بانک مقالات علوم اجتماعی

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

طرح مساله: اين پژوهش با هدف برآورد نرخ شيوع خشونت خانوادگي و الگوي رايج آن، همچنين محاسبه درجه زمان خشونت به صورت دو جانبه يعني ارتکاب و يا تجربه خشونت انجام يافت.
روش: پژوهش از نوع طرح پژوهشي زمينه يابي مقطعي است و جمعيت نمونه با روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي از 23 ناحيه شهرداري تهران در 4 بخش شمالي، جنوبي، شرق و غرب، مناطق 2، 5، 12 و 18 به صورت تصادفي 460 زن و مرد (زوج) انتخاب شده است.
داده هاي پژوهشي از طريق مقياس تاکتيکهاي تعارضي، پرسشنامه محقق ساخته براي ارزيابي عوامل اجتماعي و اقتصادي زمينه ساز خشونت جمع آوري شد.
يافته ها: يافته ها نشان داد، مردان بيشتر از زنان مرتکب خشونت مي شوند و در عين حال زنان بيشتر قرباني خشونت بودند. از سوي ديگر زمان خشونت که با ميانگين دفعات بروز خشونت اندازه گرفته شد در مردان بيشتر بود.
نتايج: به رغم اينکه مردان بيشتر مرتکب خشونت مي شوند، چرخه خشونت در روابط زوجها انکار ناپذير است. همچنين خشونت در يک بافت اجتماعي - اقتصادي خاص رخ مي دهد.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

طرح مساله: براي سنجش و رتبه بندي سلامت، شاخصهاي زيادي وجود دارد كه هر كدام از آنها داراي اهميت خاصي است ولي تلفيق آنها و تعيين رتبه استانها از طريق شاخص هاي فوق كار دشواري است زيرا كه سنجش شاخص ها بر حسب واحد يكساني صورت نمي پذيرد، تعداد شاخص ها بسيار زياد است، انتخاب شاخص هاي خاص بر نتيجه تحقيق تاثير بسزايي مي گذارد، و شاخص هاي منتخب از اهميت متفاوتي برخوردارند.
روش: اين تحقيق ضمن بحث در خصوص روش هاي مختلف رتبه بندي، تلاش دارد با استفاده از روش تلفيقي تحليل عاملي و آناليز تاكسونومي، ضمن حذف همبستگي خطي بين متغيرها، با استفاده از 35 شاخص دسترسي و كارايي خدمات بهداشتي و درماني، بهداشت باروري، جمعيتي، ميرايي و امنيت غذا و تغذيه، استانهاي كشور را بر حسب سلامت رتبه بندي نمايد.
يافته ها و نتايج: نتايج حاصل از اين تحقيق نشان مي دهد كه استانهاي اصفهان، تهران، مركزي و ... از وضعيت سلامت مناسبي برخوردارند اما استانهاي اردبيل، گلستان، قم و ... داراي وضعيت سلامت مناسبي نيستند. در ضمن وضعيت سلامت استانهاي خوزستان، سيستان و بلوچستان و كهكيلويه و بويراحمد وخيم است.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

طرح مساله: رگرسيون معمولي اساسا براي ميانگين شرطي ساخته مي شود؛ به اين معنا كه رابطه بين ميانگين و برخي متغيرهاي تشريحي (تبييني) را از طريق يك الگوي آماري نمايش مي دهد. در اين باره، ضروري است برخي از پذيره ها مانند نرمال بودن داده ها با يك درجه اطمينان قابل قبولي در داده ها صادق باشند تا استنباط هاي صحيحي از الگو به دست آيد. بنابراين، اگر به معياري بجز ميانگين علاقه مند باشيم يا آنكه اين پذيره ها به دليل داده هاي پرت صادق نباشد اين الگو مناسب نخواهد بود. اين در حالي است كه رگرسيون چندك نسبت به داده هاي پرت، استوار بوده و توانايي ساختن الگويي را براي هر نوع چندك دارد.
روش: در اين مقاله به كاربرد رگرسيون چندك در تحليل داده هاي سلامت روان پرداخته شده است. در اين پژوهش رگرسيون چندك رابطه سن را با سلامت روان مردان و زنان به گونه اي نشان مي دهد كه با رگرسيون ميانگين نمايش پذير نيست.
يافته ها و نتايج: اين تحليل نشان مي دهد كه نقش سن در سلامت رواني به طور فاحش براي مردان و زنان توسط چندك متفاوت است.

 نسخه قابل چاپ

طرح مساله: اين مقاله ارايه تصويري روشن از مشكلات بيمارستانهاي رواني از نظر مديران اين مراكز و تحليلي بر علل و عواقب آن است.
روش: اين پژوهش به روش دلفي انجام شده كه نوعي جمع آوري سيستميك و سازماندهي كيفي داده ها است كه به همت گروهي از كارشناسان منتخب فراهم شده است.
يافته ها: عمده ترين مشكلات بيمارستانهاي رواني اجراي طرح خودگراني، كمبود بودجه هاي يارانه اي و تعرفه هاي غير واقعي در اين بيمارستانها است. بيماران رواني و خانواده آنها به دليل ضعف مالي، توانايي پرداخت هزينه هاي بيمارستان را ندارند، از طرفي امكانات لازم براي رشد توانمندي هاي اجتماعي، شغلي و توانبخشي اين بيماران ناچيز است، پوشش بيمه اي بيماران رواني كامل نيست و حمايتهاي اجتماعي و اقتصادي از بيماران رواني به دليل نگرش نادرست چندان مناسب نيست. ضوابط مدون براي استانداردهاي بيمارستان هاي روانپزشكي، وجود ندارد و اكثر ساختمان ها در مراكز روانپزشكي فرسوده و فاقد فضاي مناسب براي بيماران است.
نتايج: با توجه به يافته ها و پيچيدگي مشكلات بيمارستان هاي روانپزشكي و نياز روزافزون بيماران رواني به خدمات بهداشتي و درماني، زمان آن فرا رسيده كه تغييراتي در ساختار تشكيلاتي و بودجه اي مراكز روانپزشكي صورت گيرد.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

طرح مساله: امروزه حمايت از ابداعات و اختراعات از طريق حقوق مالكيت صنعتي و سيستم ثبت و اعطاي حق انحصاري به مخترع در توسعه اقتصاد، صنعت، تجارت و رفاه و سلامت اجتماعي جوامع اهميت زيادي يافته است.
روش: در اين مقاله سعي شده است به تشريح روابط ميان حمايت از مالكيت صنعتي و ثبت چنين اختراعاتي و حق بر سلامت افراد پرداخته شود و اعلاميه ها و موافقت نامه هاي بين المللي در اين خصوص نيز بررسي شده و راهكارها و روشهاي موجود با حفظ سيستم ثبت اختراعات و ابداعات در تامين حق افراد در برخورداري از حداقل استانداردهاي بهداشتي، دارويي و درماني مورد بحث واقع شود.
يافته ها و نتايج: مهم ترين موافقت نامه راجع به حمايت از مالكيتهاي فكري (موافقت نامه جنبه هاي مرتبط با تجارت حقوق مالكيت فكري كه به اختصار تريپس خوانده مي شود و در مذاكرات تشكيل اين سازمان معروف به دور اروگوئه به عنوان ضميمه شماره يك اين مذاكرات تصويب گرديده و هم اكنون پذيرش آن پيش شرط الحاق به سازمان تجارت جهاني است، حمايت از اختراعات مربوط به حوزه بهداشت و درمان و دارو را مجاز دانسته است.

 نسخه قابل چاپ

طرح مساله: هدف پژوهش حاضر بررسي تاثير بين تعهد به اشتغال و وضعيت كاري (داراي كار ـ بدون كار) بر سلامتي رواني بوده است. فرضيه پژوهش عبارت بود از اينكه رابطه بين تعهد به اشتغال و سلامت رواني براي افراد داراي كار، مثبت و براي افراد بيكار، منفي است.
روش: افرادي كه در سال اول دبيرستان در شهر اصفهان، مدرسه را ترك كرده بودند، جامعه پژوهش حاضر را تشكيل مي دهند كه در طي سه سال اول زندگي كاري خود به ابزارهاي پژوهش حاضر پاسخ داده اند. نمونه شركت كنندگان شامل 1030 نفر از دانش آموزان بوده اند كه به صورت تصادفي طبقه اي از 6 ناحيه آموزش و پرورش اصفهان انتخاب شده بودند.
روش: ابزارهاي پژوهش، پرسشنامه سلامت عمومي و تعهد به كار بوده است.
يافته ها و نتايج: يافته ها فرضيه پژوهش را تاييد مي كند كه بر طبق آن تفاوت معني داري بين دو متغير تعهد به اشتغال و سلامت رواني در بين گروه بيكار و داراي كار وجود دارد. يافته ها بر اساس نظريه هاي موجود و بخصوص محروميت مکنون مورد بحث قرار گرفته است.

 نسخه قابل چاپ

طرح مساله: بك (1983)، سبكهاي شخصيتي اجتماع مداري و استقلال مداري را عامل ابتلا به افسردگي مي داند كه در صورت تعامل با استرسهاي همگون با همان سبك شخصيتي منجر به افسردگي مي شود.
روش: در اين پژوهش نقش استرس و متغيرهاي شخصيتي استقلال مداري و اجتماع مداري در افسردگي در قالب يك طرح پس رويدادي و كنترل ـ شاهد بررسي شد. بدين منظور 156 بيمار افسرده با 78 فرد عادي از نظر سن و جنس همتاسازي شدند و استرسهاي زندگي، استرسهاي همگون با سبكهاي شخصيتي استقلال مداري و اجتماع مداري مورد مقايسه و تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: يافته هاي پژوهش نشان داد كه بيماران افسرده در مقايسه با افراد عادي به طور معني داري استرسهاي بيشتري تجربه كرده بودند. همچنين، نوع استرسهاي بيماران افسرده استقلال مدار و اجتماع مدار به طور معني دار متفاوت و کاملا همگون با سبکهاي شخصيتي آنان بود.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