0

بانک مقالات علوم اجتماعی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 1 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):11-31.
 
آسيب شناسي فردي و اجتماعي روابط مجازي در ايران: يك رويكرد كيفي
 
ربيعي علي*,شاقاسمي احسان
 
* دانشگاه پيام نور
 
 

طرح مساله: با اينكه اينترنت و فضاي مجازي فرصت هاي بي سابقه اي براي جوانان ايران مهيا كرده است، آسيب شناسي اينترنت براي جوان ايراني كمتر مورد توجه بوده است. پژوهش حاضر مي كوشد با اتخاذ رويكرد انتقادي به مساله دوستي هاي اينترنتي و عشق سيال، به ابعاد مختلف اين پديده در بين جوانان ايراني بپردازد.
روش: اين پژوهش با يك رويكرد كيفي، مطالب مرتبط با دوستي هاي اينترنتي را بر روي وبلاگ هاي وبلاگ نويسان ايراني گردآوري و تحليل کرده است. مطالب و مواد گردآوري شده با يك روش كيفي مقوله بندي و تحليل شده اند و در پايان، نويسندگان با توجه به مواد گردآوري شده، دست به تحليل زده و پيش بيني هايي از آينده اين نوع روابط ارايه كرده اند.
يافته ها: اكثر وبلاگ نويسان جوان ايراني به دوستي هاي اينترنتي نگرش منفي دارند. آسيب زايي و فريب آميز بودن اين دوستي ها از جمله مهم ترين دلايل اين كاربران در نقد اين قبيل دوستي ها بوده است.
نتايج: دوستي هاي اينترنتي در ايران طرفداران زيادي دارند. با وجود اين مخالفان اين دوستي ها در ميان كاربران اينترنت و مخصوصا وبلاگ نويسان به مراتب بيشترند. همچنين، مرور روايت هاي منفي وبلاگ نويسان از اين دوستي ها نشان مي دهد كه بيشتر اين افراد در گذشته نگرش مثبتي به دوستي هاي اينترنتي داشته اند.

 
كليد واژه: اينترنت، ايران عشق سيال، گپ (چت)، وبلاگ
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 3 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):65-82.
 
مصرف مواد در دانشجويان دانشگاه هاي دولتي در سال تحصيلي 86-1385
 
سهرابي فرامرز,اكبري زردخانه سعيد*,ترقي جاه صديقه,فلسفي نژاد محمدرضا,يعقوبي حميد,رمضاني ولي اله
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

طرح مساله: در كليه جوامع، سوء مصرف مواد در جمعيت جوان و قشر تحصيلكرده از اهميت ويژه اي برخوردار است. پژوهش حاضر به منظور بررسي ميزان مصرف مواد در بين دانشجويان دانشگاه هاي دولتي انجام پذيرفت.
روش: اين مطالعه يک پيمايش مقطعي است. نمونه مورد مطالعه شامل 8373 نفر (50/59 درصد مونث) دانشجويي است كه به صورت تصادفي خوشه اي و بر مبناي توزيع جنسيت، دانشكده و وضعيت اسكان انتخاب شدند. از پرسشنامه شيوع شناسي مصرف مواد براي جمع آوري اطلاعات موردنياز استفاده گرديد.
يافته ها نسبت دانشجوياني كه حداقل يك بار در طول عمر قليان، سيگار، مشروبات الكلي و ترياك مصرف كرده اند، به ترتيب 30، 20، 13 و 80/1 درصد و نسبت مصرف در 12 ماه گذشته، به ترتيب 70/20، 90/13، 10 و 50/1 درصد است. سن شروع مصرف تقريبا همه مواد 13 تا 18 سالگي است. مصرف اكثر اين مواد در منزل دوستان، در خوابگاه با دوستان، در جشن ها و ميهماني هاي خانوادگي و در سفر و گردش هاي تفريحي با دوستان بوده است.
نتايج: با توجه به دسترسي قابل ملاحظه مواد سنتي و مشروبات الكلي، ميزان شيوع مصرف اين مواد در بين دانشجويان پايين است. سن نوجواني پرخطرترين برهه و دوستان عاملي مهمتر از خانواده براي شروع مصرف مواد هستند.

 
كليد واژه: الكل، دانشجو، شيوع شناسي، مصرف مواد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 4 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):83-113.
 
تجاوز به محارم: زمينه ها، استراتژي هاي متجاوز و واكنش هاي بزه ديده
 
مال جو محسن*
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

طرح مساله: اين تصور در اذهان شكل گرفته كه خطر آسيب ديدگي و تجاوز براي افراد بيشتر هنگامي است كه خارج از دايره محارم و افراد خانواده قرار دارند، اما واقعيت برخلاف آن است. بنابراين پژوهش حاضر به منظور شناخت بيشتر از تجاوز جنسي به محارم صورت گرفته است و در آن زمينه هاي تجاوز جنسي، استراتژي هاي متجاوز و واكنش هاي بزه ديده مورد بررسي قرار گرفته اند.
روش پ‍‍ژوهش: روش اين پژوهش به دليل تازگي و حساسيت آن، كيفي و از نوع اتنوگرافيك بوده است. داده هاي آن با استفاده از مصاحبه عميق، رجوع به اسناد و مدارك، مشاهده، و پرسشنامه جمع آوري شده و نمونه اي از 39 مورد از زنان و دختراني كه در خانواده تحت تجاوز جنسي پدر يا برادر قرار گرفته اند به روش در دسترس و هدفمند مورد بررسي قرار گرفته است.
يافته ها: هم چنين با توجه به جواب هاي به دست آمده استراتژي هاي آزار جنسي را در چهار گروه طبقه بندي كرديم: 1) استراتژي هاي اجبار و خشونت جسماني 2) استراتژي هاي تحريكات عاطفي و ارعاب احساسي 3) استراتژي هاي اقتصادي 4) استراتژي هاي فريب كارانه.هم چنين بنابر پاسخ هاي مربوطه چهار واكنش را در زنان شناسايي كرديم كه به ترتيب، سكوت، مقاومت، اعتراض، وخروج هستند و مشخص شد هرچقدر زنان آزارديده برخوردار از شبكه هاي فردي و حمايت هاي اجتماعي باشند، امكان واكنش اعتراض و رفتار فعالانه بيشتر خواهد بود و هرچه اين حمايت ها كمتر باشد واكنش هاي منفعلانه، بيشتر است.
نتيجه گيري: نتايج اين پژوهش نشان مي دهد تجاوز جنسي به محارم بيشتر از آنكه مساله اي رواني باشد مساله اي اجتماعي است و مردسالاري و شكل روابط قدرت در خانواده و همچنين حاكميت انگاره هاي مالكانه در روابط والدين و فرزندان از مهم ترين زمينه هاي شكل گيري آن است.

 
كليد واژه: تجاوز جنسي، زنان، زناي با محارم، مردسالاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 2 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):33-64.
 
ويژگيهاي مشتريان تن فروشي از ديدگاه زنان تن فروش خياباني شهر تهران
 
مدني قهفرخي سعيد*,روشن فكر پيام
 
* گروه پژوهشي رفاه اجتماعي، دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي
 
 

طرح مساله: سهم مردان از کل موارد مثبت شناسايي شده ناكا (نشانگان اكتسابي كمبود ايمني)، بسيار بيشتر از زنان است. از اينرو بهداشت در روابط جنسي مردان در كنترل و كاهش ناكا از اهميت خاصي برخورداراست. از سوي ديگر به تدريج الگوي انتقال ويروس از انتقال به واسطه تزريق مواد به سوي انتقال از راه رابطه جنسي در حال تغيير است و زنان تن فروش در اين زمينه سهم بسياري دارند. شناخت مشتريان مي تواند امكان مداخله موثر را در برنامه هاي كنترل و كاهش ناكا فراهم آورد. مطالعه حاضر تلاش مي كند تا حد ممكن برخي از اين ويژگيها را بررسي و ارايه كند.
روش: اين مطالعه از نوع پهنانگر و مقطعي است كه در آن از جمعيت زنان تن فروش درباره ويژگيهاي مشتريان آنها پرسش شده است. براي گردآوري اطلاعات از هر دو روش  كمي و كيفي استفاده شده است جامعه آماري پژوهش، زناني هستند که در مناطق 22گانه شهر تهران، تن فروشي مي کنند.
يافته ها: بيش از نيمي از تن فروشان، معتقدند مشتريان آنها در سنين ميانسالي (30 تا 50 سال) قرار دارند. 6/51 درصد زنان تن فروش اظهار داشته اند كه مشتريانشان بيشتر متاهل هستند و گروه بعدي را مجردها تشكيل مي دهند. تن فروشان مشتريان خود را بيشتر داراي تحصيلات عالي معرفي کرده اند. 9/97 درصد از تن فروشان كه به سوال درباره وضعيت شغلي مشتريان پاسخ داده اند مشتريان خود را شاغل اعلام کرده اند.
بحث: شناخت زنان تن فروش شهر تهران از مشتريان خود در مقايسه با زنان تن فروش ديگر كشورها بيشتر است. يافته هاي اين مطالعه درباره ميانسالي و متاهل بودن اكثريت مشتريان با يافته هاي مطالعات مشابه در ديگر كشورها همخواني دارد. احتمالا سهم مشتريان داراي تحصيلات دانشگاهي در ميان مشتريان زنان تن فروش تهران، بيشتر از ديگر کشورهاست. يكي از ويژگيهاي بسيار متفاوت مشتريان در اين مطالعه در مقايسه با ديگر كشورها، شغل آنان است.

 
كليد واژه: تن فروش، تهران، مشتري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 7 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):159-171.
 
نحوه گذران اوقات فراغت پيش بيني كننده مصرف مواد در بيكاران
 
اكبريان مهدي*,رفيعي حسن,سجادي حميرا,كريملو مسعود
 
* دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي
 
 

بيان مساله: پژوهش حاضر با هدف مقايسه نحوه گذران اوقات فراغت در بيكاران مصرف كننده مواد و بيكاراني كه مواد مصرف نكرده اند و شناخت برخي عوامل پيش بيني كننده مصرف مواد در بيكاران انجام شده است.
روش: اين مطالعه علي ـ مقايسه اي در سال 86 انجام شد. 200 نفر از بيكاران مرد 20 تا 30 ساله مراجعه كننده به مراكز كاريابي شهر اصفهان با نمونه گيري خوشه اي از چهار مركز كاريابي در نواحي چهارگانه شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. افراد به دو گروه تقسيم شدند: گروه اول كساني بودند كه براي اولين بار در مدت بيكاري مواد مصرف كردند (65 نفر) و گروه دوم كساني بودند كه با وجود بيكاري به مدت حداقل 6 ماه، هرگز مواد مصرف نكردند (135 نفر). دو گروه از نظر نحوه گذران اوقات فراغت با يكديگر مقايسه گرديدند.
يافته ها: نتايج آزمون رگرسيون لجستيك نشان داد تعداد ساعات گپ و گفت دوستانه با افراد معتاد
(OR=2.606, CI:1.600-4.244, p<0.001) و تعداد ساعات گپ و گفت دوستانه با افراد غيرمعتاد (OR=1.122, CI:1.025-1.229, p=0.013) مي توانند پيش بيني كننده مصرف مواد در بيكاران باشند.
نتيجه گيري: به نظر مي رسد نظارت بر روابط افراد بيکار به پيشگيري از مصرف مواد در آن ها کمک کند.

 
كليد واژه: اوقات فراغت بيكاران، مراكز كاريابي، مصرف مواد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 6 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):131-158.
 
رابطه با جنس مخالف و عوامل مرتبط با آن
 
ميرزايي خليل*,برغمدي هادي
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد رودهن
 
 

طرح مساله: اين مقاله به بررسي رابطه با جنس مخالف و عوامل مرتبط با آن در ميان دانشجويان واحدهاي منطقه 8 دانشگاه آزاد اسلامي مي پردازد و تلاش مي كند به اين پرسش ها پاسخ دهد: نوع گرايش رفتاري دختران و پسران در برقراري رابطه با هم چيست و چه علت هايي مي تواند داشته باشد و براي بروز اين رفتارها چگونه عمل مي كنند؟
روش تحقيق: اين پژوهش با روش پيمايش انجام گرفته و جامعه آماري آن كليه دانشجويان مشغول به تحصيل دركليه واحدهاي منطقه 8 دانشگاه آزاد اسلامي مي باشد. حجم نمونه 486 نفر بوده است كه با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي متناسب با حجم وارد مطالعه شدند. براي جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه اي پژوهشگر ساخته متشكل از 47 گويه استفاده شد.
يافته ها: جنسيت در اين پژوهش بالاترين همبستگي را با نوع روابط داشته و بعد از آن به ترتيب محل سكونت، سن، دينداري فرد، دينداري خانواده، گرايش به نوع حجاب، وضعيت تاهل، گرايش به نوع برنامه ماهواره، گرايش به رسانه ها، حوزه هاي علمي، نحوه استفاده از اينترنت، گرايش به نوع برنامه تلويزيوني، نوع الگو يا گروه مرجع، شرايط انضباطي حاكم بر دانشگاه و شرايط دوستان قرارداشتند. به طوركلي
0.54 از روابط با متغيرهاي مذكور تبيين شد.
نتايج: بين گرايش به رسانه ها، نحوه استفاده از اينترنت، شرايط دوستان، گرايش به نوع حجاب، مذهبي بودن پاسخگويان و خانواده آنها و گرايش به رابطه با جنس مخالف رابطه معني داري وجود دارد. همچنين بين دانشجويان حوزه هاي علمي گوناگون و نيز دختران و پسران در گرايش به رابطه با جنس مخالف تفاوت معني داري وجود دارد.

 
كليد واژه: پايگاه اجتماعي، حوزه هاي علمي، دين، رابطه با جنس مخالف، رسانه هاي گروهي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 8 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):173-186.
 
رابطه تعهد و كنترل اجتماعي با اعتياد
 
ابراهيم باي سلامي غلام حيدر*,غفاري زاده محمد
 
* دانشگاه تهران
 
 

طرح مساله: اعتياد به عنوان يك مشکل و انحراف اجتماعي وابسته به عوامل متعدد فردي و جمعي و ساختار اجتماعي است. مساله اصلي در پژوهش حاضر اين است كه در ابعاد مختلف نظام اجتماعي چه رابطه اي بين تعهدات افراد و كنترل اجتماعي با اعتياد وجود دارد.
روش تحقيق: با روش علي ـ مقايسه اي و با نمونه گيري تصادفي از ميان معتادان داراي پرونده اين مساله را بررسي کرده ايم. اطلاعات و داده هاي موردنياز با بررسي اسناد موجود و به كارگيري تكنيك پرسشنامه در بين گروه معتادان (100 نفر) و غيرمعتادان (به عنوان گروه كنترل) جمع آوري شده است.
يافته ها و نتايج: تعهد و كنترل اجتماعي با اعتياد رابطه معناداري دارند.

 
كليد واژه: اعتياد، به هنجاري (آنومي)، تعهد اجتماعي، كنترل اجتماعي، مشکل اجتماعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 5 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):115-130.
 
دينداري، خودكنترلي و گرايش به مصرف مواد در دانشجويان
 
خداياري فرد محمد*,شهابي روح اله,اكبري زردخانه سعيد
 
* دانشگاه تهران
 
 

طرح مساله:. علي رغم اقدامات بسياري كه در بخش كاهش عرضه در كشور انجام شده است، به نظر مي رسد هنوز شناسايي عواملي كه بتواند منجر به پيشگيري از مصرف مواد شود، از اهميت بيشتري برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر بررسي رابطه نگرش ديني و خودكنترلي با گرايش به مصرف مواد بوده است.
روش: گروه نمونه متشكل از 386 دانشجوي پسر دوره كارشناسي دانشگاه تهران بوده است كه به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب گرديدند. ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش عبارت بوده است از «مقياس تجديدنظر شده  مي بارگي مك اندرو»
(MAC-R)، «مقياس پذيرش اعتياد» (AAS)، مقياس دينداري و مقياس تجديدنظرشده خودكنترلي.
يافته ها تحليل هم پراکنش (كوواريانس) چندمتغيري نشان داد كه بين سطح دينداري فرد و گرايش به مصرف مواد رابطه منفي معني دار وجود دارد. همچنين بين خودكنترلي پايين و گرايش به مصرف مواد رابطه معني دار مثبت وجود دارد.
نتيجه گيري: دينداري مي تواند از گرايش فرد به مصرف مواد پيشگيري نمايد. از اينرو به والدين و مراكز آموزشي پيشنهاد مي شود كه با تقويت باورهاي ديني در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد از احتمال گرايش آن ها به مصرف مواد جلوگيري شود.

 
كليد واژه: خودكنترلي، دانشجو، دينداري، سوء مصرف مواد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 10 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):207-221.
 
آيا ارتباط مشخصي بين ويژگيهاي جمعيت شناختي و شاخص هاي تكانشگري در آلودگي به ويروس انساني کمبود ايمني در ميان معتادان بي خانمان تزريقي وجود دارد؟
 
اختياري حامد*,صفايي هومن,شيرزاد هادي,مكري آذرخش,مهين ترابي سميه
 
* مركز ملي مطالعات اعتياد ايران، دانشگاه علوم پزشكي تهران
 
 

بيان مساله: در ايران استفاده تزريقي از هرويين، شايع ترين علت موارد ثبت شده ابتلا به ايدز مي باشد. سوء مصرف تزريقي مواد از روشهاي شايع مصرف مواد افيوني در معتادان بي خانمان يا كارتن خواب مي باشد. در مطالعات مختلف اما محدود ارتباطات مشخصي بين سوء مصرف مواد، تزريق با سرنگ مشترك و انجام رفتارهاي مخاطره جويانه مرتبط با آلودگي به HIV و ويژگيهاي شخصيتي و رفتاري از جمله شاخصهاي تكانشگري يافت شده است.
روش اجرا: با توجه به شيوع بالاي اعتياد تزريقي به هرويين در معتادان بي خانمان در سطح شهر تهران، نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران در همكاري با وزارت بهداشت در طرح جمع آوري افراد بي خانمان از سطح شهر، اقدام به درمان معتادان تزريقي اين گروه با روش درمان نگهدارنده با متادون به مدت 3 ماه در مركز توانبخشي و بازپروري شفق نمود، در حين اين دوره درماني، آزمايشات سرولوژيك جهت تشخيص و اجراي مداخلات بعدي در مورد آلودگي به ويروس نقص ايمني انساني (واكا) انجام شد. اين مطالعه جهت بررسي و مقايسه تعدادي از شاخص هاي رفتاري در ميان 2 گروه افراد آلوده به واكا
(HIV+) و افراد غيرآلوده (HIV-) قبل از خروج از مركز درماني شفق و در حين درمان با متادون صورت گرفت. در اين مطالعه 52 نفر(25 نفرHIV+  و27 نفرHIV- ) انتخاب شدند و براي جمع آوري اطلاعات پرسشنامه هاي تكانشگري بارت و آيزنك و آزمون كاهش اهميت تعويقي، فرم اطلاعات دموگرافيك و مصاحبه باليني مورد استفاده قرار گرفت.
نتايج: نتايج اين مطالعه حاكي از آنست كه ابتلا به واكا و سابقه تزريق مواد با هم رابطه دارند
(P=0/001)، همچنين ابتلا به واكا با سابقه زندان نيز مرتبط است (P=0.03). از طرفي تحليل نتايج پرسشنامه هاي بارت و آيزنك حاكي از آنست كه تفاوت افراد در مقياس تكانشگري آيزنك در بين دو گروه تحت مطالعه معنادار است.
جمع بندي: بالا بودن مقادير تكانشگري در ميان معتادان تزريقي بي خانمان و احتمال بالاي استفاده از سرنگهاي مشترك در آنها در مقايسه با گروه هاي ديگر معتادان تزريقي مي تواند زمينه ساز گسترش ايدز در ميان آنها گردد. در اين ميان شدت بيشتر اختلالات تكانشگري و دفعات بيشتر استفاده از سرنگ مشترك از عوامل پيش بيني كننده احتمال بالاتر ابتلا به ايدز در اين گروه مي باشد.

 
كليد واژه: تکانشگري، مصرف تزريقي مواد، نشانگان اکتسابي کمبود ايمني، ويروس انساني کمبود ايمني، ويژگي هاي جمعيت شناختي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 11 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):223-244.
 
بي سازماني اجتماعي و ترس از جرم (مطالعه مقايسه اي مناطق 3 و 12 شهر تهران)
 
سراج زاده سيدحسين,گيلاني اشرف
 
 
 

طرح مساله: براي تبيين پديده ترس از جرم نظر يه هاي جامعه شناختي متعددي مثل بي سازماني اجتماعي، بوم شناسي اجتماعي، جامعه بيم زده، قرباني شدن، تاثير رسانه و آسيب پذيري مطرح شده است. در اين مقاله تلاش شده است تا دلالت هاي نظريه هاي بوم شناسي و بي سازماني اجتماعي براي موضوع ترس از جرم بررسي شود.
روش: با روش پيمايش نمونه اي 300 نفره از ساكنان مناطق 3 و 12 شهر تهران، كه از نظر بي سازماني اجتماعي و فيزيكي در وضعيت كاملا متفاوتي هستند، مورد برسي قرار گرفتند. متغير ترس از جرم با دو بعد احساس امنيت و نگراني از جرم و متغير بي سازماني با ابعاد بي نظمي اجتماعي، نگراني اجتماعي، تنوع خرده فرهنگي، پيوندهاي محله اي، و دلبستگي محله اي تعريف عملياتي و با طيف ليكرت پنج گزينه اي سنجيده شدند.
يافته ها: ترس از جرم در ساكنان منطقه 12، بيش از منطقه 3 بود. همچنين ابعاد بي سازماني اجتماعي به جز پيوندهاي محله اي، و دلبستگي محله اي در منطقه 12 كمتر از منطقه 3 بود. همه ابعاد بي سازماني اجتماعي با ترس از جرم را بطه معناداري داشتند.
نتايج: مقايسه ميزان ترس از جرم در دو منطقه مورد مطالعه و همچنين رابطه ابعاد بي سازماني با ترس از جرم مويد نظريه بي سازماني است. تنها استنثنا روابط محله اي است كه رابطه اش با ترس از جرم معكوس بود. اين پديده با توجه به بافت اجتماعي دو محله مورد مطالعه قابل توضيح است.

 
كليد واژه: احساس امنيت، ترس از جرم، بزه ديدگي، بي سازماني اجتماعي، پيوند محله اي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 9 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):187-206.
 
رابطه قلدري سازماني ادراک شده با فشار رواني زنان
 
قلي پور آرين*,بد مهديه,فاخري كوزه كنان سميرا,باغستاني برزكي حوريه
 
* گروه مديريت دولتي، دانشگاه تهران
 
 

طرح مساله: حضور زنان در سازمان هاي مختلف دولتي و خصوصي در سالهاي اخير در ايران بسيار افزايش يافته است و آن ها به عنوان نيروي انساني مولد نقش خاصي در اقتصاد دانش محور دارند. زماني زنان مي توانند نقش خود را به عنوان نيروي انساني مولد ايفا كنند كه زمينه هاي حضور در سازمان ها مهيا باشد. يكي از مشكلات پيش روي زنان در كشور قلدري سازماني است كه موجب فشار رواني زنان مي شود و آرامش فكري و جسمي آنان را به هم مي ريزد. در اين مقاله تلاش مي شود رابطه بين قلدري سازماني و فشار رواني در ايران بررسي شود.
روش: جامعه آماري متشكل از زنان كارمند دانشگاه تهران است و 285 نفر به عنوان نمونه آماري در نظر گرفته شده اند. 25 سوال براي قلدري سازماني و 25 سوال براي فشار رواني به صورت پرسشنامه پنج گزينه اي ليكرت براي جمع آوري داده ها به كار گرفته شده و با استفاده از روش تحليل عاملي و همبستگي اسپيرمن تحليل شده است.
يافته ها: بين ادراك قلدري و فشار رواني رابطه معني دار ولي منفي وجود دارد.
نتايج: بنظر مي رسد عدم آگاهي زنان از حقوق واقعي شان، عدم آگاهي از تعريف درست قلدري و ناآشنايي با مولفه هاي آن و بي توجهي به آنها در محيط سازمان و نيز پذيرش مردسالاري در جامعه باعث ايجاد موضع انفعالي در زنان شده است.

 
كليد واژه: قلدري، بي تمدني سازماني، فشار رواني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 13 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):275-297.
 
مواجهه با خشونت جسمي والدين با يكديگر و ارتباط آن با عزت نفس
 
شاهدي فر نسرين*,شريفيان ثاني مريم,فروزان آمنه ستاره,بيگلريان علي
 
* مركز كشوري مديريت سلامت NPMC
 
 

طرح مساله: مطالعه حاضر با هدف بررسي ماهيت مواجهه دانشجويان دانشكده علوم اجتماعي و انساني تبريز با خشونت جسمي بين والدين خود و ارتباط آن با عزت نفس دانشجويان انجام شده است.
روش: مطالعه به صورت مقطعي و با استفاده از پرسشنامه مواجهه با خشونت جسمي بين والدين و پرسشنامه عزت نفس كوپراسميت انجام شد.
يافته ها: يك چهارم دختران (8/25%) و نزديك به يك دوم پسران (5/45%) مواجهه با خشونت جسمي بين والدين خود را گزارش نمودند. دانشجويان دو گروه واجد و فاقد مواجهه با خشونت جسمي بين والدين به لحاظ عزت نفس خانوادگي تفاوت آماري معنادار داشتند
(p=0.006). در دختران دو گروه به لحاظ چهار بعد عزت نفس تفاوت آماري معنادار مشاهده نشد و در مورد پسران دو گروه نيز تنها عزت نفس تحصيلي (p=0/018) از لحاظ آماري معني دار شد.
نتيجه گيري: كاهش بعد خانوادگي عزت نفس جوانان و بعد تحصيلي عزت نفس پسران جوان در مواجهه با پديده خشونت بين والدين طي دوران كودكي و نوجواني مشکلي شايع و درخور توجه مي باشد.

 
كليد واژه: تبريز، خشونت خانگي، عزت نفس، مواجهه با خشونت بين والدين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 12 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):245-274.
 
پيشگيري ثانويه از جرم و انحراف در آموزه هاي قرآن
 
خسروشاهي قدرت اله*
 
 
 

طرح مساله: در الگوي سه مرحله اي پيشگيري از جرم و كجروي، مرحله دوم پيشگيري، متوجه افرادي است كه در آستانه بزهكاري قرار دارند و احتمال درگير شدن آنها در رفتارهاي انحرافي بيش از ساير افراد مي باشد. شناخت اين گروهها و انجام اقدامات بازدارنده نسبت به آنان، هدف پيشگيري ثانويه است. آموزه هاي ديني نيز، اين گروه ها را مورد توجه قرارداده و راهكارهايي به منظور كنترل رفتار آنان ارايه نموده است. هدف اين پژوهش، معرفي گروه هاي در معرض بزهكاري از ديدگاه اسلام و بررسي راهكارهاي ارايه شده به منظور بازداشتن آنان از انحراف وكجروي مي باشد.
روش: اين پژوهش با روش تفسير محتواي متون ديني با استفاده از فنون تفسير و بر اساس نظريه هاي جرم شناختي، جامعه شناختي و روان شناختي و نيز مدلهاي ارايه شده در جرم شناسي پيشگيرانه، انجام گرفته است. متن ديني مورد استفاده در اين پژوهش به طور خاص، قرآن كريم بوده است.
يافته ها: الف) اسلام توجه ويژه اي به گروههاي در معرض بزهكاري و انحراف مانند: نيازمندان، ايتام، زنان بي سرپرست، جوانان و نوجوانان، مصيبت ديده گان و ثروتمندان، داشته است و از راههاي مختلف آنها را مورد حمايت مستقيم و غيرمستقيم قرار داده است.
ب) حمايت از اين اقشار به سه بخش حمايت شناختي و معرفتي، حمايت عاطفي و معنوي و حمايت مادي تقسيم مي شود كه مجموع آنها مي تواند گروه هاي در معرض انحراف را از نظر فكري، عاطفي و مادي تقويت نموده و توانايي آنها را در سازگاري با شرايط سخت و بحراني افزايش دهد.
نتايج: بررسي آموزه هاي ديني نشان مي دهد كه حمايت هاي فكري و شناختي از اهميت ويژه اي برخوردار است و چنانچه اين گروهها، شناخت صحيحي نسبت به زندگي و اهداف آن داشته باشند و بتوانند حوادث زندگي را درست تفسير كنند، به راحتي مي توانند خود را با موقعيت هاي سخت، سازگار نموده و اين موقعيت ها را به فرصت هايي براي رشد و تعالي خود تبديل نمايند. حمايت هاي عاطفي و مالي نيز علاوه بر اينكه در مواردي ضروري و مقدم بر حمايت هاي شناختي مي باشند، مي توانند زمينه تاثير اين حمايت ها را نيز فراهم نمايند.

 
كليد واژه: پيشگيري ثانويه، حمايت شناختي، حمايت عاطفي، حمايت مادي، سياست هاي حمايتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 14 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):299-318.
 
ارزيابي گستره مداخله قانونگذار كيفري ايران در حوزه آسيب ها و انحرافات اجتماعي
 
زينالي اميرحمزه*
 
 
 

طرح مساله: حقوق كيفري، يكي از سازوكارهاي مهم كنترل اجتماعي است كه هدف آن تنظيم رفتار و فعاليتهاي افراد در جامعه از رهگذر پاسخ هاي سركوبگر است. اين مداخله به منظور اهداف خاصي تجويز مي شود كه بي توجهي به محدوديت ها و ظرفيت هاي عملي اين نوع مداخله، درجه موفقيت آن را با ترديد هاي جدي مواجه مي كند. مقاله حاضر به بررسي اين موضوع در قلمرو جرايم راجع به انحرافات و آسيب هاي اجتماعي مي پردازد.
روش تحقيق: اين پژوهش به روش توصيفي و تحليلي صورت گرفته است و در آن از طريق بررسي سياست كيفري تقنيني ايران به ارزيابي مداخله كيفري در پرتو مطالعات و تحقيقات تطبيقي و ميداني مي پردازد.
يافته ها: قانونگذار ايراني به منظور مبارزه با رفتارهاي نامطلوب و ناهنجار به نحو گسترده اي از سازوكار جرم انگاري رفتارهايي كه غالبا در چارچوب انحراف ها، گناهان و اعمال حرام قرار مي گيرند، بهره جسته است. اصول و مباني عملي و نظري جرم انگاري و نيل به اهداف بازدارنده حقوق كيفري، ايجاب مي كنند كه مداخلات غيركيفري و اجتماعي و حتي درماني و پزشكي در اين قلمرو ها در اولويت قرار گيرند.
نتايج: جرم انگاري حداكثري در حوزه انحرافات و آسيب هاي اجتماعي آثار و تبعات منفي زيادي به دنبال دارد. در اين زمينه مي توان به گسترش فرآيند برچسب زني، كاهش ابهت دستگاه عدالت كيفري، نقض حريم خصوصي شهروندان، و تورم جمعيت كيفري زندان ها اشاره كرد.

 
كليد واژه: انحراف، آسيب اجتماعي، بازدارندگي، جرم انگاري، گناه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 15 : رفاه اجتماعي پاييز 1388; 9(34):319-347.
 
«خود» و بزهکاري: نقش درمان يكپارچه نگر در بهبود ادراك خود در بزهكاران معتاد
 
برآبادي حسين احمد*,يونسي سيدجلال,طالقاني نرگس
 
 
 

طرح مساله: معضل اعتياد را مي توان مهمترين مساله و آسيب اجتماعي سالهاي اخير دانست.در مدل «ادراك خود» كه ديمون و هارت (1991) ارايه کرده اند، تاكيد بر سطح تحول و تاخير رشد مي باشد و مشكلات رواني به نقص يا تاخير در استدلال نوجوان درباره خود نسبت داده مي شود. هدف اين پژوهش بررسي سطح تحول ادراك خود در بزهكاران معتاد و نقش درمان يكپارچه نگر بر ارتقاي آن مي باشد. اهداف جانبي اين پژوهش نيز بررسي نقش درمان يكپارچه نگر در بهبود خودپنداره و عزت نفس بزهكاران معتاد است.
روش: در اين پژوهش از طرح پيش آزمون ـ پس آزمون با گروه كنترل غيرتصادفي كه يك نوع مطالعه نيمه آزمايشي است، استفاده شده است. جامعه آماري پژوهش نوجوانان بزهكار مقيم كانون اصلاح و تربيت مشهد مي باشند. حجم نمونه پژوهش 16 نفر بود (8 نفر گروه آزمايش و 8 نفر گروه گواه). جهت انتخاب شرکت کنندگان از روش نمونه گيري مبتني بر هدف استفاده شد. ابزار پژوهش، مصاحبه باليني ديمون و هارت، آزمون خودپنداره بك و آزمون عزت نفس پوپ بود.
يافته ها: نتايج مرحله پيش آزمون، نشان دهنده تاخير سطح تحول ادراك خود بزهكاران معتاد مي باشد. همچنين درمان يكپارچه نگر در ارتقا سطح تحول ادراك خود، بهبود خود پنداره و افزايش عزت نفس بزهكاران معتاد نقش دارد.
نتايج: اين يافته ها فرضيه درمان خودبخود را رد مي كند. بنابراين نظام هاي اصلاحي و امنيتي مي بايست كاري بيش از نگهداري و مجازات بزهكاران انجام دهند و آن توسعه مراكز مشاوره و روان درماني در زندانها و مراكز نگهداري بزهكاران مي باشد.

 
كليد واژه: ادراك خود، بزهكار معتاد، درمان يكپارچه نگر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  1:49 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها