پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی
2 : پژوهشنامه علوم انساني و اجتماعي نيمه اول 1387; 8(1 (ويژه نامه پژوهش هاي اجتماعي)):39-68. |
|
تاملي بر سه مساله روش شناختي در تحقيقات تطبيقي کلان |
|
طالبان محمدرضا* |
|
* گروه جامعه شناسي انقلاب، پژوهشكده امام خميني و انقلاب اسلامي |
|
روش هاي تطبيقي، ابزارهاي پژوهشي مفيد و توانمندي براي توليد، آزمون و بسط تئوري هاي کلان در جامعه شناسي شمرده مي شوند. با اين وجود، در تحقيقات تطبيقي - همانند ساير روش هاي تحقيق در علوم اجتماعي - مسايل و مشکلاتي وجود دارد که اگر صريحا به آن ها پرداخته نشود مي تواند محدوديت هاي مهمي در زمينه اعتبار نتايج حاصل از اين نوع تحقيقات به وجود آورد. در حقيقت، مشکلات و دام هاي روش شناختي مختلفي در سر راه انجام اين نوع پژوهش وجود دارد که پژوهشگران بايد نسبت به آن ها، آگاه باشند و هنگام انجام تحقيق و تفسير نتايج به آن ها توجه کنند.
اين مقاله به تشريح سه مشکل اساسي در تحقيقات تطبيقي کلان اختصاص يافته است که عبارتند از: مغالطه هاي محيطي و فردگرا؛ تورش انتخاب و مساله درجات آزادي.
مغالطه هاي محيطي و فردگرا از پرش هاي نامناسب در ميان سطوح تحليل کلان و خرد به وجود مي آيند و هنگامي روي مي دهند که استنباط يا استنتاج در يک سطح تحليل بر اساس داده ها مربوط به سطح ديگر انجام پذيرد. مشکل تورش انتخاب در مطالعات تطبيقي از انتخاب تعمقي کشورها از سوي محقق مقايسه کننده ناشي مي شود که مي تواند به خطاي استنباط در تحقيق منجر شود. مشکل درجات آزادي در تحقيقات تطبيقي کيفي بر اين مساله ابتنا دارد که در اين نوع مطالعات، غالبا تعداد عوامل تبييني نسبت به موردهاي تحت بررسي بيشتر است، و از اين رو، طرح تحقيق براي آزمون فرضيه ها دچار ابهام و مشکل مي شود تا جايي که نمي توان براي وارسي درستي فرضيه ها به جواب هاي روا و معتبري دست يافت.
|
|
كليد واژه: تحقيق تطبيقي، مغالطه محيطي، مغالطه فردگرا، تورش انتخاب، مشکل درجات آزادي |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 5:53 PM
تشکرات از این پست