بانک مقالات رشته علوم تربیتی

در اين پژوهش سه شيوه نمره گذاري به آزمون هاي نقشه مفهومي معرفي مي شود: 1- روش رابطه اي 2- روش ساختاري 3- روش شباهت. براي تشخيص مناسب ترين شيوه نمره گذاري از بين اين شيوه ها از سه شاخص روايي ملاکي، پايايي نمره گذاران و روايي افتراقي استفاده شد. نمونه آماري پژوهش 105 نفر از دانش آموزان سال دوم متوسطه شهر تبريز در سال تحصيلي 88-1387 بودند که در چهار کلاس حضور داشتند. يافته هاي پژوهش نشان داد که روش نمره دهي رابطه اي از لحاظ اين شاخص ها نسبت به دو روش ديگر مقادير بالاتري دارد و روش نمره دهي شباهت نيز نسبت به دو روش ديگر پايين ترين شاخص هاي آماري را دارد.

 نسخه قابل چاپ

هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه بين کمال گرايي و باورهاي غيرمنطقي در زنان شاغل و خانه دار شهرستان يزد بود. بدين منظور از جامعه موردنظر، 100 زن (50 زن شاغل، 50 زن خانه دار) به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. آزمودني ها با مقياس هاي کمال گرايي اهواز (APS) و باورهاي غيرمنطقي جونز (IBT) ارزيابي شدند. روش پژوهش علي - مقايسه اي بود. داده هاي به دست آمده با استفاده از روش هاي آمار توصيفي، روش همبستگي پيرسون، آزمون t، رگرسيون گام به گام و تحليل واريانس يکراهه تحليل شدند. نتايج نشان داد که بين باور هاي غيرمنطقي و کمال گرايي رابطه معني دار وجود دارد. ميان زنان شاغل و خانه دار از نظر ميزان کمال گرايي تفاوتي وجود نداشت؛ خرده مقياس هاي باورهاي غيرمنطقي مانند واکنش به ناکامي، ضرورت تاييد و حمايت ديگران و اجتناب از مسائل، کمال گرايي را پيش بيني کردند، اما ساير خرده مقياس ها توان پيش بيني نداشتند. و همچنين مشخص شد كه ميزان تحصيلات، باورهاي غيرمنطقي را به صورت معکوس پيش بيني مي کند و افراد با ترتيب تولد متفاوت از نظر کمال گرايي، تفاوتي معنادار نشان دادند. در نهايت، تفاوت کمال گرايي در افراد با ترتيب تولد متفاوت به وسيله آزمون پي گيري شفه تحليل شد و نشان داد که فرزندان چهارم از فرزندان اول کمال گراتر هستند.

 نسخه قابل چاپ

پژوهش حاضر، به منظور مقايسه نظام ارزش هاي دبيران با دانش آموزان دوره پيش دانشگاهي انجام شد. نمونه پژوهش 80 دبير و 260 دانش آموز دوره پيش دانشگاهي شهرستان کامياران بود که با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شد و پرسشنامه 45 ماده اي ارزش هاي آلپورت، ورنون و ليندزي پس از برآورد اعتبار، براي دو گروه دبيران و دانش آموزان اجرا شد. داده ها با نرم افزار spss تجزيه و تحليل شد و از روش آماري آزمون تحليل واريانس دو متغيره استفاده شد. يافته هاي پژوهش نشان داد كه سلسله مراتب نظام ارزشي دبيران به ترتيب ارزش هاي نظري، اجتماعي، اقتصادي، سياسي، هنري و مذهبي است. اين سلسله مراتب براي دانش آموزان ارزش هاي نظري، اجتماعي، اقتصادي، سياسي، مذهبي و هنري است. بين ميانگين ارزش هاي نظري، اقتصادي، سياسي واجتماعي دبيران مرد و زن تفاوت وجود دارد و در تمامي اين ارزش ها، ميانگين دبيران مرد بيش از دبيران زن است. بين ميانگين ارزش هاي نظري، سياسي، مذهبي و اجتماعي دانش آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد و در تمامي اين ارزش ها به استثناي ارزش هاي اجتماعي، ميانگين دانش آموزان پسر بيش از دانش آموزان دختر است. بين ميانگين ارزش هاي دبيران با دانش آموزان در ارزش هاي شش گانه مورد بررسي، به استثناي ارزش هاي هنري، تفاوتي معني دار وجود ندارد.

