بانک مقالات رشته علوم تربیتی

در اين مقاله ده الگوي طراحي آموزشي مشهور، از ميان 25 الگوي طراحي آموزشي سازنده گراي موجود در متون تخصصي انتخاب و رويكردهاي ياددهي-يادگيري مستتر در آنها با استفاده از روش تحليل محتوي مورد ارزيابي قرار گرفت. در اين تحليل با مراجعه به متون اصلي بنيان گذاران هر يك از الگوها، هر يك از الگوها از نظر فردي، جمعي، يا دوگانه بودن رويكردهاي يادگيري و تدريس مفروض در طراحي شان طبقه بندي شدند. حاصل اين تحليل و ارزيابي يك طبقه بندي شش گانه از الگوهاي طراحي آموزشي بر اساس رويكردهاي يادگيري و تدريس مستتر در آن ها مي باشد. يافته ها حاكي از آن است كه هيچ يك از الگوهاي طراحي آموزشي به صورت توامان داراي رويكردهاي دوگانه يادگيري و تدريس نيستند؛ و اغلب الگوهاي طراحي سازنده گرا از نظر رويكردهاي تدريس در ناحيه فردي قرار دارند؛ و تنها برخي از الگوها در هر دو رويكرد تدريس و يادگيري در ناحيه جمعي قرار مي گيرند.

پژوهش حاضر با هدف مقايسه روان درماني گروهي مبتني بر نظريه انتخاب و درمان انگيزشي نظام مند در جهت افزايش رضايت زناشويي انجام شد. در اين پژوهش 30 زن متاهل داراي مشكلات رضايت، از مراجعه كنندگان به كلينيك هاي موجود در سطح شهر مشهد با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و به طور تصادفي به گروه هاي درمان انگيزشي نظام مند، نظريه انتخاب و گروه كنترل گمارش شدند. پرسش نامه رضايت زناشويي در دو مرحله پيش آزمون و پس آزمون اجرا شد. روش هاي مداخله اي به مدت 8 جلسه دو ساعته و به صورت هفته اي برگزار شد. از روش تحليل واريانس يك طرفه به منظور تحليل داده ها استفاده شد. يافته هاي اين پژوهش نشان داد كه هر دو روش درماني به طور يكسان موجب افزايش ميزان رضايت زناشويي شدند. در نتيجه، يافته هاي اين مطالعه نشان مي دهد كه هر دو روش درمان انگيزشي نظام مند و نظريه انتخاب به يك ميزان رضايت زناشويي را بهبود مي بخشد.

هدف پژوهش حاضر بررسي اثر نوع مدرسه، رشته تحصيلي و منطقه محل سکونت در ادراکات فعاليت هاي کلاسي و اهداف پيشرفت دانش آموزان است. بدين منظور، نمونه اي به حجم 571 آزمودني از دبيرستان هاي مناطق مختلف تهران انتخاب شدند. آزمودني هاي ياد شده ازجهت نوع مدرسه (عادي، دولتي و غيرانتفاعي)، رشته تحصيلي (رياضي فيزيک و ادبيات و علوم انساني) و منطقه محل سکونت (شمال و جنوب تهران) تفکيک شدند. پرسش نامه هاي ادراکات فعاليت هاي کلاسي (جنتري و همکاران، 2002) و اهداف پيشرفت ميدگلي و همکاران (1998) پس از احراز روايي و پايايي، توسط آزمودني ها تکميل شدند. نتايج نشان داد که تمام مولفه هاي ادراکات محيطي کلاسي (علاقه، لذت، چالش و انتخاب) و اهداف پيشرفت (تبحري ، عملکردي رويکردي و عملکردي اجتنابي) دو به دو با هم ديگر رابطه دارند (01/0>p). با اجراي تحليل واريانس چند متغيري مشخص شد که ميانگين مولفه هاي علاقه و انتخاب در رشته هاي رياضي فيزيک و علوم انساني، باهم تفاوت داشتند (05/0>p)، اما ساير اثرات ساده معنادار نبود. اثرات تعاملي رشته و منطقه در مولفه هاي ادراکات محيطي کلاسي (علاقه، لذت، چالش و انتخاب) و اهداف پيشرفت (تبحري، عملکردي رويکردي و عملکردي اجتنابي)، اثرات تعاملي رشته و نوع مدرسه در مولفه هاي ادراکات محيطي کلاسي (علاقه، لذت، چالش و انتخاب) و اهداف پيشرفت (تبحري)، و نوع مدرسه و منطقه در مولفه هاي ادراکات محيطي کلاسي (علاقه، لذت، چالش و انتخاب) و اهداف پيشرفت (تبحري)، معنادار بود (05/0>p). ساير تعامل ها معنادار نبود.

