بانک مقالات رشته علوم تربیتی

يكي از ايرادهاي نظام آموزشي ما اين است كه دانش آموزان يك كلاس را نسبت به يك ديگر ارزيابي مي كنند. عيب اين سنجش آن است كه افراد پس از مدتي كوتاه در كلاس در دسته هاي قوي، ضعيف و متوسط طبقه بندي مي شودند و گروه ضعيف به زودي احساس مي كند كه قدرت مطرح كردن خود را در كلاس ندارد؛ بنابراين، انگيزه اي براي كار و تلاش در اعضاي آن گروه وجود نمي آيد. بر اين اساس، ارايه راهبردهاي موثر جهت پيش گيري از افت تحصيلي دانش آموزان از طريق توجه به تفاوت هاي فردي و ايجاد انگيزش در كلاس درس، ضروري به نظر مي رسد.
پژوهش حاضر به منظور مقايسه تاثير روش هاي رقابت فردي، تلاش فردي و رقابت گروهي در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان صورت گرفته است. 195 دانش آموز دختر پايه اول دبيرستان از منطقه 11 آموزش و پرورش شهر تهران به صورت نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند و از طريق آزمون هاي معلم ساخته مستمر و پاياني مورد بررسي قرار گرفتند. براي تحليل داده ها از روش تحليل واريانس يك طرفه استفاده شد.
نتايج پژوهش نشان مي دهد كه
1.اثر بخشي روش تلاش فردي بيشتر از روش رقابت فردي است؛ زيرا هر فرد نسبت به خودش سنجيده مي شود پس، اميدواري او براي تلاش و كوشش و اين اميد و تشويق، او را به برداشتن گام هاي استوار و فعاليت مستمر وادار مي كند.
2.اثر بخشي روش رقابت فردي كمتر از روش رقابت گروهي است؛ زيرا در روش رقابت فردي، نمره هاي درسي و پيشرفت هاي تحصيلي دانش آموزان نسبت به ديگران ارزش يابي مي شود و به تفاوت هاي فردي كه امري كاملا طبيعي است، توجه نمي شود. از سوي ديگر، در روش رقابت گروهي بين اعضاي گروه همكاري و تعاون وجود دارد و در صورت شكست گروه، ناراحتي هاي ناشي از آن به جاي تحميل به يك فرد، در بين اعضاي گروه تقسيم مي شود.
3.بين ميزان اثر بخشي روش رقابت گروهي و روش تلاش فردي اختلاف معناداري وجود ندارد ولي روش تلاش فردي به دليل اهميت دادن به علايق و رغبت هاي دانش آموز و تامين بهداشت رواني او، بر روش رقابت گروهي ارجحيت دارد. در عين حال، در صورت استفاده از رقابت، دست كم، بايد روش رقابت گروهي جايگزين روش رقابت فردي شود. 

 نسخه قابل چاپ

الگويي از پيشايندها و پيامدهاي مهم انگيزش شغلي طراحي و روي يك نمونه 652 نفري از كاركنان شركت ملي نفت مناطق نفتخيز جنوب منطقه اهواز آزموده شد. الگوي پيشنهادي انگيزش شغلي پنج لايه را در بر مي گيرد كه از لايه اول تا پنجم به ترتيب شامل پيشايندهاي دور (متغيرهاي صفات انگيزشي، محدوديت هاي رويه اي و دشواري هدف)، پيشايندهاي نزديك (متغيرهاي اخلاق كار اسلامي، خشنودي از درآمد، نيازهاي اساسي روانشناختي، خودكارآمدي، ويژگي هاي شغل و امنيت شغلي)، متغير انگيزش شغلي، پيامدهاي نزديك (متغيرهاي خشنودي شغلي، دلبستگي شغلي، تعهد سازماني، تلاش و قصد ترك شغل) و پيامدهاي دور (متغيرهاي عملكرد شغلي و فشار رواني شغلي) مي باشد. ارزيابي الگوي پيشنهادي با استفاده از رويكرد دو مرحله اي اندرسون و گربينگ (1988) در الگويابي معادلات ساختاري (SEM) براساس نرم افزار AMOS ويراست 7 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهاي واسطه اي در الگوي پيشنهادي و تعيين معني داري آنها نيز از روش بارون و كني (1986) و آزمون سوبل (1982) استفاده گرديد. گرچه تحليل هاي الگويابي معادلات ساختاري برازش الگو را با داده ها مورد حمايت قرار دادند، اما مقاير برخي از شاخص هاي برازندگي حاكي از آن بود كه الگو نياز به بهبود دارد. در نتيجه، با حذف مسيرهاي غيرمعني دار و اضافه نمودن چند مسير جديد برازش بسيار خوب الگوي نهايي با داده ها حاصل گرديد. استفاده از آزمون تفاوت مجذور كاي نيز روند بهبود الگوي نهايي را مورد تاييد قرار داد.

 نسخه قابل چاپ

پژوهش حاضر با هدف بررسي و مقايسه بين فرهنگي دو كشور ايران و هند از نظر ويژگي هاي شخصيتي و رابطه آن با خشنودي شغلي دبيران دبيرستان هاي شهر تهران (ايران) و پونا (هندوستان) در سال 1385 انجام گرفته است. متغيرهايي كه در اين تحقيق بررسي شده اند شامل خشنودي شغلي و ابعاد آن (خشنودي از ماهيت كار، خشنودي از سرپرستي، خشنودي از حقوق، خشنودي از ترفيعات و خشنودي از همكاران)، و ويژگي هاي شخصيتي شامل (روان رنجورخويي، برون گرايي، بازبودن، توافق پذيري و وظيفه شناسي) مي باشند. نمونه تحقيق دبيران شهر تهران (224 نفر) و شهر پونا (223 نفر) بودند كه به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند. در اين مطالعه از دو پرسشنامه شامل:‌ شاخص توصيف شغل  (JDI)، اسميت، كندال و هيولين (1969)، و پرسشنامه شخصيت نئو  (NEO)، كوستا و مك كري (1992) استفاده شد. نتايج نشان داد كه بين ويژگي شخصيتي روان رنجورخويي و خشنودي از ماهيت كار، خشنودي از همكاران، خشنودي از حقوق، خشنودي از ترفيعات، خشنودي از سرپرستي و خشنودي از شغل به طور كلي در بين دبيران ايراني و هندي همبستگي منفي وجود دارد. همچنين، بين ويژگي شخصيتي برون گرايي و خشنودي از همكاران، خشنودي از حقوق، خشنودي از ترفيعات، خشنودي از سرپرستي، و خشنودي از شغل به طور كلي در بين دبيران ايراني و هندي همبستگي مثبت وجود دارد. بين ويژگي شخصيتي بازبودن و خشنودي از همكاران همبستگي منفي و بين ويژگي شخصيتي بازبودن و خشنودي از ترفيعات و خشنودي از شغل به طور كلي در بين دبيران ايراني و هندي همبستگي مثبت وجود دارد. بين ويژگي شخصيتي توافق پذيري با خشنودي از حقوق، خشنودي از ترفيعات و خشنودي شغلي به طور كلي همبستگي مثبت در بين دبيران ايران و هند مشاهده شد. نتايج ديگر نشان دادند در بين دبيران ايراني و هندي از لحاظ ويژگي شخصيتي و متغيرهاي خشنودي شغلي تفاوت معني داري وجود دارد.

 نسخه قابل چاپ

پژوهش حاضر به منظور بررسي رابطه متغيرهاي مهم محيطي (عدالت سازماني، تعارض بين فردي در محيط كار و قيود سازماني)، نگرشي (خشنودي شغلي)، شخصيتي (عصبيت، برونگرايي، بازبودن، توافق، وظيفه شناسي، اضطراف صفت و خشم صفت) و عاطفي (عواطف مثبت و عواطف منفي) با رفتارهاي نابارور در محيط كار انجام شد. به اين منظور، 546 نفر از كاركنان يك شركت صنعتي با روش تصادفي انتخاب شدند و پرسشنامه هاي تحقيق توسط آنان تكميل گرديد. نتايج نشان دادند كه چهار بعد عدالت سازماني (توزيعي، رويه اي، بين فردي و اطلاعاتي)، خشنودي شغلي، برون گرايي، توافق، وظيفه شناسي و عواطف مثبت، با هر دو رفتار نابارور فردي و سازماني رابطه منفي دارند. افزون بر اين،‌ متغيرهاي تعارض بين فردي در محيط كار، قيود سازماني، عصبيت، اضطراب صفت و خشم صفت با اين رفتارها رابطه مثبت دارند. نتايج حاصل از تحليل رگرسيون نشان دادند كه كليه متغيرهاي پيش بين، 22 درصد واريانس رفتارهاي نابارور فردي و 29 درصد واريانس رفتارهاي نابارور سازماني را تبيين مي كنند. نتايج تحليل رگرسيون تعديل كننده نشان دادند كه ويژگي هاي شخصيتي (اضطراب صفت، خشم صفت، توافق جويي و وظيفه شناسي) رابطه بين متغيرهاي محيطي (تعارض بين فردي و عدالت توزيعي) و رفتارهاي نابارور فردي و سازماني را تعديل مي كنند. به عبارت ديگر، رابطه بين متغيرهاي محيطي و رفتارهاي نابارور در افراد واجد اضطراب و خشم صفت بالا بيشتر از اين رابطه در افراد واجد اضطراب و خشم صفت پايين بود. همچنين، رابطه بين متغيرهاي محيطي و رفتارهاي نابارور در افراد واجد توافق جويي و وظيفه شناسي پايين بيشتر از اين رابطه در افراد واجد توافق جويي و وظيفه شناسي بالا بود. اما بر خلاف انتظار، ويژگي هاي شخصيتي، رابطه بين قيود سازماني و رفتارهاي نابارور را تعديل نكردند.

 نسخه قابل چاپ

شناخت عوامل اثرگذار بر واكنش ها در مقابل رويدادهاي استرس زا، نقش به سزايي در مديريت و كنترل استرس دارد و همواره يكي از موضوعات عمده در مطالعات مرتبط به رفتارشناسي مقابله بوده است. مطالعه حاضر با هدف تعيين تفاوت در سبك ها و واكنش هاي مقابله افراد با توجه به سطح عزت نفس انجام شده است. اين مطالعه با روش پيمايشي و به صورت مقطعي انجام شده است. داده هاي مطالعه حاضر از 373 نفر از دانشجويان دانشاگه يزد ( 140 مرد و 233 زن) كه با روش نمونه گيري طبقه اي متناسب، در خردادماه 1385 از هفت دانشكده انتخاب شده بودند، گرد آوري شد. اين پاسخگويان، سپس به پرسش هاي مقياس سبك هاي مقابله (CSS) و نسخه اصلاح شده مقياس عزت نفس روزنبرگ پاسخ دادند. تفاوت معني داري بين افراد با سطوح مختلف عزت نفس، در زمينه سبك هاي مقابله به طور كلي (p<0.001) و نيز عامل هاي ارزيابي مجدد / سازگاري  (p<0.001)، مقابله اجتنابي (p<0.001)‌، مقابله مساله مدار  (p<0.001)، مقابله هيجان مدار  (p<0.001)، و خويشتنداري (p<0.01) مشاهده شد. در حالي كه پژوهش هاي پيشين، استفاده بالاتر افراد با عزت نفس پايين از برخي سبك هاي مقابله هيجاني، يعني مقابله هيجان مدار و ارزيابي مجدد / سازگاري را نشان داده بودند، نتايج پژوهش حاضر استفاده بيشتر افراد با سطح عزت نفس بالا از سبك هاي مقابله هيجان مدار و ارزيابي مجدد / سازگاري را نشان داده است.

 نسخه قابل چاپ

پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه برخي ويژگي هاي شخصيتي (هيجان خواهي،‌ ابراز وجود و سرسختي روانشناختي)، نگرش مذهبي و رضايت زناشويي با آمادگي به اعتياد در كاركنان يك شركت بزرگ صنعتي اهواز انجام شد. در اين پژوهش تعداد 489 نفر از كاركنان آن شركت صنعتي كه در طول دو ماه در كلاس هاي آموزشي شركت نمودند، به صورت تصادفي انتخاب شدند و 6 پرسشنامه هيجان خواهي، ابراز وجود، سرسختي روانشناختي، نگرش مذهبي، رضايت از همسر و پرسشنامه ايراني آمادگي به اعتياد را تكميل نمودند. ويژگي هاي شخصيتي و خانوادگي به عنوان متغيرهاي پيش بين و آمادگي به اعتياد متغير ملاك در نظر گرفته شد. طرح تحقيق از نوع همبستگي است و داده هاي تحقيق با ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند متغيري تجزيه و تحليل شدند. يافته هاي پژوهش نشان داد كه كاركناني كه نارضايتي بيشتري از همسر دارند آمادگي به اعتياد بيشتري دارند. كاركنان هيجان خواه بالا، سرسختي روانشناختي پايين و نگرش مذهبي پايين، آمادگي به اعتياد سربالاتري داشتند. بالاترين ضريب همبستگي مربوط به رضايت از همسر بود كه مهمترين متغير پيش بين در اين پژوهش مي باشد. بين ابراز وجود و آمادگي به اعتياد، رابطه معني داري به دست نيامد. ضرايب تحليل رگرسيون با روش ورود مكرر براي تركيب خطي متغيرهاي رضايت از همسر، هيجان خواهي، سرسختي روانشناختي، نگرش مذهبي و ابراز وجود با آمادگي به اعتياد در سطح كمتر از 0.001 معني دار بود.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

ژيل دلوز (1925-1995) فيلسوف پست مدرن و پساساختارگراي فرانسوي استعاره ريزوم و فضاي ريزوماتيك خود را از زيست شناسي الهام گرفته است. ريزوم به عنوان يك استعاره زيست شناختي نمادي براي رشد چندگانه و نامحدود از طريق اتصالات ممتد است. مفهومي كه در مقابل درخت و رشد درختي است كه بر خطي و متوالي بودن حركت تاكيد دارد. فضاي ريزوماتيك با تاكيد بر شدن، نماديسم، فولدينگ، قلمروزدايي و باز قلمروسازي و تاكيد بر اصولي همچون ارتباط و ناهمگني، چندگانگي، گسست نادلالت گر، نقشه كشي و نقش برگرداني، تمركززدايي، نفي دواليسم و سلسله مراتب چالش ها و مشكلاتي را براي تربيت ديني به خصوص در جوامع بنيادگرا ايجاد مي كند. فضاي ريزوماتيك اصول بازنمايي، سلسله مراتب و انضباط را به طور كل رد مي كند. اصولي كه در تربيت ديني جوامع مذبور بر آن تاكيد ويژه مي شود. اين مقاله به دنبال تبيين فضاي ريزوماتيك و چالش هاي آن براي تربيت ديني است.

 نسخه قابل چاپ

هدف از انجام پژوهش حاضر نشان دادن تاثير دو روش متداول سنجش كلاسي (تشريحي و چهارگزينه اي) بر رويكردهاي مطالعه و راهبردهاي آماده شدن براي امتحان در دانشجويان با پيشرفت تحصيلي بالا و پايين بوده است. براي انجام اين پژوهش تعداد 332 نفر از دانشجويان با پيشرفت تحصيلي بالا و پايين در رشته هاي روان شناسي و مديريت آموزشي دانشگاههاي شاهد و آزاد اسلامي اراك شركت داشتند. براي جمع آوري اطلاعات مربوط به رويكردهاي مطالعه دانشجويان از پرسشنامه رويكردها و مهارت هاي مطالعه براي دانشجويان (ASSIST) و براي اندازه گيري راهبردهاي آماده شدن براي امتحان از پرسشنامه محقق ساخته اي با همين نام استفاده شد. داده هاي مربوط به اين متغيرها در دو نوبت پيش آزمون و پس آزمون در ابتدا و انتهاي ترم تحصيلي جمع آوري شد. معدل واحدهاي درسي گذرانده شده دانشجويان نيز به عنوان شاخص پيشرفت تحصيلي مورد استفاده قرار گرفت. براي تحليل داده ها از روش هاي آماري MANCOVA و ANCOVA استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد كه استفاده از امتحان هاي تشريحي دانشجويان را به سمت رويكرد عمقي مطالعه و استفاده از امتحان هاي چند گزينه اي آنها را به سمت رويكرد سطحي مطالعه سوق مي دهد. در تعامل بين سطوح متغيرهاي روش سنجش و پيشرفت تحصيلي، تعامل روش سنجش تشريحي و سطح پيشرفت تحصيلي بالا در مقايسه با ساير شكل هاي تعامل متغيرهاي مذكور، باعث مي شود كه دانشجويان رويكرد عمقي تري در مطالعه داشته باشد.

 نسخه قابل چاپ

اين مطالعه با هدف بررسي علل ناموفق بودن برنامه نظارت و راهنمايي تعليماتي در مدارس ابتدايي مناطق شهري و روستايي استان كردستان انجام گرفت. روش مطالعه از نوع غيرآزمايشي و توصيفي و جامعه آماري مورد مطالعه كليه معلمان شاغل به تدريس در مدارس ابتدايي مناطق شهري و روستايي استان كردستان بالغ بر 9914 نفر و 15 نفر از كارشناسان آموزش ابتدايي سازمان و ادارات تابعه آموزش و پرورش مي باشد. نمونه انتخابي از بين تمامي شهرستان هاي استان به صورت چند مرحله اي تصادفي (طبقه، خوشه و تصادفي) انتخاب شده اند. با رعايت بزرگي و كوچكي مناطق آموزشي و نسبت جنسيت و پايه تحصيلي معلمان مدارس ابتدايي در تعيين حجم نمونه نهايتا 366 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب گرديدند. ابزار جمع آوري اطلاعات از معلمان پرسشنامه محقق ساخته نگرش سنج بود كه پنج بخش كلي و 45 سوال را شامل مي شد. نتايج اين مطالعه نشان مي دهد كه نظارت و راهنمايي آموزشي در مدارس ابتدايي استان كردستان به دلايل ساختاري و نگرشي فراواني در دستيابي به اهداف مورد نظر موفق نبوده است.

 نسخه قابل چاپ

در پژوهش حاضر عدالت سازماني، خشنودي شغلي و سلامت رواني كاركنان معلول و غيرمعلول (عادي / سالم) مورد مقايسه قرار گرفته است. نمونه پژوهش شامل 135 نفر از كاركنان معلول و 160 نفر از شاغلين غيرمعلول در سازمان هاي دولتي شهر اهواز مي باشند كه پرسشنامه هاي عدالت سازماني، خشنودي شغلي و سلامت رواني را تكميل كرده اند. نتايج تحليل واريانس چند متغيري و نيز تحليل واريانس يك راهه حاكي از آن است كه ميانگين نمره هاي كاركنان معلول در عدالت توزيعي، خشنودي از حقوق، خشنودي از كار، شكايات جسماني، وسواس، افسردگي، حساسيت بين فردي، اضطراب، پرخاشگري، ترس هاي مرضي و روان پريشي به طور معني داري پايين تر از ميانگين نمره هاي كاركنان غيرمعلول (عادي / سالم) مي باشد. در عدالت تعاملي، رويه اي، خشنودي از سرپرستي، خشنودي از ترفيع، خشنودي از همكاران و نيز افكار پارانوئيد تفاوت معني داري بين كاركنان معلول و غيرمعلول (عادي / سالم) مشاهده نشد.

 نسخه قابل چاپ

هدف از پژوهش حاضر بررسي افسردگي، هيجان خواهي، پرخاشگري، سبكهاي دلبستگي و وضعيت اقتصادي- اجتماعي به عنوان پيش بين هاي وابستگي به مواد مخدر در نوجوانان پسر شهر اهواز است. افراد مورد مطالعه تحقيق شامل 112 نوجوان معتاد و 112 نوجوان غيرمعتاد بودند. در اين پژوهش، براي انتخاب نمونه معتاد از نمونه در دسترس و براي انتخاب نمونه غيرمعتاد از روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي استفاده شد. ابزار مورد استفاده در اين تحقيق عبارت بودند از: پرسشنامه افسردگي بك، مقياس هيجان خواهي زاكرمن، پرسشنامه پرخاشگري اهواز و پرسشنامه دلبستگي به والدين و همسال. براي تحليل داده ها روش تحليل مميز به كار گرفته شد. نتايج به دست آمده نشان داد كه وابستگي به مواد مخدر در نوجوانان را مي توان براساس متغيرهاي افسردگي، هيجان خواهي، پرخاشگري، سبك هاي دلبستگي و وضعيت اقتصادي اجتماعي پيش بيني نمود. نتايج به دست آمده و مدل ارايه شده توسط اين پژوهش به تفصيل مورد بحث قرار گرفته است.

 نسخه قابل چاپ

توسعه پايدار تابعي از سيستم آموزشي هر كشور محسوب مي شود و اين سيستم نقش حياتي در توسعه اقتصادي،‌ اجتماعي و سياسي دارد. بنابراين تصميم گيران هر كشور بايستي تمركز ويژه اي بر روي بهبود عملكرد اين سيستم داشته باشند. معلمان بهترين نقش كليدي را در بهبود عملكرد ايفا مي كنند. بنابراين افزايش سطوح بهره وري معلمان مي تواند منجر به عملكرد بهتر سيستم آموزشي شود. بنابراين، اين مقاله سعي دارد عواملي را كه كمك به افزايش سطوح بهره وري معلمان مي نمايند، شناسايي و رتبه بندي كند. در گام نخست با بكارگيري نظرات خبرگان و تكنيك دلفي، 39 عامل تاثيرگذار بر بهره وري معلمان شناسايي و در هفت گروه طبقه بندي گرديد. در نهايت با استفاده از روش هاي آماري و تكنيك Topsis اين عوامل را رتبه بندي نموديم. نتايج رتبه بندي عوامل نشان مي دهد كه عامل هاي آموزشي و اقتصادي - رفاهي داراي بيشترين تاثير بر بهره وري معلمان مي باشند.

 نسخه قابل چاپ

در ساليان اخير تلاش هاي فراواني براي تعيين عوامل موثر بر رضايت دانشجويان صورت گرفته است. يكي از مهمترين اين عوامل، برنامه درسي تجربه شده توسط دانشجو مي باشد. اين تحقيق در تلاش بود تا نقش برنامه درسي تجربه شده را در رضايت دانشجويان مهندسي و علوم پايه را به منظور پيشنهاد مدل بهينه برنامه درسي بررسي نمايد. بدين منظور 388 نفر از دانشجويان ورودي رشته هاي مهندسي و علوم پايه دانشگاه شيراز به عنوان نمونه انتخاب شدند و داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزارهاي Spss و Lisrel و با روش تحليل مسير مورد تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان داد كه: -1 برنامه درسي تجربه شده واسطه معني داري براي رضايت دانشجويان سال اول بود. -2 همه متغيرهاي برنامه درسي تجربه شده واسطه معني داري براي رضايت دانشجويان سال اول بودند. در پايان بر اساس نتايج به دست آمده مدلي از ارزيابي برنامه ريزي درسي ارايه شد و محدوديت ها و پيشنهادهاي تحقيق ارايه شدند.

 نسخه قابل چاپ

هدف از اين پژوهش بررسي و مقايسه عملكرد تحصيلي دانش آموزان معلمان حق التدريس پاره وقت، سرباز معلم و رسمي در دروس رياضي و علوم پايه پنجم ابتدايي شهرستان اهواز بوده است. به همين منظور پس از تهيه و ساخت آزمون هاي پيشرفت تحصيلي براي دروس رياضي و علوم به شيوه نمونه گيري تصادفي چند مرحله ايي، ‌480 دانش آموز شهري و روستايي كه معلمان آنان حق التدريس پاره وقت، سرباز معلم و يا رسمي بوده اند، انتخاب گرديد. پس از جمع آوري اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS ويرايش 11.5 داده ها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. به منظور كنترل برخي از متغيرها مانند ميزان تحصيلات معلمان و بافت جغرافيايي آموزشگاه از تحليل كوواريانس نيز استفاده گرديد. تحليل داده ها نشان داد كه عملكرد تحصيلي (در دروس رياضي و علوم) دانش آموزاني كه معلمان آنان رسمي مي باشند بالاتر از عملكرد تحصيلي دانش آموزاني است كه معلمان آنان پاره وقت و يا سرباز معلم مي باشند.

 نسخه قابل چاپ