 نسخه قابل چاپ

هدف از پژوهش حاضر، بررسي اثربخشي بازي درماني گروهي با رهنمود بر اختلالات سلوکي دانش آموزان دبستاني بود. روش پژوهش تجربي و به صورت پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. براي بررسي فرضيه هاي پژوهش از پرسشنامه هاي رفتاري راتر و اختلال سلوک استفاده شد. از ميان دانش آموزان پايه 4 و 5 مناطق چهارگانه جغرافيايي شهرستان ساري، 160 دانش آموز (11-10 ساله) با معرفي مدرسه در اين پژوهش شرکت كردند. ازميان دانش آموزان واجد شرايط (داراي اختلال سلوک) که روانپزشک نيز آنها را تاييد كرده بود 24 دانش آموز به طور تصادفي انتخاب و در دو گروه آزمايشي و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمايشي به مدت يک ماه و نيم، هفته اي دوبار در جلسات 60 دقيقه اي در برنامه بازي درماني گروهي با رهنمود شرکت كردند. فرضيه پژوهش مبني بر اثر بخشي بازي درماني گروهي با رهنمود در کاهش اختلال سلوکي دانش آموزان دبستاني با استفاده از آزمون t تاييد شد. همچنين داده هاي کيفي حاصل از مشاهدات باليني درمانگر، گزارش هاي جداگانه والدين، معلمان، دو نفر دستيار درمانگر و تشخيص روانپزشک حاکي از کاهش رفتار اختلال سلوکي در گروه آزمايشي بود. بنابراين، بازي درماني گروهي با رهنمود در کاهش اختلال سلوکي دانش آموزان دبستاني مي تواند مفيد باشد.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش به منظور بررسي ارتباط اهداف پيشرفت با راهبردهاي يادگيري، خودکارآمدي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دختر و پسر سال دوم مقطع دبيرستان انجام شد. 323 دانش آموز (178دختر و 145 پسر) با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي به عنوان نمونه انتخاب شدند. در اين پژوهش براي جمع آوري اطلاعات از سه پرسشنامه: 1) جهت گيري انگيزشي، 2) خرده مقياس هاي درگيري شناختي پرسشنامه راهبردهاي يادگيري و انگيزشي(MSLQ) ، (3 مقياس خودکارآمدي عمومي (GS) و هم چنين معدل ترم قبل دانش آموزان استفاده شد. داده هاي به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماري SPSS تجزيه و تحليل شد. تحليل رگرسيون چندگانه به روش گام به گام نشان داد که: بين هدف تکليف درگيري و راهبردهاي يادگيري سطحي و عميق و پيشرفت تحصيلي رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، بين هدف خوددرگيري و راهبردهاي يادگيري سطحي و عميق و خودکارآمدي رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ بين هدف اجتناب از کار و خودکارآمدي رابطه منفي وجود دارد. آزمون t مستقل نشان داد که ميان دانش آموزان دختر و پسر در اهداف خود درگير و اجتناب از کار تفاوتي معنادار وجود ندارد، ولي به لحاظ تکليف درگيري ميان دانش آموزان دختر و پسر تفاوتي معنادار وجود دارد.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش با هدف طراحي برنامه يادگيري الکترونيکي املا فارسي مقطع دبستان و اعتبارسنجي آن از ديدگاه متخصصان انجام شد. براي طراحي برنامه يادگيري الكترونيكي املا، الگوي راهنماي برنامه يادگيري الكترونيكي املا فارسي طراحي و ويژگي هاي عناصر آن بررسي شد. يافته هاي حاصل از پژوهش نشان داد: در طراحي برنامه يادگيري الکترونيکي املا، بايدآزمون هايي براي سنجش مهارت هاي شنيداري، ديداري و حركتي دانش آموزان به عنوان مهارت پيش نياز با تاكيد بر املا مقطع دوم دبستان در نظر گرفته شود. از آن جا که يكي از معايب سيستم آموزشي از راه دور ريزش يادگيرندگان است، استفاده از عناصر موجود در طبيعت و حيوانات، رنگ هاي شاد و روشن، به کار گيري انيميشن هاي بزرگ، سخنگو، شخصيت هاي کارتوني مورد علاقه کودکان و استفاده از فونت هاي کودک و کتاب، از راهکار هاي جلب انگيزه کودکان دبستاني است. بر اساس يافته ها، طراحي اهداف و نحوه تعيين محتوا بايد در راستاي برنامه درسي ملي در قالب کلمه و جمله محور با استفاده از نظرات تهيه محتواي چندرسانه اي مايروتلفيق متن و تصوير شونتز و بنرت انجام شود. تعيين روش هاي ياددهي - يادگيري با استفاده از انواع بازي ها و تمرين هاي آموزشي از جمله املا تصويري، گروهي، غلط گيري وتستي مناسب است. مناسب ترين راهبردهاي ارزشيابي آزمون هاي چند گزينه اي، صحيح و غلط، جوركردني، كشيدن و انداختن، ارزشيابي توسط هم كلاسي ها است. يافته هاي حاصل از اعتبارسنجي نشان داد که طراحي برنامه از نظر 100% متخصصان مطلوب (در حد زياد) است.

 نسخه قابل چاپ

هدف اصلي مطالعه حاضر، دستيابي بر ارتباط بين جو سازماني و روحيه دبيران بود. ضمن آن كه مقايسه روحيه معلمان و جو سازماني حاكم بر مدارس دولتي و غيردولتي و ارتباط متغيرهايي چون جنس، سن، سابقه سنوات خدمت، مدرک تحصيلي با روحيه دبيران از ديگر اهداف مطالعه بود. براي دستيابي به اهداف مذكور، 202 نفر از معلمان مدارس دولتي و 100 نفر از معلمان مدارس غيردولتي با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي متناسب انتخاب شدند. اين آزمودني ها به پرسش نامه محقق ساخته جو سازماني هوي و سيبو و پرسش نامه مخصوص سنجش روحيه دبيران پاسخ دادند. روش پژوهش از نوع همبستگي و عل‍ي - مقايسه اي بود و اطلاعات به صورت انفرادي و در محل مدرسه جمع آوري شد. يافته ها نشان داد كه روحيه دبيران مدارس غيردولتي بالاتر از روحيه دبيران مدارس دولتي است. همچنين، روحيه دبيران در مدارس با جو سازماني باز از مدارس با جو غيرمتعهد بالاتر است. بين روحيه دبيران با رفتار حمايتي مدير و رفتار هشيارانه و معتمدانه معلمان، همبستگي مستقيم وجود دارد، اما روحيه دبيران با رفتار دستوري و محدود كننده مدير و رفتار غيرمعتمدانه معلمان، همبستگي منفي دارد. ضمن آن كه روحيه دبيران با مدرک تحصيلي آنها نيز مرتبط است. همچنين جو سازماني در مدارس غيردولتي با مدارس دولتي متفاوت است.

 نسخه قابل چاپ

امروزه مفهوم كيفيت دغدغه اصلي بسياري از سازمان هاي توليدي و خدماتي محسوب مي شود. در واقع در دنياي رقابتي کنوني سازمان ها ناچار هستند براي بقا و نيز ارتقاي جايگاه خود شرايطي را فراهم آورند که کسب حداکثر رضايت مشتريان خود را به همراه داشته باشند. در اين راستا، مسووليت دانشگاه ها به دليل نقش حساس آن ها در روند تحولات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه بيش از گذشته است. در اين خصوص، در پژوهش حاضر تلاش شد تا از طريق شناسايي ابعاد كيفيت فعاليت هاي آموزشي در رشته علوم تربيتي دانشگاه کردستان و به کارگيري مدل هاي (QFD) و کانو، راهکارهايي براي ارتقا آن ارائه شود. در مرحله اول از اين پژوهش، انتظارات و ادراکات دانشجويان از كيفيت رشته علوم تربيتي بر اساس چهار بعد محتواي دوره، ساختار دوره، ويژگي هاي استادان و امکانات دوره، از طريق آزمون ويلکاکسون بررسي و مقايسه شد. نتايج اين بخش از پژوهش نشان داد که بين انتظارات و ادراکات دانشجويان از كيفيت رشته علوم تربيتي دانشگاه کردستان در همه ابعاد شکاف منفي و معنادار وجود دارد. در ادامه، شاخص هاي داراي شکاف منفي و معني دار وارد مدل کانو شدند و از طريق آن ده نياز الزامي، شش نياز جذاب و شش نياز تک بعدي شناسايي شدند. در نهايت، ده نياز الزامي مشخص شده در مدل کانو به عنوان نداي مشتري، وارد مدل (QFD) شدند و از اين طريق پانزده ويژگي حرفه اي براي برآورده كردن اين خواسته ها شناسايي شد.

 نسخه قابل چاپ

در اين پژوهش سعي شد ارتباط خلاقيت با جريان فلسفي پست مدرنيسم بررسي شود. اهميت توجه به اين موضوع به علت پيشرفت علم و فن آوري و افزايش پيچيدگي ساختار اجتماعي است که همراه با تفاوت هاي فرهنگي، مذهبي، اقتصادي، سياسي نيازمند تربيت افرادي خلاق است تا در چنين فضايي به ارائه نقش هاي خود قادر باشند. بسياري از پيش فرض هاي موجود در بحث خلاقيت در ميان آرا فلاسفه پست مدرنيسم به چشم مي خورد. در واقع مي توان چنين ادعا کرد که پست مدرنيسم و آموزش و پرورش مورد نظر آن نمادي از خلاقيت است. بر اين اساس چنين نتيجه گيري مي شود که اهداف آموزشي موردنظر پست مدرنيسم که توسعه تفکر انتقادي، خودآفريني و خلق دانش است، در زمره اهداف غائي مدنظر در حيطه آموزش خلاق هستند. بهره جستن از روش هاي مشارکتي و ديالکتيک، در فرآيند آموزش از ابزارهاي مورد نظر براي شکوفايي استعدادها و بروز خلاقيت به شمار مي روند. نقش معلم پست مدرن به عنوان راهنما است كه به دانش آموزان آزادي عمل مي دهد تا انديشه هاي نو و راه حل هاي متفاوت را بيان، ارزيابي و آزمايش كنند. کلاس درس پست مدرن چارچوب ها را مي شکند و برنامه هاي درسي از پيش تعيين شده نيستند. بنابراين، فضاي آموزش و پرورش پست مدرنيسم شرايط را براي بروز خلاقيت و تربيت فرد خلاق فراهم مي آورد.

 نسخه قابل چاپ

هدف پژوهش حاضر، بررسي مولفه هاي هوش هيجاني بار - ان در کتاب هاي درسي سال اول دبيرستان بود. نمونه اين پژوهش، چهار کتاب ادبيات فارسي، مطالعات اجتماعي، دين و زندگي و مهارت هاي زندگي سال اول دبيرستان، اهداف آموزشي و مولفان اين کتاب ها بود.
هر يک از اين کتاب ها و اهداف آموزشي آن بر اساس 15 مولفه هوش هيجاني بار - ان و با استفاده از روش تحليل محتوا بررسي شد. نتايج به دست آمده در اين پژوهش نشان داد که به مولفه هاي خودآگاهي، حل مساله، مسووليت پذيري، و قاطعيت به ترتيب در کتاب هاي ادبيات فارسي، مطالعات اجتماعي، دين و زندگي و مهارت هاي زندگي بيشتر توجه شده است، ولي در کل در کتاب هاي درسي مورد نظر به مولفه هاي هوش هيجاني از نظر کمي و کيفي بسيار کمرنگ و گذرا توجه شده است. اهداف آموزشي اين کتاب ها نيز با تحقق همه مولفه هاي هوش هيجاني همسو نيست.

