بانک مقالات رشته علوم تربیتی

هدف از اين پژوهش مقايسه باورهاي دانشجويان سال هاي اول تا چهارم دوره كارشناسي درباره ساده بودن دانش، قطعيت دانش، ذاتي تلقي كردن توانايي يادگيري و سريع دانستن فرايند يادگيري است. لذا به منظور گردآوري داده ها درباره چهار باور كلي دانشجويان در زمينه ماهيت علم و يادگيري در يك مقطع از زمان از روش پيمايشي به شيوه مقطعي به عنوان روش مرجح استفاده شده است. كليه دانشجويان دختر و پسر مشغول به تحصيل در گروه هاي آموزشي علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد در سال 84-1383 جامعه آماري مورد نظر را تشكيل داده اند. حجم نمونه مورد مطالعه در اين پژوهش 305 نفر مي باشد. به منظور گردآوري داده هاي مورد نياز از پرسشنامه باورهاي معرفت شناختي شومر (1993) استفاده شده است. تحليل داده هاي به دست آمده نشان مي دهد كه بين اعتقاد دانشجويان سال هاي اول،‌ دوم، سوم و چهارم راجع به ساده بودن، مطلق بودن، سريع بودن و ذاتي بودن دانش تفاوت معناداري وجود ندارد. همچنين بين باورهاي معرفت شناختي دانشجويان بر حسب جنسيت و تاهل تفاوت معناداري وجود ندارد. در عين حال بين باورهاي معرفت شناختي دانشجويان بر حسب رشته تحصيلي تفاوت معنادار است. به بيان ديگر، بين باورهاي معرفت شناختي دانشجويان رشته هاي الهيات و تربيت بدني با دانشجويان رشته هاي علوم تربيتي، ادبيات، و علوم اداري و اقتصادي تفاوت معناداري وجود دارد.

 نسخه قابل چاپ

هدف پژوهش حاضر بررسي نيازهاي مطالعاتي نوسوادان شهري و روستايي استان اصفهان بود. بدين منظور نيازهاي نوسوادان در زمينه هاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، بهداشتي، شخصي، هنري، ديني و شغلي بررسي شده است. روش تحقيق در اين پژوهش، توصيفي از نوع پيمايشي بود و از تكنيك دلفي جهت جمع آوري اطلاعات استفاده شد. جامعه آماري شامل كليه نوسوادان شهري و روستايي استان اصفهان در سال تحصيلي 83-1382 بود كه با روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي تعداد 456 نفر از آنان به عنوان نمونه آماري تحقيق انتخاب شدند. ابزار اندازه گيري در اين پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بررسي نيازهاي مطالعاتي نوسوادان بود كه با استفاده از تكنيك دلفي تدوين شد و شامل 120 سوال بسته پاسخ بر اساس طيف پنج درجه اي ليكرت بود و ضريب پايايي آن در يك مطالعه مقدماتي 0.85 برآورد گرديد. جهت تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش از آمار توصيفي (فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار) و آمار استنباطي (t تك متغيره، t با دو گروه مستقل؛ تحليل واريانس تك متغيري، توكي و آزمون t² هتلينگ) استفاده شد. يافته ها نشان داد كه t مشاهده شده از مقدار بحراني جدول در سطح خطاي 0.01 (1.64) در خصوص نيازهاي مطالعاتي نوسوادان در زمينه هاي اجتماعي، بهداشتي و ديني به ترتيب با مقدار آزمون 3.43، 16.9، 7.21، 16.68 با احتمال 0.99 بيش از سطح متوسط بوده است. اما t مشاهده شده از مقدار بحراني جدول در سطح خطاي 0.05 در خصوص نيازهاي فرهنگي، اقتصادي، هنري و شغلي كوچك تر است. بررسي نظرات نوسوادان بر اساس عوامل دموگرافيك در چند مورد تفاوت معناداري را نشان داد. بين نظرات نوسوادان مرد و زن در خصوص انواع نيازها تفاوت معناداري وجود دارد. نوسوادان مرد مطالب ديني را با ميانگين 3.66 و مطالب اجتماعي و بهداشتي را به ترتيب با ميانگين 3.27 و 3.11 و نوسوادان زن نيازهاي بهداشتي و ديني را با ميانگين هاي 3.53 و 3.49 مورد تاكيد قرار داده اند. مقايسه ميانگين نمره نيازها بر اساس گروه هاي سني در خصوص نيازهاي بهداشتي و هنري در سطح p?0.05 و در خصوص نيازهاي شخصي و ديني در سطح p?0.01 معنادار بوده است. بررسي نيازهاي نوسوادان مجرد و متاهل در خصوص نياز ديني در سطح p?0.05 معنادار است. همچنين نمره نياز نوسوادان بر اساس دوره هاي تحصيلي در خصوص نياز شخصي در سطح p?0.05 و در خصوص نياز هنري و بهداشتي در سطح p?0.01 معنادار بوده است. مقايسه ميانگين نمره انواع نيازها نشان داد كه بيش ترين نياز مطالعاتي در زمينه هاي ديني و بهداشتي به ترتيب با ميانگين هاي 3.53 و 3.45 است و كم ترين نياز مربوط به موضوعات فرهنگي و هنري با ميانگين هاي 2.53 و 2.47 است.

 نسخه قابل چاپ

در پژوهش حاضر، به منظور بررسي تاثير سه رويكرد ياددهي - يادگيري اكتشافي، تعاملي و انتقالي بر عملكرد يادگيري دانش آموزان در درس زيست شناسي، از طرح شبه تجربي با سه گروه (n₃=63, n₂=71, n₁=60) بهره گيري شد تا به اين سوال پاسخ داده شود كه: آيا عملكرد يادگيري دانش آموزاني كه با اين رويكردها آموزش ديده اند. با هم تفاوت معنادار دارند؟ جهت پاسخ به اين سوال، 194 دانش آموز نمونه تحقيق در سه گروه مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه اول 60 نفر تحت آموزش رويكرد ياددهي - يادگيري اكتشافي، گروه دوم 71 نفر تحت آموزش رويكرد ياددهي - يادگيري تعاملي و گروه سوم 63 نفر تحت آموزش رويكرد ياددهي - يادگيري انتقالي قرار گرفتند. نتايج پژوهش نشان داد، عملكرد يادگيري دانش آموزاني كه با رويكرد ياددهي - يادگيري اكتشافي آموزش ديده اند، از دو گروه ديگر بيش تر و عملكرد يادگيري دانش آموزاني كه با رويكرد ياددهي - يادگيري تعاملي آموزش ديده اند، از گروهي كه با رويكرد انتقالي آموزش ديده اند بيش تر است. هم چنين آزمون تعقيبي شفه نشان مي دهد كه تفاوت ميانگين عملكرد يادگيري اين سه گروه معنادار است. افزون بر اين يافته هاي تحقيق حاكي از آن است كه رويكرد ياددهي - يادگيري اكتشافي مهارت هاي سطح بالاتري يادگيري مانند فرضيه سازي، تجزيه و تحليل، قضاوت و عمل ماهرانه را نسبت به دو رويكرد ديگر در دانش آموزان ارتقا مي دهد.

 نسخه قابل چاپ

در رويكردهاي علمي به نظام هاي آموزشي تاكيد شده كه فراگيران بايستي مطابق انتظارات جامعه تحول يابند و در فرايند تعليم و تربيت بايد چرخه توليد به گونه اي باشد كه ميزان عدم كارايي و اتلاف انرژي به حداقل برسد. افت تحصيلي به عنوان يكي از معضلات نظام هاي آموزشي در كشورهاي جهان باعث به هدر رفتن بسياري از منابع مي شود اين مساله در مقطع دانشگاه به طور محسوس مشاهده مي شود. هدف اين پژوهش بررسي عوامل موثر بر افت تحصيلي دانشجويان با مقايسه دانشجويان مشروط و ممتاز بوده است. به اين منظور نمونه هاي از دانشجويان مشروط (با حداقل سه بار مشروطي متوالي يا چهار بار يا بيش تر مشروطي متناوب) شامل 60 دانشجو (39 پسر و 21 دختر) مورد بررسي قرار گرفت. همچنين به منظور مقايسه وضعيت تحصيلي اين دانشجويان با وضعيت تحصيلي دانشجويان ممتاز، نمونه اي از دانشجويان ممتاز (52 دانشجو شامل 25 پسر و 27 دختر) مورد مطالعه قرار گرفت. ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه مشخصات فردي، پرسشنامه عزت نفس كوپر اسميت و آزمون هوشي ريون بزرگسالان. نتايج به دست آمده نشان داد كه دانشجويان ممتاز در مقايسه با دانشجويان مشروط از بهره هوشي بالاتري برخوردارند. عزت نفس آنها قوي تر است و از پيشينه تحصيلي (معدل ديپلم) بهتري برخوردارند. همچنين معلوم شد اكثر دانشجويان دچار افت تحصيلي (88.8 درصد) غيربومي و اكثر دانشجويان ممتاز (53.8 درصد) بومي هستند. به علاوه، اين يافته حاصل شد كه دانشجويان دختر در مقايسه با دانشجويان پسر عملكرد تحصيلي بهتري دارند.

 نسخه قابل چاپ

جايگاه آموزش عالي در فرايند توسعه كشورها بسي رفيع و مورد توجه ملت ها و دولت ها بوده و هست. در بين دوره هاي مختلف آموزش عالي، تحصيلات تكميلي داراي نقش و منزلتي والاتر است زيرا وظيفه تربيت نيروي انساني متخصص در عرصه آموزش، پژوهش و خدمات را بر عهده دارد. در سال هاي اخير، رشد كمي تحصيلات تكميلي در ايران روندي روزافزون داشته و اكنون بعد كيفي آن مورد توجه سياستگزاران و تصميم گيران نظام آموزش عالي است. از آن جا كه دوره هاي تحصيلات تكميلي به دو دوره آموزشي (گذراندن دروس مصوب) و پژوهشي (ارايه پايان نامه) تقسيم مي شود فرايند تدوين پايان نامه و به ويژه چگونگي و كيفيت راهنمايي استادان راهنما نيز از اهم موضوعاتي است كه تحقيق پيرامون آن ها را ضروري مي كند. پژوهش حاضر به منظور بررسي كيفيت عملكرد راهنمايي استادان راهنماي دوره كارشناسي ارشد دانشگاه اصفهان بر حسب مراحل و ابعاد گوناگون راهنمايي و نيز به تفكيك دانشكده ها و مرتبه علمي استادان انجام شده است. علاوه بر آن، تدوين پرسشنامه اي معتبر براي ارزشيابي كيفيت راهنمايي از ديد دانش آموختگان نيز از اهداف اين تحقيق بوده است.
تحقيق از نوع پيمايشي بوده و با استفاده از مصاحبه نيمه ساختار يافته و سه پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماري تحقيق اعضاي هيات علمي استاديار به بالا و نيز دانش آموختگان (فارغ التحصيلان) دوره كارشناسي ارشد دانشگاه اصفهان مي باشند. نمونه تحقيق بر اساس روش نمونه گيري طبقه اي متناسب با حجم انتخاب شده اند. داده هاي حاصله در دو سطح آمار توصيفي مانند شاخص هاي گرايش مركزي و استنباطي مانند آزمون t و تحليل واريانس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته اند.
نتايج تحقيق نشان مي دهد استادان راهنما عمدتا در مراحل اوليه پژوهش مانند راهنمايي براي انتخاب موضوع و تدوين پيشنهاد تحقيق (Proposal) و همچنين مراحل آخرين مانند تدوين گزارش پايان نامه بيش ترين حد راهنمايي را داشته اند. نتايج حاكي است اگر چه بين كيفيت راهنمايي استادان راهنما بر حسب دانشكده و مرتبه علمي تفاوت وجود دارد ولي تفاوت معنادار نبوده است. ميانگين هاي حاصله حاكي از آن است كه ميزان رضايت دانشجويان از استادان داراي مرتبه استادياري بيش از ساير استادان بوده است.

 نسخه قابل چاپ

در پژوهش حاضر با روش تحليل اسنادي، مباني، اصول و روش هاي تربيت جنسي با تاكيد بر ديدگاه اسلام مورد بررسي قرار گرفته است. جامعه آماري، كليه متون اسلامي در زمينه فوق الذكر بوده است و در اين زمينه نمونه گيري انجام نشده است. ابزار پژوهش، فيش برداري بوده است و داده هاي حاصل، مورد تجزيه و تحليل كيفي قرار گرفته اند.
عمده ترين يافته ها عبارتند از: 1- مباني تربيت جنسي در ديدگاه اسلامي شامل ده مبناي تاثير شرايط بر انسان، تاثير انسان بر شرايط، ضعف، اشتياق به تداوم نسل، تفاوت ظرفيت هاي جنسي در انسان، حب ذاتي انسان به جنس مخالف، نيازمندي، انديشه ورزي و وجود مراحل مختلف رشد و تطور در آدمي است. 2- در مبناي تاثير شرايط بر انسان، اصول دو گانه تربيتي شامل؛ پيشگيري از انحراف جنسي قبل از تولد و پيشگيري از انحراف جنسي بعد از تولد است. 3- در مبناي تاثير انسان بر شرايط اصول پنجگانه تربيتي شامل اصل تاثير ظاهر بر باطن، اصل اصلاح شرايط، اصل هدايت انگيزه جنسي، اصل خودسازي و اصل بازسازي است. 4- در مبناي ضعف اصول دو گانه تربيتي شامل مدارا و مسامحت و صعه صدر است. 5- در مبناي اشتياق به تداوم نسل اصل تربيتي، ازدواج است. 6- در مبناي تفاوت ظرفيت هاي جنسي در انسان اصل تربيتي شامل؛ توجه به تفاوت هاي جنسيتي است. 7- ميناي حب ذاتي انسان به جنس مخالف شامل اصل مودت است. 8- ميناي نيازمندي شامل اصل ارضا نيازهاي جنسي از طريق مشروع است. 9- ميناي انديشه ورزي شامل اصول سه گانه پرورش قوه تعقل، تذكر و آگاه سازي است. 10- ميناي وجود مراحل مختلف رشد و تطور در آدمي شامل اصل آموزش جنسي با توجه به مقتضيات سني (اصل تدرج) است. 11- مبناي كرامت شامل اصول سه گانه، تزكيه، عزن نفس و حيا و غيرت است. 12- ده مبنا و 20 اصل ذكرشده مجموعا شامل 96 روش تربيتي استخراج شده هستند. 13- صحت يافته هاي پژوهش به وسيله 15 نفر از اساتيد حوزه و دانشگاه تاييد شده است.

 نسخه قابل چاپ

در پژوهش حاضر، عملكرد شوراهاي دانش آموزي مدارس راهنمايي شهر اصفهان در جذب دانش آموزان به هشت دسته كميته هاي مشاركتي آن شوراها، مورد بررسي و ارزيابي قرار گرفته است. روش پژوهش توصيفي مشاهده اي و نمونه پژوهش نيز، شامل؛ 30 مدرسه راهنمايي شهر اصفهان بوده كه با روش نمونه گيري طبقه اي متناسب با حجم و تصادفي ساده انتخاب شده اند. ابزار پژوهش چك ليست مشاهده عملكرد كميته هاي شوراهاي دانش آموزي مدارس بوده است. داده هاي حاصل به دو شيوه توصيفي و استنباطي تحليل آماري شده اند. عمده ترين يافته هاي پژوهش نشان داد:
1- ميزان مشاركت دانش آموزان در فعاليت هاي مشاركتي كميته سياسي و اجتماعي، در حد كم؛ كميته هاي علمي و آموزشي؛ تعاون، امداد و بهداشت در حد متوسط و كميته هاي فرهنگي و مذهبي؛ ورزشي؛ اداري و مالي و انضباطي در حد زياد بوده است. به علاوه، ميانگين ميزان مشاركت دانش آموزان در كميته تبليغات و مراسم در حد خيلي زياد بوده است.
2- تحليل هاي استنباطي، مبين ميزان مشاركت موثر و معنادار دانش آموزان در كميته هاي فرهنگي و مذهبي؛ ورزشي، تبليغات و مراسم و انضباطي (بالاتر از حد متوسط) و همچنين، عدم مشاركت موثر و معنادار آنان در كميته هاي علمي و آموزشي؛ سياسي و اجتماعي؛ اداري و مالي و تعاون امداد و بهداشت (كم تر از حد متوسط) بوده است.
3- تحليل هاي استنباطي ديگر، مبين برتري معنادار در ميزان مشاركت دانش آموزان در كميته تبليغات و مراسم بر حسب متغيرهاي؛ نوع مدرسه (دخترانه)، سابقه خدمت مدير (بالاتر از پنج سال)، جنسيت مدير (زن)، جنسيت نماينده مدير (زن) و نوع نماينده مدير در شوراي دانش آموزي (مربي پرورشي)، در كميته تعاون، امداد و بهداشت بر حسب متغير جنس نماينده مدير در شورا (زن) و در كميته انضباطي بر حسب متغيرهاي سابقه خدمت مدير (بالاتر از پنج سال) و جنسيت مدير (زن) بوده است.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