اين پژوهش به منظور بررسي ارتباط سلامت سازماني ادراك شده به وسيله دبيران با تعهد سازماني آنان در دبيرستان هاي استان اردبيل اجرا شد. سلامت سازماني در اين پژوهش بر اساس مفهوم سازي هوي و همكاران (1991) به عنوان يك سازه شامل هفت بعد يگانگي نهادي، نفوذ مدير، ملاحظه گري، ساخت دهي، پشتيباني منابع، روحيه و تاكيد علمي عملياتي شد و براي سنجش تعهد سازماني دبيران از مدل سه بعدي مي ير و آلن (1990) استفاده شد. جامعه آماري پژوهش را كليه معلمان رسمي و پيماني مرد دبيرستان هاي دولتي استان اردبيل در سال تحصيلي 86ـ85 تشكيل مي داد كه تعداد آن ها در 359 دبيرستان 19 منطقه آموزشي، 1935 نفر بود. از ميان اين تعداد بر اساس فرمول كوكران و جدول كرجسي-مورگان نمونه اي به حجم 350 نفر به روش نمونه گيري چند مرحله اي انتخاب شد. روش اين پژوهش توصيفي-همبستگي است و به منظور گردآوري داده ها از دو پرسش نامه OHI-S و OCQ ويراست جديد استفاده شد. تحليل داده هاي به دست آمده حاكي از آن است كه ميانگين سلامت سازماني و تعهد سازماني به گونه معني داري بالاتر از متوسط مفهومي است. سلامت سازماني و ابعاد هفت گانه آن با تعهد سازماني و انواع سه گانه آن همبستگي مثبت دارد. دبيرستان هايي كه سلامت سازماني بالايي دارند، معلمان متعهدتري دارند. از ميان ابعاد سلامت سازماني، روحيه، تاكيد علمي، نفوذ مدير، پشتيباني منابع و ساخت دهي قابليت پيش بيني تعهد سازماني را دارند و 40 درصد از واريانس تعهد سازماني به وسيله تغييرات اين پنج بعد قابل تبيين مي باشد. از ميان سطوح سه گانه سلامت سازماني نيز سطح فني و اداري قابليت پيش بيني تعهد سازماني را دارند (r²=0/03). از ميان متغيرهاي پيش بين سهم نفوذ مدير، روحيه و پشتيباني منابع از ابعاد سلامت سازماني و سطح فني از سطوح سلامت سازماني در پيش بيني تعهد سازماني بيشتر از ديگران است.

در پژوهش حاضر به بررسي تاثير آموزش حركات ريتميك ورزش كاراته بر كاركرد حافظه عددي دانش آموزان مبتلا به اختلالات ويژه يادگيري پرداخته شده است. همه دانش آموزان شركت كننده در اين پژوهش از طريق مدارس مقطع ابتدايي شهر مشهد به علت بروز مسايلي در فرآيند آموزش رسمي ايشان به سازمان آموزش و پرورش كودكان استثنايي ارجاع شده اند و پژوهش گران با به كارگيري شيوه تمام نگر باليني به ارزيابي اختلال در اين افراد پرداخته اند و به شيوه علمي اختلالات ويژه يادگيري در اين افراد محرز گرديده است. تعداد افراد 58 نفر بود كه به طور تصادفي به دو گروه آزمايش و گروه گواه تقسيم شدند. هر دو گروه قبل از ارايه متغير مستقل از لحاظ عملكرد حافظه عددي با به كارگيري آزمون حافظه عددي و كسلر مورد ارزيابي قرار گرفتند. سپس، گروه آزمايش طي 4 ماه، هر هفته 3 جلسه، جمعا 48 جلسه و هر جلسه معادل 5/1 ساعت، با به كارگيري حداكثر 60% ضربان قلب تحت تاثير متغير مستقل بوده اند. پس از اتمام دوره آموزشي، هر دو گروه از لحاظ كاركرد حافظه عددي مورد ارزيابي مجدد قرار گرفته اند. نتايج نشان مي دهد كه بين آموزش حركات ريتميك كاراته و پيشرفت حافظه عددي دانش آموزان مبتلا به اختلالات ويژه يادگيري رابطه مثبت معناداري وجود دارد.

در داخل حوزه تعليم و تربيت، حوزه اي فرعي وجود دارد كه «برنامه درسي» ناميده مي شود. برنامه درسي به عنوان يك حوزه مطالعاتي، در زمينه مباحث نظري از اختلاف برانگيزترين حوز هاي معرفت بشري محسوب مي شود. يكي از مباحثي كه از ديرباز منشا و مصدر اين اختلاف نظر بين نظريه پردازان اين رشته بوده، ايدئولوژي هاي برنامه درسي يا نظريه هاي هنجاري برنامه درسي است. موضوع ايدئولوژي برنامه درسي يكي از مباحث اساسي و پر مناقشه برنامه درسي است. نگاهي گذرا به منابع منتشر شده در حوزه برنامه درسي در دهه هاي گذشته حاكي از آن است كه به اين موضوع توجه بسيار جدي شده است؛ به نحوي كه آثار قابل ملاحظه اي در اين زمينه به رشته تحرير در آمده است. دو تن از صاحب نظران بنامي كه در اين زمينه آثار معتبري منتشر نموده اند، آيزنر و ميلر مي باشند. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن بررسي عميق انديشه هاي آيزنر و ميلر در اين زمينه، تنوع برداشت ها از ايدئولوژي هاي برنامه درسي و دلايل آن را به گونه اي منطقي به تصوير بكشد. براي نيل به اين مقصود، ابتدا مروري بر انديشه هاي هر دو صاحب نظر شده و پس از آن، با تاملي دوباره در اين ايدئولوژي ها، نكات كليدي انديشه هاي اين افراد استنتاج گرديده و در نهايت، با مقايسه ايدئولوژي هاي آيزنر و ميلر، تحليل و نتيجه گيري انجام شده است. به طور كلي، نتايج اين مقايسه و ارزيابي نشان مي دهد كه تفاوت هاي اساسي و بنيادي در فلسفه و جهان بيني اين دو صاحب نظر وجود دارد.

 در اين تحقيق، كنش وري عصب-روان شناختي بين سوء مصرف کنندگان هروئين، سوء مصرف کنندگان ترياك و افراد عادي مورد بررسي قرار گرفته است. دو گروه معتاد (N=30) از طريق پرسشنامه و مصاحبه از بين افرادي كه به كلينيك هاي درماني جهت ترك مراجعه كردند انتخاب شدند. گروه كنترل (N=15) با توجه به خصوصيات تاثيرگذار در تحقيق از قبيل سن، تحصيلات، وضعيت اقتصادي و اجتماعي با گروه هاي معتاد همتا شدند. در اين تحقيق علي-مقايسه اي، داده ها با استفاده از دستگاه کرونوسکپ، به صورت موردي جمع آوري گرديدند. نتايج حاصله از اطلاعات جمع آوري شده نشان داد که زمان واکنش بين سه گروه تفاوت معني دار داشت. در بيشتر سطوح محرک هاي بينايي و شنوايي، اين تفاوت بين دو به دو گروه ها به صورت معني دار مشاهده گرديد. سوء مصرف کنندگان ترياک و سوء مصرف کنندگان هروئين در زمان واکنش کلي با همديگر تفاوت معني داري داشتند. همچنين بين زمان واکنش ساده و زمان واکنش پيچيده گروه معتادان با گروه عادي نيز تفاوت معني داري ديده شد.

هدف اصلي اين پژوهش، شناسايي عامل هايي است كه بتواند تجارب پژوهشي دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه شهيد بهشتي را مشخص نمايد. جامعه آماري اين مطالعه تعداد 85 دانشجوي تحصيلات تكميلي است كه از تاريخ 1/9/1382 الي 1/5/1383 موفق به دفاع از پايان نامه خود شده اند. پرسشنامه PREQ ابزار گردآوري داده ها است. عامل هاي استخراجي براي برسي تجارب پژوهشي دانشجويان عبارتند از: سرپرستي؛ مهارت ادراكي؛ مهارت عملي؛ جو دانشكده؛ آزمون پايان نامه. اين پنج عامل در مجموع 46/64 درصد از واريانس تجارب پژوهشي دانشجويان را تبيين نموده است. در بين اين پنج عامل، عامل جو دانشكده با ميانگين 26/2 از مقياس 5 و عامل مهارت عملي با ميانگين 78/3 از مقياس 5 به ترتيب پايين ترين و بالاترين ميزان را در دانشگاه داشته اند.

پژوهش حاضر به منظور كسب اطلاعاتي درباره وضعيت سلامت رواني دانشجويان و مقايسه آن در دانشجويان دختر و پسر طراحي و اجرا گرديد. 554 دانشجوي دختر و پسر با توجه به فهرست اساميِ ارايه شده از اداره آموزش دانشگاه به صورت تصادفي طبقه اي از مجتمع هاي فني و مهندسي و علوم انساني و علوم پايه و معماري انتخاب و آزمون GHQ-28 و شادكامي را تكميل نمودند. نتايج نشان داد كه دانشجويان دختر و پسر از نظر ميانگين نمره در اختلال كلي و شاخه هاي فرعي آزمون سلامت رواني و نمرات آزمون شادكامي با هم تفاوت معني داري ندارند. به علاوه، با استفاده از نقطه برش 23 كه براي تعيين سلامت رواني به كار مي رود، 7/56 درصد دانشجويان مشكل روان شناختي نداشته و سالم بودند، 7/27 درصد به مشكلات متوسط دچار بودند و 7/15 درصد مشكلات جدي داشته و به خدمات روان شناسي و روان پزشكي نياز داشتند. مقايسه دانشجويان دختر و پسر با استفاده از فراواني گروه ها در سه گروه به دست آمده از نقاط برش نيز معني دار نبود. نتايج نشان داد كه شادكامي با نمره كلي اختلال رواني و خرده مقياس هاي به دست آمده از GHQ-28 رابطه معكوس دارد. نتايج با توجه به سطوح مختلف بهداشت رواني و پژوهش هاي مربوطه مورد بحث و بررسي قرار گرفت.

هدف از انجام پژوهش حاضر، تعيين ارتباط هوش هيجاني، سبك هاي اسنادات و خودكارآمدي با رضايت از زندگي در زنان شاغل شهرستان بجنورد بود. جامعه اين پژوهش كليه زنان شاغل 30 تا 40 ساله اي بود كه به طور تمام وقت در بخش دولتي شهرستان بجنورد در سال 1384 مشغول به كار بودند كه از ميان آنان، نمونه اي به حجم 120 نفر به روش تصادفي طبقه اي انتخاب گرديد. جهت جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه هاي هوش هيجاني، خودكارآمدي، سبك هاي اسنادات و رضايت از زندگي استفاده شد. يافته ها نشان داد: بين هوش هيجاني و خودکارآمدي با رضايت از زندگي رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بين سبک هاي اسنادات و رضايت از زندگي رابطه معني داري ديده نشد. نتايج رگرسيون نشان داد که خودکارآمدي توان پيش بيني رضايت از زندگي را دارد.