 نسخه قابل چاپ

در نظام هاي آموزشي متمرکز، كتاب هاي درسي در شکل دادن يادگيري فراگيران نقشي مهم دارند. لذا ارزشيابي كتاب هاي درسي از اهميت ويژه اي برخوردار است. اين پژوهش با هدف تدوين و اعتبارسنجي الگويي براي ارزشيابي كتاب هاي درسي بر اساس رويكرد روانشناسي تربيتي و يادگيري انجام شد. اين پژوهش از نوع کاربردي بود و در آن از روش پژوهش تحليلي - ارزشيابي استفاده شد. الگو و چک ليست تدوين شده را 80 نفر از برنامه ريزان درسي، تكنولوژيست هاي آموزشي و روانشناسان تربيتي و دبيران دبيرستان هاي تهران اعتبارسنجي كردند. انتخاب متخصصان به روش نمونه گيري در دسترس و نمونه گيري از دبيران به روش خوشه اي بود. براي تحليل داده ها از محاسبات آمار توصيفي و تحليل عاملي استفاده شد. براي محاسبه پايايي الگو و چک ليست از ضريب آلفاي كرونباخ و في اسكات استفاده شد. ضريب آلفا براي الگو (0.95) و براي چک ليست (0.99) به دست آمد. ضريب پايايي چک ليست از طريق روش في اسكات (P₈=0.87) به دست آمد. نتيجه حاصل از اين بررسي يک الگوي ارزشيابي است كه به دو صورت مفهومي و شمايي ارائه شده است که شامل مباني نظري، رويكرد مدل، اهداف مدل و معيارها و مولفه ها، اصول روانشناختي، مراحل اجرايي و بازخورد است. همه اجزا مدل به صورت تعاملي با هم ارتباط دارند و از آن به عنوان يک راهنما و نقشه کار مي توان استفاده کرد.

 نسخه قابل چاپ

در آموزش شناسي و از ديدگاه سازايي گريي گروهي، ارزش يابي از فرايندهاي آموزشي کاري بايسته و در راستاي به سازي فرايندها و فرآورده ها است. پايين بودن چون بود (كيفيت) آموزش دشواري است که پي آمدهاي آسيب زاي بسياري مي تواند داشته باشد. ارزش يابي راهي براي شناسايي دشواري ها و راه هاي گره گشايي براي آن ها است. گواهي هاي چندي در دست اند که مي توانند گوياي پايين بودن چون بود دوره هاي کارآزمايي باشند. با پشت باني معاونت پژوهشي دانشگاه الزهرا (س) در راستاي پي بردن به اين چون بود و شناسايي کاستي هايي که مي توانند زمينه ساز دشواري يادشده در دانشگاه الزهرا (س) باشند، از ميان دوره هاي کارآزمايي در اين دانشگاه چهار دوره برگزيده شدند و برنامه ها، آزمون ها و پايان نامه هاي آن ها از روزن دانش پژوهانه گي ارزش يابي و از استادان و دانشجويان آنها در همين باره پندارپرسي شد. يافته ها گوياي آن هستند که دانش پژوهانه گي چشم گيري در هيچ يک از دوره هاي بررسي شده ديده نمي شود و ميان گروه ها از اين روزن ناهمانندي چنداني نيست. با نيم نگاهي به فرهنگ چيره بر سامانه آموزشي/پژوهشي کشور و نبود بازخورد دانش پژوهانه، چنين يافته هايي نبايد شگفت آور باشند. شايد تنها راه برون رفت از اين گرداب آموزشي/پژوهشي استوارسازي بازخورد دانش پژوهانه و گسترش فرهنگ دانش پژوهي باشد تا برنامه سازي ها و برنامه گزاري ها دانش پژوهانه تر شوند و فرآورده ها از چون بودي والا برخوردار شوند.

 نسخه قابل چاپ

هدف پژوهش حاضر، تحليل محتواي كتاب هاي درسي تعليمات اجتماعي دوره ابتدايي ايران، به لحاظ توجه به معضلات زيست محيطي بود. به اين منظور سه جلد كتاب درسي تعليمات اجتماعي دوره ابتدايي با روش تحليل محتوا بررسي شد. اين بررسي در قالب 3 سوال پژوهشي و با استفاده از ابزار چک ليست تحليل محتوا بررسي شد كه چهار مولفه اصلي و 55 مولفه فرعي دارد و پايايي آن 92% به دست آمد. يافته هاي پژوهش نشان داد كتاب هاي تعليمات اجتماعي دوره ابتدايي در كل به معضلات زيست محيطي توجه كمي كرده اند. به نحوي كه بيشترين توجه را كتاب تعليمات اجتماعي پايه چهارم با %48.73 و كمترين توجه را كتاب تعليمات اجتماعي پايه پنجم با %25.32 نسبت به معضلات زيست محيطي داشته است. درخصوص ميزان توجه كتاب هاي تعليمات اجتماعي دوره ابتدايي به معضلات زيست محيطي، بيشترين توجه به معضلات زيست محيطي آب با %29.43 و كمترين توجه به معضلات زيست محيطي صوت با %20.25 بود.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش به منظور بررسي رابطه بين قدرت تحمل ابهام و خلاقيت در دانش آموزان دختر اجرا شد. نمونه مورد مطالعه 320 دانش آموز دختر بود که با روش تصادفي خوشه اي چند مرحله اي از ميان دانش آموزان پايه اول مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحيه 2 كرج انتخاب شد. براي جمع آوري داده ها از آزمون سنجش قدرت تحمل ابهام مک دونالد و آزمون سنجش خلاقيت عابدي استفاده شد. داده هاي پژوهشي با استفاده از آزمون ضريب همبستگي پيرسون و آزمون t براي معني داري ضريب همبستگي، بررسي شد. نتايج نشان داد که بين متغير قدرت تحمل ابهام و هريک از متغيرهاي خلاقيت، ابتکار، سيالي، انعطاف پذيري و بسط رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. بنابراين، مي توان نتيجه گرفت که هر چه افراد قدرت تحمل ابهام بيشتري داشته باشند بيشتر به خلق کردن تمايل دارند.

 نسخه قابل چاپ

با در نظر گرفتن تاثير مهم توجه متمرکز و انتخابي در آموزش و يادگيري هدف از پژوهش حاضر بررسي تاثير استرس بر توجه انتخابي و متمرکز بينايي در محيط هاي آموزشي بود. تعداد 40 نفر از دانشجويان پسر با ميانگين سني 26 سال و 7 ماه پس از اعمال متغيرهاي کنترل به صورت نمونه گيري تصادفي چندمرحله اي انتخاب و در دو گروه آزمايش و کنترل به طور تصادفي جايگزين شدند. آزمودني هاي گروه آزمايش پس از اعمال کاربست آزمايشي (انجام تکاليف استر س زاي شناختي) در آزمون سنجش توجه انتخابي و متمرکز بينايي شرکت کردند. از آزمودني هاي گروه کنترل بدون اجراي تکاليف استرس زاي شناختي آزمون سنجش توجه انتخابي و متمرکز بينايي به عمل آمد. در پژوهش حاضر تعداد خطاهاي آزمودني ها در تعداد محرک ها و تعداد خطاهاي آنها در طبقه بندي محرک ها به عنوان متغير وابسته در نظر گرفته شدند. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از آزمون t دو گروه مستقل نشان داد که در سطح 0.0001 ميانگين نمرات خطاهاي شمارش و طبقه بندي آزمودني هاي گروه آزمايش از گروه کنترل به طور معناداري بيشتر است. بر اساس يافته هاي اين پژوهش استرس کاهش توجه بينايي انتخابي و متمرکز بر محرک هاي خنثي در محيط هاي آموزشي را موجب مي شود.

 نسخه قابل چاپ