پاسخ به:بانک مقالات رشته مدیریت
3 : مديريت و منابع انساني در صنعت نفت پاييز 1389; 4(12):65-87. |
|
بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني و مديريت دانش (مطالعه موردي: شرکت ملي نفت ايران) |
|
حقيقت منفرد جلال*,هوشيار آيلر |
|
* گروه مديريت صنعتي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران مركزي |
|
امروزه فرهنگ سازماني به عنوان يک زيرساخت، نقشي بسيار کليدي در پياده سازي نظام مديريت دانش در هر سازمان دارد، و در همين راستا تحقيق حاضر جهت بررسي رابطه فرهنگ سازماني به عنوان متغير مستقل و مديريت دانش به عنوان متغير وابسته در شرکت ملي نفت ايران انجام گرفته است. به اين منظور، بعد از مرور ادبيات تحقيق و بررسي مدل هاي مطرح، براي بررسي ابعاد فرهنگ سازماني، مدل دنيسون و براي بررسي ابعاد مديريت دانش مدل کنراد و نيومن انتخاب شد و پس از شناسايي مولفه هاي اين دو مفهوم و صحه گذاري آن توسط خبرگان سازمان، براي بررسي رابطه بين آنها پنج فرضيه بر مبناي اين مولفه هاي تدوين گرديد. براي آزمون فرضيه ها نمونه اي با حجم 70 نفر از بين مديران و کارشناسان شرکت ملي نفت ايران بصورت نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شد و پس از بررسي وضعيت تقارن داده ها با استفاده از آزمون کولموگوروف – اسميرنوف و آزمون همبستگي اسپيرمن، فرضيه هاي تحقيق و ميزان همبستگي بين متغيرها مورد آزمون قرار گرفت. نتايج به دست آمده حاکي از تاييد کليه فرضيات تحقيق و وجود رابطه معني دار بين فرهنگ سازماني و فرآيندها و ابعاد مديريت دانش در اين سازمان مي باشد. در ادامه مولفه هاي فرهنگ سازماني و مديريت دانش با استفاده از آزمون فريدمن مورد رتبه بندي قرار گرفت و اولويت عوامل بر حسب وضعيت موجود در سازمان مشخص گرديد.
|
|
كليد واژه: فرهنگ سازماني، مديريت دانش، مدل عمومي مديريت دانش نيومن و کنراد، مدل فرهنگ سازماني دنيسون، آزمون همبسنگي اسپيرمن |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 8:25 PM
تشکرات از این پست