پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی
13 : علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز بهار 1384; 22(1 (پیاپی 42)( ویژه نامه زبان و ادبیات فارسی)):175-186. |
|
نمادينگي آتش و بازتاب آن در متون اساطيري و حماسي ايران |
|
واحددوست مهوش* |
|
* دانشگاه اروميه |
|
آتش يكي از عناصر بنيادي، در تكوين هستي و در جهان مادي به شمارمي آيد. با رويكرد به ارزش و اهميت آن در زندگي بشر، از دوره هاي باستان تاكنون، روايت هاي اعتقادي و آييني زيادي را نقل كرده اند. روايت هايي كه واقعيت هاي زندگي را در دوره باستان تشكيل مي دادند؛ ولي بعدها به صورت نمادهايي در دوره هاي پسين در آمدند. رهيافت به نمود و نماديندگي آتش در اسطوره ها و بازتاب آن، در متون اساطيري و حماسي ايران، اوستا و شاهنامه فردوسي، هدف اين جستار است.
همانگونه كه در متن اشاره خواهد شد، «آتش» از ديدگاه روان شناسي نيز مورد بحث و بررسي قرار گرفته است؛ البته تفسير اين نماد در اسطوره ها و رويا، بيشتر بر مبناي روان شناسي فرويد صورت گرفته است.
از گونه هاي آتش در اوستا، مي توان از«آتش آييني»، «آتش نابودكننده (رستاخيز)» و «آتش آزمون» نام برد. ازآن جايي كه اسطوره هاي ملت ها، در پيوند با يكديگراند، به تبار مشترك آنها بر مي گردد، اسطوره آتش نيز در گذار خود از ملتي به ملتي ديگر، به ويژه، هند و ايران، دچار همساني و دگرساني هايي شده است. آتش در متون اوستا كانون مناسك و نيايش ها است. ايزد آتش و آتش بهرام داراي ارزش و اهميت بيشتري است. شاهنامه فردوسي كه پي گير مفاهيم آتش از دوره باستان و مزديسنان است، گونه هاي آتش، به ويژه آتش آزمون، آتشي كه براي سياوش برافروخته شد، در آن نمود بيشتري دارد. روي هم رفته، اين متن در بردارنده باورهاي آييني در پيوند با آتش است. سخن آخر اين كه ريشه اين باورمندي ها را، در نقش ارزش آتش در زندگي بشر، و در تفكر انسان دوران اسطوره اي براساس و بنياد خيال، بايد دانست.
|
|
كليد واژه: |
|
![](http://sid.ir/fa/image/PDF.gif) |
نسخه قابل چاپ
|
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391 9:45 AM
تشکرات از این پست