0

بانک مقالات علوم اجتماعی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 3 : مجله جامعه شناسي ايران تابستان 1388; 10(2):55-86.
 
بررسي همبسته هاي اجتماعي ميزان گرايش دانشجويان دانشگاه هاي شهر تهران به جنبش هاي ديني جديد
 
رياحي محمداسماعيل*,جعفري زين العابدين
 
* گروه علوم اجتماعي، دانشگاه مازندران
 
 

گرايش جوانان تحصيل کرده دانشگاهي به جنبش هاي ديني جديد، در ايران امروز و با وجود حکومت ديني، پديده نويني است که در خور بررسي و مداقه علمي است. پژوهش حاضر به دنبال کشف ميزان گرايش دانشجويان به جنبش هاي ديني جديد بوده و درصدد است تا برخي همبسته هاي اجتماعي اين گرايش را نيز شناسايي و توصيف نمايد. تحقيق حاضر با استفاده از روش پيمايش انجام گرديده و براي گردآوري داده ها از پرسش نامه هاي خود – اجرا استفاده شده است. جمعيت آماري تحقيق 147189 نفر از دانشجويان دانشگاه هاي دولتي شهر تهران در سال 3186 بوده که با استفاده از شيوه نمونه گيري تصادفي دو مرحله اي و بر اساس فرمول نمونه گيري کوکران، حجم نمونه اي برابر با 400 نفر از آنان به عنوان پاسخ گويان تحقيق انتخاب شدند. نتايج تحقيق حاکي از آن است که 9.4 درصد از دانشجويان گرايش قوي نسبت به جنبش هاي ديني جديد داشته اند، در حالي که 41.7 درصد از آنها داراي گرايش ضعيف بوده اند. تحليل داده ها نشان مي دهد که بالاترين ميزان گرايش به جنبش هاي ديني جديد در بين دانشجوياني مشاهده شده است که هنوز ازدواج نکرده بودند، به طور نيمه وقت شاغل بوده اند، در رشته هاي هنر و علوم انساني تحصيل مي کرده اند، جزو اقوام لر و ترک و کرد بوده اند، و والدين آنها به طبقات اجتماعي بالاتر متعلق بوده اند. همچنين، گرچه دختران دانشجو در مقايسه با پسران، گرايش بيشتري به جنبش هاي ديني جديد داشته اند، اين تفاوت به لحاظ آماري معنادار نبوده است. در نهايت، نتايج آزون هاي همبستگي نشان مي دهند که ميزان گرايش به جنبش هاي ديني جديد رابطه معکوس و معنادار با ميزان دينداري و رابطه مستقيم و معنادار با ميزان گرايش به هويت قومي داشته است. يافته هاي تحقيق حاضر بر توجه بيشتر به پديده جنبش هاي ديني جديد و ابعاد آن در ايران، از سوي پژوهشگران و دانشگاهيان و نيز سياست گذاران اجرايي کشور دلالت مي نمايد.

 
كليد واژه: جنبش هاي ديني جديد، فرقه، کيش، دانشجو، دين داري، هويت قومي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 5 : مجله جامعه شناسي ايران تابستان 1388; 10(2):109-135.
 
اعتماد و مشارکت (بررسي رابطه بين اعتماد و مشارکت اجتماعي در شهر تهران)
 
علي پور پروين*,زاهدي محمدجواد,شياني مليحه
 
* موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي، دانشگاه تهران
 
 

شکل گيري مشارکت و چگونگي عضويت و همکاري افراد جامعه در تشکل هاي غيردولتي و فعاليت هاي دسته جمعي سازمان يافته تحت تاثير عوامل متعددي است اين مطالعه به دنبال بررسي تاثير اعتماد اجتماعي بر مشارکت سازمان يافته افراد است. بدين منظور با بررسي نظريه هاي مختلف در حوزه مشارکت و اعتماد اجتماعي به بيان نظري مساله تحقيق پرداخته شده است. فرضيه هاي تحقيق که از ديدگاه هاي نظري مساله تحقيق پرداخته شده است. فرضيه هاي تحقيق که از ديدگاه هاي نظري مرتبط با اعتماد اجتماعي و مشارکت استخراج شده با استفاده از داده هايي که به روش پيمايشي گردآوري شده آزمون شده اند. حوزه جغرافيايي تحقيق محدوده کلان شهر تهران و جمعيت آماري تحقيق نيز ساکنان مناطق شهرداري يک (بالا)، هفت (متوسط) و هفده (پايين) شهر تهران است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر است که با روش نمونه گيري خوشه اي و به صورت تصادفي انتخاب گرديده اند. اطلاعات مورد نياز با استفاده از پرسشنامه جمع آوري شده و مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفته اند. نتايج تحقيق نشان مي دهد که بين اعتماد اجتماعي در سه شکل متفاوت آن (فردي، تعميم يافته و نهادي) و مشارکت اجتماعي سازمان يافته رابطه معناداري وجود دارد هر چند که ميزان و جهت تاثيرگذاري اين رابطه در هر مورد متفاوت است. همچنين ضرايب رگرسيون چند متغيري نشان مي دهد که از ميان متغيرهاي مورد بررسي اعتماد تعميم يافته و پايگاه اقتصادي-اجتماعي بهترين پيش بيني کننده ها براي مشارکت اجتماعي اند.

 
كليد واژه: اعتماد اجتماعي، اعتماد تعميم يافته، اعتماد نهادي، مشارکت اجتماعي، سازمان هاي غير دولتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 6 : مجله جامعه شناسي ايران تابستان 1388; 10(2):136-177.
 
بررسي بازانديشانه تاثير صور نابهنجار بر شدت همبستگي مکانيکي در دوران مدرن بر اساس تئوري دورکيم (مطالعه موردي: شهر تهران)
 
صفاري حسام الدين,توفيق ابراهيم
 
 
 

اين نوشتار تلاش مي کند با نقد قرائت/برداشت خطي «تکامل گرايانه» از تئوري دورکيم-که تمام تواريخ مختلف را در مقابل مسلط قرباني مي کند-ابتدا در سطح مفاهيم با طرح مفهوم گيدنزي تفسير مبتني بر گسست از دوران مدرن و عدم پذيرش رويکرد مبتني بر دوران گذار، با بر ساختن مفهوم شدت همبستگي مکانيکي، قايل به ديالکتيکي بين انواع همبستگي در دوران هاي مختلف تاريخي شود و ديدگاه تکامل گرايانه خطي را به چالش کشد. سپس در سطح تجربي، با تعريف عملياتي از مفهوم فوق و يا سود جستن از روش کمي و تکنيک پيمايش (پرسشنامه محقق ساخته)، در شهر تهران به آزمودن رابطه مفهوم شدت همبستگي مکانيکي و مفهوم صور نابهنجار پرداخته و با بررسي تاثير مفاهيم جزيي مندرج در مفهوم صور نابهنجار، (يعني آنومي، عدم هماهنگي و تقسيم کار اجباري) بر شدت همبستگي مکانيکي، بسياري از پديده هاي اجتماعي مدرن را که خوانش هاي پيشين، با استناد به تئوري دوران گذار، يا آن را استثنا تلقي مي کرده و يا قادر به توجيه آن نبودند، به مفهوم کشد.

 
كليد واژه: شدت همبستگي مکانيکي، صور نابهنجار، کشورهاي پسااستعماري، تکه برداري، دوران گذار، تفسير مبتني بر گسست از دوران مدرن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 7 : مجله جامعه شناسي ايران تابستان 1388; 10(2):178-185.
 
تاملي بر مقاله «درباره جامعه شناسي مردم مدار» و نسبت آن با علوم اجتماعي در ايران
 
اسماعيلي محمدجواد*
 
* دانشگاه تربيت مدرس
 
 

مايکل بوراوي، قائم مقام انجمن جامعه شناسي در آمريکا در تيرماه سال 1387 سفري به ايران داشت. در همين زمينه، مقاله اي از وي در مجله انجمن جامعه شناسي ايران به چاپ رسيد. بوراوي چهار نوع وظيفه جامعه شناسي را در قالب چهار نوع جامعه شناسي به قرار زير طبقه بندي نموده است: جامعه شناسي سياست گذار که در خدمت هدفي است که کار فرمايش تعيين مي کند و درصدد است که يا با ارايه داده هاي اجتماعي براي مشکلات سفارش داده شده راه حل هايي بيابد و يا به راه حل هاي موجود مشروعيت علمي ببخشد. مقصود بوراوي از جامعه شناسي مردم مدار آن علمي است که دغدغه اش «گروه هاي مردمي» و روشش آميختن با آنان است. جامعه شناسي مردم مدار، بر عکس گفت و گويي دو طرفه بين جامعه شناس و گروه هاي مردمي شکل مي گيرد. جامعه شناسي مردم مدار اغلب به شکل گيري ارزش ها و اهدافي منتهي مي شود که به طور خود به خودي مقصود نظر طرفين گفت و گو نبوده است. جامعه شناسي حرفه اي که روش هاي صحيح و آزموده شده را به همراه چارچوب هاي مفهومي مناسب در اختيار ساير شاخه هاي جامعه شناسي قرار مي دهد و در پايان، مي توان به وظيفه جامعه شناسي انتقادي اشاره نمود که همان صحت و سقم مفاهيم و فرضيه هاي هنجاري و توصيفي جامعه شناسي حرفه اي را مورد بررسي قرار مي دهد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 1 : مجله جامعه شناسي ايران بهار 1388; 10(1):3-28.
 
بررسي جامعه شناختي تاثير سرمايه اجتماعي بر دانش آفريني
 
عباس زاده محمد*,مقتدايي ليلا
 
* گروه علوم اجتماعي، دانشگاه تبريز
 
 

در هزاره سوم ميلادي، از متوليان دانش، انتظار مي رود با برخورداري از سرمايه اجتماعي مخصوصا در عرصه دانشگاهي، ضمن خلق دانش هاي جديد به عنوان سرمايه هاي پنهان، در جهت رفع مشکلات جامعه، نقش فعالي را ايفا نمايند. بر اين اساس، مقاله حاضر با هدف تعيين ميزان دانش آفريني در دانشگاه اصفهان، در نظر دارد از منظر جامعه شناختي، تاثير سرمايه اجتماعي بر دانش آفريني را تحليل نمايد.
روش تحقيق، پيمايشي بوده و جامعه آماري پژوهش حاضر در برگيرنده اعضاي هيات علمي دانشگاه اصفهان به تعداد
476 (سال 1387) نفر مي باشد که از اين تعداد، 142 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شيوه نمونه گيري تصادفي انتخاب شده اند. روش آماري مورد استفاده، شامل رگرسيون چند متغيره و تحليل مسير بوده و براي محاسبه ضرايب مسير، از برآوردهاي روش ليزرل استفاده گرديده است.
نتايج تحقيق، حاکي از آن است که بين دانش آفريني و سرمايه اجتماعي رابطه معني داري وجود دارد. اين امر نشان مي دهد که اگر بر سرمايه اجتماعي استادان افزوده شود، در اين صورت، سطح دانش آفريني نيز ارتقا خواهد يافت. نهايت امر اين که، توان متغيرهاي مستقل مورد استفاده در تبيين واريانس متغير وابسته (دانش آفريني)،
19 درصد بوده است. مابقي، مربوط به تاثير ساير متغيرها بوده که در تحقيق حاضر مدنظر نبوده اند.

 
كليد واژه: سرمايه اجتماعي، دانش آفريني، اعتماد اجتماعي، شبکه هاي اجتماعي، مشاركت علمي، جامعه پذيري، بيروني سازي، تركيب، دروني شدن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 7 : مجله جامعه شناسي ايران بهار 1388; 10(1):191-196.
 
معرفي کتاب: جنسيت و سياست اجتماعي در اوضاع و احوال جهاني (تاملاتي پيرامون ساختار جنسيتي شده امر اجتماعي)
 
ابراهيمي مهدي*
 
 
 

کتاب جنسيت و سياست اجتماعي در اوضاع و احوال جهاني، بخشي از برنامه پژوهشي نهاد تحقيقاتي سازمان ملل در زمينه توسعه اجتماعي (UNRISD) است و با ارايه تحقيقاتي مقايسه اي که توسط گروهي از متخصصان مسايل جنسيتي (عمدتا متعلق به کشورهاي در حال توسعه) به انجام رسيده است، به کاوش در ابعاد جنسيتي سياست اجتماعي مي پردازد. اين کتاب ضمن مطرح ساختن اين بحث که ديدگاه جنسيتي به سياست اجتماعي در کشورهاي با درآمد پايين و متوسط همچنان امري حاشيه اي تلقي مي شود، نشان مي دهد که چگونه مساله جنسيت بر نهادهاي اجتماعي درگير در سياست اجتماعي همچون خانواده، بازار، سيستم آموزشي و بهداشتي و بخش دولتي تاثير مي گذارد. هدف کتاب نيز وارد ساختن چارچوب تحليل جنسيتي به بطن تفکراتي است که پيرامون سياست اجتماعي وجود دارد. به زعم نويسندگان اين کتاب، حقوق اجتماعي و اقتصادي توسط ساختارها و اصلاحات اقتصادي، طراحي ها و ظرفيت هاي نهادي و آن دسته از فرايندهاي سياسي شکل مي گيرد که عميقا آغشته به مسايل جنسيتي اند. آنها معتقدند انديشيدن پيرامون ارايه خدمات اجتماعي مي بايست عرصه اي فراتر از دولت ها و بازارها را در بر گيرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 2 : مجله جامعه شناسي ايران بهار 1388; 10(1):29-63.
 
بررسي روند تحول و موانع ساختاري توسعه سياسي در ايران (1304-1382)
 
عبدالهي محمد*,راد فيروز
 
* گروه جامعه شناسي، دانشکده علوم اجتماعي، دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

هدف مقاله حاضر پاسخ به اين پرسش هاست که اولا، توسعه سياسي در مفهوم توسعه مشارکت و رقابت سياسي، در دوره پس از روي کار آمدن رضاشاه تاکنون (1382-1304)-طي شش مقطع زماني متوالي-چه روندي را در ايران طي کرده و چه فراز و فرودي را پشت سر گذاشته است؟ و ثانيا، در اين مدت نسبتا طولاني، توسعه سياسي در کشور با چه موانع و چالش هاي جدي مواجه بوده است؟ براي پاسخ به اين پرسش ها، که در حوزه جامعه شناسي سياسي مطرح است، از نظريه هاي چاندوک، مور، هانتينگتون، اسکاچپول، و لوسياني در باب ضعف جامعه مدني و حاکميت دولت تحصيلدار-به عنوان موانع و چالش هاي جدي توسعه سياسي-بهره گرفتيم و نهايتا اين فرضيه مطرح گرديد که هر چه تمرکز و اتکا انحصاري دولت بر درآمد نفت، بيشتر و بنيه جامعه مدني ضعيف تر باشد، احتمال تحقق توسعه سياسي در جامعه، کمتر مي شود. بررسي و آزمون اين فرضيه به کمک اسناد و مدارک متعتبر تاريخي و شواهد و قران آماري دقيق نشان داد در هر دوره اي که دولت، خصلت تحصيلدار پيدا کرده و مستقل و بي نياز از ماليات مردم گشته و از تمرکز قدرت برخوردار گرديده، عرصه را براي مشارکت و رقابت سياسي تنگ تر کرده و مانع استقرار توسعه سياسي شده است. بر عکس، هرگاه قدري از خصلت و ظرفيت تحصيلداري دولت کاسته شده و يا دولت، ضعيف و دچار بحران مالي گرديده، به سمت ماليت ستاني از مردم گرايش يافته و نتيجتا، فرصت مغتنمي براي رشد و بالندگي جامعه مدني و توسعه سياسي در کشور فراهم شده است. به اين ترتيب، ملاحظه مي شود توسعه سياسي در ايران معاصر، به سبب وجود موانع ساختاري مورد اشاره، روندي ناهموار و زيگزاگي داشته و در ادوار شش گانه مورد بحث، متناوبا دچار قبض و بسط گرديده است.

 
كليد واژه: توسعه سياسي، مشارکت سياسي، رقابت سياسي، جامعه مدني و دولت تحصيلدار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 3 : مجله جامعه شناسي ايران پاييز و زمستان 1387; 9(3-4):58-88.
 
تبيين جامعه شناختي ترس از جرم: مطالعه موردي شهروندان زنجاني
 
رباني خوراسگاني رسول*,همتي رضا
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

امروز ترس از جرم (احساس ناامني) به واقعيت اجتماعي متمايزي حتي مهم تر از خود جرم مبدل شده است. بيشتر پژوهش هاي انجام گرفته در اين خصوص به شکل توصيفي بوده و تلاش هاي سيستماتيک چنداني براي شناخت عوامل موثر بر آن به عنوان يک مساله اجتماعي، صورت نگرفته است. با اين حال نتايج حاصل از اين معدود پژوهش ها نشان مي دهد احساس امنيت (ذهني) به اندازه خود امنيت (عيني) در جامعه وجود ندارد. از اين گذشته ترس از جرم و ناامني از عوامل متعددي در سطوح خرد، ميانه و کلان متاثر بوده و مقاله اي صرفا امنيتي و انتظامي نمي باشد. پژوهش حاضر دو هدف عمده را تعقيب مي کند: اول بررسي متون نظري و تجربي مرتبط با ترس از جرم و احساس ناامني (جاني و مالي) دوم، تعيين ميزان ترس از جرم و برخي عوامل موثر بر آن. يافته هاي تحقيق حاضر که به شيوه پيمايش مقطعي بر روي نمونه اي از شهروندان زنجاني صورت گرفته، نشان مي دهد احساس ترس نسبتا اندکي در ميان اين پاسخگويان وجود دارد و عوامل فردي (مثل سن، جنس، درآمد خانوار، تحصيلات) در مقايسه با عوامل زمينه اي (تلقي از خطر قرباني شدن، رضايت از محل، نگرش به پليس و منطقه سکونت) از توان تبييني لازم برخوردار نيستند.

 
كليد واژه: ترس از جرم، احساس امنيت، امنيت، عوامل فردي، عوامل زمينه اي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 3 : مجله جامعه شناسي ايران بهار 1388; 10(1):64-98.
 
بررسي رابطه سرمايه اجتماعي با مدارا در بين دانشجويان دانشکده هاي علوم اجتماعي دانشگاه هاي تهران و علامه طباطبايي
 
شارع پور محمود*,آزادارمكي تقي,عسكري علي
 
* گروه علوم اجتماعي، دانشگاه مازندران
 
 

امروزه حضور انسان هاي متفاوت در محل زندگي، کار و عرصه اجتماع از حساسيت ويژه اي برخوردار است. از آنجا که وجود چنين تنوعي ممکن است باعث ايجاد درگيري در صحنه اجتماع گردد لازم است تا با اجراي پژوهش هاي علمي زمينه همزيستي افراد متفاوت فراهم شود. تحقيق حاضر با استفاده از نظريه سرمايه اجتماعي پاتنام به دنبال بررسي رابطه بين سرمايه اجتماعي و مولفه هاي آن با مدارا مي باشد. روش تحقيق پيمايشي بوده و تعداد 220 نفر از دانشجويان دانشکده هاي علوم اجتماعي دانشگاه تهران و علامه طباطبايي که در نيم سال اول سال تحصيلي 1388-87 مشغول به تحصيل بوده اند به طور خوداجرا به پرسش نامه پاسخ داده اند. نتايج تحقيق نشان مي دهد که از ميان متغيرهاي سرمايه اجتماعي، اعتماد نهادي با تمامي ابعاد مدارا رابطه معکوس و معناداري داشته است. همچنين رابطه مستقيم و معناداري بين مشارکت در شبکه هاي غير رسمي سياسي و شبکه هاي رسمي با ابعاد مدارا مشاهده شده است. نتايج تحليل رگرسيوني حاکي از آن است که از ميان متغيرهاي سرمايه اجتماعي و متغيرهاي زمينه اي چهار متغير اعتماد نهادي، سن، شبکه هاي غيررسمي سياسي و سرمايه اجتماعي انحصاري و ارتباطي مهم ترين تبيين کننده هاي مدارا مي باشند.

 
كليد واژه: سرمايه اجتماعي، اعتماد، شبکه هاي رسمي و غيررسمي، مدارا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 4 : مجله جامعه شناسي ايران تابستان 1388; 10(2):87-108.
 
بررسي نوع دوستي در روابط روزمره اجتماعي و عوامل موثر بر آن
 
احمدي سيروس*
 
* گروه جامعه شناسي، دانشگاه ياسوج
 
 

پژوهش حاضر به بررسي تمايل به نوع دوستي در روابط اجتماعي و عوامل موثر بر آن در شهر ياسوج پرداخته و تلاش کرده است اولا ميزان تمايل به نوع دوستي را در بين شهروندان تعيين و سپس ارتباط آن را با همدلي، مسووليت اجتماعي، تحليل هزينه و پاداش و متغيرهاي جمعيتي (سن، جنس، وضع تاهل، ميزان تحصيلات و قوميت) بررسي نمايد. روش به کار رفته در اين پژوهش، روش پيمايشي است. جمعيت آماري کليه افراد 65-15 ساله شهر ياسوج هستند که 386 نفر به عنوان نمونه تعيين و با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي انتخاب شدند. ابزار تحقيق، پرسشنامه مي باشد که جهت تعيين اعتبار آن از روش اعتبار سازه به کمک تکنيک تحليل عاملي و جهت تعيين پايايي از شيوه هماهنگي دروني به روش آلفاي کرانباخ استفاده شده است. نتايج پژوهش در راستاي پاسخ به هدف اوليه پژوهش بيانگر آن هستند که ميانگين نمره نوع دوستي از ميانگين واقعي، به طور معناداري بيشتر است.
در راستاي اهداف اختصاصي، نتايج پژوهش نشان مي دهند همدلي تاثيري بر نوع دوستي ندارد اما مسووليت اجتماعي و تحليل هزينه-پاداش مادي تاثير معناداري بر نوع دوستي دارند. ضمن آنکه روابط بين ابعاد هر يک از متغيرها با متغير وابسته نوع دوستي بيانگر تعاملات معنادار و پيچيده اي در بين آنهاست.

 
كليد واژه: نوع دوستي، مسووليت اجتماعي، همدلي، تحليل هزينه و پاداش
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 8 : مجله جامعه شناسي ايران پاييز و زمستان 1387; 9(3-4):194-225.
 
مقايسه سرمايه اجتماعي دانشجويان دانشگاه تهران و اعضاي کانون هاي فرهنگي و هنري دانشگاه هاي شهر تهران
 
مرشدي ابوالفضل*,شيري حامد
 
* دانشگاه تهران
 
 

طرح نظريه سرمايه اجتماعي تاملي مجدد در نقش و تاخير اجتماع و تشکل هاي جامعه محور در تحقق توسعه به ويژه توسعه پايدار و همه جانبه است. در اين چارچوب، مقاله حاضر تلاش دارد تا نقش کانون هاي فرهنگي و هنري دانشگاه هاي شهر تهران در تقويت سرمايه اجتماعي دانشجويان و تاثير آن در گسترش هنجارهاي مدني و کاهش رفتارهاي انحرافي در بين دانشجويان را مورد سنجش قرار دهد. براي سنجش مفهوم سرمايه اجتماعي از چارچوب نظري پاتنام استفاده شده است. در اين چارچوب شبکه روابط، اعتماد و همياري مولفه هاي اصلي سرمايه اجتماعي را تشکيل مي دهند. روش تحقيق در اين پژوهش روش پيمايش است که با استفاده از تکنيک پرسشنامه به اجرا درآمده است. نتايج پژوهش نشان مي دهد در حالي که سرمايه اجتماعي دانشجويان دانشگاه تهران (به عنوان گروه کنترل) و فعالين کانون هاي فرهنگي و هنري دانشگاه هاي از حد متوسط تجاوز نمي کند اما سرمايه اجتماعي اعضاي کانون هاي فرهنگي و هنري بيشتر از سرمايه اجتماعي دانشجويان دانشگاه تهران است. نتايج همچنين بيانگر تاثير مستقيم سرمايه اجتماعي بر تقويت رفتارهاي مدني و کاهش رفتارهاي انحرافي است.

 
كليد واژه: سرمايه اجتماعي، کانون هاي فرهنگي و هنري، دانشجويان دانشگاه تهران، شبکه روابط، اعتماد، همياري، رفتارهاي مدني و رفتارهاي انحرافي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 3 : مجله جامعه شناسي ايران بهار و تابستان 1387; 9(1-2):58-79.
 
نسبت «جامعه شناسي دين» با الهيات و كلام
 
شجاعي زند عليرضا*
 
* دانشگاه تربيت مدرس، تهران
 
 

در حالي كسب دانش الهياتي اديان در كنار ديگر علوم دين پژوهي به جامعه شناس دين توصيه مي شود كه ملزم است دريافت و اظهارات خود را از آسيب هاي كلامي صيانت نمايد. راه حل پوزيتيويستي تاكنون، اجتناب از الهيات براي مصون ماندن از سوگيري كلامي بوده است. اما راه حل اين مقال، تميز و تفكيك الهيات است از كلام در گام نخست و سپس تشريح و تحديد مسيرهاي محتمل رسوخ ملاحظات كلامي است. در مطالعه دين، با تجويز استمداد از الهيات، هم ضعف هاي جامعه شناسي دين در موضوع شناسي برطرف مي شود و هم از برچسب نارواي كلامي به جامعه شناساني كه واجد دانش الهياتي ارزشمندي درباره دين مورد مطالعه خويش هستند،‌ جلوگيري مي گردد.

 
كليد واژه: دين، جامعه شناسي، ‌دين، الهيات، كلام
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 5 : مجله جامعه شناسي ايران بهار و تابستان 1387; 9(1-2):102-126.
 
تحليل نشانه شناختي نهادهاي اجتماعي در سينماي رسول صدرعاملي
 
صفري فاطمه*
 
* گروه هاي اجتماعي، دانشگاه تهران
 
 

سينما از طريق فيلم به نحوي جامعه اطراف خود را به تصوير مي كشد و در واقع گرايش هاي روحي،‌ رواني و ضمير ناخودآگاه جمعي را منعكس مي سازد. فيلم ها با افشاي نهادهاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي يك جامعه روحيات يك دوران را مجسم مي سازند.
در اين نوشتار با تكيه بر نظريه كراكائر در عين مدنظر داشتن نظريه ژان دووينيو و با روش نشانه شناسي در سطح تحليل همنشيني و تحليل جانشيني و بهره گيري از استعاره ها، نمادها و برخي رمزهاي فني به آشكارسازي نهادهاي اجتماعي پرداخته شده است. بنابر يافته هاي تحقيق اين نهادها مخدوش و بيمار بوده و گرفتار تعارضات هنجاري و بيماري هايي چون دورويي، رياكاري و فريبكاري هستند و صفات ناپسند، ناهنجاري ها و كژرفتاري هاي بسياري را باعث مي شوند و بستر مناسبي براي اجتماعي شدن و هويت يافتن نوجوانان و جوانان نيستند. تعارضات هنجاري و رياكاري ناشي از آن در بزرگسالان، در نوجوانان و جوانان سركشي و سرباززدن از هنجارهاي اجتماعي را به دنبال دارد.

 
كليد واژه: نشانه شناسي، ‌نهادهاي اجتماعي، سينما
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 6 : مجله جامعه شناسي ايران بهار و تابستان 1387; 9(1-2):127-164.
 
جامعه شناسي انزواي روشنفكران (نقدكنش هاي روشنفكران عصر مشروطه تا پايان سلطنت پهلوي اول)
 
زاهدي محمدجواد*,حيدرپور محمد
 
* دانشگاه پيام نور
 
 

پيدايش گروه روشنفكران در ايران و به دنبال آن آغاز جنبش روشنفكري با هدف نوسازي جامعه، به آستانه مشروطيت باز مي گردد. روشنفكران عصر مشروطيت تا پايان دوره پهلوي اول نقش تاريخي دوران سازي را به عهده داشتند. آنان پيشگامان مدرنيته و نوسازي بودند. خاستگاه اجتماعي و انديشگي اين روشنفكران و مفاهيم و مسايلي كه به آن مي پرداختند از زمينه هاي موضوعي جامعه شناسي تاريخي و از مباحث اصلي جامعه شناسي روشنفكران ايران است. چگونگي ايفاي نقش اجتماعي و تاريخي توسط اين روشنفكران، پايگاه اجتماعي آنان و نيز نحوه ارتباط شان با مردم و حكومت موضوع اصلي اين پژوهش است.
رويكرد روش شناختي تحقيق،‌ رويكردي تحليلي و انتقادي با استفاده از روش فراتحليل و اسلوب جامعه شناسي تاريخي است و در اين راه از ديدگاه وبر و پارسونز و ديگر صاحبنظران در زمينه نقش اجتماعي روشنفكران استفاده شده است. هدف اصلي تحقيق، تبيين جامعه شناختي نقش اجتماعي و سياسي روشنفكران در عصر مشروطيت و پهلوي اول و يافتن پاسخ براي اين پرسش اساسي است كه: «چرا روشنفكران پس از انقلاب مشروطيت نتوانستند مواضع اجتماعي و سياسي تاثيرگذار خود را حفظ كنند؟». براي پاسخگويي به اين پرسش چند پيش فرض تاريخي مطرح و سپس با استفاده از مطالعات تاريخي انجام شده در اين زمينه به بررسي اين پيش فرض ها پرداخته شد.
نتايج پژوهش نشان مي دهد كه برخي روشنفكران ايران در عصر مشروطيت با در پيش گرفتن روش فروكاستن معاني و مفاهيم مدرن به مفهوم هاي سنتي و برخي ديگر با تاسي به الگوي روشنگري فرانسوي كه راهبرد خشونت آميز را سرمشق خود قرار مي دهد، موجب از دست رفتن مواضع اجتماعي و سياسي تاثيرگذار اوليه خود شدند. البته در اين فرآيند، ساختار فرسوده جامعه و فرهنگ سنتي حاكم بر آن و نقش مخرب محافظان فرهنگ سنتي و در اقليت مطلق بودن اقشار تحصيلكرده و متوسط نيز در افول نقش روشنفكران موثر بوده است. علاوه بر اين، در دوره پهلوي اول اتخاذ استراتژي «توسعه آمرانه» به عنوان راهبرد اصلي ترقي جامعه و انسداد سياسي كه رضاشاه بر جامعه ايران تحميل كرد، نيز از زمره عوامل مهم ديگري است كه سبب از دست رفتن مواضع اجتماعي و سياسي تاثيرگذار روشنفكران در جامعه ايران شد.

 
كليد واژه: روشنفكران، توسعه، مدرنيته، انقلاب مشروطه، جامعه شناسي روشنفكران، نفوذ سياسي و اجتماعي روشنفكران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی

 2 : مجله جامعه شناسي ايران تابستان 1386; 8(2):39-58.
 
توسعه نيافتگي ناگزير: طرح فرضيه اي پيرامون شرايط جوامع توسعه نيافته
 
افشاركهن جواد*
 
* گروه علوم اجتماعي، دانشگاه بوعلي سينا همدان
 
 

در مباحث و آرا ايراد شده پيرامون توسعه و توسعه نيافتگي، متفکران و اهل نظر به شکلي آگاهانه و يا نا آگاهانه از برخي مفروضات بديهي بهره مي گيرند. سنت هاي نظري بدين سان به موازات هم و يا به صورت جايگزين ظهور و بروز مي يابند. نظريات توسعه با گذشتن از مسيرهاي رقابت و چالش و گاه تعامل تکميلي، به پارادايم هاي توسعه شکل داده اند، پارادايم هايي که بعضا از اصول موضوعه يکسان يا متفاوت بهره مي گيرند.
پارادايم غالب در زمينه توسعه عموما واجد مولفه هايي است که امروزه در بسياري از آثار ارايه شده در باب توسعه و توسعه نيافتگي قابل يافت است. پذيرش برنامه ريزي به عنوان راه تحقق توسعه، ضرورت عبور از وضعيتي برزخي مرسوم به دوران گذار و گزير ناپذيري توسعه برخي از مفروضات مورد پذيرش قرار گرفته در اين پارادايم اند. مقاله حاضر با بيان برخي استدلال هاي نظري درصدد ترديد افکني در اين موارد است. بر اين اساس، نوشتار حاضر فرضيه اي جديد پيش مي کشد و از امکان ناپذيري تحقق توسعه در برخي جوامع سخن مي گويد. فرجام دور يا نزديک برخي جوامع شايد توسعه نيافتگي باشد. بدين سان، مباحث توسعه بايد در انتظار «انقلاب کپرنيکي» باشند.

 
كليد واژه: توسعه، توسعه نيافتگي، دوران گذار، برنامه ريزي، امکان ناپذيري توسعه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391  8:05 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها