پاسخ به:بانک مقالات علوم اجتماعی
9 : رفاه اجتماعي پاييز 1385; 6(22):197-218. |
|
شيوع خشونت هاي خانوادگي تجربه شده در کودکان فراري و غير فراري |
|
كامراني فكور شهربانو* |
|
* سازمان بهزيستي کشور |
|
طرح مساله: تجربه خشونت خانوادگي از عوامل عمده فرار دختران و کودکان خياباني از منزل به شمار مي رود. پژوهش حاضر به بررسي مقايسه اي ميزان شيوع و نوع خشونت هاي خانوادگي در ميان دختران و پسران فراري و غيرفراري پرداخته است.
روش: در اين پژوهش آزمودني ها از دو گروه دختران فراري و کودکان خياباني پذيرش شده در مراکز بهزيستي به عنوان گروه ملاک، و پسران محصل مقطع ابتدايي و راهنمايي و دانش آموزان دختر مقطع دبيرستان و پايان راهنمايي به عنوان گروه مقايسه انتخاب شده، آزمودني هاي دو گروه ملاک و مقايسه از حيث عامل سن و جنسيت کنترل شدند. به منظور سنجش ميزان و نوع خشونت تجربه شده، مقياس CTS توسط آزمودني ها تکميل گرديد.
يافته ها: تحليل داده حاکي از معني دار بودن تفاوت تجربه خشونت خانوادگي ميان دختران فراري با غيرفراري ها و کودکان خياباني با کودکان عادي مي باشد.
نتايج: با توجه به فراواني بسيار بالاي تجربه خشونت جسمي و رواني از جانب والدين در فراريان، ممکن است تجربه تنبيهات جسماني و تحقير و سرزنش هاي رواني يکي از عوامل مهم فرار کودکان از منزل باشد. همچنين، تجربه زياد شاهد خشونت بين والدين بودن در کودکان فراري نشان دهنده متشنج و استرس زا بودن محيط خانوادگي آنان مي باشد که اين مساله در فرار کودکان بسيار موثر مي باشد.
|
|
كليد واژه: خشونت خانوادگي، دختران فراري، فرار از منزل، کودک آزاري، کودکان خياباني |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391 2:41 PM
تشکرات از این پست