدايي، تمرکز زدايي، واگذاري اختيارات و خودمختاري را مبناي عمل قرار دادند. با رهيافت فوق هدف اين پژوهش مطالعه نظريات، تجربه کشورهاي توسعه يافته، فرآيندهاي حاکم بر نظام سياسي ايران و تبيين رابطه تمرکززدايي و توسعه پايدار در ايران است. براي دستيابي به اين منظور، از روش تبييني– تحليلي و جمع آوري داده ها و اطلاعات موجود به شيوه کتابخانه اي– اسنادي و بعضا مصاحبه با صاحب نظران استفاده شده است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد که اکثر صاحب نظران براي خروج از ناکارآمدي، بر کوچک سازي دولت و واگذاري امور به مردم و حکومت هاي محلي تاکيد دارند. تجربه کشورهاي توسعه يافته نيز مبين همين واقعيت است. در ايران نيزم مطالعات و تحقيقات انجام يافته توسط کارشناسان و پژوهشگران خارجي، در طرح هايي همچون «تورسن»، «بتل موموريال» و «ستيران» و همچنين «طرح پايه آمايش سرزمين اسلامي» و «طرح جامع تقسيمات کشوري» که توسط پژوهشگران و سازمان هاي داخلي انجام پذيرفته است، تحولات مربوط به تمرکز و عدم تمرکز در ايران در ابعاد گوناگون آن مورد بررسي قرار گرفته است. اين پژوهش ها همگي بر تمرکززدايي براي اداره بهينه سرزمين تاکيد کرده اند. قانونگذاران در ايران براي خروج از اين وضعيت قوانيني را به تصويب رسانده اند. قبل از انقلاب سال 57، در برنامه هاي عمراني سوم، چهارم و پنجم و بعد از انقلاب نيز، از برنامه هاي اول تا چهارم توسعه بر تمرکززدايي تاکيد شده است. اگر چه در اين برنامه ها براي دولت الزاماتي در نظر گرفته شده است؛ اما با اين الزامات مغفول واقع شده و و يا اين که با باز توليد قدرت متمرکز به شيوه اي ديگر، تنها در ابعاد کمي تقسيماتي صورت پذيرفته است. بنابراين بر خلاف آموزه هاي فوق، با گذشت زمان، دولت در ايران حجيم، متورم، متمرکز و ناکارآمد شده است.
 
كليد واژه: تمرکززدايي، توسعه پايدار، نظام متمرکز، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 7 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; 42(71):107-121.
 
تحليل ساختار فضايي شهرهاي مرزي استان آذربايجان غربي با استفاده از تحليل هاي آماري چند متغيره و شبکه هاي عصبي
 
موسوي ميرنجف*,زنگي آبادي علي,تقوايي مسعود,وارثي حميدرضا,زياري كرامت اله
 
* دانشگاه اصفهان
 
 هدف از اين مقاله بررسي و تحليل ساختار فضايي شهرهاي مرزي استان آذربايجان غربي و عوامل موثر بر آن از طريق شاخص هاي مختلف (جمعيتي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، بهداشتي– درماني، زيربنايي، حمل و نقل و ارتباطات و کالبدي) است. روش پژوهش توصيفي– تحليلي و همبستگي است . از مدل هاي کمي و برنامه ريزي از جمله تصميم گيري هاي چند معياره تاپسيس، آنتروپي، ضريب پراکندگي براي رتبه بندي و از روش هاي شبکه عصبي، تحليل رگرسيون، تحليل مسير و تحليل واريانس براي تجزيه و تحليل داده ها استفاده شده است. برابر بررسي هاي صورت گرفته از بين 13 شهر مرزي استان آذربايجان غربي بر اساس تقسيمات اداري– سياسي 1385، شهرهاي پيرانشهر، سردشت و اسنويه که حدود 67.8 درصد از جمعيت شهرهاي مرزي را شامل مي شوند به عنوان شهرهاي مرزي توسعه يافته شناخته شده اند. شهرهاي سيه چشمه، آواجيق، گردکشانه، تازه شهر و پلدشت که حدود 18.7 درصد از جمعيت شهرهاي مرزي را در برگرفته اند به عنوان شهرهاي مرزي نيمه توسعه يافته و شهرهاي ميرآباد، سيلوانه، بازرگان، ربط و سرو که حدود 13.5 درصد از جمعيت شهرهاي مرزي را تشکيل مي دهند به عنوان شهرهاي محروم مرزي استان شناخته شده اند. استفاده از مدل ضريب پراکندگي نشان مي دهد در بين شاخص هاي مختلف بيشترين ميزان نابرابري در شاخص هاي فرهنگي و کمترين ميزان نابرابري در شاخص هاي اجتماعي بوده است. بر اساس نتايج تحليل مسير بخش هاي فرهنگي و زيربنايي به ترتيب بيشترين و کمترين تاثير را بر ساختار فضايي شهرهاي مرزي داشته اند. در روش شبکه هاي عصبي بخش زيربنايي با ميزان 100 درصد و بخش جمعيتي با ميزان 8.8 درصد بيشترين و کمترين اهميت را در بين ساختار فضايي شهرهاي مرزي داشته اند. ميزان نابرابري بين رتبه شهرهاي مختلف در بخش هاي گوناگون با استفاده تحليل واريانس چند متغيره بررسي گرديد که نتايج بيانگر نابرابري رتبه شهرها در شاخص هاي مختلف بوده است. يعني توسعه شهرها در شاخص هاي مختلف يکسان صورت نگرفته است.
 
كليد واژه: ساختار فضايي، شهرهاي مرزي، تحليل هاي آماري، شبکه عصبي، آذربايجان غربي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 8 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) بهار 1389; 42(71):123-140.
 
مطالعه تطبيقي رهيافت هاي امنيت انرژي چين و ژاپن در آسياي مرکزي
 
كولايي الهه*,تيشه يار ماندانا
 
* گروه مطالعات منطقه اي، دانشگاه تهران
 
 برخلاف برخي بحث ها در زمينه اهميت فزاينده رويکرد تامين امنيت انرژي در سياست هاي کشورهاي بزرگ واردکننده انرژي، به نظر مي رسيد گسترش حضور چين و ژاپن در عرصه هاي مختلف بين المللي، تنها به واسطه افزايش نياز آنها به واردات نفت و تلاش آنها براي ايمن سازي عرضه انرژي در سطح جهان نيست، اين دو کشور در پي تداوم بخشيدن به رشد اقتصادي و پيشبرد اهداف سياسي و استراتژيک خود هستند. گسترش پيندهاي آنها با کشورهاي در حال توسعه و تلاش براي تامين منافع اقتصادي و نفوذ سياسي خود در سطح بين المللي، نمي تواند فقط در چارچوب سياست هاي تامين انرژي اين کشوها ارزيابي شود. اگرچه دغدغه تامين امنيت انرژي گرچه بر رفتار بين المللي اين کشورهاي تاثيرگذار است، اما نمي توان گفت که مهمترين عامل شکل دهنده به روابط اين دو کشور با کشورهاي توليد کننده انرژي است. در اين مقاله تلاش خواهد شد ضمن تاکيد بر نقش انرژي به عنوان عاملي مهم در تدوين سياست خارجي چين و ژاپن، نشان داده شود که عامل انرژي تنها يکي از عوامل تاثيرگذار بر سياست هاي بين المللي اين کشورها است و عناصر ژئوپليتيک، محاسبات استراتژيک و نيز سياست هاي مبتني بر حفظ موازنه قدرت در اين منطقه از جهان نيز در تعيين سياست هاي اين دو قدرت بزرگ آسيايي، نقش ويژه اي را ايفا مي کند. نويسندگان با در نظر داشتن تحولات بين المللي در حوزه مباحث نظري و تغيير رويکردها در عرصه اقتصاد سياسي از ايجاد وابستگي متقابل ميان توليدکنندگان و مصرف کنندگان انرژي به ايجاد الگوي همکاري جمعي جهاني براي دست يابي به امنيت انرژي، تلاش کرده اند تا با مطالعه تطبيقي چگونگي تعامل چين و ژاپن در زمينه انرژي با کشورهاي صادرکننده نفت و گاز در حوزه آسياي مرکزي، به بررسي عوامل تاثيرگذار بر سياست هاي انرژي اين دو کشور در اين منطقه بپردازند.
 
كليد واژه: چين، ژاپن، آسياي مرکزي، انرژي، امنيت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 1 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1387; 40(65):1-18.
 
تاثيرات اقتصادي و اجتماعي بازگشايي مرزها نمونه موردي: بخش باجگيران در مرز ايران و تركمنستان
 
احمدي پور زهرا*,حافظ نيا محمدرضا,محمدپور علي
 
* گروه جغرافيا، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

يكي از عمده ترين تحولات دو دهه اخير، فروپاشي شوروي و فروريختن ديوار آهنين بلوك شرق بود. پس از اين فروپاشي، بازشدن مرز ايران و تركمنستان در استان هاي خراسان و گلستان، از جمله وقايعي بود كه تحولات عظيمي را در سطح استان هاي مزبور به ويژه در مراکز استان و شهرهاي نزديک مرز بنيان نهاد و موجب شد که مناطق مرزي از جمله منطقه باجگيران نيز در سطح محدودتري از اين تحولات برخوردار شوند. تحولات ايجاد شده در بخش هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي عمدتا در سطح بالايي بوده ولي با فاصله گرفتن از مرز اين تحولات كاهش پيدا كرده است به طوري که در روستاهاي دور از مرز به دلايل مختلف هيچ تاثيري نداشته است. هدف از اين مقاله بررسي تحولات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بازگشايي مرز باجگيران است که با روش مقايسه اي، توصيفي و تحليلي و با استفاده از منابع كتابخانه اي و به ويژه كار ميداني به شيوه انجام مصاحبه با مسوولين و مردم محلي و همچنين استفاده از پرسشنامه هاي تکميل شده از سطح روستاها و در نهايت با استفاده از مشاهدات محلي با روش مطالعه پانل تهيه شده است و سعي دارد تا تحولات اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي صورت گرفته در منطقه باجگيران را بعد از بازگشايي بررسي نمايد. نتايج به دست آمده نشان مي دهد تاثيرپذيري بخش باجگيران از بازگشايي مرزها، به شدت تحت تاثير عامل فاصله جغرافيايي، وضعيت توپوگرافي، موقعيت جغرافيايي و تصميمات سياسي در سطوح محلي و ملي بوده است.

 
كليد واژه: مرز، مناطق مرزي، باجگيران، تحولات اقتصادي، تحولات اجتماعي و فرهنگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:16 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات جغرافیا

 2 : پژوهشهاي جغرافياي انساني (پژوهش هاي جغرافيايي) پاييز 1387; 40(65):19-31.
 
نقش و تاثير خانه هاي دوم بر ساختار اقتصادي، اجتماعي ناحيه كلاردشت
 
مهدوي حاجيلويي مسعود*,قديري معصوم مجتبي,سنايي مهدي
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه تهران
 
 

همزمان با برخي تحولات جهاني و رواج گردشگري روستايي، در ايران نيز بويژه در نواحي كوهستاني مجاور شهرهاي بزرگ و همچنين سواحل درياي خزر از چند دهه گذشته خانه هاي دوم يا خانه هاي تعطيلات با هدف گذراندن اوقات فراغت شكل گرفته است. در ناحيه كوهستاني كلاردشت هم به دليل برخورداري از موقعيت ممتاز گردشگري و استراحتگاهي مورد نياز ساكنان شهرها، خانه هاي دوم گسترش يافته است. در اين مقاله با انجام مطالعات و كارهاي ميداني و تكميل پرسشنامه در محلات 8 گانه شهر كلاردشت و 19 روستاي پيرامون، ماهيت، ابعاد و روند گسترش اين قبيل مساكن ييلاقي مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است. يافته هاي اين تحقيق نشان مي دهد كه شكل گيري اين پديده در نواحي روستايي تاثير چشمگيري بر دگرگوني هاي اقتصادي اجتماعي آن داشته است. با تاكيد بر اين كه ساخت و سازها در اين قسمت غالبا به صورت سليقه اي و فاقد طرح و برنامه بوده و در نتيجه منجر به بروز ناهماهنگي در چهره و ساختار محيطي آن شده است و ادامه چنين روندي با اصل پايداري محيط زيست و توسعه روستايي مغايرت دارد.

 
كليد واژه: گردشگري روستايي، خانه هاي دوم، نواحي روستايي، کلاردشت، توسعه پايدار روستايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391  11:16 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها